0

روش‌شناسی مطالعات اقتصاد اسلامی با تأکید بر مطالعات قرانی 1

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

روش‌شناسی مطالعات اقتصاد اسلامی با تأکید بر مطالعات قرانی 1

بخش اول

چکیده

روش‌شناسی اقتصاد اسلامی از عرصه‌های مهم مطالعات اقتصاد اسلامی است که هر روز بیشتر از گذشته مورد توجه اندیشمندان قرار می‌گیرد و با وجود برخی پیشینه‌ها، از مباحث نوین این حوزه به شمار می‌رود. پرداختن به روش‌شناسی بدون توجه به برخی اصول و مبانی بنیادین مطالعات اقتصاد اسلامی،‌ تلاشی ناتمام است و عمق و دقت لازم را ندارد.

توجه به اصولی همچون «لزوم تناسب روش‌ها با اهداف، مبانی و اصول اقتصاد اسلامی، لزوم تناسب هدف مشروع با روش مشروع، خصوصیت چند روشی در اقتصاد اسلامی» و عنایت به مبانی از قبیل «وجود امور ثابت و متغیر در اقتصاد اسلامی، وجود اوامر ارشادی و مولوی،‌ تاثیر زمان و مکان در اقتصاد،‌ تاثیر گستره مذهب بر اقتصاد اسلامی، تاثیر عقل در استنباط قوانین اقتصادی و وجود عناصر موقعیتی و جهان‌شمول» در قوام و عمق بخشی به مباحث روش‌شناسی اجتناب‌ناپذیر است. با توجه به این اصول و مبانی می‌توان روش‌های عمده مطالعات اقتصاد اسلامی با تاکید بر اقتصاد قرآنی را چنین برشمرد: استقراء، تفسیر موضوعی بیرونی، بهره‌گیری از قضایای اقتصادی اخباری اسلامی،‌ امضاء،‌ کشف، نظام‌مند، تاسیس.

واژه‌های اصلی: اقتصاد، روش‌شناسی، مطالعات، قرآن، مبانی.

مقدمه

دانش اقتصاد کنونی از جهات متعدد در دنیایی جدا از واقعیت‌ها و نیازها زندگی می‌کند؛ واقعیت‌هایی که از یک سو بیانگر دردها، محرومیت‌های مادی و تبعیض‌ها است و از سوی دیگر گویای ریخت و پاش‌ها و ضایعات حیرت آور و تاسف‌بار منابع است. دانش اقتصاد با نگرش انتزاعی و رویکرد هندسی دکارتی به جهان واقعی، دل‌ دادن به پیش‌انگاره‌ها و الگوسازی‌های کلاسیک، به‌رغم هزینه‌های فراوان در سطح ملی و جهانی، در یافتن راه‌حل‌های ریشه‌ای برای محرومیت‌زدایی ناتوان است.

اگر قرار است دانش اقتصاد از واقعیت الهام بگیرد و به جای خود واقعیت‌های جدیدی در راستای نیازهای برآورده نشده بیافریند، باید راه و روش خود را دگرگون سازد. راه‌ها و روش‌های موجود، راه و روش توانگران اقتصادی در سطح ملی و جهانی است؛ نه لزوماً راه و روش توانا شدن همه مردم و طبقات.

از سوی دیگر دریای بیکران معارف اسلامی و حقایق قرآنی، خستگان از هیاهوهای کم‌ثمر علمی را امیدوار می‌سازد و راه‌هایی استوار و دستاویزهایی محکم در اختیارشان می‌گذارد؛ حقایق و راه‌کارهایی که بخش ناچیزی از آن تاکنون شناخته و محقق شده است و ناگفته‌ها و نایافته‌های آن جز با همت عالمان، اندیشمندان و مفسران روزآمد روشن نمی‌گردد.

تاریخچه

یکی از رشته‌های علمی که اخیراً مورد توجه بسیاری از محافل علمی و اندیشمندان مختلف قرار گرفته، «مطالعه و روش‌شناسی» به ‌طور کلی و «روش‌شناسی علم اقتصاد» به ‌طور خاص است. این شناخت علمی تا دهه هفتاد قرن بیستم و پیش از آن به ‌صورت زیرشاخه و زیررشته‌‌ای از معارف و علوم مطرح بود، اما در دهه‌‌های هشتاد و نود، به ‌ویژه در دهه اوّل هزاره سوم میلادی، به‌ صورت رشته‌ای به نسبت مستقل درآمد (دادگر، یدالله، درآمدی بر روش‌شناسی علم اقتصاد، 9).

کاربرد روش‌شناسی در هر علم و معرفتی به‌شناخت دقیق‌تر موضوع آن علم کمک می‌کند،‌ کارایی مطالعات مربوط را افزایش می‌دهد، در صورت امکان نوعی مرز بین آن علم و علوم دیگر ایجاد می‌کند و به پژوهشگران و علاقمندان در شناسایی نظریه و روش معتبر از غیرمعتبر یاری می‌رساند (همان، 13 و 14).

بحث و چالش در روش‌شناسی ضرورتی مهم در دانش اقتصاد امروز و اساساً در اندیشه‌پردازی همه رشته‌هاست. مسئولیت واردآمدن مصیبت‌های بی‌شمار به زندگی مردم و نیز در حیطه‌ اندیشه و نظریه‌سازی و تجویز در اقتصاد، بر عهده‌ اشتباه‌ و محافظه کاری‌ها در روش‌های اثبات‌گرایی، رویکرد دکارتی،‌ نگرش نو کلاسیکی و مانند آن‌هاست. هم‌چنین اشتباه‌های نظام‌های برنامه‌ریزی و مداخله‌های ناروا در اقتصاد باید شناسایی شود و آثار روش‌شناسی به سمت روش‌های برنامه‌ریزی، ریشه‌یابی و تحول‌جو ـ مبتنی بر اراده،‌خرد،‌آرمان و نیازهای گسترده‌ترین بخش‌های مردمی ـ دگرگون گردد.

چالش‌های اساسی روش‌شناسی اقتصاد ریشه در بینش‌های فلسفی و سمت و سوی طبقاتی و ایدئولوژیک دارند. اقتصاددانان لیبرال کلاسیک، نولیبرال ،‌کنزی،‌ ساختارگرا، کارکردگرا، ‌کردارگرا و رادیکال، بر سر این که واقعیت را چگونه توضیح می‌دهند و چگونه چاره‌اندیشی می‌کنند، با هم متفاوت‌ می‌باشند

اقتصاد نو کلاسیکی و اقتصاد نولیبرال که زیرفشار نظریه پردازان بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول و همسو با سرمایه‌های بزرگ ـ به‌ویژه در دهه‌های اخیر ـ جهانی شده و گسترش یافته‌اند و خود را به روش‌های تردیدناپذیر و رسمی تبدیل کرده‌اند، نه تنها نتوانسته‌اند فقر و بی‌عدالتی و عقب‌ماندگی ـ بزرگ‌ترین هدف‌های اقتصاد ـ را بزدایند؛ بلکه در انتقال منابع از مکان‌های محروم و زیر سلطه به سرزمین‌های مرکزی، با استفاده از اقتصاد، سیاست و ارتش‌های مسلط، ایفای نقش کرده‌اند.

این وظیفه با واداشتن به پذیرش نظم ناعادلانه‌ مسلط بر جهان ـ به مثابه‌ علم ـ و نفی اقتصاد مبتنی بر مداخله و اراده و نادیده گرفتن تضادهای اجتماعی و پویش‌های تاریخی جامه عمل پوشیده است. روش‌شناسی، پدیدارشناسی، ارزش‌گذاری و تجویز از مقوله‌های بسیار مهم دانش اقتصاد و اساساً تمام رشته‌های علوم اجتماعی‌اند و با به‌کارگیری آن مشخص می‌شود نظریه‌ها و استراتژی‌های علم اقتصاد از کجای زندگی واقعی بیرون می‌آیند و چه نقشی در زندگی بازی خواهند کرد.

روش شناسی  و روش‌شناسی اقتصاد اسلامی

روش‌‌شناسی

روش‌شناسی، بررسی و مطالعه اصول راهنمایی ‌کننده دانشجویان و دانش‌پژوهان در هر زمینه از دانش یا علم است تا با کمک آن تصمیم بگیرند که برخی از گزاره‌های مربوط به آن دانش یا علم را رد یا قبول کنند. به عبارت دیگر، روش‌شناسی به مطالعه استدلال‌های موجود، فراسوی اصولی می‌پردازد که بر مبنای آن گزاره‌های علوم و معارف مختلف رد یا قبول می‌شوند و از لحاظ کلی شعبه‌ای از فلسفه و بخشی از منطق به‌شمار می‌رود (همان، ص 23 ـ 22)، بنابراین موضوع روش‌شناسی، ارزیابی قضایای تشکیل دهنده رشته‌ خاصی از علم در قالب تئوری‌ها، فرضیه‌ها و مدل‌هاست (غنی‌نژاد، موسی، مقدمه‌ای بر معرفت‌شناسی علم اقتصاد، 24).

روش‌شناسی علم اقتصاد

منظور از روش‌شناسی علوم و معارف مختلف، اصول حاکم بر شیوه‌های مطالعه و بررسی آن رشته است. به اعتقاد مارک بلاگ روش‌شناسی اقتصاد از یک طرف رشته‌ای توصیفی از علم اقتصاد است، یعنی به توصیف آن‌چه اقتصاددانان انجام می‌دهند، می‌پردازد و از سوی دیگر رشته‌ای دستوری و هنجاری است، یعنی آن‌چه را که اقتصاددانان برای پیشرفت علم اقتصاد باید انجام بدهند، مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. وی در جایی دیگر از کتاب روش‌‌شناسی اقتصاد، آن را کاربرد فلسفه علم در روابط با اقتصاد می‌داند (مجموعه مقالات همایش بین‌المللی بررسی اندیشه‌های اقتصادی شهید صدر، 59).

روش شناسی اقتصاد اسلامی

مطالعات اقتصاد اسلامی و قلمرو‌های مختلف آن ـ اعم از مبانی، اصول، قلمروها، احکام، رفتارها و سازوکارهای اقتصاد اسلامی ـ ریشه‌ای دیرینه در مطالعات و تحقیقات اسلامی دارد و حجم قابل توجهی از منابع اسلامی ـ حداقل در عرصه فقه و تفسیر ـ‌ به این موضوع اختصاص یافته است. با این حال بحث از روش مطالعات اقتصاد اسلامی کمتر مورد توجه بوده و بیشتر در مباحث اصولی و گاهی مباحث تفسیری به کلیت روش مطالعات اسلامی پرداخته شده است.

روش‌شناسی اقتصاد اسلامی ـ به‌ویژه روش‌شناسی اقتصاد قرآنی ـ جایگاه مهمی دارد و تفاوت در نتایج این حوزه، تفاوت زیادی را در محصول آن، یعنی حوزه‌ها و عرصه‌های اقتصاد قرآنی، خواهد داشت. همان گونه که بحث بنیادین قلمروهای اقتصاد اسلامی نیز در روش‌شناسی موثر است و اثبات یا نفی یک قلمرو برای اقتصاد اسلامی می‌تواند مطالعات روش‌شناسانه آن قلمرو را تحت تاثیر قرار دهد.

قرآن مهم‌ترین و اصلی‌ترین منبع اسلامی در شناخت همه معارف و نظام‌های معرفتی و اجتماعی است و مطالعات‌‌ روش‌‌شناسانه و منطق فهم از قرآن، جایگاه بنیادینی در مطالعات اسلامی دارد. تحقیقات روش‌شناسانه مطالعات قرآنی که در گام‌های نخستین رشد خود قرار دارد، می‌تواند با سرایت به عرصه‌های روش‌شناسی مطالعات میان رشته‌ای قرآنی کمک فراوانی به توسعه محتوایی تفسیر قرآن داشته باشد.

روش شناسی‌های عمده در اقتصاد

• • روش قیاسی (ارسطو) • • روش استقراء (رنه دکارت و فرانسیس بیکن)  • • ابزارگرایی • • اثبات‌گرایی (اگوست کنت) • • اثبات‌گرایی منطقی (ساموئلسون) • • ابطال‌گرایی (کارل پوپر) • • روش لاکاتوشی (لاکاتوش)

اصول روش‌شناسی مطالعات اقتصاد اسلامی

در این قسمت به تعدادی از اصول روش‌شناسی مطالعات اقتصاد اسلامی اشاره می‌کنیم. اصل اوّل) تناسب روش‌ها با اهداف، اصول و مبانی: با وجود این که در اقتصاد اسلامی حساسیت فوق‌العاده‌ای برای رعایت اهداف و مبانی وجود دارد و آن‌ها را معامله‌ناپذیر می‌دانند؛ مقوله روش‌ها انعطاف و تنوع  بیشتری دارد. این امر بدان معنی نیست که همه ابعاد و روش‌ها و انواع مصداق‌های آن مجاز و پذیرفتنی باشد؛ بلکه دو نوع سازگاری باید مورد توجه قرار گیرد.

1. سازگاری منطقی: همان سازگاری منطقی روش‌ها با اهداف است و ویژه اسلام یا اقتصاد اسلامی نیست. این نوع سازگاری در هر حال باید مطرح باشد و عمدتاً در فضای مباحث متعارف علمی تبیین و توجیه شده و در شرایط مساوی در مورد بسیاری از کشورها ممکن است قابل تصور باشد؛ مثل این که در علم اقتصاد پذیرفته شده است که در شرایط تورمی و کمبود تولید ـ با فرض ثبات سایر شرایط ـ‌ عرضه گسترده آسان اعتبارات و تسهیلات بانکی با نرخ بهره پایین یا افزایش حقوق و دستمزد،‌ با هدف تثبیت اقتصادی کوتاه مدت ناسازگار است (دادگر، یدالله، نگرشی بر اقتصاد اسلامی، 146-145).

2. سازگاری ارزشی و مستند بودن به ادله شرعی: این نوع سازگاری ویژه اقتصاد اسلامی است و شریعت اسلامی ما را در استفاده از روش‌ها آزاد مطلق قرار نداده است. این مسئله باعث می‌شود روش‌شناسی در اقتصاد اسلامی لزوماً منطبق بر دیگر روش شناسی‌ها نباشد. برای مثال روش «اقتصاد خطابه‌ای» (Rhetoric o Economics) که مجاب کردن طرف مقابل نسبت به نظریه خود با هر روش ممکن است، نمی‌تواند با روش اقتصاد اسلامی برابر باشد؛ چرا که مبانی این نوع دیدگاه که از لحاظ فلسفة علم به ضد روش معروف است، به نوعی هرج و مرج و بی‌روشی می‌انجامد (همان، 147).

اصل دوم) تناسب هدف مشروع با روش مشروع: اصل کلی که باید درباره روش‌ها و اهداف و مبانی به آن توجه کرد، این است که اسلام دیدگاه ماکیاولیستی «هدف مجوز کاربرد هر نوع وسیله‌ است» را قبول ندارد. ممکن است بتوان از یک راه غیر مشروع به هدفی مهم رسید، اما این راه در اسلام مجاز نمی‌باشد و آیات و روایات و سیره عملی معصومان تاکید زیادی بر لزوم همراهی ابزار و هدف در زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی ـ به‌طور کلی در مسائل غیراقتصادی ـ دارد.

اگرچه این تاکیدها در مسائل اقتصادی با صراحت کمتر  وجود دارد، اما با توجه به اصل تنقیح مناط همین ملاک در امور اقتصادی نیز جاری می‌شود (همان، 149) و به عبارت دیگر امور روش‌شناختی در اقتصاد اسلامی پیوندی ارزشی و معرفت‌شناسی نیز دارد. آیاتی چون وَلا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى (مائده/ 2)، اتَّقُوا اللّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ (مائده/ 35) و آیات فراوان دیگر که در متن حوادث اجتماعی و حتی جنگ و درگیری به تقوی و رعایت حدود الهی امر کرده‌اند،‌ گویای تاکید قرآن بر طی کردن مسیرهای تایید شده الهی برای رسیدن به اهداف الهی می‌باشند.

اصل سوم) ویژگی چند روشی در اقتصاد اسلامی: به نظر می‌رسد اقتصاد اسلامی با فرض سازگاری ابزار با مبانی و اهداف و تحفظ بر مبانی و اصول، طبیعتی چند روشی دارد؛ همان گونه که دین از منظر روش‌شناسی، حوزه‌ای چند روشی است. به عبارت دیگر، همان‌گونه‌ که در کلیت دین می‌توان از همه روش‌ها (عقلانی، تجربی، حسی، کشف و شهود، وحی و...) بهره گرفت، در اقتصاد اسلامی نیز به طور اجمال می‌توان از روش‌های مختلف استفاده کرد.

شهید صدر اگرچه در تبیین کیفیت مکتب‌سازی و رسیدن از روبنای احکام به زیربنای اصول مکتبی اقتصاد اسلامی به  چند روش در اقتصاد اسلامی اشاره نمی‌کند، اما معتقد است که ممکن است چندگونه مکتب یا نظام اقتصادی اسلام ساخته شود و در عین حال همه درست باشند و در ظاهر نوعی از تکثر را در استخراج مکتب اقتصادی اسلام می‌رساند و آن را عملیاتی اجتهادی و به‌کارگیری عملیات استنباط در نظریه‌پردازی می‌داند (صدر،‌ اقتصادنا، 401 ـ 382).

اساساً همین که عده‌ای از محققان اقتصاد اسلامی آن را تنها یک مکتب تلقی می‌کنند، برخی علم، گروهی علم و مکتب و تعدادی دارای نظام می‌دانند، نشانه پذیرش چند روش است. اگر بتوان این امر را به اثبات رساند، حداقل مانع حاکمیت نوعی استبداد در روش می‌شود و از همه تخصص‌ها و روش‌ها می‌توان استفاده کرد. با این حال نباید فراموش کرد که چند روش اگر حول یک مجموعه مبانی شناخته شده و پذیرفته شده نباشد، جدل‌های کم فایده‌ای ایجاد خواهد کرد که ما را به نتیجه مناسبی نخواهد رساند. هم چنین زمینه لغزش‌ها یا انحراف‌هایی را می‌تواند فراهم نماید (دادگر، یدالله، همان، ص 156 ـ 155).

شنبه 21 دی 1392  8:51 AM
تشکرات از این پست
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:روش‌شناسی مطالعات اقتصاد اسلامی با تأکید بر مطالعات قرانی 1

مبانی روش‌شناسی اقتصاد اسلامی

قبل از معرفی و بررسی روش‌هایی از مطالعات اقتصاد اسلامی ـ به‌ویژه روش‌های مطالعات اقتصاد قرآنی ـ لازم است به برخی از مبانی روش‌شناسی مطالعات اسلامی اشاره‌ کنیم. بدیهی است هرگونه تغییر در این مبانی، تفاوت‌های زیادی را در عرصه روش‌شناسی ایجاد خواهد کرد. هم‌چنین لازم به یادآوری است که اگرچه هر کدام از مبانی مذکور مورد تایید عالمان مسلمان است، اما در تفاصیل و جزئیات آن‌ها اختلاف نظر‌هایی وجود دارد. ما در این مجال وارد اختلاف نظر‌ها نمی‌شویم و به ارائه اجمالی از بحث بسنده می‌کنیم. برخی از مبانی ذکر شده ممکن است با هم تداخل داشته باشند، اما تصریح به ذکر آن‌ها موجب توضیح بیشتر مطلب است. در ضمن ادعای نگارنده جست‌وجوی کامل مبانی نیست.

1) وجود امور ثابت و متغیر در اقتصاد اسلامی: برخی از عناصر و لوازم الگوی اقتصاد اسلامی دائمی و عده‌ای متغیرند، یعنی زمینه تعدیل و تحول در طبیعت نظریه وجود دارد. تاکید بر این نکته لازم است که اجازه تغییر نیز توسط خود دین صادر می‌شود. شاید به همین دلیل برخی همه احکام را ثابت می‌دانند. برخی از امور شرعی ـ به‌طور کلی ـ و امور و عناصر اقتصادی ـ به شکل خاص ـ که در قالب سنت‌های الهی هستند و به پایه‌های تفکر اقتصادی مربوط می‌شوند، دایمی و تغییر ناپذیرند سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلاً (فتح/ 23) و برخی دیگر متغیر می‌باشند.

این یک مبنا و در حدّ خود یک برتری روشی در اقتصاد اسلامی شمرده می‌شود، یعنی در طبیعت نظریه زمینه تعدیل و تحول وجود دارد. مثل عدالت یا عزت اسلامی که اصل آن تغییر ناپذیر و شرایط و لوازم آن متغیرند.  مثال دیگر این که در اقتصاد اسلامی و به گونه عام‌تر در اسلام، رجوع به عرف یکی از زمینه‌های شناخت موضوع و در نتیجه صدور حکم مربوط به آن می‌باشد (دادگر، یدالله، همان، 202 ـ 200) به این صورت که در بررسی یک موضوع نظر متخصصان اقتصادی مربوط به آن موضوع مبنای ارزیابی واقع می‌شود.

این موضوع از یک جهت توجه خاص اسلام را نسبت به متخصصان و خبرگان هر رشته و هر موضوع می‌رساند و از سوی دیگر نشان دهنده ملاحظات خاص مربوط به تحولات زمانی است. علامه طباطبایی در خصوص آیه وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ (اعراف/ 199) می‌فرماید: «عرف چیزی است که عقلای جامعه آن را بپسندند و مخالف سنت‌های حاکم بر جامعه نباشد و در ضمن موضوع آن مورد توجه و پذیرش گروه موردنظر عقلا باشد» (طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر قرآن، 8 ، 397).

2) وجود اوامر مولوی و ارشادی و امضایی: عالمان علم اصول معتقدند اوامر و نواهی موجود در شریعت دو دسته‌اند؛ مولوی و ارشادی. امر در مولوی دستور مستقل شارع مقدس است، ولی در ارشادی امری است که عقل بشر آن را تشخیص می‌دهد و خداوند بر آن تاکید می‌کند (اصول مظفر، 1، 153).

وجود اوامر ارشادی نشان می‌دهد که عقل بشر می‌تواند پاره‌ای از اوامر و نواهی الهی را تشخیص دهد، ولی خداوند (یا پیامبر و امام) برای تاکید، آن امر یا نهی را بیان می‌کند. علمای علم اصول اوامر و نواهی ارشادی را مانند اوامر و نواهی صادر شده از سوی پزشکان در مورد مریض می‌دانند (انصاری، شیخ مرتضی،‌ فرائد الاصول بالرسائل، 228). امور امضایی نیز مورد توجه و عمل عقلا هستند و پیامبر آن‌ها را  پس از احراز عدم تعارض با اسلام، تایید می‌کند. این امر ‌همراه امر ارشادی تایید و تاکید بر قراردادهای عقلایی می‌باشد (دادگر، یدالله، همان، 210).

3) تاثیر زمان و مکان بر اقتصاد اسلامی: مطابق تصریح برخی از فقهای عظام، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئله‌ای که در قدیم حکمی داشت، ممکن است در روابط حاکم بر سیاست، اجتماع و اقتصاد یک نظام حکم جدیدی بیابد، بدین معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، موضوع واقعاً عوض شود و موضوع جدیدی شکل بگیرد که حکم جدیدی هم می‌طلبد (خمینی، روح الله،‌ ‌صحیفه نور، 21، 98).از سوی دیگر بدیهی است دگرگونی‌های مربوط به علوم و رشته‌های مختلف بسیار زیاد است و در مواردی برخی موضوعات تغییر می‌کنند.

برای بررسی و ارزیابی نقطه‌نظر شرعی به مطالعه جدید و احیاناً‌ صدور حکم جدید نیاز خواهد بود.  مرحوم آخوند در همین راستا درباره نیاز به قواعد اصولی و مباحث روشی و میزان آن، تفاوت مسائل مورد نظر و حتی تفاوت افراد بررسی کننده و زمان بررسی موضوع را مورد ملاحظه قرار می‌دهد (آخوند،‌ کفایة، 468)، همان گونه که بحث پیشین ـ در خصوص اعتبار عرف صاحب‌نظران اقتصادی ـ نیز تأکیدی بر تاثیر مکان و زمان در اجتهاد است.

4) تاثیر عقل و عقلا در استنباط قوانین اقتصادی: عقل یکی از دلایل مستقل، از ادله چهارگانه برای استنباط شرعی است و قطع عقلای اقتصادی،‌ مشروعیت بخش به محتوای عمل آنان است و نیازی به نظر شارع وجود ندارد. مرحوم آخوند در این زمینه می‌گوید: «لاشبهة فی وجوب العمل علی وفق القطع عقلاً ولزوم الحرکة علی طبقه جزماً وکونه موجباً لتنجّز التکلیف الفعلی» (همان، 258).البته محدوده تنجّز حکم عقلی محل اختلاف است، مثلاً برخی بین حکم عقل و حکم شرع قاعده ملازمت را جاری می‌دانند و عده‌ای تا حکم قرآن و حدیث هست، به حکم عقل اعتنا نمی‌کنند.

5) تاثیر گستره مذهب بر اقتصاد اسلامی: یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار دهه‌های اخیر مجامع دینی داخل و خارج کشور، بحث بر قلمرو دین و صحت یا نادرستی تعابیری چون «دین حداقلی» و «دین حداکثری» است. به ‌همین ترتیب اختلاف نظرهایی در محدوده احکام ثابت و منجز و احکام غیر منجز و متغیر در چارچوب احکام دینی در گرفته است.

روشن است اتخاذ مبنا در خصوص قلمرو دین و قلمرو احکام ثابت و متغیر، تاثیر چشم‌گیری در محدوده اقتصاد اسلامی و به تبع مباحث روشی آن می‌تواند داشته باشد. به‌عنوان نمونه به بحث صحت یا نادرستی نظریه «منطقة الفراغ» و قلمرو آن که توسط شهید صدر مطرح شده است،‌ اشاره می‌کنیم و به بررسی اجمالی آن می‌پردازیم تا روشن شود بحث در گستره مذهب چگونه می‌تواند بر مباحث روش‌شناسی اقتصاد اسلامی تاثیر بگذارد.

5-1 دیدگاه منطقة الفراغ: شهید صدر تمام احکام اسلامی را به دو دسته زیر تقسیم می‌کند: الف) بخشی از احکام دینی چنان است که شارع قوانین آن را به گونه‌ای قطعی و مشخص وضع کرده است و هیچ دگرگونی در آن راه ندارد. ب) بخش دیگر از احکام در منطقة الفراغ قرار دارد و رسالت قانون‌گذاری آن به عهده دولت اسلامی (ولی‌فقیه) گذاشته است تا براساس مقتضیات زمان، برای رسیدن به اهداف عمومی اقتصاد اسلامی، قانون‌گذاری کند. به همین خاطر این دسته از احکام اقتصادی شریعت متغیر است (صدر، اقتصادنا، 401).

در گذر زمان وقتی رابطه انسان با طبیعت ـ به علت تکامل امور تکنیکی ـ دگرگون می‌شود و مسائل جدیدی را فرا روی او قرار می‌دهد، اسلام باید راه‌حل‌های متناسب با آن‌ها را ارائه دهد و همین جاست که ایدة منطقة الفراغ  به کار گرفته می‌شود و ولی امر برحسب شرایط زمان و مکان در جهت اهداف اقتصاد اسلامی مقرراتی را وضع می‌کند (همان، 722 ـ 725)؛ البته منطقة الفراغ به معنای نقص یا اهمال در تشریع نیست، بلکه دلیلی است بر فراگیری و توان شریعت در حل تمام مسائل و مشکلات که در حوزه مباحات شرعیه جاری می‌شود.

5-2 دیدگاه جهان‌شمولی مذهب (نقد دیدگاه منطقة‌الفراغ): دیدگاه‌ جهان‌شمولی مذهب وجود منطقه‌ فارغ از تشریع را نمی‌پذیرد و مدعی است گستره مذهب شامل همه حوزه‌های فردی و اجتماعی است؛ بدین صورت که در اقتصاد اسلامی، «جهان‌بینی اسلامی» اهداف و ارزش‌ها را تولید می‌کند و براساس آن‌ها قواعد اساسی که نشانگر روش اسلام در دست‌یابی به اهداف است، وضع می‌گردد.

این قواعد نیز زیربنای الگوهای رفتاری و الگوهای روابط قرار می‌گیرند که به وسیله احکام حقوقی و اخلاقی تبیین شده‌اند. این زنجیره ـ از جهان بینی تا احکام ثابت در حوزه اقتصاد ـ که ارائه دهنده طرح نظری اقتصادی اسلام با همه اجزا و مبانی آن می‌باشند (یوسفی، احمد علی، ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی، 102)، به زمان یا مکان خاصی وابسته نیست و آن چه برای هر عصر و وضع باقی می‌ماند، تطبیق این طرح نظری بر خارج، به تناسب شرایط، است.

همین امر راز عدم تنافی بین ثبات دین و تغییر شرایط است و بر خلاف نظر شهید صدر، عرصه‌ای به نام منطقة‌ الفراغ وجود ندارد، بلکه در طرح نظری هم، منطقه تشریع پر است و آن چه حکومت انجام می‌دهد، تطبیق این طرح در عالم خارج است و اگر هم تزاحمی رخ دهد، فراتر از احکام فرعی فقهی است و دامنه اهداف و مبانی را نیز می‌گیرد.

حکم متغیر یا حکم حکومتی یا مصلحت نیز چیزی جز تقدیم اهم بر مهم که در سطح کلان‌تر جزء محدوده اسلام است، به شمار نمی‌رود (همان، 122 ـ 124). همان گونه که دیدگاه منطقة‌الفراغ و دیدگاه جهان شمولی مذهب، نشان می‌دهد نوع تلقی از احکام متغیر در دو دیدگاه متفاوت است و هر کدام روش ویژه خود را برای دست‌یابی به احکام ثابت و متغیر بیان می‌کنند.

6) عناصر جهان شمول و موقعیتی در اسلام: گنجینه معارف اسلامی پر از عناصر جهان شمول و موقعیتی است. تا کنون عمده عالمان دینی در برخورد با دین و مجموعه معارف اسلامی شیوه خُردنگر را دنبال کرده‌اند و هرگاه با پرسشی روبه‌رو شده‌اند، کوشیده‌اند پاسخی در خور آن بیابند. در این روش هیچ گاه ارتباط عناصر جهان شمول با هم و روابط آن‌ها با عناصر موقعیتی لحاظ نمی‌شود. استاد هادوی تهرانی در زمینه می‌گوید:«رویه غالب آن بوده که هرچه در دین یافت می‌شد، به ‌عنوان امری ثابت و لاتغییر تلقی می‌گشته است؛ مگر آنکه نشانه‌ای بر خلاف آن یافت شود و در این صورت به ‌عنوان حکم متغیر محسوب می‌شده و هیچ جست‌وجویی از حکم یا احکام ثابتی که ریشه آن را تشکیل می‌داده‌اند، نمی‌شده‌ است.

این رویه باعث شده است تا مباحث اسلامی فاقد نگرش کلان و نظام‌مند باشد و اجزای ساختار اندیشه اسلامی بی هیچ آداب و ترتیبی کنار هم قرار گیرند. این کنار هم آمدن، هر چند در نهایت نظمی را پدید آورده، ولی هیچ‌گاه ترابط منطقی اجزاء و نحوه تأثیر و تأثر آنها در یکدیگر مورد کاوش و دقت‌نظر واقع نشده است. از سویی به نحوه پیدایش عناصر موقعیتی در نصوص دینی چندان توجهی نشده است (همان، ص92 ـ 94).

«از سوی دیگر نحوه تاثیر زمان و مکان در عناصر دینی و چگونگی نقش موقعیت در آن‌ها به وضوح تبیین نشده و ارتباط عناصر موقعیتی با عناصر جهان شمول به‌گونه‌ای منطقی واضح نشده است» (همان، ص 93، مقاله استاد هادوی تهرانی). «امکان دارد برخی از آنچه در قرآن کریم یا سنت معصومان وارد شده است با توجه به موقعیت روزگار نزول و فرهنگ مخاطبان آن عصر وارد شده باشد و این احتمال به‌ویژه در سنت معصومان و بالاخص در امور مربوط به عموم مردم یعنی امور اجتماعی بسیار تقویت می‌شود.

اگرچه عمده فقها اصل ثبات را پذیرفته و حکم را مربوط به همه زمانها و مکانها دانسته‌اند اما باید دقت داشت که مستند آنها اصالت اطلاق یا اصالت اشتراک است؛ در حالیکه اصالت عدم قرینه که همیشه به اطلاق منجر نمی‌شود و در مواردی که احتمال وجود قرینه ارتکازی می‌رود شهادت سکوتی راوی، این احتمال را نفی نمی‌کند (قرینه ارتکازی قرینه‌ای که در اثر وجود فضای خاص فرهنگی سیاسی، اجتماعی... در ذهن عامه مردم وجود دارد به گونه‌ای که سخن را همراه آن تفسیر و از مفادش استفاده می‌کنند)، یعنی اگر عنصری دینی در متون یافت شود و ما احتمال دهیم که این عنصر در زمان بیان آن به دلیل زمینه‌های خاص فرهنگی بیان شده است، با توجه به ارتکازی بودن چنین زمینه‌هایی نمی‌توانیم این احتمال را با شهادت سکوتی راوی یا اصل دیگری نفی کنیم؛ بلکه باید دلیلی بر نفی آن بیابیم» (همان، 102).

منابع

1. آقا‌نظری، حسن، نظریه‌پردازی اقتصاد اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، انتشارات سمت، 1385، چاپ اول.

2. آخوند خراسانی، کفایه الاصول، شرح: سید محمد حسین شیرازی، دارالایمان، قم، 1406 هـ . ق.

3. انصاری، شیخ مرتضی، فرائد الاصول بالرسائل مؤسسه النشر الاسلامی، 1407 هـ. ق.

4. پروفسور خورشید احمد، ترجمه محمد جواد مهدوی، مطالعاتی در اقتصاد اسلامی، آستان قدس روضی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، 1374، چاپ اول.

5. دادگر، یدالله، درآمدی بر روش‌شناسی علم اقتصاد، نشر نی، 1384، چاپ اول.

6. همو، نگرشی بر اقتصاد اسلامی، پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، 1378، چاپ اول.

7. شهید صدر، محمد باقر، اقتصادنا، المجمع العلمی للشهید الصدر، قم، 1408 هـ . ق.

8. غنی‌نژاد، موسی، مقدمه‌ای بر معرفت‌شناسی علم اقتصاد، مؤسسه عالی پژوهش در برنامه‌ریزی و توسعه، تهران، 1376 ش.

9. قراملکی، احمد فرامرز، روش‌شناسی مطالعات دینی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، 1380، چ اول.

10. کیا الحسینی، سید ضیاء الدین، بررسی اندیشه‌های اقتصادی شهید صدر، انتشارات دانشگاه مفید، 1386، چاپ اول.

11. مجموعه مقالات همایش بین المللی بررسی اندیشه‌های اقتصاد شهید صدر.

12. موسوی خمینی، روح الله، صحیفه نور، وزارت ارشاد اسلامی، 1371.

13. هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام.

14. یوسفی، احمد علی، ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.

15. همو، روش‌های کشف آموزه‌های اقتصادی اسلام، مجله اقتصاد اسلامی، سال 6، تابستان 1385.

دکتر مهدی رستم‌نژاد / عضو هیئت‌ علمی جامعه المصطفی (ص) العالمیه

سید مفید حسینی کوهساری / دانشجوی دکتری قرآن و علوم (گرایش اقتصاد)

منبع: مجله قرآن و علم ش 4

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 21 دی 1392  8:52 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها