0

نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

سلام.

پسرم سه سالشه. بعضی وقتها واقعا می مونم باهاش چه برخوردی داشته باشم

گهگاه عصبانی میشه و همه رو می زنه. فرقی نمی کنه دلیلش چی باشه. گاهی فقط به خاطر اینکه اون در لحظه ای که دلش نمی خواسته نگاهش کنم نگاهش کردم و شاید کلمه ای یا جمله ای بهش گفتم ناراحت میشه و پرخاشگری می کنه.

حرف باید حرف خودش باشه. نسبت به خواهر بزرگترش هم پرخاشگری داره. یعنی به جز اوقات بازی با هم درگیر میشن و کتک کاری هم می کنن. مشکلات بعدی رو بعدا می پرسم.

لطفا منو راهنمایی کنید.

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

یک شنبه 15 دی 1392  12:47 PM
تشکرات از این پست
borkhar AliFAnoodi mey212 mina_k_h ali_kamali
AliFAnoodi
AliFAnoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

آجی شما خودتونو جای پسرتون بذارین، دوست داشتین پدر و مادرتون باهاتون چه رفتاری داشته باشن.

همون کارو بکنین.

هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
یک شنبه 15 دی 1392  1:03 PM
تشکرات از این پست
salma57 mey212 ali_kamali
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

بعضی مواقع کارهایی که اون می خواد من به عنوان مادرش به صلاح نمی دونم. ولی اصرار بیش از اندازه اش بالاخره منو راضی می کنه.
خیلی وقتها می دونم کارم در ازای قبول خواسته اش اشتباهه ولی راه چاره رو نمی دونم چکار باید بکنم.
مثلا در مورد استفاده از موبایل. که همیشه باید دستش باشه و البته مرتب به هم میریزه تنظیمات موبایل رو. یا پیام میده به این و اون. اگه بهش ندم گریه می کنه و بعد هم کتک و ......
درخواستهاش غیر منطقیه. بعضی مواقع خودش هم می دونه داره اشتباه می کنه ولی برای اینکه بگه حرف من درسته باز هم به خواسته اش ادامه میده.
 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

یک شنبه 15 دی 1392  1:10 PM
تشکرات از این پست
mey212 AliFanoodi ali_kamali
mey212
mey212
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 552

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

سلام و عرض ادب 

اول باید بگم تخصص روانشناسی کودک ندارم ولی چون پسر هستم می دونم که پسر کوچیک کلا مغرور هر چی می خواد صرفا باید همون بشه ولی میشه برفرض اون چیزی که می خواد اگر براش مضر با ی چیز دیگه که طالبش و خطر کمتری داره تاثیر کمتری روی روحیش میزاره عوض کرد انرژی که پسر داره صرفا بیشتر دختر پس بازیگوشی اون بیشتر و این آزاردهنده میشود بعضی وقتها نباید حس کنه که داری کنترلش می کنی باید حس کنه که دوست داری همراهیش کنی و با هم بازی شدن باهاش کنترلش کنی البته این ی نظر شخصی.

یک شنبه 15 دی 1392  1:44 PM
تشکرات از این پست
salma57 AliFanoodi ali_kamali
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

سلام آجی جون.

بچه های این دوره و زمونه همین جوری هستن به خصوص پسر بچه ها.

اما آجی یک نکته ای رو بهت میگم به عنوان خواهر کوچکتر همیشه یادت باشه اینو یک پزشک بهم گفت.

اگر قراره چیزی به بچه تون ندید حتی اگه گریه کرد و هر چیز دیگه ای اونو نباید بهش بدید!

اما اگر قراره که چیزی رو بهش بدید همون اول بدید.

در واقع اجازه ندید بچه از گریه اش به عنوان صلاحش استفاده کنه!

موفق باشی.

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

دوشنبه 16 دی 1392  8:39 AM
تشکرات از این پست
ali_kamali AliFanoodi salma57 mey212 arjmand
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

حرف شما رو قبول دارم. ولی وقتی می بینم اونقدر گریه می کنه که نفسش بند میاد به نظر خودم چاره ای ندارم جز قبول خواسته اش.

البته بعد از اینکه خواسته اش رو قبول می کنم دلخوریم رو هم نشون می دم. 

البته مشکل دیگه من صبحانه خوردن بچه هامه. تنها صبحانه ای که می خورن شکلات صبحانه است. نه نون و پنیر می خورن و نه کره و مربا. نه عسل نه شیر. اگه نباشه صبحانه نمی خورن. من هم تقریبا تا جایی که بتونم کنترل شده بهشون می دم که اذیت نشن.

مثلا دیروز صبح شکلات صبحانه خورده بود. با توجه به اینکه میگن برای دندان ضرر داره من مقداری برای صبحانه براش می گذارم و تاکید کردم حتما با نون بخوره.

بعد از اینکه خورد، رفت سراغ صبحانه خواهرش و اون رو هم ازش گرفت. با کتک.

بعد از یکی دو ساعت رفت ظرف شکلات رو برداشت و از من قاشق خواست. 

البته بدون ظرف اومد سراغم و از من قاشق خواست گفتم برای چی. جواب نداد. من متوجه شدم می خواد شکلات بخوره. 

قاشق رو که بهش دادم به من میگه تو برو تو اتاق! من هم در شکلات رو محکم بستم که نتونه باز کنه البته بدون اینکه متوجه بشه و بعد رفتم.

دوباره مرحله بعد مجبور شدم در شکلات رو باز کنم. گریه هاش اینقدر شدیده که گاهی نفسش بند میاد.

من هم بهش گفتم بشین بخور ولی اگه این دفعه بوسم هم بکنی باهات آشتی نمی کنم.

رفتم تو اتاق و گهگاه می گفتم شکلات رو گذاشتی سر جاش. هر دفعه داد می زد با من حرف نزن.

خلاصه بعد از خوردن یکی دو قاشق اومد سراغم و کلی بوس و اخم نکن. من هم دلرحم گفتم باشه ولی دیگه شکلات رو خالی نخور. گفت باشه ولی من می دونم امروز هم امکان داره همون برنامه رو پیاده کنه.

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

دوشنبه 16 دی 1392  9:52 AM
تشکرات از این پست
mey212 mina_k_h AliFanoodi
mey212
mey212
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 552

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

نمی دونم این مشکل غذا خوردن چیه که الان اکثر پدر مادرا با فرزنداشون دارند باید با ی قاشق، بشقاب دنبال این بچه راه بیفتند تا ی لقمه غذا بخوره. در صورتی که اگر بزارند بچه به حال خودش باشه خوب که بازی کرد، دید خبری از اصرار پدر مادر و ناز کشیدنشون نیست، گرسنه که شد خودش میاد سر میل و رغبت غذاشو می خوره. تازه بهانه جوییم نمی کنه حتی اگر امکانش باشه ی بار که ناز می کنه سهم غذاشم بخورند از دفعه بعد خودش سر وقت پیداش میشه به این می گند مقابل مثل به روش خودش البته اینا نظرات من جوابم داده ولی تو علمی بودنش شک دارم.

دوشنبه 16 دی 1392  2:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya salma57 AliFanoodi
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

تو هر شرایط اکه میخاید با یه طرفی که درک شما رو نداره ، باید با منطق اون وارد عمل شید والا به هیچ وحجه من الوجوعع کتاری که شما میخواد انجام نخواهد پذیرفت.

البته شما تجربتون از ما بیشتره/ جسارت شد

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

دوشنبه 16 دی 1392  3:05 PM
تشکرات از این پست
mey212 salma57 AliFanoodi
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

آجی سلمای عزیزم مشکل مادرها همین دل رحم بودنشون هست. به قول جناب آقای فرجام چرا باید مادرها با بشقاب دنبال بچه ها بکنند تا یک لقمه غذا بخورن!

بچه خواهر من هم 5 سالشه که و مثل محمد حسن شماست!

وقتی سرما میخوره نه شیر میخوره نه سوپ میخوره! تنها چیزی که میخواد سیب زمینی سرخ کرده ست!

حالا ما خودمون رو تیکه تیکه کنیم که بابا این واست ضرر داره به جاش یکمی شیر بخور اما لب نمیزنه!

اینا همه واسه این هست که بچه هامون رو داریم لوس بار میاریم!

باور کن راست می گم آجی اگر مادرها یکمی سخت وایسند دیگه بچه ها هم حساب کار دستشون میاد.

اما خدایی این داستان شکلات خوردن محمد حسین آخر خنده بود :))

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

دوشنبه 16 دی 1392  4:00 PM
تشکرات از این پست
salma57 AliFanoodi mey212
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

ممنون از همگی به خاطر راهنماییهاتون

ولی من از اون دسته مادرهایی نیستم که دنبال بچه ها راه بیفتم برای غذا. سفره پهن شد باید بیان وقتی جمع شد دیگه اصرار نمی کنم مگه خودشون بخوان غذا بخورن.

محمد حسین از وقتی تونسته قاشق دستش بگیره غذاش رو خودش میخوره. من حتی بهش اصرار نمی کنم بیا غذا بخور. فقط کافیه سفره پهن بشه میاد سر سفره کمک هم می کنه تو سفره گذاشتن. حتی بعضی وقتها  غذای بقیه رو تا نیومدن میزاره تو ظرف خودش. ولی خب گاهی اوقات تحت تاثیر اطرافیان قرار می گیرن.

محمد خیلی اخلاقهاش نسبت به زینب آزاددهنده تره ولی خدا رو شکر غذا خوردنش به نظر خودم بهتره. البته گاهی روی غذاهایی حساس میشه و نمی خوره ولی بعضی وقتها می بینه همه غذا رو می خورن اون هم میخوره.

فقط مشکلش اینه که برای صبحانه شکلات صبحانه رو ترجیح میده اون هم خالی. البته امروز با نون خورد. 

دیکتاتور به تمام معناست. یعنی یه چیزی رو گفت باید بشه محاله غیر از اون بشه. 

یکی از دلایل اصلی اینکه من اجازه نمیدم زیاد گریه کنه آزار و اذیت همسایه هاست. اجاره نشینی باعث شد خیلی وقتها به خاطر اینکه بقیه از دستمون ناراحت نشن خیلی نتونیم روی رفتار بچه هامون نظارت داشته باشیم و بتونیم اونطور که دلمون بخواد اونها رو تربیت کنیم.

من در مورد زینب هر تنبیهی می خواستم اجرا می کردم. تنبیه بدنی نه! فقط کافی بود یک ساعت باهاش حرف نزنم بدترین شکنجه بود براش. همیشه هم همین تنبیه رو براش در نظر می گرفتم. موفق هم بودم. یعنی فقط می دونست قراره با انجام یک کار من یک ساعت باهاش حرف نزنم این کار رو رو نمی کرد ولی در مورد محمد اصلا هیچ تنبیهی کارساز نیست. یعنی حالیش نمیشه تنبیه یعنی چه.

البته دو روز پیش موفق شدم ده دقیقه باهاش حرف نزنم و تقریبا تاثیر کمی داشت. طوری که الان یه کم فهمیده حرف نزدن من براش آزاردهنده است.

در مورد دعواهاش با زینب هم نمی تونم کاری بکنم. اینجا دو طرف به حرفم گوش نمیدن. هرچی به زینب هم میگم کوتاه بیا میگه چون تقصیر من نیست نمی تونم کوتاه بیام.

من خودم خیلی وقتها نمی خوام کاری رو که اون می خواد انجام بدم و واقعا تصمیمم همینه. ولی شرایط زندگی خودمون و البته شرایط بچه هامون مثل گریه های بیش از حد کار ما رو خراب می کنه.

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

دوشنبه 16 دی 1392  5:21 PM
تشکرات از این پست
AliFanoodi mina_k_h mey212 arjmand
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید

داستان شکلات صبحانه خیلی باحال بود. منم بچه بودم عاشق شکلات صبحان بودم و در هر سه وعده و میان وعده ها اونو می خوردم!

به نظر من که خودم یه بچم قضای بدون نون خیلی خوشمزه تر از قضای با نونه! مثل شکلات صبحانه و سیب زمینی سرخ کرده و اینا که همیشه خودم خالی خالی می خورم!!!

هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
دوشنبه 16 دی 1392  5:30 PM
تشکرات از این پست
salma57 mina_k_h mey212
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید


نقل قول AliFanoodi

داستان شکلات صبحانه خیلی باحال بود. منم بچه بودم عاشق شکلات صبحان بودم و در هر سه وعده و میان وعده ها اونو می خوردم!

به نظر من که خودم یه بچم قضای بدون نون خیلی خوشمزه تر از قضای با نونه! مثل شکلات صبحانه و سیب زمینی سرخ کرده و اینا که همیشه خودم خالی خالی می خورم!!!

حالا آخرش چی شد ترک کردی؟

یا هنوز هم ترک نکردی؟

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

دوشنبه 16 دی 1392  5:46 PM
تشکرات از این پست
AliFanoodi mina_k_h mey212
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید


نقل قول salma57

نقل قول AliFanoodi

داستان شکلات صبحانه خیلی باحال بود. منم بچه بودم عاشق شکلات صبحان بودم و در هر سه وعده و میان وعده ها اونو می خوردم!

به نظر من که خودم یه بچم قضای بدون نون خیلی خوشمزه تر از قضای با نونه! مثل شکلات صبحانه و سیب زمینی سرخ کرده و اینا که همیشه خودم خالی خالی می خورم!!!

حالا آخرش چی شد ترک کردی؟

یا هنوز هم ترک نکردی؟

 

نهههه، هنوز هم اگه چیزی باشه خالی خالی مزّه بده همون خالی خالی می خورمش!

 

هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
دوشنبه 16 دی 1392  5:52 PM
تشکرات از این پست
salma57 mina_k_h
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید


نقل قول AliFanoodi

نقل قول salma57

نقل قول AliFanoodi

داستان شکلات صبحانه خیلی باحال بود. منم بچه بودم عاشق شکلات صبحان بودم و در هر سه وعده و میان وعده ها اونو می خوردم!

به نظر من که خودم یه بچم قضای بدون نون خیلی خوشمزه تر از قضای با نونه! مثل شکلات صبحانه و سیب زمینی سرخ کرده و اینا که همیشه خودم خالی خالی می خورم!!!

حالا آخرش چی شد ترک کردی؟

یا هنوز هم ترک نکردی؟

 

نهههه، هنوز هم اگه چیزی باشه خالی خالی مزّه بده همون خالی خالی می خورمش!

 

عجب. حالا سیب زمین سرخ کرده رو یه جور میشه باهاش کنار اومد ولی شکلات صبحانه رو من مخالفم. معمولا سعی می کنم ظرف شکلات رو از دید محمد دور نگه دارم ولی گهگاه میره دنبالش و پیداش می کنه. اینه که نمی تونم جلوش رو بگیرم.

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

دوشنبه 16 دی 1392  6:00 PM
تشکرات از این پست
AliFanoodi mina_k_h
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:نحوه برخورد من با کودکم چگونه باشد؟ لطفا مرا راهنمایی کنید


نقل قول salma57

نقل قول AliFanoodi

نقل قول salma57

نقل قول AliFanoodi

داستان شکلات صبحانه خیلی باحال بود. منم بچه بودم عاشق شکلات صبحان بودم و در هر سه وعده و میان وعده ها اونو می خوردم!

به نظر من که خودم یه بچم قضای بدون نون خیلی خوشمزه تر از قضای با نونه! مثل شکلات صبحانه و سیب زمینی سرخ کرده و اینا که همیشه خودم خالی خالی می خورم!!!

حالا آخرش چی شد ترک کردی؟

یا هنوز هم ترک نکردی؟

 

نهههه، هنوز هم اگه چیزی باشه خالی خالی مزّه بده همون خالی خالی می خورمش!

 

عجب. حالا سیب زمین سرخ کرده رو یه جور میشه باهاش کنار اومد ولی شکلات صبحانه رو من مخالفم. معمولا سعی می کنم ظرف شکلات رو از دید محمد دور نگه دارم ولی گهگاه میره دنبالش و پیداش می کنه. اینه که نمی تونم جلوش رو بگیرم.

 

شکلات صبحانه خالی خالی مه اصلاً یه چیز دیگس!

 

هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
دوشنبه 16 دی 1392  6:01 PM
تشکرات از این پست
salma57 mina_k_h
دسترسی سریع به انجمن ها