0

مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

 
onlygod260
onlygod260
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 86
محل سکونت : فارس

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

«مرحوم حاج ميرزا محمدتقي موسوي اصفهاني»، در كتاب شريف «مكيال المكارم» كه در آن براساس احاديث گوناگون وظايف منتظران را برشمرده است، موردي دارد كه واقعاً تكان دهنده است. ايشان مي نويسد ازجمله وظايف منتظران، توبه واقعي و بازگرداندن حقوق مردم به آنان است. يعني حتي آن توبه اي كه بدون پس دادن حقوق ضايع شده مردم به آنها باشد، مورد پذيرش نيست و نمي تواند ما را در زمره منتظران قرار دهد. درهاي رحمت الهي، هيچگاه به روي كساني كه از روي غفلت، به راه ناصواب رفته اند بسته نيست. كساني كه مي خواهند برگردند، مي توانند با اداكردن حقوق مردم و باتوبه واقعي، خود را در صف منتظران حقيقي آقا امام زمان(عج) قرار دهند. من خود را مكلف مي دانم كه صداي حضرتش را به همگان برسانم كه اي مردم بياييد و در صف منتظران من قرار گيريد، بياييد و با احقاق حقوق ضايع شده ديگران، با تأسي به پرهيزگاري و ورع، با دوري از گناهان، با صرف مال در راه هايي كه سود آن به مسلمانان برسد، باكوشش در اداي حقوق برادران ديني، با قرائت قرآن و نماز، با شاد كردن دل شيعيان، با خدمت به مردم مرا ياري كنيد تا من از شما راضي شوم.

خدا را گواه مي گيرم كه من راه هاي تقرب به آن حضرت را آشكارا بيان كردم و از هركس كه اين مطالب را بخواند، پيمان مي گيرم كه آن را به ديگران منتقل كند.»
وظايف منتظران حقيقي امام عصر(عج) سنگين است و از عهده هر كسي ساخته نيست. به همين دليل است كه گفته شده عدد منتظران حقيقي حضرت حجت(عج) از عدد آنان كه داعيه انتظار و ياوري حضرتش را دارند، بسيار كمتر است.

«دكتر محمد رهايي»، از مدرسان دروس حوزوي در باب وظايف منتظران مي گويد: «وظايف منتظران را در چند دسته مختلف مي توان تقسيم بندي كرد». بزرگان ما تا 80مورد از وظايف منتظران را از متون اخبار و روايات و احاديث استخراج كرده اند كه بخشي از آنها، وظايف تعبدي است. مثل شناخت وجود شريف امام كه اين شناخت، خودش بحث بسيار مفصلي دارد و اگر كسي بخواهد همين يك وظيفه را بدرستي انجام دهد، بايد عمرش را در پاي آن بگذارد. يا مواردي مثل رعايت مراتب ادب نسبت به اسماء شريف آن حضرت يا محبت خاص داشتن نسبت به آن حضرت و يا محبوب ساختن آن عزيز در نزد مردم و انتظار فرج و ظهور ايشان و اظهار شوق براي ديدار آن حضرت و ذكر فضايل و مناقب ايشان در ميان مردم واندوه در فراق آن بزرگوار و يا مداومت در خواندن دعاهاي خاص.
اما يكسري وظايف هم هستند كه بعد اجتماعي دارند مثل صرف اموال در راههاي مورد رضايت امام زمان(عج) كه اين يك بحث مفصل دارد. انجام اين وظيفه، در جامعه امروز ما مي تواند از اهميت خاصي برخوردار باشد. ما بايد ببينيم در شرايطي كه جامعه ما دارد، صرف اموال در چه راههايي مورد رضايت امام عصر(عج) خواهد بود.
يكي از وظايفي كه در تعاليم اسلامي برعهده منتظران امام عصر(عج) گذارده شده، تلاش در جهت سالم سازي فضاي اجتماعي است. منتظران امام زمان (عج) كساني هستند كه نسبت به مسائل اطراف خود، بي تفاوت نيستند و هر اتفاقي در عرصه هاي اجتماعي، آنها را به واكنش وامي دارد، واكنشي كه به نسبت اتفاق گاه مثبت و گاه منفي است. اين وظيفه در تعاليم ديني ما تحت عنوان امر به معروف و نهي از منكر شناخته مي شود.
«سيد ابراهيم كاظمي»، از فعالان تبليغ مهدويت، در اين باره مي گويد: «يكي از وظايف مهم مسلمانان در زمان غيبت امام عصر(عج) اين است كه به ترويج و تبليغ احكام اسلامي بپردازند و امر به معروف و نهي از منكر را اقامه و با بدعتها مبارزه كنند.
وظيفه آگاهان، علما و دانشمندان در اين مقوله، نسبت به ديگران سنگين تر است.
امام حسن عسكري(ع) از پدران گرامي خود نقل كرده است كه رسول خدا(ص) فرمودند:«شديدتر و سخت تر از يتيم شدن كودكي كه از پدر و مادر خود دور مي شود، يتيم بودن كسي است كه از امام خود دور است و به او خود دسترسي ندارد و حال آنكه با مسائلي مواجه است كه حكم آن را نمي داند. آگاه باشيد هر كس از شيعيان ما آگاه از علوم ما اهل بيت باشد، بايد بداند كه اين شخص كه دسترسي به ما ندارد و حكم ما را نمي داند در حكم كودك يتيمي است كه در دامن اوست. بدانيد هر كس او را هدايت و راهنمايي كند و راه ما اهل بيت را به او تعليم دهد، در بهشت با بهترين دوستان، همراه ما خواهد بود».
امام هادي(ع) نيز فرموده اند:«اگر در زمان غيبت حضرت قائم (عج) علمايي نباشند كه مردم را به سوي حضرت دعوت كنند و متوجه به آن جناب سازند و با دليل از دين خدا دفاع كنند و بندگان ضعيف (كم اطلاع) را از دام ابليس و ابليسيان و ناصبيها نجات دهند، كسي باقي نخواهد ماند مگر آنكه مرتد خواهد شد، ولي ايشان هستند كه زمام قلبهاي شيعيان ضعيف و كم اطلاع را محكم مي گيرند، همان طور كه كشتيبان سكان كشتي را محكم مي گيرد حقا كه اين دانشمندان نزد خداوند عزوجل برترين افرادند.

 

خدایا

شرمسارم که بر درو دیوار شهرم همه جا نام توست اما دریغ از اینکه در رفتار و کردارها بتوانم ترا بیابم

یک شنبه 22 دی 1392  3:21 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
hoseinh1990
hoseinh1990
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2645
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

چرا پست های من حذف شده؟

گـر تو خواهی که  بیابی زجهان راه نجات

بر محمّد تو بگو از دل و جان صلوات.

 

یک شنبه 22 دی 1392  7:11 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
javadtel
javadtel
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 107
محل سکونت : البرز

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

من از حاج اقا دانشمند شنددم که هنوز هم کسانی اقا را می بینند

tilimkhan

یک شنبه 22 دی 1392  10:02 PM
تشکرات از این پست
siryahya omiddeymi1368
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

* * * ملامحسن فیض کاشانی مشتاقی و مهجوری


ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی

دل بی تو به جان آمد، وقتست که بازآیی

در آرزوی رویت، بنشسته به هر راهی

صدزاهد و صدعابد، سرگشته سودایی

مشتاقی و مهجوری، دور از تو چنانم کرد

کز دست، نخواهد شد، پایان شکیبایی

ای درد توام درمان، در بستر ناکامی

وی یاد توام مونس، در گوشه تنهایی

فکر خود و رای خود، در امر تو کی گنجد

کفر است در این وادی خودبینی و خودرایی

در دایره فرمان، ما نقطه تسلیمیم

لطف آن چه تواندیشی حکم آن چه تو فرمایی

گستاخی و پرگویی، تا چند کنی ای «فیض»

بگذر تو از این وادی، تن ده به شکیبایی
 

کلید گنج سعادت

یک شنبه 22 دی 1392  10:04 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

صدقه ای برای او

سید جعفر رفیعی

یکی از اعمالی که سید بن طاووس، رحمة الله علیه، به آن بسیار اهمیت می داده، صدقه برای حفظ وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، بوده است چون یکی از تکالیف زمان غیبت صدقه دادن است به آنچه میسر است برای حفظ وجود مبارک امام زمان، ارواحنا فداه،.

به طور کلی صدقه آثاری دارد یکی اینکه صدقه نمایشگر صداقت ایمان مؤمن است که با انجام آن نشان می دهد تا چه حد در وادی ایمان و خداپرستی صادق است و از این طریق نیازمندیهای مؤمنان رفع می گردد و رفاه عمومی به وجود می آید و همچنین صدقه یکی از عوامل سازندگی انسان نیز هست چنانکه قرآن می فرماید:

خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها. (1)

ای رسول ما! تو از مؤمنان صدقات را دریافت کن تا بدان صدقات نفس آنها را پاک و پاکیزه سازی.

مؤمن صدقه را باید خود یا برای فایده و غرضی که در نظر دارد بدهد و یا برای حفظ نفس خود و یا محبوب و عزیزی که بسیار نزد او گرامی است و چه محبوبی بالاتر از امام زمان، ارواحنا فداه، که اصلاح بسیاری از امور دینی و آخرتمان بستگی به وجود و سلامتی آن حضرت دارد و این مطلب به دلیل عقل و نقل ثابت است که هیچ شخصی عزیزتر و گرامیتر نیست و نباید باشد از وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، بلکه حضرتش باید محبوبتر از نفس خودمان باشد و اگر چنین اعتقادی نداشته باشیم در ایمان و معرفتمان نسبت به آن حضرت ضعف و خللی وجود دارد.

لذا سید بن طاووس، رحمة الله علیه، به فرزند خود سفارش می فرماید که:

ابتدا کن به صدقه دادن برای آن حضرت قبل از اینکه برای خود و عزیزانت صدقه بدهی.

باید توجه داشت که آن حضرت هیچ احتیاجی به صدقه و دعای ما ندارد بلکه از شؤون بندگی و ادای بعضی از حقوق بزرگ آن حضرت است و خود یک نوع اظهار محبت و دوستی به آن جناب است، و این عمل راه و سببی است برای جلب رضای پروردگار و حصول قرب به خداوند در قضای حوائج و دفع بلا.

لذا آثار صدقه به انفاق کنندگان آن می رسد مخصوصا اگر انفاق برای اظهار محبت و دعا برای وجود مقدس امام، علیه السلام، باشد.

ایامی که در مدرسه علمیه بعثت سکونت داشتم طلبه ای که نزد من موثق بود، راجع به صدقه دادن برای وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، می گفت:

شبی از حرم حضرت رضا، علیه السلام، به طرف مدرسه می آمدم، در آن شب بسیار برای امام زمانم دعا کردم و در فراقش اشک ریختم، در وقت برگشتن از حرم به بازار سرشور رسیدم که فقیری جلوی مرا گرفت و از من چیزی خواست هرچه دست در جیب لباسهایم کردم چیزی پیدا نکردم مگر یک «پنج ریالی » آن را با آنکه کم بود با شرمندگی به آن فقیر دادم و نیت کردم که این صدقه برای حفظ وجود مقدس امام زمانم باشد.

فردای آن شب هنگامی که برای حضور در درس به بازار سرشور رسیدم یکی از کسبه که قبلا مرا می شناخت تا چشمش به من افتاد مرا با صدای بلند صدا زد، وقتی که نزد او رفتم گفت: دیشب چه عملی انجام دادی؟!

گفتم: مگر چه شده است؟

گفت: دیشب در عالم رؤیا دیدم حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، سوار بر اسب سفید رنگی هستند و وارد بازار سرشور شدند و جمعیتی در پشت سر آن حضرت در حرکت بودند که فرمودند:

آمده ام جزای فلان طلبه را بدهم (و اسم تو را بردند)من با شنیدن این خبر دلم شکست و متوجه محبت و مهربانی امام زمانم شدم و گفتم دیشب من برای آن حضرت صدقه ناچیزی دادم.

و همچنین سید بن طاووس، رحمة الله علیه، در کتاب «امان الاخطار» در ضمن دعایی که برای صدقه دادن در وقت سفر ذکر می کند می نویسد:

اللهم ان هذه لک و منک وهی صدقة عن مولانا م ح م د، عجل الله فرجه، و صل علیه بین اسفاره و حرکاته و سکناته فی ساعات لیله و نهاره و صدقه عما یعنیه امره و مالا یعنیه و ما یضمنه و ما یخلفه.

خدایا! این (صدقه) از آن تو و برای توست و صدقه ای برای سلامتی مولایمان م ح م د، عجل الله تعالی فرجه الشریف، می باشد، و بر او درود بفرست آن هنگام که در سفر است و در تمام حرکتها و استراحتهایش، در تمامی اوقات شب و روزش و صدقه ای است برای هرچه که متعلق به اوست.

یکی از علمای اهل معنا می فرمود:

چه در هنگام سفر و چه در هنگام حضر در وقتی که صدقه برای وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، می دهید این دعا - دعای فوق - را بخوانید.

پی نوشتها:

×. برگرفته شده از: رفیعی، سید جعفر، امام زمان و سید بن طاووس.

1. سوره توبه (9)، آیه 103.

یک شنبه 22 دی 1392  10:11 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

غیبت امام زمان(ع)، علل و آثار آن از دیدگاهامیرمؤمنان(ع)

. غیبت امام مهدی(ع)

امام علی بن ابی طالب(ع) مسئله غیبت حضرت مهدی(ع) را با زمینه سازی حساب شده و منسجمی در چند مرحله مطرح می کنند و کاملاً روشن است که این کار به صورت تصادفی انجام نگرفته است بلکه با توجه به ظرفیت و کشش فکری افراد و شیوه های صحیح آموزشی و همینطور با در نظر گرفتن سیر طبیعی و خارجی وقایعی که در آینده پیش خواهد آمد به تبیین و تشریح امور پرداخته اند. در یک مرحله پس از تصریح به ضرورت وجود حجت الهی در روی زمین و بلکه کل نظام عالم هستی می فرمایند:

هرگز زمین از حجت الهی که با دلیل و برهان برای حاکمیت بخشیدن به احکام و ارزشهای دینی قیام می نماید خالی نخواهد بود و حجت خداوند عالم یا به صورت شناخته شده و آشکار [مثل یازده امام(ع)، در میان مردم زندگی می کند[ یا [در اثر فراهم نبودن شرایط مناسب] به طور پنهان و ناشناخته به سر می برد.1

در روایت دیگری امام علی(ع)، پس از اشاره به ضرورت وجود امام معصوم در روی زمین و تبیین مسؤولیتهای او می فرمایند:

حجت خدا، گاهی به صورت علنی به طوری که همه او را می شناسند در میان مردم حضور دارد؛ امّا زمام امور را به جهت فراهم نبودن شرایط در دست ندارد. گاهی نیز حجت الهی روی مصالحی به اراده خداوند متعال از دیده مردم غایب است. در چنین مواقعی آنها در انتظار حجج الهی به سر می برند. توجه به این نکته ضروری است که در دوران غیبت گرچه جسم امام(ع) به علت وجود خطرات و یا مصالح دیگری از دیده مردم نهان است ولی دانش او برای مردم مخفی نیست (همه از آن اطلاع دارند) و آداب و احکام و تعالیمش در قلب و جان انسانهای مؤمن استوار و پابرجاست و مردم بر اساس تعالیم و رهنمودهای او زندگی می کنند.2

در مرحله بعد، امیرالمؤمنین(ع) ضمن معرفی آخرین حجت الهی اصل مسئله غیبت آن حضرت را بیان می کنند. از «اصبغ بن نباته» نقل شده است که می گوید:

روزی به حضور علی بن ابی طالب(ع) رسیدم آن حضرت را غرق در اندیشه دیدم در حالی که از این وضع بسیار متعجب بودم [چون حضرت را هرگز در آن حال ندیده بودم] عرض کردم: یا امیرالمؤمنین مگر اتفاقی افتاده است که اینگونه نگران و غرق در دریای تفکّر به نظر می رسید؟

حضرت علی(ع)، در پاسخ فرمودند: درباره فرزندی که بعدها از نسل من به دنیا خواهد آمد فکر می کنم. او یازدهمین فرزند من است. او مهدی ما اهل بیت است که زمین را پس از پر گشتن از ظلم و ستم و تباهی با عدل و داد پر خواهد ساخت. امّا پیش از آن برای او یک دوره غیبتی هست که عده زیادی از مردم در این دوره از حق و صراط مستقیم منحرف می شوند.3

در گام بعدی علی(ع) به طولانی بودن دوره غیبت امام عصر(ع) و مشکلات و گرفتاریهای آن می پردازند. به عنوان نمونه در یک مورد می فرمایند:

در دوره غیبت امام غایب مردم از حدود و چارچوب احکام شرع خارج خواهند شد و بسیاری از آنها گمان خواهند کرد که حجت الهی از دنیا رفته و امامت پایان پذیرفته است ولی سوگند به خدا در چنین دوره ای حجت خدا در بین مردم و در کوچه و بازار آنها در حال رفت و آمد خواهد بود و وی حرفهای مردم را خواهد شنید... او مردم را خواهد دید ولی آنها تا زمان معینی که خداوند مقرر کرده است قادر به دیدن آن حضرت نخواهند بود.4

همینطور در این باره به مناسبت دیگری می فرمایند:

دوره غیبت امام مهدی(ع) به قدری طولانی خواهد بود که انسانهای بی خبر از مصالح و حکمتهای الهی از ظهور آن حضرت مأیوس خواهند شد و در اثر ناامیدی از ظهور منجی عالم بشریت حتی این جمله را به زبان خواهند آورد که: خداوند عالم نیازی به آل محمد(ص) ندارد؛ یعنی اگر از آل محمد(ص) کسی در روی زمین بود تا کنون باید قیام می کرد و به این نابسامانیها و بی عدالتیها پایان می داد.5

2. علل و حکمتهای غیبت امام زمان

از آنجا که عالم براساس یک نظام علّی و معلولی اداره می شود لذا همه وقایعی که در آن به وقوع می پیوندند دارای علت و حکمت به خصوصی هستند. در این راستا وقتی به منظور معلوم شدن علت غیبت امام عصر(عج) به بررسی روایات می پردازیم به روایات زیادی برمی خوریم که در ضمن آنها تصریح شده است که فلسفه واقعی غیبت آن حضرت برای بشر معلوم نیست. امّا در عین حال در تعدادی از روایات از حکمتهای غیبت سخن به میان آمده است. به عنوان مثال در بعضی از آنها (از اموری چون امتحان و آزمایش مردم، حفظ جان امام(ع) در امان ماندن از بیعت با ستمگران، فراهم شدن زمینه انجام وظایف و... به عنوان عوامل غیبت امام مهدی(ع) یاد می شود.

در مجموعه روایتهایی که از حضرت علی(ع)، نقل شده است به برخی از حکمتهای غیبت اشاره شده است که از جمله آنهاست:

1ـ2. در امان ماندن از بیعت با ستمگران

بر طبق یک روایت، علی بن ابی طالب(ع) می فرمایند:

موقعی که قائم [حضرت مهدی(ع)]، قیام کند بیعت کسی در گردن (ذمه) او نخواهد بود و به همین جهت است که تولد او به صورت مخفی صورت خواهد گرفت و بعد نیز وجود مبارکشان غایب خواهد شد.6

2ـ2. مشخص شدن گمراهان

یکی از راههای تشخیص قوت ایمان و میزان پایبندی افراد به تعالیم اولیای الهی، عملکرد آنها در دوره غیبت رهبران الهی است. به عنوان مثال وقتی حضرت موسی(ع) به امر الهی حدود چهل روز برای مناجات در کوه طور اقامت کرد اغلب مردم به خاطر نداشتن ایمان و یقین کافی فریب سامری را خوردند و از آیین الهی دست کشیدند. در اشاره به این سنت الهی امام علی بن ابی طالب(ع) در روایتی پس از اشاره به وجود مبارک امام مهدی(ع) اضافه می کنند:

آن حضرت از چشم مردم نهان خواهد شد تا مردمان گمراه از غیر گمراهان مشخص شوند.7

3ـ2. ستم و ظلم مردم به خودشان

علی(ع) آنجا که از لزوم وجود حجت الهی در نظام هستی سخن می گویند به مسئله غیبت حجت الهی و علت آن با این تعابیر اشاره دارد:

ای مردم! بدانید که زمین هرگز از حجت الهی خالی نمی ماند. امّا پروردگار عالم مردم را به خاطر ظلم و ستمی که مرتکب می شوند و همینطور به جهت زیاده رویهایی که در حق خود انجام می دهند به زودی از دیدن حجت خودش [امام مهدی(ع)]، محروم خواهد ساخت.8

4ـ2. به جهت ستم به فرزندان علی(ع)

حضرت علی بن ابی طالب(ع)، در روایتی به مناسبتی از وقایع غیبت و پیشامدهای آن سخن می گویند و وقایع مربوط به آن دوران را به حوادثی که برای قوم حضرت موسی(ع) رخ داده است تشبیه و تصریح می کنند که سرگردانی و تحیر مسلمانان در زمان غیبت حضرت مهدی(ع) چندین برابر سخت تر و بیشتر از دوران سرگردانی و تحیر قوم حضرت موسی(ع) خواهد بود. آنگاه در اشاره به علت این پیشامد می فرمایند:

شما به خاطر ظلم و ستمهایی که بر فرزندان من خواهید کرد به این مسئله و سختیهای آن دچار خواهید شد.9

قابل ذکر است با وجود تصریح امام(ع) به این موضوع، مردم در اثر غرق شدن در دنیا و زخارف آن چند سال بعد از شهادت علی(ع)، امام حسن(ع)، و امام حسین(ع)، را به آن وضع رقّت بار به شهادت می رسانند و ائمه بعدی را نیز مسموم می کنند و در نتیجه اینکار وقتی نوبت به آخرین حجت الهی می رسد خداوند، ایشان را به خاطر لطفی که بر بندگان خود دارد (علی رغم ناسپاسی آنها) در پس پرده غیبت جهت هدایت مردم و حفظ نظام هستی ذخیره می نماید... .

5ـ2. حفظ علامتهای هدایت

همانطور که در حکمت قبلی اشاره شد خداوند متعال به منظور تداوم هدایت مردم در برهه ای از زمان وقتی آنها قدر نعمت بی نظیر الهی؛ یعنی امام معصوم(ع)، را فراموش می کنند بنابر مصالحی وجود مبارک او را در پس پرده غیبت قرار می دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت الهی از طریق وی به بندگان خدا تداوم پیدا کند و باب هدایت مردم به سوی خداوند همچنان باز باشد. امام علی بن ابی طالب(ع)، در این باره می فرماید:

... خداوند حجتهای خود را به صورت آشکار یا پنهان یا حتی در حالی که خطر آنان را تهدید می کند (در حال ترس و نگرانی) در میان مردم حفظ خواهد کرد تا حجت و دلیلهای روشن و واضح (هدایت و رستگاری) از بین نروند.10

3. آثار و نتایج غیبت امام زمان(ع)

همانطور که در ضمن بعضی از روایات قبلی هم بیان شده بود دوره غیبت امام(ع) دارای مشکلات و گرفتاریهای فکری و اعتقادی بسیار خطرناکی است که امروزه حداقل بخشی از آنها را بعینه مشاهده می کنیم. حضرات معصومین(ع) سالها پیش از تولد امام عصر(ع) به این پیشامدها و اثرات منفی آنها اشاره کرده اند و ارائه هشدارها این واقعیت را تأیید می کند که مردم اگر برنامه ریزی و عملکرد مناسبی را در پیش بگیرند از همه این گرفتاریها می توانند در امان باشند والاّ دلیلی ندارد که در دهها روایت از وقایع و فجایع آخرالزمان سخن به میان آید. این مسایل مطرح شده است تا مردم پیشاپیش آمادگیهای لازم را در خود ایجاد کنند تا گرفتار تبعات منفی این امور نشوند. در لابلای مجموعه رهنمودهای حضرت علی(ع)، به برخی از گرفتاریها و معضلات مهم دوره غیبت اشاره شده است که در اینجا چند مورد از آنها به عنوان نمونه ذکر می شود:

1ـ3. سرگردان شدن مردم

امام علی بن ابی طالب(ع) در چندین روایت به این گرفتاری اشاره دارند. در یک مورد می فرمایند:

برای قائم ما دوره غیبتی هست که مدت زمان زیادی طول خواهد کشید. گویی شیعیان را هم اکنون با چشم خود می بینم که در آن دوره همانند گله ای بی سرپرست در دشت و صحرا پراکنده شده اند و دنبال سرپناه و محل امن و راحتی می گردند امّا آن را پیدا نمی کنند. ای مردم! آگاه باشید در چنان شرایطی اگر کسی در دین خود ثابت قدم باشد و در نتیجه طولانی شدن دوره غیبت قلب او قساوت پیدا نکند در روز قیامت با من خواهد بود.11

یا در سخن دیگر می فرمایند:

در غیبت امام زمان(ع)، مردم آن چنان دچار حیرت و سرگردانی می شوند که عده زیادی از آنان گمراه می گردند. تنها کسانی که به دامن عترت پیامبر اکرم(ص) چنگ بزنند نجات پیدا می کنند و در مسیر هدایت باقی می مانند.12

در جای دیگر علی(ع)، ضمن ارائه تصویری از دوره غیبت امام مهدی(ع)، می فرمایند:

فتنه ها و مشکلات گوناگونی در این دوره به وجود خواهد آمد. به عنوان مثال دشمنان شیعیان از آنها بدگویی کرده، افراد فاسق و شرور به شرارت و گمراه سازی مردم از مسیر صحیح خواهند پرداخت و اوضاع به اندازه ای آشفته و پریشان خواهد شد که بعضی مردم دچار حیرت و سرگردانی خواهند شد.13

به عبارت دیگر مردم از تشخیص راه درست عاجز خواهند بود. بدیهی است که وقتی امکان تشخیص راه صحیح مشکل بشود اغلب مردم خود به خود یا در اثر تبلیغات گوناگون دشمنان و بدخواهان به مسیرهای انحرافی سوق داده می شوند.

2ـ3. مشکل شدن دینداری

پایبندی به احکام و مقررات دینی، فضا و بستر مناسبی لازم دارد. به دلالت روایتهای فراوان، یکی از گرفتاریهای دوران غیبت آن است که پایبندی به ارزشهای دینی بسیار کم خواهد شد و این مسئله ناشی از عواملی است که کم و بیش به آنها هم در لابلای سخنان معصومین(ع) اشاره شده است. علی(ع) در روایتی می فرمایند:

سوگند به خدایی که حضرت محمد(ص) را به حق برای پیامبری برگزیده و او را به همه مخلوقات فضیلت و برتری داده است مسئله ظهور امام عصر(عج) واقع نخواهد شد مگر پس از یک دوران سخت حیرانی و سرگردانی که در آن شرایط کسی جز افراد خالص و پاکیزه که یقین را با تمام وجود خود لمس کرده باشند، در پایبندی به دین استوار و پابرجا نخواهند ماند. پروردگار عالم از چنین کسانی که با وجود آن همه نابسامانیها در دین ثابت قدم اند برای ولایت ما پیمان گرفته و در دلهای آنها ایمان را تثبیت کرده است وبا عنایات خاصی که به آنها دارد مورد تأئیدشان قرار داده است.14

در روایت دیگر آن حضرت با تشبیه محسوسی، سختی دینداری را در دوران غیبت به تصویر کشیده، می فرمایند:

برای صاحب الامر(ع) دوره غیبتی هست که در آن زمان هر کس که به دین خود چنگ بزند و در آن استوار باشد همانند کسی است که با دست خود بخواهد بوته های خار را بکند. به راستی چه کسی می تواند با دست خود بوته های خار را لمس کند؟15

در یکی از روایتها، امام علی بن ابی طالب(ع)، پس از اشاره به سختیهای دوره غیبت از نظر پایبندی به احکام دینی در ضمن تصریح می کنند که همه این پیشامدها به منظور امتحان و آزمایش انسانهاست تا میزان تقوی و ایمان آنها معلوم گردد؛ چرا که به یک تعبیر هدف از خلقت جهان، امتحان انسان است. آن حضرت می فرمایند:

برای صاحب این امر دوره غیبتی هست که باید انسانها (افراد) در چنان شرایطی تقوای الهی را در پیش گیرند و به دین و احکام و مقررات آن پایبند باشند.16

امام علی(ع)، آنگاه آیه زیر را تلاوت کرده و بدینوسیله تذکر دادند که سنت دائمی خداوند؛ یعنی امتحان بشر در همه زمانها جریان دارد و تمام پیشامدهای دوران غیبت نیز در این راستاست:

آیا گمان کردید بی آن که حوادث و وقایعی که برای گذشتگان پیش آمد برای شما پیش آید داخل بهشت می شوید؟! همان گذشتگانی که آنچنان دچار گرفتاریها و مشکلات شدند که حتی پیامبر و افرادی که به او ایمان آورده بودند با خود می گفتند: پس نصرت و یاری خداوند چه زمانی فرا خواهد رسید؟ آنگاه به آنها گفته شد یاری خداوند نزدیک است.17

3ـ3. تردید در وجود امام زمان(ع)

یکی از وقایع بسیار تلخ عصر غیبت آن است که در نتیجه نابسامانیها و شیوع فساد و بی عدالتی، مردم آن چنان دچار یأس و ناامیدی خواهند شد که در این که امام معصومی در چنین شرایطی در روی زمین باشد شک خواهند کرد و با خود خواهند گفت: اگر در روی زمین حجتی از حجتهای الهی وجود داشت در مقابل این همه ظلم و ستم که انجام می گیرد ایستادگی می کرد و نسبت به برطرف ساختن آن اقدام لازم به عمل می آورد. حضرت علی(ع)، به این مسئله اینگونه اشاره می نمایند:

موقعی که امام غایب از فرزندان من در پس پرده غیبت قرار گیرند... اکثر مردم دچار این توهم خواهند شد که حجت خدا از بین رفته و امامت به پایان رسیده است امّا سوگند به خدایی که علی را آفریده است در چنین روزی حجت خدا در میان آنها حضور دارد.18

در روایت دیگر می فرمایند:

صاحب الامر از فرزندان من است. مردم در دوره غیبت او خواهند گفت: وی [صاحب الامر و امام عصر(ع)]، از دنیا رفته است والاّ اگر زنده است پس کجاست؟19

علاوه بر موارد مذکور آثار دیگری نیز برای غیبت امام عصر(ع)، ذکر شده که در اینجا فقط به ذکر عناوین آنها اکتفا می گردد.

ـ مردم از یکدیگر در این دوره برائت خواهند جست.20

ـ مردم بی پناه خواهند شد و جای امنی پیدا نخواهند کرد...21

ـ مردم به نزاع با یکدیگر و آب دهان انداختن به صورت همدیگر خواهند پرداخت.22

و...

پی نوشتها :

1 .فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت 13، ص1158.

2 .محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص 139، ح 13.

3 .محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 51 ، ص 119، ح 19.

4 .همان، ج 28، ص 70.

5 .همان، ج 51، ص 119، ح 19.

6 .همان، ص 119 و 110 ، ح 1.

7 .همان، ص 112، ح 7.

8 .همان، ص 113 و 112، ح 8 .

9 .بشارة الاسلام، ص 63.

10.السیّد مصطفی ال سید حیدر الکاظمی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت 139، ص 1158.

11.شیخ صدوق کمال الدین و تمام النعمة، ص 203.

12.شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 202.

13.بحارالانوار، ج 28، ص 70.

14.کمال الدین، و تمام النعمة، ص 304.

15.بحارالانوار، ج 52، ص 111 و 135.

16.همان، ص 135.

17.سوره بقره(2)، آیه 214.

18.نعمانی، کتاب الغیبة، ص 72.

19.بحارالانوار، ج 51 ، ص 114، ح 11.

20.همان، ج 51 ، ص 111، ح 5.

21.نعمانی، کتاب الغیبة، ص 291 و 292.

22.علی متقی هندی کنزالعمال، ج14، ص 578.

پدید آورنده : محمد جواد طبسی

 

یک شنبه 22 دی 1392  10:16 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

زنان در حکومت امام زمان، عجّل اللّه تعالی فرجه

 

امروز بانوان همانند بسیاری از مردم به آینده می اندیشند؛ به یک انقلاب جهانی و یک حکومت موعود، که چگونه در برابر قدرتهای بزرگ غلبه پیدا می کند! آیا برنامه های اوچیست؟ چه کسانی با او همکاری می کنند و زنان در آن زمان چه نقشی دارند؟ دشمنانش چه کسانی اند و راز و رمز موفقیتش در گرو چیست؟

ما در این نوشتار کوتاه نقش زنان در ایّام غیبت و ظهور امام زمان، علیه السلام، را مورد بررسی قرار می دهیم.

نقش زنان در دوران غیبت صغری

در دوران سخت غیبت صغری، در روزهایی که شیعیان پس از دویست و شصت سال با یک آزمایش بزرگ رو به رو بودند و می بایست با غیبت امام خو کنند، یک زن به عنوان مفزع و پناه معرفی می شود و آن مادر بزرگوار امام حسن عسکری، علیه السلام، است. در این دوره، اگر چه امام هادی و امام حسن عسکری، علیهماالسلام، زمینه غیبت را از پیش فراهم کرده بودند و شخصیتهای مورد اعتمادی همانند عثمان بن سعید عمری و پسرش محمد بن عثمان رابه عنوان وکیل معرفی کرده بودند، به دلایلی از موقعیت مادر امام حسن عسکری، علیه السلام، معروف به «جدّه»، استفاده شد و وی پناه شیعه معروف گردید. ازگفتگوی احمد بن ابراهیم با «حکیمه» دختر امام جواد، علیه السلام، برمی آید که پس از گذشت دوسال از رحلت امام حسن عسکری، علیه السلام، همچنان بسیاری از کارها به دست مادر بزرگوار امام حسن عسکری، علیه السلام، انجام می شده است ولی در حقیقت ازطرف حضرت حجة بن الحسن، علیه السلام، و به فرمان آن حضرت صورت گرفته است.

شیخ صدوق، رحمة الله علیه، از احمد بن ابراهیم نقل کرده است که در سال 262 ق. بر حکیمه دختر امام جواد، علیه السلام، وارد شدم و از پس پرده با وی سخن گفتم و از او درباره اعتقادش به امامان پرسیدم. او همه آنها را یکایک شمرد و آنگاه حجة بن الحسن بن علی را نیز نام برد...

از او پرسیدم: این فرزند کجاست؟ گفت: در پس پرده غیب است. گفتم پس شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ گفت: به جدّه، مادر امام حسن عسکری، علیه السلام. سپس افزود: این دستور از سوی امام حسن عسکری، علیه السلام، و به پیروی از امام حسین، علیه السلام، صورت گرفته است. زیرا امام حسین، علیه السلام، در ظاهر برای حفظ جان فرزندش امام سجاد، علیه السلام، به خواهرش زینب کبری، علیهاالسلام، وصیت کرد و درنتیجه تا مدتی هرآنچه از امام زین العابدین، علیه السلام، صادر می شد به حضرت زینب، علیهاالسلام، نسبت داده می شد تا امر پنهان باشد1 و حساسیت ها نسبت به امام سجاد، علیه السلام، کمتر شود. این امتیاز برای جدّه باقی بود تاآنکه کسانی مانند «عثمان بن سعید» و دیگر سفرا و نایبان خاص امام زمان، علیه السلام، در بین شیعیان شناخته شدند و منزلت یافتند.

پس از شهادت امام عسکری، علیه السلام، یک بانو، نظر دستگاه خلافت بنی عباس را نسبت به تعقیب امام زمان تغییر داد. نوشته اند پس از گزارش جعفر کذّاب، که در خانه امام حسن عسکری، علیه السلام، فرزند خردسالی از آن حضرت باقی مانده است، آنها به خانه امام هجوم بردند و پس از دستگیری صیقل (یکی از کنیزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه کردند. او نخست انکار کرد و آنگاه برای اینکه موضوع برای آنها پوشیده ماند، گفت من حامله هستم. از این رو آن کنیز را به دست «أبی الشوارب»، قاضی وقت، سپردند تا از او مراقبت کند. در مدتی که صیقل زیرنظر قاضی نگهداری می شد دستگاه خلافت با مرگ عبید بن خاقانی و شورش صاحب الزنج روبه رو شد و صیقل از وضعیت آشفته سود جست و فرار کرد.2

نقش زنان در دوران ظهور

حال سزاوار است بدانیم زنان در حکومت قائم آل محمد، علیه السلام، چه می کنند؟ چه کسانی هستند؟ چند نفرند؟ از کجا می آیند و چه مسؤولیتی برعهده دارند؟ براساس برخی از روایات، حضور و نقش این زنان ازنظر زمان و موقعیت، چهارگونه است:

الف) حضور پنجاه زن در بین یاران امام

اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان می شتابند آنهایند که در آن ایّام می زیسته اند و همانند دیگر یاران امام، علیه السلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهی به خدمت امام، علیه السلام، می رسند. در این باره دو روایت وجود دارد:

روایت اول: امّ سلمه ضمن حدیثی درباره علایم ظهور، از پیامبر روایت کرده است که فرمود:

یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس إلیه کالطّیر الواردة المتفرقة حتّی یجتمع إلیه ثلاث مأة و أربعة عشر رجلاً فیه نسوة فیظهر علی کلّ جبّار و ابن جبّار...3

در آن هنگام پناهنده ای به حرم امن الهی پناه می آورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم می برند به سوی او جمع می شوند تا اینکه در نزد آن حضرت سیصد و چهارده نفر گرد می آیند که برخی از آنان زن می باشند که بر هر جبار و جبار زاده ای پیروز می شود.4

روایت دوم: جابربن یزید جعفی، ضمن حدیث مفصلی از امام باقر، علیه السلام، در بیان برخی نشانه های ظهور نقل کرده که:

و یجیی ء واللّه ثلاث مأة و بضعة عشر رجلاً فیهم خمسون امراة یجتمعون بمکة علی غیر میعاد قزعا کقزع الخریف یتبع بعضهم و هی الآیة الّتی قال اللّه : «أینما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعا إنّ اللّه علی کلّ شی ء قدیر...»5

به خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر می آیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. این است معنای آیه شریفه: «هرجا باشید خداوند همه شما را حاضر می کند. زیرا او بر هر کاری توانا است».

پنجاه زن از سیصد و سیزده نفر!

نکته شگفت در این دو روایت این است که می فرماید: سیصد و سیزده مرد گرد آیند که پنجاه نفر ایشان زن هستند!

دوم آنکه: در روایتی که نام یاران برشمرده شده است نام هیچ زنی وجود ندارد.6

در پاسخ این شبهه می توان گفت: این چند نفر در زمره همان سیصد و سیزده نفر هستند. زیرا اولاً امام، علیه السلام، می فرماید: «فیهم»؛ یعنی در این عده پنجاه زن می باشد.

دوم: شاید تعبیر مردان بدین سبب باشد که بیشتر این افراد مرد هستند و این کلمه از باب فزونی عدد مردان، چنین ذکر شده است.

سوم: اگر مقصود همراهی خارج از این عده بود امام می فرمود: «معهم»، نه اینکه بفرماید «فیهم»، زیرا این سیصد و سیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده اند و همه یاران و فرماندهان عالی رتبه و ازنظر مقام و قدرت درحد بسیار بالایی هستند که برخی با ابر جابه جا می شوند و اینها بدون شک با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند. بنابراین اگر بگوییم آنها جزو همان سیصد و سیزده نفر هستند برای آنها رتبه و موقعیت ویژه قائل شده ایم و اگر بگوییم در زمره یاران دیگر حضرت باشند از امتیاز کمتری برخوردارند.

ب) زنان آسمانی

دسته دوم چهارصد بانوی برگزیده هستند که خداوند برای حکومت جهانی حضرت ولی عصر، علیه السلام، در آسمان ذخیره کرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عیسی، علیه السلام، به زمین می آیند.

ابوهریره از پیامبر، صلّی اللّه علیه و آله، روایت کرده که:

ینزل عیسی بن مریم علی ثمان ماة رجل و أربع مائة امرأة خیار من علی الأرض و أصلح من مضی.

عیسی بن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایسته ترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد.

آیا این زنان از امتهای پیشین هستند یا امت اسلامی زمان پیامبر، صلّی اللّه علیه وآله، و معصومین، علیهم السلام؛ یا از دورانهای مختلف؟ آنها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شده اند و برای عهده داری منصبی در حکومت حضرت می آیند یا برای مسایل دیگر؟ اینها پرسش هایی است که این حدیث از آنها چیزی نمی گوید.

ج ) رجعت زنان

سومین گروه از یاوران حضرت بقیة اللّه ، علیه السلام، زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان آنها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود. این گروه دو دسته اند: برخی با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخی دیگر فقط از آمدنشان سخن به میان آمده است.

در منابع معتبر اسلامی نام سیزده زن یاد می شود که به هنگام ظهور قائم آل محمد، صلّی اللّه علیه وآله، زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت.

طبری در دلائل الامامة، از مفضل بن عمر نقل کرده که امام صادق فرمود:

همراه قائم [آل محمد، صلّی اللّه علیه وآله] سیزده زن خواهند بود.گفتم آنها را برای چه کاری می خواهد؟ فرمود: به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بیماران را به عهده خواهند گرفت. عرض کردم: نام آنها را بفرمایید. فرمود: قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه [مادر عمار یاسر]، زبیده ام خالد احمسیّه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنّیه.7

«صیانه ماشطه» در زمان حضرت موسی می زیسته است و مادر عمار یاسر در ابتدای بعثت به شهادت رسید. «حبابه» در زمان علی، علیه السلام، و «قنواء» در زمان امام حسن و امام حسین، علیه السلام، و بقیه در زمان های دیگر زندگی می کرده اند.

این گروه سیزده نفری رجعت خواهند کرد و خداوند برای قدردانی از آنها، به برکت امام زمان آنها را زنده خواهد کرد.

در این روایت امام صادق، علیه السلام، از آن سیزده زن فقط نام نه نفر را یاد می کند. در کتاب خصایص فاطمیّه8 به نام نسبیه، دختر «کعبه مازینه»، و در کتاب منتخب البصائر به نام «وتیره» و «أحبشیه» اشاره شده است.

یک شنبه 22 دی 1392  10:18 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

زنان سرافراز

اینک به اختصار به شرح حال برخی از زنان نامبرده اشاره می کنیم.

1. صیانه ماشطه

او یکی از همان سیزده بانویی است که در دولت حضرت مهدی، علیه السلام، زنده شده، به دنیا بازمی گردد. وی همسر «حزقیل»، پسر عموی فرعون، و شغلش آرایشگری دختر فرعون بود.او همانند شوهرش به پیامبر زمان خود، حضرت موسی، ایمان آورده بود امّا همچنان ایمان خود را پنهان می کرد.

نوشته اند: روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دستش افتاد و بی اختیار نام خدا را برزبان جاری ساخت. دختر فرعون گفت: آیا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلکه نام کسی را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد و فرعون صیانه را احضار کرد و گفت: مگر به خداییِ من اعتراف نداری؟ گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمی کشم و تو را پرستش نمی کنم. فرعون دستور داد تا تنور مسی برافروزند و همه بچه های آن زن را در حضورش در آتش افکنند. چون نوبت به طفل شیرخوارش رسید صیانه می خواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر کن که تو بر حق هستی! فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند و خداوند دراثر صبر و تحمل آن زن در راه دین، او را در دولت امام مهدی زنده می گرداند تا هم به آن حضرت خدمت کند وهم انتقام خود را از فرعونیان بگیرد.

2 ـ سمیه، مادر عمار یاسر

وی هفتمین نفری بود که به اسلام گروید و بدین سبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترین شکنجه ها را براو روا داشت.10

او و شوهرش یاسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آنها را اجبار کرد که پیامبر خدا را دشنام دهند، امّا آنها حاضر به چنین کاری نشدند. او نیز زره آهنی به سمیه و یاسر پوشانید و آنها را در آفتاب سوزان نگه داشت. پیامبر که گاه از کنارشان عبور می کرد آنها را به صبر و مقاومت سفارش می نمود و می فرمود:

صبرا یا آل یاسر فإنّ موعدکم الجنة.

ای خاندان یاسر، صبر پیشه سازید که وعده گاه شما بهشت است.

سرانجام ابوجهل برهریک ضربتی وارد ساخت و ایشان را به شهادت رساند.11

خداوند این زن را به پاداش صبر و مجاهدتی که در راه اعتلای اسلام نشان داد و بدترین شکنجه را از دشمن خدا تحمل کرد، در ایّام ظهور مهدی آل محمد، صلّی اللّه علیه وآله، زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهی را ببیند و در لشکر ولیّ خدا به یاوران آن حضرت خدمت کند.

3 ـ نسیبه، دختر کعب مازنیه

او معروف به «ام عماره» و از زنان فداکار صدر اسلام است که در برخی از جنگهای پیامبر اسلام، صلّی اللّه علیه وآله، شرکت جسته و مجروحان جنگی را مداوا کرده است. او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا کرد. با دیدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخت و در این راه بدنش زخمهای فراوان برداشت.

پیامبر عزیز این فداکاری را ستود و به فرزندش عماره چنین فرمود:

امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است.12

پس از فروکش کردن جنگ، نسیبه با سیزده زخم13 سنگین به همراه دیگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت. با شنیدن فرمان پیامبر خدا، صلّی اللّه علیه وآله، که فقط مجروحان جنگ باید به تعقیب دشمن بشتابند، نسیبه از جای برخاست و آماده رفتن شد، امّا به علت شدت خونریزی نتوانست شرکت کند. همین که پیامبر از تعقیب دشمن برگشت، پیش از آنکه به خانه برود، عبداللّه بن کعب مازنی را برای احوالپرسی نسیبه و سلامتی وی به نزد او فرستاد و چون از سلامتی وی آگاه گشت شادمان موضوع را به پیامبر خبر داد.14

نسیبه از کسانی است که برای یاری امام مهدی، علیه السلام، زنده خواهد شد.15

4. امّ ایمن

از زنان پرهیزکار و خدمتکار حضرت رسول، صلّی اللّه علیه وآله، است. پیامبر به او مادر خطاب می کرد و می فرمود:

هذه بقیة اهل بیتی.16

این زن، باقی مانده ای از خاندان من است.

وی همواره در کنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداوای مجروحان می پرداخت.17

ام ایمن از شیفتگان خاندان امامت بود که در ماجرای فدک، حضرت زهرا، علیهاالسلام، او را به عنوان شاهد معرفی کرد. وی پنج یا شش ماه پس از پیامبر از دنیا رفت.18 خداوند به برکت مهدی آل محمد، علیه السلام، به هنگام ظهور، او را زنده می گرداند تا در لشکرگاه امام به خدمت گماشته شود.

5. امّ خالد

در روایت دو بانو بدین نام مشهور شده اند: ام خالد احمسیه و ام خالد جهنّیه. شاید مقصود ام خالد مقطوعة الید (دست بریده) باشد که یوسف بن عمر، پس از به شهادت رساندن زیدبن علی بن الحسین در کوفه، دست او را به جرم شیعه بودن قطع کرد. در کتاب رجال کشی درباره شخصیت و مقام این زن فداکار از امام صادق، علیه السلام، مطلبی ذکر گردیده که حایز اهمیت است. ابوبصیر گوید: در خدمت امام صادق نشسته بودیم که ام خالد مقطوعة الید از راه رسید. حضرت فرمود:

ای ابابصیر، آیا میل داری که کلام امّ خالد را بشنوی؟

من عرض کردم: آری ای فرزند رسول خدا، با شنیدن آن شادمان می گردم... در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد و سخن گفت. دیدم وی در کمال فصاحت و بلاغت صحبت می کند. سپس حضرت پیرامون موضوع ولایت و برائت از دشمنان با او سخن گفت.19

6. زبیده

مشخصات کاملی از او نقل نشده است. احتمال دارد زبیده زن هارون الرشید باشد که شیخ صدوق، رحمة الله علیه، درباره اش گفته است: وی یکی از هواداران و پیروان اهل بیت است. هنگامی که هارون دانست از شیعیان است قسم خورد که طلاقش دهد. زبیده کارهای خدماتی بسیاری داشت که یکی آبرسانی به عرفات است. همچنین نوشته اند وی یکصد کنیز داشت که پیوسته مشغول حفظ قرآن بودند و همیشه از محل سکونت او صدای تلاوت قرآن شنیده شد. زبیده در سال 216 ق. رحلت کرد.20

7. حبّابه والبیّه

از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک کرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت. در یک یا دو نوبت به وسیله امام زین العابدین و امام رضا، علیهماالسلام، جوانی اش به او بازگردانده شد. اولین ملاقات وی با امیر مؤمنان، علیه السلام، بود که از آن حضرت دلیلی بر امامت درخواست کرد. حضرت در حضور وی سنگی را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جای گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثری برجای بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام بعدی می رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ می زدند و اثر آن نقش می بست. نوبت که به امام رضا، علیه السلام، رسید حضرت نیز چنین کرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا، علیه السلام، زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت.21

روایت شده است که وقتی حبابه به خدمت امام زین العابدین رسید یکصد و سیزده سال از عمرش سپری شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشاره ای نمود و جوانی اش بازگشت.22

همچنین نوشته اند: صورت حبابه از زیادی سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشکیده ای شده بود.23

8. قنواء

دختر رشید هجری، یکی از شیعیان و پیروان علی، علیه السلام، و خود از یاران باوفای حضرت امام جعفر صادق، علیه السلام، است24. وی دختر بزرگمردی است که در راه محبت و دوستی امیر مؤمنان به طرز دلخراشی به شهادت رسید. از گفتار شیخ مفید برمی آید که قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبیداللّه بن زیاد شاهد قطع دو دست و دو پای پدر خود بوده و به کمک دیگران بدن نیمه جان پدر را از دارالاماره بیرون آورده و به خانه منتقل کرده است. روزی قنواء به پدرش گفت: پدرجان، چرا این همه خود را به رنج و مشقت عبادت می اندازی! پدر درجواب گفت: دخترم، پس از ما گروهی خواهند آمد که بینش دینی و شدت ایمانشان از ما، که این همه خود را به زحمت عبادت انداخته ایم، بیشتر است.25

د. بانوان منتظر

چهارمین گروه یاوران امام زمان بانوان پرهیزکاری هستند که پیش از ظهور حضرت بقیة اللّه ، علیه السلام، رحلت کرده اند. به ایشان گفته می شود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلی می توانی حضور داشته باشی. آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.

رجعت زنان مربوط به گروه خاصی نیست و هر بانویی خود را با خواسته ها و شرایط زندگی در حکومت مهدی آل محمد، علیه السلام، تطبیق دهد ممکن است در آینده از رحمت خداوندی بهره مند گشته، برای یاری امام زنده شود. یکی از آن شرایط خواندن دعای «عهد» است که در فرد، نوعی آمادگی برای پذیرش حکومت آخرین ذخیره الهی ایجاد می کند. به فرموده امام صادق، علیه السلام:

هر که چهل صبح دعای عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد...26

انتظار فرج

یکی از شرایط حضور در حکومت بقیة اللّه و توفیق دیدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ یعنی آمادگی کامل برای پذیرش حکومت حق و آراستن به آنچه که مهدی، علیه السلام، می گوید و می خواهد. انتظار فرج یعنی نفی هرگونه سلطه از بیگانگان و مبارزه با افکار انحرافی و فساد اخلاق و در یک کلام، انتظار فرج یعنی بیزاری از دشمنان خدا و پیامبر و معصومین، علیهم السلام.

بی سبب نیست که انتظار از بهترین اعمال شمرده شده است، بلکه فرد منتظرِ دولت مهدی همانند کسی است که در پیش روی رسول خدا شهید گشته و در خون خود غلتیده است و اگر بر همان حالت انتظار از دنیا برود بسان کسی باشد که در خیمه مهدی فاطمه، علیهماالسلام، می باشد.

ابوبصیر از امام صادق روایت کرده که آن حضرت روزی فرمود:

آیا شما را خبر ندهم به چیزی که خداوند عملی را بدون آن از بندگانش قبول نمی کند؟ گفتیم: آری. فرمود: شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت پیامبر، صلّی اللّه علیه وآله، و اقرار به آنچه که خداوند فرموده، از دوستی ما و بیزاری از دشمنان و اطاعت و پیروی از ما. نیز داشتن ورع و پرهیزکاری و انتظار کشیدن برای قائم، علیه السلام. آنگاه فرمود: بدرستی که برای ما دولتی است، خداوند آن را هر زمانی که اراده کند برقرار می سازد. سپس افزود: هرکس که دوست دارد از یاران قائم، علیه السلام، باشد باید در انتظار به سر برد و خود را به ورع و محاسن اخلاق بیاراید، و اگر در همان حال بمیرد برای او اجری همانند کسی است که آن حضرت را درک کرده باشد.27

پی نوشتها:

1.سوره تحریم (66)، آیه 11.

2.صدوق، محمد بن علی بن الحسین، کمال الدین، ج 2، ص50؛ الطوسی، محمد بن الحسن، الغیبة، ص 138.

3.همان، ص 476.

4.الهیثمی، نورالدین علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، ج 7، ص315؛ معجم احادیث الإمام المهدی، ج 1، ص 500.

5.همان.

6.المجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 223.

7.الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 314.

8.همان، ص 260.

9.ریاحین الشریعة، ج 5، ص 41؛ به نقل از خصایص فاطمیه.

10.چشم اندازی از حکومت مهدی، علیه السلام، ص 74؛ به نقل از بیان الائمه، ج 3، ص 338.

11.ابن الاثیر، علی بن ابی الکرم، اسدالغابه، ج 5، ص 481.

12.ریاحین الشریعه، ج 4، ص 353.

13.الواقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج 1، ص 273.

14.همان، ج 2، ص 268.

15.همان، ج 1، ص 270.

16.ریاحین الشریعه، ج 5، ص 41؛ به نقل از خصایص فاطمیّه.

17.چشم اندازی از حکومت مهدی، علیه السلام، ص 76؛ تهذیب الکمال، ج 35، ص 329.

18.طبسی، محمد جواد، نقش زنان مسلمان در جنگ، ص20.

19.قاموس الرجال، ج 10، ص 387.

20.المامقانی النجفی، عبدالله محمد حسن، ریاحین الشریعه، ج 3، ص 381؛ به نقل از تنقیح المقال.

21.همان، ج 3، ص 78.

22.القمی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج 1، ص 204.

23.همان.

24.جامع الرواة، ج 2، ص 458؛ رجال شیخ طوسی، ص 341.

25.المفید، محمدبن محمدبن النعمان، الاختصاص، ص 73072.

26.القمی، شیخ عباس، همان، ج 2، ص 294.

27.القمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج 2، ص 486؛ به نقل از: النعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة.

پدید آورنده : محمد جواد طبسی

یک شنبه 22 دی 1392  10:19 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)


نقل قول javadtel

من از حاج اقا دانشمند شنددم که هنوز هم کسانی اقا را می بینند

 امکانش خیلی زیاده 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

دوشنبه 23 دی 1392  12:45 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

فرقه های انحرافی که در آغاز امامت حضرت مهدی(عج) به وجود آمدند

فرهنگ > دین و اندیشه - متن زیر به قلم دکتر رسول جعفریان گلچینی از کتاب «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه» ایشان است که به مناسبت سالروز آغاز ولایت حضرت صاحب الزمان (عج) در خبرآنلاین منتشر شده است.

اختلافات در امامت پس از رحلت امام یازدهم(ع)

مشکلات سیاسی و سخت گیری هایی که خلفای عباسی برای امامان شیعه به وجود می آوردند، در برقراری رابطه منظم آنان با شیعیان، نابسامانی های را ایجاد می کرد. این مشکل به ویژه در فاصله رحلت یک امام و جانشینی امام بعدی رخ می داد. عده ای از شیعیان در شناخت امام خود دچار تردید شده و مدتی طول می کشید تا فرقه های انشعابی و افکار و اندیشه های ناروا رو به افول نهاده و امام جدید کاملا استقرار یابد. گاهی این مشکلات به قدری تند بود که جناحی از شیعه را کاملا از بدنه اصلی آن جدا می کرد، چنان که پیدایش و مقاومت واقفه، فطحیه و حتی اسماعیلیه را می توان از مصادیق آن به شمار آورد.

این مشکل پس از رحلت امام عسکری دو چندان بود، زیرا گذشته از آن که تولد و نگهداری و وصایت امام زمان به طور کاملا محرمانه انجام شده بود، دوران غیبت نیز آغاز شده و تنها پشتوانه نیرومند امامت حضرت حجت، در یک بخش میراث عظیم احادیث موجود درباره اصل مهدویت و پاره ای از لوازم آن و در بخش دیگر استقرار سیستم ارتباطی قوی و حضور برخی از عناصر سرشناس شیعه در میان امام عسکری از یک سو و شیعیان آن حضرت از سوی دیگر بود.

فرقه های تشکیل شده در آعاز امامت حضرت مهدی(عج)

چگونگی پیدایش اختلافات در میان شیعیان پس از رحلت حضرت عسکری در کتاب های «المقالات و الفرق» و «فرق الشیعه» نوبختی به تفصیل گزارش شده است. شیخ مفید گزارش نوبختی را با تلخیص و اضافاتی نقل و نقد کرده و از چهارده فرقه نام برده است.
در مقام جمع بندی فرقه های مزبور، می توان گفت که آنها از لحاظ اصولی، به پنج گروه به ترتیب زیر تقسیم می شوند:

1. کسانی که رحلت امام عسکری را باور نداشته و او را به عنوان «مهدی آل محمد» زنده می دانند و به نام «واقفه»، یعنی کسانی که بر امام عسکری توقف کرده اند، شناخته می شوند.

2. کسانی که پس از رحلت امام عسکری به برادر آن حضرت، جعفر بن علی الهادی گرویده و به دلیل آن که فرزند امام عسکری را ندیده بودند، به امامت جعفر ملقب به کذاب گردن نهادند که دسته ای از آنان وی را جانشین امام یازدهم و دسته ای دیگر او را به عنوان امام یازدهم می شناختند که به اینها «جعفریه» می گویند.

3. عده ای که پس از انکار امامت حضرت عسکری به امامت اولین فرزند امام هادی، «محمد» که در حیات پدر چشم از جهان فروبسته بود، گرویدند، به اینها «محمدیه» گفتند.

4. شمار دیگری بر این باور بودند، همان گونه که پس از رسول خدا دیگر پیامبری نخواهد آمد، پس از رحلت امام عسکری نیز امامی وجود نخواهد داشت.

5. فرقه دیگر، امامیه بودند که اکثریت قریب به اتفاق شیعیان را تشکیل می دادند و به امامت حضرت مهدی اعتقاد داشتند. این جریانی بود که رهبری اصولی شیعیان امامی را به عهده گرفت.

شیخ مفید تاکید کرده، در سال 373 هجری که وی مشغول تنظیم این متن بوده، از فرق پنجگانه بالا، تنها امامیه موجودیت خود را ادامه می دهد و در وصف آنان چنین می گوید:
«امامیه از نظر تعداد و از لحاظ علمی، پرجمعیت ترین فرق شیعه هستند. آنان دانشمندان علم کلام و صلحا و عبادت پیشگان فقیه و علمای حدیث و ادبا و شعرای زیادی را به خود اختصاص داده اند.»

در واقع مذهبی که توانست خود را در مرکز خلافت اسلامی حفظ کرده و حضور قاطع خود را نگاه دارد، مذهب امامی بود که به فرزند امام عسکری، حضرت حجة بن الحسن العسکری(عج) ایمان آورد و توانست شیعیان را در مسیری مشخص هدایت کند.
به هر روی باید توجه داشت که مساله غیبت، به سادگی برای جامعه شیعه حل نشده و در دهه های پایانی قرن سوم و نیز قرن چهارم، دشواری های زیادی در این زمینه در جامعه شیعه به وجود آمد. همین امر بود که علمای شیعه را بر آن داشت تا به تفصیل درباره مساله غیبت به تالیف پرداخته و ابعاد آن را روشن کنند.

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

دوشنبه 23 دی 1392  8:21 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

در پاسخ به سوال : آیا امکان دارد که فردی در کودکی به امامت برسد ؟

اگر امام خردسال،از دانش و سطح تفکر عالی برخوردار نبودخلفای معاصر، خیلی خوب می‌توانستند جنجال به پا کنند؛ امّا سکوت آن‌ها و سکوت تاریخ،گواه است که امامت در سنین کم پدیده‌ای حقیقی بوده است نه ساختگی.

 البته پیش از حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف)نیز پیامبرانی را خداوند در کودکی به مقام نبوّت مفتخر ساخته بود؛همچون حضرت عیسی(علیه السلام) که از هنگام ولادت به نبوّت خویش به طور آشکار تصریح کرد یا حضرت حضرت یحیی(علیه السلام)که خداوند در قرآن می‏فرماید: «ما از کودکی به او حکم نبوّت دادیم.» مریم/12

بنابراین، همان‏گونه که خداوند متعال،مقام نبوّت را به کودک خردسالی داد،می‌تواند مقام امامت را نیز با تمام ویژگی‌های لازم،به کودکی عطا فرماید.

علاوه بر این روایت‌های فراوان و شواهد تاریخی،گویای آن است که پیش از حضرت مهدی(ع) امام جواد(علیه السلام) و امام هادی(علیه السلام)نیز پیش از سن بلوغ جسمانی به امامت رسیدند.این خود امامت حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) در کودکی را اثبات می کند.

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

دوشنبه 23 دی 1392  8:24 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

آغاز امامت امام زمان shabhayetanhayi.ir(عج) (4)

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

دوشنبه 23 دی 1392  8:44 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

وظیفه مادرزمان غیبت حفظ آثارارزشمنددین ومذهبمان وزمینه سازی برای ظهورآن امام همام می باشدالبته درحال حاضردنیابه حدی داره می رسه که همان گفته بزرگان است وچیزی جزهرج ومرج دردنیاوهمین مسئله شیعه کشی بنظرم درهمین خصوص است وباعث ظهورهرچه زودترایشان خواهدشد.انشاء الله

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

دوشنبه 23 دی 1392  9:29 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

دعای فرج، دوای همه ی دردها
او به خاطر گناهان و به خاطر اعمال [بد] ما است که [بیش از] هزار سال در بیابان‌ها در به در و خائف است. سبب غیبت امام زمان(ع) خود ما هستیم. زیرا دستمان به او نمی‌رسد وگرنه، اگر در میان ما بیاید و ظاهر و حاضر شود چه کسی او را می‌کُشد؟ آیا جنّیان او را می‌کُشند یا ما انسان‌ها؟ ما پیشتر و در طول تاریخ ائمه(ع) امتحان خود را پس داده‌ایم! (گفتارهایی از آیت‌الله العظمی بهجت)

faraj

  • اشاره:

این گفتار، گوهرهای گران‌ارجِ پراکنده‌ای بوده که به همّت بعضی از شاگردان فقیه فرزانه، و پارسای صاحبدل حضرت آیت‌الله العظمی بهجت گردآوری شده و در چند جلد کتاب با عناوین «در محضر بهجت»، «فیضی از ورای سکوت» و… به چاپ رسیده است. این قلم به سائقة دوستی و عشق به اولیای حق، بیاناتی را که عمدتاً پیرامون اهمیت «دعا برای تعجیل در فرج» آن موعود مهربان بوده، به گونه‌ای متصل و مرتبط کنار هم قرار داده تا شکل گفتاری منسجم یافته است.

محور این گفتار را بیشتر، دعای خالصانه و تائبانه برای فرج و همچنین ناظر و حاضر دیدن آن حجّت حیّ موجود موعود به خود اختصاص داده است.

بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان، دعای فرج امام زمان(ع) است؛ البته دعایی که در همة اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند، مبصراتی (= دیدنی‌هایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جملة شرایط دعا است.

مخصوصاً دعای شریف «عظم البلا و برح الخفا» را بخوانیم و از خدا بخواهیم که صاحب کار را برساند. با او باشیم. اگر رساند که رساند و اگر نرساند [حداقل] از کنار او دور نشویم. از رضای او دور نرویم. [امام زمان(ع)] حرف‌هایی [را] که ما با یکدیگر می‌زنیم، می‌داند. در هر حال برای تعجیل در امر فرج و رفع نگرانی‌ها و گرفتاری‌ها و نجات و اصلاح حال مؤمنین [این دعا] را بخوانیم: «اللّهمّ اکشف هذه الغمّـ[ عن هذه الامّـ[ بظهوره» خداوندا با ظهور حضرت حجّت(ع) این ناراحتی و نگرانی را از این امّت برطرف نما! تنها انتظار فرج کافی نیست «تهیّأ» (= آمادگی)، اطاعت و بندگی نیز لازم است؛ مخصوصاً با توجّه به قضایایی که پیش از ظهور امام زمان(ع) واقع می‌شود به حدّی که «ملئت ظلماً و جوراً». خدا می‌داند که به واسطة ضعف ایمان بر سر افراد چه می‌آید. خدا کند که ظهور آن حضرت با عافیت مطلق برای اهل ایمان باشد و زود تحقّق پیدا کند.

ابتلائات شیعه امروز بسیار زیاد است. از ظلم و ستم و بلا و فشاری که بر سر اسلام و مسلمانان ـ به خصوص اهل ایمان ـ می‌آید، کارد به استخوان رسیده است. بیماری‌های مختلف و حوادث زیاد شده است. باید در مشاهد مشرّفه و مواقف مهمّه برای رفع ابتلائات شیعه دعا کرد و تضرّع نمود. ما باید از همه بخواهیم که متوسل شوند و دعا کنند و تضرّع نمایند تا بلکه فرجی حاصل شود. دعای فرج اگر موجب فرج عمومی نشود برای دعا کننده موجب فرج خواهد بود. ـ إن‌شاءالله ـ چنانچه در بعضی از روایات آمده: «دعا کنید که در آن فرج شماست». برخی از مردم به مرحوم آقای شیخ حسنعلی تهرانی متوسل می‌شدند و نتیجه می‌گرفتند ولی متوجّه امام عصر(ع) نیستند. ما باید به بیش از اینها به امام عصر(ع)متوسل باشیم تا نتیجه بگیریم. اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود ـ حضرت صاحب(ع) ـ را بشناسد و به آن پناه برند امکان ندارد که از آن ناحیه مورد عنایت واقع نشوند.

از مهم‌ترین دعاها، دعای فرج امام زمان(ع) است. همة مشکلات مردم و حکومت‌ها از غیبت آن حضرت است. برای رفع مشکلات اجتماعی و حوائج مردم باید همان‌طوری دعا کرد که انسان برای رفع مشکل خودش دعا می‌کند. دعا اگر دعا باشد تأثیر خواهد کرد».

دعای تعجیل فرج، دوای دردهای ماست. در روایت است که در آخرالزمان همه هلاک می‌شوند، مگر کسانی که برای فرج دعا کنند. «إلّا من دعا بالفرج». ائمه(ع) ما با این بیان، خیلی به اهل ایمان و شیعیان عنایت کرده‌اند تا خود را بشناسند. یعنی اگر برای فرج دعا می‌کنید علامت آن است که هنوز ایمانتان پابرجاست. [معصومین(ع)] فرموده‌اند: در آخرالزمان این دعای فرج را که دعای «تثبیت در دین» است بخوانیم: «یا الله، یا رحمان، یا رحیم یا مقلّب القلوب، ثبّت قلبی علی دینک» در زمان غیبت به خواندن دعای «اللّهمّ عرّفنی نفسک…» سفارش شده است. به حجّ که می‌روید اهمّ حاجات را از خدا بخواهید و آن فرج حضرت ولیّ‌عصر(ع) است که فرج بشریّت است. بعد از آن نابودی حکومت‌های فاسد و جائر را بخواهید. خدا کند راهی برای «شرح صدر» پیدا کنیم که به واسطة رئیس و [سَروَرمان] تحیّر قلبی‌مان برطرف شود. «فرج» ولو یک ساعت باشد، بعد از آن روشنایی است ائمه(ع) ما این مطلب را با ما اتمام حجّت کرده‌اند و فرموده‌اند: «برای فرج بسیار دعا کنید»، البته نه با لقلقة زبان. خود امام در مسجد سهله، جمکران، در خواب و بیداری در گوش افرادی از دوستانش بدون اینکه او را ببیند، فرموده است: «فرج من نزدیک است، دعا کنید» یا به نقلی فرموده: «فرجم نزدیک شده دعا کنید «بداء» حاصل نشود». چه مصائبی بر امام زمان(ع) که مالک همة کرة زمین است وارد می‌شود. آن حضرت در چه حالی هستند و ما در چه حالی! او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از مطلب غافلیم و توجه نداریم. کسانی که در خواب و بیداری تشرّف حاصل نموده‌اند از آن حضرت شنیده‌اند که فرموده است: «برای تعجیل فرج من زیاد دعا کنید». خدا می‌داند تعداد این دعاها باید چقدر باشند تا مصلحت ظهور فراهم آید. باید دعا را با شرایط آن انجام داد و توبه از گناهان از جمله شرایط دعا است. چنان‌که فرموده‌اند: «دعاء التائب مستجاب» نه اینکه برای تعجیل فرج دعا کنیم [در حالی که] کارهایمان برای تبعید (= به تأخیر انداختن و دور کردن) آن حضرت باشد.

خدا چه صبری داده به حضرت غایب(ع) که هزار سال می‌بیند بر سر مسلمان‌ها چه بلاهایی می‌آید و خود آنها چه بلاهایی بر سر هم می‌آورند و همه را تحمّل می‌کند. امیدواریم خداوند برای یک مشت شیعة مظلوم، صاحبشان را برساند زیرا در عالم چنین سابقه نداشته و ندارد که رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش این قدر غیبت طولانی داشته باشد. چه باید گفت؟ معلوم نیست تا کی! در تمام امّت‌های گذشته مقدّر شده است ولی در هیچ امّتی چنین غیبتی با وقتِ نامعلوم و غیر مقدّر اتفاق نیفتاده است.

اگر بدانیم دعای ما اثر دارد و باز دعا نکنیم، مقصرّیم. حضرت غایب(ع) عجب صبری دارند! با اینکه از تمام آنچه که ما می‌دانیم یا نمی‌دانیم اطّلاع دارد و از همة امور و مشکلات و گرفتاری‌های ما باخبر است.

خود حضرت مهدی(ع) هم منتظر روز موعود است و خودش می‌داند که چه وقت ظهور می‌کند. اینکه گفته می‌شود آن حضرت وقت ظهورش را نمی‌داند، درست نیست. دعای تعجیل فرج دوای همة دردهای ماست. می‌پرسند: «چرا این همه دعا می‌کنیم مستجاب نمی‌شود؟» [پاسخ این است:] شرط استجابت دعا، توبه است. لذا ملائکه می‌گویند: چرا دعا را با شرطش ـ که توبه باشد ـ به جا نمی‌آورید تا مستجاب شود؟ ما باید امام زمان(ع) را حاضر فرض کنیم. هرجا می‌رود، برویم و می‌توانیم! ولی گویا نمی‌خواهیم در راه رضای آن حضرت باشیم، نه اینکه رضای آن حضرت را نمی‌دانیم یا نمی‌توانیم تحصیل کنیم. مهم‌تر از دعا برای تعجیل فرج، دعا برای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او می‌باشد. اگر ظهور آن حضرت نزدیک باشد، باید هر کس خود را برای آن روز مهیّا سازد از جمله آنکه از گناهان توبه کند. همین توبه باعث می‌شود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده، از سر شیعه رفع و دفع گردد.

آقایی که زیاد به مسجد جمکران می‌رود، می‌گفت: «امام زمان(ع) را در مسجد جمکران دیدم به من فرمود: «به دل‌سوختگان ما بگو برای ما دعا کنند». او هزار سال است که زندانی است. لذا هر کسی که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران می‌رود باید که اعظم حاجت (= بزرگ‌ترین خواسته) نزد آن «واسطة فیض» ـ یعنی فرج خود آن حضرت ـ را از خدا بخواهد. حضرت غایب(ع) دارای بالاترین علوم است و «اسم اعظم» پیش از همه در نزد خود آن حضرت است، با این‌همه به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: «برای من دعا کنید». در حالی که [امام زمان(ع)] مُرده را زنده می‌کند، خود در زندان وسیع [دنیا] به سر می‌بَرد. امّا در مورد خود حق ندارد، هرچند برای دیگران ـ مخصوصاً در امور فردی ـ عنایت خاصّی دارد امّا در امور اجتماعی که مربوط به خود آن حضرت است، خیر! خدا کند ارتباط شیعه و اهل ایمان، با امام زمان(ع) قوّت بگیرد تا در مقام صبر، صبر و تحمّل کنند. [یقیناً] دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت مؤثر است، امّا نه لقلقة زبان و «عجّل فرجه» خشک و خالی. دعای فرج مثل نماز نافله، عمل مستحبّی است. یعنی راستی وجدّی از غیبت امام متأثر باشیم و از خدا بخواهیم که فاصلة هزار و چندصد ساله را که میان مردم و «واسطة فیض» افتاده است، برطرف شود و به پایان برسد. دعای باحالِ حُزن و اندوه و با تأثر قلبی از مردم واقع نمی‌شود. اگر می‌شد، قطعاً وضع این‌طور نبود. راه خلاص از گرفتاری‌ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّ‌عصر(ع) آن هم با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه تا رابطة ما با ولیّ‌امر و امام زمان(ع) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد و قوّت رابطة ما با ولیّ‌امر(ع) هم در اصلاح نفس است.

 

  • امام زمان(ع) ناظر اعمال ما

چیزی که باعث شرمندگی و خجالت‌زدگی ما می‌شود این است که امام زمان(ع) همه چیز را می‌داند و همه چیز را می‌شنود. معصومین(ع) «عین الله الناظرة و اذن الله السامعه الواعیه» [= یعنی چشم بینا و گوش شنوای خداوند] هستند. اگر حرفی زده می‌شود حتی قبل از آنکه دیگران و کسانی که در مجلس هستند، بشنوند، آنها می‌شنوند. چرا کاری نمی‌کنید که همیشه خودتان را پیش آن حضرت ببیند؟ [اگر] ما او را نمی‌بینیم، او که ما را می‌بیند. پس چرا این‌قدر دوریم؟ آیا نباید توجه داشته باشیم که ما رئیسی داریم که بر احوال ما ناظر است؟ وای بر احوال ما اگر در کارهایمان او را ناظر نبینیم و یا او را در همه‌جا ناظر ندانیم! با وجود اعتقاد به داشتن رئیسی که «عین الله الناظر\» است آیا می‌توانیم از نظر الهی فرار کنیم یا خود را پنهان کنیم؟ چه پاسخی خواهیم داد؟

چقدر سخت است اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که می‌خواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم ابتدا «رضایت» و «عدم رضایت» او را در نظر نگیریم و رضایت و خشنودی او را جلب ننماییم! ما باید رضا و میل امام زمان(ع) را در کارها به دست آوریم. در امور اجتماعی نباید به دیگران نگاه کنیم و از این و آن پیروی کنیم. زیرا این افراد معصوم نیستند، هرچند بزرگ و بزرگوار باشند. اگر در راه امام عصر(ع) باشیم چنانچه به ما بد و ناسزا هم بگویند نباید ناراحت شویم بلکه هم‌چنان باید در آن راهِ حق و حقیقت ثابت‌قدم و استوار باشیم.

انصاف این است که در زمان نزدیک به ظهور که ظلم فراگیر می‌شود به افرادی که در دین و ایمان باقی می‌مانند، عنایات و الطاف خاصّی می‌شود تا از دین خارج نشوند. زیرا حضرت ولیّ‌عصر(ع) تکیه‌گاه مردم است و کسانی که تکیه‌گاهشان امام باشد، کوهِ ایمانند. ما اهل علم در هر حال باید به وظیفة خود عمل کنیم. نوکرهای امام زمان(ع) عموماً باید عمل به وظیفه کنند، توسلات را هم داشته باشند.

 

  • راه‌های ارتباط با امام عصر(ع)

راه ایجاد و ارتباط با اهل بیت(ع) و مخصوصاً حضرت ولیّ‌عصر(ع) عبارت است از «معرفت خداوند متعال» و بعد «اطاعت محض از پروردگار». این دو، موجب حبّ به خداوند و محبّت نسبت به همة کسانی که خداوند آنها را دوست می‌دارد؛ مثل انبیا و اوصیا ـ مخصوصاً علاقه و ارتباط با محمّد و آل محمّد(ع) ـ می‌شود که نزدیک‌ترین آنها به ما حضرت صاحب‌الامر(ع) است.

لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولیّ‌عصر(ع) تشرّف حاصل کند. بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز و سپس توسل به ائمه(ع) بهتر از تشرّف باشد، زیرا هرجا که باشیم آن حضرت می‌بیند و می‌شنوند. ضمناً عبادت در زمان غیبت افضل از عبادت در زمان حضور است و زیارت هر کدام از ائمه اطهار(ع) مانند زیارت خود حضرت حجّت(ع) است.

در زمان غیبت عنایات و الطاف امام زمان(ع) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده. باب بقا و حضور کلّاً مسدود نیست، بلکه اصل «رؤیت جسمانی» را هم نمی‌شود انکار کرد. ما در دریای زندگی در حال غرق شدن هستیم. دستگیری «ولیّ خدا» لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ‌عصر(ع) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد همراه خود ببرد.

کجا رفتند کسانی که با صاحب‌الزّمان(ع) ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کرده‌ایم که قطع ارتباط نموده‌ایم و گویا هیچ چیز نداریم. اگر بفرمایید: به آن حضرت دسترسی نداریم؟ جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ارتکاب محرّمات ملتزم نیستید. او به همین امر از ما راضی است. ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.

تنها پیدا کردن و دیدن آن حضرت(ع) مهم نیست. زیرا دیدن آن حضرت در عرفات یا در جای دیگر که همیشه میسور نمی‌شود و ممکن نیست. [امّا] اگر مشرّف شدید به آن حضرت نگویید که از خدا برای من زن، خانه، دفع فلان بیماری یا امراض به‌خصوص و… بخواه. زیرا اینها چندان اهمیت ندارد. همچنین آقای دیگری گفت: در اعتکاف مسجد کوفه آن حضرت را در خواب دیدم که به من فرمود: اینهایی که به اینجا آمدند از مؤمنین خوب هستند ولی هر کس حاجتی دارد و برای برآورده شدن حاجت خود آمده است مانند خانه، فرزند. و هیچ‌کدام برای من نیامده‌اند. مطلب همین‌طور است. هر کدام در فکر حوائج شخصی خود هستیم و به فکر آن حضرت نیستیم.

هر کسی باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجّت(ع) و فرج شخصی خویش پیدا کند؛ خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد یا نزدیک. عده‌ای بوده‌اند که گویا حضرت غایب در پیش آنها حاضر و ناظر بوده است. آن حضرت آن‌قدر به ما نزدیک و از حال ما باخبر است امّا ما از او غافل و بی‌خبریم و می‌پنداریم که دوریم! حیف که ما قدردانِ نعمتِ ولایت نیستیم.

حاج محمّدعلی فشندی(ره) هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب(ع) عرض می‌کند: مردم دعای توسل می‌خوانند و در انتظار شما هستند و شما را می‌خواهند و دوستان شما ناراحتند. حضرت می‌فرماید: دوستان ما ناراحت نیستند! کسانی که منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. آری! تشنگان را جرعة وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می‌دهند. آیا ما تشنة معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب نمی‌دهد با آنکه کارش دادرسی به همه است و به مضطرّان عالم رسیدگی می‌کند؟!

آن حضرت از چشم ظالمان محجوب (= پنهان) است. «المحجوب عن اعین الظالمین» امّا کسانی که نه ظالمند و نه رفیق ظالمند و نه با ظالمان معاشرند و نه در خانه و محلّة ظالمان هستند، آن حضرت از دیدة آنها محجوب نیستند. ثانیاً دیدن با چشم موضوعیت ندارد بلکه طریق و وسیله‌ای است برای حصول یقین. اگر آدم از پشت پرده، صدایی را شنید و بودن گوینده‌ای را یقین کرد و او برای ما خبرهایی داد که مطابق با واقع شد، [ما] به وجود گوینده، یقین پیدا می‌کنیم هرچند چشمانمان او را نبیند. ثالثاً همین دیدن را خیلی از بزرگان علمای ما هم ادّعا کرده‌اند، که اگر بگوییم آنها دروغگو بوده‌اند، دیگر معلوم است که ما در چه حالی هستیم.

 

  • چرا حضرت بیمناک و خائف هستند؟

در زیارت حضرت غایب(ع) وارد شده است: «السلام علیک ایّها المهذّب الخائف» [= سلام بر تو ای آراستة بیمناک]. با اینکه انسان خائن، خائف است «الخائن خائف» و شخص مهذّب و بی‌گناه و پاک، از کسی بیم ندارد؛ امّا آن حضرت با آن حریم پاک، از اظهار (و نشان دادن خود) خائف است. او به خاطر گناهان و به خاطر اعمال [بد] ما است که [بیش از] هزار سال در بیابان‌ها در به در و خائف است. سبب غیبت امام زمان(ع) خود ما هستیم. زیرا دستمان به او نمی‌رسد وگرنه، اگر در میان ما بیاید و ظاهر و حاضر شود چه کسی او را می‌کُشد؟ آیا جنّیان او را می‌کُشند یا ما انسان‌ها؟ ما پیشتر و در طول تاریخ ائمه(ع) امتحان خود را پس داده‌ایم!

شاید از بعضی از روایات استفاده شود که عمر حضرت حجّت(ع) در پس از ظهور زیاد نباشد. لذا بعضی از منتظران حضرتش از این جهت ناراحتند، امّا فکر نمی‌کنند که یک روز [حکومت و زندگی با آن حضرت] به سال‌ها می‌ارزد.
دعا می‌کنیم که خداوند کام ما شیعیان را با فرج امام زمان(ع) شیرین گرداند!

دوشنبه 23 دی 1392  12:57 PM
تشکرات از این پست
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث سی و سوم طرح صالحین:امامت امام زمان حضرت مهدی(عج)

مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و قرآن

الف) همپاى قرآن:

اینکه پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) در سفارش مشهور خویش فرمود: «انى تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتى ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا ابداً» و بدین سان بر همپایى و همراهى خاندان خویش سلام اللّه علیهم با قرآن کریم، تأکید نمود، دلالت بر این دارد که در زمان ما، کتاب خدا قرآن کریم جز در کنار مهدى آل محمد (صلى الله علیه وآله وسلم) که یگانه ذخیره و باقیمانده این دودمان پاک است، کتاب هدایت انسانها نتواند بود و از گمراهى و سرگردانى مردم، جلوگیرى نتواند کرد.

و نیز اینکه رسولخدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «علىّ مع القرآن و القرآن مع علىّ لایفترقان حتى یردا على الحوض» با توجه به اینکه در این عصر، وصایت و وراثت حضرت على(علیه السلام) در همه مقامات ولایتى و شئونات هدایتى اش تنها از آن حضرت مهدى (علیه السلام)مى باشد، بر چنین همراهى و همپایى و معیّتى، بین او و قرآن نیز دلالت دارد.

ب) شریک قرآن:

همه ائمه بزرگوار، «شرکاء قرآن کریم» شمرده شده اند چنانکه بطور ویژه در یکى از زیارتهاى مخصوصه حضرت مهدى (علیه السلام) با تعبیر «السلام علیک یا شریک القرآن» از ایشان یاد شده است.

ج) تلاوت کننده و ترجمان قرآن:

از آن رو که تلاوت آیات کتاب خدا بهترین وسیله انس باخداست، و براى مقرّبان درگاه حق هیچ لذّتى بالاتر از خواندن قرآن و تدبّر در آن نیست، حضرت مهدى (علیه السلام) که در این دوران والاترین درجات انس و بالاترین مقامات قرب الى اللّه را داراست، شایسته ترین کسى است که به عنوانِ «یا تالِىَ کتابِ اللّه و ترجمانَه» مى تواند مورد خطاب قرار گیرد.

د) قرائت کننده و تفسیرگر قرآن:

براى قرائت و تفسیر قرآن کریم چه کسى شایسته تر از حضرت مهدى(علیه السلام)است که در این زمان «چراغ هدایت» و «حامل علوم قرآن» و «نگاهبان گنجینه دانش الهى» و «حافظ سرّ خدا» تنها اوست و «امانات نبوّت» و «ودیعت هاى رسالت» در این عصر تنها به او سپرده شده است؟ اوست که قرآن را چونان که پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) و على (علیه السلام)قرائت مى کردند، قرائت مى کند و آنچنان که خداى محمد و على (علیهما السلام)مى پسندد و مقرر فرموده است، تفسیر مى نماید.

«السلام علیک حین تقرء و تبیّن».

چه خوش است صوت قرآن زتو دلربا شنیدن --- به رخت نظاره کردن، سخن خدا شنیدن


هـ ) تعلیم دهنده احکام قرآن:

… صاحب الزّمان و مُظهر الایمان و مُلقِّن احکام القرآن…
«سلام خدا بر صاحب الزمان و آشکار کننده ایمان و تلقین و تعلیم دهنده احکام قرآن.»

و) احیاگر قرآن:

در آخر الزمان که سنّت هاى قرآنى به فراموشى سپرده شده و بسیارى از معارف این کتاب الهى از سوى کژ اندیشان به تحریف و تبدیل کشیده شده و حیات و حیات آفرینى آیاتش، در حصار جهل و هوس دنیا پرستان نادیده گرفته شده است، مهدى (علیه السلام)مى آید تا احیاگر این معجزه جاوید باشد و اسلام و مسلمین را در پرتو انوار فروزان آن جانى تازه بخشد.

«اللهمّ جدّد به ما امتحى من دینک و أحىِ به ما بُدّلَ من کتابک و أظهر به غُیّر من حکمک».
«خدایا از دینت آنچه به نابودى گراییده بوسیله او تجدید فرما. و از کتابت آنچه دگرگونى و تبدیل پذیرفته بوسیله او احیا کن. و از احکامت آنچه را که تغییر یافته بوسیله او آشکار گردان.»

دوشنبه 23 دی 1392  1:00 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها