0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق - شماره دوم

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

مديريت علوي - نظارت و کنترل

نظارت و کنترل
از عناصر حياتى مديريت در همه سيستم ها، اصل نظارت و کنترل است. اهميت و ضرورت اين اصل مهم در سازمان هاى مختلف، غير قابل انکار است.
نظارت و کنترل، ضامن حرکت سازمان در مسير اهداف تعيين شده، و در نتيجه تضمين‌کننده بقاء و تکامل آن مى باشد؛ و اصولا هيچ سازمانى بدون داشتن نظامى مناسب و قدرتمند در بعد نظارت و کنترل نمى‌تواند بقا، دوام و پيشرفت خود را تضمين نمايد.
بنابراين، سازمان هاى مختلف، اقدام به طراحى ساختارهاى نظارتى گوناگون مى کنند تا از انحراف سازمان و زير مجموعه‌هاى آن، و در نتيجه دور افتادن از اهداف تعيين شده پيشگيرى نمايند، و در ضمن از درستى حرکت همه عوامل سازمان در جهت انجام دادن وظايف مربوط، به منظور دستيابى به اهداف مورد نظر اطمينان حاصل کنند.
حضرت على عليه السلام در زمينه نظارت و مراقبت بر اعمال و رفتار کارگزاران و کارکنان تحت مديريت خود بسيار دقيق و هشيارانه عمل مى کرد، و به اين امر اهتمام ويژه داشت. همچنين به کارگزاران ارشد و عالى رتبه خويش ‍ دستور اکيد مى داد که افراد تحت سرپرستى خود را به دقت زير نظر داشته و مراقب اعمال و رفتار آنان باشند. ايشان در نامه معروف خود به مالک اشتر، در مورد نظارت بر عملکرد کارگزاران مى فرمايد:
ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ وَ ابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَکَ فِي السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِيَّة؛2 با فرستادن مأموران مخفى که اهل راستى و وفادارى هستند، کارهاى آنان را زير نظر بگير، زيرا بازرسى مداوم و پنهانى تو سبب مى شود که آنان به امانتدارى و مدارا با مردم ترغيب شوند.
حضرت عليه السلام علاوه بر سفارش در مورد ضرورت نظارت بر عملکرد افراد به ويژه کارگزاران حکومتى، و نيز دستور اکيد به کارگزاران ارشد حکومتى در مورد نظارت بر عملکرد زير دستانشان، خود نيز از نظارت بر اعمال و رفتار کارگزاران خويش غفلت نمى کرد و همواره سعى مى نمود از طريق نظارت بر عملکرد آن ها، از نقاط قوت و ضعف عملکرد آنان مطلع شود، تا بتواند نقاط قوت را تقويت کند و نقاط ضعف را از بين ببرد.
با بررسى اجمالى سخنان و سفارش هاى حضرت على عليه السلام به کارگزاران ارشد خود، و همچنين سيره عملى آن حضرت در نظارت و کنترل، اين نتيجه به دست مى آيد که نظارت از ديدگاه ايشان به دو شکل:نظارت آشکار، و نظارت پنهان تقسيم مى شود.
ذکر اين نکته نيز ضرورى است که شدت و دقت نظارت و کنترل آن حضرت بر عملکرد کارگزاران خود تا به اندازه‌اي بود که شرکت يکى از کارگزاران ايشان در يک مهمانى اشرافى، از نظر آن حضرت مخفى نماند.

-------------------------------

2. نهج البلاغه، نامه 53

دوشنبه 23 دی 1392  5:12 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

گزارش جشن ميلاد امام هشتم ـ عليه‌السلام ـ در مؤسسه دارالهدى

گزارش جشن ميلاد امام هشتم ـ عليه‌السلام ـ در مؤسسه دارالهدى
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً کَثِيرَةً تَامَّةً زَاکِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِکَ
يزيد بن سليط گويد :« جماعتي در راه مکه بوديم که به امام صادق -عليه السلام- برخورديم .به آن حضرت عرض کردم :«پدر و مادرم فدايت! شما امامان پاکيد و کسي را چاره‌اي از مرگ نيست براي من چيزي بفرما که به بازماندگانم برسانم ».
به من فرمود :«بله؛ اينان فرزندان منند واين، سرور آنان است » و به فرزندش موسي -عليه السلام- اشاره کرد و سپس فرمود: «و در اوست نشان حکم و فهم و سخاوت و شناخت آنچه مردم در موارد اختلاف در امور ديني خود، بدان محتاجند. و در او است حسن خلق و حسن همسايگي و او دري از درهاي [ارتباط با] خداوند عزوجل است [امام -عليه السلام- پس از شمردن همه اين صفات والا، به خصوصيتي برتر از همه اينها اشاره کرده و مي‌فرمايد:] در او صفت ديگري است که از همه اينها برتر است».
يزيد بن سليط ادامه مي‌دهد:
پدرم عرض کرد: «پدرو مادرم فدايت! آن چيست؟» فرمود: «خداوند متعال از او متولد مي‌کند پناه اين امت را و فريادرس آن و علم آن و نور آن، وفهم آن وحکم آن؛ بهترين مولود و بهترين پديده. خداوند، به واسطه او خون‌ها را حفظ مي‌کند وروابط را اصلاح مي‌نمايد و پراکندگي‌ها را جمع مي‌کند...گفتارش پايدار و سکوتش دانش است. براي مردمان آنچه را اختلاف دارند، واضح مي‌سازد»...
اين بود گوشه‌اي از فضائل ثامن‌الائمه وضامن‌الاُمه، حضرت علي‌بن موسي‌الرضا - عليه السلام- واين بود پرتوي از انوار آن شمس‌الشموس ولايت.
شيعيان آن حضرت دراين سرزمين، در اجراي مراسم ويژه آن بزرگوار، اهتمام خاصي داشته‌اند. ايام ولادت امام رؤوف، حضرت امام رضا - عليه السلام- براي مردم که ريزه‌خوار سفره او و زير سايه عنايت اوييم، روزهاي شادي و سرور است.
دست اندرکاران مؤسسه فرهنگي دارالهدي اين توفيق را يافتند که در روز ولادت امام هشتم - عليه السلام- مجلس جشني برپا کنند و در ضمن، براي دعوت‌شدگان ، به ارائه گزارش درباره عملکرد چند ساله اين مؤسسه بپردازند. اين مراسم در عين سادگي آکنده از عطر معنويت و ولايت بود. ضمن اين نوشتار، گزارشي از اين مراسم را تقديم مي‌کنيم:
مراسم، ساعت يازده صبح روز پنجشنبه اول آبان ماه، مصادف با ميلاد امام هشتم - عليه السلام- در مؤسسه فرهنگي دارالهدي در شهر مقدس قم وبا حضور عالماني همچون حضرت آيت الله ناصري اصفهاني برگزارشد. آغازگر مراسم، تلاوت آياتي از سوره دهر (انسان)بود.
يکي از راه‌هاي ابراز ارادت به ساحت مقددس خاندان عترت عليهم‌اسلام سرودن شعر درباره آن بزرگواران است؛ لذا شاعران اهل‌بيت عليهم‌السلام پيوسته مورد عنايت آن حضرات و توجه شيعيان بوده‌اند.
يکي از شاعران زبردست معاصر که اشعار دلنشيني در مدح خاندان عصمت -عليهم‌السلام- سروده، آقاي محمد علي مجاهدي متخلص به «پروانه» است. از اين شاعر اهل‌بيت -عليهم‌السلام- دعوت شده بود تا با قرائت اشعار خود در جمع مهمانان جشن، نشاط مضاعفي به دل‌ها ببخشد. برخي از سروده‌هاي او چنين است:
خـورشيد يافت تا شــرف‌خاک بوســي‌اش گــردن نهــاد چرخ به انجم جلوسـي‌اش
با آن کـه هست دولت شمس‌الشموسي‌اش از يادمـــان نرفــته انيس‌النفـــوسي‌اش
آن جــا فرشـــتگان خــدا بال مــي‌زننـد مـهــر تو را به نامــه اعمـــال مــي‌زنند
اي آن کــه از تـو نيســـت ســرفــرازتـر خــوش خــوترو کــريم‌ترو چـاره‌سازتر
نشــــنيده‌ايـم از تـو در خــــانه بـاز تـر پيــدا نمــي‌شــود زتو مـهمــان نـوازتر
پيچـــيده در فضـاي حـرم عــطر تربتـت گسترده است در همه جا خوان رحمتت
خواهي بخوان زپيشم و خواهي جواب کن يا لـطف کـن به حـال دلـم يا عتاب کن
يا بيش از اين خـراب غمت را خـراب کن امـا مــرا ز زمــره يـاران حســاب کـن
مپســند بـار خـواهـش مـا را بـه ذمـه‌ات ســوگـند مـي‌دهـم به جــواد الائمه‌ات
اکنون زمان ارائه گزارش عملکرد مؤسسه فرهنگي دارالهدي است. حجت الإسلام سيد محمد باقر مهاجر که از فضلاي حوزة علميه قم و مدير اين مؤسسه است، ضمن دقايقي خلاصه‌اي از فعاليت‌هاي گوناگون مؤسسه دارالهدي ‌را تشريح مي‌کند. چکيدة اين گزارش، چنين است:

بسم الله الرحمن الرحيم
مؤسسه فرهنگي دارالهدي که با حضور عده‌اي از فضلاي حوزه به پژوهش در امور ديني مشغول بود، از سال 1382ه.ش رسما وارد عرصه فعاليت فرهنگي شد .در اين مؤسسه معاونت‌هايي وجود دارد که با هميارى، کارهاي ارزشمندي به انجام رسانده‌اند؛ در معاونت طرح و برنامه، علاوه بر برنامه‌ريزي کوتاه مدت خوشبختانه موفق شديم در راستاي برنامه ميان مدت و دراز مدت گام‌هاي مثبتي برداريم.
در معاونت آموزش و پژوهش بيش از بيست پژوهش مفيد و ارزشمند انجام شده و بيشتر اين پژوهش‌ها توسط انتشارات خود مؤسسه به چاپ رسيده است. درحيطه آموزش هم فعاليت‌هاي مفيدي انجام شده که به آن، اشاره خواهيم کرد.
در معاونت اطلاع رسانى نيز به لطف خدا دو کار مهم و جدي صورت پذيرفته است که يکي انتشار مجلة «خُلُق» است و ديگرى، پايگاه اطلاع رسانى.
در معاونت انتشارات هم خوشبختانه تا به حال شانزده اثر به چاپ رسيده است. اکنون به دو ويژگي مهم اشاره مي‌کنم که اين مؤسسه را تا حدودي از ساير موسسات متمايز مي‌کند:
ويژگي اول اين است که مؤسسه فرهنگي دارالهدي تحت اشراف حضرت آيت اللهناصري که در اين مجلس در خدمتشان هستيم و با نظارت همه جانبه فرزند گرانقدرشان جناب حجه‌الاسلام و المسلمين حاج شيخ جعفر ناصري فعاليت مي‌کند. وجود اين دو بزرگوار توقعي ايجاد کرده و آن، اين است که اگر قرار است در اين مؤسسه کار فرهنگي انجام شود، اين کار بايد با تکيه بر مباحث اخلاقي و نيز مهدويت باشد اين انتظار در اقشاري از جامعه فرهنگي ما و فرهيختگان حوزه ، اساتيد ، روحانيون و طلاب، بوده و هست. لذا اجازه دهيد برگرديم و مطالب طرح شده را با اين ديد بررسي کنيم:
محور اساسي در معاونت پژوهش، طرح جامع اخلاق است که دوستان به تدوين آن مشغولند و به ياري خدا در آينده نه چندان دور به نتيجه خواهد رسيد. در پژوهش‌هاي جاري نيز همين دو محور (اخـلاق‌و‌مهـدويت) در نظر است.
در معاونت آموزش هم علاوه بر برنامه‌هاي آموزشي گوناگون در سال‌هاي گذشته خوشبختانه در سال جاري موفق شديم دوره آموزشي مربيان و محققان اخلاق را راه‌اندازي کنيم. در اين دوره آموزشى، تعدادي از فضلاو روحانيون محترم حوزه مشغول تحصيل هستند. ان‌شاء‌الله جزئيات بيشتر را در کتابچه فعاليت‌هاي مؤسسه که چاپ شده و خدمت عزيزان تقديم مي‌شود، ملاحظه خواهيد کرد. اين برنامه، يک چشم انداز بسيار خوب و عالي دارد و دوره‌اي است که با دو گرايش پژوهش و آموزش انجام مي‌شود. ان‌شاء‌الله اين دوره در آيتده بتواند هم اساتيد اخلاق را به حوزه ارائه کند و هم پژوهشگراني که در زمينه مباحث اخلاقي قلم بزنند.
در معاونت اطلاع رسانى، دو ماهنامه‌اي به نام «خُلُق» داريم در اين مجله هم مقاله‌ها، مصاحبه‌ها و مطالب، همه در راستاي بحث اخلاق و بحث مهدويت است فعاليت‌ پايگاه اطلاع رسانى (سايت) مؤسسه هم دقيقا در همين راستا است؛ يعني در راستاي مباحث اخلاقى، مشاوره‌هاي اخلاقي و مباحث مهدويت.
در انتشارات، بازهمين ويژگي جاري بوده است تاليفاتي که به چاپ رسيده در زمينه اخلاق و مهدويت است سه سررسيدي که در سه سال اخير تهيه و منتشر کرديم، هر سه اخلاقي است که به حمد خدا استقبال خوبي هم از اين سررسيد شده است؛ پس ويژگي اول، جريان داشتن نگرش اخلاق و نيز مهدويت در مباحث آموزشي و پژوهش‌هاي مؤسسه است. ويژگي دوم اين مؤسسه نقش فعال آن در راه‌اندازي و برنامه‌ريزي مدرسه حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در اصفهان است. اين مدرسه تحت اشراف حضرت آيت اللهبهجت-دامت برکاته- و با توليت حضرت آيت اللهناصرى-حفظه الله- چند سالي است که آغاز به کار کرده است و طلاب مستعدي در اين حوزه مشغول تحصيل هستند. خوشبختانه تعداد زيادي از طلاب ممتاز حوزة علميه اصفهان از همين مدرسه هستند. برنامه‌هايي که مؤسسه دارالهدي براي اين مدرسه دارد، برنامه‌هايي مفيد و مهم است؛ ازجمله برگزاري دوره تربيت مربي و محقق اخلاق براي طلاب آن مدرسه در آينده. اميدواريم ارتباط تنگاتنگ اين دو مرکز و برنامه هاي پيش‌بيني شده منشأ آثار و برکات فراواني براي آينده حوزه باشد.
نکته آخر اينکه ادعا نداريم آنچه تا به حال در اين مؤسسه انجام شده، کامل و بي‌نقص است. خواه‌ناخواه‌ چه در آموزش چه در پژوهش، چه در ساير امور قطعا نواقصي مشاهده مي‌شود که براي رفع آن‌ها نيازمند همکاري و همدلي و همياري شما بزرگواران هستيم.
والسلام عليکم و رحمه الله
پس از اين گزارش، مداحي يکي از مداحان اهل‌بيت -عليهم‌السلام- دل‌ها را به حرم باصفاي انيس‌النفوس پرواز داد و جلسه را شعبه‌اي از آن حرم نوراني قرار داد به ويژه اين که روز ولادت امام هشتم - عليه السلام- آخرين روز دهه کرامت (ده روز بين ميلاد حضرت معصومه -عليهاالسلام- و برادر بزرگوارش حضرت امام رضا - عليه السلام- ) است و اين مادح خاندان عترت برنامه خود را با اشعاري درباره کريمة اهل بيت -عليها السلام- پايان داد.
دقايقي به اذان ظهر باقي است وبسياري از حضار مشتاقند از سخنان عالم بزرگوار و روشن‌ضمير، حضرت آيت الله ناصرى-حفظه الله- بهره‌مند شوند. او که عمر پربرکتش را در راه عشق خدا و اولياي معصومش- عليهم‌السلام- سپري کرده و مجلس و محضرش، مجلس ذکر و ياد امام زمان - عليه السلام- است علي رغم کسالت جسمي دعوت علاقه‌مندان را مي‌پذيرد و درفضايي آکنده از معنويت و همراه اشک و شور، چنين مي‌فرمايد:
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم صل علي محمد و آل محمد وعجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن والانس من الاولين والآخرين.
اللهم کن لوليک الحجه بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعه وفي کل الساعه وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا حتي تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فيها طويلا.
در جوار حضرت معصومه سلام‌الله عليها، کريمه اهل بيت هستيم مطلبي دربارة اين بانوي بزرگوار به خاطرم هست مرحوم پدرم [حجت الاسلام حاج شيخ محمد باقر ناصري دولت آبادى] نقل کردند:
در زمان رژيم سابق [رضا پهلوى] عمامه‌ها را برمي‌داشتند مگر کساني که از آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالکريم حائري(ره) اجازه داشتند من هم رفتم قم براي امتحان که اجازه عمامه بگيرم. دو سه روز، آنجا ماندم يک دفعه ديدم قم خيلي شلوغ شد و از دهات اطراف، آمده بودند آنجا، پرسيدم: «چه شده؟» گفتند: «مقداري خشکسالي شده و قنات‌هاي اطراف و دشت‌هاخشک شده است و حيوانات، در معرض تلفند و خود مردم هم در زحمتند. اين مردم آمده‌اند به حضرت معصومه -سلام الله عليها- متوسل شوند که اين بزرگوار درِ خانه خدا شفيع بشوند و باران ببارد». تقريبا دو سه روز همين طور بود. يک روز صبح از منزل آمدم بيرون که براي امتحان بروم. ديدم در خيابان‌ها و در حرم، هيچ کس نيست سوال کردم، گفتند: «ديشب چند نفر از افرادي که مورد نظر اطرافيان و محل اعتماد بودند ، مرحوم ميرزاي قمي اعلي‌الله مقامه‌الشريف را در خواب ديدند ايشان (مرحوم ميرزاي قمي) به اين اشخاص فرمودند: «به چه مناسبت اينجا ازدحام کرديد و مزاحم زوّار شديد؟» گفتند: «ما آمديم براي اينکه به بي‌بي متوسل شويم تا اين بزرگوار، در خانه خدا شفيع بشوند». ايشان (ميرزاي‌قمي) فرمودند: «براي اين کار‌هاي جزئي بياييد نزد ما اين کار‌هاي جزئي را ما اصلاح مي‌کنيم و در خانه خدا واسطه ‌مي‌شويم اگر شفاعت اهل دنيا را مي‌خواهيد برويد خدمت حضرت معصومه سلام‌الله عليها».
خوشا به سعادت شما که در اين مرکز (شهر مقدس قم ) مشغول و از عنايات و فيوضات و کرامات اين بزرگوار بهره‌مند هستيد.
امروز هم که روز تولد برادرشان حضرت علي‌بن‌موسي‌الرضا - عليه السلام- است اميدواريم خداوند تفضل و عنايت کند و عيدي تمام دوستان اهل بيت را فرج امام زمان قرار دهد و از فيوضات حضرت بيش از پيش بهره‌مند باشيد.
بنده خطاب به حضرت علي‌بن‌موسي‌الرضا عرض مي‌کنم:
يا بن رسول‌الله!
چون سـگي در آستانت پير شــد
از کــرم بر گــردنش زنجـير شـد
چـون نمودي طـوق اندر گردنش
از مــروت نيسـت بيرون کــردنش
چون سگي بر آستانت سرگذاشت
دارد از فضـل عميمـت چشمداشت
اي شـهنشــاه خـراسان اي رضـا
کـن بر اين مســکين بيچــاره نگاه
خدايا! قَسَمَت مي‌دهيم به حق انوار قدسيه و اول ما خلق‌الله، چهارده نور مقدس وبه خاتم الانبيا، که فرج امام زمان را هر چه زودتر مقدر بفرما.
خدايا! قسمت مي‌دهيم به حق اشک‌هاي چشم امام زمان، اسامي همه ما را در طومار اصحاب و انصارشان، ثبت و ضبط بفرما.
شهادت در رکاب حضرت بقيه‌الله را در قسمت همه ما بفرما.
دل امام زمان را از همه ما راضي و خشنود بگردان.
خير و رحمت و برکتت را در اين روز شريف بر همه دوستان اميرالمومنين مخصوصا کساني که در مصائب اين‌ها اشک ريختند و در محافل و جشن‌هايشان زحمت کشيدند، عنايت بفرما.
ذوي‌الحقوق ما، پدران، مادران ، اساتيد و بزرگان که به گردن ما حق دارند، زنده و مرده، همه آنها را از عنايات خاصه خودت بهره‌مند بفرما.
عاقبت همه ما را ختم به خير بگردان.
يکي از بزرگان نقل مي‌کرد: «فرج حضرت خيلي نزديک است و حضرت گله‌مند بودند از دوستانشان که :« اينها به فکر ما نيستند دعا کنيد براي تعجيل فرج من. خداوند مقدر فرموده است که فرج من نزديک باشد؛ دعا کنيد بداء حاصل نشود».
خدايا! قسمت مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد خدمتگزاران به اسلام و قرآن و ولايت در هر جا و هر لباسي که هستند مورد عنايت خاص خودت قرار بده و همه را از گزند روزگار محفوظ بدار».
وصلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين .
پايان جلسه «ختامه مسک» شد و ميهمانان با اقامه نماز جماعت به امامت حضرت آيت‌الله ناصري -حفظه الله - پذيرايي معنوي شدند.

دوشنبه 23 دی 1392  5:12 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

مديريت علوى - اشاره:

مديريت علوى
اشاره:

در شمارة قبل، برخي از وظايفي که يک مدير لازم است رعايت را بيان کرديم و اينک توجه شما را به ادامه مطلب که برگرفته از سخنان حضرت على- عليه السلام- مي‌باشد جلب مي‌کنم:

دوشنبه 23 دی 1392  5:13 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

مديريت علوي - سازماندهى

سازماندهى
يکى از اساسى ترين وظايف مديران در سازمان ها سازماندهى است.
به کمک سازماندهى است که اهداف کلى و ماموريت اصلى سازمان در قالب هدف هاى جزئى تر، و وظايف و فعاليت هاى ريزتر و مشخص تر، تعريف مى گردد، و دستيابى به اهداف سازمان امکان پذير مى شود. در سازماندهى، وظايف، اختيارات و مسئوليت‌هاى واحدها و افراد مختلف مشخص شده و نحوه هماهنگى و ارتباط بين آن ها معين و مشخص مى گردد.
سازماندهى بايد به گونه اى باشد که معلوم کند وظايف هر فرد در سازمان چيست، و چه کسى مسئول نتايج مورد انتظار است. در اين صورت موانع ناشى از ابهام و عدم اطمينان در مورد وظايف و مسئوليت ها بر طرف مى گردد، و از لوث شدن مسئوليت‌ها جلوگيرى خواهد شد.
اساسا هيچ جامعه اى بدون سازماندهى و هماهنگى قادر به انجام دادن امور نيست.
اميرمؤمنان- عليه السلام- در سازماندهى کلان مجموعه مديريتى خويش، همواره به اين اصل مهم توجه داشته و با تقسيم کار و ايجاد هماهنگى، به سازماندهى امور اهتمام ويژه داشتند. آن حضرت در توصيه به فرزند بزرگوار خود حضرت حسن- عليه السلام- مى فرمايد:
وَ اجْعَلْ لِکُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِکَ عَمَلًا تَأْخُذُهُ بِهِ فَإِنَّهُ أَحْرَى أَلَّا يَتَوَاکَلُوا فِي خِدْمَتِک؛1 براى هر يک از کارکنان خود، کارى را تعيين کن، تا او را نسبت به همان مورد مواخذه کنى. اين کار باعث مى شود که آنان کارها را به يکديگر واگذار نکنند

------------------------------

1. نهج البلاغه، نامه 31.

دوشنبه 23 دی 1392  5:15 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

مديريت علوي - خود کنترلى

خود کنترلى
يکى از عناصر حياتى مديريت سالم و کار آمد، وجود نظامى کامل و دقيق براى نظارت و کنترل است. نظارت بر اجراى هر چه بهتر برنامه ها و وظايف کارکنان، ضرورتى است که بخش عمده‌اى از وقت مديران را به خود اختصاص داده است. از سوى ديگر کنترل عملکرد کارکنان از سوى مديران، اصولا باعث بروز مقاومت از سوى کارکنان شده و ديوارى از بى اعتمادى را ميان مديران و کارکنان ايجاد مى کند. هر گاه بتوان در کارکنان مراقبتى از درون خودشان ايجاد نمود، مىتوان اميدوار بود که اين پيامد به وجود نيايد و در عين حال عملکردها نيز مورد نظارت قرار بگيرند. اين جاست که مسأله خود کنترلى شکل مى‌گيرد.
حضرت على عليه السلام مى فرمايد:
اجْعَلْ مِنْ نَفْسِکَ عَلَى نَفْسِکَ رَقِيبا؛3
قرار بده از نفس خود بر نفس خود نگاهبانى.
خود کنترلى به معناى نظارت و مواظبت فرد بر اعمال و رفتار خويش، و در نتيجه انجام دادن وظايف به نحو مطلوب و پرهيز از انحراف و تخلف شغلى و ادارى مي‌‌باشد.
اين روش در مقايسه با روش نظارت بيرونى (نظارت سازمان بر عملکرد کارکنان ) کم هزينه تر است، و کارکردى بهتر و کارآمدتر دارد. نظارت بيرونى در صورتى اثر بخش خواهد بود که همراه با خود کنترلى کارکنان باشد؛ زيرا در نظارت بيرونى، چه بسا مواردى از عملکرد و رفتار فرد از ديد ناظران مخفى بماند و هيچ گاه مورد ارزيابى قرار نگيرد؛ در نتيجه نظارت اعمال شده، ناقص خواهد بود.
از سوى ديگر، معمولا در نظارت‌هاى بيرونى اين دغدغه وجود دارد که آيا نظارت به عمل آمده از اعتبار و صحت کافى برخوردار است يا آن که شائبه‌ها و غرض ورزى‌ها و دوستى‌ها و دشمنى‌ها در آن نقش داشته است. از اين رو، همواره بايد بر ناظران نيز نظارت کنندگان ديگرى گماشت تا مراقب نظارت آنان باشند و به اين ترتيب ناظران مرحله بالاتر نيز محتاج ناظران ديگرى هستند؛ اما در صورتى که ناظران خود داراى عامل بازدارنده درونى و باصطلاح خود کنترلى باشند، اين دغدغه و نگرانى به ميزان قابل توجهى کاهش مى‌يابد، و گزارش‌هاى آنان از ضريب اطمينان بالاتر و صحت بيش‌ترى برخوردار خواهد شد.

-------------------------

3. غررالحکم و دررالکلم، ح2429. (ترجمه از: شرح آقا جمال الدين خوانسارى بر غرر الحکم، ج 2، ص219).

دوشنبه 23 دی 1392  5:19 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

مديريت علوي - ارزشيابى

ارزشيابى
ارزشيابى شايستگى کارکنان و سنجش عملکرد آنان، يکى از وظايف مديران به ويژه مديران منابع انسانى است. به طور کلى در هر سازمان عده‌اى تعهد بالايى نسبت به سازمان داشته و براى دستيابى به اهداف مؤ سسه از هيچ کوششى فروگذار نمى‌کنند. در مقابل اين‌ها، تعدادى نيز تعهد چندانى در اين زمينه ندارند و تلاش قابل قبولى براى دستيابى به اهداف سازمان از خود نشان نمى‌دهند.
از وظايف مهم يک نظام ادارى مؤثر و کارآمد، تفکيک بين اين دو گروه از کارکنان سازمان است؛ زيرا يکى از عوامل اساسى که انگيزه‌هاى ارزشمندانه را در افراد تحکيم کرده و رشد مى‌دهد، ارزش گذارى کار آنان و رفتار مناسب و معقول با آن‌ها نسبت به عملکرد آنان مى‌باشد.
حضرت على- عليه السلام- در عهدنامه خود به مالک اشتر، وى را به ارزشيابى کارکنان و فرق گذاشتن ميان آنان بر مبناى عملکردشان ترغيب مى‌کند، و عواقب ناخوشايند تفکيک قائل نشدن ميان کارکنان خوب و بد را متذکر شده و مى‌فرمايد:
وَ لَا يَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِي ءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ فَإِنَّ فِي ذَلِکَ تَزْهِيداً لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِي الْإِحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لِأَهْلِ الْإِسَاءَةِ عَلَى الْإِسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ کُلًّا مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَه ؛4
هرگز نبايد افراد نيکوکار در نيکى‌هايشان بى‌رغبت شوند، و بدکاران درعمل بدشان تشويق گردند؛ و هر کدام از اين‌ها را مطابق کارش پاداش بده.
اگر در سازمان، نظام درست و کارآمدى براى ارزشيابى افراد وجود نداشته باشد و يا عملکردها و فعاليت‌ها به صورت صحيح و دقيق ارزشيابى نشوند، کارکنان سازمان انگيزه‌اى براى تلاش و کوشش براي دستيابى به اهداف سازمان نخواهند داشت؛ در نتيجه سازمان از دستيابى به اهداف و انجام دادن مأموريت‌هاى خود باز خواهد ماند. البته وجود هر نوع نظام ارزشيابى نمى‌تواند براى سازمان مناسب باشد؛ بلکه مطلوب و مناسب نبودن سيستم ارزشيابى نيز مشکلاتى براى سازمان به وجود خواهد آورد؛ به طورى که اگر مشکلات آن، بيش‌تر از فقدان ارزشيابى نباشد، کمتر از آن نخواهد بود؛ بنابراين، نظام ارزشيابى براى اثر‌بخش بودن، بايد داراى ويژگى‌هايى باشد. در نگاه حضرت على،- عليه السلام- برخى از ويژگى‌هاى نظام مطلوب براى ارزشيابى کارکنان را مى‌توان اين موارد دانست: ارزشيابى دقيق و عادلانه باشد؛ تلاش و کوشش هر فرد، به همان مقدار که هستمحاسبه شود، نه کم‌تر و نه بيش‌تر؛ سعى و اهتمام افراد به يکديگر نسبت داده نشود؛ ارزشيابى، فراگير و شامل همه اعضاى سازمان باشد؛ در ارزشيابى، هم نقاط قوت آنان مورد نظر باشد و هم نقاط ضعف؛ و سرانجام اين‌که شخصيت افراد بر ارزشيابى آنان تأثير نگذارد، بلکه عملکرد واقعى هر شخص ملاک اصلى ارزشيابى باشد.
وَ لَا يَدْعُوَنَّکَ شَرَفُ امْرِئٍ إِلَى أَنْ تُعْظِمَ مِنْ بَلَائِهِ مَا کَانَ صَغِيراً وَ لَا ضَعَةُ امْرِئٍ إِلَى أَنْ تَسْتَصْغِرَ مِنْ بَلَائِهِ مَا کَانَ عَظِيما؛5
همانا شرافت و آبروى کسى باعث نشود کار کوچک و کم‌ارزش او را بزرگ و پرارزش بشمارى و حقارت و کوچکى کسى موجب نگردد خدمت پرارج او را کوچک به حساب آورى.

-----------------

4. نهج البلاغه، نامه 53.

5. همان.

دوشنبه 23 دی 1392  5:20 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

مديريت علوي - گزينش و انتخاب

گزينش و انتخاب
از وظايف اصلى و مهم مدير، گزينش و انتخاب منابع انسانى کار‌آمد براى سازمان است. انتخاب درست و مناسب افراد براى مشاغل مختلف در سازمان ضرورتى انکارناپذير است؛ چرا که نيروهاى انسانى بازوان فکرى و اجرايى سازمان، و رکن مهم دستيابى به اهداف هستند، و موفقيت در انجام دادن وظايف و مأموريت‌هاى مورد نظر با استفاده از خدمات افراد شايسته و توانمند امکان‌پذير است، بنابراين، در صورتى که گزينش و انتخاب کارکنان به صورت مناسب انجام نشود و افراد بدون شايستگى و توانمندى برگزيده شوند؛ نه تنها سازمان را در دستيابى به اهداف و انجام دادن وظايف سازمانى يارى نمى‌دهند؛ بلکه خود مانعى بزرگ بر سر راه موفقيت سازمان خواهد بود. و باعث به هدر رفتن فرصت‌ها و هزينه‌هاى ارزشمند سازمان مى‌شوند.
اهميت گزينش و نقش ويژه نيروهاى انسانى در سازمان، تا آن جاست که حضرت على- عليه السلام- شايسته‌سالارى را رکن اساسى و محور اصلى گزينش مطرح کرده، و معيار انتخاب افراد را تخصص و تعهد آنان مى‌داند، و از گزينش افراد بر اساس وابستگى‌ها نهي شده است. کارگزار بودن در حکومت اسلامى، امانتى است که بايد به اهلش سپرده شود، به کسانى که شايستگى و توانمندى آن کار را داشته باشند. آن حضرت به مالک اشتر مى‌فرمايد:
فَوَلِّ عَلَى أُمُورِکَ خَيْرَهُم ؛6 پس کارها را به بهترين آنان واگذار کن.
بهترين، و شايسته‌ترين فرد براي احراز مشاغل مختلف از نگاه حضرت على، - عليه السلام- کسى است که از يک سو تخصص لازم در آن شغل را داشته باشد، و از سويى ديگر، از ويژگى‌هاى مثبتى مثل ديندارى، پاکى و صلاحيت خانوادگى، حيا و امانتدارى بهره مند باشد. آن حضرت در اين‌باره مى‌فرمايد:
وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَيَاءِ مِنْ أَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ الْقَدَمِ فِي الْإِسْلَام؛7 از ميان آن ها افرادى را که اهل تجربه، و حيا و پاکدامنى، و از خانواده‌هاى شايسته بوده، و در اسلام پيشگام ترند، انتخاب کن.
بر اساس توصيه‌هاى مؤکد حضرت على- عليه السلام- مديران و مسئوولان نظام اسلامى حق ندارند مشاغل دولتى را بر اساس وابستگى‌هاى خانوادگى يا سياسى تقسيم کنند. آن‌ها مجاز نيستند امور اجرايى مردم را به کسانى واگذارند که اصالت خانوادگى ندارند، و از فضايل و کرامت‌هاى ‌‌اخلاقى به دور هستند. همچنين حق ندارند از کسانى که از توانايى، تخصص، تقوا و تعهد لازم برخوردار نيستند، در کارها و مشاغل مختلف سازمان‌ها و نهادهاى نظام اسلامى بهره گيرند؛ زيرا مديريت و مسئوليت امانت بسيار مهمى است که بايد به افراد شايسته و متخصص سپرده شود. کسانى که بدون داشتن شايستگى‌هاى لازم، خود را در مقام اداره امور قرار مى‌دهند، و يا آن‌ها که افراد فاقد شايستگى و اهليت را براى اداره کارها انتخاب مى‌کنند، خيانت بزرگى مرتکب شده و اسباب نابودى خود و سازمان را فراهم مى‌آورند.8

------------------------------

 6. نهج البلاغه، نامه 53.

7. همان.
8. اقتباسي از کتاب مديريت علوى، نوشته آقايان ابوطالب خدمتى، علي آقاپيروزي و عباس شفيعى.

دوشنبه 23 دی 1392  5:22 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

1. گاهى احساس مى کنم از تمام مسائل عقيدتى و اخلاقى آگاهم، اما در عمل به آن‌ها عاجز هستم. علت چيست؟

پرسش و پاسخ
1. گاهى احساس مى کنم از تمام مسائل عقيدتى و اخلاقى آگاهم، اما در عمل به آن‌ها عاجز هستم. علت چيست؟

اطلاع و آگاهى از احکام دين و اخلاقى، اولين قدم در انجام و عمل بدان ها است؛ يعنى اگر علمى در کار نباشد، عمل نيز ممکن نخواهد بود. اگر چنانکه عملى نيز بدون اطلاع و آگاهى انجام شود، ارزش نخواهد داشت؛ پس در اولين قدم، علم و آگاهى از احکام شريعت و مسائل اخلاقى لازم و ضرورى است؛ ولى صرف داشتن علم و آگاهى در رستگارى و فلاح کافى نيست؛ به عبارتى اين شرط، شرط لازم است و نه شرط کافى و شرط کافى همان ملتزم بودن بدان و به مرحله عمل و تحقق خارجى رساندن آن است. حال علت چيست که با اين‌که مى دانيم فلان چيز حرام است، بدان دست مى يازيم و يا فلان امر واجب است از انجام آن سر باز مى زنيم. اين‌جا دو حالت مى توان تصور کرد:
اگر پس از علم و آگاهى از حرام يا واجب بودن امرى به آن عمل نکرد و پس از آن، دچار پشيمانى و ندامت نشد، اين، علامت بى‌اعتقادى و عدم التزام به دين است؛ ولى اگر حالت ندامت دست داده و با خود عهد و پيمان بست که آن عمل حرام را مرتکب نشده يا امر واجب را به جا آورد، اين شخص مشکل ضعف ايمان دارد که بايد به تقويت آن پرداخته و اين نقيصه را جبران کند.
لازم به توضيح است احکام اسلام سه دسته‌اند:
الف) اعتقادى است مانند توحيد، نبوت، حضرت و معاد که عمل انجام دادنى در آن نيست و صرف اعتقاد و يقين است،
ب) احکام شرعى است همانند واجبات، محرمات، مکروهات و مستحبات اينجا صرف علم و اعتقاد کافى نيست و آنچه از ما خواسته شده، عمل است
ج) مسائل اخلاقى و روحى است، مثل آراسته شدن به فضايل انسانى و الهى (تحليه) و پيراسته شدن از صفات ناپسند و غير اخلاقى (تخليه) که در اين مقوله نيز تنها وظيفه ما عمل به دستورات است، در قسم دوم (احکام و فروعات شرعى) متأسفانه قشر وسيعى از مردم نيز بدين مشکل دچارند که با وجود علم به وجوب نماز، روزه، خمس، امر به معروف، نهى از منکر و حج، از روى سهل انگارى و سستى از انجام آن‌ها که در ظاهر با مشقت و سختى همراه است، خوددارى مى کنند هر چند خود را مسلمان مى دانند. اين مشکل، تنها با تقويت بنيه اعتقادى و کلامى (همان قسم اول) قابل حل است؛ يعنى شخص بايد با مطالعه، تفکر و موعظه، ديدگاه خود را به خدا، معاد، عذاب آخرت و نبوت تصحيح کرده و در خود، برابر احکام الهى احساس تکليف را ايجاد کند. در قسم سوم (صفات اخلاقى و روحى) انجام خصوصيات اخلاقى ستوده و ترک صفات ناپسند، تنها براى رسيدن افراد به کمال انسانى و تخلق آنها به اخلاق الهى توصيه شده است؛ يعنى انجام اين امور، جزء کرامت‌هاى انسانى و کمالات نفسانى بشمار مى رود. کسى که عصبانيت خود را با کظم غيظ نگه‌دارد، انسانى برتر شمرده مى شود و طبعاً نزد خداوند محبوب واقع شده و درجات و مراتبش نيز در بهشت بسيار بالا خواهد بود. البته اين‌در صورتى است که صفات ناپسند اخلاقى، گناه و حرام جانبى در پي‌نداشته باشد و گرنه به سبب ارتکاب آن حرام و گناه، مجازاتى در پى خواهد داشت، مثلاً کسى که در اثر نداشتن حُسن خلق در معاشرت مردم، باعث آزار و اذيت مؤمنى شود، از اين جهت مورد مؤاخذه و عذاب خواهد شد. به هرحال، انجام يا ترک اين قسم سوم (مسائل اخلاقى) از واجبات شرعى اسلام نيست؛ ولى براى کمال مدارج مؤمن و تخلق او به اخلاق خدا و رسول گرامي‌‌اش و درک ثواب بي‌شمار و به دست آوردن جايگاه بهتر در بهشت بسيار لازم و ضرورى است. در عين حالى که آثار و ثمراتش در زندگى دنيوى نيز آشکار و واضح است. علاوه بر آن چه گفته شد، مى توانيد چند راهکار را عملى کنيد:
1. زمينه خطا را فراهم نکنيد.
2. مراقبه و محاسبه در همان خطايى که مورد ابتلاي شما است.
3. تقويت اعصاب با ورزش مخصوصاً اگر خطاى شما عصبانيت است.
4. تلقين هر روز بدى هاى خطا و خوبى هاى ترک آن.
5. مطالعه کتب اخلاقى.
6. معاشرت با دوستان خوب که شما را از خطا پرهيز دهند.
7. انس بيشتر با نماز و پاره اى از مستحبات که براى شما نشاط‌آور است.

دوشنبه 23 دی 1392  5:23 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

2. عوامل رشد نفاق و ريا و راه‌هاى درمان آن چيست و چگونه مى توان حق را ازناحق تشخيص داد؟

2. عوامل رشد نفاق و ريا و راه‌هاى درمان آن چيست و چگونه مى توان حق را ازناحق تشخيص داد؟
براى پاسخ به اين سؤال، در ابتدا به حقيقت ريا اشاره مى کنيم:
ريا، از روايت گرفته شده است و تعريف آن، عبارت است از: طلب منزلت و مقام در قلب هاى مردم، به وسيله عبادات و طاعات خداوند متعال. اين گونه ريا حرام است و سبب باطل شدن عبادت مى شود.
شخص رياکار، نزد مردم چنين نشان مى دهد که مخلص و مطيع واقعى خداوند است؛ در صورتى که در حقيقت چنين نيست. بايد توجه داشت: اولاً تحقق ريا، به قصد ريا مشروط است. و ثانياً به داشتن غرضى از اغراض دنيوى نظير کسب محبوبيت، ثروت و رياست وابسته مى باشد.
بخش اول پاسخ:
در علاج و درمان ريا، عالمان علم اخلاق به عواملى اشاره کرده اند:
1. ريشه ريا، حب جاه و منزلت نزد مردم است و آن را بايد ريشه کن کرد.
2. بايد ضرر ريا را شناخت که چگونه قلب را تيره کرده و توفيق اصلاح نفس را مى گيرد و اعمال نيک انسان را نابود ساخته و به آتش دوزخ تبديل مى نمايد.
3. طلب جاه و مقام نزد خلق، اظهار نياز نزد نيازمندان است که آنان نيز همه محتاجانى در پيشگاه خدايند و منزلت نزد آنان اندک سودى ندارد.
4. توجه داشتن به نعمت هاى اخروى و مقامات معنوى.
5. عادت کردن به عبادت پنهانى. البته در ابتداى مبارزه، سخت است؛ ولى با مداومت و تمرين آسان خواهد شد.
البته براى از بين بردن ريا لازم نيست انسان خود را برابر مردم، فردى گناهکار جلوه دهد. که اين کار خود ناپسند و خلاف رضاى خدا است، زيرا خداوند دوست دارد آبروى بنده مؤمنش نزد مردم حفظ شود و اگر لغزشى دارد، نزد آنان رسوا نگردد، ولى بنده بايد رابطه خود را با پروردگار نيکو گرداند و در پنهان، از گناهان خويش توبه کند و عهد نمايد از معاصى دست خواهد کشيد و در اين کار هم از او مدد جويد.
بخش دوم پاسخ:
حق و شناخت آن:
در فرهنگ معين، حق به راستى، درستى و حقيقت مقابل باطل تعريف شده است. «راغب اصفهانى»، (مفردات، ص 124) حق را به معناى مطابقت و موافقت دانسته و موارد کاربرد آن را چهارگونه معرفى ميکند:
1. آفرينندة شى ء به مقتضاى حکمت (خالق حکيم)؛
2. آفريده به مقتضاى حکمت (مخلوق حکيمانه)؛
3. اعتقاد به چيزى مطابق حقيقت آن شى ء (اعتقاد حق)؛
4. رفتار و گفتار، آن‌گونه که واجب است.
الف) مبنا و معيار حق
1. مى دانيم که خداوند حق است: «ذلِکَ بِأَنَّ اَللهَ هُوَ اَلْحَقُّ،»1 و «فَذلِکُمُ اَللهُ رَبُّکُمُ اَلْحَقُّ،»2 و «اَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ،»3
2. پيامبر- صلي الله عليه و آله- حق است: «يا أَيُّهَا اَلنَّاسُ قَدْ جاءَکُمُ اَلرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّکُمْ،»4.
3. کلام خدا حق است: «نَزَّلَ اَلْکِتابَ بِالْحَقِّ،»5.
4. امامان نيز برحقند: به اين دليل که قرآن مى فرمايد: «ما آتاکُمُ اَلرَّسُولُ فَخُذُوهُ» و پيامبر- صلي الله عليه و آله- نيز در حديث ثقلين فرمود: «انى تارک فيکم الثقلين کتاب اللَّه و عترتى اهل بيتى لن تضلوا ان تمسکتم بهما ابدا و انما لن يفترقا حتى يردا على الخوض» و نيز فرمود: «ان مثل اهل بيتى کمثل سفينة نوح من رکبها نجى و من ترکها غرق». آن حضرت در جاى ديگر مى فرمايد: «على مع الحق والحق مع على اللهم ادرالحق معه حيث دار،»6
ب) راه هاى شناخت حق
براى تشخيص حق در هر زمان، بايد ببينيم آيا اين مطلب مطابق رضاى خدا و کلام الهى و سنت پيامبر- صلي الله عليه و آله- و گفتار حضرات معصومين- عليهم السلام- هست يا نه؟ بعضى موارد حق روشن است و با کمترين توجه، انسان حق را تشخيص مى دهد. در مواردى که تشخيص حق براى انسان دشوار است، به استناد احاديث، لازم است به علماى شيعه مراجعه شود. در مراجعه به علما بايد به چند مطلب توجه داشت:
1. مراجعه به علما با مراجعه به کتاب و سنت متفاوت است. کتاب و عترت، دو اصل بنيادين هستند و در مراجعه تلاش مى کنيم معنا و مفهوم کلام آنها را دريابيم؛ اما علما، مجرا و کانال ارتباط ما با کتاب و عترت هستند. شايد تعبير به «روات احاديثنا» و «من عرف احکامنا» و.، اشاره به همين معنا باشد.
2. علمايى که به آنان رجوع مى کنيم، بايد در رفتار و عمل و زندگى، زاهد و خداترس و باتقوا و اهل اجتناب از دنيا باشند. به طور خلاصه علما واسطه اى هستند بين ما و حضرات معصومين - عليهم السلام- که به شرط پاک بودن و منزّه بودن، ما را به حق مى رسانند.
در ارتباط با اين واسطه، گفتار و احکام آنان بايد مستند به روايات معصومان- عليهم السلام- باشد و رفتار و عمل آنان نيز مطابق موازين شرع و رفتار حضرات معصومين باشد بنابراين به اجتهاد و دقت نظر علما نياز داريم.
در صورت تعارض بين احکام و فتاواى علماى شيعه، بايد نظر شخص فقيه تر، عادل تر، پرهيزکارتر و راستگوتر را ملاک قرار داد.

دوشنبه 23 دی 1392  5:24 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

3. چگونه مى توان فرزند صالح و شايسته تربيت کرد؟


3. چگونه مى توان فرزند صالح و شايسته تربيت کرد؟به منظور برخوردار بودن از فرزند صالح، رعايت نکات زير توصيه مى گردد:
1. اولين قدم و شرط، صالح بودن والدين است. چرا که فرزند، خواسته يا ناخواسته از والدين خود تأثير مى پذيرد.
2. رعايت آداب اسلامى هنگام آميزش.
3. رعايت احکام شرعى خوراک و غذاى مصرفى در خانواده پيش از آميزش؛ همانند رعايت حلال و حرام بودن غذاى مصرفى، رعايت حقوق مالى ديگران در غذا و استفاده از مواد مجاز و مشروع.
4. رعايت آداب اخلاقى و معاشرت با فرزند.
5. عدم ابتلاي والدين به بيمارى هاى ارثى و ژنتيکى که بايد هنگام انتخاب همسر مد نظر باشد و نيز توجه به نژاد و نسل والدين به خصوص مادر.
6. رعايت اصول دينى، رواني و بهداشتى در دوران باردارى، شيرخوارگى و طفوليت.
7. رعايت آداب شيردادن و غذاخوراندن توسط والدين و فرزندان در مقاطع مختلف سنى.
8. پرورش روحيه دين باورى و رعايت قوانين تعليم و تعلم و تربيت اخلاقى و دينى در مقاطع مختلف سنى (که در هر مقطعى قوانين و شکل تعليم و تربيت متفاوت است).
9. جلوگيرى از بروز آسيب ها و آفت ها و اختلال هاى خانوادگى حتى مشاجرات ابتدايى و ساده.
10. رعايت شرايط انتخاب همسر ايده آل.
تربيت فرزند صالح روند بسيار پيچيده اى است که نمي‌توان به سادگى آن را در چند جمله خلاصه کرد؛ ولى راه کارهاى کلى آن را مى توان چنين بيان کرد:
الف) شناخت مسؤوليت سنگين فرزنددارى و نقش آن در سرنوشت دنيايى و آخرتى پدر و مادر. در اين مسير، بايد اهميت موضوع را به درستى شناخت و سرمايه گذارى لازم را براى آن انجام داد.
ب) مراقبت از رفتارهاي فرزند پيش از هر چيز تحت تأثير رفتارهاى پدر و مادر است و همواره از آنان الگو مى گيرد؛ بنابراين هر قدر رفتار والدين، منضبط‌تر باشد و به اصول اخلاقى و دينى پايبند باشند، فرزند، از آن‌ها الگوى مناسب‌تري خواهد گرفت.
ج) مراقبت تغذيه از نظر حلال بودن و هم از نظر سلامت و کامل بودن چرا که غذا، نقش بسيار مهمى در روحيه فرزند دارد.
د) مراقبت بر مراوده ها و رفت و آمدها و سلامت اخلاقى افرادى که با انسان مرتبط هستند، در روحيات و عادات کودک نقش به سزايى دارد.
هـ) مراقبت بر محيط تربيتى و درسى.
و) مراقبت بر ابزارها و وسايلى که ممکن است در خانه باشد و از آن‌ها استفاده ناصحيح صورت گيرد؛ مانند ويدئو و کامپيوتر و وسايل ديگر.
ز) آشنا کردن کودک با آموزه هاى دينى و روش هاى صحيح اخلاقى، به وسيله تشويق و تنبيه و بردن آنان به مجالس مناسب وعظ و محافل قرآنى.7

دوشنبه 23 دی 1392  5:24 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

پى نوشت‌های پرسخ و پاسخ اخیر:

پى نوشت‌های پرسخ و پاسخ اخیر:

---------------------------------------------------------------

پرسشهای اخیرno

1. گاهى احساس مى کنم از تمام مسائل عقيدتى و اخلاقى آگاهم، اما در عمل به آن‌ها عاجز هستم. علت چيست؟

2. عوامل رشد نفاق و ريا و راه‌هاى درمان آن چيست و چگونه مى توان حق را ازناحق تشخيص داد؟

3. چگونه مى توان فرزند صالح و شايسته تربيت کرد؟

-----------------------------------------------------------------------------------------------

 

1. حج، آيه 6.
2. يونس، آيه 32.
3. بقره، آيه 147.
4. نساء، آيه 170.
5. بقره، آيه 176.
6. سفينةالبحار، ج 1، ص 289.
7. اقتباسي از پرسمان.

دوشنبه 23 دی 1392  5:27 AM
تشکرات از این پست
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

پايگاه اطلاع رساني موسسه فرهنگي دارالهدى

پايگاه اطلاع رساني موسسه فرهنگي دارالهدى


در عصر ارتباطات با فراگير شدن فناوري و گسترش استفاده از رايانه، جهان، به مجموعه واحدي تبديل شده است که دسترسي به اطلاعات، بدون صرف زمان قابل توجهى، مقدور است. در اين راستا، مؤسسه فرهنگي دارالهدي بر آن است که پيام خود را از طريق پايگاه اطلاع رسانى
www.DARALHODA.com
به مشتاقان فرهنگ ناب شيعي و اخلاق محمدي (ص) به سراسر گيتي برساند. در اين سايت، علاوه بر بانک جامعي از کتب، مقالات، سخنرانى، نشريه و... در زمينه اخلاق و عرفان، کاربران محترم از مشاوره اخلاقي بهره‌مند مي‌باشند.

دوشنبه 23 دی 1392  5:28 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها