5. روش کشف
راه اصلی دستیابی به عناصر دینی مراجعه به نصوص دینی (کتاب و سنت) و بهرهگیری از شیوه فقه سنتی است. از سوی دیگر عقل نیز میتواند برخی از عناصر را کشف کند که باید با مراجعه صحیح به آن در حوزه مورد پذیرش شرع، به استخراج چنین عناصری پرداخت. افزون بر این، روابط ثبوتی بین جهانبینی و فلسفه، فلسفه و مکتب، مکتب و نظام، فلسفه و نظام و... میتواند راههای غیر مستقیمی را برای دستیابی به عناصر دینی پیش پای ما بگذارد؛ به این معنا که از طریق یک عنصر مربوط به جهانبینی به کشف عنصری مثلاّ در حوزه فلسفه اقتصادی اسلام میرسیم. با این وصف دو راه مستقیم و غیر مستقیم برای کشف عناصر دینی وجود دارد و راه مستقیم خود به دو شیوه مراجعه به نصوص دینی با بهرهگیری از شیوه فقه سنتی و مراجعه به عقل قابل تحقق است.
اگر مذهب اقتصادی را شامل هر قاعده اساسی که برای حل مشکلات و مسائل اقتصادی بهکار میرود بدانیم، از یک سو بر پایه افکار و مفاهیم ریشهای، اخلاقی، فلسفی، علمی و... مبتنی شده (فلسفه اقتصادی) است و از سوی دیگر اساس و قاعدهای برای وضع قوانین و احکام اقتصادی و در نتیجه تاثیر بر رفتارها و سازوکارهای اقتصادی میشود.
روش کشف، حرکت از روبنای احکام به زیربناست؛ به گونهای که محقق با جمعآوری احکام و قوانین مدنی و تنظیم و تنسیق آنها میتواند مذهب اقتصادی را کشف کند. ملاحظات و تردیدهایی درباره روش شهید صدر وجود دارد که مهم ترین آنها عبارت است از این که به چه دلیلی این مجموعه هماهنگ که حاصل برداشتهای مختلف ـ حتی برداشتهای مختلف افراد متعدد ـ است، حجت میشود؟
برخی این روش را مانند مصالح مرسله، استحسان و قیاس، برخوردار از اجازه حاکم شرع در بهرهگیری از ظن غیر معتبر میدانند، برخی حجیت حکم ولایی حاکم را ـ که حکمی ابداعی و ایجادی است ـ منشاء حجیت آن میدانند که ضرورتی ندارد کاشف از واقع و نفس الامر باشد و برخی نیز به طور مبنایی در سطح نظامسازی قائل به معناداری و اعتبار حجیت نیستند.
به نظر میرسد یگانه راه تصحیح نظریه شهید صدر قائل شدن به انسداد باب علم و علمی در کشف نظامهای اجتماعی و اقتصادی است (همان، 167ـ 164)، یعنی2 شرط در روش کشف وجود دارد؛ اول: کشف قواعد اساسی امری ضروری در اقتصاد اسلامی باشد. دوم: از طریق علم یا علمی نیز کشف آن ناممکن باشد.
روشن است که با روش کشف، بخشی از مذهب یا مکتب اقتصادی به دست میآید؛ نه تمام آن. یکی از مهمترین خطرهای این روش تاثیر شخصیت مجتهد در اجتهاد است؛ یعنی اگر سلیقه و افکار شخصی مجتهد در اجتهاد و کشف احکام و مفاهیم دخالت کند، جنبه حقیقی کشف از بین میرود. نکته دیگر این که تنها یک فرد مجتهد میتواند در این فرایند شرکت کند و به استنباط بپردازد. در این صورت تسلط مجتهدان و فقیهان به اقتصاد و اقتصاد اسلامی ضروری می نماید تا بتوانند از روبنای احکام به زیربنای مرتبط با عرصه اقتصاد برسند.
اصطلاح اکتشاف که از سوی شهید صدر در مقابل تکوین قرار گرفت، از آن جهت انتخاب شد که اندیشمندان اجتماعی دیگر، مکتبهای اقتصادی را ایجاد میکنند؛ ولی مکتب اقتصاد اسلامی از منابع اصیل اسلامی کشف میشود (شهید صدر، اقتصادنا، 2، 388). در این روش احکام ثابت مکتب اقتصاد اسلامی بهعنوان خطوط کلی بایستگیها و نبایستگیهای اقتصادی که عدالت اقتصادی و رشد تولیدات جامعه را هم زمان مورد توجه قرار میدهد، کشف میشوند.
احکام ثابت در شریعت اسلام در چارچوب روش اجتهاد از منابع «کتاب و سنت» استخراج میشوند، مثلاً مالکیت خصوصی موقعیتهای پیدایش آن برای افراد، محدودیتهای پیدایش و استمرار آن محدوده مالکیت، انتقال اجباری و اختیاری مالکیت و شرایط آن به طریق اجتهاد از کتاب و سنت استخراج و استنباط میشود. روش اجتهاد در استنباط و اکتشاف خطوط کلی بایدها و نبایدهای اقتصادی جامعه نیز به نوع دیگری مورد استفاده قرار میگیرد و آنگاه مدلول التزامی مشترک، بهعنوان یک خط و جهت کلی از این سلسله احکام، استخراج میشود. برای مثال از مجموعه احکام مرتبط با پول به این مدلول التزامی مشترک میرسیم که مالیت ارزش افزوده هرماده و منبع اصلی تابع ملکیت همان ماده منبع است.
مفهوم نظریهپردازی برای کشف و تبیین مکتب اقتصاد اسلامی براساس احکام ثابت شریعت بدین گونه انجام میپذیرد که مجموعهای از این احکام که از جهت موضوع و محمول مدلول التزامی مشترک دارند، منبع و مبنا در نظر گرفته میشود، بعد این مدلول التزامی در قالب گزینهای که موضوع و محمول دارد، از این مجموعه احکام استخراج و استنباط میگردد (آقا نظری، حسن، نظریهپردازی اقتصاد اسلامی، 144 ـ 143).
6. روش نظاممند
روشی است که بر کل متشکل از اجزاء مینگرد و ارتباط اجزاء را با یکدیگر و تاثیر و تأثّر آنها را مورد توجه قرار میدهد، علاوه بر آن که این کل خود با کلهای دیگر تعامل دارد و خود جزیی از کل بزرگتر است. اصل این عقیده که اسلام یک کل نظاممند است و هنگام تحقیق درباره هر یک از اجزای آن باید آن جزء را در درون یک کل مورد مطالعه قرار داد، کاملاً صحیح است و مبانی روشنی دارد.
براساس این دیدگاه، جهانبینی اسلامی، اهداف و ارزشها را تولید میکند و براساس آنها قواعد اساسی که نشانگر روش اسلام در دستیابی به اهداف است، وضع میگردد. این قواعد نیز زیر بنای الگوهای رفتاری و الگوهای روابط قرار میگیرند که بهوسیله احکام حقوقی و اخلاقی تبیین شدهاند. این زنجیره ـ از جهان بینی تا احکام ثابت در حوزه اقتصادـ ارائه دهنده طرح نظری نظام اقتصادی اسلام با همه اجزاء و اهداف و مبانی است و به زمان و مکان خاصی وابسته نیست. آن چه برای هر عصر و وضع باقی میماند، تطبیق این طرح نظری در خارج، به تناسب شرایط، است (یوسفی، احمد علی، ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی، 102).
نکات ضروری
1. مجموعه گزارههای اقتصاد اسلامی وحدتی سازمان یافته دارند. شهید صدر میگوید: «الاقتصاد الاسلامی جزءاً من الاکل» و«اننا فی وعینا للاقتصاد الاسلامی لا یجوز ان ندرسه مجزءا بعضه عن بعض» (صدر، همان، 308). 2. علاوه بر ارتباط اجزای اقتصاد اسلامی، ارتباط موضوعات درون اقتصاد اسلامی با دیگر سیستمهای نظام اسلامی نیز انفکاک ناپذیر است. 3. یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ (نساء/150)؛ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَیَکْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ (بقره/ 91). در تبیین اقتصاد اسلام باید مبتنی بر رویکرد و نگاهی قانونمند و قاعدهمند حرکت کرد (دادگر، یدالله، نگرشی بر اقتصاد اسلامی، 81 ـ 87).
در این زمینه ضمن آن که تلاش اقتصاددانان برای مستقل ساختن نظریه اقتصادی و علمی جلوه دادن آن، قابل تقدیر است، پیمودن راه افراط و تاکید بر ظاهرسازی و علم نمایی در این ارتباط یا ادعای نظریه محض اقتصادی میتواند بدون نتیجه و مسئلهساز باشد. نظریهپردازان ارتدوکس نئوکلاسیک در مواردی بیراهه رفتند و فیزیکگرایی و ریاضیاتگرایی را، بهجای استفاده کارآمد و مناسب از این رشتهها، در اقتصاد جلوه دادند. گویی علم و روش علمی از نظر آنها یک پدیده جهان شمول، یک نواخت و کاملاً فرمولبندی شده است! اما حقیقت چنین نیست و ارتباط اقتصاد و غیراقتصاد اگر منطقی و طبیعی باشد، ضروری است و اگر غیرطبیعی باشد، مشکلساز میشود.
محدود کردن اقتصاددان به نظریهپردازی و دوری آنها از توصیههای سیاستگذار، اقتصاد را ناکارآمد میسازد؛ حتی در آموزههای اقتصاد کلاسیک نیز ردپای اخلاق و فلسفه بسیار جدّی است و تکیه بر عقلانیت ابزاری در نگرش ارتدوکس با واقعیت رفتاری بسیاری از جوامع ناسازگار است، با این حال کاربرد صحیح ریاضیات در اقتصاد، کارایی این علم را افزایش میدهد و استفاده ابزاری از آن برای علمی جلوه دادن اقتصاد به قول «مک لاپ» ما را به جنون علم نمایی نزدیک میکند.
نباید فراموش کرد که «محضگرایی نظریه اقتصاد» تنها به نگرش حادّ نئوکلاسیک برمیگردد، بنابراین نباید منجر به نوعی تردید و یا بدبینی نسبت به دیگر شاخههای اقتصاد متعارف شود. در عین حال نظریه حاد نئوکلاسیک نیز کارایی خود را دارد. مطالعات آیات قرآنی نیز بهخوبی پیوسته بودن و آمیخته بودن نظام اقتصادی اسلام با دیگر نظامهای اجتماعی و فردی اسلام را نشان میدهد. ارتباط اقتصاد با سیاست، اخلاق، فرهنگ، دین و خانواده در آیات قرآن کاملاً روشن است و به آسانی میتوان دهها و صدها شاهد مثال از آیات قرآن بر آن آورد. ناگفته نماند که در تحقیقات و مطالعات قرآنی پیوندهای نظامهای فردی و اجتماعی کمتر مورد اهتمام قرار گرفته است؛ اگرچه در میراث تفسیری اسلامی ـ اعم از تفاسیر مفسران شیعه و اهلسنت ـ بهصورت پراکنده میتوان دقت نظرهایی را مشاهده کرد.
شاید یکی از مهمترین راهکارهایی که این گونه پیوندها را نمایانتر میسازد، نگاه تفسیری «سوره محور» است، بدین معنی که تمام آیات یک سوره را با انسجام و پیوستگی هدفمندی تلقی کنیم و با یافتن محور یا محورهای موضوعی سوره، به دنبال ارتباط و یکپارچگی آیات یک سوره و در مرحله بعد یکپارچگی تمامی سورهها باشیم. از این منظر که متأسفانه در مطالعات و تحقیقات قرآنی کمتر مورد توجه بوده و هست، ابواب متعدد و متنوعی از حلقههای بههم پیوسته معرفتی از آموزههای اسلامی میتوان یافت وبه مجامع علمی عرضه نمود.
به اعتقاد نگارنده از مهمترین سیاستها و راهکارهایی که میتواند قرآن را از مهجوریت پنهان و آشکار خود جدا سازد، گسترش و تعمیق مطالعات سوره محور برای یافتن ارتباطها و پیوندها و پیوستگیهای آیات قرآن است. همان که امروزه با نگاهی سطحی و گاه مغرضانه، به عکس جلوه کرده و از گوشه و کنار با عنوان پراکندگی آیات قرآن همچون ضربهای سهمگین بر سر مسلمانان فرود میآید.
7. روش تأسیس
استنباط قواعد مکتبی و الگوهای رفتاری از طریق اصول جهانبینی و اهداف را روش تاسیس مینامند. به عبارت دیگر استنباط اصول و قواعد اساسی بر مبنای جهانبینی و فلسفه اقتصاد، همان روش تأسیس است که پس از این مرحله میتوان پایه حقوق اقتصادی در رفتارهای اقتصادی را نیز بر مبنای این اصول و قواعد بنا نمود. مثلاً از مالکیت خداوند و ربوبیت الهی و نیز مسئولیت پذیری انسان به قدرت تصرف محدود انسان برسیم، یا از برخی مبانی بپذیریم که رفاه عمومی هدف قطعی نظام اقتصادی اسلام است؛ البته در این زمینه باید به حجت شرعی رسید (یوسفی، احمد علی، روشهای کشف آموزههای اقتصاد اسلامی، مجله اقتصاد اسلامی، 169 ـ 179).
سخن پایانی
مطالعات روششناسانه اقتصاد قرآنی که مایه قوام و دوام اقتصاد اسلامی است، به رغم اهمیت و تاثیرگذاری زیاد آن، گامهای نخستین خود را برمیدارد. ندانستن قدر و منزلت این بحث ما را از مطالعات متوازن اقتصاد اسلامی محروم میکند و عرصههای ناگشودهای از تحقیقات اقتصاد اسلامی را فرا روی ما کم اهمیت جلوه میدهد. نگارش این مقاله تلاشی ناچیز در گردآوری پارهای از ملاحظات و دغدغههای صاحبنظران اقتصاد اسلامی و تفسیر قرآن بود و امیدوارم روزنه جدیدی را برای صاحبنظران و علاقمندان اقتصاد اسلامی بگشاید.
منابع
1. آقانظری، حسن، نظریهپردازی اقتصاد اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، انتشارات سمت، 1385، چاپ اول.
2. آخوند خراسانی، کفایه الاصول، شرح: سید محمد حسین شیرازی، دارالایمان، قم، 1406 هـ . ق.
3. انصاری، شیخ مرتضی، فرائد الاصول بالرسائل مؤسسه النشر الاسلامی، 1407 هـ. ق.
4. پروفسور خورشید احمد، ترجمه محمد جواد مهدوی، مطالعاتی در اقتصاد اسلامی، آستان قدس روضی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1374، چاپ اول.
5. دادگر، یدالله، درآمدی بر روششناسی علم اقتصاد، نشر نی، 1384، چاپ اول.
6. همو، نگرشی بر اقتصاد اسلامی، پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، 1378، چاپ اول.
7. شهید صدر، محمد باقر، اقتصادنا، المجمع العلمی للشهید الصدر، قم، 1408 هـ . ق.
8. غنینژاد، موسی، مقدمهای بر معرفتشناسی علم اقتصاد، مؤسسه عالی پژوهش در برنامهریزی و توسعه، تهران، 1376 ش.
9. قراملکی، احمد فرامرز، روششناسی مطالعات دینی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، 1380، چ اول.
10. کیا الحسینی، سید ضیاء الدین، بررسی اندیشههای اقتصادی شهید صدر، انتشارات دانشگاه مفید، 1386، چاپ اول.
11. مجموعه مقالات همایش بین المللی بررسی اندیشههای اقتصاد شهید صدر.
12. موسوی خمینی، روح الله، صحیفه نور، وزارت ارشاد اسلامی، 1371.
13. هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام.
14. یوسفی، احمد علی، ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.
15. همو، روشهای کشف آموزههای اقتصادی اسلام، مجله اقتصاد اسلامی، سال 6، تابستان 1385.
دکتر مهدی رستمنژاد / عضو هیئت علمی جامعه المصطفی (ص) العالمیه
سید مفید حسینی کوهساری / دانشجوی دکتری قرآن و علوم (گرایش اقتصاد)
منبع: مجله قرآن و علم ش 4