0

اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

در داستان منصور

بدین نامه چون دست کردم دراز
یکی مهتری بود گردنفراز
جوان بود و از گوهر پهلوان
خردمند و بیدار و روشن روان
خداوند رای و خداوند شرم 
سخن گفتن خوب و آوای نرم
مرا گفت کز من چه باید همی 
که جانت سخن برگراید همی
به چیزی که باشد مرا دسترس 
بکوشم نیازت نیارم به کس
همی داشتم چون یکی تازه سیب 
که از باد نامد به من بر نهیب
به کیوان رسیدم ز خاک نژند 
از آن نیکدل نامدار ارجمند
به چشمش همان خاک و هم سیم و زر 
کریمی بدو یافته زیب و فر
سراسر جهان پیش او خوار بود 
جوانمرد بود و وفادار بود
چنان نامور گم شد از انجمن 
چو در باغ سرو سهی از چمن
نه زو زنده بینم نه مرده نشان 
به دست نهنگان مردم کشان
دریغ آن کمربند و آن گردگاه 
دریغ آن کیی برز و بالای ش-ا-ه
گرفتار زو دل شده ناامید 
نوان لرز لرزان به کردار بید
یکی پند آن ش-ا-ه یاد آوریم 
ز کژی روان سوی داد آوریم
مرا گفت کاین نامه‌ی شهریار 
گرت گفته آید به ش-ا-هان سپار
بدین نامه من دست بردم فراز 
به نام شهنشاه گردنفراز

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:23 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

داستان دقیقی شاعر

چو از دفتر این داستانها بسی
همی خواند خواننده بر هر کسی
جهان دل نهاده بدین داستان
همان بخردان نیز و هم راستان
جوانی بیامد گشاده زبان 
سخن گفتن خوب و طبع روان
به شعر آرم این نامه را گفت من 
ازو شادمان شد دل انجمن
جوانیش را خوی بد یار بود 
ابا بد همیشه به پیکار بود
برو تاختن کرد ناگاه مرگ 
نهادش به سر بر یکی تیره ترگ
بدان خوی بد جان شیرین بداد 
نبد از جوانیش یک روز شاد
یکایک ازو بخت برگشته شد 
به دست یکی بنده بر کشته شد
برفت او و این نامه ناگفته ماند 
چنان بخت بیدار او خفته ماند
الهی عفو کن گناه ورا 
بیفزای در حشر جاه ورا
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

خیال روی تو در هر طریق همره ماست

نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست

به رغم مدعیانی که منع عشق کنند

جمال چهره تو حجت موجه ماست


ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید

هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست


اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد

گناه بخت پریشان و دست کوته ماست


به حاجب در خلوت سرای خاص بگو

فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست


به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است

همیشه در نظر خاطر مرفه ماست


اگر به سالی حافظ دری زند بگشای

که سال‌هاست که مشتاق روی چون مه ماست

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست

که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق

چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست


می بده تا دهمت آگهی از سر قضا

که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست


کمر کوه کم است از کمر مور این جا

ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست


بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد

زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست


جان فدای دهنش باد که در باغ نظر

چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست


حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد

یعنی از وصل تواش نیست بجز باد به دست

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست

صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست

اساس توبه که در محکمی چو سنگ نمود

ببین که جام زجاجی چه طرفه‌اش بشکست


بیار باده که در بارگاه استغنا

چه پاسبان و چه سلطان چه هوشیار و چه مست


از این رباط دودر چون ضرورت است رحیل

رواق و طاق معیشت چه سربلند و چه پست


مقام عیش میسر نمی‌شود بی‌رنج

بلی به حکم بلا بسته‌اند عهد الست


به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می‌باش

که نیستیست سرانجام هر کمال که هست


شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر

به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست


به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی

هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست


زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گوید

که گفته سخنت می‌برند دست به دست

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست


سر فرا گوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست


عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست


برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر

که ندادند جز این تحفه به ما روز الست


آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم

اگر از خمر بهشت است وگر باده مست


خنده جام می و زلف گره گیر نگار

ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست

مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

در نعل سمند او شکل مه نو پیدا

وز قد بلند او بالای صنوبر پست


آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست

وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست


شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست

و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست


گر غالیه خوش بو شد در گیسوی او پیچید

ور وسمه کمانکش گشت در ابروی او پیوست


بازآی که بازآید عمر شده حافظ

هر چند که ناید باز تیری که بشد از شست

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست

که مونس دم صبحم دعای دولت توست

سرشک من که ز طوفان نوح دست برد

ز لوح سینه نیارست نقش مهر تو شست


بکن معامله‌ای وین دل شکسته بخر

که با شکستگی ارزد به صد هزار درست


زبان مور به آصف دراز گشت و رواست

که خواجه خاتم جم یاوه کرد و بازنجست


دلا طمع مبر از لطف بی‌نهایت دوست

چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست


به صدق کوش که خورشید زاید از نفست

که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست


شدم ز دست تو شیدای کوه و دشت و هنوز

نمی‌کنی به ترحم نطاق سلسله سست


مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوی

گناه باغ چه باشد چو این گیاه نرست
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

ما را ز خیال تو چه پروای شراب است

خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست

هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است


افسوس که شد دلبر و در دیده گریان

تحریر خیال خط او نقش بر آب است


بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود

زین سیل دمادم که در این منزل خواب است


معشوق عیان می‌گذرد بر تو ولیکن

اغیار همی‌بیند از آن بسته نقاب است


گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید

در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است


سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم

دست از سر آبی که جهان جمله سراب است


در کنج دماغم مطلب جای نصیحت

کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است


حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز

بس طور عجب لازم ایام شباب است

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ : اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست

راه هزار چاره گر از چار سو ببست

تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان

بگشود نافه‌ای و در آرزو ببست


شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو

ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست


ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت

این نقش‌ها نگر که چه خوش در کدو ببست


یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم

با نعره‌های قلقلش اندر گلو ببست


مطرب چه پرده ساخت که در پرده سماع

بر اهل وجد و حال در های و هو ببست


حافظ هر آن که عشق نورزید و وصل خواست

احرام طوف کعبه دل بی وضو ببست

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 5 بهمن 1392  6:25 PM
تشکرات از این پست
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

اصلاً حسين جنس غمش فرق مي کند
اين راه عشق پيچ و خمش فرق مي کند




اينجا گدا هميشه طلبکار مي شود
اينجا که آمدي کرمش فرق مي کند



شاعر شدم براي سرودن برايشان
اين خانواده، محتشمش فرق مي کند



“صد مرده زنده مي شود از ذکر يا حسين”
عيساي خانواده دمش فرق مي کند



از نوع ويژگي دعا زير قبه اش
معلوم مي شود حرمش فرق مي کند



تنها نه اينکه جنس غمش جنس ماتمش
حتي سياهي علمش فرق مي کند



با پاي نيزه روي زمين راه ميرود
خورشيد کاروان قدمش فرق مي کند



من از "حسينُ منّي" پيغمبر خدا
فهميده ام حسين همش فرق مي کند



شاعر: علي زمانيان .

شنبه 5 بهمن 1392  6:34 PM
تشکرات از این پست
siryahya
drmjgholami
drmjgholami
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 253
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

بی همگان بسر شود بی تو بسر نمی‌شود
بی همگان بسر شود بی تو بسر نمی‌شود

                                     داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود

دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو

                                     گوش طرب به دست تو بی تو بسر نمی‌شود

جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند

                                     عقل خروش می‌کند بی تو بسر نمی‌شود

خمر من و خمار من باغ من و بهار من

                                     خواب من و قرار من بی تو بسر نمی‌شود

جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی

                                     آب زلال من تویی بی تو بسر نمی‌شود

گاه سوی جفا روی گاه سوی وفا روی

                                     آن منی کجا روی بی تو بسر نمی‌شود

دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی

                                     این همه خود تو می‌کنی بی تو بسر نمی‌شود

بی تو اگر بسر شدی زیر جهان زبر شدی

                                     باغ ارم سقر شدی بی تو بسر نمی‌شود

بی تو نه زندگی خوشم بی تو نه مردگی خوشم

                                     سر ز غم تو چون کشم بی تو بسر نمی‌شود

حضرت مولانا

 

شنبه 5 بهمن 1392  6:37 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست

گشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست

مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند

زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست


ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود

نسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست


مرا به بند تو دوران چرخ راضی کرد

ولی چه سود که سررشته در رضای تو بست


چو نافه بر دل مسکین من گره مفکن

که عهد با سر زلف گره گشای تو بست


تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال

خطا نگر که دل امید در وفای تو بست


ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت

به خنده گفت که حافظ برو که پای تو بست

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 17 بهمن 1392  3:30 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است

چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است

جانا به حاجتی که تو را هست با خدا

کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است


ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم

آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است


ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست

در حضرت کریم تمنا چه حاجت است


محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست

چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است


جام جهان نماست ضمیر منیر دوست

اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است


آن شد که بار منت ملاح بردمی

گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است


ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست

احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است


ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار

می‌داندت وظیفه تقاضا چه حاجت است


حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود

با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 17 بهمن 1392  3:30 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:اشعار منتخب و زیبا از شاعران ایرانی

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل

لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه توست


دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد

که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست


علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن

که این مفرح یاقوت در خزانه توست


به تن مقصرم از دولت ملازمتت

ولی خلاصه جان خاک آستانه توست


من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی

در خزانه به مهر تو و نشانه توست


تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار

که توسنی چو فلک رام تازیانه توست


چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز

از این حیل که در انبانه بهانه توست


سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد

که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 17 بهمن 1392  3:30 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها