مقالات پرستاری و مامایی جامع نگر

مقدمه: در دوران پيري، سالمندان بدليل ناتواني جسمي، ذهني استقلال فرديشان مورد تهديد قرار مي گيرند. ناتواني در فعاليتهاي روزمره از جمله شرايط مزمني مي باشد که در جامعه منجر به صرف هزينه شده و کيفيت زندگي افراد مسن را کاهش مي دهد.
هدف: هدف از اين مطالعه تعيين توانايي انجام فعاليتهاي روزانه زندگي سالمندان بازنشسته بر حسب مشخصات دموگرافيک در شهر رشت مي باشد.
روش کار: اين پژوهش يک مطالعه توصيفي مقطعي مي باشد که در آن 194 نفر سالمند بازنشسته از موسسات دولتي به روش نمونه گيري تصادفي منظم، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه مي باشد. در اين پرسشنامه توانايي انجام فعاليتهاي روزانه زندگي به وسيله پرسشنامه استاندارد 7 آيتمي کتز و فعاليتهاي ابزاري روزمره زندگي بوسيله پرسشنامه 9 آيتمي لوتون بررسي گرديد. داده ها پس از جمع آوري با استفاده از SPSS نسخه 16 مورد بررسي قرار گرفت.
نتايج: يافته ها نشان داد با اينکه در حيطه فعاليتهاي روزمره زندگي تعدادي از سالمندان در اموري نظير حمام کردن، راه رفتن و حفظ وضعيت ظاهر نيازمند کمک بودند ولي بعد از اعمال نمره، هيچ کدام از سالمندان در گروه نيازمند کمک و کاملا وابسته قرار نداشتند. در حيطه استقلال در فعاليتهاي ابزاري روزمره (%86.6) مستقل، (%10.3) نيازمند کمک و (%3.1) کاملا وابسته بودند. در زمينه ارتباط مشخصات دموگرافيک با استقلال در فعاليتهاي ابزاري زندگي نتايج نشان داد که ارتباط سن، وضعيت تاهل، تحصيلات و ابتلا به بيماري با استقلال در فعاليتهاي ابزاري زندگي معنادار بود.
نتيجه گيري نهايي: با توجه به اينکه بين ناتواني در انجام فعاليتهاي روزمره با افزايش سن، جنس مونث و ابتلا به بيماري ارتباط معناداري وجود دارد، لذا برنامه ريزي جهت برگزاري دوره هاي آموزشي، تهيه پوستر و پمفلت آموزشي با محوريت تصحيح سبک زندگي و نحوه پيشگيري از بيماريهاي عضلاني اسکلتي همچنين تهيه امکانات ورزشي مي تواند گامي در راستاي رسيدن به سالمندي فعال و سالم باشد.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: رضايت از زندگي هدف برتر زندگي افراد بشر است که زمينه اي مناسب و مطمئن براي پيشرفت و دستيابي به مراتب بالاتر فراهم مي کند، به بياني ديگر رضايت از زندگي عامل شکوفايي و موفقيت افراد است. مطالعات متعدد نشان داده اند که عوامل مختلفي از جمله عوامل فردي مي توانند بر رضايت از زندگي افراد تاثير بگذارند. با توجه به نقش پرستاران به عنوان عضو کليدي تيم ارائه دهنده خدمات بهداشتي شناخت عوامل موثر بر رضايت مندي آنان مي تواند تاثير مستقيمي بر کيفيت خدمات بهداشتي و همچنين سلامت جامعه داشته باشد.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين نقش عوامل فردي بر رضايت از زندگي در پرستاران انجام گرفت.
روش کار: در اين مطالعه توصيفي همبستگي، 309 پرستار شاغل در هشت مرکز آموزشي درماني وابسته به دانشگاه علوم پزشکي گيلان به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب گرديدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اي دو قسمتي شامل پرسشنامه رضايت از زندگي و پرسشنامه اطلاعات فردي جمع آوري گرديد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماري SPSS و آزمون هاي آمار توصيفي و استنباطي (رگرسيون چندگانه، اسپيرمن، من ويتني يو و کروسيکال واليس) مورد تجزيه و تحليل قرارگرفتند.
نتايج: يافته ها بيانگر آن است که اکثر واحدهاي مورد پژوهش (%79.6) رضايت از زندگي دارند و بين رضايت از زندگي با جنس (P<0.01) و متوسط درآمد ماهيانه فرد (P<0.008) ارتباط آماري معني دار وجود دارد، در صورتيکه بين رضايت از زندگي با ساير عوامل فردي (سن، ميزان تحصيلات، نوع استخدام، سمت، سابقه کاري، بخش محل خدمت، سابقه کار در بخش فعلي و شيفت کاري) ارتباط آماري معني دار مشاهده نشد.
نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي اين مطالعه که اهميت نسبي عوامل فردي (جنس و متوسط درآمد ماهانه) را بر رضايت از زندگي پرستاران نشان مي دهد، به نظر مي رسد بکارگيري يک برنامه جامع براي بهبود ميزان درآمد مي تواند رضايت از زندگي پرستاران را ارتقاء دهد.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: بيماري هاي قلبي- عروقي در حال حاضر شايع ترين علت مرگ در جهان هستند. آنژيوگرافي از مهمترين روشهاي تشخيصي بيماريهاي قلبي بوده که داراي عوارض متعددي مي باشد و جهت کاهش آن از روشهاي مختلف مراقبتي شامل استراحت مطلق و ساير موارد، استفاده مي گردد.
هدف: هدف اين مطالعه، تعيين تاثير مدت زمان استراحت مطلق و حفظ کيسه شن، بر بروز خونريزي و هماتوم در بيماران تحت آنژيوگرافي است.
روش کار: اين مطالعه يک کار آزمايي باليني تصادفي مي باشد. بيماران تحت آنژيوگرافي عروق کرونر از طريق شريان فمور در دو گروه آزمون (65 نفر) و کنترل (65 نفر) قرار گرفتند. در گروه آزمون، مداخله بصورت خروج از تخت بعد از چهار ساعت، همراه با حفظ کيسه شن به مدت 2 ساعت صورت گرفت. مراقبت در گروه کنترل هم طبق روش جاري انجام شد. بروز عوارض عروقي (ميزان بروز خونريزي و هماتوم) طي فواصل مشخص در دو گروه بررسي شد.
نتايج: در گروه آزمون يک مورد خونريزي در ساعت چهارم و در گروه کنترل در بدو ورود مشاهده شد. در گروه آزمون يک مورد هماتوم در ساعت دوم و در گروه کنترل يک مورد هماتوم در ساعت اول و دوم و دو مورد هماتوم در ساعت چهارم ديده شد. با توجه به آزمون آماري کاي دو اختلاف معني داري بين دو گروه مشاهده نشد.
نتيجه گيري: در اين پژوهش خروج از تخت بعد از چهار ساعت و مدت زمان حفظ کيسه شن به مدت دو ساعت در بيماران تحت آنژيوگرافي با افزايش احتمال خونريزي و هماتوم همراه نبود.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: نوجواني مهمترين سن از نظر مشغوليت ذهني با تن انگاره است زيرا علاوه بر اهميت يافتن جاذبه جنسي، بدن نيز از لحاظ ظاهري دچار تغييرات پيچيده و متنوعي مي شود.
هدف: هدف از اين مطالعه، تعيين ميزان رضايت از تن انگاره در دختران نوجوان دبيرستانهاي شهر رشت مي باشد.
روش کار: اين مطالعه توصيفي- مقطعي بر روي 450 دختر دبيرستاني شهر رشت با روش نمونه گيري خوشه اي- تصادفي در سال 1389 انجام شده است. جمع آوري اطلاعات با پرسشنامه چند بعدي نگرش فرد در مورد بدن خود (MBSRQ-AS) مشتمل بر 4 حيطه: ارزيابي از وضع ظاهري (AE)، گرايش به ظاهر (AO)، رضايت از قسمت هاي مختلف بدن (BASS) و مشغوليت فکري با اضافه وزن (OWPREOC) انجام شد، سپس داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و آمار توصيفي (ميانگين و انحراف معيار) تجزيه و تحليل شد.
نتايج: ميانگين رضايت از تن انگاره در حيطه هاي گرايش به ظاهر (49.92±4.85)، ارزيابي وضع ظاهري (23.75±3.82) و رضايت از قسمت هاي مختلف بدن (36.31±6.33) بالا و در حيطه مشغوليت فکري با اضافه وزن (17.27±4.82) پايين بود.
نتيجه گيري: دختران نوجوان دبيرستان هاي شهر رشت به جزء حيطه گرايش به ظاهر در سه حيطه ارزيابي وضع از ظاهري، رضايت از قسمت هاي مختلف بدن و مشغوليت فکري با اضافه وزن، از تن انگاره خود رضايت داشتند. با نظر به اهميت سنين نوجواني، شناسايي نگرش فرد در مورد بدن خود مي تواند منجر به ارتقاء بهداشت رواني آنان گردد.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: پرستاران به عنوان بزرگترين گروه ارائه دهنده خدمات سلامت بايد بتوانند در شرايط متغير حاکم بر محيط هاي باليني، قضاوتهاي باليني مناسبي انجام داده و ضمن عمل در قالب تيمي چند رشته اي با تشخيص مشکلات مددجويان، به رفع آنان اقدام نمايند، بنابراين مشارکت ويژه در تصميم گيري، لازمه اين عملکرد خواهد بود.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعيين ميزان مشارکت پرستاران شاغل در مراکز بهداشتي، درماني و آموزشي شهر رشت در تصميم گيري باليني انجام گرفته است.
روش کار: اين مطالعه مقطعي که جامعه مورد پژوهش آن را کليه پرستاران شاغل در مراکز بهداشتي درماني آموزشي شهر رشت تشکيل داده است، بر روي 193 پرستار با استفاده از روش تصادفي طبقه اي انجام شده است. داده ها با استفاده از بخش پرسشنامه طرح موضوع و شفاف سازي در تصميم گيري باليني (PDAG) به روش مصاحبه، گردآوري و با استفاده از آمار توصيفي و آمار استنباطي (آزمون کاي دو و تست دقيق فيشر) تجزيه و تحليل شدند.
نتايج: نتايج نشان داد که اکثريت پرستاران شرکت کننده در تحقيق، در مورد ميزان مشارکت خود در حيطه مطرح نمودن موضوع و شفاف سازي در تصميم گيري باليني داراي نظر مطلوب بوده اند.
بحث و نتيجه گيري: سابقه کار بالا، تحصيلات بالا و داشتن پست مديريتي از جمله مواردي است که به مشارکت بيشتر پرستاران در مطرح کردن موضوع و شفاف سازي کمک مي نمايد.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: فرسودگي شغلي يکي از مشکلات حرفه پرستاري است که در صورت عدم برخورد صحيح با استرس شغلي، پديد مي آيد و به صورت احساس واماندگي عاطفي، مسخ شخصيت و عدم موفقيت فردي شغلي بروز مي کند.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين ميزان فرسودگي در مراکز آموزشي درماني شهر رشت در سال 1389 انجام گرفته است.
روش کار: در اين مطالعه توصيفي مقطعي 257 پرستار از 8 مرکز آموزشي درماني رشت به روش نمونه گيري تصادفي طبقه بندي شده در مطالعه شرکت داده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد فرسودگي شغلي مسلاچ مي باشد. داده ها با استفاده از آمار توصيفي و آزمون هاي تي، کاي دو، تست دقيق فيشر و مدل لجستيک رگرسيون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
نتايج: از ابعاد فرسودگي شغلي، واماندگي عاطفي در %51.4 از واحدهاي مورد پژوهش کم و در %48.6 از آنها متوسط به بالا بوده است؛ مسخ شخصيت در %94.2 از واحدهاي مورد پژوهش کم و در %5.8 از آنها متوسط به بالا بوده است؛ عدم موفقيت فردي شغلي در %33.9 از واحدهاي مورد پژوهش کم و در %66.1 از آنها متوسط به بالا گزارش شده است. از نظر آماري يک همبستگي مستقيم بين بخش دياليز و مسخ شخصيت و همبستگي معکوس بين سن و مسخ شخصيت وجود داشت.
نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه نشان مي دهد با توجه به اين که فرسودگي در بعد عدم موفقيت فردي شغلي بيشتر از ابعاد ديگر فرسودگي شغلي وجود داشته است و با در نظر داشتن عوامل موثر بر فرسودگي شغلي پرستاران، مديران پرستاري مي توانند از فرسودگي شغلي پرستاران پيشگيري نمايند؛ تا کيفيت مراقبت پرستاري از بيماران افزايش يافته و رضايت شغلي پرستاران نيز افزايش يابد.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: در سالهاي اخير توجه به سالمندان به سرعت در کشورها افزايش يافته است، خصوصا توجه به نيازهاي جسمي و رواني آنان ضروري است. احساس تنهايي در همه گروه هاي سني ايجاد مي شود اما شيوع آن در سالمندي، بيشتر است. احساس تنهايي مشکل پيچيده اي است که رفاه رواني اجتماعي را تحت الشعاع قرار مي دهد و موجب عواقب جدي در سالمندان مي گردد.
هدف: هدف از اين مطالعه تعيين ارتباط احساس تنهايي و سلامت عمومي سالمندان عضو کانون بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکي گيلان در شهر رشت مي باشد.
روش کار: پژوهش حاضر يک مطالعه توصيفي همبستگي است که در آن 100 نفر از سالمندان (زن و مرد) عضو کانون بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکي گيلان در شهر رشت مشارکت داشتند. جهت جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه استفاده گرديد که شامل سه بخش بود. بخش اول اطلاعات دموگرافيک، بخش دوم، ابزار 28 سوالي سلامت عمومي گلدبرگ و بخش سوم، ابزار 20 سوالي احساس تنهايي يوکلا، اطلاعات جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزيه تحليل قرار گرفت.
نتايج: يافته هاي مطالعه نشان داد سالمنداني که متاهل بوده (P<0.02) و از محل زندگي خود رضايت داشتند، احساس تنهايي کمتري را تجربه مي کردند (P<0.045). همچنين مطابق با يافته هاي اين پژوهش سالمنداني که از سطح سلامت عمومي خوبي برخوردار بودند احساس تنهايي کمتري داشتند (P= 0.00).
نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه نشان داد که احساس تنهايي عامل مهمي در کاهش سلامت عمومي سالمندان است و از آنجا که تشخيص احساس تنهايي ميتواند در حفظ سلامت سالمندان موثر باشد بنابراين ضروري است که اعضاي تيم بهداشتي بايد از عوارض و عواقب ناشي از احساس تنهايي و اثرات موثر آن بر سلامت آگاه باشند.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: تولد نوزادان کم وزن يکي از جدي ترين مشکلات بهداشتي جهان محسوب مي گردد که فشار فوق العاده اي را بر سيستم خدمات بهداشتي و افراد خانواده تحميل مي کند از ميان عوامل موثر بر کم وزني نوزادان عوامل مادري، مهمترين و بيشترين نقش را دارند.
هدف: هدف از اين مطالعه، تعيين عوامل مادري مرتبط با کم وزني نوزادان مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتي شهر رشت مي باشد.
روش کار: اين پژوهش يک مطالعه مقطعي از نوع توصيفي- تحليلي است. که تعداد 83 مادر مراجعه کننده به مراکز و پايگاه هاي بهداشتي شهري رشت که مشخصات ورود به پژوهش را داشتند و وزن نوزادان آنان 2500 گرم و کمتر بود وارد مطالعه شدند. داده ها با مشاهده اطلاعات مندرج در پرونده بهداشتي و مصاحبه سازمان يافته از مادران نوزادان جمع آوري گرديد.
نتايج: نتايج پژوهش حاکي از آن بود که بين نوع درمان با کم وزني زمان تولد نوزاد ارتباط معني داري وجود دارد (P<0.008) و در ميان مشکلات دوران بارداري، داشتن تهوع و استفراغ بيشترين ارتباط آماري را با کم وزني زمان تولد نوزاد داشت (P<0.027).
نتيجه گيري: با توجه به عوامل مادري مرتبط با کم وزني نوزاد، اهميت نقش مسوولين امور بهداشتي در افزايش آگاهيهاي عمومي در زمينه توجه به مادر باردار در دوران بارداري جهت پيشگيري از تولد نوزاد کم وزن بيش از پيش محرز مي گردد.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: تغذيه روده اي يک روش ارجح و ايمن در بيماران بستري در بخش هاي ويژه به شمار مي آيد که عليرغم مزاياي فراوان آن، داراي عوارضي از جمله آسپيراسيون تنفسي مي باشد. پنوموني ناشي از آسپيراسيون مسوول ايجاد 15 تا 20 درصد عفونت بيمارستاني و افزايش 39 درصدي هزينه ها مي باشد و همچنين يکي از ده علت مرگ در ايالات متحده تلقي مي گردد که با انتخاب بهترين روش تغذيه مي توان از اين عارضه پيشگيري کرد.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين ميزان بروز آسپيراسيون تنفسي در روش تغذيه لوله اي بلوس متناوب در بيماران بستري در بخش هاي آي سي يو و تروما انجام گرفته است.
روش کار: در اين مطالعه نيمه تجربي 36 بيمار بستري در بخش آي سي يو و تروما که به روش لوله اي بلوس متناوب تغذيه مي شدند به مدت سه روز با 150 تا 300 سي سي مايع غذايي و فاصله زماني هر 3 ساعت طي مدت زمان 10 تا 15 دقيقه به وسيله سرنگ 60 سي سي گاواژ مي شدند و جهت پي بردن به وقوع آسپيراسيون تنفسي محلول متيلن بلو 1 درصد به ميزان 0.5 سي سي به هر 500 سي سي مواد غذايي اضافه گرديد و در صورت نياز بيمار به ساکشن، هرگاه هنگام ساکشن لوله تنفسي، رنگ آبي ناشي از متيلن بلو در ترشحات ريوي بيمار مشاهده مي شد، وقوع آسپيراسيون تنفسي براي بيمار محرز مي گرديد.
نتايج: يافته ها نشان داد که ميزان بروز آسپيراسيون تنفسي در روش تغذيه لوله اي بلوس متناوب 5.6 درصد بود.
نتيجه گيري: روش بلوس متناوب هنوز هم به عنوان يک روش تغذيه اي استاندارد در کتب معرفي شده و اگر بر اساس اصول صحيح انجام گيرد خطر آسپيراسيون را کاهش مي دهد.

 نسخه قابل چاپ

ريشه هاي فکري اثبات گرايي را بايد در تحولات عصر روشنگري قرن 18 ميلادي در اروپا جستجو کرد که شاهد پيدايش ايمان به عقل انسان بود؛ يعني همان انتظاراتي را که عصر ايمان نسبت به وحي الهي (به صورت فراگير و جهاني) داشت، ولي قرن نوزدهم قرن غرور علم تجربي است.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: خشم و تکانشگري مي توانند آغازگر بسياري از اختلالات و آسيب هاي اجتماعي باشند که کنترل و نظم دهي آنها بويژه در محيط خانواده، ضروري است و بايد براي کنترل آنها، برنامه ريزي مناسب انجام شود. از اين رو بررسي تاثير برنامه آموزش بر مهارت هاي خود نظم دهي خشم و تکانشگري در مادران حايز اهميت است.
هدف: هدف از اين تحقيق تعيين اثر بخشي برنامه آموزشي مديريت خشم بر کنترل خود نظم دهي خشم و تکانشگري مادران دانش آموزان پسر مقطع ابتدايي شهر رشت بوده است.
روش کار: اين پژوهش، مطالعه اي از نوع مداخله اي پيش آزمون - پس آزمون است که بر روي 15 مادر داراي دانش آموز پسر مقطع ابتدايي داراي ويژگي خشم و تکانشگري بالاتر از ميانگين جامعه انجام شده است. داده ها با استفاده از ابزار 3 بخشي مشتمل بر: داده هاي دموگرافيک، پرسشنامه STAXI-2 مرتبط با خود نظم دهي خشم و مقياس تکانشگري باراتا به روش خود گزارش دهي گردآوري شدند. داده ها با استفاده از آزمونهاي آماري توصيفي (توزيع فراواني و شاخصهاي پراکندگي) و استنباطي (تي همبسته و پيرسون) تحت برنامه نرم افزاريSPSS ، نسخه 16 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
نتايج: يافته هاي پژوهش نشان مي دهد که نيمي (50%) از نمونه ها در گروه سني 30 تا 40 سال قرار داشته و داراي مدرک ليسانس بودند و اکثريت آنان يک فرزند (73.3%) داشتند. همچنين نتايج، نشانگر تفاوت آماري معني دار بين مراحل قبل و بعد از آزمون در مقياس کلي بيان خشم ( (P=0.000و تمام زير مقياس هاي آن به استثناي صفت خشم (P=0.000)، درون ريزي خشم بوده است. اما برنامه آموزشي قادر به ايجاد تفاوت آماري معني دار بين مراحل قبل و پس از آزمون در تکانشگري کل و ابعاد آن نبوده است.
نتيجه گيري نهايي: بر اساس يافته اين تحقيق برنامه آموزشي مديريت خشم را مي توان به عنوان يکي از راهکارهاي مناسب براي خود نظم دهي خشم پيشنهاد کرد. اما کنترل تکانشگري تحت تاثير برنامه آموزشي قرار نگرفت که شايد با انتخاب حجم بالاتري از نمونه و کنترل شرايط زماني و مکاني انجام تحقيق، بتوان به نتايج بهتري دست يافت. در هر حال به تحقيقات بيشتري در اين زمينه نياز مي باشد.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: کودکان مبتلا به بيماريهاي مزمن از جمله تالاسمي نسبت به افراد سالم از مشکلات رواني و اجتماعي شديدتري برخوردارند. سازگار شدن با اين شرايط مستلزم آگاهي از نحوه کنار آمدن با مشکلات است. کسب مهارت زندگي در کنار کسب علم و دانش و تغيير متناسب نگرشها، ارزشها و تقويت رفتارهاي مناسب به رفتارهاي سالم مي انجامد که خود، مشکلات و موانع سلامتي را کاهش مي دهد و در نتيجه بهداشت رواني را ارتقا مي بخشد.
هدف: اين پژوهش با هدف تعيين مهارتهاي زندگي كودكان مبتلا به تالاسمي ماژور 19-11 ساله مراجعه كننده به مراكز آموزشي ودرماني شهررشت از ديدگاه مادران آنها در سال 88 -1387 انجام شد.
روش کار: اين پژوهش يک مطالعه توصيفي – مقطعي است که در آن 150 نفر از مادران کودکان مبتلا به تالاسمي مراجعه کننده به مراكز آموزشي و درماني شهر رشت شرکت داشتند. ابزار گردآوري داده ها در اين پژوهش پرسشنامه محقق ساخته مي باشد که مشتمل بر دو بخش اطلاعات دموگرافيک و مهارت زندگي مي باشد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آمارتوصيفي و استنباطي استفاده شد.
نتايج: نتايج حاصله بيانگر آن بود که از ديدگاه مادران مهارت شناختي، اجتماعي و عاطفي اکثريت کودکان در حد متوسط تا خوب بود و از بين سه حيطه مهارت زندگي، کودکان واحدهاي مورد پژوهش در مهارت شناختي از کمترين و در مهارت اجتماعي از بيشترين مهارت برخوردار بودند.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که 68 درصد از کودکان واحدهاي مورد پژوهش از ديدگاه مادران آنها از مهارت مطلوبي برخوردار بودند.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: تنيدگي يا استرس به مجموع واکنشهاي جسمي و رواني اطلاق مي گردد که مي تواند سبب بر هم زدن و اختلال در تعادل افراد گردد و عوامل تنش زا موجب تخريب و آسيب به پيکره نيازهاي اساسي مي شوند و در رشد و تکامل و بازدهي انسان مداخله و او را از حالت تعادل خارج مي کنند. ورود به دانشگاه رويداد بسيار حساسي در زندگي نيروهاي فعال و کارآمد هرکشور به شمار مي رود، که غالبا با تغييرات زيادي در روابط فردي و اجتماعي آنها همراه مي باشد. برخي از دانشجويان به سرعت خود را با شرايط جديد انطباق داده و با انعطاف پذيري مناسب تغييرات بوجود آمده را پذيرفته و با حفظ سلامت روان خود موفقيتهاي لازم تحصيلي را کسب مي کنند. ليکن برخي ديگر قادر به سازگاري مناسب نبوده و اين عدم تطابق روي عملکرد و بازدهي آنان تاثير منفي مي گذارد عکس العمل افراد نسبت به کليه عوامل تنش زا به مقدار زيادي تحت تاثير عوامل فرهنگي، مذهبي، اجتماعي و تجارب قبلي فرد قرار دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعيين ارتباط بين اعتقادات مذهبي و ميزان استرس دانشجويان انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر يک مطالعه توصيفي - همبستگي مي باشد به منظور تعيين ارتباط بين اعتقادات مذهبي و سطح استرس دانشجويان در دانشکده پرستاري و مامايي حضرت زينب (س) شرق گيلان انجام شده است. نمونه ها شامل کليه دانشجويان ترم دوم رشته هاي تحصيلي پرستاري، علوم آزمايشگاهي و راديولوژي (52نفر) که ساکن خوابگاه بودند. ابزار تحقيق شامل 2 پرسشنامه بود که يک پرسشنامه مربوط به سنجش اعتقادات مذهبي (پرسشنامه (senta clara و پرسشنامه ديگر (پرسشنامه تست استرس (storch مي باشد. پرسشنامه ها توسط خود دانشجويان تکميل گرديدند.
نتايج: يافته هاي پژوهشي نشان داد که (87.9%) از واحدهاي مورد پژوهش داراي سطح اعتقادات بالا و (56.3%) از آنها داراي سطح استرس متوسطي بوده اند. ارتباط بين اعتقادات مذهبي و سطح استرس با استفاده ازآزمون آماري کاي دو محاسبه گرديد که ارتباط معني دارآماري را نشان داد (P<0.05).
بحث و نتيجه گيري: يافته هاي اين پژوهش که بيانگر ارتباط معني دار و معکوس بين ميزان استرس و اعتقادات مذهبي دانشجويان است، مي تواند راهنمايي جهت برنامه ريزان و مسوولين آموزشي دانشگاهها باشد تا در واحدهاي درسي دانشجويان در مورد اهميت اعتقادات مذهبي و نقش آن در زندگي و کاهش استرس تاکيد بيشتري به عمل آورند.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: مول هيداتيفرم شاخه اي از بيماري تروفوبلاستيک حاملگي است. بيماري تروفوبلاستيک حاملگي به گروه خاصي از بيماريها با گرايش متفاوت به تهاجم سطحي و متاستاز اطلاق مي گردد. اين بيماري در کشورهاي آسيايي و آفريقايي شيوع بيشتري دارد و اطلاعات در مورد اين بيماري در ايران کم مي باشد.
هدف: هدف انجام اين تحقيق تعيين عوامل خطر و سير باليني مبتلايان به مول هيداتيفرم مراجعه کننده به مرکز آموزشي درماني الزهرا (س) شهر رشت (1386- 1382) مي باشد.
روش کار: اين پژوهش يک بررسي توصيفي گذشته نگر مي باشد که در اين بررسي جامعه مورد پژوهش شامل کليه مادران باردار بود که از سال 1382 تا 1386 به زايشگاه الزهرا رشت مراجعه نموده و با تشخيص قطعي مول هيداتيفرم به روش سونوگرافي بستري و درمان شده بودند. اين مطالعه با بررسي پرونده بيماران و استخراج اطلاعات مندرج در آنها و ثبت در پرسشنامه صورت گرفت.
نتايج: در مطالعه انجام شده 78 بيمار مبتلا به مول مراجعه کننده به مرکز آموزشي درماني الزهرا (س) شهر رشت مورد بررسي قرار گرفت. ميانگين سن افراد مورد مطالعه 26 سال بود. (52%) از بيماران داراي حاملگي اول بودند در (76.9%) از بيماران، بيماري در سن حاملگي کمتر يا مساوي 14 هفته (سه ماهه اول بارداري) تشخيص داده شده بود. در اين مطالعه گروه خوني o با (41%) و Rh مثبت با (84.6%) بيشترين درصد را داشتند. (56.4%) از جامعه مورد پژوهش ساکن روستاهاي استان گيلان بودند. (2.6%) از بيماران سابقه ابتلا به حاملگي مولي و (10.3%) از بيماران سابقه سقط داشتند که تمامي موارد قبل از وقوع حاملگي مولي اتفاق افتاده بود. بيشتر افراد مورد پژوهش از روش هاي پيشگيري از بارداري استفاده نمي کردند (39.7%). شايعترين علامت در جامعه مورد پژوهش، بزرگي بيش از حد رحم نسبت به سن حاملگي (75%) بود خونريزي و اژينال در (74.4%)، کم خوني در (19.2%)، استفراغ شديد بارداري در (19.2%)، پر کاري تيروئيد در (19.2%) و کيست تکالوتئيني در (10.2%) از بيماران وجود داشت. در هيچ کدام از افراد مورد پژوهش فعاليت قلب جنين و پره اکلامپسي وجود نداشت.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج حاصله توصيه مي شود با سونوگرافي روتين در سه ماهه اول بارداري امکان تشخيص هر چه زودتر اين بيماري فراهم گردد. هم چنين مرکزي جهت حمايت از بيماران مبتلا به مول هيداتيفرم ايجاد و تحقيقات آينده نگر با حجم بيشتر در اين مرکز انجام گردد. باشد که اين امر گامي بزرگ در جهت تشخيص و درمان زودرس اين بيماري، کاهش هزينه ها و کمک به اقتصاد و اعتلاي کشور باشد.

 نسخه قابل چاپ

مقدمه: عقب ماندگي ذهني يکي از عمده ترين، پيچيده ترين و دشوارترين مسايل و مشکلات در کودکان و نوجوانان مي باشد كه با نقصان رشد در ابعاد مختلف جسماني، رواني، تکاملي، اجتماعي و تربيتي همراه است. وجود کودک عقب مانده ذهني تاثيرات نامطلوبي بر ساختار و عملکرد خانواده داشته و باعث مي شود خانواده، تحت تنش هاي جسماني، رواني، اجتماعي و اقتصادي قرار گيرد تا حدي که روند طبيعي زندگي خود را از دست داده و در معرض فروپاشي قرار گيرد.
هدف: هدف از انجام اين مطالعه تعيين مشکلات اقتصادي خانواده هاي داراي كودك عقب مانده ذهني تحت پوشش مراكز بهزيستي استان گيلان سال 88-1387 مي باشد.
روش کار: اين پژوهش يك مطالعه توصيفي - مقطعي است. در اين بررسي 140 نفر از والدين کودکان مبتلا به عقب ماندگي ذهني تحت پوشش يکي از مراکز کم توانان ذهني وابسته به بهزيستي استان گيلان مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته مربوط به بررسي مشکلات خانواده هاي داراي کودک عقب مانده ذهني مي باشد. نمونه هاي پژوهش به روش سرشماري انتخاب و از طريق مصاحبه وارد مطالعه شدند. داده ها پس از جمع آوري با نرم افزار SPSS نسخه 14 و با آزمونهاي كاي دو و تست دقيق فيشر مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت.
نتايج: نتايج پژوهش نشان داد كه (65.7%) از واحدهاي مورد پژوهش مشكلات اقتصادي دارند. همچنين در بررسي ارتباط مشكلات اقتصادي با مشخصات دموگرافيك، نتايج پژوهش نشان داد كه درخانواده هايي كه كودك عقب مانده آنان مونث ((p<0.01، فرزند اول خانواده(p<0.04) ، داراي بيماري جسمي(p<0.01) ، داراي اختلال رفتاري(p<0.0001) ، مادر داراي بيماري روحي(p<0.03) ، تعداد اعضاي بيش از چهار نفر (p<0.02) و درآمد خانواده كمتر از 200 هزار تومان در ماه (p<0.001) باشد و در صورت عدم دريافت كمك هزينه از بهزيستي (p<0.003) و مشورت با كساني غير از همسر در مواقع بروز مشكلات(p<0.04) ، مشكلات اقتصادي بيشتر است.
نتيجه گيري: از آنجايي كه يافته هاي پژوهش مويد آن است كه اكثريت واحدهاي مورد پژوهش داراي مشكلات اقتصادي مي باشند بنابراين به نظر مي رسد خانواده هاي داراي كودك عقب مانده ذهني براي کاهش مشکلات خود نياز به حمايت هاي مالي دارند.

 نسخه قابل چاپ