0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق - شماره چهاردهم

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

11. دور شدن از مقصود

در بسياري از موارد، علت روي‌ آوردن به گناه اين است كه آدمي احساس مي‌كند از اين طريق، زودتر و آسان‌تر به نتيجة مطلوب مي‌رسد؛ اما در عمل، نه تنها نزديك نمي‌شود، بلكه از مقصود خود دورتر هم مي‌شود يا اينكه اگر هم زودتر به نتيجه برسد، به گرفتاري‌هاي شديد ديگري مبتلا مي‌شود كه خلاصي از آنها بسيار پر هزينه است؛ براي نمونه، افراد بسياري هستند كه براي موفقيت در امور اقتصادي، مرتكب گناه بزرگ ربا مي‌شوند كه در نهايت به افتادن در ورطة سقوط و هلاكت منجر مي‌شود. برخي افراد نيز گمان مي‌كنند با دروغ مي‌توانند خود را از مخمصه‌اي نجات دهند؛ در حالي كه بنابر روايات، نجات آدمي در راست‌گويي است.5
امام حسين عليه السلام مي‌فرمايد:
هر كس بخواهد با معصيت خدا به امري برسد، از خواستة خود دورتر مي‌شود و از آنچه مي‌ترسد، به آن نزديك‌تر مي‌گردد.6

جمعه 4 بهمن 1392  12:12 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

12. تكذيب آيات الهي

قرآن كريم مي‌فرمايد:
«ثُمَّ كان عاقبةَ الَّذين اَساؤُا السُّواي اَنْ كذبّوا بِآيات اللهِ وَ كانوا بِها يَسْتَهْزِئون؛7 سپس سرانجامِ كساني كه اعمال بد انجام دادند، به جايي رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و [از آن بدتر] به استهزا و مسخره كردن آن برخاستند».
شايد پيش‌تر نيز به اين اثر اشاره شده باشد؛ ولي به سبب اهميت آن به طور مستقل ذكر مي‌شود. آري؛ گناه و آلودگي، روح ايمان را از بين مي‌برد، تا جايي كه سر از تكذيب آيات الهي در مي‌آورد. حتي از آن هم فراتر رفته، انسان را به استهزاي پيامبران و آيات الهي وا مي‌دارد و به مرحله‌اي مي‌رسد كه ديگر هيچ اندرز و انذاري در او مؤثر نيست.8
 
 
جمعه 4 بهمن 1392  12:12 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

13. آثار گناهان بر ديگران

از آنجا كه روح انسان‌ها با هم در ارتباط‌اند در حال داد و ستد پنهان با يكديگر مي‌باشند لذا هر چه يك نفر ظلمت گناه بيشتري داشته باشد ناخودآگاه در مجالست‌ها و ارتباطات اين ظلمت در ديگران هم تأثير مي‌گذارد و موجب كدورت قلبي آنها هم مي‌شود. چنانچه در روايات آمده است كه: المجالسة مؤثره: همنشيني‌ها تأثيرگذار است.
چنانچه اگر انساني بر اثر مداومت بر اعمال صالح از نورانيت بيشتري برخوردار شود اين نورانيت به ديگران نيز مي‌رسد.
لذا آثار گناهان به طور غيرمستقيم به ديگران هم سرايت مي‌كند. و خير و بركت را از ديگران نيز منع مي‌كند

جمعه 4 بهمن 1392  12:12 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

14. آثار گناهان بر اجتماع

جامعة انساني در تعامل با عملكرد افعال افراد آن است. يعني عملكرد افراد با جامعه در سعادت و شقاوت و مقدرات كل جامعه تأثيرگذار است. چنانچه قرآن كريم مي‌فرمايد: «وَ لَوْ أنَّ أهْلَ القُري آمَنوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الاَرضِ وَ لِكن كَذَّبوا فَأخَذْناهُم بِما كانوا يَكْسِبونَ؛9 و اگر اهل شهرها و آبادي‌ها، ايمان مي‌آوردند و تقوا پيشه مي‌كردند، به يقين بركات آسمان و زمين را بر آنها مي‌گشوديم؛ ولي (آنها حق را) تكذيب كردند؛ ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم».
لذا تقواي افراد باعث بارش بركات و رحمت‌ها بر جامعه مي‌شود و بي‌تقوايي، تقديرات جامعه را به سمت بلاها و مصائب سوق مي‌دهد چنانچه در روايات آمده:
«اذا فشا الزنا كثرت الزلازل؛ هرگاه زنا در جامعه زياد و علني شود زلزله‌ها هم زياد مي‌شود».10

جمعه 4 بهمن 1392  12:13 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

يادآوري

1. طبق روايات اهل بيت عليهم السلام برخي از گناهان، بلاي خاصي را در پي خواهد داشت؛ براي مثال، از امام هادي عليه السلام حكايت شده: «العُقوقُ يُعْقِبُ القلَّةَ و يُؤَدّي إلي الذلة؛ نافرماني پدر و مادر (كه باعث آزرده شدن آنها شود) تنگدستي مي‌آورد و انسان را به ذلت و خواري مي‌كشاند».11
2. در روايات آمده است: «هرچه انسان‌ها گناهان جديدتري را انجام دهند، بلاهاي جديدتري بر آنها مي‌بارد».12

جمعه 4 بهمن 1392  12:13 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

آثار گناه2 - پي‌نوشت:

پي‌نوشت:

1. بحارالانوار، ج 73، ص 329.

2. سورة آل‌عمران: 155.

3. تفسير الميزان، ج‏4، ذيل آيه.

4. كافي، ج2، ص 338.

5. غررالحكم، ص 218.

6. کافي، ج2، ص 373.

7. سوره روم: 10.

8. تفسير نمونه، ج16، ص395.

9. سوره اعراف: 96.

10. وسائل‌الشيعه، ج8، ص 13.

11. بحارالانوار، ج 74، ص 95.

12.كافي، ج 2، ص 572

جمعه 4 بهمن 1392  12:14 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

خلوت


در محضر سيدالسالكين آيت‌الله كربلايي
صفحه 56 الي 57 نسخه چاپي
اشاره: آيت‌الله سيد احمد موسوي حائري (كربلايي) در كربلا چشم به جهان گشود. آن بزرگوار علاوه بر اينكه در علوم حوزوي، داراي مقام اجتهاد و سرآمد روزگار خود بود، در اخلاق و عرفان نيز تحت تربيت يگانة دوران، عالم عارف، آيت‌الله ملا حسينقلي همداني به مراتب عالي معنوي دست يافت.
مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني كه مدتي در نجف همساية مرحوم آيت‌الله كربلايي بوده، دربارة آن بزرگوار مي‌نويسد: «سيد احمد، در مراتب عمل و سلوك و زهد و ورع و تقوا و معرفت بالله و خوف و خشيت از او، يگانه فرد زمان و اوحديِ عصر خود بود...».
آن بزرگوار در سال 1332هـ.ق رحلت كرد و پيکر او را در جوار حضرت اميرمؤمنان عليه السلام به خاك سپردند. متن زير، از برخي نامه‌هاي آن بزرگوار برگرفته شده كه در كتاب تذكرة‌المتقين آمده است.
خلق: با تشكر از حضرت عالي كه اجازه داديد از محضرتان، دقايقي كسب فيض كنيم. محور بحث در اين گفتگو، وظايف شبانه‌روزي انسان متدين و طالب قرب الهي است. به عنوان اولين سؤال، بفرماييد كه به طور كلي چنين انساني بايد چه اموري را مراعات كند؟
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم.
اولاً، إن‌شاء‌الله تعالي، بايد با خود «شرط» کند. مواظبت كامل براي انجام واجبات و ترك محرمات، با كمال دقت و تأمل، به ويژه در اول صبح.
ثانياً، در تمام روز، كمال «مراقبه» را رعايت كند.
ثالثاً، هنگامي كه خواست بخوابد، «محاسبه» را انجام دهد.
رابعاً، اگر نفس او مخالفت كرد، آن را جبران كند و نفس را با انجام ضد ميل و خواهشش مجازات و مديريت كند، بنابر تفصيلي كه در كتب اخلاق آمده است.
علاوه بر اينها، بايد كاملاً مواظبت كند كه إن‌شاء‌الله‌تعالي در هر شبانه‌روز، ساعات و لحظاتي را در خلوت از اغيار، با خداوند -جل‌جلاله- به مناجات، تضرع، فروتني، خضوع و خشوع در محضر او بگذراند.
خُلق: براي خلوت، بهتر است چه زماني اختصاص داده شود و آيا برنامة عبادي خاصي را سفارش مي‌فرماييد؟
بله، سزاوار است اين خلوت را هر شب بين نماز مغرب و عشا1 يا پس از عشا قرار دهد و سجدة مورد نظر2 را به جا آورد و سپس، آن مقدار كه توفيق ياري‌اش كرد، به ذكر خداوند مشغول شود، با كمال حضور قلب و روي كردن حقيقي به درگاه خداوند متعال و روي گرداندن از غير خدا؛ گويي هيچ موجودي غير خداوند -جل‌جلاله- نيست.
خُلق: در اين حالات اگر به انسان حال دعا و توجه دست داد، بهترين درخواست از پيشگاه ربوبي چيست؟
بايد از خداوند -جلّ‌‌و‌علا- بخواهد كه خداوندا، خودم را به خودم بشناسان كه فضاحت و شناعتي [= زشتي‌اي] بالاتر از آن نيست كه شخص، خود را نشناخته باشد.
خلق: در ساير اوقات، كدام برنامه‌هاي عبادي را مفيد مي‌دانيد؟
اموري كه بايد بر آن بسيار مواظبت كرد، چنين است:
تهجّد و برخاستن در سحر و اشتغال به نماز شب با كمال حضور و اقبال، اشتغال به تعقيب نماز صبح و قرائت قرآن تا طلوع آفتاب، هفتاد يا صد بار استغفار در صبح و شام را نبايد ترك كرد.
اذكار ديگري كه بايد بر آن مواظبت كرد:
- صد بار تهليل (لا إله إلّا الله)،
- «سبحان ربي العظيم و بحمده، استغفرالله» لااقل ده مرتبه در صبح و شام، «لا إله‌ إلّا الله وحده لا شريك له...»؛
- «ربي اعوذ بك...»؛
- «أشهد أن لا إله إلّا الله وحده لا شريك له...»3
استغفارهايي كه از سيد بن طاووس قدس سره نقل شده است.
هنگام صبح «الله أنت ربّي لا شريك لك أصْبَحْنا و أصْبَح الملك لله» و هنگام شام: «اللهم أنت ربّي لا شريك لك أمْسَيْنا و أمْسي الملك لله».
صلوات كبيره: «اللهم صل علي المصطفي محمد و المرتضي علي و...»
همچنين در هر شب جمعه و هر عصر جمعه به خواندن صد بار سورة قدر مواظبت كند.
خُلق: بزرگان علم اخلاق و اهل معنا معمولاً بر برخي امور بيش از ساير چيزها پافشاري و تأكيد داشته‌اند، از نظر حضرت عالي در مسير سير و سلوك بايد بر چه چيز بيش از همه مواظبت كرد؟
از همة امور مزبور مهم‌تر اينكه در تمام اوقات، در شب و روز، خواب و بيداري، در همة احوال و در جميع حركات و سكنات، حضرت حق -جل و علا- را حاضر و ناظر بدانيم؛ به گونه‌اي كه اگر ممكن باشد، آني و به اندازة چشم بر هم زدني از حضور آن حضرت -جل سلطانه- غافل نشويم.
خُلق: براي يك سالك، دربارة توجه به امام حيّ و حاضر و ياران حضرت مهدي عليه السلام چه توصيه‌هايي مي‌فرماييد؟
مراقبت كامل بر توجه دائمي و توسل به حضرت حجت عليه السلام لازم است؛ چرا كه او واسطة فيض زمان است. همچنين پس از هر نماز دعاي غيبت يعني «اللهم عَرِّفْني نفسك...» را بخواند و سه بار سورة توحيد را به آن بزرگوار هديه كند. همچنين خواندن دعاي فرج (اللهم عَظُمَ البَلاء...) را ترك نكند.
¨پي‌نوشت:

1. از نظر شرعي هر كدام از نماز‌هاي واجب پنج‌گانه وقت فضيلتي ويژه خود دارند كه مستحب است هر نماز در وقت فضيلت خود خواند شود، مگر اينكه به جماعت و با هم خوانده شود. وقت فضيلت نماز عشا -به اختلاف فصول سال- تقريباً يك ساعت و ربع پس از اذان مغرب است.

2. ظاهراً مقصود از «سجدة مورد نظر» ذكر يونسيه است كه در مكتب تربيتي مرحوم آيت‌الله ملاحسينقلي همداني و شاگردانش اهميت به سزايي داشته است. در اين سجده، ذكرِ يونسيه يعني «لا اله الّا أنت سبحانك إنّي كنت من الظالمين» تكرار مي‌شود.

3. اين اذكار در مفاتيح الجنان در تعقيبات آمده است

جمعه 4 بهمن 1392  12:14 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

نقش تربيت در تعالي اخلاق 2

نويسنده: هيئت تحريريه
صفحه 58 الي 59 نسخه چاپي
اشاره: در شماره قبل، به تعريف «علم اخلاق» و «دانش تعليم و تربيت» و تبيين رابطه اين دو علم پرداختيم. بيان شد كه قدم‌هاي آغازين تربيت در اسلام با چگونگي انديشة ازدواج و معيارهاي انتخاب همسر، شروع مي‌شود. نيز نقش پدر و مادر و عوامل ژنتيكي و وارثت در شكل‌گيري شخصيت فرزند، تبيين شد.
در اين نوشتار برآنيم تا با مرحله دوم تربيت، يعني مرحله جنيني آشنا شويم.
در اين مرحله نيز، سه محور شناخت ويژگي‌ها، تعيين نيازها و چگونگي حسن تأمين نيازها را به اختصار بررسي مي‌كنيم.
جنين در حدود هفته چهاردهم، شباهت كامل به هيأت آدمي دارد. در اين دوره از رشد، سر جنين نسبت به بقيه قسمت‌هاي بدنش بزرگ‌تر است. به عبارت ديگر تقريباً نيمي از قد كودك را سر او تشكيل مي‌دهد. رشد فوق‌العاده چشمگير سر، بيانگر رشد سريع سلول‌هاي مغزي او است.
بررسي رشد نسبي اندام نشان مي‌دهد كه رشد سر كودك از بدو تولد تا دوران بلوغ تقريباً دو برابر، و رشد شكم سه برابر و اندازه پاها به پنج برابر مي‌رسد؛ از اين رو اساس رشد سلول‌هاي مغزي در دوران جنيني صورت مي‌گيرد؛ لذا شناخت و توجه مادران و پدران به اين امر مهم مي‌تواند در رشد متعادل و سلامت جنين كاملاً مؤثر واقع شود.1
در روايات اسلامي، دربارة تغذيه و تأثير آن در اين دوران تأكيد شده است. از امام حسن مجتبي عليه السلام حكايت شده:
به زنان باردار شير بنوشانيد. ‌اگر جنين در شكم مادر با شير تغذيه شود، شجاع مي‌شود و عقلش افزايش خواهد يافت.2
در برخي روايات، علاوه بر تأثير تغذيه بر رشد جسمي كودك، به تأثير آن در دوران بارداري بر خلق و خوي كودك نيز توجه ويژه شده است.3
تحقيقات نشان مي‌دهد محيط قبل از تولد براي رشد جنين كه توسط مادر آماده شده و همچنين سلامت جسماني و حالات عاطفي و هيجاني او، آثار بسيار مهمي در رشد قبل از تولد نوزاد دارد. برخي از اين عوامل كه آثار قابل ملاحظه‌اي دارند عبارتند از4:
1. سن مادر
2. تغذيه و بهداشت مادر
3. داروها و مواد سمي
4. تشعشعات راديو اكتيو و اشعهx
5. بيماري‌هاي مادر هنگام بارداري
6. عامل Rh
7. عواطف و هيجانات مادر.
براي اينكه مادر، به خصوص در ماه‌هاي اوليه بارداري تغذية مناسب، استراحت كافي و خواب راحت داشته باشد، بايد از بهداشت رواني، آسايش خاطر و آرامش قلبي برخوردار باشد. بسياري از ناراحتي‌هاي دوران بارداري و نابهنجاري‌هاي جنيني، ناشي از خلأ عاطفي، اضطراب و افسردگي مادر است. هرگونه كم‌توجهي و بي‌محبتي به مادران باردار و تحميل فشار‌هاي رواني به ايشان، به طور مستقيم بر روند رشد طبيعي جنين تأثير مي‌گذارد.5
از نظر قرآن كريم نيز پس از آنكه جنين، شكل كامل خودش را يافت، روح الهي در او دميده مي‌شود:
و لقد خلقنا الانسان من سلالةٍ من طين، ثم جعلناه نطفة في قرار مكين، ثم خلقنا النطفة علقة، فخلقنا العلقة مضغه، فخلقنا المضغه عظاماً، فكسونا العظام لحماً ثم انشأناه خلقاً فتبارك الله احسن الخالقين6
و در سوره سجده مي‌فرمايد:
سپس پيكر او را آراست و از روح خود در آن دميد و برايتان گوش و چشم و دل‌ها آفريد. چه اندك شكر‌گزاري مي‌كنيد.7
با توجه به توصيف اعجازآميز و زيبايي كه قرآن از مراحل تكوين جنين بيان مي‌كند و بر اساس مطالعات انجام شده، جنين در ماه چهارم بتدريج به جنبش در مي‌آيد و مانند انساني كوچك به حيات درون رحم ادامه مي‌دهد.
در واقع با دميدن روح در جنين، تحول عظيمي در روند رشد آن ايجاد مي‌شود. در اين شرايط تأثير‌گذاري بسياري از محرك‌هاي محيطي، عوامل عاطفي و رواني و معنوي بر جنين، فوق‌العاده چشمگير مي‌شود.
محرك‌هاي صوتي، همچون صحبت كردن مادر، گوش دادن مادر به صداها و سرودهاي مختلف بر روند رشد و شخصيت جنين تأثير فراواني مي‌گذارد؛ از اين‌رو فرزند آوري امري ساده و بي‌برنامه نمي‌تواند باشد. برنامه‌ريزي، آينده‌نگري، احراز آمادگي‌هاي زيستي، رواني و معنوي و آگاهي به هدف‌ها و روش‌هاي تربيت در مراحل مختلف رشد، از اولين شرايط پذيرش مسؤوليت خطير‌ پدري و مادري است؛ چرا كه با توجه به آنچه بيان شد، وظايف و مسؤوليت‌هاي پدر و اطرافيان و به ويژه مادر باردار، بيشتر آشكار مي‌شود.8
در فرهنگ اسلامي، توصيه شده مادران باردار سخنان نيكو بر زبان جاري سازند و همچنين با قرآن كريم و ادعيه اهل‌بيت عليهم السلام مأنوس باشند و در آستانه تولد كودك نيز گوش و جان او را با صداي روح افزاي اذان و اقامه، آشنا سازند.
چرا كه اگر طبق آيات قرآن كريم و روايات اهل‌بيت عليهم السلام و تحقيقات انديشمندان، محرك‌هاي صوتي و صداها بر شكل‌گيري شخصيت كودك نقش دارند، چه بهتر كه پاك‌ترين صداها را به كودك هديه كنيم، تا اولين قدم‌هاي تربيتي را براي كودك برداشته باشيم و او را در سعادت و تعالي اخلاقي ياري كرده باشيم. زيرا اين مراقبت‌ها در شكل‌گيري شاكله وجودي فرزند تأثير دارد كه فرمود: «قُلْ كُل يَعْمَل عَلي شاكِلَتِه9؛ بگو هر كس بر اساس شاكلة خود عمل مي‌كند».
از آنچه بيان شد حكمت فرمايش پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم بيشتر معلوم مي‌شود: روزي يكي از زنان فرهيخته و با تقواي مسلمان، از محروميت زنان از ثواب جهاد سؤال كرد. حضرت در پاسخ فرمود: «از آن هنگام كه زن باردار مي‌شود، سپس وضع حمل مي‌كند و آن‌گاه كه كودك را شير مي‌دهد، در تمام اين مدت همانند مردي است كه در حال جهاد في‌سبيل‌الله است و اگر در اين مدت بميرد، به منزله شهيد است».10 آري؛ اگر مادر باردار به وظايف خويش عمل كند و توصيه‌هاي اسلام در دوران حمل را11 به كار بندد و كودكي سالم و مستعد براي تعالي اخلاقي تحويل دهد، خدمت ارزنده‌اي هم به فرزند خود و هم به جامعه كرده است و نيز باقيات الصالحاتي براي خود برجا گذاشته كه نزد خداوند متعال، بي‌پاداش نخواهد ماند.
¨پي‌نوشت:

1. روان‌شناسي و تربيت كودكان و نوجوانان، غلامعلي افروز، تهران، انجمن اوليا و مربيان، يازدهم، ‌1385ش، ص10.

2. تربيت فرزند ژاله.

3.

4. روان‌شناسي رشد 1، جمعي از نويسندگان، ‌تهران، سمت، ‌1385ش، ‌ص 169.

5. روان‌شناسي تربيتي كاربردي، غلامعلي افروز، تهران، انجمن اوليا و مربيان، يازدهم، ‌1386ش، ص224.

6. سوره مؤمنون: 12-14؛ «و ما انسان را از عصاره‌اي از گِل آفريديم؛ سپس او را نطفه‌اي در قرارگاهِ مطمئن (رَحِم) قرار داديم؛ سپس نطفه را به صورت عقله [= خون بسته]، و علقه را به صورت مضغه [= چيزي شبيه گوشت جويده شده]، و مضغه را به صورت استخوان‌هايي درآورديم؛ و بر استخوان‌ها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازه‌اي بخشيديم؛ پس بزرگ و پر بركت است خدايي كه بهترين آفرينندگان است».

7. سوره سجده: 9.

8. روان‌شناسي و تربيت كودكان و نوجوانان، ص 11.

9. سوره اسراء: 84.

10. مكارم الاخلاق، ‌ج1، ص 268.

11. که امروزه نيز در روان‌شناسي رشد با تحقيقات و آمار بر آن تأكيد شده است؛ ر.ك: روان‌شناسي رشد، حسن احدي و شكوه السادات بني جمال، تهران، شركت پرديس شانزدهم، ص 83 به بعد

جمعه 4 بهمن 1392  12:15 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

سُكر (مستي)

نويسنده: مصطفي اسكندري
صفحه 60 الي 61 نسخه چاپي
مقدمه:
يکي از عوامل غفلت، حالت سکر و سرمستي است. معمولاً مردم سکر را ناشي از نوشيدن مشروبات الکلي مي‌دانند؛ در حالي که اين، يکي از مصاديق مستي است و ممکن است اين حالت از چيزهاي ديگري نيز ناشي شود. از اميرمؤمنان عليه السلام وارد شده است:
«ذاكَ حَيثُ تَسكَرُونَ مِن غَيرِ شَرابٍ، بل مِن النِّعمَةِ و النَّعيم؛1 آن، زمانى خواهد بود كه نه از شراب، بلكه از نعمت و خوشى مست مى‌شويد».
گاهي اين حالت سکر و سرمستي، چنان شديد است که انسان ديگر به عاقبت کار خويش نمي‌انديشد. خداوند متعال در توصيف وضعيت قوم لوط به هنگام نزول عذاب چنين مي‌فرمايد:
«لَعَمْرُكَ إنَّهُم لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ؛2 به جان تو سوگند، آنان در مستي خود سرگردان بودند».
 
 
جمعه 4 بهمن 1392  12:15 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

علل و عوامل سرمستي

حالت سرمستي، علل و عواملي دارد که معمولاً از نعمت‌هاي مادي سرچشمه مي‌گيرند. اين عوامل به طور خلاصه عبارتند از:
¨1. مال و ثروت
مال و ثروت از نعمت‌هاي الهي است که مي‌تواند وسيله رشد و تقرب انسان به خدا شود؛ اما در صورتي که انسان نگرش صحيحي نسبت به آن نداشته باشد و راه صحيح استفاده از آن را نداند، همين نعمت الهي، او را به مسير خلاف خواسته‌ خداوند کشانده و موجب غفلت از خدا و قيامت مي‌شود.
¨2. قدرت
قدرت چه از نوع بدني و جسمي باشد يا از نوع اقتصادي يا سياسي و اجتماعي، همه از نعمت‌هاي الهي است؛ اما گاهي اين نعمت، حجاب آدمي براي رسيدن به خدا مي‌شود.
¨3. علم
علم و دانش، حالت نورانيت داشته و در تاريکي‌ها رهنمون انسان مي‌شود؛ اما طبق گفتة علماي اخلاق، از جمله حضرت امام قدس سره گاهي همين علم و دانش، حجاب اکبر شده و مانع رسيدن به خدا مي‌شود.
¨4. جواني
جواني که بهترين دوران زندگي و از بهترين نعمت‌هاي الهي است. عبادت در جواني، سلوك در جواني و تحصيل معارف الهي در جواني، امتيازات مضاعفي را براي آدمي به همراه دارد. در عين حال اگر با تربيت الهي همراه نباشد همين فرصت به تهديد تبديل مي‌شود و آدمي را سرمست و غافل از خدا و قيامت مي‌کند.
¨5. مدح و ستايش
گاهي انسان به سبب تعريف ديگران، غافل مي‌شود؛ چرا كه ممکن است در اثر تعريف ديگران، باور کند که آدم خوبي است و زمينه سقوط يا توقف او فراهم شود. در روايات اهل‌بيت عليهم السلام نيز از ستايش در حضور خود شخص نهي شده است. دربارة پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه و آله و سلم چنين نقل شده است:
«وَ نَهَى عَنِ الْمَدْحِ وَ قَالَ احْثُوا فِي وُجُوهِ الْمَدَّاحِينَ التُّرَاب؛3 آن حضرت از ستايش کردن افراد نهي کرده و فرمود: به صورت ستايش کنندگان، خاک بپاشيد».
و حضرت علي عليه السلام فرمود: «اذا مدحْتَ فَاخْتَصِر؛ به هنگام ستايش (اين و آن) دامنة سخن را كوتاه كن».4
¨6¨. رياست
مقام و رياست از نعمت‌هاي بزرگ خداوند است به شرط آنكه زمينه خدمت به خلق را فراهم سازد، اما همين نعمت، گاهي موجب غفلت از عطا کننده آن شده و زمينه سقوط آدمي را فراهم مي‌کند.
¨7. خواب
در برخي روايات، خواب نيز از عواملي معرفي شده است که براي انسان سرمستي مي‌آورد. ممکن است مراد از سكر، خواب بيش از حد باشد، يا مقصود از «سکر» در اين روايات، حالت کسالت بعد از خواب است؛ چنان که در بعضي اخبار آمده:
«حلبي گويد: از امام صادق عليه السلام درباره فرمايش خداوند متعال سؤال کردم که فرموده است: «اي کساني که ايمان آورده‌ايد! در حال مستي به نماز نزديک نشويد، تا آن هنگام که بدانيد چه مي‌گوييد». آن بزرگوار فرمود: «يعني در حالي که مست هستيد، به نماز نزديک نشويد؛ يعني در حال مستي خواب، در حالي که نمي‌فهميد در رکوع و سجود و تکبير، چه مي‌گوييد». نه چنان که بعضي توصيف مي‌کنند و مي‌پندارند مؤمنان به سبب نوشيدن شراب، مست مي‌شوند؛ زيرا مؤمن نه شراب مي‌نوشد و نه مست مي‌شود5».
اينک چند روايت از اميرالمؤمنين عليه السلام که بر سُکر آوري و مستي آفريني اين عوامل دلالت دارند، ذکر مي‌کنيم:
السُّكرُ أربَعُ سَكرات: سُكرُ الشَّراب، و سُكرُ المالِ، و سُكرُ النَّومِ، و سُكرُ المُلكِ؛6 مستى، چهار گونه است: مستى شراب، مستى ثروت، مستى خواب و مستى حكومت.
يَنبَغِي للعاقِلِ أن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ، و سُكرِ القُدرَةِ، و سُكرِ العِلمِ، و سُكرِ المَدحِ، و سُكرِ الشَّبابِ، فإنَّ لِكُلِّ ذلكَ رِياحا خَبيثةً تَسلُبُ العَقلَ و تَستَخِفُّ الوَقارَ؛7 سزاوار است خردمند، از مستى ثروت و مستى قدرت و مستى دانش و مستى ستايش و مستى جوانى پرهيز كند؛ زيرا هر يك از اين مستي‌ها، بادهاى پليدى دارد كه عقل را مى‌ربايد و وقار را از بين مى‌برد.
اِستَعِيذُوا بِاللّه مِن سَكرَةِ الغِنى، فإنَّ لَهُ سَكرةً بَعيدَةَ الإفاقَةِ؛8 از مستىِ ثروت به خدا پناه بريد، كه مستى آن، دير از سر بيرون مي‌رود.
¨8. جمال و زيبايي
يكي ديگر از الطاف الهي به بندگان خود جمال و زيبايي است؛ ولي اگر انسان ظرفيت و سعة وجودي خود را در ساية تعليمات انبيا افزايش ندهد و كم ظرفيت باشد، جمال و زيبايي به عنوان لغزشگاه براي او مطرح مي‌شود.
عوامل مذکور، همه از نعمت‌هاي الهي بودند؛ اما سکر و سرمستي، گاهي از عوامل ديگري نيز ناشي مي‌شود؛ مانند:
1. گناه
گناه کردن، علاوه بر اينکه عقاب الهي را به دنبال دارد، آدمي را در دامي ديگر گرفتار مي‌کند که غفلت و سرمستي است و عواقب وخيم ديگري به دنبال دارد. حضرت رسولصلي الله عليه و آله و سلم مي‌فرمايد:
«يا بنَ مسعودٍ، اِحذَر سُكرَ الخَطيئةِ؛ فإنَّ لِلخَطيئةِ سُكرا كَسُكرِ الشَّرابِ، بل هِي أشَدُّ سُكرا مِنهُ؛9 اى پسر مسعود! از مستى گناه حذر كن؛ زيرا گناه نيز همچون شراب، مستى مى‌آورد و بلكه مستى آن شديدتر است».
2. گمراهي
اميرمؤمنان عليه السلام مي‌فرمايد:
مَن كَثُرَ نِزاعُهُ بالجَهلِ دامَ عَماهُ عَنِ الحَقِّ، و مَن زاغَ ساءَت عِندَهُ الحَسَنَةُ، و حَسُنَت عِندَهُ السَّيِّئَةُ، و سَكِرَ سُكرَ الضَّلالَةِ؛10 هر كس از روى نادانى، بسيار ستيزد، نديدن حق در او دوام يابد و هر كس [از حق] منحرف شود، خوبى در نظرش بد و بدى در نظرش نيكي جلوه كند و از گمراهى، سرمست شود

جمعه 4 بهمن 1392  12:15 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

راه‌هاي رهايي از سرمستي

راه رهايي از سرمستي، توجه انسان به اين واقعيت است كه هيچ يک از عوامل سرمستي پايدار نبوده بلكه ممکن است با کوچک‌ترين حادثه‌اي از انسان گرفته شود. چه بسيار افراد ثروتمندي که به يک باره ثروت خويش را از دست دادند و چه عالماني که به سبب يک بيماري يا عواملي ديگر آموخته‌هاي خود را از ياد بردند. حتي گاهي انسان بدون ابتلا به بيماري، دانسته‌هاي خويش را از ياد مي‌برد. آيا شايسته است كه انسان عاقل به خاطر چند اصطلاح علمي بد مستي نمايد؟ قدرت و رياست نيز همين‌گونه هستند. چه بسيار قدرتمنداني که يك شبه به خاک مذلت نشستند به طوري كه حتي براي گذران چند روز باقيماندة عمر خود نيازمند ديگران شدند. جواني نيز همين گونه است؛ اگر در اثر حادثه‌اي، از آدمي گرفته نشود پس از مدتي به طور طبيعي به سر مي‌رسد. همين طور است جمال و زيبايي که با يک بيماري از بين خواهد رفت و اگر هم از اين طريق از بين نرود، در اثر پيري قطعاً پايان مي‌يابد.
اما راه رهايي از سرمستي ناشي از مدح و ستايش، اين است که انسان بداند تعريف ديگران، چيزي به او نمي‌افزايد، همان‌طور که بدگويي ديگران چيزي از او نمي‌كاهد. هر انساني خويش را بهتر از ديگران مي‌شناسد و از خصوصيات خود اطلاع دارد؛ پس چرا بايد از مدح ديگران، به خود باليده و سرمست شود؟!
راه رهايي از سرمستي گناه هم در اين است که به محض ارتكاب گناه، توبه كند، تا سرمستي آن دامانش را نيالايد و به گمراهي درنيفتد

جمعه 4 بهمن 1392  12:16 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

سکر(مستی) - پي‌نوشت:

پي‌نوشت:
1. نهج البلاغه، خطبه187.
2. سوره حجر:72.
3. من لا يحضره الفقيه، ج3، ص194.
4. غررالحكم، ح 10730.
5. بحارالانوار، ج81، ص 231. «عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللهِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ قَالَ: لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَ أَنْتُمْ سُكَارَى يَعْنِي سُكْرَ النَّوْمِ يَقُولُ وَ بِكُمْ نُعَاسٌ يَمْنَعُكُمْ أَنْ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ فِي رُكُوعِكُمْ وَ سُجُودِكُمْ وَ تَكْبِيرِكُمْ وَ لَيْسَ كَمَا يَصِفُ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ يَزْعُمُونَ أَنَّ الْمُؤْمِنِينَ يَسْكَرُونَ مِنَ الشَّرَابِ وَ الْمُؤْمِنُ لَا يَشْرَبُ مُسْكِراً وَ لَا يَسْكَرُ»
6. همان، ج10، ص114.
7. غرر الحکم، ح 10948.
8. همان، ح 2555.
9. بحار الانوار، ج74، ص105.
10. نهج‌البلاغه، حکمت 31

جمعه 4 بهمن 1392  12:17 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

اخلاق محيط زيست 2

صفحه 62 الي 63 نسخه چاپي
اشاره: اخلاق كاربردي، زيرمجموعه اخلاق هنجاري است البته در حوزة خاصي از زندگي فردي و اجتماعي، با دقت خاص و جزئي‌نگري و تطبيق اصول كلي بر موارد خاص1 اخلاق كاربردي برآنست تا ميزان تأثيرگذاري و كاربرد نظريه‌ها و اصول اخلاقي را در عرصة رفتارها و مسائل اخلاقي با توجه به تعارضات اخلاقي نشان دهد؛ لذا با توجه به تفاوت مكاتب اخلاقي، اخلاق كاربردي متفاوتي خواهيم داشت زيرا هر مكتبي بر اساس اصول اخلاقي كه به آن معتقد است، سياست‌هاي كاربردي خود را در اين زمينه سامان مي‌دهد. از اين رو اخلاق كاربردي اسلام مبتني بر اصول اخلاقي اسلامي است و در مسائل اخلاقي از آن اصول الهي بهره مي‌گيرد.
اخلاق محيط زيست، راه استفاده صحيح از طبيعت و كنترل مصرف را به ما نشان مي‌دهد. در شماره قبل تبيين مباني و اصول اسلامي در مورد نظام آفرينش را آغاز كرديم. اينك به ادامة آن مي‌پردازيم

جمعه 4 بهمن 1392  12:17 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

ارزش انسان در نظام هستي

هنگامي كه در اين كره خاكي، شرايط حيات فراهم شد و تمام موجودات در زيباترين وجه آفريده شدند، امكان حيات براي انسان، به عنوان بزرگ‌ترين مظهر خدا و خليفة الهي مهيا شد و خداي تعالي خلقت انسان را آغاز كرد.
پس از اينكه ظاهر انسان در نيكوترين صورت آماده شد، خداوند تبارك و تعالي بزرگ‌ترين هديه خويش را به انسان عطا كرد و از روح خويش در او دميد؛ نفخه‌اي خدايي،2 تا انسان از ساير موجودات برتر باشد.
خداوند تبارك و تعالي هر چه آفريد، زيبا و احسن خلق نمود و از آن زيباتر ممكن نبود. ليكن چون انسان مي‌توانست خليفه الهي باشد، بايد نسبت به موجودات ديگر، از حسن افزون‌تري بهره‌‌مند باشد؛ لذا خداي سبحان بعد از تبيين نظام آفرينش انسان فرمود: «فتبارك الله احسن الخالقين»3
«اگر موجودي از انسان زيباتر يافت مي‌شد، باز هم خداوند هنگام آفريدن آن موجود، خود را به عنوان احسن الخالقين معرفي مي‌كرد؛ چون نهايت زيبايي در جمع بين كمال عقل و جمال حسن است؛ و طاووس كه نماد زيبايي ظاهري است، توان تقابل با انسان را ندارد».4
با صـد هـزار جلـوه برون آمدي كه من
با صـد هـزار ديـده تمـاشا كنـم تـو را5
تـو را چنان كه تويي هر نظـر كجا بيند
به قدر دانش خود هر كسي كند ادراك6
در جهان بيني اسلامي، اشرف بودن انسان، تنها به واسطه لطف الهي و خلقت نيكو و روح خدايي و مقام خليفة اللهي است؛ لذا خدا او را واسطه اراده خود و محل تجلي اوامر خود در زمين و بلكه در جهان قرار داده است. البته ارزش وجود انسان، به واسطه روح ملكوتي او است كه با معنويت و فضايل معنوي، قابل ارتقا مي‌باشد.
«و او كسي است كه شما را جانشينان خود در زمين ساخت و درجات بعضي از شما را بالاتر از بعضي ديگر قرار داد، تا شما را به وسيلة آنچه در اختيارتان قرار داده است، بيازمايد».7 كساني كه تقواي بيشتري داشته باشند؛ در درجات بالاي جانشيني خدا قرار مي‌گيرند

جمعه 4 بهمن 1392  12:17 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

خلقت عالم به خاطر انسان، در چرخة تكامل

در تعاليم اسلامي -به خصوص آيات شريف قرآن- خلقت موجودات، تحت فرمان خدا براي خدمت و هدايت و تعالي و حيات معنوي و جسماني انسان معرفي شده است. و اين، انسان است كه با آن روح ملكوتي، توان رساندن همه را به ملكوت بي‌كران توحيدي دارد.
توحيد گوي او نه بني‌ آدمند و بس
هر بلبلي كه زمزمه بر شاخسار كرد
و به راستي داوود را از جانب خود مزيتي داديم [و گفتيم] اي كوه‌ها با او [در تسبيح خدا] هم‌صدا شويد و اي پرندگان [هم آهنگي كنيد].8
از آنجا كه عالم موجودات، به جمادات و نباتات و حيوانات تقسم مي‌شوند و تفكر در هر كدام از آنها، در حركت و رشد انسان نقش به سزايي خواهد داشت، دقت در ابعاد و انواع موجودات هستي و كارهاي شگفت‌آور و حالات آنها نشانگر شعور و ارتباط معنوي و تسبيح و تقديس خداي خود است.
«انْ مِنْ شيءٍ الا يُسَبِّحُ بِحَمْده و لكن لاتَفْقَهون تَسْبيحَهُم...؛ 9 نه تنها آسمان‌ها و زمين بلكه هيچ موجودي نيست، مگر اينكه تسبيح و حمد خدا مي‌كند؛ ولي شما تسبيح آنها را درك نمي‌كنيد».
ما سميعيم و بصير و باهُشيم
با شما نامحرمان ما خامشيم10
برخي صاحب‌نظران تسبيح همگاني موجودات را تسبيح تكويني دانسته و بيرون از دايرة درك و شعور مي‌پندارند؛ ولي حكمايي چون امام خميني‌ره بر اين عقيده‌اند كه جهان و همه ابعاد آن، داراي شعورند و تسبيح موجودات، تسبيح شعوري است نه تكويني.11
يكي از فيزيك‌دانان برجسته مي‌نويسد: «آدمي احساس مي‌كند كه فوتون‌ها برخوردار از نوعي معرفتند؛ همچنان كه پرفسور شاردون بر اين عقيده بود كه ذرات كائنات حتي كوچك‌ترين ذرات كهكشان‌ها، حامل درجه‌اي از معرفتند».12
قرآن مي‌فرمايد: عالم هستي، يكپارچه زمزمه و غوغا است. هر موجودي به نوعي به حمد و ثناي حق مشغول است و نوايي خاموش در پهنة عالم هستي طنين افكنده كه بي‌خبران، توانايي شنيدن آن را ندارند؛ اما انديشمنداني كه قلب و جانشان به نور ايمان زنده و روشن است، اين صدا را از هر سو به گوش جان مي‌شنوند و مي‌بينند.13
«خداوند به آسمان و زمين فرمود: از روي اطاعت يا كراهت به فرمان من آييد. آنها گفتند: ما از سر طاعت مي‌آييم».14
اين آيه به خوبي نشان از درك و شعور و معرفت و اختيار ذرات عالم دارد كه آنها در مسير رشد و به سوي كمال در حركت هستند. انسان مي‌تواند در اين چرخه حركت، سلسله جنبان شود و هماهنگ و هم‌نوا با آنها به سوي كمال حركت ‌كند و در عين حال، اختيار هم دارد كه با هوس‌هاي جاهلانه و شيطاني از ساير موجودات عقب بماند خلاف نظام عالم، حركت كرده و مانع كمال ديگر موجودات نيز شود.
دانشمند ژاپني، ماسارو ايموتو15 در ده هزار آزمايش بر آب‌هاي مختلف متوجه شد كه در شرايط گوناگون مولكول‌هاي آب، رفتارها و شكل‌هاي كريستالي مختلف از خود نشان مي‌دهند. او آب‌هاي گوناگون را در محيط‌هاي مختلف قرار داد و سپس آنها را منجمد و تصوير الكترونيكي از آنها برداشت و به گوشه‌اي از عظمت ذرات مولكول‌هاي آب پي برد. آزمايش‌هاي او به قدري زيبا و جالب و مطمئن بود كه در مجامع علمي و فيزيكي پذيرفته و مورد استقبال واقع شد. او در اين آزمايش‌ها به خوبي نشان داد كه آب به عنوان يك موجود زنده، داراي شعور است و به محيط و وقايع اطراف خود، در مقابل الفاظ مقدس و زيبا و همچنين صداهاي مبتذل و زشت واكنش متفاوت نشان مي‌دهد كه خبر از لطافت شعور و حركت به سوي كمال آب دارد. آنچه مثل دعا و مناجات و نام خدا در كنار آب قرار گيرد، به زيباترين شكل، حالت شش ضلعي زيبا به خود مي‌گيرد و اگر در خلاف مسير خدا باشد، زشت‌ترين حالت‌ها را از خود نشان مي‌دهد،16 اين آب يكي از عناصر مهم است كه در حدود كرة زمين را فرا گرفته و حدود 70 درصد از بدن انسان را اين مايع تشكيل مي‌دهد. حال اگر انسان در مسير خدا قرار گيرد و به ذكر خدا بپردازد، با همراهي ذرات عالم در حركت به سوي خداي عالم اوج مي‌گيرد و اگر خلاف آن عمل كند، خود و محيط اطرافش را به فساد مي‌كشاند و لذا محيط در برابر او واكنش مخالف نشان مي‌دهد.
در سال 1383ش، خانم حميده بيطرف در آزمايشي عجيب‌تر از قبل، آب و آلياژهاي مختلف را در معرض صوت آيات قرآن قرار داد و در جشنواره خوارزمي با اين آزمايش و نتايج زيباي آن، مقام اول جشنواره را به دست آورد. همگان ديدند عناصر مختلف مورد آزمايش در مقابل آيات قرآن و تلاوت كلام خدا، زيباترين شكل هندسي را به خود گرفتند و با اين كشف نشان داد كه نه تنها آب، بلكه اجسام ديگر نيز تسبيح هوشمندانه دارند و همراه با تسبيح و ذكر انسان‌ها، آنها نيز همراه و همگام مي‌باشند.17

جمعه 4 بهمن 1392  12:18 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها