0

آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

 
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/ قسمت اول

آرمان قرآني رسول خدا(ص)ـ البتّه آرمان‌هاي اين جهاني‌اش و جايگزيني اسلام به عنوان دين آخر به جاي همة اديان، ظهور دين حق بر همة اديان و برانگيختن مردم به اقامة قسط و عدل است. اين آرمان‌ها نه در عهد رسول‌الله(ص)، بلکه در آخرالزّمان به سرپرستي امام عصر(عج) و به ياري مؤمنان برگزيده انجام مي‌شود. بنابراين آن مؤمنان نه فقط مستمع رسالت که مبعوثان رسول براي رساندن رسالت به غايت خويشند، امّا به راستي دشمنان اين رسالت و آرمان‌هاي الهي آن کيستند؟
 
وجه دشمني 
وجه اصلي و اساسي دشمني دشمنان رسالت، دشمني با تشيّع است!
قرآن، صريحاً نظر خود را دربارة دشمن و دشمني‌اش با اين رسالت، در اختيار رسول خدا(ص) مي‌نهد: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ؛ مسلّماً يهوديان و كساني را كه شرك ورزيده‌اند، دشمن‌ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهي يافت.»1

قبل از شناسايي جبهه‌هاي دشمن، بايد وجه و محور اصلي دشمني را بيابيم. به چه بيان وجهة اصلي دشمني، دشمني با تشيّع است؟

چنانچه گذشت اين رسالت را مقصد و نهايتي است که پس از «نبيّ» بر دوش «امام» است و در عهد امام دوازدهم(ع) به انجام مي‌رسد و اين امام را ناصران و ياراني است که او را در اين رسالت کمک مي‌کنند؛

همان‌ها که «شيعه» نام گرفته‌اند. به عبارت ديگر هم رهبر ديني و سياسي اين رسالت براي رساندن به آن نتايج، امام شيعيان است و هم ياران و حاملان اين رسالت، شيعه هستند. از اين‌رو وجه اصلي دشمني با تشيّع است. از سوي ديگر به حسب قواعد تفسيري در همه جاي قرآن منظور از «الّذين آمنوا» پيروان اميرالمؤمنين(ع) و ائمة هدا(ع) هستند که در جاي خود به تفصيل ثابت شده است.

توجّه به اين نکته بسيار حائز اهمّيت است که يهود؛ يعني دشمنان اصلي به حسب آية 82 سورة مائده، در سند قرآني، حريص‌ترين مردم در زندگي دنيوي تعريف شده‌اند: «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ؛ و آنان را مسلّماً آزمندترين به زندگي و [حتّي حريص‌تر] از كساني كه شرك مي‌ورزند، خواهي يافت.»2 بنابراين آرمان‌هاي اين جهاني مسلمانان (خلافت در زمين و اقامة نظام عادلانه و...) را در تضاد با منافع خود که «وأخذهم الرّبا3؛ يعني ربا گرفتن است، يافته، بنابراين به‌طور جدّي با آن به دشمني برمي‌خيزند و چون محور اصلي آن آرمان، امام و يارانش است، در نتيجه با امام و يارانش (تشيّع) جدّي‌ترين دشمني را اعمال مي‌کنند.

 

شنبه 5 بهمن 1392  10:43 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت دوم

مراحل دشمني: سه جبهة دجّال
با درنگ در سند‌هاي ديني (قرآن و روايات) در مي‌يابيم دشمن اصلي؛ يعني يهود در سه جبهه با رسالت و آرمان‌هاي الهي‌اش به ستيز خواهد پرداخت: جبهه‌اي جهاني، جبهه‌اي در جهان اسلام و جبهه‌اي درون مرزهاي شيعه!


1. دجّال يهودي
دجّال يک جريان يهودي است، از يهوديّه مي‌آيد و ضدّ منجي است. انطباق اين آموزه‌هاي روايي بر استراتژي تبيين شدة قرآن که شديدترين دشمن را يهود معرفي مي‌کند، ما را به اين يقين مي‌رساند که يهود براي مواجهه با تشيّع (اسلام ناب) دست به  ايجاد يک جبهة جهاني مي‌زند.

رژيم غاصب اسرائيل در دنياي کنوني فقط يک قطعه از اين پازل است و بايد سراغ لايه‌هاي سياسي، حقوقي، فرهنگي آن را در بقية مناسبات، به ظاهر، بي‌طرف بين‌المللي هم گرفت. بر نويسندگان و پژوهشگران لازم است ردّپاي اين دشمني را در اين مناسبات و قواعد ادارة جهان کنوني بيابند و افشا كنند.
 

منبع: http://diarearezu.blogfa.com

شنبه 5 بهمن 1392  10:46 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت سوم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com
2. يهوديان تنزيلي؛ زمينه سازان دجّال 
جبهة دوم دشمن اصلي در خطوط جهان اسلام براي ضربه زدن به کانون رسالت حضرت محمّد(ص) تشکيل خواهد شد. اينها از خون و نژاد يهود نيستند، ولي در حکم يهودند. هم سزاي يهود براي آنهاست و هم مرام يهود را کسب کرده،  در خدمت او در آمده‌اند. بنابراين آنان را «يهوديان تنزيلي» نام مي‌نهيم. مستند اين جبهه، حديثي شريف از امام صادق(ع) است. احمد بن محمّد برقي در کتاب «محاسن» از محمّد بن مروان از حضرت صادق(ع) روايت کرده که پيامبر(ص) فرمود: «هر کس بر بغض و دشمني با ما بميرد،
 يهودي محشور مي‌شود!» سؤال شد: چرا يهودي؟ در حالي که آنها مسلمان زاده بوده‌اند؟! فرمود: «چون اگر دجّال خروج  کند از سپاهيان او خواهند شد.»4

نکات کليدي اين حديث:

الف) جريان دجّال يک جريان يهودي است، چون امام بين يهودي شدن و همراهي دجّال ملازمه برقرار فرمود.

ب) همان محور دشمني، اينجا هم هست؛ يعني بغض به امامت و تشيّع.

ج) جبهة دوم، دجّال است. در جهان اسلام مي‌توان به آن گفت: جريان اسلام صيهونيستي. مسلماناني که در خدمت آرمان‌هاي يهود با تشيّع مي‌جنگند، امّا با صهيونيسم سر سازش و آشتي دارند.

بي‌شک جريان وهّابي، سلفي‌گري، سعودي، طالباني، تکفيري و القاعده‌اي امروز منطبق بر اين معيار امام صادق(ع) است. ظلال، ثروتمندترين عرب، در خدمت صنعت توريسم اسرائيل و سهامدار بزرگ «فاکس نيوز» و... امّا دشمن تشيّع است. القاعده و تکفيري‌ها تاکنون کمترين تهديدي براي اسرائيل نداشته‌اند، امّا هميشه نواميس تشيّع را تهديد و تخريب مي‌کنند و سعودي‌ها حاضرند خرج جنگ اسرائيل با حزب الله را بپردازند و شيعيان يمن را قتل عام کنند و... .

نکتة حائز اهمّيت اين است که اين يهوديان تنزيلي که در خطّ همان دشمن نشان دار قرآن قرار مي‌گيرند، همان سفياني معروف را مي‌زايند. سفياني در روايات ما يک وجه اصلي و آرم دار دارد و آن دشمني با اهل‌بيت(ع) و تشيّع است. اوست که با اشغال عراق از مردم مي‌خواهد شيعيان علي(ع) را معرفي كنند و جايزه بگيرند.

پس مي‌توان گفت: اوّلاً همين جريان وهّابي ـ سعودي به سفياني مي‌انجامد، حال سفياني هر کس باشد. ثانياً سفيانيسم جبهة درونِ اسلام از سوي صهيونيسم است.
 

 

شنبه 5 بهمن 1392  10:48 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت چهارم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com

3. شيعيان صهيونيست!
جبهة سوم را يهود ـ دشمن اصلي ـ درون مرزهاي تشيّع تشکيل مي‌دهد تا به کانون اصلي رسالت الهي اسلام ناب نزديک و زمينة ضربه را فراهم کند. واضح است اين جبهه هم به نوبة خود زمينه‌ساز خسارت سفيانيسم و سپس دجّال است. مستند افشاي اين جبهه روايتي از امام رضا(ع) است که فرمود: «از کساني که راه مودّت ما اهل‌بيت را برگزيدند، کساني هستند که فتنة آنها از دجّال شديدتر است.» مي‌پرسند: چگونه فتنه مي‌کنند؟ مي‌فرمايد: «به واسطة دوستي کردن با دشمنان ما اهل‌بيت و دشمني کردن با دوستان اهل‌بيت(ع). زماني که اين اتفاق افتاد حقّ و باطل در هم آميخته مي‌شود و امر مشتبه مي‌گردد.»5

نکات محوري اين حديث: 
الف) اينان گرچه بغض اهل‌بيت(ع) ندارند و حتّي خود اهل‌بيت(ع) را دوست مي‌دارند و شيعة اسمي‌اند، ليکن به ‌علّت دوستي با دشمن اصلي، در خدمت او درمي‌آيند و زمينه ساز فتنة بزرگ او مي‌شوند؛

ب) دوستي با دشمنان اهل‌بيت(ع)، حتماً کمک به فتنة دجّال است (چنان كه اين جبهه‌ها با توجّه به مجموع روايات به هم مرتبط و متّصل مي‌شوند؛ ولو مخفي و نامرئي)؛

ج) مشتبه شدن امر، که همان مسئلة بزرگ امامت و رسالت بزرگ آن است، محصول اين اختلاط و قاطي شدن است. به تعبير ديگر در هاضمة آنها افتادن و عالم و آدم و مبدأ و غايت را با چشم آنها ديدن، محصول اين دوستي است که در نتيجه آرمان بزرگ خود را فراموش کردن و پي نخود سياه آنها افتادن و سپس خدمة کالاهاي تقلّبي آنها شدن را در پي دارد.

به تحقيق، جريان روشنفکر غرب زده در درون جهان شيعه با همة لايه‌هاي مختلف فکري، فرهنگي و سياسي آن به مرور اين جبهه را تشکيل مي‌دهند. جرياني که ضدّيت زدايي از غرب و بنيان‌ها و بناهاي ضدّديني آن را تئوريزه مي‌کنند. اينان در مناسبات حقوقي ـ سياسي به دنبال منطبق کردن تعاليم اسلامي با آموزه‌هاي دئيستي (بي‌خدايي) حقوق بشرند و به‌جاي برقراري نظام ولايي، سودايِ دمکراسي خواهي دارند و ليبراليسم (آزادي) را برترين کالا براي بشر مي‌دانند که دين و عدالت بايد خود را متناسب با آن بکند تا لايه‌هايي که محصولات غرب از موسيقي‌ها، خوراکي‌ها، پوشيدني‌ها، بازي‌ها، ورزش‌ها و در کل، فرهنگ آنها را تبليغ و تثبيت مي‌کنند، به مرور همه جزو اين جبهه گردند يا از آن جدا شده، به جبهة اهل حق بپيوندند.

مضمون اين حديث رضوي(ع) باز در سورة مائده بانگ زده شده است که: 
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ؛ اي کساني که ايمان آورده‌ايد! يهود و نصارا را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضي از آنان دوستان بعضي ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستي گيرد، از آنان خواهد بود.»5
توجّه دادن به اين صيرورت و عدم هم جبهه‌گي با دشمنان آرمان رسول الله(ص)، بزرگ‌ترين نياز فرهنگي ما براي نسل انقلاب است که بسي در خواب غفلت و تغافل است.


محسن قنبريان
ماهنامه موعود شماره 115

پي‌نوشت‌ها:

1. سورة مائده (5)، آية 82.
2. سورة بقره (2)، آية 96.
3. سورة نساء (4)، آية 161.
4. وسائل الشيعه، ج16، ص179.
5. سورة مائده (5)، آية 51.

