نامهای پیامبرگونه برای ثبت در تاریخ
حضرت امام خمینی(ره) طی پیامی خطاب به رهبر شوروی، فروپاشی و رفتن کمونیست به موزههای تاریخ را در تداوم سیاستهای مادیگرای شوروی پیشبینی کرده بود. «مرضیه حدیدچی» معروف به طاهره دباغ، یکی از افراد گروهی است که نامه حضرت امام(ره) را به گورباچف ابلاغ کرد.
هیئت اعزامی از سوی امام خمینی(ره) به سرپرستی آیتالله جوادی آملی ۱۱ دی ماه سال ۱۳۶۷، برای ابلاغ پیام امام خمینی به گورباچف، راهی مسکو شدند تا با ابلاغ این پیام جهان کمونیسم را به پذیرش اسلام دعوت کنند. خانم دباغ خاطرات جالبی از این سفر دارد که در ادامه بخشی از این خاطرات را میخوانید:
«… حاج احمدآقا فرمودند که حضرت امام نامهاى براى آقاى گورباچف دارند و از بین خانمها شما انتخاب شدهاید و همچنین آیتالله جوادى آملى و آقاى جواد لاریجانى انتخاب شدهاند؛ آماده باشید تا هر زمان که حضرت امام(ره) فرمودند، این پیام را براى آقاى گورباچف ببرید.
فردا به اتفاق آیتالله جوادى آملى و دکتر لاریجانى به فرودگاه رفتیم. مرحوم حاجاحمد آقا هم در فرودگاه حضور داشتند و با همان مزاح همیشگیشان فرمودند وصیتنامههایتان را هم بنویسید و بروید.
پس از پرواز هواپیما نماز ظهر را خواندیم و غذا خوردیم و سپس آیتالله جوادی آملی نامه را دادند که ما بخوانیم. وقتی نامه را خواندیم، دیدیم اصلاًً نامه حال و هوای دیگری دارد و نامهای نیست که مثلاً درخواستی شده باشد، اما این نامه در رابطه با خدا و پیغمبر و انسانیت و این مسائل است و ربطی به مسائل مملکتی و دفاع مقدس ندارد.
پس از قرائت نامه احساس کردم افتخار بزرگى نصیب بنده شده است؛ همه دلنگرانى که در وجود من بود، رفع و ذهنمان از همه بافتههاى قبلى پاک شد و در واقع احساس عزّتى به ما دست داد که حامل نامه چنین مرد بزرگى هستیم.
وقتى به شوروى رسیدیم، تعدادى به استقبال آمدند. مسئول تشریفات خود آقای گورباچف به استقبال ما آمده بود. احساس کردم این بنده خدا وقتی چشمش به چادر من و عبای آیتالله جوادی آملی افتاد، قدری هول شده بود و نمیدانست که چه خبر است؟ به هر حال سوار ماشین شدیم و ما را به نزدیک کاخ کرملین به جایى که میهمانان مهم در آنجا اسکان داده مىشدند، بردند.
صبح که عازم جلسه با گورباچف شدیم، پس از ورود به کاخ آقای گورباچف، هیچ بازدید بدنی از ما صورت نگرفت و خیلی محترمانه برخورد کردند تا به اتاق گورباچف رفتیم.
امام(ره) فرموده بودند که نامه ابلاغ شود، نه اینکه داده شود و ما برگردیم، بنابراین آیتالله جوادى آملى شروع به خواندن نامه کردند. ایشان میخواندند و آقای لاریجانی به انگلیسی ترجمه میکرد و انگلیسی ایشان را هم مترجم آقای گورباچف به روسی ترجمه میکرد. آقای گورباچف به صندلی تکیه کرده بود و بعضی جاهای نامه با تعجب گوش میکرد.
برخی جاها او (گورباچف) به شدت برافروخته میشد. یکی دوتا سوال نوشته بود که پس از اتمام نامه از آقای جوادی آملی سوال کرد: امام(ره) ما را دعوت به اسلام کرده، آیا ما هم مىتوانیم امام(ره) را به کمونیسم دعوت کنیم؟ که آیتالله جوادی آملی خیلی سنگین و بدون مکث جوابشان را دادند و ایشان قدری در فکر فرورفتند.
آیتالله جوادی آملی فرمودند شما فرض را اینجور نگذارید که امام(ره) شخص شما را مورد خطاب قرار داده، حضرت امام(ره) مسئلهاش مسئله امتها و ملتهاست که سالهاست تحت سیطره کمونیسم هستند و جرئت ندارند صدایشان را بلند کنند و حالا که شما گامی را برداشتهاید، دارند نصیحت میکنند که شما گامتان را تا انتها برسانید.
آقاى گورباچف گفتند که امام در جایی در مورد افرادی که تحت ظلم هستند، صحبت کردهاند؛ آیا این دخالت در مسائل حکومتها نیست؟ که آقاى جوادى آملى هم پاسخ دادند از اینجا که نشستهایم تا هفت طبقه زیر زمین متعلق به شوروى است، هفت طبقه آسمان هم متعلق به شوروى است. مسئله دخالت در آب و خاک نیست. انسانها مال کسى نیستند که کسى دخالت کند، انسانها ورای این حرفها هستند و امام در رابطه با انسان و انسانیت سخن میگویند… گورباچف به این موضوع علاوه بر آنکه نتوانست جواب بدهد، چهرهاش هم سرخ شد و دیگر سوال بعدیاش را نپرسید.
سرانجام قرائت نامه تمام شد و ما بلند شدیم که خداحافظى کنیم. از کاخ کرملین که بیرون آمدیم، سوار ماشین شدیم و به فرودگاه آمدیم، چون حضرت امام فرموده بودند که این هیئت جایی نرود و فقط نامه را ابلاغ کند و بازگردد و هیچ بازدیدی نداشته باشد. ما هم نماز ظهر را در فرودگاه به صورت دستهجمعی خواندیم و به ایران برگشتیم. منظره آن نماز جماعت هم عجیب بود و عده زیادی در فرودگاه برای تماشا ایستاده بودند.
چند روز بعد از بازگشت حضرت امام ما را برای ارائه گزارش احضار کردند. سوالاتی داشتند و آقایان پاسخ دادند. ایشان فرمودند که عکسالعملهای نامه را کدام یک از شما توجه داشتید؟ که عرض کردم بنده چون بیننده بودم، دقت میکردم، آنجا که بحث از مظلومی بود که در کشور شوروی تحت ستم باشد، مطرح شد، برای گورباچف بسیار سنگین بود و دیگری جایی که فرموده بودید، اهل علمتان را بفرستید بیایند در قم با علمای ما مباحثه کنند، برایشان خیلی سنگین بود و تکان خوردند. حضرت امام چهرهشان قدری باز شد و اظهار رضایت کردند.»
بر گرفته از هفته نامه صبح صادق
http://ssweekly.ir/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%8A-%D9%BE%D9%8A%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE/