سلام
یکیش وقتی بودم که با دوستام بادبادک درست میکردیم با کلی زحمت و دردسر و وقتی اون بالا بالا ها میدیدیمش کلی ذوق زده که ا ا ا ا ا ببین تا کجا رفته ، اما یهو نمیدونم چی میشد که گیر میکرد به تیر برق
یکی دیگه ام اگه بخوام بگم وقتی بودم که فیلم سینمایی باحال نشون میداد ،اونوقت تخمه میگرفتیم و بعد مامانم چادر رنگی مینداخت جلوی تلویزیون و من و خواهرمو برادرم سه تایی پشت و رو ، رو به تلویزیون میخوابیدیم و وقتی تخمه میخوردیم مسابقمون سر این بود که کی پوستشو دورتر فوت میکنه .