آیا ما منتظر ظهوریم یا ظهور منتظر ماست؟ آیا ظهور وقت مشخصی دارد كه باید در انتظار آن زمان دست روی دست بگذاریم یا در انتظار ظهور باید قیام كرد؟ آیا ارادة شیعیان در تعجیل و تحقق ظهور نقش دارد؟
اشاره :
در مورد نقش انسانها در تحقق ظهور دیدگاههای مختلفی مطرح شده است؛ گروهی پدیدة ظهور امام مهدی(ع) و تشكیل دولت حق را اساساً خارج از ارادة انسانها دانسته و معتقدند مردم هیچ نقشی در زمینهسازی ظهور و یا تعجیل آن ندارند و آنها حداكثر كاری كه میتوانند انجام دهند این است كه برای سلامتی حضرت مهدی(ع) و تعجیل فرج ایشان دعا كنند. گروهی دیگر این پدیده را در ارتباط مستقیم با خواست، اراده و عمل انسانها تفسیر كرده و بر این باورند كه مردم نقش اساسی در تعجیل یا تأخیر ظهور دارند و از اینرو باید تلاش كرد كه با زمینهسازی برای ظهور و رفع موانع آن در وقوع این پدیده تسریع كرد.
در مقالهای كه در پی خواهد آمد نویسنده تلاش كرده كه مؤلفهها و مبانی نظریه دوم را تبیین و به گونهای آن را به اثبات برساند. قطعاً جامعه ما نیازمند روشنتر شدن نظریههای یادشده است و بر اهل تحقیق است كه بیش از پیش در این زمینه تلاش كنند. موعود نیز باب گفتوگو در این موضوع را مفتوح نگهداشته و از همه صاحبنظران دعوت میكند كه دیدگاههای خود در این زمینه را برای مجله ارسال دارند.
آیا ما منتظر ظهوریم یا ظهور منتظر ماست؟ آیا ظهور وقت مشخصی دارد كه باید در انتظار آن زمان دست روی دست بگذاریم یا در انتظار ظهور باید قیام كرد؟ آیا ارادة شیعیان در تعجیل و تحقق ظهور نقش دارد؟ آیا ظهور با اسباب عادی تحقق مییابد یا پدیدهایاست آسمانی كه زمینیان در آن نقشی ندارند؟ به راستی چه شده است كه امام(ع) در بین ما نیست؟ چرا خداوند لطف خود را از ما دریغ كرده است؟ اگر كسانی باعث غیبت امام(ع) شده اند ما چه تقصیری داریم؟ آیا میشود از زمینهسازی ظهور صحبت كرد ولی از نسبت بین ظهور و اراده انسانها سخنی به میان نیاورد؟ اگر اراده و همت شیعیان در تحقق و تعجیل ظهور نقشی ندارد آیا سخن از حكومت زمینهساز ظهور بی معنا نخواهد بود؟
در این مقاله با طرح «نظریة اختیاری بودن ظهور» سعی شده پاسخی برای پرسشهای بالا ارائه شود. نظریة اختیاری بودن ظهور، گرچه به بیانات مختلفی از زبان عالمان بیان شده است، ولی تا كنون به درستی تبیین و اثبات نشده است.
مراد از نظریة اختیاری بودن ظهور در این مقاله، نظریهایاست كه سه مولفه دارد:
ـ ظهور، انقلابی است مانند دیگر انقلابها؛
ـ علّت ظهور متغیّر است؛
ـ ظهور مشكل قابلی دارد نه فاعلی.
ابتدا به تبیین این سه مولفه میپردازیم و بعد دو دلیل بر آن اقامه میكنیم. و در پایان با توجه به نظریه اختیاری بودن ظهور، ضرورت حكومت و حكومتهای زمینه ساز را برای تعجیل و تحقق ظهور بیان میكنیم.
1. مؤلفههای نظریه
1ـ1. ظهور انقلابی است مانند دیگر انقلابها: چرا امام زمان(ع) غایب هستند؟ چرا ظهور حضرت تا كنون به تأخیر افتاده است؟ چرا ائمه اطهار(ع) چنین انقلابی نكردند؟ چرا ائمه اطهار در تقیه زندگی میكردند و بالاخره جام شهادت نوشیدند؟ چرا امام عصر(ع) منتظر 313 1 نفر از یاران باوفای خود هستند؟ چرا یاران حضرت باید از ارادههایی پولادین برخوردار باشند؟ 2 چرا انقلاب حضرت در میدان خون و عرق صورت میگیرد؟ 3 چرا پیروزی حضرت(ع) در زیر برق شمشیر به دست میآید؟ 4
این سوالها همگی حكایت از این دارند كه انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) از طریق اسباب عادی و طبیعی صورت خواهد گرفت. شاخصة اصلی و عمود این نظریه نیز بر همین نكته استوار است. انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع) انقلابی است كه بر ارادههای قوی و پولادین شیعه بنا خواهد شد. انقلابی است كه به وسیله بازوهای همت و شجاعت شیعیان صورت میگیرد. انقلابی است كه پیروزی آن زیر برق شمشیر شیعیان خواهد درخشید. درخت این انقلاب با خون شهیدان زیادی آبیاری خواهد شد ولی سرانجام شیعیان میوه سرخ آن را خواهند چید.
هر انقلابی كه بخواهد از طریق اسباب عادی و طبیعی اجرا شود، احتیاج به مقدمات و زمینههای فرهنگی، سیاسی، نظامی و ... دارد. نمیتوان گفت در سطح جهان انقلابی به پا خواهد شد بی آنكه افكار عمومی جهانیان آماده آن باشند. امكان ندارد انقلاب جهانی صورت بگیرد ولی نیروهای انسانی آن قبلا تربیت نشده باشند. عاقلانه نیست كه چنین انقلاب عظیمی بدون پشتوانههای سیاسی و نظامی صورت بگیرد. حتما این انقلاب باید در سایه اتحاد و یكپارچگی بزرگی انجام شود. بنابراین زمینهها و مقدمات این انقلاب، نردبان این انقلاب است. باید با اراده و همت شیعیان از این نردبان بالا رویم تا بر بام ظهور قرار گیریم. این شیعیان هستند كه باید با فعالیتهای فرهنگی، سیاسی، نظامی و علمی محیط را مهیای آن انقلاب عظیم كنند. به همین دلیل است كه شیعیان دوران غیبت، بهترین شیعیان هستند و اعمالشان بیشترین اجر را دارد. 5 و به همین دلیل است كه انتظار بهترین عبادتهاست با چرا كه: ان افضل الاعمال احمزها. 6 ترجمه: بهترین اعمال، سخت ترین آنهاست. بی تردید، خداوند متعال قدرت ایجاد چنین مقدمات و زمینه هایی را دارد ولی او خواسته است كه انسانها را در میدان وسیع و خطیر اختیار و انتخاب وارد كند. لذا فرمود: «و افن اللّه لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم. 7
خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد مگر آنكه آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
بنابراین زمینه های این ظهور نیز همچون دیگر سنن الهی، از میدان اختیار و انتخاب عبور خواهد كرد.
رسول اكرم (ص) فرمودند:
ظهور مانند ساعت قیامت است كه بر آسمان و زمین گران است و ناگهانی میآید 8 .
ظهور حضرت مهدی(ع) از این نظر كه حادثهای بسیار عظیم و ناگهانی است همچون روز قیامت است. انقلاب ایشان، زلزلهای است كه كاخ متكبران جهان را ویران و آنها را غافلگیر میكند. ولی ظهور تفاوتهایی نیز با ساعت قیامت دارد. در پدیدة ظهور امام زمان(ع) این اراده و همّت شیعیان است كه كوههای ظلم و ستم را از جا میكند و كاخهای ستم را به لرزه میافكند، ولی در پدیده روز رستاخیز ارادة انسانها هیچ نقشی ندارد.
به ركن ركین نظریه اختیاری بودن ظهور، اشاراتی كردهاند. شهید صدر میفرماید:
انقلاب او (امام زمان (عج)) از نظر اجرا همانند همة انقلابها به زمینه های عینی و خارجی بستگی دارد... برای وجود چنین تحول بزرگی تنها وجود رهبر صالح كافی نیست وگرنه در همان زمان پیامبر (ص) این شرط وجود داشت. 9
و نیز میفرمایند:
با این كه خدای بزرگ، توانایی دارد همة مشكلات و همة سختیها را برای پیام رسانیهای آسمانی، هموار و به وسیله اعجاز، فضای مناسب ایجاد كند، این روش را انتخاب نكرده است؛ زیرا امتحان و ابتلا ورنجی كه مایة تكامل انسان میشود، در صورتی تحقق مییابد كه تحولات طبیعی و مطابق با شرایط خارجی باشد. 10
شیخ طوسی در كتاب الغیبه - كه از منابع معتبر شیعه است - میفرماید:
هم ما و هم خداوند قدرت باز كردن دست امام زمان (عج) در تصرف امور و تقویت سلطنت وی را داریم. پس اگر فرضا خداوند به وی بسط ید نداد میدانیم كه تقویت و بسط ید او بر ما واجب است... اگر بسط ید از كارهای خداوند میبود، ناچار میبایست خلق را مقهور و مجبور بر تمكین سازد و پبین امام(ع) و كید دشمنانش حائل شود كه او را آزار نكنند. و یا او را به وسیله فرشتگان تقویت و مدد فرماید و چه بسا كه این كارها منجر به سقوط غرض تكلیف و حصول اضطرار شود پس بر ما واجب است كه در هر حال دست امام را در امور باز گذاریم. 11
خلاصه این كه، بر اساس نظریه اختیاری بودن ظهور، اختیار، اراده و همت شیعیان باید زمینههاو مقدمات ظهور را محقق كند تا حضرت مهدی(ع) بتواند همراه با شیعیان خویش، انقلاب جهانی به پا كند. این نظریه میگوید: تا وقتی شیعیان اقدام به ایجاد زمینه و مقدمات ظهور نكنند، ظهور نیز در انتظار اقدام آنها خواهد نشست. گرچه به ما وعده حتمی داده شده است كه روزی شیعیان، به این توفیق خواهند رسید و زمینههای این حكومت جهانی را مهیا خواهند كرد و عطر حكومت عدل مهدی(ع) جهان را فرا خواهد گرفت. بنابراین اگر چشمان ما به آسمان دوخته شده تا فرشتگان و جنیان چنین انقلابی انجام دهند، جز سراب حكومت عدل جهانی را نخواهیم دید.
2ـ1. وقت ظهور متغیّر است: یكی از اصول و پایه های نظریه اختیاری بودن ظهور، متغیّر بودن وقت ظهور است. گفتیم كه ظهور مانند روز قیامت است ولی تفاوتهایی نیز با آن دارد كه به برخی اشاره كردیم. یكی دیگر از تفاوتها این است كه ساعت قیامت كاملاً مشخص است و هیچ رویداد و پدیدهای آن را تغییر نمیدهد. ساعت قیامت از روز ازل معین شده است و با آمدن آن ساعت، قیامت برپا خواهد شد. اما وقت ظهور ثابت نیست. وقت ظهور متأثر از پدیده های محیط اطراف است. اینكه به ما سفارش شده است، برای تعجیل ظهور، دعا كنیم، خود حكایت از متغیر بودن وقت ظهور دارد. اگر وقت ظهور ثابت بود و تغییری در آن امكان نداشت، دعا برای تعجیل آن بی معنا بود همچنان كه دعا برای تعجیل ساعت قیامت بی معنا است.
این اصل، نتیجة اصل قبلی است. در اصل قبلی گفتیم كه انقلاب حضرت مهدی(ع) از مجرای اسباب طبیعی عبور خواهد كرد و نیاز به مقدمات و زمینههایی دارد كه باید از طریق اسباب عادی مهیا شود. از همینجا میتوان گفت: هر پدیدهای كه در راستای تحقق زمینه های ظهور باشد، وقت ظهور را نزدیك میكند و هر پدیدهای كه بر خلاف جهت زمینه های ظهور باشد، ظهور را به تأخیر اندازد. اگر زمینه های ظهور نردبانی است برای رسیدن به بام ظهور، پس با بالا رفتن از هر پله آن، ساعتی به ظهور نزدیك میشویم.
اگر در بحث از زمینههای ظهور از مهیا شدن افكار عمومی برای پذیرفتن حكومت عدل جهانی، سخن میگوییم، پس هر عمل فرهنگی و تبلیغی میتواند در تعجیل یا تأخیر وقت ظهور مؤثر باشد، لذا نقش رسانه های عمومی در تعیین یا تعجیل وقت ظهور، بسیار برجسته خواهد بود.