سئوالی ساده دارم از حضورت … من آیا زنده ام وقت ظهورت
اگر که آمدی، من رفته بودم … اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم … بیایم در رکاب تو بمیرم
آغاز امامت گل سرسبد عالم هستی، حضرت حجه بن الحسن امام زمان (عج) بر نایب برحقشان
امام المسلمین آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)
و ولایتمداران جهان خصوصا امّت حزب اللهی و ولایتمدار ایران اسلامی مبارک باد
روایاتی برای اثبات حجت بودن امام زمان(ع)
آغاز امامت امام زمان (عج)، روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 265 هـ. ق است؛ یعنی روز شهادت امام یازدهم (ع) آغاز امامت امام زمان (ع) است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حزب الله خراسان جنوبی، شفقنا نوشت: جالب است بدانيم که ولادت امام زمان (عج) در روز جمعه بوده و اوّلين روز امامتش روز جمعه و نيز بنا بر نقلي که از نظر شيعه، بسيار مشهور است، ظهور امام هم روز جمعه خواهد بود و همچنين يکي از اسامي آن حضرت نيز جمعه است.
يکي از افراد مورد وثوق و اعتماد ائمه معصومين و خاصه امام عسکري و امام زمان (عليهما الاسلام) فردي به نام ابوسهل بود. ابوسهل اسماعيل بن علي نوبختي مي گويد : پس از آن که معتمد، امام عسکري (ع) را به زهر مسموم کرد، من به خدمت امام عسکري(ع) شرفياب شدم، لحظه اي بود که فرزند امام عسکري (ع) هم بر پدر وارد شده بود. امام حالش منقلب بود و شديدا ضعيف شده بودند، به گونه اي که وقتي ظرف آب را براي نوشيدن به امام عسکري (ع) دادند، قدرت نگهداري ظرف آب را نداشت و مي لرزيد و دندانهاي امام عسکري (ع) که به کاسه نزديک شده بود، بر آن مي خورد و من صدايش را مي شنيدم. در اين لحظه وقتي که امام زمان (عج) وارد شد، به محض اين که چشم امام عسکري(ع) به امام زمان (عج) افتاد، بسيار خوشحال شد، اما لحظه اي گريست و بعد او را به عنوان آخرين وصي رسول الله (ص) و آخرين امام مؤمنين و به عنوان حجت بر حق خدا معرفي کرد و وصيت و سفارش خود را به امام زمان (عج) نمود. در اين لحظه گويي احساس شد لحظه آغاز قبول مسؤوليت امامت امام زمان (عج) بود. بعد امام عسکري (ع) رو به امام زمان (عج) کرد و فرمود: «يا سيد أهل بيته! اسقني بالماء فإني ذاهب إلي ربي ؛ (1) اي بزرگ خاندان خودت! آبي به من بنوشان؛ زيرا من به زودي به سوي پروردگارم خواهم شتافت».
امام زمان (عج) هم آب را به دست پدرش داد و بعد به پدرش کمک کردند تا او وضو بسازد. صحبت هايي هم بين امام عسکري و امام زمان (عليهما الاسلام) صورت گرفت، آن گاه امام عسکري (ع) به درجه رفيع شهادت نايل گشتند.
اثبات حجت بودن امام زمان و امامت ايشان
البته اين مسائلي بود که درباره ي امام زمان و آغاز امامتشان است، ولي چيزي که بايد به عنوان حجت براي مردم باشد، اين است که براي اثبات حجت بودن امام زمان (عج) و امامت ايشان طبيعي است که شيعيان او هم دلايل قانع کننده اي که باعث اطمينان خاطر بشود نياز دارند.
ابوالاديان يکي از خدمتگزاران و يکي از دوستان نزديک امام عسکري (ع) بود. ابن بابويه (ع) به نقل از ابوالاديان مي گويد: امام عسکري (ع) به من مأموريتي داد که به مدائن بروم و نامه هايي را به آنجا برسانم. امام عسکري (ع) به من فرمود: ابوالاديان! وقتي بعد از پانزده روز از مدائن برگشتي، شهر سامرا را پر از شيون و غوغا خواهي يافت، زيرا که من به شهادت خواهم رسيد. من نگران شدم و از امام راجع به جانشين شان پرسيدم: وقتي شما به شهادت رسيديد، چه کسي بايد امامت امّت را به عهده بگيرد؟ امام عسکري (ع) در جواب به من سه نشانه داد؛ نشانه اول: آن کسي که بر بدن من نماز بگزارد. دوم: آن کسي که جواب نامه ها را از تو طلب کند و نشانه ي سوم: کسي که بگويد در هميان و کيسه ها چه چيزي وجود دارد. حيا مانع شد که راجع به کيسه از آقا بپرسم، نپرسيدم و با نگراني سفرم را آغاز کردم و به مدائن رفتم. مأموريت را انجام دادم و وقتي برگشتم همان گونه که امام عسکري (ع) گفته بود، ايشان به شهادت رسيده بودند. آن گاه چيزي که براي من مهم بود اين بود که بدانم چه کسي جانشين امام يازدهم و به عنوان امام دوازدهم و حجت بر حق خداست! وارد بيت امام عسکري (ع) شدم، ديدم برادرش جعفر بر جايگاهي نشسته است و همه ي واردين به او تسليت مي گويند. گويي اين گونه وانمود مي شود که او به عنوان جانشين امام عسکري (ع) است، در حالي که من او را مي شناختم و مي دانستم انساني است بد سابقه و بد عمل که مرتکب محرمات مي شد. مطمئن بودم که او لياقت امامت را ندارد، اما الان در چنين جايگاهي قرار گرفته؛ چرا که دستگاه بني عباس تلاش مي کرد او را به عنوان جانشين امام عسکري (ع) به مردم معرفي کند. در همين حال خبر آوردند که او بيايد و بر پيکر امام عسکري (ع) نماز بگزارد.
او از جاي خود حرکت کرده، به سمت پيکر مطهر امام عسکري (ع) رفت، تا نماز بگزارد، ديدم نوجواني با جميع شيوه ها و شمايل زيبايي که دلربا بود آمد و دامن عمويش را گرفت و گفت: اي عمو ! کنار برو که من بر نماز گزاردن بر پيکر بابايم شايسته ترم.
او را کنار زد و بر پيکر امام عسکري (ع) نماز گزارد. با اين صحنه مطمئن شدم که يکي از نشانه هايي که امام عسکري (ع) داده بود تحقّق يافت و اين شخص بر بدن امام عسکري (ع) نماز گزارد. منتظر بودم که نشانه هاي ديگر هم تحقّق پيدا کند. در اين حالت بود که وقتي نماز تمام شد به من اشاره کرد که جواب نامه ها را بده. اين هم نشانه دوم؛ چون نامه اي که امام عسکري (ع) به من سپرده بود و آن را به مدائن بردم، به دوستاني که بايد مي دادم سپردم و جواب نامه هاي آن ها را به همراه بيت المال و سهم امامي که داده بودند با خودم آورده و منتقل کرده بودم. منتظر بودم نشانه ي سوم هم تحقّق پيدا کند، در همين حال جمعي از مؤمنين قم آمدند و در ميان جمعيّت عزادار قرار گرفتند و گفتند: جانشين امام عسکري کيست؟ آن ها را به سمت جعفر هدايت کردند. آن ها وقتي پيش جعفر رفتند، پرسيدند: شما جانشين امام عسکري (ع) هستيد؟ پاسخ داد : آري. گفتند: بگوييد که ما حامل چه چيزي هستيم و نامه اي که با ماست چه کسي و براي چه کسي نوشته است و چيزي که به همراه ماست آن متاع چيست و چقدر است؟
جعفر با کمال عصبانيت گفت: عجب ! مردم را ببينيد که از من چه چيزي را در خواست مي کنند، علم غيب از من طلب مي کنند؟ من فهميدم که او امام نيست و جمعيّتي که از قم آمده بودند هم با اين پاسخ او مطمئن شدند که او امام نيست و جانشين امام عسکري (ع) شخص ديگري است. در همين حال فرستاده اي از درون خانه آمد و گفت که حجت خدا (امام زمان (عج)) فرمودند: نامه هايي که شما اهل قم از فلان شخص و فلان شخص براي امام عسکري (ع) آورده ايد، آن نامه ها را بياوريد و به همراه شما همياني است که هزار اشرفي در آن قرار دارد که از ميان هزار اشرفي که به عنوان سهم امام است، ده اشرفي قلابي است که روکش طلا شده و اصل نيست.
آن ها باز کردند و ديدند هزار اشرفي سفيد هست و آن ده اشرفي را هم شناسايي کردند. ابوالاديان مي گويد: من دقيقا به همان نشانه هايي که امام حسن عسکري (ع) به من داده بود رسيدم و يقين کردم که او امام امت اسلامي و آخرين وصي پيغمبر اکرم (ص) است و آن پيامي که فرستاده شده از ناحيه امام زمان (عج) است و آن فردي که نماز بر پيکر امام عسکري (ع) گزارد، امام زمان و آخرين امام شيعيان است. (2)
اللهم عجل لولیک الفرج ان شاءالله
دوستان عزيز ميتوانيد جهت مشاركت به اين هريك از سوالات ژاسخ دهيد
حضرت مهدی (عج ) در چه مکانی ظهور می نمایند؟
فرق ظهور با فرج چیست؟
چرا با وجود اینکه امام زمان ع به آخرین نائب خود اعلام نموده هرکس در زمان غیبت کبری مدعی رویت ایشان شود دروغگوست اما برخی افراد
حتی بعضی از بزرگان دین تلویحا مدعی رویت و حتی ملاقات با آن حضرت شده یا می شوند؟
آیا تشریف فرمایی حضرت مهدی علیه السلام در اجتماعات عمومی در دوران غیبت با معنای غیبت و نهان بودن منافات ندارد ؟ آیا با این گونه تشریف فرمایی به محافل غیبت منتفی نمی شود؟
پوشش ظاهری و لباس آن حضرت در حال حاضر و در زمان ظهور چگونه است ؟ آیا پوشش امروزی و عادی و عرفی دارند یا لباس مخصوصی می پوشند؟
چرا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دو غیبت داشتند ؛ غیبت صغری و کبری؟
امام زمان علیه السلام در دوران غیبت شیعیان را به راویان احادیث ارجاع داده اند:1- آیا روات احادیث همان فقها و مجتهدان اند؟2- ارتباط بین امام زمان علیه السلام و بین راویان و فقیهان چگونه است ؟ آیا ارتباط ویژه ای دارند یا مانند سایر مردم اند؟( به عبارت دیگر: آیا حتما آن ها به دیدار آن حضرت می رسند؟)
آیا گفتار مدعیان دیدار آن حضرت را باید پذیرفت یا رد کرد؟
کسانی را می شناسیم که سالیان سال دیدار امام زمان را از درگاه خدا خواسته اند یا دست کم طالب نگاهی بوده اند. چرا دیدار نصیب چنین مشتاقی نمی شود؟
آیا در دیدار با آن حضرت میان دید ما و دیدن عالمان و گزیدگان تفاوتی هست؟ اگر هست ، چیست؟
حضرت مهدی علیه السلام در دوران غیبت چگونه به مردم تمام جهان رسیدگی می کند؟ آیا یکایک مردم را می شناسد؟ این رسیدگی در روزگار ظهور چگونه است؟
چگونه می توان اثبات کرد که امام زمان علیه السلام زنده است و از دنیا نرفته است؟
از نظر علم و عقل ، چگونه می توان طول عمر حضرت مهدی علیه السلام را اثبات کرد؟ آیا درازای عمر ایشان با سنت طبیعت مخالف نیست؟
آیا صحیح است که می گویند امام زمان علیه السلام تا فلان سال ظهور می کنند و بسیاری از علایم ظهور ایشان تحقق یافته است و زمینه های آن آماده و رو به اتمام است ؟
معنای این که زمین در هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام پر از ستم می شود چیست؟ آیا دیگر در جایی عدل و داد نخواهد بود؟ آیا مردمان عادی نیز به یکدیگر ستم روا می دارند؟ این که امروزه غربی ها ادعا می کنند که در کشورهای آنان قانون و عدل حکم فرماست و در جایی ظلم و ستم دیده نمی شود درست است؟
این که می گویید حضرت مهدی علیه السلام مردم را به کتاب و آیین خودشان دعوت می کنند ، چه معنایی دارد؟ مگر آن حضرت مردم را به اسلام و قرآن دعوت نمی کنند؟
در هنگام ظهور امام مهدی علیه السلام طبق برخی احادیث حضرت عیسی علیه السلام هم با امام زمان علیه السلام خواهد بود، آیا نصاری هم به حضرت مهدی علیه السلام ایمان می آورند و مسلمان می شوند یا سر سختی نشان می دهند ؟
با توجه به این که طبق آیات کریمه ی 14 و 64 سوره ی مائده کفر و شرک تا روز رستاخیز خواهد بود آیا در حکومت امام زمان علیه السلام زمین از لوث کفر و شرک پاک می شود؟
در روایاتی ، حکومت حضرت مهدی علیه السلام به حکومت حضرت داود علیه السلام تشبیه شده است . این شباهت به چه جهت صورت گرفته است؟
آیا فقاهت و اجتهاد در زمان آن حضرت نیز به حالتی که در زمان ما جریان دارد خواهد بود یا این که به کلی از بین می رود؟
می گویند روایت است هنگامی که حضرت مهدی علیه السلام ظهور می کنند آن اندازه از دشمنان اسلام و قرآن می کشند که تا زانوی اسبشان خون جاری می شود. از طرف دیگر ، روایات متواتر آمده است که آن حضرت عدل و داد و محبت را در زندگی انسان ها نشر می دهند . این دو مساله چگونه سازگار است؟
منتظر واقعی کیست؟
مهدویت در ادیان الهی چگونه است مثلا در ادیان مسیحیت زرتشتیت و... ؟
وظیفه ما در زمان غیبت چیست؟
سن آن حضرت هنگام ظهور چه قدر است؟