رمزی برای خوش بین بودن در زندگی!
یکی از آثار مهم ایمان، تولید بهجت، سرور و انبساط در روان آدمی است. ایمان در انسان حالتی را به وجود میآورد که از جهان احساس لذت و سرور میکند. بهجت و انبساط، آثار و نشانههایی دارد که از جمله حالت خوشبینی است. «ایمان دینی از آن جهت که تلقی انسان را نسبت به جهان شکل خاصی میدهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفی میکند طبعاً دید انسان را نسبت به نظام هستی و قوانین حاکم به آن خوشبینانه میسازد».[1] حالت خوشبینی در انسان، حالتی است لذتبخش و فرحزا که در روان انسان شادی و انبساط به وجود میآورد. آری، ایمان، مانعی است جدی در مقابل وارد شدن هرگونه فشار و انقباض در روان آدمی.
دومین نشانهی بهجت و انبساط، «روشندلی» است. «انسان همینکه به حکم ایمان دینی جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید، همین روشنبینی، فضای روح او را روشن میکند و در حکم چراغی میشود که در درونش روشن شده باشد. برخلاف یک فرد بیایمان که جهان در نظرش پوچ و تاریک است، به همین سبب خانهی دل خودش هم در این تاریکخانه که خود فرض کرده تاریک است».[2]
سومین شاخصهی بهجت و سرور، «امیدواری» است. امید و رجا، حالت انتظار رسیدن به خیر و خوبی و رسیدن به نتیجهی خوب تلاشهای روزمره است. قرآن در وصف مۆمنان میفرماید: «کسانی که ایمان آوردند و ... تنها اینانند که امید به رحمت خداوند دارند».[3]
و «کسانی که ایمان آوردند و... شایستهی بشارت از ناحیهی پروردگارشان هستند...»[4] در مقابل «تنها کفرپیشگان ناامید از رحمت الهی هستند».[5]
چهارمین نشانهی سرور، احساس «لذت معنوی» است. فرد باایمان، لذتی پایدار دارد، از یک شور و شعف باطنی برخوردار است.مۆمن با عبادتش و در هنگامهی ارتباط با خدا غرق در لذت میشود، گویی با حقیقت مرتبط شده که او را از همهی امور و حقایق دیگر منصرف نموده است، حاضر نیست لحظهای از آن حالت را با ساعتها و روزها معامله کند.
امام سجاد علیه السلام میفرماید: «خدایا چه کسی است که شیرینی محبت تو را چشیده باشد اما چیز دیگری را جانشین آن کند؟ و چه کسی است که با تو مأنوس شده اما رو به سوی دیگری کند؟»[6] و امام حسین علیه السلام فرمود: «ای خدایی که حلاوت و شیرینی انس با خودت را به کام دوستدارانت چشاندی...؟».[7]
فرد باایمان، لذتی پایدار دارد، از یک شور و شعف باطنی برخوردار است.مۆمن با عبادتش و در هنگامهی ارتباط با خدا غرق در لذت میشود، گویی با حقیقت مرتبط شده که او را از همهی امور و حقایق دیگر منصرف نموده است، حاضر نیست لحظهای از آن حالت را با ساعتها و روزها معامله کند
«ایمان حلاوتی دارد، فوق همهی حلاوتها ـ به همین لحاظ ـ در زبان دین از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است».[8] «احساس لذت مدام و مطلق در هیچجا جز در مذهب یافت نمیشود. این خوشی و لذت غیر از لذت و خوشی جسمانی و زودگذر است».[9] درجات این شادی، و لذت به درجات ایمان بستگی دارد، هر چه ایمان قویتر، عمیقتر و راسختر باشد، درجات شادی و لذت افزون میشود تا جایی که میتوان با ایمان به نهایت درجهی شادی دست یافت. امیر مۆمنان علی علیه السلام فرموده: «ایمان، انسان را به نهایت شادی و خوشی میرساند».[10]
اهمیت خوش گمانی در روایات:
امیر المۆمنین علیٌّ علیهالسلام : حُسنُ الظَّنِّ راحَةُ القَلبِ وسَلامةُ الدِّینِ .
امام على علیهالسلام : خوش بینى ، مایه آسایش دل و سلامت دین است .(غرر الحكم : 4816 منتخب میزان الحكمة : 352)
امام على علیهالسلام : «خوش بینى اندوه را مىكاهد و از افتادن در بند گناه ، مىرهاند .» (غرر الحكم : 4823 منتخب میزان الحكمة : 352)
امام علی علیه السلام فرمود : مَن حَسُنَ ظَنُّهُ بِالناسِ حازَ مِنهُمُ الَمحَبَّةَ . «هركه به مردم گمان نیك برد ، محبّت آنان را به دست آورد .» (غرر الحكم : 8842 منتخب میزان الحكمة : 352)
عن النی صلى الله علیه و آله و سلّم : حُسنُ الظَّنِّ باللّه مِن عِبادَةِ اللّهتعالى .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم : خوشگمانى به خداوند ، از عبادت خداوند متعال است .
زمانی که نباید خوش گمان بود
الإمامُ الكاظمُ علیهالسلام:
إذا كانَ الجَورُ أغلَبَ مِنَ الحَقِّ لَم یَحِلَّ لأحَدٍ أن یَظُنَّ بأحَدٍ خَیرا حتّى یَعرِفَ ذلكَ مِنهُ .
امام كاظم علیهالسلام : هرگاه ستم و ناراستى از حـقّ و راسـتكارى بیشتر بود ، بر هیچكس روا نیست كه به كسى گمان خوب برد ، مگر آنگاه كه خوبى او بر وى معلوم شود . (الكافی : 5 / 298 / 2 منتخب میزان الحكمة : 352)