0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق - شماره ششم

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

-1. عرفان‌هاي هندي

-1. عرفان‌هاي هندي
فرقه هاي معنوي هند به دو دسته سنتي و نوظهور تقسيم مي شوند. فرقه هاي سنتي شامل آئين ودا، آئين برهمن، آئين يوگا، آئين جين، آئين بودا و آئين تنتره است.
بوداها به چهار اصل معتقد هستند: 1. اصل رنج (زندگي سراسر رنج است)؛ 2. ريشه تمام رنج‌ها، آرزوهاَ، اميال و هواهاي نفساني است؛ 3.بايد با آرزوها جنگيد؛ 4. برنامه عملي براي اين مبارزه که براي هر يک از اين‌ها قاعده‌هايي را مطرح مي کند.
نکته قابل توجه اين است که بودا به طرز افراطي به همه مسائل زندگي نگاه کرده است و زندگي و حيات انسان و دنيا را سياه‌نمايي مي‌کند. بودا، انسان را به فرار از رنج‌ها دعوت مي کند؛ حال آن‌که اين فرار، امکان‌پذير نيست؛ چرا كه لازمة آن، تذکر و توجه به خدا است و اين، حلقه مفقوده انديشه‌هاي بودا است.
يوگا يكي از مكاتب فلسفي و معنوي كهن هند است كه از مكاتب خدا گرا و توحيدي به شمار مي‌آيد. در مكتب يوگا، جهان‌بيني سانكهيا كه يكي از مكاتب معنوي هند است، پذيرفته شده و آموزة «ايشوارا» به معناي خداوندي فراتر از ماده و روح را بر آن افزوده است.1 يوگا، هشت مرحله دارد که اين هشت مرحله، حدود هزار تکنيک را شامل مي‌شود. اين تکنيک‌ها، بسيار حساس است؛ به ويژه بعضي از آن‌ها اگر درست آموزش داده نشود، آثار مخربي خواهد داشت. در يوگا، اعتقاد به اين نکته وجود دارد که کيهان، يکپارچه‌اي از انرژي است و در بدن اکثر انسان‌ها اين انرژي‌ها خفته‌اند و بايد آن را با راهکارهايي از قبيل موسيقي درماني، سنگ درماني، رنگ درماني و... بيدار کرد. امروزه، انرژي‌درماني در جهان، داراي جايگاه علمي است؛ اما در بعضي کشورها از جمله ايران، از آن، سوء استفاده شده و افراد مدعي، خود را انرژي‌درمانگر معرفي مي‌کنند و بدون اين که زمينه‌هاي علمي را فرا گرفته باشند، از اين شيوه‌ها سوء استفاده مي‌کنند.
فرقه هاي نوظهور هندي شامل اشو، ساي بابا، رام ا...، کريشنا، يوگاناندا، تئوسوفيست‌ها و دالايي‌لاماي مي باشد.
يكي از فرقه‌هاي نوظهور هندي، اشو (osho) است. اولين و مهم‌ترين اصل معنوي انديشه‌هاي اشو، اصل عشق است. او، عشق را زميني و جنسي مي‌داند. او مي‌گويد: عشق، هدفي ندارد، مقصودي ندارد؛ ولي تاثير دارد. او براي عشق‌ورزي، چهار گام برمي‌شمرد.
الف. حضور در لحظه: در اين مرحله، عشق تنها در حال معنا پيدا مي‌كند.
ب. سموم وجود خود را به شهد تبديل كنيم. نفرت، حسادت، خشم و... سم‌هاي نفس است. راهكار او براي سم‌زدايي صبر و نظاره‌گر بودن است.
ج. تقسيم كردن و بخشيدن: انسان، بايد چيزهاي منفي را براي خود بردارد و زيبايي‌ها را با ديگران تقسيم كند.
د. هيچ بودن عاشق: عشق، در نيستي خانه دارد. همزيستي عشق و خوديت و غرور، امكان‌پذير نيست.
او به شدت به نفس مي‌تازد و مي‌گويد: نفس براي انسان و براي رشد، همانند سم است. او مي‌گويد: اين همه هياهو و تضاد مربوط به عالم بيرون است. بايد به عالم درون نفوذ كرد و بهترين راه براي بي‌خود شدن و به عمق درون رسيدن، رقص و پايكوبي در حد افراط است. از نظر اشو، مراقبه روشي است براي پاكسازي درون و خالي‌شدن ذهن و رها‌كردن نفس. مراقبه، با كنترل فكر آغاز مي‌شود و قدم بعدي، كنترل احساسات است.
اشو در كتابي با عنوان «تانترا تعليمات كنداليني يوگا» به تفصيل دربارة رابطة جنسيت و پيوند زن و مرد سخن گفته است. او زن و مرد را چهار كالبدي مي‌داند كه در هر كدام، هم كالبد زنانه وجود دارد و هم كالبد مردانه. او، علاوه بر اتحاد و پيوند زن و مرد، به پيوند دروني زن و مرد با كالبدهاي خود بسيار بها مي‌دهد. او، مي‌گويد: يوگا و مديتيشن (مراقبه)، راهي است براي نكاح دروني و در جاي ديگري مي‌گويد: سكس، بزرگ‌ترين هنر مديتيشن است. اين، پيشكش تنتره به دنيا است.
محدودة نفي و سلب‌هاي اشو، فراوان است. در مكتب او، علم و فن‌آوري نفي مي‌شود، فلسفه نفي مي‌شود، قانون نفي مي‌شود، شريعت نفي مي‌شود، مناسك نفي مي‌شود، زيارت، دعا و نيايش نفي مي‌شود، زهد و توبه نفي مي‌شود، الگو داشتن نفي مي‌شود. در عقيدة او خدا فقط يك تجربه بشري است و همه چيز تصادفي است؛ بنابراين، تقدير هم نفي مي‌شود. او چون شريعت را عوام‌گرايي مي‌داند، فقه را هم به سخره مي‌گيرد و مي‌گويد فقيهان ديگران را فريب مي‌دهند.
اما از پي اين همه نفي‌ها، تنها چيزي كه اثبات مي‌شود، عشق است؛ آن هم عشق زميني و خاكي كه در نهايت به شهوت و سكس و رابطة جنسي طولاني مدت مي‌انجامد و اين است عرفان مدرن اشو.
ساي‌بابا
وي، صد كتاب دارد كه به زبان فارسي نيز ترجمه چاپ شده است. نمونه كتاب او تعليمات ساي بابا است. علت جذابيت كتاب‌هاي او، معجزاتي است كه از او نقل شده است و نكته ديگر، سادگي بيان او است. هواداران او، كلينيك‌هاي زيادي ساخته‌اند. همين مسائل، باعث حمايت او شده است.
او به اصول اعتقادي هندي كاملاً پايبند و معتقد بوده است. او، تناسخ و قانون كرمه را كاملاً پذيرفته و به كرات از ويشنو نام برده است. او مي‌گويد مؤثرترين راه براي ايجاد عشق، ذكر نام خداوند است. به عبارتي، مداومت بر تكرار كلمه «ام». او، حتي در پاره‌اي موارد، دعاها و مناجات‌هايي را تعليم مي‌دهد و نيز به مراحل چهارگانه عشق اشاره دارد؛ چنان‌كه برنامه‌ها و ذكرهايي براي 365 روز سال دارد. او، برنامه‌هايي براي مراقبه و ذكر ارائه مي‌دهد.
او مي‌گويد: انسان بايد بر شش خصم يعني هوس، خشم، طمع، وابستگي، غرور و نفرت غلبه كند. كسي كه ادعا مي‌كند سرسپردة خدا است، هرگز نبايد به خودپرستي مبتلا شود. او، دربارة ثروت معتقد است كه ثروت لازم است؛ اما بايد به صورت امانت نزد انسان باشد و بايد براي انسان‌ها مورد استفاده قرار گيرد.
ساي بابا، مدعي پيامبري نيست. به خدا هم اعتقاد دارد؛ اما معتقد به حلول خدا در خودش است. و خود را الهة آفريدن مي‌داند. او، گاه خدا را از سنخ روح كيهاني و انرژي مي‌داند. از سوي ديگر، معلوم نيست در آثار او، عشق به خدا اصل است يا خود خدا؟
او تمام مذاهب را برابر مي‌بيند و به پلوراليسم ديني قائل است. از اين طريق، تمام اديان را نفي مي‌كند و فقط مكتب خود را اثبات مي‌كند. در مكتب او، ذكر و ورد و مناجات وجود دارد؛ اما روزه‌گرفتن را امري بيهوده مي‌داند.
- ا.م.رام الله
از حدود سال 1357‌ش فردي به نام پيما فتاحي فعاليت خود را در تهران تحت عنوان استاد ايليا رام الله آغاز كرده است. اين گروه، هيچ ارتباطي با گروه رام الله هند ندارد. او در توجيه نامگذاري گروه خود مي‌گويد: «اين نام، يعني خود رام و خدمتگزار خدا بودن». آرم آن‌ها چهار مثلث با دايره‌اي در وسط است كه در واقع، تجميعي است از آرم‌هاي اسرائيل، زردتشت، آرم كاخ سفيد امريكا، نماد چرخ بودايي و نيز نماد مسيحيت. به لحاظ فكري، تركيبي است از ايده‌هاي آيين اردو، اوشو و عرفان مسيحيت .
ا.م.رام الله، از يک سو بخشي از مباني خود را از مکاتب عرفاني هندي مي‌گيرد و از سويي ديگر، متأثر از مسيحيت است. ديدگاه او، درباره نسبت زن و مرد، ريشه در انديشه‌هاي تانتريک دارد. او، با تأييد برابري اديان، پلوراليسم ديني را تأييد مي‌كند.
فرقة تئوسوفيست‌ها يا همان مسيحيت صهيون: اين فرقه، از تمامي ابزار‌هاي سياسي و معنوي و رسانه‌اي استفاده مي‌كند. براي نمونه بزرگ‌ترين شركت‌هاي فيلم‌سازي ‌هاليوودي، در اختيار اين فرقه است. هاليوود، از سال 1971م جريان جديدي در حوزه فيلم و سينما ايجاد کرد که بعدها به سينماي ديني يا سينما ماورا معروف شد. يكي از پر سر و صدا‌ترين فيلم‌هاي اين سينما، به نام «ماتريکس» است، هم اکنون هم حدود 100 فيلم با هزينه‌هاي بسيار بالا در هاليوود ساخته شده است. از اين مهمتر پديده‌ کارتون‌هاي ديني است. ده‌ها کارتون با عنوان کارتون‌هاي ديني، مافوق طبيعي و ماورا، ساخته شده که تقريباً تمام آن‌ها در کشور ما پخش شده است و هر کدام از آن‌ها تحليل‌هاي مفصلي دارد؛ کارتون‌هايي مثل دو قلوهاي افسانه‌اي، آليس در سرزمين عجايب، بابا لنگ دراز و... .
از نظر آن‌ها منجي‌اي خواهد آمد كه از يهود است و از اورشليم ظهور مي‌كند. حتي در فيلم‌هايشان نيز اين چنين نشان مي‌دهند كه آدم كوتوله‌هايي از خارج زمين مي آيند كه زمين را نابود كنند. در انتها، يك نفر ظهور مي‌كند زمينيان را نجات مي‌دهد و او يك يهودي است. در يكي از اين فيلم‌ها، فردي را كه زمين را نابود مي كند يك مسلمان نشان مي‌دهند. جريان شيطان‌پرستان، از همين جريان است. بخشي از آنان، در ايران هستند. هر سه ماه يك‌بار يك دختر هفت ساله خود را مقابل شيطان بزرگ، قرباني مي‌كنند و خون او را مي‌خورند. به شدت هم خشن هستند، اگر مخالف ببينند، مي‌كشند.
يکي از کارهاي اين فرقه، تقويت فرقه شيطان‌پرست‌ها است که آداب و مناسک بسيار وحشيانه و خطرناکي دارند. اعتقاد ديگر آن‌ها، اين است که موعود را يک يهودي مي دانند که با تکيه بر ديوار ندبه در اورشليم، ظهور مي‌کند. تعدادي از فيلم‌هايي که اخيراً درباره آخرالزمان ساخته شده، ترويج انديشه‌هاي آنها است

شنبه 28 دی 1392  3:50 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

-2. عرفان‌هاي آمريكايي

-2. عرفان‌هاي آمريكايي
عرفان‌هاي امريکايي سه شاخه دارد: عرفان سرخپوستي، عرفان اکنکار و پائولوکوئليو.
عرفان سرخپوستي، چند فرقه دارد که عقايدشان به شرح زير است:
عرفان تولتک، بيش از آن‌که عرفان باشد، يک سلسله گزاره‌هاي اخلاقي است که بعضي از آن‌ها، ناقص يا نادرست است.
عرفان ساحري که به سحر، رؤيا‌بيني و استفاده از گياهان و داروهاي توهم‌زا و... اعتقاد دارد.
در مكتب اكنگار‌، مهم‌ترين ذكر «سوگماد» كه از روش‌هاي بسيار مهم در تمرين براي خروج روح است، «هيو» است.
پائولوكوئليو او مردي است افراطي، پرشور و خو گرفته به جدل و مبارزه، او به هيچ چيز درجهان اطمينان ندارد. نويسنده‌اي امريکايي است که آثار او شهرتي جهاني به او داده است. او 17 اثر دارد. مهمترين ويژگي‌هاي آثار وي محتواي اشراقي و عرفاني آنهاست که به صورت رمان و داستان ارائه کرده است. دستمايه رمان‌هاي پائولو، عرفان ساحري، کاستاندا و عرفان مسيحيت است. او يک شخصيت کاملاً سياسي است و در داستان‌ها و رمان‌هايش افکار و انديشه‌هاي مارکسيسم را پيگيري کرده است، افكار و انديشه‌هاي او مخلوطي است از عرفان ساحري كاستدا، عرفان مسيحيت و افكار ماركسيستي كه امروز يك مكتب شكست خورده‌اند. (مارکسيسم امروزه هيچ گونه وجاهتي ندارد و يک مکتب شکست خورده و فروپاشيده است).
اکنون در کشور ما، بيش از پنج هزار عنوان کتاب فرقه‌هاي مختلف به زبان فارسي چاپ شده است حدود پنج هزار سايت در اين حوزه فعاليت دارند و محافلي را بر پا مي‌کنند. با توجه به انحرافات و کاستي‌ها و آسيب‌هايي که براي اين جريانات ذکر شده، بر ما است که با بررسي ضعف‌ها و کاستي‌هاي اين فرق و روشنگري دربارة آن‌ها و شناخت دقيق عرفان اسلامي، با يکي ديگر از ابعاد ناتوي فرهنگي مبارزه کنيم.
 
 
پي‌نوشت‌ها:
---------------
1. اديان و مكتب‌هاي فلسفي هند، ج2، ص648.
 
 
شنبه 28 دی 1392  3:51 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها