0

مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

پرسش : آيه پوشاندن موي سر

آيه اي كه دقيقا به پوشاندن موي سر اشاره كرده كدام است ؟
در خصوص سوال شما نکاتی عرض می شود :
1-در قران کریم وظیفه تبین دقیق احکام و نیز قران بر عهده پیامبر نهاده شده است :و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس مانزل الیهم1(و این قران را بسوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را بسوی ایشان نازل شده است توضیح دهی) لذا تبیین حکم حجاب نیز مانند احکام دیگر بر عهده پیامبر (ص) است همانگونه که از پیامبر و ائمه (ع) روایات معتبر ، صحیح و بدون اختلاف در این باب نقل شده است و مورد استناد است .2و3
2- مساله دیگر انتخاب نوع واژه است .
در زبان عربی ، معانی در گستره واژه های بسیار قرار دارند ؛ بدین معنا که برای هر معنایی کلمه ای خاص وجود دارد ، یعنی اتخاذ کلمه خمار 4آنهم از سوی خدای حکیم و سپس امر به پوشش گردن و شانه ها و سینه ، بدین معناست که مراد خدایتعالی پوشاندن سر نیز هست والا می توانست از واژه دیگری استفاده نماید و سپس امر به پوشش گردن و شانه و سینه کند .
3- تقریر قران خود دلیل بر این است که در آیه مورد بحث پوشاندن سر نیز مراد حق تعالی می باشد زیرا اگر نیاز بود که جایی پوشیده نشود یقینا بیان می نمود همانگونه که در تقریر احکام دیگر نیز داریم که موارد استثنا را اگر وجود داشته بیان نموده است . خداوند حکیم است و حکیم وقتی در مقام بیان است ،آنچه باید استثنا شود را استثنا می نماید و تمام جزئیات حکم را بیان می کند تا مردم به غلط حکمی را مورد عمل قرار ندهند و اگر هم در جایی سنت یا حکمی را امضا نموده به معنای دو سویه بودن حکم نیست بلکه بدین معناست که باید و لابد و یقینا به آن مورد عمل شود زیرا همانگونه که گذشت تقریر حکیم اقتضای چنین بیانی را دارد و برای اين برداشت شاهد صدق هم وجود دارد و آن نوع روایات وارده از پیامبر (ص) و معصومین (ع) در این زمینه است.
4-آنچه درقرآن فرمود زينت خود را اشكار نكنيد زينت باطني است نه ظاهري. مثلا در: وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا.... آشكار نمودن زينت باطني را نهي كرده .. حال بايد ديد آيا مو زينت باطني هست يا خير نه اينكه زينت هست.
ادعا اينست كه چون مو را در همه اعصار مي پوشاندن پس از زينتهاي باطني بوده ولذا قرآن نهي نموده از آشكار بودنش .
آیه 31 سوره مبارکه نور در دو جهت پوشش موی سر را بیان می نماید :
…ولا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها وليضربن بخمرهن علي جيوبهن ولا يبدين زينتهن الا لبعولتهن او….
...و زینتهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسری خود را بر گردن خویش فرو اندازند و...
استفاده از واژه خمار – برای اثبات پوشش موی سر – به گواه کتب لغت معتبر 5 و نيز عدم بیان استثنا برای پو شاندن کل موی سر از جانب خداوند حکیم – زیرا حکیم در مقام بیان حکم ، تمامی جزئیات و استثنائات را ذکر می کند تا مردم برداشت جاهلانه از حکم الهی نداشته باشند – بیانگر داخل بودن موی سر در حکم پوشش و نیز داخل بودن کل موی سر و نه بخشی از آن در حکم پوشش است. دلیل دوم بخش دیگری از آیه حجاب یعنی "...و لا یبدین زینتهن..." می باشد و از آنجا که موی سر زن جزء زینت اوست باید پوشانده شود .
و نهایتا از آنجا که به تصریح قران کریم وظیفه تبیین احکام الهی بر عهده پیامبر (ص) و معصومین (ع) پس از ایشان است، روایاتی در باب تبیین دقیق مواضعی که زن در مقابل نامحرمان موظف به پوشاندن آنهاست بیان گردیده است.6

 
 
 
----------------------------------------------------
1- سوره نحل /44
2- از پیامبر(ص) نقل شده است که خطاب به اسماء (خواهر عایشه) فرمود :" ای اسماء زن هنگامی که به بلوغ می رسد ، صحیح نیست که غیر از این قسمت و این قسمت از بدنش پیدا باشد و بصورت و کفین خویش اشاره کرد " ابی داوود ، سنن ابی داوود ، دار احیاء السنة النبویة ، ج 4 باب فیما تبدی المراة من زینتها ، ص64 نیز در این زمینه ر.ک: وسائل الشیعه ، ج14 ، ابواب مقدمات نکاح ، باب 109 ، ص 146، ح 3-.ر. ک اکرم السادات دهقانی ، چادر و مقنعه از دیدگاه قران و حدیث ، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما ، 1384.
4- خمار لباسی است که زن با آن سرش را می پوشاند ( مصباح المنیر ، ج1 ، ص181 و لسان العرب ، ج 4 ،ص 257) نیز چادر و مقنعه از دیدگاه قران و حدیث ، اكرم سادات دهقاني .
5-مقاییس اللغة ؛ لسان العرب؛ التحقیق فی کلمات قران الکریم ؛ مصباح المنیر ؛ اقرب الموارد ؛ منتهی العرب همگی خمار را پوششی می دانند که زنان با آن سر خود را می پوشاندند.
6- سنن ابی داوود ، ج 4 باب فی ما تبدی المراة من زینتها ،ص 64 ؛ نیز وسائل الشیعه ج 14 ، ص 146 ، ح 5 
شنبه 14 دی 1392  5:13 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

عفاف پوشش يا رفتار ؟

عفاف پوشش يا رفتار ؟
آيا عفاف را نبايد در رفتاری بی غل و غش در رابطه با اعضای اجتماع جستجو كرد نه در پوشش خاص؟
پوشش صحيح يكي از موارد و فاكتورهايي است كه با داشتن آن زن به عفاف و حيا شناخته خواهد شد اما تنها عامل نيست ، بعبارت ديگر شرط لازم است اما كافي نيست شما در قران كريم عوامل ديگري رو هم مي بينيد مثلا آيه شريفه : فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض وقلن قولا معروفا (پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته گوييد)( احزاب /32)
يكي از اين عوامل را معرفي ميكند ، همچنين در جريان داستان دختران شعيب قران مي فرمايد :فجاءته احداهما تمشي علي استحياء (پس يكى از آن دو زن در حالى كه به آزرم گام بر مى‏داشت)( قصص/25)
لذا عوامل حيا و عفت را بايد شناخت و به همه آنها با هم عمل نمود نه يكي بدون ديگري .
شما در خود آيات حجاب هم مي خوانيد كه خداوند پس از دستور پوشش مي فرمايد : ذلك ادني ان يعرفن ... ( اين نزديكتر است كه شناخته شوند ... ) ( احزاب /59)
زن پوشش مناسب داشته باشد تا به چه چيزي شناخته شود ؟ اگر پوشش صرف و بدون عوامل ديگر او را به عفت و حيا معرفي نكند در واقع پوشش او كفايت اين معنا را نميكند يا مثلا در آيه ديگر مي فرمايد"... يغضضن من ابصارهن..." : نگاههاي خود را فرو گيرند (نور /31)
اينها تماما عواملي است كه ملزم بودن به رعايت آنها با هم انسان و بويژه زن را با حيا و عفت معرفي ميكند .
زنان با رفتار و نگاه خود ، به لباسی که پوشیده اند ، معنا می بخشند . یک رفتار و الگوی ناهنجار ، زیر هر لباسی که باشد ، هرزگان را به سوی خود خواهد کشید . و یک رفتار و الگوی بهنجار ، می تواند تکمیل کننده ی پوشش زنانه باشد .
شنبه 14 دی 1392  5:14 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

بررسی حجاب اجباری

این سوال که شما با حجاب اجباری موافقید یا مخالف ؟ سؤال صحیحی نیست؛ اگر محدوده سوال روشن شود که حجاب اجباری یعنی چه ؟ و منظور اجبار در کجا است ؟ نادرست بودن این سوال خود را نشان می دهد .
یک وقت حجاب بعنوان یک امر عقلائی یا یک امر ایمانی و دینی مطرح است؛ یعنی من می خواهم به طرف مقابلم مسئله حجاب را یا بعنوان یک فکر و اندیشه جدید و برتر معرفی کنم که او هم آنرا بپذیرد، یا بعنوان امری ایمانی و الهی ابلاغ کنم که به آن ایمان بیاورد؛ بدیهی است که ابزار اجبار در این دو محدوده اساسا بی معنا است؛ نه اجبار در اندیشه و فکر؛ و نه اجبار در ایمان و باور، هیچکدام معنا ندارد و امکان پذیر نیست تا بگوئیم شما با آن مخالفید یا موافق ؟!
و یک وقت حجاب بعنوان یک قانون اجتماعی در نظر گرفته می شود؛ یعنی اینکه جدای از بحث اندیشه و ایمان، وارد جامعه ای می شویم که تحت قوانین خاصی اداره می شود و فرض ما بر این است که رعایت حجاب بعنوان یکی از قوانین اجتماعی در این جامعه تعریف شده و به تصویب رسیده است؛ در اینجا نیز سوال از اینکه آیا با حجاب اجباری موافقید یا مخالف سوال بی جائی است؛ زیرا اجبار در اینجا به معنای پایبندی و اصرار بر اجرای قانون است و مخالفت با اجرای قانون، نظری نیست که در میان افراد عاقل و فهمیده طرفدار داشته باشد.
قوانین، هنجارهایی هستند که توسط حکومتها به عنوان اصولی که شهروندان می بایست از آنها پیروی کنند تعریف و ارائه می شود. و هر شیوه رفتاری که قانون را نقض کند جرم محسوب می شود و حکومت علیه کسانی که از قوانین پیروی نمی کنند از ضمانتهای اجرایی رسمی استفاده می کند.
مثال عرفی آن که مورد قبول و فهم همگان باشد را در قوانین راهنمائی و رانندگی می توان مشاهده کرد؛ مثلا در ایران قانون اینگونه وضع شده که اتومبیلها از سمت راست حرکت می کنند؛ به هر دلیلی - خواه درست یا غلط - قانونگذار این سیستم را وضع کرده و به مرحله اجرا گذاشته است و پلیس راهنمائی و رانندگی ضامن اجرای آن بوده و با متخلفین برخورد می کند.
اکنون تصور کنید گروهی بیایند و بگویند ما در انگلستان دیده ایم که اتومبیلها از سمت چپ حرکت می کنند، خیلی هم خوب است ما می خواهیم آزاد باشیم و طبق آن عمل کنیم چرا ما را اجبار می کنید ؟ اگر ما برای حل این مشکل اجتماعی، و رعایت حقوق شهروندی این گروه، این سوال را مطرح کنیم که آیا با اجباری بودن حرکت از سمت راست موافقید یا مخالف ؟ بعد هم به فرض نتیجه این بشود که باید هرکس آزاد باشد هر که خواست از راست حرکت کند و هر که خواست از چپ ! هرگز به نتیجه مطلوبی دست نمیابیم و اساسا طرح این سوال به این نحو غلط است. تا زمانی که قانون این کشور حرکت از سمت راست است، اجبار در اجرای آن درست است و موافقت یا مخالفت گروه های اجتماعی نمی تواند در آن نقشی داشته باشد. به هزار و یک دلیل هم که ثابت کنم حرکت از سمت چپ بهتر است و من آنرا می پذیرم و می پسندم، اگر تخلف کنم و بخواهم به رای و نظر و پسند خودم عمل کنم با من برخورد میشود و بعنوان مجرم باز خواست می شوم جریمه می شوم و اگر تمرد کنم محرومیتهای اجتماعی متعددی گریبانگیر من خواهد شد.
بله می توانم برای مخالفت با این قانون با قانونگذار تماس بگیرم و دلایل خود مبنی بر غلط بودن حرکت از سمت راست را ارائه کنم و مبانی عقلی و منطقی قانون او را زیر سوال ببرم و او را متقاعد کنم که قانونش نقص دارد. اگر قانون تغییر کرد آنوقت من می توانم به هدف خود برسم؛ تازه در اینجا نیز الزام و اجبار بر اجرای این قانون جدید حکمفرما است و اینبار خودم طرفدار و مدافع این اجبار هستم !.1

 

----------------------------

1- حجة الاسلام سید محمد جواد بنی سعید ، مقاله حجاب اجباري 

شنبه 14 دی 1392  5:15 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

بررسی حجاب اجباری : مبنای وضع قانون

مبناي وضع قوانين
در هر جامعه سالم و متمدنی مجموعه قوانینی حاکم می شود که به تناسب باور ها و عقائد افراد یا نخبگان آن جامعه، خاستگاه وضع آن قوانین متفاوت است؛ مثلا در یک جامعه قوانین کشور بر پایه نظام و اندیشه لیبرالی بنا می شود و در جامعه دیگر بر پایه نظام و اندیشه سوسیالیستی. خاستگاه این نظام ها هر چه باشد و بر هر اندیشه ای استوار باشد - خواه درست یا غلط - وقتی به مرحله قوانین حکومتی آن جامعه رسیدیم، بحث الزام و اجبار در اجرای قانون، امری بدیهی و معقول است چرا که نپذیرفتن آن به معنای حذف ضمانت اجرای قانون است و قانونی که ضمانت اجرا نداشته باشد نتیجتا با بی قانونی و هرج و مرج تفاوتی ندارد.
حال اگر خاستگاه قوانین جامعه ای، نظام و اندیشه اسلامی باشد و بر این اساس قوانین آن کشور تنظیم و تصویب شود، از لحاظ ضمانت اجرا، و الزام و اجبار در اجرای آن، با سایر قوانین تفاوتی ندارد، و اِعمال ابزار اجبار در اجرای این قوانین نیز امری بدیهی و معقول خواهد بود.
اگر بحث حجاب را در این مرحله نگاه کنیم که بعنوان یک قانون در حکومت اسلامی تصویب و ابلاغ شده است، اجبار در اجرای آن امری معقول بلکه لازم است. اینجا بحث اندیشه و ایمان نیست. این قانون - خواه درست باشد یا غلط - در این مرحله، باید اجرا شود.1 -

 

 

------------------------------

1- حجة الاسلام سید محمد جواد بنی سعید ، مقاله حجاب اجباري  

شنبه 14 دی 1392  5:17 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

بررسی حجاب اجباری : پرسش درست

پرسش درست
سؤال درست اینست که بپرسیم آیا با اصل حجاب موافقید یا نه ؟ اصل حجاب خوب است یا بد است ؟ قانونی بودن آن وجه عقلی یا سند شرعی دارد یا نه ؟
در این مرحله ممکن است کسی در مبانی این حکم اشکال داشته باشد که مثلا به فلان دلیل قانون رعایت حجاب در بستر عمومی جامعه از نظر عقلی با اندیشه سالم مطابق نیست، و یا از نظر ایمانی دلیلی بر مشروعیت آن نداریم، در اینجا اجبار و الزام معنا ندارد و هر کسی باید بتواند نظرات خود را با قانونگذار (قوه مقننه) در میان بگذارد و او را متقاعد کند که این قانون را تغییر دهد. قانونگذار باید توجیه شود که قانون رعایت حجاب باشد یا نباشد ؟ معقول است یا نیست ؟ فایده دارد یا ندارد ؟ خوب است یا بد ؟؛ ولی تا زمانی که قانون رعایت حجاب وجود داشت، الزام در اجرای آن باید وجود داشته باشد.
پس در امر حجاب باید توجه داشت که دو بحث وجود دارد: یکی اینکه اصل حجاب خوب است یا نه ؟ در اینجا اجبار محلی ندارد. باید بحث کرد و به نتیجه رسید و تصویب کرد که باشد یا نباشد.
و دیگر اینکه الزام به رعایت قانون حجاب خوب است یا نه ؟ در اینجا مفاهیم الزام و اجبار مفاهیمی جدائی ناپذیر از مفهوم قانون هستند و سوال از خوب و بد آن سوال غلطی است.
اگر حجاب بر اساس مبانی و خاستگاه قوانین حکومت موجود، خوب بود و قانون شد و به تصویب رسید، دیگر جائی برای بحث نمی ماند که الزام به آن خوب است یا نه ؟ اگر قانون است الزام و اجبار همراه آنست خواه بپسندم یا نپسندم .
حال که معلوم شد پرسش درست چیست، در پی یافتن پاسخ صحیحی برای آن بر می آییم. آیا در حکومت اسلامی ( حکومتی که مبنای قوانین آن از اندیشه و ایمان اسلامی نشأت گرفته است) قانونگذار باید حجاب را بعنوان قانون وضع کند یا نه ؟
برای پاسخ به این سوال از دو جهت "اندیشه" و "ایمان "بايد به مساله نگريست.1 و2

 

 

 

-------------------------------------

1 . بدیهی است که راه برای ارائه نظر مخالف در هر دو بخش "اندیشه" و "ایمان" باز است و می توانند نظر خود را ارائه و نظر موافق را نقد کنند.
2- حجة الاسلام سید محمد جواد بنی سعید ، مقاله حجاب اجباري 

شنبه 14 دی 1392  5:19 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

ادله ديني و مذهبي بودن چادر

ادله ديني و مذهبي بودن چادر

 


دقت و پژوهش در آيه‌ي 59 سوره‌ي احزاب، صحت ادعاي غير ديني بودن چادر را مورد ترديد جدي قرار مي‎دهد. خداوند در اين آيه خطاب به پيامبرش فرموده است:


يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛


اي پيغمبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را با چادر خود فرو پوشند، كه اين كار براي اين كه آنها به عفت و حريت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوس‎رانان آزار نكشند؛ بر آنان بسيار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
«جلابيب» جمع «جلباب» است و جلباب در كتاب‌هاي لغت معتبر، مثل لسان العرب، صحاح اللغة و معجم الوسيط، به «ملحفه» معنا شده است و ملحفه پوششي گسترده است كه زن خود را در آن مي‎پيچد.1 قبل از بررسي معنا و مفهوم جلباب، بايد ديد چادر رايج در بين زنان مسلمان و ايراني چه نوع پوششي است و عناصر و مؤلفه‎هاي اصلي تشكيل‎دهنده‌ي آن چيست؟ با اندك تأملي مي‎توان گفت چادر داراي دو مؤلفه‌ي اصلي ذيل است:

 

اندازه چادر 

كاركرد چادر

 

----------------------------

1. اندازه‌ي چادر: پوشش وسيع، كه از بالاي سر تا پايين پاي زن را مي‎پوشاند.
2. كاركرد چادر: پوششي جلوباز كه از بالاي سر، روي لباس‎هاي ديگر پوشيده مي‎شود و به نحو خاصي كنترل و جمع و جور مي‎گردد.
حال بايد بررسي نمود آيا جلباب قرآني كه در بعضي تفاسير از آن به ملحفه تعبير شده است،2 دو عنصر ذكر شده براي چادرهاي رايج فعلي را دارد يا نه؟ اگر دو عنصر ياد شده را بتوان براي جلباب اثبات نمود، مي‎توان ادعا كرد كه جلباب قرآني همانند چادرهاي رايج فعلي بوده است و گرنه نمي‎توان چنين ادعايي كرد؛ از اين رو، به بررسي دو مؤلفه‎ي اندازه و كاركرد جلباب مي‌پردازيم.

1- الملحفة: بالكسر، هي الملائة التي تلتحف بها المرأة (واللحاف) كل ثوب يتغطي به: فيومي، المصباح المنير، ريشه‌ي لحف
2- به عنوان مثال ر.ك: شيخ طوسي، التبيان في تفسير القرآن، ج 8، ص 361؛ ميرزا محمد مشهدي، كنزالدقائق، ج 8، ص 226 و فيض كاشاني، تفسير صافي، ج 4، ص 203، ذيل آيه‌ي 59 سوره‌ي احزاب، (آيه‌ي جلابيب).  

شنبه 14 دی 1392  5:21 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

اندازه چادر: حجاب

اندازه چادر
اندازه‌ي جلباب: تقريباً همه‌ي كتاب‌هاي لغت در اين كه جلباب پوششي وسيع است اتفاق نظر دارند، ولي ديدگاه‎هاي كتاب‌هاي لغت و تفسير درباره‌ي اندازه‌ي دقيق جلباب متفاوت است. از مجموع كلمات لغويين و مفسرين در مورد اندازه‌ي جلباب، سه ديدگاه قابل اشاره است:
ديدگاه اول: جلباب پوششي فراگير بوده كه از بالاي سر تا پايين پا را مي‎پوشانده است. اين ديدگاه از كتاب‎هاي لغوي و تفسيري فراوان استفاده مي‎گردد.1
ديدگاه دوم: جلباب پوششي بزرگ‌تر از خمار (مقنعه) بوده كه كم‌تر از مقدار ردا، يعني تقريباً تا زانوها را مي‎پوشانده است. اين ديدگاه از بعضي از كتاب‎هاي لغت، مثل مصباح المنير فيومي استفاده مي‎شود.2
ديدگاه سوم: جلباب همان خمار (مقنعه) است؛ پوششي كه فقط سر و سينه‎ ها را مي‎پوشانده است. اين ديدگاه از مفردات راغب اصفهاني به دست مي‎آيد.3
ما معتقديم شواهد مختلفي وجود دارد كه صحت ديدگاه اول و مخدوش بودن ديدگاه دوم و سوم را ثابت مي‎كند كه بعضي از آنها عبارت‌اند از:
شاهد اول: درباره‌ي پوشش حضرت فاطمه‌ي زهرا(س) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد براي دفاع از فدك اين گونه نقل شده است:
لاثت خمارها علي رأسها و اشتملت بجلبابها.4
يعني فاطمه‌ي زهرا(س) خمار و مقنعه‌ي خويش را بر سر و جلباب، يعني پوششي كه شامل و در بر گيرنده‌ي تمام آن وجود مبارك بود بر تن كردند.
از نحوه‌ي پوشش حضرت در قضيه‌ي مذكور دو نكته استفاده مي‎شود:
نكته‌ي اول: پوشش حضرت در بيرون منزل، همان دو پوشش قرآني مستقل از يكديگر به نام «خمار» و «جلباب» بوده است؛ بر اين اساس، نظر طرف‌داران ديدگاه سوم، مثل راغب اصفهاني در مفردات كه جلباب را به خمار معني كرده است، مخدوش مي‎گردد.
نكته‌ي دوم: از عبارت «و اشتملت بجلبابها»، به روشني استفاده مي‎شود كه جلباب، پوششي سرتاسري بوده كه تمام آن وجود مبارك، از سر تا قدم‌ها را فرا مي‎گرفته است؛ بنابراين، نظر طرف‌داران ديدگاه دوم؛ كه قايل بودند جلباب تقريباً تا زانوها را مي‎پوشانده است، مخدوش مي‎گردد.
شاهد دوم: از كتاب‌هاي لغوي، مثل مصباح المنير فيومي كه گفته‎اند: «الجلباب ثوب اوسع من الخمار؛ جلباب پوششي گسترده‌تر‎ از خمار است»، تباين و مستقل بودن «خمار» و «جلباب» به خوبي استفاده مي‎شود.
شاهد سوم: احاديثي هم‎چون حديث نبوي(ص) «و لغير ذي محرم اربعة اثواب: درع و خمار و جلباب و ازار»5 كه از جلباب و خمار به عنوان دو پوشش مستقل نام برده است نيز، شاهد بطلان ديدگاه سوم است.
شاهد چهارم: زمخشري در تفسير كشاف و آلوسي در تفسير روح المعاني از ابن عباس، صحابي پيامبر اكرم(ص) و شاگرد امام علي(ع) نقل كرده‎اند كه جلباب پوششي بوده كه از بالا تا پايين بدن را مي‎پوشانده است؛6 كه با اين شاهد بطلان ديدگاه دوم اثبات مي‎شود.
حاصل اين كه اندازه‎ي جلباب قرآني به مقداري بوده است كه همانند چادرهاي زمان حاضر از بالاي سر تا پايين پا را مي‎پوشانده است.

 

 

 

----------------------------

1-به عنوان نمونه، ر.ك: شيخ طوسي، تفسير تبيان؛ بيضاوي، تفسير انوار التنزيل و اسرار التأويل و علامه طباطبايي، تفسير الميزان؛ شيخ محمد جواد مغنيه، تفسير الكاشف، ذيل آيه‌ي جلابيب؛ هم‎چنين از ابن عباس، مفسر بزرگ قرآن كريم اين ديدگاه استفاده مي‎شود كه در ضمن بررسي اقوال سه گانه خواهد آمد. در كتاب الجدول في اعراب القرآن و صرفه و بيانه، ذيل آيه‌ي 59 سوره‌ي احزاب (آيه‌ي جلابيب) آمده است: «جلابيب جمع جلباب اسم جامد للملاءة التي تشتمل بها المرأة قال المبرَّد: الجلباب ما يستر الكل مثل اللحفة»؛ هم‌چنين اين ديدگاه از كلام ابن عربي در كتاب احكام القرآن در ذيل آيه‌ي جلباب نيز استفاده مي‌شود. علاوه بر كتب تفاسير، از بعضي كتاب‌هايي كه به طور مفصل درباره‌ي احكام زنان بحث كرده‌اند ديدگاه اوّل صريحاً استفاده مي‌شود؛ مثلاً در كتاب المفصل في احكام المرأة والبيت المسلم في الشريعة الاسلامية، ج 3، ص 3222 آمده است: انّه الملاءة التي تشتمل بها المرأة فتلبسها فوق ثيابها و تعظي بها جميع بدنها من رأسها الي قدمها و الجلباب بهذا التعريف شبيه العَباءة»
2-الجلباب: ثوب اوسع من الخمار دون الرداء: فيومي، المصباح المنير، ريشه‌ي جلب
3-الجلابيب: القمص و الخمر الواحد الجلباب: راغب اصفهاني، معجم مفردات الفاظ القرآن، ريشه‌ي جلب.
4-طبرسي، الاحتجاج، ج 1، ص 98
5-طبرسي، مجمع البيان، ج7، ص155
عن ابن عباس: الرداء الذي يستر من فوق الي اسفل: زمخشري، تفسير كشاف، و آلوسي، تفسير روح المعاني، ذيل آيه‌ي جلباب (آيه‎ي 59 سوره‌ي احزاب)

شنبه 14 دی 1392  5:22 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

كاركرد چادر : حجاب

كاركرد چادر
كاركرد جلباب: براي فهميدن كاركرد جلباب و كيفيت پوششي آن، لازم است معناي «ادناء» در آيه‎ي «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ» معلوم شود. آلوسي از ابن عباس و قتاده و زمخشري در تفسير كشاف از ابن سيرين نقل كرده‎اند كه مراد از «يدنين» قرار دادن جلباب در بالاي ابرو و گردن و جمع و جور كردن و قرار دادن گوشه‎هاي جمع شده‌ي آن در بالاي بيني است،1 كه معمولاً بانوان متدين و حساس نسبت به رعايت حجاب در مواجهه با نامحرم اين كار را انجام مي‎دهند. از عبارت ابن عباس، قتاده و ابن سيرين معلوم مي‌شود كه جلباب همانند چادرهاي فعلي، پوششي جلوباز بوده است كه واژه‌ي «يدنين» در آيه‌ي شريفه نيز مؤيد اين مدعاست؛ بنابراين، از نظر كاركرد و كيفيت پوشش نيز جلباب قرآني، شبيه چادرهاي امروزي بوده است.
به رغم اين كه بحث بر سر الفاظ و نام‎گذاري نيست و مهم اين است كه حقيقت و مصداقي از پوشش، شبيه چادرهاي فعلي، در صدر اسلام موجود بوده است، ولي با اين همه، خوش‌بختانه در كتاب‎هاي واژه‎هاي قرآني و كتاب‌هايي كه درباره‌ي جلباب بحث نموده‌اند، جلباب به چادر معنا شده است و اين مؤيد بسيار خوبي است بر اين كه آنها نيز به دليل اشتراك مؤلفه‎ها و عناصر جلباب و چادر، همانند ما، از جلباب قرآني معناي چادر را فهميده‎اند.2 حاصل اين كه، با توجه به مشابهت بسيار نزديك جلباب قرآني با چادر، از نظر اندازه و كاركرد، مي‌توان ادعا كرد كه چادر ارتباط وثيقي با دين اسلام و قرآن دارد؛ و بدين ترتيب ادعاي اول كه چادر ارتباطي با دين و مذهب ندارد ابطال مي‌گردد.

 

 

----------------------------------------------

1- عن ابن سيرين سألت عبيدة السلماني عن ذلك (يدنين) فقال ان تضع رداءها فوق الحاجب ثم تديره حتي تضعه علي انفها. شبيه تعبير مذكور عبارت‎هاي مختلفي در تفسير آلوسي، ذيل آيه‎ي‌جلباب نقل شده است كه نحوه‎ي كاركرد جلباب را بيان مي‎كند؛ مثلاً از ابن عباس و قتاده اين‎گونه نقل شده است. «تلوي الجلباب فوق الجبينين و تشده ثم تعطفه علي الانف و ان ظهرت عينها لكن تستر الصدر و معظم الوجه».
ر.ك: لسان التنزيل، تأليف قرن 4 و 5، ه‍ . ص 103، به اهتمام مهدي محقق؛ تفسير ابوالفتوح رازي، ج 8، ص 191، ذيل آيه‌ي 59 سوره‌ي احزاب؛ ميرزا ابوالحسنة تشعراني، نثر طوبي، واژه‌ي جلباب؛ عبدالرحيم صفي‌پور، منتهي الارب في لغة العرب، ج 1، ص 186، واژه‌ي جلب؛ ر. پ. آ: دزي، فرهنگ البسه‌ي مسلمانان، ص 117 و فياض زنجاني، «رساله‌ي حجابيه»، مجله‌ي كيهان انديشه، شماره‌ي 60، خرداد و تيرماه، سال 1374، ص 112. و نسخه‎ي‌ كهن تفسير مفردات قرآن، ص190، قسمت مفردات، سوره‎ي احزاب. 

شنبه 14 دی 1392  5:23 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

ادله عدم اختصاص چادر به دوره قاجار

ادله عدم اختصاص چادر به دوره قاجار


چادر و جلباب مختص به دوره قاجاريه نبوده است زيرا :


اولاً، اين ادعا، نيازمند ارائه‌ي سند و مدارك معتبر تاريخي است.
ثانياً، فرض مي‎كنيم سند تاريخي هم وجود داشته باشد كه چادر در زمان قاجار در ايران رسم شده است، پس از اثبات ارتباط مستحكم چادر با قرآن و اين كه به هر حال، چادر يكي از مصاديق پوششي است كه تأمين كننده‌ي حجاب بيش‌تر و بهتر زنان و لذا مطلوب اسلام نيز هست، زنان ايراني به خاطر استفاده از چادر به عنوان الگوي پوشش مناسب در مواجهه با نامحرم به خود مي‎بالند، نه اين ‌كه از آن گلايه‌مند باشند.
ثالثاً، بر اساس شهادت و گواهي منابع حجاب و لباس، اسناد و مدارك تاريخي زير مبين آن است كه پيشينه‌ي تاريخي كه حجاب در شكل چادر، به صدها سال قبل از پيدايش قاجار در ايران بر مي‎گردد.


الف) در زمان ايران باستان به تصاويري از بانوان ايراني بر مي‎خوريم كه علاوه بر لباس، بدن خود را با چادري كه شبيه به چادر زن امروز ايران است مي‏پوشاندند؛1
ب) زنان عهد هخامنشي و اشكاني، عموماً چادر بر سر داشته و پيراهن‎هاي بلندي كه تا مچ پاي آنان را مي‎پوشانده به تن مي‎كرده‎اند.2
ج) زنان عهد ساساني، گاهي چادر گشاد و پُرچين به سر مي‎كردند كه تا وسط ساق پا مي‎رسيده است. نقوشي از بانوان ساساني در بشقاب‎هاي نقره ساخته شده است كه در آن هر يك از بانوان، چادري به خود پيچيده‎ دارند.3
به اين ترتيب آشكار شد كه حجاب در شكل چادر، علاوه بر ريشه‌ي عميق ديني، داراي ريشه‌ي عميق تاريخي و ملي نيز هست و صدها سال قبل از پيدايش قاجار از آن استفاده مي‌شده است.

 

 

------------------------------------

1- مهدي قانع، «انسان پوشش و ريشه‎هاي تاريخي» پيام زن، شماره 19، ص 69.
2- غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، ص 25
3- مهدي مهريزي، حجاب، ص 46

شنبه 14 دی 1392  5:24 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

مجازات بي حجابي در قران كريم

مجازات بي حجابي در قران كريم
بنظر مي رسه كه حجاب يك واجب شرعي نيست چون در قران براي بي حجابي مجازات و عذابي بيان نشده .
پاسخ :
بيان قران در سوره احزاب و نيز سوره نور ، در طرح حكم حجاب ، به جملاتي ختم مي شود كه حكايت از گناه بودن بي حجابي دارد و تلويحي بر عذاب است . در انتهاي آيه (59 احزاب عبارت ( والله غفور رحيم ) در آيه 31 نور
)و توبوا الي الله جميعا ايهاالمومنون لعلكم تفلحون به چشم مي خورد . اگر بي حجابي گناه نيست و عذابي در پي ندارد چرا بايد در انتهاي آيات مربوطه خداوند خود را به وصف غفور رحيم توصيف نمايد يا دستور باز گشت و توبه به مومنين بدهد كار مباح ، توبه نمي خواهد لذا نوع بيان قران كريم گناه و مجازات و عقاب در بي حجابي را مي رساند . گرچه براي بي حجابي حد شرعي در ايات و روايات وجود ندارد ولي از باب دفع ضرر محتمل و جلوگيري از فساد و بي بند و باري بر حاکم اسلامي لازم است مقرراتي را وضع نمايد، قرآن نيز فلسفه حجاب را جلوگيري از هرزه‌گي و فساد مي‌داند.اينگونه نيست كه همه احكام جزايي به تنصيص قرآن رسيده باشد. آري مجازات برخي از ترك واجبات يا اتيان محرمات ذكر شده است اما لزوماً چنين نيست كه متكفل بيان همه احكام جزايي باشد. برخي از احكام جزايي توسط روايات و برخي ديگر توسط حكم حكومتي ولي فقيه در زمان غيبت قابل تبيين است. ديگر آنكه اينگونه هم نيست كه قرآن ناظر به مجازات دنيوي تاركين حجاب شرعي و اوامر الهي نباشد، به عنوان نمونه به آيه اي اشاره مي شود. آنجا كه مي فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» «كساني كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد عذاب دردناكي براي آنان در دنيا و آخرت است و خداوند مي داند و شما نمي دانيد» ( نور / 19 )
چنانكه با اندك تأمل روشن است، صريح آيه دلالت دارد بر اينكه فواحش مطلقاً مبغوض خداوند است و مرتكب آن مستحق عذاب دردناك دنيوي و اخروي است. آيا كسي مي تواند ادعا كند كه بي حجابي و اشاعه آن در بين جامعه مسلمين از مصاديق زشتي و فحشا نيست . 1

 

 

-----------------------------------------------

1- حسن رضاييان ، مقاله حجاب و ديانت

 

شنبه 14 دی 1392  5:25 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

پاسخ به:مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب

با سلام

دوستان عزیز! با وجود این همه ادله و شواهد قرآنی و روایی و تاریخی ، آیا برای طالب حقیقت  بازهم شبهه ای باقی می ماند؟

به نظر بنده اشخاصی که طالب حقیقت باشند ؛ در مرحله نخست قبل از اینکه خود را به شکل غربی ها در آرند ؛ به تحقیق و بررسی در مورد این مسئله می پردازند بعد آقدام عاقلانه خود را می کنند....

یاد آن روایت که کافری در مورد معاد از امیرمؤمنان صلوات الله علیه  پرسید افتادم که حضرت در جواب ایشان که پرسید : واقعاً قیامتی در کار هست؟!!! حضرت قبل از هر استدلال دیگر یک مسئله ای در اندازه آن فرد از منبع عقل آورد که : اگر کسی به تو بگوید لقمه ای که میخوری مار بدان دهانش را زده میخوری؟      اگر بخوری و واقعیت داشته باشد خود را به هلاکت افکنده ای و الا فقط یک لقمه را از دست داده ای......

و اینکه :

عاقل آن است که اندیشه کند در کارش ......................

مؤفق و مؤید باشید

شنبه 14 دی 1392  5:33 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب

انگیزه ی اصلی پوشیده بودن چیست؟

  یکی از انگیزه های پوشش ابراز صداقت در دوستی با خداوند است  لابد تا بحال بارها شاهد بوده اید که افرادی به خودتان و یا دیگران  ابراز علاقه و ارادت کرده و گاهی از الفاظی نظیر چاکرم مخلصم فدایت شوم  و عزیزم قربانت شوم و... استفاده کرده اند. اما فرض کن که روزی به یکی از این افراد بگوئی من مبلغی پول لازم دارم در جوابت بگوید : شرمنده ام اتفاقا من هم می خواستم همین در خواست را از تو بکنم و بار دیگر و بار های دیگر از انجام خواسته ات سر باز زند و تنها به همان چاکرم و فدایت شوم اکتفا کند قضاوت تو درباره او چیست ؟  آیا در دل نمی گوئی این چه دوستی ای است که از زبان فراتر نمی رود ؟ اکنون درباره رابطه خود با خدا بیندیش.  ما به خدای مهربانمان اظهار بندگی و اطاعت و دوستی می کنیم  اما نشانه صداقت در این دوستی انجام کاری است که او می پسندد.  بهترین انگیزه برای پوشش تو همین است که بخواهی به پروردگار خودت اظهار محبت کنی و صداقت خود را با گردن نهادن به خواسته او ثابت کنی پس بیائیم با خدا پیمان دوستی ببندیم بیائید برای استقبال از تنها معصوم باقیمانده عالم خود را آماده کنیم.

 

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 14 دی 1392  9:03 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب

قبول دارم حجاب با داشتن حیا زیباست

قبول دارم؛ از دختر با حجاب توقع است که حیا تمام رفتارهایش را پوشش دهد

قبول دارم؛اگر از دختری با حجاب رفتاری بی حیاگونه سربزنه احساس زنندگی خاصی به وجود میاره

قبول دارم؛از مهمترین علت های حجاب تامین و حفظ حیاست

اما

نباید تمامی اینها واجب بودن مستقل حجاب رو زیر سوال ببره

حجاب به خودی خود واجبه(یعنی خواست خداست)

میگه: من که حیای خودم رو حفظ می کنم لذا نمی خوام حجاب رو حفظ کنم.

میگه:  من از چادری ها بیزارم چون فقط یه حجاب داره ولی هزار غلط دیگه می کنه

بل الانسان علی نفسه بصیرة و لو القی معاذیره

بلکه انسان بر خودش آگاه است هرچند اگر توجیه بیاورد.

سایت حجاب ممنوع!!

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 14 دی 1392  9:06 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب

حجاب فقط یه پوشش در میان انواع پوشش ها نیست

حجاب فقط یه سلیقه در میان سلیقه ها نیست

حجاب فقط یه مرام شخصی یا گروهی خاص در میان مرام ها نیست

حجاب فقط جلوگیرنده ی نگاه ها و پیشنهاد های انسان های دنباله روی شهوت نیست

حجاب ترجیح دادن خدا برتمامی نظرها و نگاه ها و سلیقه های غیرخدا

حجاب ارزش دادن به تلاش های زهراست

حجاب یعنی فهمیدن علت مظلومیت های زهرا

حجاب یعنی کنار زدن تمام فایده های بی حچابی به خاطر خدا و خود

حجاب یعنی می دانم که صلاحم در حجاب است چون خدا صلاحم را اینگونه می داند

حجاب یعنی ...

 

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 14 دی 1392  9:08 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب

بَلِ الاِنسانُ عَلی نَفسِه بَصیرَۀٌ وَ لَو اَلقی مَعاذیرَه

انسان بر خویشتن آگاه است حتی اگر عذرو توجیه بیاورد

(سوره قیامت آیه 14 و 15)

 

 

خدا که می گوید هرکس از  خود باخبر است

بی حجابی از کدام دسته است ؟

بی حجابی از کارهایی است که خدا را راضی و  خشنود می کند یا شیطان را؟

کدام را خشنود می کند؟

کدام را اطاعت می کنیم با بی حجابی؟

اهداف کدامیک را محقق می کنیم با بی حجابی؟

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 14 دی 1392  9:10 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها