پاسخ به:نوستالژی دوران کودکی شما چه بود؟
منم باخودکارکه مغزشودرمیاوردیم وباعدس وماش به جان هم کلاسیهامیوفتادم.
مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه
آنقدرشرربودم وسربسرهمه می ذاشتم
یادش بخیر
من به دوندگی و از دیوار راست بالا رفتن معروف بودم
فایلهای لایه باز فتوشاپ
کلیک کنید
البته من فوتبال رو هم خیلی دوست داشتم
اگه برگردم به دوران کودکی ، کتاب زیاد میخونم
ما 24 دمه مدرسمون پولامون میدادیم شانسی میخریدیم هیچی هم از توش در نمیومد
یا یه آقایی بود میومد تفنگ داشت هر کاری میکردیم به هدف نمیخورد ولی خودش میگرفت دو سوت میزد به هدف
لولای درب صندلی پزشکی لولای در صندلی کودک
منم یادمه دم درب مدرسه شانسی می فروختن یک درمیون برنده می شدم
ماشین دبیرمونوتودبیرستان که ژیان بودقسمته عقبشوبلندمی کردیم می ذاشتیم توخیابون
کمی شررربودم.نه؟
یادم میاد ملخ روازپشت سرش کمین می کردم ومی گرفتم وبهش نخ می بستم وروهوامی چرخوندم چی حالی داشت یازنبوررومی گرفتم ونیششودرمیاوردم ویا دوتامورچه روبه همدیگه می چسبوندم وباهم کشتی می گرفتن.بشین فرشون اینقدرشلوغکارنباش
کوچه، توپ دو لایه، بادبادک های دست ساز...
شب های تابستون، خوابیدن رو پشت بوم، ستاره ها...
مادربزرگ، پدربزرگ...
چای بعدازظهر توی حیاط خونه...
اینا نوستالژیای کودکی منه
قالیشویی
https://3sot-carpet.com/