0

بیشتر شدن سهام ارث از دارایی میت

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

بیشتر شدن سهام ارث از دارایی میت

برخی شبهه ای را در باره آیات ۱۱-۱۲ و ۱۷۶ سوره نساء که در مورد نحوۀ تقسیم ارث است مطرح کردند و گفتند: در این آیات پس از جمع سهام ورّاث مجموع سهام بیش از کل دارایی می شود؛ یعنی مجموع کسرها بیش از یک است. در آیات نخست مجموع برابر ۱۲۵/۱  و در آیه آخر برابر ۲۵/۱ می شود. آیا این ممکن است؟

برای آگاهی از کیفیت تقسیم ارث ابتدا به بیان معانی آیات می پردازیم:

۱٫ “خداوند در بارۀ فرزندانتان به شما سفارش مى‏کند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بیش از دو دختر باشند، دو سوم میراث از آن آنهاست و اگر یکى باشد، نیمى (از میراث،) از آن اوست. و براى هر یک از پدر و مادر او، یک ششم میراث است، اگر (میت) فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او یک سوم است (و بقیه از آن پدر است) و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش یک ششم مى‏برد (و پنج ششم باقیمانده، براى پدر است). (همه اینها،) بعد از انجام وصیتى است که او کرده، و بعد از اداى دین است- شما نمى‏دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدام یک براى شما سودمندترند!- این فریضه الاهى است و خداوند، دانا و حکیم است”.[1]

در این آیه شش قانون و دستور کلی برای تقسیم ارث بیان شده است:

الف. سهم هر پسر از مال پدر و مادر دو برابر سهم دختر(خواهر وارث) است.

ب. اگر میت تنها چند دختر داشته و به غیر از آنان وارث دیگری نداشته باشد، سهم آنها دو سوم اموال است.

ج. اگر میت تنها یک دختر داشته باشد، سهم او نصف مال است.

د. سهم هریک از پدر و مادر در صورتی که میت فرزند داشته باشد، یک ششم مال است.

هـ. سهم مادر در صورتی که میت فرزند و برادر نداشته باشد، یک سوم و بقیه اموال از آن پدر است. اگر میت برادر داشته باشد سهم مادر یک ششم اموال است.

و: اداء بدهکاری ها و انجام هزینه های مالی وصیت (در صورتی که وصیت از ثلث مال بیشتر نباشد) بر تقسیم ارث بین وارثین مقدم است.

۲٫ “و براى شما، نصف میراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند، یک چهارم از آن شماست پس از انجام وصیتى که کرده‏اند، و اداى دین (آنها). و براى زنان شما، یک چهارم میراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشید و اگر براى شما فرزندى باشد، یک هشتم از آن آنها است بعد از انجام وصیتى که کرده‏اید، و اداى دین. و اگر مردى بوده باشد که کلاله [خواهر یا برادر] از او ارث مى‏برد، یا زنى که برادر یا خواهرى دارد، سهم هر کدام، یک ششم است (اگر برادران و خواهران مادرى باشند) و اگر بیش از یک نفر باشند، آنها در یک سوم شریکند پس از انجام وصیتى که شده، و اداى دین به شرط آن که (از طریق وصیت و اقرار به دین،) به آنها ضرر نزند. این سفارش خداست و خدا دانا و بردبار است.”[2]

در این آیه نیز چهار قانون کلی تقسیم ارث بیان شده است:

الف. اگر میت زن باشد و فرزند نداشته باشد، سهم شوهرش نصف اموال او است و اگر فرزند داشته باشد، سهم شوهرش یک چهارم (ربع) اموال است.

ب. اگر میت مرد باشد و فرزند نداشته باشد، سهم همسرش یک چهارم (ربع) اموال او است و اگر فرزند داشته باشد، سهم همسرش یک هشتم (ثمن) اموال است.

ج. در صورتی که میت فرزند نداشته باشد و تنها یک خواهر یا برادر (مادری) داشته باشد، سهم او یک ششم اموال است.

د. در صورتی که میت فرزند نداشته باشد و بیش از یک خواهر یا برادر (مادری)، داشته باشد یک سوم (ثلث) اموال بین آنها تقسم می شود.

۳٫ “از تو (در بارۀ ارث خواهران و برادران) سؤال مى‏کنند، بگو: «خداوند، حکم کلاله (خواهر و برادر) را براى شما بیان مى‏کند: اگر مردى از دنیا برود، که فرزند نداشته باشد، و براى او خواهرى باشد، نصف اموالى را که به جا گذاشته، از او (ارث) مى‏برد و (اگر خواهرى از دنیا برود، وارث او یک برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث مى‏برد، در صورتى که (میّت) فرزند نداشته باشد و اگر دو خواهر (از او) باقى باشند دو سوم اموال را مى‏برند و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را میان خود تقسیم مى‏کنند و) براى هر مذکّر، دو برابر سهم مؤنّث است. خداوند (احکام خود را) براى شما بیان مى‏کند تا گمراه نشوید و خداوند به همه چیز داناست.”[3]

در این آیه نیز سه قانون جدید برای تقسیم ارث بیان شده است که عبارتند از:

الف. اگر میت مرد باشد و فرزند نداشته باشد و تنها یک خواهر (پدر و مادری یا پدری) داشته باشد، سهم او نصف خواهد بود.

ب. اگر میت زن باشد و فرزند نداشته باشد و تنها یک برادر (پدر و مادری یا پدری) داشته باشد، برادر تمام اموال را ارث خواهد برد.

ج. اگر میت فرزند نداشته باشد و تنها دو خواهر داشته باشد، سهم خواهران دو سوم اموال آنها است.

د. اگر وارثان میت فقط خواهران و برادران او باشند، هر برادر دو برابر خواهر می برد.

از آیات بیان شده قوانینی استفاده می شود، که در زیر بدان اشاره می شود:

۱٫ از این آیات استفاده می شود: ارث دارای طبقاتی است که با وجود افرادی در طبقه بالاتر نوبت به ارث افراد طبقه بعدی نمی رسد.

طبقات ارث عبارتند از:

طبقۀ اول: والدین و فرزندان.

طبقۀ دوم: خواهر و برادر و جد و جده.

طبقۀ سوم: عمو، عمه، دایی و خاله.

از نظر قرآن اگر از طبقه اول ( پدر و مادر و فرزندان ) کسی زنده باشد نوبت به طبقه دوم (خواهران و برادران و اجداد) نمی رسد و با وجود فردی از طبقه دوم ، نوبت به طبقه سوم (عمه ها و خاله ها و دایی ها وعموها ) نمی رسد، البته “همسر” با همه این سه گروه جمع می شود.[4]

بنابر این خداوند متعال در این آیات بخشی از قواعد کلی تقسیم ارث را بیان کرده و سهم  هر یک از وارثین را جداگانه تعیین کرده است و این بدان معنا نیست که همۀ اقسام وارثین در خارج می توانند با هم جمع شوند و این مطلب روشن است که بعضی از فروض اساساً امکان جمع با دیگر فروض را ندارند؛ زیرا ارث دارای طبقاتی است که با وجود افرادی در طبقه بالاتر نوبت به ارث افراد طبقه بعدی نمی رسد[5].

۲٫ همان گونه که بیان گردید: در قرآن برای بعضی از نزدیکان میت دو نوع سهم فرض شده است مانند شوهر که در صورت فرزند داشتن همسر یک چهارم و در غیر آن، نصف اموال زن را به ارث می برد. همچنین زن که در صورت فرزند داشتن شوهرش یک هشتم و در غیر آن، یک چهارم اموال مرد را به ارث می برد.

امّا عدۀ دیگر تنها یک سهم بر ایشان مشخص شده است و در صورت مزاحمت با دیگران، مقدار ارثشان مشخص نشده است؛ مانند یک دختر یا چند دختر و یک خواهر و چند خواهر که یک دختر نصف و یک خواهر نیز نصف می برد، ولی اگر چند دختر و چند خواهر باشند قرآن برای هر گروه دو سوم سهم قرار داده است.[6]

از این جریان استفاده مى‏شود دسته اول که قرآن کریم سهم ارثشان را، هم در صورت نبودن مزاحم بیان کرده و هم در صورت وجود مزاحم، در جایى که سهام ارث از اصل ارث بیشتر شد، نقصى بر سهم آنان وارد نمى‏شود. بلکه بر کسانى وارد مى‏شود که جزء دسته دومند و در صورت اضافه آمدن اصل ارث از سهام ارث، اضافه به همان کسانی که در صورت نقصان، بر آنان نقص وارد می شود، داده می شود.

توضیح این راه حل آن است که: اگر سهام بیشتر از اصل مال باشد نقص به کسانی وارد می شود که در قرآن بیش از یک سهم برایشان بیان نشده است. (همان طور که گذشت)؛ یعنی دختران و خواهران و این نقص به پدر و مادر و همسر که دو نوع سهم بر ایشان مشخص شده است وارد نمی شود.[7]

مثل این که میت دخترى از خود به جاى گذاشته، و همچنین پدر و مادر و شوهرى. در این مورد سهام ها مزاحم یکدیگر مى‏شوند؛ زیرا ارث چه کم باشد و چه زیاد، عدد صحیحى است که باید به نسبت‏هاى بالا تقسیم شود، تا یکى نصف آن را ببرد و دو نفر هر یک سدس آن را و شوهر هم یک چهارم را، و عدد صحیح مشتمل بر همۀ این نسبت‏ها نیست؛ زیرا جمع این سه نسبت و یا سه کسر، بیش از یک عدد صحیح است. در این فرض به پدر و مادر و همسر نقصی وارد نمی شود و به طور کامل سهام خود را می برند.

و در مقابل اگر مال از سهم بیشتر باشد مقدار زائد را به کسانی می دهند که تنها یک سهم در قرآن بر ایشان مشخص شده است؛ یعنی به همان کسانی که در صورت نقصان، بر آنان نقص وارد می شود؛ مانند وقتی که از میّت یک دختر و یک پدر بماند، که دختر یک دوم و پدر یک ششم را به ارث می برد و بقیّه که دو ششم است به عنوان رّد به دختر داده می شود.

پس بعد از اجتماع چند گروه در ارث اگر احیاناً اتفّاق افتاد که مجموعۀ سهام از مقدار مال میت بیشتر یا مجموعۀ سهام از مقدار مال میت کمتر شد، با توجه به اصول و قوانین مذکور به راحتی می توان ارث را بین وارثین تقسیم کرد و مشکل اضافه سهام از ترکۀ میت نیز همان طور که از این آیات و روایات اهل بیت(ع) فهمیده می شود[8]، مشکلی را ایجاد نمی کند. به هر حال راه حل هایی که بیان شده از همین آیاتی استفاده می شود که قانون ارث را بیان می کنند، در نتیجه خود قانون گذار توجه داشته است که ممکن است در بعضی از فروض سهام تعیین شده از ترکۀ میت اضافه یا کم بیاید و خودش هم قانون گذاشته که در این موارد باید چه کار کرد بنابراین، هیچ اشکالی بر این آیات متوجه نمی شود.

 

پی نوشتها: 

--------------------------------

1. نساء،۱۱، ترجمه مکارم شیرازی.

2. نساء،۱۲، ترجمه مکارم شیرازی.

3. نساء،۱۷۶، ترجمه مکارم شیرازی.

4. نک: طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۳۳۷ ، چاپ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛ شهید ثانی، اللمعه الدمشقیه (تحریر الروضه فی شرح اللمعه)، باب میراث، ص ۴۰۹٫

5. نکته قابل توجه این که: سهم الارث خویشاوندان نسبى و سببى گاه با کسر مشخّصى (یک دوم، یک چهارم، یک هشتم، یک سوم، یک ششم، دو سوم) معیّن شده است، به این کسر «فرض» و به وارثى که به این شکل ارث مى‏برد، «صاحب فرض» یا «فرض بر» مى‏گویند. و گاه سهم الارث بدون کسر مشخّصى تعیین شده است، وارثى که به این شکل ارث مى‏برد «قرابت بر» خوانده مى‏شود. در تقسیم ارث ابتدا فرض برها سهم خود را مى‏برند و سپس قرابت برها بقیه ترکه را ارث مى‏برند. توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‏۲، ص ۷۰۵٫

6. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۳۳۹ ، چاپ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

7. ترجمه المیزان، ج ۴، ص ۳۳۹٫

8. قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنز الدقائق، ج ۳، ص ۳۵۲، نشر وزارت ارشاد؛ نور الثثقلین، ج ۱ ص ۵۳ و ۵۴ و ۴۵۲٫

 

نقل از : وبلاگ انتظار118

چهارشنبه 18 دی 1392  3:45 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها