0

مقالات پرستاری و مامایی جامع نگر

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقالات پرستاری و مامایی جامع نگر

بررسي فراواني فيبروم رحم و عوامل خطر آن در زنان تحت هيسترکتومي
 
اصغرنيا مريم,فرجي رويا*,ميرحق جو سيده نوشاز,كريمي مهسا
 
* مرکز تحقيقات بهداشت باروري، بيمارستان الزهرا، دانشکده پزشکي، دانشگاه علوم پزشکي گيلان، رشت، ايران
 
 

مقدمه: فيبروم رحمي شايعترين تومور خوش خيم لگني است. در مطالعات مختلف شيوع فيبروم رحمي بين %25 تا %77 گزارش شده و در مورد فاکتورهاي خطر مرتبط با آن نيز نتايج متفاوت مي باشد.
هدف: هدف مطالعه حاضر تعيين فراواني و بررسي عوامل خطر فيبروم رحمي در زنان هيسترکتومي شده در دو گروه داراي فيبروم و فاقد آن مي باشد
.
روش کار: اين مطالعه مقايسه اي مقطعي با بررسي پرونده کليه بيماراني که از آبان 1385 تا پايان 1386 در بيمارستان الزهرا (س) رشت تحت عمل جراحي هيسترکتومي قرار گرفته بودند، انجام گرفت. از 313 بيمار تحت هيسترکتومي، تعداد 267 پرونده که داراي برگه آسيب شناسي و ثبت سوابق بيمار بطور کامل بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس پرونده هاي بيماران داراي فيبروم و فاقد فيبروم از نظر اطلاعات مربوط به متغيرهاي سن، تعداد حاملگي، وضعيت سيکل قاعدگي، خونريزي غيرطبيعي رحمي، سابقه نازايي، ابتلا به فشار خون، ديابت و مصرف قرص هاي ضدبارداري که در پرونده ثبت شده بود مقايسه شدند. براي تحليل داده ها آزمون هاي آماري کاي دو، تي تست و رگرسيون لجستيک چندگانه مورد استفاده قرار گرفت.
نتايج: بر اساس يافته هاي آسيب شناسي از 267 بيمار تحت هيسترکتومي
%56.9 داراي فيبروم رحمي و %43.1 فاقد، فيبروم بودند بر اساس آزمون آماري لجستيک چندگانه ارتباط مثبت بين خونريزي غيرطبيعي رحمي، اختلالات طول مدت خونريزي قاعدگي سابقه نازايي و خطر فيبروم رحمي وجود داشت. در حاليکه بين سابقه مصرف قرص هاي ضدبارداري، تعداد حاملگي، سن و خطر فيبروم رحمي رابطه معکوس بود.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج مطالعه که فيبروم رحمي با خونريزي غيرطبيعي رحمي، اختلالات طول مدت قاعدگي ارتباط مثبت و با مصرف قرص هاي ضدبارداري ارتباط عکس دارد بنظر مي رسد جهت پيشگيري از ايجاد فيبروم مصرف قرص هاي ضدبارداري، درمان اختلالات قاعدگي و خونريزي غيرطبيعي رحمي مي تواند در افراد پرخطر موثر باشد. شايد آگاهي از اين عوامل بتواند کليد مناسبي در شناخت واقعي اين تومورها و اقدامات پيشگيري از آنها در انجام هيسترکتومي باشد.

 
كليد واژه: ليوميوم، عوامل خطر، برداشتن رحم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 5 بهمن 1392  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

رابطه نوبت هاي کاري پرستاران با بهره وري منابع انساني

رابطه نوبت هاي کاري پرستاران با بهره وري منابع انساني
 
حاجي نبي كامران*,نصيري پور اميراشكان,زاهدكار پرويز,مهرابيان فردين
 
* گروه مديريت خدمات بهداشتي درماني، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات، تهران، ايران
 
 

مقدمه: پرستاران بيمارستان نقش اساسي در تداوم مراقبت و ارتقاي سلامت دارند و بهره وري سازمان را تحت تاثير قرار مي دهند. آگاهي از ديدگاه پرستاران در مورد ارتباط نوبت کاري با بهره وري منابع انساني زمينه افزايش بهره وري آنان را فراهم و مديران را در دستيابي به رسالت اصلي خود يعني بهره وري بيشتر ياري خواهد نمود.
هدف: تعيين ارتباط نوبت هاي کاري پرستاران با بهره وري منابع انساني در بيمارستان هاي دولتي شمال غرب استان گيلان.
روش کار: اين پژوهش مقطعي از نوع توصيفي تحليلي است جامعه پژوهش پرستاران با مدرک تحصيلي کارشناسي پرستاري و بالاتر بوده که با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي به تعداد 184 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه اي است که بررسي، روايي آن از طريق روايي محتوا با اخذ نظر اساتيد رشته هاي علوم مديريت و پرستاري و بررسي پايايي آن از طريق آزمون بازآزمون انجام گرفت. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از آزمون هاي توصيفي و تحليلي (تحليل واريانس يک طرفه و
t استيودنت) در نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
نتايج: آزمون آناليز واريانس يک طرفه نتايج نشان داد که پنج مولفه فرهنگ سازماني، شرايط محيطي، عوامل انگيزشي، توانمندسازي و شيوه رهبري به طور معناداري تحت تاثير نوبت کاري قرار دارند. که از بين اين عوامل فرهنگ سازماني بيشترين تاثير بر روي بهره وري پرستاران در نوبت کاري داشته است. در تمامي عوامل
(p-value<0.05) در نظر گرفته شده است.
نتيجه گيري: بهره وري نيروي انساني در نوبت صبح از ساير نوبت ها بالاتر است و نوبت در گردش، عصر کاري و نوبت شب در مراتب بعدي قرار دارند.

 
كليد واژه: پرستاران بيمارستان، بهره وري، کارگزيني و برنامه کارمندان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

کيفيت زندگي و حمايت اجتماعي در مبتلايان به نارسايي احتقاني قلب و جمعيت سالم

کيفيت زندگي و حمايت اجتماعي در مبتلايان به نارسايي احتقاني قلب و جمعيت سالم
 
حيدرزاده مهدي*,حسني‌ پرخيده‌,رحيم زاده عزيزه,قهرمانيان اكرم,کلاهدوزي پور جعفر,يوسفي ايلناز
 
* گروه پرستاري، داخلي - جراحي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بناب، ايران
 
 

مقدمه: نارسايي احتقاني قلب يکي از مهمترين بيماري هاي مزمن در سراسر جهان مي باشد که بيماران مبتلا به آن با عوامل تنش زاي متعدد جسمي و رواني مواجه هستند که منجر به کاهش کيفيت زندگي آنان مي شود. يکي از عواملي که مي تواند به کاهش مشکلات بيماران مزمن و بهبود کيفيت زندگي آنان کمک نمايد، حمايت اجتماعي از سوي منابع مختلف مي باشد.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين کيفيت زندگي در بيماران مبتلا به نارسايي احتقاني قلب و مقايسه آن با کيفيت زندگي در جمعيت سالم و نيز بررسي حمايت اجتماعي و رابطه آن با کيفيت زندگي بيماران انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر يک مطالعه همبستگي است، روش نمونه گيري بصورت نمونه گيري آسان بوده، بدين منظور 125 بيمار مبتلا به نارسايي احتقاني قلب واجد شرايط مراجعه کننده به بيمارستان هاي شهر مراغه و 125 نفر جمعيت سالم بطور همزمان طي 10 ماه انتخاب و داده ها با پرسشنامه تلفيقي و تعديل شده مشتمل بر سه بخش دموگرافيک، کيفيت زندگي و حمايت اجتماعي و با روش مصاحبه جمع آوري گرديد. داده ها پس از جمع آوري با نرم افزار SPSS (Ver.15) تجزيه و تحليل شد؛ براي تحليل داده ها از آمار توصيفي (ميانگين، ميانه، فراواني، انحراف معيار) و آمار استنباطي (آزمون تي مستقل، آزمون کاي دو، تست دقيق فيشر، ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون چند متغيره) استفاده شد.
يافته ها: نتايج نشان داد کيفيت زندگي در %49.6 از مبتلايان نارسايي احتقاني قلب نامطلوب مي باشد و تفاوت معني داري با کيفيت زندگي جمعيت سالم دارد (p<0.0001). در زيرشاخه هاي کيفيت زندگي، بعد اجتماعي در %83.2 بيماران مطلوب بود و تفاوت معني داري با بعد اجتماعي کيفيت زندگي در جمعيت سالم نداشت، در حاليکه ابعاد رواني (%63.2) و جسمي (%63.2) در بيشتر بيماران نامطلوب و در جمعيت سالم مطلوب بودند. حمايت اجتماعي در %51.2 بيماران مطلوب بود و بين کيفيت زندگي و حمايت اجتماعي رابطه مستقيم و معني داري وجود داشت (r= 0.2 وp<0.03 ).
نتيجه گيري: با توجه به رابطه مثبت بين کيفيت زندگي و حمايت اجتماعي پيشنهاد مي شود برنامه ريزان مراقبتي و مسوولين ترتيبي اتخاذ نمايند تا علاوه بر تقويت حمايت ابزاري، حمايت عاطفي و اطلاعاتي نيز در اين گروه تقويت و بدين طريق موجب بهبود کيفيت زندگي بيماران گردد
.

 
كليد واژه: نارسايي قلب، کيفيت زندگي، حمايت اجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

رفتارهاي خودمراقبتي و عوامل مرتبط با آن در مبتلايان به نارسايي قلبي

 
رفتارهاي خودمراقبتي و عوامل مرتبط با آن در مبتلايان به نارسايي قلبي
 
خوش تراش مهرنوش,مومني مريم*,قنبري خانقاه عاطفه,صالح زاده اميرحسين,رحمت پور پرديس
 
* رشت، دانشکده پرستاري و مامايي شهيد بهشتي
 
 

مقدمه: نارسايي قلبي، به عنوان يکي از شايعترين بيماري هاي مزمن در سراسر دنيا محسوب مي شود که هزينه هاي زيادي را نيز بر سيستم هاي بهداشتي تحميل مي نمايد. براي کنترل نارسايي قلبي، راهکارهاي متعددي وجود دارد که خودمراقبتي يکي از اين روش هاست.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعيين ايفاي خودمراقبتي در بيماران مبتلا به نارسايي قلبي و بررسي ارتباط آن با متغيرهاي زمينه اي صورت گرفت.
روش کار: اين پژوهش، مطالعه اي توصيفي - مقطعي است و در آن رفتارهاي خودمراقبتي و ارتباط آن با متغيرهاي دموگرافيک در 33 بيمار مراجعه کننده به مرکز آموزش درماني قلب شهر رشت در سال 1389 - 1388 مورد بررسي قرار گرفت. ابزار گردآوري داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافيک و پرسشنامه اروپايي رفتار مراقبت از خود بيماران نارسايي قلب (EHFSCB) است. اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون هاي آناليز واريانس يکطرفه، کروسکال واليس و تي مستقل در نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت.
نتايج: ميانگين سني واحدهاي مورد پژوهش
69.9±19.9 بود که 60.6 درصد آن ها زن، 57.6 درصد متاهل، 57.6 بي سواد، 66.7 درصد داراي وضعيت اقتصادي ضعيف و 90.9 درصد به بيماري هاي مزمن ديگر نيز مبتلا بودند که از اين تعداد فشارخون بالا (%25) و ديابت (%18.7) بالاترين ميزان را به خود اختصاص داده بودند. همچنين ميانگين مدت ابتلا به بيماري 2.5±1.6 ماه بود. ميانگين نمره مراقبت از خود 37.9±5.4 بود و فقط 6.1 درصد واحدها رفتارهاي خودمراقبتي خوب داشتند. بهترين رفتارهاي خودمراقبتي مربوط به مصرف داروها طبق توصيه پزشک، رعايت رژيم غذايي کم نمک و اختصاص زمان کافي براي استراحت بود و کمترين ميزان انجام رفتارهاي خودمراقبتي نيز مربوط به توزين روزانه، ورزش منظم و تزريق واکسن انفلوانزا بود. بين متغيرهاي دموگرافيک و رفتارهاي خودمراقبتي، هيچ ارتباط آماري معناداري مشاهده نشد.
نتيجه گيري: با توجه به اينکه درصد کمي از بيماران رفتارهاي خودمراقبتي خوب داشتند توصيه مي شود عوامل موثر بر اين امر مورد بررسي بيشتري قرار گرفته و جهت مقابله با اين عوامل اقدامات لازم صورت گيرد.

 
كليد واژه: مراقبت از خود، نارسايي قلبي، رفتار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

فشار داخل شکمي و عوامل مرتبط با آن در بيماران بستري در بخش مراقبت هاي ويژه

فشار داخل شکمي و عوامل مرتبط با آن در بيماران بستري در بخش مراقبت هاي ويژه
 
صميميان صديقه,خالق دوست محمدي طاهره*,يگانه محمدرضا,كاظم نژادليلي احسان,قنبري خانقاه عاطفه,حكيمي حميده,صديقي آسيه,بوراكي شهناز
 
* گروه پرستاري، داخلي - جراحي، مرکز تحقيقات عوامل اجتماعي موثر بر سلامت، دانشکده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشکي گيلان، رشت، ايران
 
 

مقدمه: با وجود تاثير افزايش فشار داخل شکمي بر اختلالات ارگاني و افزايش مرگ و مير، اطلاعات مربوط به فراواني و عوامل خطرساز مرتبط با آن در بخش هاي مراقبت ويژه کافي به نظر نمي رسد، اين در حالي است که نتايج بسياري از مطالعات مبين آن است که فشار داخل شکمي اندازه گيري شده در بدو پذيرش بيماران در بخش مراقبت ويژه مي تواند به عنوان يک عامل مستقل پيشگويي کننده ميزان مرگ و مير و ارزيابي اثرات افزايش فشار داخل شکمي بر روي عملکرد ارگاني مورد توجه قرار گيرد.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين فراواني افزايش فشار داخل شکمي و عوامل مرتبط با آن در بيماران بستري در بخش مراقبت هاي ويژه انجام گرفته است.
روش کار: اين مطالعه يک تحقيق مقطعي از نوع توصيفي - تحليلي است که بر روي 76 بيمار بستري در بخش مراقبت ويژه در يکي از بيمارستان آموزشي منتخب شهر رشت به روش تدريجي انجام شده است. فشار داخل شکمي هر 8 ساعت براي يک دوره 24 ساعته از طريق کاتترفولي (روشKorn ) اندازه گيري شد. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش پرسشنامه اي مشتمل بر سه بخش بود: بخش اول مربوط به مشخصات فردي واحدهاي مورد پژوهش (سن، جنس، شاخص توده بدني، تشخيص بيماري)، بخش دوم شامل نمره بررسي مداوم نارسايي ارگاني (وضعيت تنفسي، انعقادي، کبدي، کليوي، هموديناميک و سطح هوشياري) و بخش سوم شامل اطلاعات مربوط به اندازه گيري فشار داخل شکمي و متغيرهاي همراه (متوسط فشار شرياني، فشار پرفيوژن شکمي، متوسط فشار راه هوايي، حداکثر فشار راه هوايي، فشار پلاتو و مد دستگاه تهويه مکانيکي) اطلاعات دموگرافيک، نوع تشخيص، نمره بررسي مداوم نارسايي ارگاني، فشار وريد مرکزي، متوسط فشار شرياني، فشار پرفيوژن شکمي، متوسط فشار راه هوايي، حداکثر فشار راه هوايي، فشار پلاتو و فشار مثبت انتهاي بازدمي در هر بار اندازه گيري، ثبت شد.
نتايج: يافته ها نشان داد که ميزان فراواني هيپرتانسيون داخل شکمي 18.42 درصد مي باشد. آزمون رگرسيون چندمتغيره نيز نشان داد که متوسط فشار شرياني با 1.02 برابر موجب افزايش فشار داخل شکمي شده است.
نتيجه گيري: توجه به فشار داخل شکمي به عنوان يک عامل تاثيرگذار بر روي عملکرد ساير ارگان ها در بيماران بخش مراقبت هاي ويژه بسيار حائز اهميت مي باشد و توصيه مي گردد که فشار داخل شکمي به صورت روتين در اين بيماران اندازه گيري و بدين وسيله از بروز سندرم کمپارتمان شکمي و عوارض آن پيشگيري شود.

 
كليد واژه: حفره شکمي، فشار، بخش مراقبت هاي ويژه، بيماران بستري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شيوع تخمدان پلي کيستيک در زنان نازاي تحت لاپاراسکوپي

شيوع تخمدان پلي کيستيک در زنان نازاي تحت لاپاراسکوپي
 
ضيايي طاهره,راهبي سيده مرضيه,رافت فاطمه*,سوادزاده شهين
 
* گروه مامايي، دانشکده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشکي گيلان، رشت، ايران
 
 

مقدمه: مساله اي که براي سال ها نظر متخصصين زنان و زايمان و متخصصين غدد داخلي را به خود مشغول کرده، علل ايجاد تخمدان هاي پلي کيستيک است که يکي از عوارض باليني مهم آن نازايي مي باشد. لاپاراسکوپي جهت تشخيص اين بيماري از ارزش و دقت نسبتا بالايي برخوردار است.
هدف: اين مطالعه بررسي شيوع تخمدان پلي کيستيک در زنان نازا، از طريق لاپاراسکوپي و همچنين ارتباط آن با سن، مدت و نوع نازايي (اوليه يا ثانويه) در آنان مي باشد.
روش کار: اين مطالعه بصورت توصيفي گذشته نگر بر روي پرونده هاي 357 بيمار نازاي مراجعه کننده به بيمارستان الزهراء شهرستان رشت در طي سال هاي 1388 - 1385 که تحت لاپاراسکوپي تشخيصي بودند، انجام گرفت. اطلاعات موجود از پرونده هاي آنها گردآوري و از آزمون توصيفي و کاي دو براي تجزيه و تحليل اطلاعات استفاده شد.
نتايج: در نتايج به دست آمده 47.1 درصد بيماران در گروه سني 35 - 25 سال بودند و متوسط سن بيماران 27.8 سال بود. طول مدت نازايي در 56.9 درصد بيماران، کمتر از 4 سال بود. 311 نفر (%87.7) نازايي اوليه و 41 نفر (%11.5) نازايي ثانويه داشتند. بر اساس يافته هاي لاپاراسکوپي تخمدان چپ %51 و تخمدان راست %50.4 پلي کيستيک بودند. تخمدان پلي کيستيک با سن بيمار ارتباط معني دار داشت بطوريکه در سنين زير 25 سال (%95.2 در مقابل %26.8 در سن بالاي 35 سال) شيوع تخمدان پلي کيستيک بيشتر بود(p<0.01) . ولي با مدت نازايي و نوع نازايي ارتباط معني داري نداشت.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج حاصله، در بيماران نابارور مراجعه کننده به اين مرکز تخمدان پلي کيستيک شيوع بالايي داشت که نسبت به مطالعات مشابه بيشتر بود. لذا لزوم تحقيقات آينده نگر با حجم نمونه بيشتر توصيه مي گردد که گامي در جهت تشخيص و درمان زودرس اين بيماري مي باشد.

 
كليد واژه: سندرم تخمدان چندکيستي، نازايي زنان، لاپاراسکوپي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آگاهي و نگرش دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در رابطه با بيماري ايدز

آگاهي و نگرش دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در رابطه با بيماري ايدز
 
عربي معصومه,رخشي مهرانگيز,حيدرزاده مهدي,قهرمانيان اكرم*
 
* گروه پرستاري، داخلي - جراحي، دانشگاه آزاد اسلامي، بناب، ايران
 
 

مقدمه: بيماري ايدز از جدي ترين مشکلات بهداشتي و مهلک ترين بيماري عفوني واگيردار قرن حاضر مي باشد. نوپديد بودن بيماري و عدم آگاهي کافي از بيماري، نوجوانان را به راحتي در معرض خطر ابتلا به بيماري قرار مي دهد. افزايش دانش و تغيير باورها و رفتارهاي غلط بهترين راه پيشگيري از بيماري محسوب مي شود.
هدف: اين پژوهش با هدف تعيين ميزان آگاهي و نگرش دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان بناب در رابطه با بيماري ايدز انجام شد.
مواد و روش: در اين پژوهش توصيفي مقطعي، 176 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان بناب با روش نمونه گيري خوشه اي دو مرحله اي انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه اي سه بخشي (شامل مشخصات دموگرافيک، سنجش آگاهي و نگرش سنجي) که روايي و پايايي آن با روش روايي محتوي و آلفاي کرونباخ تاييد شده بود، جمع آوري و با استفاده از تست هاي آماري
t مستقل، کاي اسکوئر، آناليز واريانس يک طرفه، آزمون تعقيبي شفه و ضريب همبستگي پيرسون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
نتايج: نتايج اين پژوهش در رابطه با آگاهي مبين آن بود که ميانگين نمرات آگاهي از ماهيت بيماري و روش هاي پيشگيري از آن (5.25±1.82)، آگاهي از راه هاي انتقال (9.09±3) و آگاهي کلي از بيماري (14.34±4.23) در سطح متوسط مي باشد. دو متغير شغل پدر(P=0.018)  و داشتن اطلاعات قبلي در مورد بيماري (P=0.0001) با آگاهي دانش آموزان ارتباط معني داري داشت. نتايج نمرات نگرش نشان داد که ميانگين نمرات نگرش دانش آموزان نسبت به بيماري ايدز (24.2±5.67) بالا بوده و اکثريت داراي سطح نگرش خوب نسبت به بيماري بودند. دو متغير شغل پدر (P=0.03) و شغل مادر(P=0.02)  نيز با نمرات نگرش ارتباط معني داري را نشان دادند. بررسي ارتباط بين نمرات آگاهي و نگرش دانش آموزان با ضريب همبستگي پيرسون بيانگر همبستگي مثبت و معني داري بود (P=0.000 و r=0.41).
نتيجه گيري: اگرچه به نظر مي رسد آگاهي دانش آموزان در سطح متوسط است، اما تصورات نادرست در مورد راه هاي انتقال بيماري بايد اصلاح شود. لذا پيشنهاد مي شود استراتژي هايي جهت کاهش خطر ايدز در نوجوانان در مدارس متوسطه توسعه داده شود. بدين منظور دوره هاي آموزشي در رابطه با ايدز با هدف تغيير در نگرش و عملکرد دانش آموزان دوره متوسطه در بناب مي تواند مفيد باشد.

 
كليد واژه: سندرم نقص ايمني اکتسابي، آگاهي، نگرش، دانش آموزان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

نگرش مراقبين بيمار مبتلا به اختلال اسکيزوفرني در مورد نحوه مراقبت از بيمار خود در منزل

نگرش مراقبين بيمار مبتلا به اختلال اسکيزوفرني در مورد نحوه مراقبت از بيمار خود در منزل
 
نادم بوييني مهين,رمضاني طاهره,خدادادي نعيما*,موسوي لطفي سيدمحبوبه,حق دوست علي اكبر,يگانه محمدرضا
 
* رشت، مرکز تحقيقات مراقبت و سلامت
 
 

مقدمه: اسکيزوفرني نوعي روان پريشي است که با تاثيرات مخرب بر افکار، رفتار و روابط، موجب مختل شدن عملکرد فرد مي گردد. عدم مراقبت اصولي مراقبين، موجب عودهاي پي در پي و افت توانمندي هاي جسمي - رواني در بيمار مي شود. بيش از %70 از بيماران اسکيزوفرن نزد خانواده هايشان زندگي مي کنند بررسي نقاط ضعف نگرشي مراقبين و اصلاح آن مي تواند آسايش جسمي و روحي بيماران را فراهم نمايد.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين نگرش مراقبين بيماران اسکيزوفرن مراجعه کننده به بيمارستان روانپزشکي شهيد بهشتي کرمان در مورد نحوه مراقبت از بيمار در منزل انجام گرفته است.
روش کار: طي اين مطالعه توصيفي - تحليلي، 196 نفر از مراقبين بيماران اسکيزوفرن با روش نمونه گيري آسان در محدوده زماني ارديبهشت لغايت شهريور 1384 انتخاب شدند. جهت گردآوري داده ها از پرسشنامه اي محقق ساخت که مشتمل بر دو بخش مشخصات دموگرافيک (بيمار و مراقبين) و نگرش بود، استفاده گرديد. داده ها به صورت مصاحبه ساختاريافته جمع آوري و با آزمون هاي آماري توصيفي و استنباطي نظير تي و آناليز واريانس يکطرفه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
نتايج: يافته ها نشان داد، ميانگين نمرات نگرش مراقبين
14.39±1.8 بود، که نگرش متوسط و مثبت محسوب مي شود. بين ميانگين نمرات نگرش مراقبين با شاغل بودن بيمار (P<0.04) و سطح تحصيلات بيمار (P<0.001)، و نيز بين ميانگين نمرات نگرش مراقبين با وضعيت شغلي مراقب (P<0.03)، سابقه آموزشي مراقب (P<0.01) و وضعيت اقتصادي مراقب (P<0.001) ارتباط معني دار مشاهده شد.
نتيجه گيري: بر اساس نگرش متوسط مراقبين به نحوه مراقبت استنباط مي شود که مراقبين در جهت مراقبت صحيح از بيمار خود تا حدي انگيزه دارند. براي بالا بردن نگرش مي توان با استفاده از رسانه هاي عمومي و وسائل ارتباط جمعي به آموزش خانواده ها در زمينه مراقبت در منزل پرداخت.

 
كليد واژه: نگرش، اسکيزوفرني، مراقبين، مراقبت از بيمار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ارتباط درک از بيماري با خودکارآمدي عمومي در بيماران مبتلا به بيماري عروق کرونر

ارتباط درک از بيماري با خودکارآمدي عمومي در بيماران مبتلا به بيماري عروق کرونر
 
حسين زاده طوبي,پارياد عزت*,اسيري شهلا,كاظم نژادليلي احسان
 
* رشت، دانشکده پرستاري و مامايي شهيد دکتر بهشتي
 
 

مقدمه: بيماري عروق کرونر يکي از شايعترين بيماريهاي قلبي عروقي محسوب مي شود. ارتقا خودکارآمدي عمومي بعد از بروز رويداد قلبي، از فرآيندهايي است که در افزايش مهارتهاي توانمندسازي بيمار جهت تعديل رفتارهاي بهداشتي، نقش اساسي ايفا مي کند و داشتن درک مطلوب از بيماري ممکن است بتواند به ارتقا اين توانمندي کمک نمايد.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين ارتباط بين خودکارآمدي عمومي و درک از بيماري در بيماران مبتلا به بيماري عروق کرونر مراجعه کننده به درمانگاه قلب مرکز آموزشي درماني قلب دکتر حشمت رشت انجام شده است.
روش کار: در يک مطالعه توصيفي- مقطعي، 195 بيمار مبتلا به بيماري عروق کرونر مراجعه کننده به درمانگاه قلب مرکز آموزشي درماني قلب دکتر حشمت رشت، به شيوه نمونه گيري تدريجي انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هاي درک از بيماري و خودکارآمدي عمومي مورد پرسش قرار گرفتند. جهت تجزيه و تحليل روابط بين متغيرهاي مستقل و وابسته از آزمون کاي دو استفاده شد و عوامل مرتبط با خودکارآمدي عمومي در بيماران مبتلا به بيماري عروق کرونر تعيين شد.
نتايج: نتايج نشان داد که (%74.9) واحدها داراي خودکارآمدي عمومي مطلوب بوده اند و سطح درک از بيماري در اکثريت واحدها (%73.8) مطلوب بود. در بررسي ارتباط متغيرها انجام آزمون کاي دو نشان داد که درک از بيماري با سن، سطح تحصيلات، وضعيت اشتغال، سابقه کسب آموزش در مورد مراقبت از خود و خودکارآمدي عمومي با سن، جنس، تاهل، سطح تحصيلات، تشخيص بيماري قلبي، شرايط زندگي، وضعيت اشتغال، سابقه کسب آموزش در مورد نحوه مراقبت از خود داراي ارتباط آماري معني دار بوده اند (P<0.05). بعلاوه آزمون آماري کاي دو نشان داد بين درک از بيماري و خودکارآمدي عمومي در بيماران مبتلا به بيماري عروق کرونر ارتباط آماري معني دار وجود دارد.
نتيجه گيري: طراحي برنامه آموزش باليني و خدمات پرستاري جهت افزايش درک از بيماري مي تواند در ارتقا خودکارآمدي عمومي بيماران قلبي براي مراقبت بهتر از خود موثر باشد.

 
كليد واژه: خودکارآمدي، درک، بيماري عروق کرونر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مشخصات کودکان 6- 1 سال دچار سوختگي در استان گيلان

مشخصات کودکان 6- 1 سال دچار سوختگي در استان گيلان
 
حكيمي حميده,شفيع پور سيده زهرا*,اكبري اعظم,كاظم نژادليلي احسان
 
* رشت، دانشکده پرستاري و مامايي شهيد بهشتي
 
 

مقدمه: سوختگي يکي از مهمترين حوادث و رايج ترين صدماتي است که سلامت کودکان را تهديد مي کند، و سومين علت مرگ و مير در اين گروه سني مي باشد.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين مشخصات کودکان 6- 1 سال دچار سوختگي استان گيلان انجام شده است.
روش کار: اين مطالعه بصورت يک طرح توصيفي مقطعي، بر روي 175 کودک 6- 1 سال پذيرش شده در بيمارستان سوانح سوختگي ولايت شهر رشت انجام شد. نمونه ها از طريق نمونه گيري تدريجي انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه اي دو قسمتي شامل: مشخصات فردي و اطلاعات پزشکي بود که بصورت مصاحبه با والدين تکميل شد.
نتايج: يافته هاي پژوهش نشانگر آن است که اکثريت واحدهاي مورد پژوهش، پسر (52%) با ميانگين سني 30.6±2.18 ماه بود. (%79.4) از اين کودکان دچار سوختگي با مايعات داغ و 32 درصد دچار سوختگي در اندام تحتاني شده بودند. (%78.9) از نمونه ها خوددرماني در منزل داشتند. بيشترين موارد سوختگي در روزهاي غيرتعطيل (%60.6) و بين ساعات 8- 5 عصر (%26.9) رخ داده بود.
نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش به ما کمک مي کند تا با شناسايي کودکان در معرض خطر و آموزش روشهاي پيشگيري از سوختگي بسياري از حوادث سوختگي را کاهش دهيم
.

 
كليد واژه: سوختگي، کودک، عوامل خطر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

علل انجام سزارين در يک مرکز آموزشي درماني در شهر رشت

علل انجام سزارين در يک مرکز آموزشي درماني در شهر رشت
 
رضاسلطاني پروانه*,حسين جاني عادله,اعتباري سحابه
 
* رشت، دانشکده پرستاري و مامايي شهيد دکتر بهشتي
 
 

مقدمه: سزارين يکي از شايع ترين اعمال جراحي در زنان مي باشد که به علل مختلف مادري و يا جنيني ممکن است انجام شود. طبق گزارش سازمان بهداشت جهاني، ميزان سزارين در هر منطقه نبايد از 15- 10 زايمانها درصد فراتر رود. کاهش ميزان سزارين غيرضروري به 25 درصد تا سال 1394 از جمله اهداف اختصاصي برنامه کشوري سلامت مادران مي باشد.
هدف: هدف از اين مطالعه تعيين علل ثبت شده توسط پزشک براي انجام سزارين در يک مرکز آموزشي درماني در شهر رشت مي باشد.
روش کار: پژوهش حاضر يک مطالعه توصيفي است و بر اساس اهداف ويژه پژوهش، اطلاعات موجود در پرونده شامل سن مادر، تعداد حاملگي و علل انجام سزارين طبق اظهارات کتبي پزشک معالج از 600 پرونده مربوط به نمونه هاي مورد پژوهش که در سال هاي 1383 و 1384 در يک مرکز آموزشي درماني مرجع زنان و زايمان شهر رشت سزارين شده بودند، به طريق تصادفي ساده جمع آوري شد و داده ها با استفاده از نرم افزار آماري و آمار توصيفي تجزيه و تحليل گرديد.
نتايج: بيشترين فراواني سزارين در گروه سني 29- 20 سال بود. 83 درصد موارد مربوط به بارداري اول يا دوم مادران بود. در اين مرکز آموزشي در طي سال هاي 1383 و 1384، (%63.3) زايمان ها به روش سزارين انجام شده بود. علل شايع ثبت شده توسط پزشک براي انجام سزارين به ترتيب عبارت بودند از ديسترس جنيني (%42.7)، سزارين تکراري (%20.3)، عدم تناسب سر جنين با لگن مادر (%10.7)، دفع مکونيوم (%8.2)، نمايش بريچ (%7.5)، پلاسنتا پرويا (%1.8) و عدم پيشرفت زايمان (%1.8).
نتيجه گيري: يافته ها نشان داد که فراواني سزارين در سال هاي 1383 و 1384 نسبت به استانداردهاي جهاني بالا بوده است. لذا با توجه به افزايش روزافزون سزارين و پيامدهاي نامطلوب احتمالي ناشي از آن در مادر، نوزاد و هزينه بالاي انجام آن به نظر مي رسد تعيين فراواني علل شايع انجام سزارين مي تواند منجر به ارايه راهکارها و استراتژي هايي از طرف مسوولان امر به منظور کاهش ميزان سزارين هاي غيرضروري شود
.

 
كليد واژه: سزارين، زن حامله، زنان و زايمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ميزان رعايت بهداشت دست توسط پرسنل اتاق عمل بيمارستان هاي آموزشي دانشگاه علوم پزشکي همدان

ميزان رعايت بهداشت دست توسط پرسنل اتاق عمل بيمارستان هاي آموزشي دانشگاه علوم پزشکي همدان
 
زنديه ميترا*,برزو سيدرضا
 
* همدان، دانشکده پيراپزشکي
 
 

مقدمه: عفونت هاي ناشي از مراقبت(HCAIs) از چالشهاي مراکز درماني است. براي کاهش وقوع اين عفونت ها موثرترين، ساده ترين و کم هزينه ترين راه، رعايت بهداشت دست توسط پرسنل ارائه دهنده مراقبت، شناخته شده است. در اتاق هاي عمل انجام پروسيجرهاي جراحي بيماران را بيشتر در معرض عفونت قرار مي دهد و لذا رعايت بهداشت دست در پيشگيري از عفونت بيمارستاني در اين بخش حائز اهميت است.
هدف: هدف اين مطالعه ميزان رعايت بهداشت دست توسط پرسنل اتاق عمل بيمارستان هاي آموزشي دانشگاه علوم پزشکي همدان مي باشد.
روش کار: مطالعه بر روي تمام پرسنل اتاق عمل بيمارستان هاي آموزشي دانشگاه علوم پزشکي همدان صورت گرفت. جهت جمع آوري اطلاعات چک ليستي شامل 10 مورد مربوط به تمام جنبه هاي رعايت بهداشت دست تيم جراحي تنظيم شد و هر يک از افراد جامعه پژوهش 4 بار و جمعا 296 مورد، تحت مشاهده قرار گرفتند.
نتايج: ميانگين امتيازات بهداشت دست
(%61.3) امتياز کامل و ميزان رعايت در اکثر واحدهاي پژوهش (%53) متوسط بود و امتياز آن به تفکيک در بيمارستان فوق تخصصي، زنان و قلب به ترتيب (%60.1)، (%64.5) و (%62.3) امتياز کامل بود. تفاوت مشاهده شده ميانگين امتيازات در بيمارستانهاي مختلف، نوع عمل جراحي و درجه تحصيلي پرسنل معني دار نبود. کمترين مواردي که در بهداشت دست رعايت مي شد، شستشوي دست ها با آب و صابون قبل (%4.4) و بعد (%12.5) از مراقبت و شستشوي دست ها پس از خروج دستکش از دست (%10.8) بود، بعلاوه اکثريت (%67.9) حين مراقبت از بيمار دستکش مي پوشيدند.
نتيجه گيري: در اين بررسي ميزان رعايت بهداشت دست بيش از (%61.3) %50امتياز کامل بود، ولي آنچه که قابل توجه است عدم شستشوي دست با آب و صابون قبل و پس از مراقبت (با اينکه اين مورد از مهمترين و موثرترين روش هاي پيشگيري از انتقال ميکروارگانيسم ها هستند) و استفاده از دستکش براي مراقبت از بيمار است. همچنين به لحاظ اهميت رعايت همه جانبه بهداشت دست ضروري است تمهيداتي در جهت رعايت کامل اين اقدام مهم صورت گيرد و موانع اجرائي آن برطرف شود.

 
كليد واژه: وضعيت بهداشتي، انتشار عفونت، کنترل عفونت، اقدامات عمل جراحي، پرسنل پرستاري، بيمارستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير مراقبت خانواده محور بر ميزان برآورده شدن نياز به کسب اطلاعات در والدين کودکان بستري

تاثير مراقبت خانواده محور بر ميزان برآورده شدن نياز به کسب اطلاعات در والدين کودکان بستري
 
زينالي ژاله,ميرحق جو سيده نوشاز*,ميرزايي مهشيد,الحاني فاطمه,كاظم نژادليلي احسان,دهقاني مريم
 
* رشت، دانشکده پرستاري و مامايي شهيد دکتر بهشتي
 
 

مقدمه: اطلاع از ماهيت بيماري، موجب کاهش اضطراب و رفتارهاي غيرعادي والدين بخصوص مادران شده و در مراحل بعدي و عود بيماري که حداقل تا (30%) موارد است، مشکلات آنها را کاهش مي دهد. آنها مي خواهند اطلاعات صحيحي در مورد وضعيت کودک بستري خود داشته و در مراقبت از وي سهيم باشند همچنين انتظار دارند که مراقبين سلامت در مورد تغييراتي که ممکن است در وضعيت جسمي کودک به وجود بيايد اطلاعاتي به آنها بدهند.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعيين تاثير مراقبت خانواده محور بر ميزان برآورده شدن نياز به کسب اطلاعات در والدين کودکان بستري انجام گرديد.
روش کار: در اين مطالعه نيمه تجربي به روش نمونه گيري تدريجي 76 نفر از مادران کودکان بستري در بخش اورژانس مرکز آموزشي درماني 17 شهريور رشت در دو گروه 38 نفر آزمون و شاهد مورد بررسي قرار گرفتند. پس از اخذ رضايتنامه و بيان اهداف پژوهش براي گروه آزمون با مشارکت مادران، بر اساس پروتکل تدوين شده، مراقبت خانواده محور انجام شد و گروه شاهد مراقبت هاي روتين بخش را دريافت نمودند. اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزارSPSS  و آزمون هاي آماري توصيفي و استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
نتايج: يافته هاي پژوهش نشان داد که ميزان برآورده شدن نياز به کسب اطلاعات در گروه آزمون (%81.6) و در گروه شاهد (%21.1) بوده است. آزمون آماري تي (p<0.0001 t=6.922 df=74) اختلاف آماري معني داري بين برآورده شدن نياز به کسب اطلاعات در دو گروه نشان داد.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج تحقيق، مراقبت خانواده محور بر ميزان برآورده شدن نياز به کسب اطلاعات در والدين کودکان بستري موثر بوده و منجر به افزايش ميزان برآورده شدن اين نياز مي شود.

 
كليد واژه: والدين، مراقبت از کودک، رفتار اطلاع يابي، کودک بستري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شيوع مصرف سيگار و عوامل مرتبط با آن در دانشجويان پسر دانشگاه علوم پزشکي گيلان

 
شيوع مصرف سيگار و عوامل مرتبط با آن در دانشجويان پسر دانشگاه علوم پزشکي گيلان
 
قدسي حسن,مختاري لاكه نسرين*,اسيري شهلا,كاظم نژادليلي احسان
 
* رشت، دانشکده پرستاري و مامايي شهيد بهشتي
 
 

مقدمه: استعمال سيگار يکي از مهمترين عوامل خطر در بروز بيماريهاي غيرواگير مي باشد. دوران دانشجويي با توجه به ويژگيهاي خاص خود از ديدگاه سياستگزاران سلامتي از جايگاه ويژه اي به منظور پيشگيري از مصرف سيگار برخوردار است.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين شيوع مصرف سيگار در دانشجويان علوم پزشکي گيلان و عوامل مرتبط با آن انجام شده است.
روش کار: اين مطالعه توصيفي- تحليلي در سال 1389 بر روي دانشجويان پسر دانشگاه علوم پزشکي گيلان که به روش نمونه گيري منظم سيستماتيک انتخاب شدند انجام شد. داده ها به کمک پرسشنامه اي که مشتمل بر اطلاعات دموگرافيک و خصوصيات مصرف سيگار دانشجويان بود جمع آوري گرديد و سپس با کمک نرم افزار SPSS و آزمونهاي آماري کاي دو و رگرسيون لجستيک مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
نتايج: نتايج نشان داد 51 نفر (23%) در زمان انجام پژوهش سيگاري بودند. سن
(OR=1.32)، داشتن دوستان صميمي سيگاري(OR=3.36)  و تحصيلات بالاتر مادر (OR=7.5) بيشترين ارتباط را با سيگار کشيدن نشان دادند.
نتيجه گيري: با توجه به شيوع بالاي مصرف سيگار در دانشجويان و با در نظر گرفتن عوامل مرتبط با مصرف سيگار در دانشجويان ضرورت اجراي برنامه هاي آموزشي و مداخلات مناسب در سطح دانشگاهها منطقي به نظر مي رسد.

 
كليد واژه: استعمال دخانيات، دانشجويان علوم پزشکي، شيوع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عوامل پيش بيني کننده کيفيت زندگي مرتبط با سلامت بيماران مبتلا به سرطان کولورکتال

عوامل پيش بيني کننده کيفيت زندگي مرتبط با سلامت بيماران مبتلا به سرطان کولورکتال
 
مومني مريم,قنبري عاطفه*,جوكار فرحناز,كاظم نژادليلي احسان
 
* رشت، دانشکده پرستاري و مامايي شهيد بهشتي
 
 

مقدمه: سرطان کولورکتال يکي از شايعترين سرطان هاي تهاجمي و مسوول ايجاد ناراحتي هاي جسمي و رواني اجتماعي مي باشد؛ بنابراين تاثير بيماري بر کيفيت زندگي اين بيماران، پيامدي مهم است. با وجود تحقيقات زياد در ارتباط با کيفيت زندگي بيماران مبتلا به سرطان کولورکتال، فقط تعداد اندکي از آنها، عوامل پيش بيني کننده کيفيت زندگي را در اين بيماران بررسي نموده اند.
هدف: اين مطالعه با هدف تعيين عوامل پيش بيني کننده کيفيت زندگي بيماران مبتلا به سرطان کولورکتال انجام شده است.
روش کار: در اين مطالعه مقطعي، 110 بيمار مبتلا به سرطان کولورکتال مراجعه کننده به بيمارستان رازي از طريق مصاحبه و مرور پرونده پزشکي آنان بررسي شدند. کيفيت زندگي مرتبط با سلامت با استفاده از پرسشنامه هاي
SF-36 ارزيابي شد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار آماري نسخه 16 SPSS و آمار توصيفي و آمار استنباطي (مدل هاي تعميم يافته خطي) با در نظر گرفتن سطح معني داري p<0.05 صورت گرفت.
نتايج: از 110 بيمار مبتلا به سرطان کولورکتال،
(%58.2) مرد با ميانگين سني 58.33±12.39 بودند. ميانگين وضعيت عملکردي کارنوفسکي 87.64±9.27، بيماري هاي همراه 1.31±1.89، کيفيت زندگي مرتبط با سلامت بترتيب 70.92±15.56 بودند. در تجزيه و تحليل رگرسيوني جنس، وضعيت اشتغال، شرايط زندگي، بيمه بهداشتي، دفعات بستري، وضعيت عملکردي کارنوفسکي و بيماري هاي همراه پيش بيني کننده هاي کيفيت زندگي مرتبط با سلامت بيماران مبتلا به سرطان کولورکتال بودند.
بحث و نتيجه گيري: پيش بيني کننده هاي کيفيت زندگي مرتبط با سلامت بيماران مبتلا به سرطان کولورکتال عوامل فردي اجتماعي شامل جنس، وضعيت اشتغال، شرايط زندگي، بيمه بهداشتي و عوامل مرتبط با سلامتي/ بيماري شامل دفعات بستري، وضعيت عملکردي کارنوفسکي و بيماري هاي همراه بودند.

 
كليد واژه: سرطان کولورکتال، کيفيت زندگي، بيماران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 5 بهمن 1392  12:22 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها