به راستی نفرین هایمان تأثیر دارند؟
در حقیقت نفرین نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. در حالی که در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غصب و انتقام خصوصا نسبت به مۆمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است. در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همان گونه که رحمت الهی برغضبش سبقت دارد (سبقت رحمته غضبه).
بزرگترین استادان معنوی، پیامبران از ما خواسته اند برای کسانیکه شما را نفرین میکنند دعا کنید چرا؟ زیرا زمانیکه مهر و محبت نسبت به شخصی که به شما نفرین میکند ابراز میدارید نفرین و کینه او تغییر میکند و به صورت انرژی مثبت و خوشایند بر میگردد و اگر شما او را نفرین کنید، نفرین و کینه آنها را پاسخ گفتهاید و نه تنها نیروهای کینه و نفرت بر روی شما تأثیر میگذارد بلکه این نیروها تقویت میشود و نفرت دیگران را بیشتر جذب میکنید. انتخاب با شماست.
خشم و کینه شبیه توپ پینگپنگ میباشد. هر چه قدر محکم تر زده شود محکم تر بر میگردد. هر چه قدر خشم و کینه شما عمیقتر باشد انعکاس آن بیشتر خواهد بود. شما آنگونه که فکر و احساس میکنید تجربه خواهید کرد. از کوزه همان برون تراود که در اوست.
نفرین به معنای دعا بر ضد و به ضرر کسی است؛ چنان که خداوند متعال میفرماید: "تَبَّت یدا اَبی لَهَبٍ وتَبّ؛(مسد (111) آیه 1) بریده باد هر دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد)."
در حقیقت نفرین نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. در حالی که در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غصب و انتقام خصوصا نسبت به مۆمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است. در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همان گونه که رحمت الهی برغضبش سبقت دارد (سبقت رحمته غضبه).
معادل نفرین در قرآن کریم "لعن" میباشد.
قرآن کریم میفرماید:
"اِنَّ الَّذینَ کَفَروا وماتوا وهُم کُفّارٌ اُولغکَ عَلَیهِم لَعنَةُ اللّهِ والمَلغکَةِ والنّاسِ جمَعین؛(بقره2) آیه 161) کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود."(ر. ک:نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران،دارالکتب الاسلامیة، تهران، ج 1، ص 552 ـ 556)
حضرت امام باقر علیه السلام میفرماید:"کسی که چیزی را لعنت میکند اگر آن شی مستحق نباشد لعنت به خود گوینده بر میگردد. پس از لعن مۆمن بپرهیزید تا مبادا خود گرفتار شوید
آیا نفرین ها تاثیر دارد یا نه و اگر دارد در کجا و چه مواردی؟
به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. حضرت امام باقر علیه السلام میفرماید:"کسی که چیزی را لعنت میکند اگر آن شی مستحق نباشد لعنت به خود گوینده بر میگردد. پس از لعن مۆمن بپرهیزید تا مبادا خود گرفتار شوید."(ر. ک:میزان الحکمة، محمدمحمدی ری شهری، ج 5، ص 616)
انبیا و اولیا الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش را نفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند.
نفرین در قرآن
نفرین نیز مانند دعا در آموزه ها و منابع دینی ما به رسمیت شناخته شده است. در قرآن کریم این موضوع در سوره مسد مطرح شده است. آن جا که خداوند ابو لهب (عموی پیامبر) را به دلیل اذیت و آزار پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) نفرین می کند: "تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَب"؛ [1] بریده باد هر دو دست ابو لهب (و مرگ بر او باد) .
"التبّ الهلاک، و تبّت الأولی دعاء علیه بالهلاک و الخسران"؛[2] تب به معنای مرگ و نابودی است، و تب اول در ابتدای آیه دعا بر ضد ابو لهب، به هلاکت و زیان است؛ یعنی در واقع همان نفرین است.
نفرین در روایات
در اخبار و احادیث وارده از معصومان (علیهم السلام) به نفرین مظلوم، توجه ویژه شده است که در این فرصت به چند نمونه اشاره می شود:
1. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: "اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ تَصْعَدُ إِلَی السَّمَاء"؛ [3] از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود.
2. آن حضرت در روایت دیگر فرمود: "اتقوا دعوة المظلوم فإنّه یَسأل الله حقّه و الله سبحانه أکَرم من أن یسئل حقّاً إلّا أجاب"؛ [4] بترسید از نفرین مظلوم، همانا او حقّ خود را از خدا می خواهد و خداوند سبحان گرامیتر از این است که حقی خواسته شود، مگر این که آن را اجابت کند.
3. همچنین امام باقر (علیه السلام) نیز فرمود: چون مرگ پدرم فرا رسید، مرا به سینه خود چسباند و فرمود: پسر جان به تو سفارش می کنم چیزی را که پدرم هنگام مرگش به من وصیت نمود، و گفت پدرش به او سفارش نمود، دوری کن از ظلم به کسی که یاوری غیر از خدا ندارد. [5]
4. قَالَ علی (علیه السلام): "یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَی الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَی الْمَظْلُومِ"؛ [6] امام علی (علیه السلام) می فرماید: روز گرفتن حق ستم دیده از ستمگر، به مراتب سخت تر از روز ستمگر بر ستم دیده است.
تحلیل و بررسی مسئله نفرین
با توجه به آیات و روایات مطرح شده، اصل نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، و هر دعایی از هر فردی قرین اجابت نیست، [7] نفرین نیز این گونه است؛ یعنی اگر شخصی به مجرد این که از طرف کسی مورد اذیت و آزار قرار گرفت، یا دلش شکسته شد و نفرین کرد، لاجرم باید نفرینش اجابت شود، قطعاً این گونه نیست!
قرآن کریم در این باره می فرماید: و اگر تعجیل کند خدا از برای مردم در مستجاب کردن دعاهای شر ایشان و نفرین کردنشان در حق یکدیگر، مثل تعجیل کردن در استجابت دعای خیر ایشان،- و چنانچه خداوند دعاهای خیر مردم را به زودی مستجاب میکند، اگر نفرینهای ایشان را هم که در حق یکدیگر میکنند به زودی مستجاب مینمود- حکم شده بود بر ایشان به مردن و هلاک شدن، پس وامیگذاریم آن کسانی را که امید ندارند به رسیدن ثواب ما در سرکشی خودشان سرگردان بمانند. [8]
البته، همان گونه که می دانیم، ظلم به دیگران از جمله حقوق الناس است که خداوند بخشش و یا احقاقش را به خود مردم سپرده است. اگر انسانی که مورد ظلم قرار گرفته از حق خود بگذرد، خداوند نیز می گذرد، اما اگر مظلوم از ظلمی که بر او رفته عفو نکند، بی گمان خداوند در پی احقاق آن است: "وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما یُۆَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصار"ُ؛ [9] گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان انجام میدهند، غافل است! (نه، بلکه کیفر) آنها را برای روزی تأخیر انداخته است که چشمها در آن (به خاطر ترس و وحشت) از حرکت باز میایستد.
بنابراین، گاهی ممکن است این احقاق حق در دنیا اتفاق افتد، و گاهی نیز بنابر مصالحی این کار در دنیا واقع نشود و به سرای آخرت موکول شود که اساساً یکی از دلایل برپایی قیامت همین احقاق حق مستضعفان و مظلومان از ظالمان و متجاوزان به حقوق مردم است.
آنچه را که در این مقال توجه به آن ضروری است؛ این است که ظلم و ستم از آن گونه افعالی است که دارای مراتب است؛ یعنی شدت و ضعف دارد. بالاترین ظلم در بخش حقوق مردم، ظلمی است که ظالمان و ستمگران در ارتباط با دین مردم و حقوقشان مرتکب می شوند، و در بخش فردی، شرک به خدای متعال از بالاترین ستم هاست که این گونه ظلم ها نه تنها قابل بخشش نیست که مستحق نفرین است، چنان که در ادعیه ما وارد شده است، مانند لعن و نفرین نسبت به بنی امیه، به جهت ظلم و کشتن مردم حتی اولیای الاهی به جهت دینداریشان. اما گاهی ظلم از فرد مسلمانی نسبت به مسلمان دیگر است، این نوع ظلم نه به جهت خصومت و دشمنی در دین است که از لحاظ شخصی و یا مالی و... است. این نوع ظلم و تجاوز به آن شدت نبوده و قابل مقایسه با نوع اول نیست. این داستان حتی در مورد قتل که از بزرگ ترین ظلم ها است و در قرآن برای آن وعده عذاب ابدی داده شده، [10] نیز می تواند جریان داشته باشد؛ یعنی آن قتل و کشتنی که به دلیل دینداری مقتول باشد، وعده عذاب ابدی دارد، نه از سر خصومت شخصی، چنان که از روایت برمی آید. [11]
خشم و کینه شبیه توپ پینگپنگ میباشد. هر چه قدر محکم تر زده شود محکم تر بر میگردد. هر چه قدر خشم و کینه شما عمیقتر باشد انعکاس آن بیشتر خواهد بود. شما آنگونه که فکر و احساس میکنید تجربه خواهید کرد. از کوزه همان برون تراود که در اوست
در پایان تذکر این نکته نیز ضروری به نظر می رسد که اگر نفرین و در خواست احقاق حق از حقوق مسلم مظلومان و ستم دیدگان است، اما در متون دینی ما سفارش ویژه ای نیز شده است که همیشه عفو و بخشش بهتر از نفرین و انتقام گرفتن است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از پروردگار متعال حکایت میکند: ... و از کسی که بر تو ستم کرده در گذر، و آن کسی را که تو را محروم کرده است بخشش کن، و کسی را که به تو بدی کرده است نیکی و خوبی کن. از همین نگاه است که خداوند متعال میفرماید: " وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ"؛ [12] آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است!
طبق آموزه های پیامبر (صل یالله و علیه وآله) و ائمه (علیهم السلام) انسان مۆمن باید تجلیگاه صفات الاهی باشد، و یکی از صفات خدای متعال بخشندگی و گذشت است، آن جا که او را صدا می زنیم "یا غفار"، "یا رحیم" و ... کسی که در مواقع مختلف از خداوند میخواهد که از گناهان و اشتباهات من در گذر، باید از خطاهای دیگران چشم پوشی کند تا خود مورد مغفرت و عفو الاهی قرار گیرد. گفتنی است که این توصیه (عفو) در ارتباط با برادران و خواهر مسلمانی است که در جامعه به دلیل جهل و نادانی و... گاهی به حقوق هم تجاوز می کنند و ظلمی را نسبت به برادر مسلمان خود روا می دارند. اما ظالمان، ستمگران و متجاوزان بزرگ در موقعیت های مختلف از این قاعده استثنا هستند.