شنبه 5 بهمن 1392  10:48 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/ قسمت پنجم
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com
 

يكي از رسالت‌هاي مهمّ مهدي موعود(ع) احياي قرآن و زنده كردن تعاليم اسلام است؛ زيرا مي‏دانيم آن حضرت هنگامي ظهور خواهد كرد كه از قرآن جز اثري و از اسلام جز اسمي باقي نماند. ممكن است كسي بگويد: مگر اسلام و قرآن مي‏ميرد كه امام زمان(ع) آن را زنده مي‏كند؟
 


يكي از رسالت‌هاي مهمّ مهدي موعود(ع) احياي قرآن و زنده كردن تعاليم اسلام است؛ زيرا مي‏دانيم آن حضرت هنگامي ظهور خواهد كرد كه از قرآن جز اثري و از اسلام جز اسمي باقي نماند. ممكن است كسي بگويد: مگر اسلام و قرآن مي‏ميرد كه امام زمان(ع) آن را زنده مي‏كند؟ با اينكه امام صادق(ع) در يكي از سخنان ارزشمند خود، جاويد بودن قرآن‏ را به دوام و استمرار نواميس حيرت‏انگيز طبيعت تشبيه كرده و فرموده است:

«قرآن كتاب زنده‏اي است كه مرگ و نيستي در آن راه نمي‏يابد و مانند شب و روز و آفتاب و ماه ساري و جاري است.»1

البتّه حقايق ديني و اصول كلّي‌اي كه دين ذكر كرده است، مردني نيست و هرگز نمي‏ميرد. چيزي در اجتماع قابل مردن يا منسوخ شدن است كه يك اصل بهتري جاي آن را بگيرد. مثلاً «هيئت بطلميوس‏» به عنوان يك اصل علمي مدّتي در دنيا زنده بود، بعد حقايق و اصول ديگري در علم هيئت و آسمان‏شناسي پيدا شد و هيئت بطلميوس را از بين برد، ولي اين معني دربارة اسلام با توجّه به خاتميّت آن صادق نيست.

پس اينكه در روايات وارد شده است كه «قرآن يا سنّت مي‏ميرد بايد كسي يا كساني باشندكه آن را زنده كنند»، به چه معني است؟

علي(ع) در «نهج‏البلاغه» از دوستان و ياران با وفاي خويش چون عمّار، ابن‏ تيهان‏ و ذوالشّهادتين به اين صفت ‏ياد كرده است كه آنها دين را زنده كردند: 
«آنها سنّت پيامبر را زنده كردند و بدعت را مي‌راندند.»2

و دربارة امام زمان(ع) با اين تعبير فرموده است كه: 
«قرآن و سنّت مرده را زنده مي‏كند.»3

پس آنچه مي‏ميرد حقيقت دين نيست، بلكه غرض آن است كه دين در ميان مردم مي‏ميرد. آري، وقتي كه به دستورات دين در جامعه عمل نشود و قوانين آن پياده نگردد، مي‏توان گفت كه دين در آن جامعه مرده است. چرا كه مردن يك قانون، متروك شدن آن است و اينكه امام زمان(ع) آن را زنده مي‏كند، به اين معني است كه تعاليم اسلام و قوانين متروكة قرآن را به جريان مي‏اندازد و آن را در جامعه پياده مي‏كند. به عبارت ديگر آن قدر وصله‏ها و پيرايه‏ها و بدعت‌ها به دين بسته مي‏شود كه حقيقت آن زير پرده‏هاي ضخيم اوهام پنهان مي‏گردد و غبار كهنگي بر چهره‏اش مي‏نشيند و آن را فرسوده مي‏سازد. يكي از اقدامات اساسي حضرت وليّ امر(ع) پيراستن اسلام از اين وصله‏ها، پيرايه‏ها، بدعت‌ها، خرافات و تحريف‌ها و تفسيرهاي نادرست و تلقّي‏هاي غلطي است كه به مرور زمان در اسلام پديد آمده و مي‏آيد.

بنابراين، ايشان اسلام را تجديد بنا مي‏كنند و لباس نو بر قامت آن مي‏پوشانند و گرد فرسودگي و كهنگي را از سيماي آن مي‏زدايند و سنّت‌هاي مرده و فراموش شده را احيا مي‏نمايند و مجموع اين نوسازي‏ آن چنان وسيع ‏و دگرگون‏كننده، خواهد بود كه در برخي از روايات از آن به «دين جديد» تعبير شده است و سپس با پياده كردن تعاليم اسلام در جامعه، فكر ديني را در ميان مردم زنده مي‏كنند و در نتيجه دين مردم زنده مي‏شود و آنها نيز دين را زنده نگه مي‏دارند و بدعت را مي‏ميرانند.

آيا با اين همه اختلاف اهواء و تشتّت آرا و تعدّد اسباب انحراف، قرآن كه اساسي‏ترين‏ پاية ‏اسلام ‏است،‏ اساسش به خطر نخواهد افتاد و احكام آن متروك نخواهد شد؟ مسلّماً هر فرقه و گروهي قرآن را مطابق عقيده و سليقة خود تأويل و توجيه خواهد كرد و عقايد باطل خود را به اسلام و دين منتسب خواهد كرد. پس با اين همه اختلاف مذهب‌ها و مسلك‌ها و فرقه‏ها از قرآن چه باقي خواهد ماند؟ مسلّماً آن همان روزي خواهد بود كه علي(ع) آن را پيش‏بيني كرده و فرموده: «عصري از پردة زمان رخ مي‏نمايد كه در آن از قرآن و اسلام جز اسم و رسم چيزي باقي نمي‏ماند.»4

 

شنبه 5 بهمن 1392  10:51 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/ قسمت ششم
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com
 

ناگفته نماند هرچند وجود قرآن ـ طبق وعدة الهي ـ از تحريف و تفسير مصون مانده و تا حدودي جلو اين دگرگوني‌ها را گرفته است، ولي بايد اعتراف كرد كه بسياري از مفاهيمش نزد گروه كثيري از مسلمانان چنان مسخ و واژگون شده كه مي‏توان گفت چندان شباهتي به اسلام اصيل عصر پيامبر(ص) ندارد. 

در چنين زماني است كه مهدي موعود(ع) قيام مي‏كند و تمام بدعت‌ها و تحريف‌ها و رسوم جاهلي را از بين مي‏برد و زنگار تفسيرهاي نادرست را مي‏زدايد. گرد و غبار كهنگي و فرسودگي را از آن پاك مي‏كند و دست‌هاي آلودة مغرضان و منحرفان را از آن كوتاه مي‏نمايد و احكام خدا را همان طوري كه صادر شده، جاري مي‏سازد.

پس عمل آن حضرت در بيان و تبليغ دين دو صورت پيدا مي‏كند:

1. از بين بردن بدعت‌ها و احياي سنّت‌هاي متروك و دعوت جديد به اسلام و قرآن خواهد بود.

2. اظهار حقايق و تأويلات و تنزيلات قرآن كه تا آن زمان بيان نشده است.
در هر دو صورت مردم چون تعاليم وي را خلاف عقايد و عادات خود مي‏بينند، آن را «دين جديد» مي‏نامند. در صورتي كه كتاب ايشان همان قرآن است و دعوت ايشان نيز به اسلام و قرآن خواهد بود.
اكنون رواياتي كه دراين‏باره رسيده است، نقل مي‏شود تا حقيقت موضوع كاملاً روشن گردد.

1. امام صادق(ع) فرمود: 
«اذا خرج ‏القائم يقوم بامر جديد و كتاب جديد و سنة جديدة و قضاء جديد...؛
هنگامي كه قائم خروج كند، امر تازه و كتاب تازه، روش تازه و داوري تازه‏اي با خود مي‏آورد.»5

2. و نيز آن حضرت(ع) فرمود: «هرگاه قيام كند، به امر جديد خواهد آمد چنان كه پيامبر اكرم(ص) در ابتداي امر به امر جديد دعوت كرد.»6

3. امام باقر(ع) مي‏فرمايد: «به خدا قسم گويا مي‏بينم او را كه در بين ركن و مقام از مردم بيعت مي‏گيرد به امر تازه و كتاب تازه كه بر عرب سخت است و سلطنتي تازه از آسمان.»

4. و در روايتي ديگر از امام صادق(ع) مي‏خوانيم كه فرمود: «هنگامي كه قائم ظهور مي‏كند، آيين جديدي با خود مي‏آورد، همچنان‏كه رسول خدا(ص) در آغاز اسلام، مردم را به آيين جديد دعوت مي‏كرد.»7

ناگفته پيداست كه تازه بودن امر نه به اين معني است كه مذهب جديدي با خود مي‏آورد؛ بلكه آن چنان اسلام را از ميان انبوه خرافات و تحريف‌ها و تفسيرهاي ناروا، بيرون مي‏آورد كه كاملاً به صورت نو جلوه مي‏كند. 
و همچنين جديد بودن كتاب نيز به اين معني نيست كه آن حضرت با كتاب جديد آسماني غير از قرآن ظاهر مي‏شود؛ زيرا امام، حافظ دين است نه پيامبر و آورندة دين و كتاب جديد. بلكه قرآن اصيل فراموش شده را چنان از زنگار تحريف‌ها و تفسيرهاي نادرست پاك مي‏كند كه به نظر كاملاً  تازه مي‏نمايد. 
شاهد اين مطلب علاوه بر صراحت قرآن و احاديث فراوان دربارة ختم نبوّت و مصون بودن قرآن از هر گونه تحريف، احاديث متعدّدي است كه در آنها تصريح شده است كه امام زمان(ع) با همان روش پيامبر اكرم(ص) و كتاب و سنّت و آيين او قيام خواهد كرد.

5. يكي از دوستان امام صادق(ع) به نام عبدالله بن عطا مي‏گويد: از آن حضرت پرسيدم سيره و روش مهدي(ع) چگونه است؟ فرمود: 
«همان كاري را كه رسول خدا(ص) انجام داده، انجام مي‏دهد، بدعت‌هاي موجود را ويران مي‏كند همچنان‏كه رسول خدا(ص) اساس جاهليّت را ويران ساخت و اسلام را نوسازي مي‏نمايد.»8

6. امام‏صادق(ع) فرمود: 
«وقتي قائم قيام كند، مردم را از نو به اسلام فراخواند و آنان را به امري كه پوشيده شده، رهنمون شود و عامّة مردم [پيش] از او به گمراهي افتاده‏اند و از آن جهت قائم، مهدي ناميده شده كه راهنمايي مي‏كند به امري كه از مردم گمشده است و بدين جهت قائم ناميده شده است كه قيام كننده به حق است.»9

اين حديث صراحت دارد به اينكه دعوت او به اسلام است وليكن از نو دعوت مي‏كند؛ زيرا كه بسياري از امور از مردم پوشيده و از دست آنها خارج شده است. به اين معني گرد فرسودگي و كهنگي را آن چنان از سيماي اسلام مي‏زدايد و تعاليم واقعي اسلام را از نو زنده مي‏كند كه گويا آن حضرت مردم را به آيين جديد فرا مي‏خواند.

 

شنبه 5 بهمن 1392  10:53 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

 
زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت هفتم
 
 
ناگفته نماند هرچند وجود قرآن ـ طبق وعدة الهي ـ از تحريف و تفسير مصون مانده و تا حدودي جلو اين دگرگوني‌ها را گرفته است، ولي بايد اعتراف كرد كه بسياري از مفاهيمش نزد گروه كثيري از مسلمانان چنان مسخ و واژگون شده كه مي‏توان گفت چندان شباهتي به اسلام اصيل عصر پيامبر(ص) ندارد. 

در چنين زماني است كه مهدي موعود(ع) قيام مي‏كند و تمام بدعت‌ها و تحريف‌ها و رسوم جاهلي را از بين مي‏برد و زنگار تفسيرهاي نادرست را مي‏زدايد. گرد و غبار كهنگي و فرسودگي را از آن پاك مي‏كند و دست‌هاي آلودة مغرضان و منحرفان را از آن كوتاه مي‏نمايد و احكام خدا را همان طوري كه صادر شده، جاري مي‏سازد.

پس عمل آن حضرت در بيان و تبليغ دين دو صورت پيدا مي‏كند:

1. از بين بردن بدعت‌ها و احياي سنّت‌هاي متروك و دعوت جديد به اسلام و قرآن خواهد بود.

2. اظهار حقايق و تأويلات و تنزيلات قرآن كه تا آن زمان بيان نشده است.
در هر دو صورت مردم چون تعاليم وي را خلاف عقايد و عادات خود مي‏بينند، آن را «دين جديد» مي‏نامند. در صورتي كه كتاب ايشان همان قرآن است و دعوت ايشان نيز به اسلام و قرآن خواهد بود.
اكنون رواياتي كه دراين‏باره رسيده است، نقل مي‏شود تا حقيقت موضوع كاملاً روشن گردد.

1. امام صادق(ع) فرمود: 
«اذا خرج ‏القائم يقوم بامر جديد و كتاب جديد و سنة جديدة و قضاء جديد...؛
هنگامي كه قائم خروج كند، امر تازه و كتاب تازه، روش تازه و داوري تازه‏اي با خود مي‏آورد.»5

2. و نيز آن حضرت(ع) فرمود: «هرگاه قيام كند، به امر جديد خواهد آمد چنان كه پيامبر اكرم(ص) در ابتداي امر به امر جديد دعوت كرد.»6

3. امام باقر(ع) مي‏فرمايد: «به خدا قسم گويا مي‏بينم او را كه در بين ركن و مقام از مردم بيعت مي‏گيرد به امر تازه و كتاب تازه كه بر عرب سخت است و سلطنتي تازه از آسمان.»

4. و در روايتي ديگر از امام صادق(ع) مي‏خوانيم كه فرمود: «هنگامي كه قائم ظهور مي‏كند، آيين جديدي با خود مي‏آورد، همچنان‏كه رسول خدا(ص) در آغاز اسلام، مردم را به آيين جديد دعوت مي‏كرد.»7

ناگفته پيداست كه تازه بودن امر نه به اين معني است كه مذهب جديدي با خود مي‏آورد؛ بلكه آن چنان اسلام را از ميان انبوه خرافات و تحريف‌ها و تفسيرهاي ناروا، بيرون مي‏آورد كه كاملاً به صورت نو جلوه مي‏كند. 
و همچنين جديد بودن كتاب نيز به اين معني نيست كه آن حضرت با كتاب جديد آسماني غير از قرآن ظاهر مي‏شود؛ زيرا امام، حافظ دين است نه پيامبر و آورندة دين و كتاب جديد. بلكه قرآن اصيل فراموش شده را چنان از زنگار تحريف‌ها و تفسيرهاي نادرست پاك مي‏كند كه به نظر كاملاً  تازه مي‏نمايد. 
شاهد اين مطلب علاوه بر صراحت قرآن و احاديث فراوان دربارة ختم نبوّت و مصون بودن قرآن از هر گونه تحريف، احاديث متعدّدي است كه در آنها تصريح شده است كه امام زمان(ع) با همان روش پيامبر اكرم(ص) و كتاب و سنّت و آيين او قيام خواهد كرد.

5. يكي از دوستان امام صادق(ع) به نام عبدالله بن عطا مي‏گويد: از آن حضرت پرسيدم سيره و روش مهدي(ع) چگونه است؟ فرمود: 
«همان كاري را كه رسول خدا(ص) انجام داده، انجام مي‏دهد، بدعت‌هاي موجود را ويران مي‏كند همچنان‏كه رسول خدا(ص) اساس جاهليّت را ويران ساخت و اسلام را نوسازي مي‏نمايد.»8

6. امام‏صادق(ع) فرمود: 
«وقتي قائم قيام كند، مردم را از نو به اسلام فراخواند و آنان را به امري كه پوشيده شده، رهنمون شود و عامّة مردم [پيش] از او به گمراهي افتاده‏اند و از آن جهت قائم، مهدي ناميده شده كه راهنمايي مي‏كند به امري كه از مردم گمشده است و بدين جهت قائم ناميده شده است كه قيام كننده به حق است.»9

اين حديث صراحت دارد به اينكه دعوت او به اسلام است وليكن از نو دعوت مي‏كند؛ زيرا كه بسياري از امور از مردم پوشيده و از دست آنها خارج شده است. به اين معني گرد فرسودگي و كهنگي را آن چنان از سيماي اسلام مي‏زدايد و تعاليم واقعي اسلام را از نو زنده مي‏كند كه گويا آن حضرت مردم را به آيين جديد فرا مي‏خواند.

شنبه 5 بهمن 1392  10:54 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت هفتم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com

7. نعماني در «كتاب الغيبـة» از ابوبصير و او از كامل از امام باقر(ع) روايت كرده كه فرمود: «وقتي قائم ما قيام مي‏كند مردم را به امر تازه‏اي دعوت مي‏نمايد، چنان كه پيغمبر(ص) مردم را بدين گونه دعوت نمود، اسلام در حال غربت ظاهر شد و به زودي مانند روز اوّل غريب مي‏شود، پس خوش به حال غربا.»10
8. و نيز در آن كتاب از ابوبصير روايت نموده كه امام صادق(ع) فرمود:

«اسلام با غربت ظاهر شد و به زودي نيز غريب مي‏شود چنان كه بود، پس خوشا به حال غربا.» 
دين و احكام اسلامي روزي چنان غريب و بي‏ارزش مي‏شود و بر اثر سلطة دشمنان و جعل قوانين بشري در برابر آن، طوري از نظر مي‏افتد كه مانند روز نخست، مردم از آن بي‏خبر مي‏شوند، پس خوشا به حال غريبان، يعني عمل‏كنندگان به اسلام در آن روزگار، سپس قائم آل محمّد(ص) و دعوت‏كنندة اهل بيت(ع)، قيام كرده با احيا و تجديد معالم دين، احكام قرآن و دستورات تعطيل شده و از نظر افتادة اسلام، مجدّداً مردم را به اسلام دعوت مي‏كند و تبليغ اسلام را از سر مي‏گيرد، مثل جدّش پيغمبر(ص) كه هنگام ظهورش تمام دستورات ديني سابق فراموش شده بود، او نيز مردم را به اسلام و دين خدا دعوت مي‏نمايد.11

9. و در روايتي از رسول خدا(ص) آمده است كه:  
«دوازدهمين فرزندم از نظرها پنهان مي‏گردد و ديده نمي‏شود و زماني بر پيروان من خواهد آمد كه از اسلام جز نام و نقشي باقي نماند. در اين هنگام خداوند بزرگ به او اجازه مي‏دهد و اسلام را با او آشكار و تجديد مي‏كند.»12

10. فضل‏ بن ‏يسار از امام صادق(ع) روايت نموده است كه فرمود: «هنگامي كه قائم ما قيام مي‏كند با مردم ناداني روبه‌رو مي‏گردد كه در نفهمي از جهّال جاهليّت كه پيغمبر با آنها مواجه بود، بدترند.»

عرض كردم: چطور؟ فرمود: «وقتي پيغمبر مبعوث شد مردم بت‌هايي از سنگ و صخره و چوب‌هاي تراشيده را مي‌پرستيدند و زماني كه قائم قيام مي‏كند مردم كتاب خدا (قرآن) را به ميل خود تأويل نموده و به آن استدلال مي‏كنند، آنگاه فرمود: آگاه باشيد به خدا قسم عدل قائم (چنان گسترش مي‏يابد كه) مانند سرما و گرما به داخل خانه‏هاي مردم نفوذ مي‏كند.»13

11. پيامبر اكرم(ص) دربارة سيره و روش كلّي او فرمودند: 
«قائم از فرزندان من، هم‌نام و هم كنية من است، خوي او خوي من و سيرة او، سيرة من مي‏باشد. مردم را بر ملّت و دين من وادار مي‏نمايد و آنان را به سوي كتاب خدا (قرآن) فرا مي‏خواند.»14

شنبه 5 بهمن 1392  10:56 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت هشتم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com

12. در روايتي از امام‏صادق(ع) آمده است: 
«وقتي قائم قيام كرد به سيرت رسول خدا(ص) رفتار مي‏كند، وليكن آثار محمّد(ص) را تفسير و بيان مي‏نمايد.»15

13. شيخ طوسي در كتاب «تهذيب» با سند خود از محمّد بن مسلم روايت مي‏كند كه گفت: از امام باقر(ع) پرسيدم، قائم(ع) چگونه در ميان مردم رفتار مي‏كند؟ فرمود: «به روش پيامبر عمل مي‏نمايد تا اينكه اسلام را آشكار مي‏سازد.»

عرض كردم: روش پيامبر(ص) چگونه بود؟ فرمود: 
«پيامبر آثار كفر جاهليّت را از ميان برد، با مردم به عدالت رفتار كرد. قائم هم موقعي كه قيام مي‏كند هر اعمال نامشروع و بدعتي را كه هنگام صلح و سازش با بيگانگان اسلام در ميان مسلمانان مرسوم گشته، از ميان مي‏برد و مردم را به عدالت‏گستري رهبري مي‏كند.»16

اين احاديث كاملاً دلالت دارند بر اينكه آن حضرت، اسلام را از نو تجديد خواهد كرد و سنّت‌هاي مرده و فراموش شده را از نو بازسازي خواهد نمود و از اين روايات استفاده مي‏شود، مهدي دست ‏به يك انقلاب وسيع ديني و فرهنگي خواهد زد و تمام بدعت‌ها و انحرافاتي را كه به مرور زمان در اسلام پديد آمده است از بين خواهد برد و اسلام را از نو زنده خواهد كرد و تخريب بعضي از بناها و مساجد هم طبق همين اصل انجام خواهد گرفت.

14. امام ‏صادق(ع) مي‏فرمايد: 
«قائم مسجدالحرام و مسجدالنّبي را خراب كرده و بر اساس اوّل مي‏سازد، درِ خانة خدا را در جاي خود بنا مي‏كند و در جاي خود برپا مي‏دارد.»17

شنبه 5 بهمن 1392  10:58 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت نهم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com

15. ابوبصير از امام باقر(ع) در يك حديث طولاني روايت مي‏كند كه فرمود: 
«هنگامي كه امام قائم قيام كند، به كوفه رود و در آنجا چهار مسجد را ويران كند و مسجد كنگره‏داري در روي زمين نباشد، جز اينكه حضرت آن را خراب و هموار سازد و راه‌هاي بزرگ (شاهراه‌ها) را وسيع گرداند و هر بالكني كه از خانه‏ها به كوچه آمده باشد، خراب كند و سر در خانه‏ها و ناودان‌هايي كه در كوچه‏هاست از ميان بردارد و هيچ بدعتي به جاي نگذارد، جز اينكه از ميان ببرد و سنّتي به جاي ننهد  جز اينكه آن را به پا دارد...»18

16. امام ‏حسن‏ عسكري(ع) فرمود: 
«هنگامي كه قائم قيام كند دستور مي‏دهد مناره‏ها و اتاق‌هايي را كه در مساجد مي‏سازند، خراب نمايد.»
راوي مي‏گويد، با خود گفتم: چرا قائم چنين كاري مي‏كند؟ ناگاه امام حسن عسكري(ع) روكرد به جانب من و فرمود: 
«معني اين كار اين است كه اينها چيز تازه و بدعتي است كه پيغمبر و امام آن را نساخته است.»

يعني تمام انحرافاتي كه در زمينه‏هاي مختلف در تعاليم ‏اسلامي به وجود آمده است و پيرايه‏هايي كه به اسلام بسته شده است همه را از بين مي‏برد و اسلام را از نو تجديد بنا مي‏كند.

اين احاديث صراحت دارد به اينكه امام قائم(ع) اسلام را دوباره تازه مي‏كند و احكام و سنّت‌هاي مرده و فراموش‏شده را زنده مي‏نمايد و قرآن را با تفسير و تأويل و تنزيل اصلي خود انتشار مي‏دهد و منظور از كتاب جديد و سنّت جديد همين معني است نه اينكه كتاب تازه و دين تازه مي‏آورد، چنان كه برخي از فرقه‌هاي گمراه اين اخبار را براي خود مستمسك قرار داده‏اند.

17. چنان كه امام‏ باقر(ع) فرمود: «دنيا به آخر نخواهد رسيد تا اينكه خداوند از ما اهل‏بيت، مردي را برانگيزاند كه عمل به كتاب خدا (قرآن) كند.»19


داود الهامي(ره)
ماهنامه موعود شماره 115

پي‏نوشت‌ها: 

1. سيّد ابوالقاسم، خويي، تفسير البيان، چاپ نجف. 
2. نهج ‏البلاغه، شرح و ترجمة فيض‏الاسلام، خ 182. 
3. نهج ‏البلاغه، شرح و ترجمة فيض‏الاسلام، خ 138. 
4. محمّدباقر، مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 90. 
5. حرّ عاملي، محمّد بن ‏الحسن، اثبات ‏الهداة، ج ‏3، ص 542، ح 521. 
6. شيخ مفيد، محمّد بن‏ محمّد بن نعمان، ارشاد، خ ‏343. 
7. بحارالأنوار، ج 52، ص 338. 
8. همان، ص 352. 
9. الارشاد، ص ‏343. 
10. محمّد بن ابراهيم نعماني، الغيبـ↨، ص‏172؛ بحارالأنوار، ج 52، ص‏366. 
11. لطف‏الله صافي گلپايگاني، منتخب‏الاثر، ص 98. 
12. بحارالأنوار، ج‏36، ص‏283. 
13. اثباة الهداة، ج ‏3، ص 482. 
14. بحارالأنوار، ج 52، ص‏352. 
15. محمّد بن ‏الحسن طوسي، تهذيب الاحكام، ج 2، ص 52؛ اثباة الهداة، ج ‏3، ص 454؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 381. 
16. بحارالأنوار، ج 52، ص‏332. 
17. الارشاد، ص 344. 
18. كتاب ‏الغيبـ↨، ص 131. 
19. اثباة الهداة، ج ‏3، ص 588. 

شنبه 5 بهمن 1392  10:59 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت دهم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com


وجه دشمني 
وجه اصلي و اساسي دشمني دشمنان رسالت، دشمني با تشيّع است!
قرآن، صريحاً نظر خود را دربارة دشمن و دشمني‌اش با اين رسالت، در اختيار رسول خدا(ص) مي‌نهد: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ؛ مسلّماً يهوديان و كساني را كه شرك ورزيده‌اند، دشمن‌ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهي يافت.»1


قبل از شناسايي جبهه‌هاي دشمن، بايد وجه و محور اصلي دشمني را بيابيم. به چه بيان وجهة اصلي دشمني، دشمني با تشيّع است؟

چنانچه گذشت اين رسالت را مقصد و نهايتي است که پس از «نبيّ» بر دوش «امام» است و در عهد امام دوازدهم(ع) به انجام مي‌رسد و اين امام را ناصران و ياراني است که او را در اين رسالت کمک مي‌کنند؛

همان‌ها که «شيعه» نام گرفته‌اند. به عبارت ديگر هم رهبر ديني و سياسي اين رسالت براي رساندن به آن نتايج، امام شيعيان است و هم ياران و حاملان اين رسالت، شيعه هستند. از اين‌رو وجه اصلي دشمني با تشيّع است. از سوي ديگر به حسب قواعد تفسيري در همه جاي قرآن منظور از «الّذين آمنوا» پيروان اميرالمؤمنين(ع) و ائمة هدا(ع) هستند که در جاي خود به تفصيل ثابت شده است.

توجّه به اين نکته بسيار حائز اهمّيت است که يهود؛ يعني دشمنان اصلي به حسب آية 82 سورة مائده، در سند قرآني، حريص‌ترين مردم در زندگي دنيوي تعريف شده‌اند: «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ؛ و آنان را مسلّماً آزمندترين به زندگي و [حتّي حريص‌تر] از كساني كه شرك مي‌ورزند، خواهي يافت.»2 بنابراين آرمان‌هاي اين جهاني مسلمانان (خلافت در زمين و اقامة نظام عادلانه و...) را در تضاد با منافع خود که «وأخذهم الرّبا3؛ يعني ربا گرفتن است، يافته، بنابراين به‌طور جدّي با آن به دشمني برمي‌خيزند و چون محور اصلي آن آرمان، امام و يارانش است، در نتيجه با امام و يارانش (تشيّع) جدّي‌ترين دشمني را اعمال مي‌کنند.

شنبه 5 بهمن 1392  11:01 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت یازدهم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com
 

مراحل دشمني: سه جبهة دجّال
با درنگ در سند‌هاي ديني (قرآن و روايات) در مي‌يابيم دشمن اصلي؛ يعني يهود در سه جبهه با رسالت و آرمان‌هاي الهي‌اش به ستيز خواهد پرداخت: جبهه‌اي جهاني، جبهه‌اي در جهان اسلام و جبهه‌اي درون مرزهاي شيعه!

شنبه 5 بهمن 1392  11:02 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت دوازدهم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com
 
1. دجّال يهودي
دجّال يک جريان يهودي است، از يهوديّه مي‌آيد و ضدّ منجي است. انطباق اين آموزه‌هاي روايي بر استراتژي تبيين شدة قرآن که شديدترين دشمن را يهود معرفي مي‌کند، ما را به اين يقين مي‌رساند که يهود براي مواجهه با تشيّع (اسلام ناب) دست به  ايجاد يک جبهة جهاني مي‌زند.

رژيم غاصب اسرائيل در دنياي کنوني فقط يک قطعه از اين پازل است و بايد سراغ لايه‌هاي سياسي، حقوقي، فرهنگي آن را در بقية مناسبات، به ظاهر، بي‌طرف بين‌المللي هم گرفت. بر نويسندگان و پژوهشگران لازم است ردّپاي اين دشمني را در اين مناسبات و قواعد ادارة جهان کنوني بيابند و افشا كنند.

شنبه 5 بهمن 1392  11:03 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت سیزدهم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com
 
 
 
2. يهوديان تنزيلي؛ زمينه سازان دجّال 
جبهة دوم دشمن اصلي در خطوط جهان اسلام براي ضربه زدن به کانون رسالت حضرت محمّد(ص) تشکيل خواهد شد. اينها از خون و نژاد يهود نيستند، ولي در حکم يهودند. هم سزاي يهود براي آنهاست و هم مرام يهود را کسب کرده،  در خدمت او در آمده‌اند. بنابراين آنان را «يهوديان تنزيلي» نام مي‌نهيم. مستند اين جبهه، حديثي شريف از امام صادق(ع) است. احمد بن محمّد برقي در کتاب «محاسن» از محمّد بن مروان از حضرت صادق(ع) روايت کرده که پيامبر(ص) فرمود: «هر کس بر بغض و دشمني با ما بميرد،
 يهودي محشور مي‌شود!» سؤال شد: چرا يهودي؟ در حالي که آنها مسلمان زاده بوده‌اند؟! فرمود: «چون اگر دجّال خروج  کند از سپاهيان او خواهند شد.»4

نکات کليدي اين حديث:

الف) جريان دجّال يک جريان يهودي است، چون امام بين يهودي شدن و همراهي دجّال ملازمه برقرار فرمود.

ب) همان محور دشمني، اينجا هم هست؛ يعني بغض به امامت و تشيّع.

ج) جبهة دوم، دجّال است. در جهان اسلام مي‌توان به آن گفت: جريان اسلام صيهونيستي. مسلماناني که در خدمت آرمان‌هاي يهود با تشيّع مي‌جنگند، امّا با صهيونيسم سر سازش و آشتي دارند.

بي‌شک جريان وهّابي، سلفي‌گري، سعودي، طالباني، تکفيري و القاعده‌اي امروز منطبق بر اين معيار امام صادق(ع) است. ظلال، ثروتمندترين عرب، در خدمت صنعت توريسم اسرائيل و سهامدار بزرگ «فاکس نيوز» و... امّا دشمن تشيّع است. القاعده و تکفيري‌ها تاکنون کمترين تهديدي براي اسرائيل نداشته‌اند، امّا هميشه نواميس تشيّع را تهديد و تخريب مي‌کنند و سعودي‌ها حاضرند خرج جنگ اسرائيل با حزب الله را بپردازند و شيعيان يمن را قتل عام کنند و... .

نکتة حائز اهمّيت اين است که اين يهوديان تنزيلي که در خطّ همان دشمن نشان دار قرآن قرار مي‌گيرند، همان سفياني معروف را مي‌زايند. سفياني در روايات ما يک وجه اصلي و آرم دار دارد و آن دشمني با اهل‌بيت(ع) و تشيّع است. اوست که با اشغال عراق از مردم مي‌خواهد شيعيان علي(ع) را معرفي كنند و جايزه بگيرند.

پس مي‌توان گفت: اوّلاً همين جريان وهّابي ـ سعودي به سفياني مي‌انجامد، حال سفياني هر کس باشد. ثانياً سفيانيسم جبهة درونِ اسلام از سوي صهيونيسم است.

 

شنبه 5 بهمن 1392  11:04 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:آخرین تحولات عصر ظهور چیست؟

زمينه‌سازان خروج دجّال/قسمت چهاردهم
 
 
منبع:http://diarearezu.blogfa.com
 

3. شيعيان صهيونيست!
جبهة سوم را يهود ـ دشمن اصلي ـ درون مرزهاي تشيّع تشکيل مي‌دهد تا به کانون اصلي رسالت الهي اسلام ناب نزديک و زمينة ضربه را فراهم کند. واضح است اين جبهه هم به نوبة خود زمينه‌ساز خسارت سفيانيسم و سپس دجّال است. مستند افشاي اين جبهه روايتي از امام رضا(ع) است که فرمود: «از کساني که راه مودّت ما اهل‌بيت را برگزيدند، کساني هستند که فتنة آنها از دجّال شديدتر است.» مي‌پرسند: چگونه فتنه مي‌کنند؟ مي‌فرمايد: «به واسطة دوستي کردن با دشمنان ما اهل‌بيت و دشمني کردن با دوستان اهل‌بيت(ع). زماني که اين اتفاق افتاد حقّ و باطل در هم آميخته مي‌شود و امر مشتبه مي‌گردد.»5

نکات محوري اين حديث: 
الف) اينان گرچه بغض اهل‌بيت(ع) ندارند و حتّي خود اهل‌بيت(ع) را دوست مي‌دارند و شيعة اسمي‌اند، ليکن به ‌علّت دوستي با دشمن اصلي، در خدمت او درمي‌آيند و زمينه ساز فتنة بزرگ او مي‌شوند؛

ب) دوستي با دشمنان اهل‌بيت(ع)، حتماً کمک به فتنة دجّال است (چنان كه اين جبهه‌ها با توجّه به مجموع روايات به هم مرتبط و متّصل مي‌شوند؛ ولو مخفي و نامرئي)؛

ج) مشتبه شدن امر، که همان مسئلة بزرگ امامت و رسالت بزرگ آن است، محصول اين اختلاط و قاطي شدن است. به تعبير ديگر در هاضمة آنها افتادن و عالم و آدم و مبدأ و غايت را با چشم آنها ديدن، محصول اين دوستي است که در نتيجه آرمان بزرگ خود را فراموش کردن و پي نخود سياه آنها افتادن و سپس خدمة کالاهاي تقلّبي آنها شدن را در پي دارد.

به تحقيق، جريان روشنفکر غرب زده در درون جهان شيعه با همة لايه‌هاي مختلف فکري، فرهنگي و سياسي آن به مرور اين جبهه را تشکيل مي‌دهند. جرياني که ضدّيت زدايي از غرب و بنيان‌ها و بناهاي ضدّديني آن را تئوريزه مي‌کنند. اينان در مناسبات حقوقي ـ سياسي به دنبال منطبق کردن تعاليم اسلامي با آموزه‌هاي دئيستي (بي‌خدايي) حقوق بشرند و به‌جاي برقراري نظام ولايي، سودايِ دمکراسي خواهي دارند و ليبراليسم (آزادي) را برترين کالا براي بشر مي‌دانند که دين و عدالت بايد خود را متناسب با آن بکند تا لايه‌هايي که محصولات غرب از موسيقي‌ها، خوراکي‌ها، پوشيدني‌ها، بازي‌ها، ورزش‌ها و در کل، فرهنگ آنها را تبليغ و تثبيت مي‌کنند، به مرور همه جزو اين جبهه گردند يا از آن جدا شده، به جبهة اهل حق بپيوندند.

مضمون اين حديث رضوي(ع) باز در سورة مائده بانگ زده شده است که: 
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ؛ اي کساني که ايمان آورده‌ايد! يهود و نصارا را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضي از آنان دوستان بعضي ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستي گيرد، از آنان خواهد بود.»5

توجّه دادن به اين صيرورت و عدم هم جبهه‌گي با دشمنان آرمان رسول الله(ص)، بزرگ‌ترين نياز فرهنگي ما براي نسل انقلاب است که بسي در خواب غفلت و تغافل است.


محسن قنبريان
ماهنامه موعود شماره 115

پي‌نوشت‌ها:

1. سورة مائده (5)، آية 82.
2. سورة بقره (2)، آية 96.
3. سورة نساء (4)، آية 161.
4. وسائل الشيعه، ج16، ص179.
5. سورة مائده (5)، آية 51.

شنبه 5 بهمن 1392  11:05 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها