0

مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

تعريف حجاب

تعريف حجاب
كلمه‏ حجاب هم به معنی پوشيدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بيشتر استعمالش به معنی پرده است . اين كلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‏دهد كه‏ پرده وسيله پوشش است ، و شايد بتوان گفت كه به حسب اصل لغت هر پوششی‏ حجاب نيست ، آن پوشش حجاب ناميده می‏شود كه از طريق پشت پرده واقع‏ شدن صورت گيرد.
استعمال كلمه حجاب در مورد پوشش زن يك اصطلاح نسبة جديد است . در قديم و مخصوصا در اصطلاح فقهاء كلمه " ستر " كه به معنی پوشش است به‏ كار رفته است . فقهاء چه در كتاب الصلوه و چه در كتاب النكاح كه‏ متعرض اين مطلب شده‏اند كلمه " ستر " را به كار برده‏اند نه كلمه حجاب‏ را . بهتر اين بود كه اين كلمه عوض نمی‏شد و ما هميشه همان كلمه " پوشش " را به كار می‏برديم . زيرا چنانكه گفتيم معنی شايع لغت حجاب پرده است ، و اگر در مورد پوشش به كار برده می‏شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن‏ است و همين امر موجب شده كه عده زيادی گمان كنند كه اسلام خواسته است‏ زن هميشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بيرون نرود.1
در آیات مربوط به پوشش زنان مسلمان هم سخن از پوشاندن بدن نزد غیر محارم و البته با پوششی خاص مطرح گردیده است و کلمه حجاب وارد نگردیده است . این کلمه بعد ها در باب پوشش خاص زنان مسلمان مصطلح شد .
حجاب دراصل لغت به معنى ستر ، پوشيدن ، پنهان كردن ، منع از داخل شدن ،باز داشتن و ممانعت از دسترسى و رسيدن به چيزى ودفع ومانند آن است.

-----------------------------------------

1-با تلخيص ، مساله حجاب ، شهيد مطهري ، صص 77و 78

 

شنبه 14 دی 1392  4:37 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

حدود حجاب از منظر قران و احاديث

حدود حجاب از منظر قران و احاديث
تا پیش از سال پنجم هجری بر زنان مسلمان واجب نشده بود که حجاب داشته باشند ، در این سال خداوند حکم حجاب را بر زنان رسول گرامی (ص) قرار داد و به مومنان دستور داد تا هر گاه از همسران پیامبر (ص) چیزی خواستند از پشت پرده بخواهند :
فاذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من وراءحجاب
هر گاه از زنان رسول متاعی می طلبید از پس پرده بخواهید .( احزاب / 53)
سپس آنها را از تبرج و خودنمایی باز داشت ،اصولا روش قران کریم در این مورد نیز نخست در مورد همسران پیامبر (ص) که به علت زیستن در کانو.ن وحی و نزدیکی ویژه ای که با رسول خدا (ص) دارند ، از موقعیت خاصی برای مومنان زن و مرد دارند و مسئولیت بیشتری نیز بر دوششان نهاده شده ، حکم حجاب صادر می گردد و در مرحله بعد همه زنان مومن به پوشاندن زینتهای خویش از چشم نامحرمان وظیفه می یابند .:
ای رسول به زنان مومن بگو تا چشمها و فروج و اندامشان را ( از عمل زشت ) محفوظ دارند و زینت و آرایش خود را جز آنچه قهرا آشکار می شود بر بیگانه آشکار نسازند .
( نور /31)
واژه زینت بطور مطلق از مفهومی عام برخوردار است که هم زینت طبیعی ( خلقی ) و هم زینت اکتسابی (عارضی) را شامل شود . آیه شریفه بالا زن را مامور می کند که زینتهایش را بپوشاند و آنها را در مقابل چشمان نامحرم ننهد ؛ البته این حکم عام در ادامه آیه و در دو بعد تخصیص خورده و شامل استثناهایی میگردد، عبارت الا ماظهر منها اولین استثنا را بیان می‌کند . از این جمله نتیجه گرفته می شود که زینت زن به دو دسته زینتهایی که بطور طبیعی آشکار است و زینتهایی که بطور معمول پنهان است تقسیم می گردد . فقیهان و مفسران در اینکه کدام یک از زینتهای طبیعی و اکتسابی زن زینت ظاهری است و کدامیک از زینتهای پنهان بشمار می آید دیدگاههای گوناگونی دارند ولی در اینکه غیر وجه و کفین (دستها از مچ به پایین ) از زینتهای پنهان زن بشمار آمده و پوشانیدن آنها واجب است . لحاظ فقه اسلامی هیچگونه تردیدی وجود ندارد این قسمت جزء ضروریات و مسلمات است نه از نظر قران و نه از نظر فتواها در این باره اختلاف و تشکیکی وجود ندارد .
فضیل بن یسار می گوید : از مام صادق (ع) پرسیدم آیا ذراعین زن نیز از شمار زینتهایی است که خداوند تبارک و تعالی در مورد آن فرمود( ولا یبدین زینتهن )؟ ایشان فرمود بلی آنچه روسری آنرا می پوشاند و بالاتر از دو دستبند از شمار زینت است
همچنین عایشه نقل می کند که خواهرش اسما ء در حالی که لباس نازکی به تن داشت نزد رسول خدا آمد ، حضرت روی از وی برتافت و فرمود : ای اسماء زن هنگامی که به بلوغ می‌رسد صحیح نیست که غیر از این قسمت و این قسمت از بدنش پیدا باشد و به صورت و کفین خویش اشاره کرد .
ولی ادامه آیه که بیانگر دومین استثنا است با عبارت ( الا لبعولتهن ....) گروه دوازدهگانه ای را از این عام خارج می سازد.1

---------------------------------
1- چادر و مقنعه از دیدگاه قران و حدیث ،اکرم سادات دهقانی ،مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، چ اول ، 1384 ،صص 55-58
شنبه 14 دی 1392  4:39 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

زمینه های حجاب و عفاف : پوشش

پوشش
ـ «وقل للمومنات يغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن...»1،
«و زیور خویش آشكار نكنند، مگر آنچه پیداست و سرپوش‌های خویش بر گریبان‌ها بزنند.» در فراز انتهایی این آیه، دستور دیگری به عنوان مكمل حجاب شرعی ذكر شده كه مؤید نگرش مذكور است:
«و پای به زمین نكوبند كه زیورهای مخفیشان دانسته شود.» زنان عرب معمولاً خلخال به پا می‌كردند و گاه برای آن‌كه بفهمانند كه زینتی قیمتی به پا دارند، پای خود را محكم به زمین می‌كوبیدند. مضمون این نهی را می‌توان توسعه داد و هر آنچه عرضه و خودنمایی زن تلقی می‌شود، مانند استعمال عطرهای تند و آرایش در چهره را می‌توان ممنوع دانست.
موارد استثنائی
البته در جایی كه تقاضایی نباشد ، منطق حكم می‌كند كه این حكم لغو شود ، چنانچه در ادامه فرازی از این آیه ذكر گردیده است. این موارد استثنائی، گاهی در جانب تقاضا یعنی مرد و گاهی در جنبة عرضه، یعنی زن قرار دارد كه به اجمال شامل موارد ذیل می‌گردد:
ـ مردانی كه احتیاج به زن نـدارند؛ «و زیور خـویش آشكار نكنند مگر ... مردان طفیلی كه حاجت به زن ندارند.»2 مقصود از مردان طفیلی، قدر مسلم دیوانگان و افراد ابله است كه به علت عدم درك زیبایی‌های زنان در زمینه امور جنسی اساساً در خارج از دایره تقاضا قرار دارند.
ـ كودك نابالغ؛ «كودكانی كه از راز زنان آگاه نیستند (یا بر كام‌جویی از زنان توانا نیستند).»3
ـ زنان پیر؛ «و زنان بازنشسته كه امید ازدواج ندارند، باكی نیست كه جامه خویش یعنی روسری و چهارقد را بر زمین نهند البته در صورتی كه خود را به زیوری نیاراسته باشد و قصد خودنمایی نداشته باشند؛ و اگر از این نیز خودداری كنند برایشان بهتر است.»4 این آیه را می‌توان به عنوان استثنایی دیگر بر حكم حجاب كه قبلاً ذكر شد دانست و فلسفه آن این است كه این زنان به طور عادی، چیزی برای عرضه ندارند و رغبت و تقاضایی نسبت به آنان وجود ندارد؛ از این رو، وجوب حجاب (لزوم پوشانیدن سر در حضور نامحرم) از آنان برداشته شده است؛ ولی همان‌گونه كه در آیه تصریح شده این رخصت مشروط به این است كه قصد عرضه و خودنمایی در كار نباشد. دستور كلی اخلاقی‌ كه در انتهای آیه آمده، مبنی بر ترجیح داشتن رعایت عفاف در هر حالی و در هر سنی، بیانگر توجه بیشتر شارع به جنبه عرضه و سالم نگه‌داشتن اجتماع از زمینه‌های انحراف است.
ـ «والذین یُؤذون المؤمنین و المؤمنات بغیر ما اكتسبوا فقد احتملوا بهتاناً و اثماً مبیناً یا ایها النبّی قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جَلابیبهنَّ ذلك أَدنی اَن یعرفن فلا یؤذین و كان الله غفوراً رحیماًـ لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی‌المدینة لنغرینّك بهم ثم لا یجاورونك فیها الا قلیلاً»5 «آنان كه بدون جهت مردان و زنان با ایمان را آزار می‌رسانند، بهتان و گناه بزرگی مرتكب می‌شـوند. ای پیـامبر به همسـران و دختـرانت و بـه زنـان مؤمنیـن بگو كه روسری‌های خویش را به خود نزدیك سازند (خود را با آن‌ها بپوشانند). این كار برای اینكه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. اگر منافقان و بیماردلان و كسانی كه در شهر نگرانی ایجاد می‌كنند از كارهای خود دست برندارند ، ما تو را علیه آنان خواهیم برانگیخت؛ آن‌گاه فقط مدت كمی در مجاورت تو خواهند زیست»
این آیات به خوبی صحنه بازار جرم و انحراف را تصویر می‌نماید. ظاهراً چنان‌كه برخی مفسرین گفته‌اند6، گروهی از منافقین و افراد منحرف در اوایل شب كه هوا تازه تاریك می‌شد، در كوچه‌ها و معابر مزاحم زنان (اكثراً كنیزان) می‌شدند؛ برای مقابله با این پدیده دو راهكار در پیش روی جامعه قرار داده شده است كه هر یك در جای خود اهمیت دارد:
- رعایت حجاب در خارج از منزل؛ زیرا از این طریق زنان نجیب و عفیف یعنی كسانی كه قصد عرضه خود را ندارند، شناخته می‌شوند و بیماردلان از اینكه چشم طمع به آنان ببندند و آنان را مورد اذیت قرار دهند، چشم می‌پوشند.
- برخورد فیزیكی و كاربرد زور و اجبار علیه افراد خاطی و منحرف؛ خداوند در این آیه، افراد مزاحم و بیماردل را به حمله و حركت شدید پیامبر (ص) علیه آنان و حتی تبعید از جامعه پاك اسلامی تهدید می‌كند.
نكته مهم دیگر در این باب، مقدم داشتن راهكار فرهنگی است كه كانون آن را كنترل بزه‌دیدگان احتمالی و آماج‌های جرم و انحراف بر رفتار خود و محافظت آنان از خود در برابر افراد آماده ارتكاب انحراف و جرم تشكیل می‌دهد. این تقدم در ذكر راهكارها در آیه شریفه، هرچند تقدم زمانی استفاده از راهكار اولی بر راهكار دوم را نمی‌رساند، ولی می‌تواند بیانگر تأكیـد و اهمیت بیشتر در نظر شارع مقدس باشد. 7
خودداری از سخن گفتن به شیوه تحریك‌آمیز، شـاخصه دیگر حجاب وعفاف است.

------------------------------------------

1 - نور، 31.
2 - همان.
3 - همان.
4 - همان، 61.
5 - احزاب، 60-58
6- ر. ك :ترجمه تفسير مجمع البيان ، ج 20،ص177؛نيز ر. ك : تفسير بيضاوي ، ج 3 ، ص 392
؛ نيز: كشاف ، ج 3 ، ص 559
7 - بدحجابي در نگرش جامعه‌شناختي ، مهدي صفار دستگردي،مجله زنان ، شماره 22

شنبه 14 دی 1392  4:42 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

زمینه های حجاب و عفاف : رفتار

رفتار
ـ «قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن»،1 «و به زنان مؤمن بگو كه چشمان خویش را ببندند.»
ـ «وَ قرن فی بیوتكن ولا تبّرج الجاهلیة الاولی»2، «و در خانه‌های خویش قرار گیرید و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خودآرایی از خانه خارج نشوید.» این آیه نیز چنان‌كه از سیاق آن پیداست، بر روی خارج شدن زنان پیامبر (ص) از منزل، همراه با عرضه خود به نامحرمان، حساسیت به خرج داده است. البته مقصود از آن حبس كردن زنان ایشان در منزل نیست، چرا كه تاریخ اسلام گواه آن است كه سیره معمول پیامبر (ص) بر چنین رفتاری استوار نبوده است و نیز فقط حفظ پوشش مراد نیست، بلكه خودنمائی در تمام صور و شیوه‌هایش، اعم از نوع نگاه و رفتار مورد نظر است. در مجموع، آنچه از ملاحظه چند آیه شریفه مذكور به دست می‌آید، این است كه در تمام این آیات، بیش از همه بر حفاظت زنان از خود در پوشش، رفتار، سخن و ...، و تأثیر آن در پیشگیری از وقوع انحراف در مرحله عمل (و حتی در مرحله نیت و خطورات ذهنی) تأكید شده است. 3

-------------------------------------

1- نور، 31.
2 - احزاب، 33.
3- بدحجابي در نگرش جامعه‌شناختي ، مهدي صفار دستگردي،مجله زنان ، شماره 22

شنبه 14 دی 1392  4:43 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

زمینه های حجاب و عفاف : گفتار

گفتار
ـ «یا نساء النبی لستن كاحدٍ من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قبله مرض و قلن قولاً معروفاً»،1 «ای زنان پیغمبر، شما اگر پرهیزكار باشید ، همچون سایر زنان نیستید؛ مواظب باشید كه در سخن، نرمش زنانه و شهوت‌آلود به كار نبرید كه موجب طمع بیماردلان گردد؛ به خوبی و شایستگی سخن بگویید.»
خودداری از سخن گفتن به شیوه تحریك‌آمیز، شـاخصه دیگر حجاب وعفاف است. در این آیه با صرف نظر از اینكه روی سخن با زنان پیامبر (ص) است، به خوبی نشان داده شده مردانی كه احتمال انحراف در آن‌ها وجود دارد، آنچه در نزد آنان است، آمادگی درونی و تقاضا است، اما طرف دیگر قضیه این است كه درعرصه اجتماع آنچه مایه گسترش این بیماری و خارج شدنش از حالت درونی و باطنی به حالتی بیرونی و عملی می‌شود ، عرضه نشود تا از این طریق زن‌ها در امنیت قرار بگیرند و بتوانند آزادانه در اجتماع حضور پیدا كنند.
بخشی از آیه 53 همین سوره، نیز همین مضمون را با بیانی دیگر تأكید و تقویت می‌كند؛ آنجا كه خداوند به مسلمانان توصیه می‌كند كه اگر از زنان پیامبر (ص) درخواستی دارند، خواسته خود را از پشت حجاب و پرده‌ای و بدون داخل شدن در منزل مطرح كنند: «وَ اذا سألتموهنَّ متاعاً فاسئَلوهنَّ مِن وراءِ حجابٍ»؛ سپس به علت این توصیه اشاره می‌فرماید: «این برای پاكیزگی دل شما و دل آنان زنان پیامبر بهتر است.» «ذلك اطهر لقلوبكم و قلوبِهنَّ» از مقدم داشتن «لقلوبكم» یعنی دل شما مردان، بر «قلوبهن» یعنی دل زنان پیامبر (ص)، شاید بتوان استنباط كرد كه آمادگی برای انحراف قلبی كه مقدمه انحراف عملی است، از راه شنیدن صدای جنس مخالف، در مردان بیشتر و قوی‌تر است لذا خداوند تكلیف بیشتری را متوجه زنان كرده و آنان را به پوشاندن خود از دیدگان نامحرمان و محافظت خود از طریق حفظ حریم در رفتار و سخن واداشته است.2

--------------------------

1-احزاب / 33
2- بدحجابي در نگرش جامعه‌شناختي ، مهدي صفار دستگردي،مجله زنان ، شماره 22

شنبه 14 دی 1392  4:57 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

تعريف تبرج ------------------------------------------ : حجاب

«القاموس المحیط» تبرج را خود نمایی وظاهر نمودن زینت درمقابل مردان معنا کرده و نوشته است: "تبرجت : اظهرت زینتها للرجال "1
(تَبَرَّجَت:یعنی زن زینت خود را برای مردان ظاهر کرد)
زبیدی نیز در شرح قاموس اقوال مختلفی را بیان می کند که همه آنهاتبرج را به معنای خودنمایی گرفته اند.
2
«مقاییس اللغه» ریشه آن را برج می داند و می گوید:« معنای تبرج نشان دادن زیبائیهاست . »3
لذا «تبرج» در لغت به معنای ظاهر کردن زینت ها و زیبایی های زن بر غیر محارم است. قرآن زنان را از تبرج برحذر داشته است، آن جا که می فرماید: «بسان جاهلیت نخستین، در میان مردم ظاهر نشوید.» نکته جالب آن که این منع، در آیه پس از یادآوری منافات دنیا خواهی با آخرت طلبی و خداپرستی ذکر شده است، یعنی تنها زنی در دام تبرج و خودنمایی می افتد که رابطه خود را با خدا گسسته باشد.
در قران كريم در اين باره امده است «... و لاتبرجن تبرج الجاهليه الاولي....» منظور از تبرج زنان در جاهليت اولي، جلوه گري زنان در قبل از اسلام بوده است كه در تمامي اين دوران به دليل عدم رعايت دستورات پيامبران زنان دچار چنين معضلي شده كه سبب به وجود آمدن پيامدهاي بد بسياري براي جامعه نيز شده است.4 در تفسير قمی5 روايتي است كه از امام صادق عليه السلام از پدرش در ذيل آيه ... و لاتبرجن تبرج الجاهليه الاولي ... آمده است و اين است كه «به زودي جاهليت ديگري ميآيد» و در تفسير التبيان آمده است كه منظور از جاهليت اخري زماني است كه مردم همان گونه عمل كنند كه قبل از اسلام عمل مي شده است.6

--------------------------------

1- لسان العرب ، ج 6، ص 130
2- تاج العروس، ج 5 /صص417 و 418
3- معجم مقاییس الغه ج 1 / ص 238
4- ابوعلي الفضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان ، ج 17، ص 127.
5- علي بن ابراهيم، القمي: «تفسير القمي» قم ، دارالكتب لطباعه و النشر، چاپ سوم، ج 2، ص 193.
6- ابوجعفر محمدبن الحسن بن عليع الطوسي، «تفسير التبيان القران» قم ، مكتب الاعلام الاسلاميه ، چاپ اول، 1409، هـ، ق، ج 8، ص 338.  

شنبه 14 دی 1392  4:58 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

اختصاص غریزه تبرّج به زنان

اختصاص غریزه تبرّج به زنان
یكی از ویژگی‏های مهم زنان، خصیصه تبرّج و خودنمایی است كه به صورت غریزی و طبیعی در آنان وجود دارد. قرآن در دو آیه از آیات حجاب، از تبرّج و خودنمایی زنان صحبت كرده و آن را محدود به محیط خانواده كرده است. در یك جا می‏فرماید: (وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی) (احزاب: 33) ای زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشوید و خودنمایی نكنید؛ مانند خودنمایی دوران جاهلیت نخستین؛ در آیه دیگر می‏فرماید: (غَیْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزینَهٍ) (نور:60) زنان سالخورده، (در برابر نامحرمان) با زینت‏هاوآرایش‏هایشان‏ خودنمایی‏ نكنند.
غریزه خودنمایی و تبرّج از ویژگی‏های زنانه است و در مردان کمتر است. به همین دلیل پوشش و حجاب برای زنان واجب شده است.البته این موضوع به این مفهوم نیست که مردان هیچ محدودیتی در پوشش ندارند .
قرآن در این آیات فقط زنان را از تبرّج و خودنمایی و به نمایش گذاشتن جاذبه‏های جنسی خود در برابر نامحرم نهی كرده و از تبرّج مردان سخنی نگفته است شهید مطهّری درباره آثار این غریزه و نیز اختصاص آن به زنان می‏گوید: «اما علت اینكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است، این است كه میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها، مرد شكار است و زن شكارچی؛ همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شكارچی‏ گری او ناشی می‏شود. این زن است كه به حكم طبیعت خاص خود، می‏خواهد دلبری كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسیر كند، انحراف تبرّج و برهنگی از انحراف‏های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.»1
وجود این غریزه برای متمایل كردن مرد ـ جنس مذكر ـ به زن ـ جنس مؤنث ـ است تا بدین‏وسیله، مقدّمات ازدواج و زندگی مشترك را بین آنان فراهم كند.
درباره غریزه خودنمایی و تبرّج، غیر از منابع اسلامی، برخی از دانشمندان نیز مطالب جالبی دارند. خانم جینا لمبروزو (G,Lombroso) روان‏شناس معروف ایتالیایی، در این‏باره می‏گوید: «در زن علاقه به دلبر بودن و دل‏باختن، مورد پسند بودن و مایه خرسند شدن بسیار شدید است.»2 در جای دیگری می‏گوید: «یكی از تمایلات عمیق و آرزوهای اساسی زن آن است كه در چشم دیگران اثری مطلوب بخشیده و به وسیله حسن قیافه، زیبایی اندام، موزون بودن حركات، خوش آهنگی صدا، طرز تكلّم و بالاخره شیوه خرام خود، مطبوع طباع واقع گشته، احساسات آن‏ها را تحریك نموده و روحشان را مجذوب سازد.»3همچنین درباره تأثیر غریزه خودآرایی و تبرّج در زندگی زنان می‏گوید: «میل به جلب دیگران، بزرگ‏ترین و مهم‏ترین محرّك زندگانی زن محسوب می‏شود.»4
ویل دورانت نیز درباره آثار غریزه تبرّج زن می‏گوید: «زن میل دارد بیشتر مطلوب باشد، نه طالب، و به همین جهت، در ارج‏گذاری و تقدیر آن جاذبه‏هایی كه مایه تشدید میل مرد است، استاد است.»5 بنابراین، اصل وجود این غریزه و اختصاص آن به زن در بین دانشمندان پذیرفته شده است.

--------------------------------------

1-مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، 1379، ج 19، ص436.
2ـ جینا لمبروزو، روح زن، ترجمه پری حسام شه رئیس، تهران، دانش، 1369، ص 15.
3 ـ همان، ص 42.
4ـ همان، ص 44.
5ـ ویل دورانت، لذات فلسفه، ترجمه عباس زریاب، تهران، انتشارات سازمان آموزش انقلاب اسلامی، 1369، ص223.

شنبه 14 دی 1392  4:59 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

پرورش و توجه به غریزه تبرّج در اسلام

پرورش و توجه به غریزه تبرّج در اسلام
غریزه خودنمایی و خودآرایی مانند سایر غرایز آدمی، نیازمند قانونمندی و كنترل است؛ یعنی باید از افراط و تفریط در آن پرهیز شود؛ زیرا عدم كنترل این غریزه، چه از لحاظ افراط و چه از لحاظ تفریط، برای زن زیانبخش است و سلامتی او را به خطر می‏اندازد. از این‏رو، در دین اسلام برای این غریزه حد و حدود ویژه‏ای تعیین شده است و همان‏گونه كه آزادی بی‏حد و حصر آن ممنوع گردیده و برای كنترل آن حجاب واجب شده، بی‏توجهی به آن نیز مذموم شمرده شده است. به همین دلیل، در برخی روایات، آرایش كردن برای زنان یك ضرورت تلقّی شده و بی‏توجهی به آن به معنای نادیده گرفتن غریزه خودآرایی، مورد نكوهش قرار گرفته است. در اینجا به بعضی از این روایات اشاره می‏شود:
در حدیثی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در مورد ویژگی‏های بهترین زنان نقل شده است كه فرمودند: «بهترین زنان شما زنی است كه بسیار با محبت باشد، عفیف و پاك‏دامن باشد، نزد اقوامش عزیز و محترم باشد، با شوهرش متواضع و فروتن باشد، برای او خودآرایی و تبرّج داشته باشد و در برابر نامحرم عفیف باشد.» در این حدیث، دقیقا به همان تبرّجی كه قرآن آن را برای زن در مقابل نامحرم ممنوع كرده، نسبت به شوهرش سفارش شده است.1
در روایت دیگری، امام صادق(علیه‌السلام) می‏فرماید: «برای زن سزاوار نیست كه بدون زیور و آرایش باشد، حتی اگر یك گردن‏بند باشد؛ و سزاوار نیست دستش از رنگ حنا خالی باشد، اگرچه پیر باشد.»2 همچنین می‏فرماید: «لا تُصَلِّی الْمَرأَةُ عُطُلا»؛ زن بدون زیور و آرایش نماز نخواند.3 امام باقر(علیه‌السلام) نیز در روایتی می‏فرماید: «لَمْ تَزَلِ النِّساءُ یَلْبِسْنَ الْحِلْی»؛ زنان همواره از زیور استفاده كنند.4
در برخی روایات دستوراتی برای زیبا شدن زنان داده شده، است. برای مثال، امام علی(علیه‌السلام) می‏فرماید: «كاری را كه بیش از حد توانایی زن است به او وامگذار؛ زیرا (اگر زنان از كارهای سخت و طاقت‏فرسا به دور باشند) برای حال آن‏ها و شادابی روحی و دوام زیبایی آن‏ها بهتر است؛ چرا كه زن گل بهاری است (لطیف و حساس)، نه پهلوانی سختكوش.»5
همچنین رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) پس از اینكه به همه زنان، چه شوهردار و چه بدون شوهر، دستور می‏دهد دایم خضاب كنند (و دست و صورت خود را به حنا و رنگ‏های زیبا آرایش كنند) می‏فرماید: «اما زنان شوهردار برای شوهرانشان زینت كنند و اما زنان بدون شوهر، به این دلیل خضاب كنند كه دستشان شبیه دست مردان نشود (و لطیف و زیبا بماند.)»6
همچنین در روایت دیگری آمده است: پیامبر به مردان فرمود: «ناخن‏های خود را كوتاه كنید» و به زنان فرمود: «ناخن‏ها را كوتاه نكنید؛ زیرا شما را زیباتر می‏كند.» حتی آن حضرت از بعضی زنان به خاطر اهمیت ندادن به آرایش و زیبایی، انتقاد كرده است.7
اهمیت زینت كردن و آرایش زنان به حدی است كه پوشش بعضی از لباس‏ها مثل ابریشم و طلا به علت خاصیت زیبایی‏شان به زنان اختصاص یافته است8 امام باقر(علیه‌السلام) می‏فرماید: «خداوند طلا را در دنیا زینت زن قرار داد و بر مردان حرام كرد.» 9 در برخی روایات آمده كه «ائمّه اطهار(علیهم‌السلام) زنانشان را با طلا و نقره زینت می‏كردند و بر این كار اصرار داشتند.»10
از روایات دیگری كه حاكی از اهمیت اسلام به آرایش و تجمّل برای زن است، حدیثی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) است كه حتی به زنانی كه شوهران نابینا دارند دستور می‏دهد خود را با بوی خوش و حنا آرایش كنند. امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: از رسول خدا سؤال شد: زن چگونه برای شوهر نابینا آرایش كند؟ فرمود: با استعمال عطر و خضاب كردن، كه نوعی بوی خوش است.11
از روایاتی كه در این باب وجود دارند ، و تنها بعضی از آن‏ها در اینجا ذكر شدند ، می‏توان نتیجه گرفت كه اگر دین اسلام از تبرّج و خودنمایی زن برای نامحرم نهی كرده، در مقابل به او دستور داده است در صورتی كه در انظار نامحرم نباشد، حتما تبرّج و خودنمایی داشته باشد، به ویژه اگر در محضر شوهرش باشد. بنابراین، دین اسلام غریزه خودنمایی و تبرّج زن را نادیده نگرفته، بلكه به آن اهمیت هم داده است و تلاش كرده زنان علاوه بر دارا شدن زیبایی درونی و اخلاقی، از نظر ظاهری هم جذّاب و زیبا باشند؛ زیرا توجه به آرایش و زیبایی ظاهری نه تنها پاسخی منطقی و صحیح به اقتضای طبیعی و غریزه آنان در جلوه‏گری و جلب توجه دیگران است، بلكه سبب می‏شود زن شادتر و بانشاط تر باشد و از این طریق، شادابی و نشاط را به زندگی خانواده‏اش نیز وارد كند؛ زیرا یكی از عوامل مهم با نشاط بودن زن، داشتن ظاهری زیبا و دلپسند است كه شوهرش را پی‏درپی به وجد آورد و خود نیز از این طریق به وجد آید.
كوشش زن در جذّاب بودن و آرایش كردن برای شوهر، ضمن اینكه نیاز طبیعی زن به خودنمایی و تبرّج را ارضا می‏كند، وی را از جلوه ‏گری و خودنمایی برای مردان‏ نامحرم نیز بی‏نیاز می‏سازد؛ زیرا او برای شوهری خودآرایی كرده است كه حقیقتا به او عشق می‏ورزد و در دوستی‏اش وفادار است.
بدین‏سان، هم نیاز غریزی او به آرایش و تجمّل اشباع شده و هم از آفات ‏و انحرافات رهایی یافته و آسیبی به ‏سلامت‏ روانی او وارد نشده است.12

----------------------------------------------------------------------

 

1-«اَلْوَدُودُ الْعَفیفَةُ، اَلْعَزیزَةُ فی اَهْلِها، اَلذَّلیلَةُ مَعَ بَعْلِها، اَلْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوجِها، الْحِصانُ مَعَ غَیْرِهِ.»؛ محمدبن یعقوب كلینی، اصول كافی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1367، ج 5، ص324.
2 ـ «لایَنْبَغی لِلْمَرأةِ اَنْ تُعَطَّلَ نَفْسَها وَلو اَنْ تَعَلَّقَ فی عُنُقِها قَلادَةً، وَ لایَنْبغی لَها اَنْ تَدَعَ یَدَها مِنَ الْخِضابِ وَ لَوْ اَنْ تَمْسَحَها بِالْحَناءِ مَسْحا وَ اِنْ كانَتْ مُسِنَّةً.»؛ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 4، ص 459.
3ـ همان.
4 ـ محمدبن یعقوب كلینی، پیشین، ج 6، ص475.
5 ـ «لاتُمَلَّكُ الْمَرْأَةُ مِنَ الْاَمْرِ ما یُجاوِزُ نَفْسَها، فَاِنَّ ذلِكَ اَنْعَمُ لِحالِها وَ اَرْخی لِبالِها وَ اَدْوَمُ لِجَمالِها، فَاِنَّ الْمَرْأَةَ رِیْحانَةٌ لَیْسَتْ بِقَهْرَمانَهٌ.»؛ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 20، ص168.
6 ـ «اَمّا ذاتُ الْبَعْلِ فَتَزَیَّنَ لِزَوجِها وَاَمّا غَیرُ ذاتِ الْبَعْلِ فَلا یُشْبِهُ یَدَهُ یَدَ الرِّجالِ.»؛ همان، ج 2، ص97.
7 ـ قال رَسُولُ اللهِ(صلی الله علیه و آله) لِلرِّجالِ: قَصُّوا اَظافیرَكُمْ، وَلِلنِّساءِ اُتْرُكْنَ فَاِنَّهُ اَزْیَنُ لَكُنَّ.»؛ محمدبن یعقوب كلینی، پیشین، ج 6، ص491.
8 ـ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 4، ص380.
9 ـ «جَعَلَ اللهُ الذَّهَبَ فی الدُّنْیا زینَةَ النِّساءِ فَحرَّمَ عَلَی الرِّجالِ لُبْسَهُ.» همان، ص 414.
10 ـ محمدبن یعقوب كلینی، پیشین، ج 5، ص324.
11 ـ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 20، ص167
12- مقاله حيا و خودآرايي و نقش آن‌ها در سلامت رواني زن ، عباس رجبي 

شنبه 14 دی 1392  5:00 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

حجاب در دين يهود

حجاب در دين يهود
دين يهود با قدمت 3300 ساله از قديمي ترين اديان صاحب شريعت محسوب مي شود. در تعاليم يهود، اعم از كتاب آسماني و سنت و سيره پيامبران و بزرگان بني اسرائيل، علاوه بر اشاره به رعايت عفاف و پاكدامني و تاكيد بر حجاب زنان، همواره قوانيني براي حفظ عفت عمومي وجود داشته است و اگرچه در اثر پراكندگي قوم يهود، تفاوت هايي در كيفيت رعايت آن مشاهده مي شود، اما به هر حال مي توان از متون مقدس اين آئين، قاعده اصلي و روش كلي را بدست آورد.
در تورات بر اهميت رعايت عفت دختران چنين آمده:
دختر خود را بي عصمت مساز و او را به فاحشگي وا مدار. مبادا زمين مرتكب زنا شود و زمين پر از فجور گردد»(تورات، سفر لاويان:19/30)
علاوه بر اين عباراتي در تورات و نيز كتب انبيا وجود دارد كه رواج استفاده از حجاب سر و اندام و حتي صورت با روبند يا برقع را در قوم حضرت ابراهيم (ع) و نيز بني اسرائيل نشان مي دهد؛ چنان كه در نقل ماجراي ازدواج اسحاق(پسر ابراهيم (ع) يا رفقه يا به زبان لاتين ربكا) در سفر پيدايش آمده است:« رفقه چشمان خود را بلند كرد و اسحاق را ديد و از شتر فرود آمد، زيرا كه از خادم پرسيد، اين مرد كيست كه در صحرا به استقبال ما مي آيد و خادم گفت آقاي من است. پس برقع خود را گرفته خود را پوشانيد».(تورات، سفر پيدايش: 24/65-64)
قابل ذكر است خاخام اوريل داودي، مرجع پيشين مذهبي يهوديان ايران، وجوب حجاب در شريعت يهود را مستند به همين قسمت تورات مي داند.
روشن است كه در اين نقل تورات، استفاده از روبند براي كسي كه همسر اسحاق پسر ابراهيم (ع) است، به صراحت بيان شده و اين امر نشان دهنده رواج استفاده روبند در ميان بانوان بني اسرائيل است.
عبارت ديگري نيز در كتاب «روت» در باب استفاده از چادر وجود دارد:
و بوعز ( مردي از بني اسرائيل خطاب به روت ( عروس نعومي)- از زنان بني اسرائيل) گفت: چادري كه بر توست بياور و بگير، پس آن را بگرفت و او شش كيل جو پيموده و بر آن گذاشت و به شهر رفت»( عهد عتيق، كتاب روت:3/15) موضوع رعايت عفاف و حجاب در دين يهود از چنان اهميتي برخوردار است كه در يكي از كتب عهد عتيق به زناني كه حدود الهي را رعايت نكرده و از قوانين شرعي سرپيچي مي كنند، نسبت به نزول عذاب هشدار داده شده است. در كتاب اشعياي نبي كه هشدارهاي الهي به قوم بني اسرائل بيان شده، در مورد زنان گنهكار يهود آمده است:« خداوند مي گويد از اين جهت كه دختران صهيون1 ( زنان يهود) متكبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه مي روند و به ناز مي خرامند و به پايهاي خويش خلخال ها را به صدا در مي آورند، بنابراين خداوند فرق سر دختران صهيون را كل خواهد ساخت و …»( عهد عتيق، كتاب اشعياء:3/18-16).
همچنين در تعاليم تلمود براي حضور زن در اجتماع شرايط خاصي ذكر شده كه عدم توجه به آن موجب بطلان ازدواج آنها خواهد شد:« زناني كه در موارد زير به رفتار و كردار آنها اشاره مي شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ كتوبا (مهريه) به ايشان تعلق نمي گيرد: زني كه از اجراي قوانين يهود سرپيچي مي كند و في المثل بدون پوشانيدن سر خود به ميان مردان مي رود، در كوچه و بازار پشم مي ريسد و با هر مردي از روي سبكسري به گفتگو مي پردازد. زني كه در حضور شوهر خود به والدين او دشنام مي دهد و زن بلند صدا كه در خانه در حضور شوهر خود به والدين او دشنام مي دهد و …»( تلمود، ميشنا كتوبوت:7/6).
در اين متون، چند نكته در باب حدود و حريمي كه زن يهودي در ارتباط با اجتماع بايد مورد توجه قرار دهد،
حائز اهميت است:
1- ضرورت دارد زن با پوشش سر به ميان مردان برود.
2- زن نبايد از روي سبكسري با هر مرد نامحرم به گفتگو بپردازد.
3- زني كه با صداي بلند در حالي كه همسايگان صداي او را مي شنوند درباره امور زناشويي گفتگو كند، خلاف شرع مرتكب شده است.
با توجه به مضامين بيان شده در مورد پوشش خاص زنان بني اسرائيل، استفاده از چادر به عنوان پوشش سراسري كه همه اندام را مي پوشاند و نيز روبنده كه صورت توسط آن مستور ميگردد، محرز مي باشد؛ اگرچه در سيره عملي بانوان يهود گاهي استفاده از روبند معمول نبوده است.
دكتر مناخيم.م.برير (پرفسور ادبيات در دانشگاه يشيوا) در كتاب «زنان يهودي در ادبيات رباني» ميگويد:« همواره اين سنت براي زنان يهودي وجود داشته كه با يك پوشش سر با هر چيزي بيرون و در مجامع بروند، حتي اين كه همه صورت را بپوشانند و تنها يك چشم را آزاد بگذارند».
يكي ديگر از علماء معاصر يهود در فلسطين اشغالي به نام «هاراو يعقوو يسرائل لوگاسي» در كتاب خود به نام « بت يعقوو» كه به زبان عبري نگاشته است،
در بخش حجاب زنان به طور مفصل در باب كيفيت پوشش و حجاب زنان بحث كرده كه اهمّ آن از اين قرار است:
- لباس بايد به حدي گشاد و آزاد باشد تا اندام بدن به هيچ عنوان در آن برجسته نگردد و كمربند بسته نشود.
- آستين ها بايد تا مچ دست را بپوشانند.
- گردن از طرفين تا شروع شيب كتف از پشت و در جلو تا بالاي استخوان جناغ را بپوشاند ( يعني تمام دور گردن پوشانده شود)؛ حتي پاها بايد پوشيده باشد و از پشت جوراب نبايد پوست پا ديده شود و جوراب هاي عكس دار و با رنگ هاي تند ممنوع است.
- پوشش سر بايد تمام موي سر را بپوشاند و آرايشي كه باعث جلب توجه ديگران گردد گناه بسيار بزرگي است (يعقوو يسرائل لوگاسي، 1980م:ص110).
قابل ذكر است كه حدود و پوشش مذكور براي زنان متاهل است و از نظر آيين يهود، دختر يهودي تا قبل از ازدواج حدود خاصي براي پوشش دارد و آن عبارت است از پوشش ساده لباس كه دامن آن تا ده سانت زير زانو و آستين آن تا آرنج است و موي سر به شرط سادگي مي تواند مشخص باشد( البته هنگام عبادت بايد پوشيده شود‌) و در صورتي كه به شانه برسد بايد جمع گردد. البته طبق توصيه هاي اكيد تعاليم تلمود دختر يهودي بايد حوالي بلوغ ازدواج كند و پس از ازدواج، رعايت حجاب در مقابل همه مردان به جز پدر و شوهر بر او واجب است.

---------------------------------------

1-نام كوهي در اورشليم

 

شنبه 14 دی 1392  5:01 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

حجاب در ايران باستان

حجاب در ايران باستان
در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با كمال آزادی و با روی‏ گشاده در ميان مردم آمد و شد می‏كردند . . .
پس از داريوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پيدا كرد
زنان فقير چون برای كار كردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند آزادی‏ خود را حفظ كردند ولی در مورد زنان ديگر ، گوشه‏نشينی زمان حيض كه‏ برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگی اجتماعيشان‏ را فرا گرفت. زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان‏ روپوش دارد از خانه بيرون بيايند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد كه‏ آشكارا با مردان اختلاط كنند . زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردی را ولو پدر با برادرشان باشد ببينند . در نقشهائی كه از ايران باستان بر جای‏ مانده هيچ صورت زن ديده نمی‏شود و نامی از ايشان به نظر نمی‏رسد . . .1 و 2

--------------------------------------

1-ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ج 1 ، ص 552
2-با تلخيص ، مساله حجاب ، شهيد مطهري ، ص 22

 

شنبه 14 دی 1392  5:02 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

حجاب در هند

حجاب در هند
در هند نيز حجاب سخت و شديدی حكمفرما بوده است ولی درست روشن نيست‏ كه قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و يا بعدها پس از نفوذ اسلام‏ در هند رواج يافته است و هندوان غير مسلمان تحت تأثير مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ايرانی حجاب زن را پذيرفته‏اند . آنچه مسلم است اينست‏ كه حجاب هندی نيز نظير حجاب ايران باستان سخت و شديد بوده است . از گفتار ويل دورانت در جلد دوم تاريخ تمدن بر می‏آيد كه حجاب هندی به‏ وسيله ايرانيان مسلمان در هند رواج يافته است
به عقيده نهرو حجاب هند به واسطه مسلمانان به هند آمده است
ولی اگر تمايل به رياضت و ترك لذت را يكی از علل پديد آمدن حجاب‏ بدانيم بايد قبول كنيم كه هند از قديمترين ايام حجاب را پذيرفته است
زيرا هند از مراكز قديم رياضت و پليد شمردن لذات مادی بوده است.1

----------------------------------------------------
 
1- با تلخيص ، مساله حجاب ، شهيد مطهري ، ص 27.
شنبه 14 دی 1392  5:03 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

آیا كلمه حجاب در قرآن وجود دارد؟ در کجای قرآن حجاب آمده؟

كلمه حجاب در قران
فقط در هفت آيه واژه حجاب بكار رفته كه در هيچكدام به معناي پوشش و لباس زنان نيست بنابراين از ديدگاه قران حجاب به معني پوشش زنان نيست و حجاب ريشه قراني ندارد .
پاسخ :
دراسلام و احکام پوشش زنان مسلمان ، کلمه ای به عنوان حجاب وارد نشده است تا در آیات قران جستجو کنیم و ببینیم که حجاب در قران به چه معناست و سپس نتیجه گیری کنیم که کلمه حجاب در قران کریم به معنایی که در میان ما مصطلح و شایع شده ، وجود ندارد . آنچه معنای حجاب مصطلح را دارد ، در اسلام ستر و ساتر است و در آیات مربوط به پوشش زنان مسلمان هم سخن از پوشاندن بدن نزد غیر محارم و البته با پوششی خاص مطرح گردیده است و کلمه حجاب وارد نگردیده است . این کلمه بعد ها در باب پوشش خاص زنان مسلمان مصطلح شد .
حجاب دراصل لغت به معنى ستر ، پوشيدن ، پنهان كردن ، منع از داخل شدن ،باز داشتن و ممانعت از دسترسى و رسيدن به چيزى ودفع و مانند آن است. پرده را نيز حجاب گفته اند؛ زيرا گويي شخص پشت آن پنهان است. آيه ذيل ناظر به همين معني است:
وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ .(سوره احزاب ایه 53) چون از زنان پيغمبر متاعى خواستيد از پس پرده بخواهيد. 1
ونيز حجاب به معني جوف و باطن و آنچه كه از دل پوشيده و پنهان است مي آيد.مانند آيه وَ بَيْنَهُما حِجابٌ (سوره اعراف آیه 4) حجاب در اين آيه به معني آن چيزي نيست كه ديده را مى‏پوشاند بلكه مقصود همان چيزى است كه مانع رسيدن لذّات بهشتيان بدوزخيان و رسيدن رنجش و آزار دوزخيان به بهشتيان مى‏شود. و به ابروي انسان نيز حاجب مي گويند ؛زيرا دو ابرو در چهره براى ديدگان همچون نگهبان هستند و از آنها دفاع مى‏كنند.2
از مجموع سخنان مفسران قرآن و عالمان لغت بر مي آيد كه حجاب به معناي پرده و يا پارچه و مانند آن است كه بدن انسان و ياحقيقتي را بپوشاند تا آن را صدمات احتمالي مصون دارد و يا از اثر چيزي ممانعت شود. بنابر اين حجاب، در اصل لغت ، هر پوششي، حجاب نيست بلكه آن پوششي حجاب ناميده مي شود كه از طريق پشت پرده و يا لباس به قصد محافظت و صيانت واقع شود3
جلباب از ريشه جلبب است وجلبب ازجلب مي باشد . جلب به معناي كشيدن ،گردآوري ،جمع كردن ،آماده بودن و سوق دادن مي آيد. مثلا وقتي مي گويند:قانون فلان شخص را جلب نمود ،اين به اين معني است كه اورا گرفته و به سوي دادگاه برد .
بنابر ادبيات عرب هر وقت در ريشه يك واژه، يكي از حروف اصلي آن تكرار شود ، اين تكرار نشان از ويژگي خاصي در معني مي باشد . واژه جلباب نيز از اين قبيل است زيراحرف سوم در ريشه آن يعني حرف" ب" تكرار شده است (جلبب)برخي لغت شناسان گفته اند اين تكرار دلالت بر كامل جمع كردن واستمرار آن است . بنابر اين جلباب در جايي صادق است كه پوشنده پارچه ، يا عبا و يا چادر، آن را مستمرا و به گونه كامل جمع كرده و از رها كردن و باز بودن جلوي آن پرهيز نمايد. 4 پس از اين بيان گفته مي شود كه: از مجموع كتاب هاي لغت و تصريح بسياري از مفسران قرآن بر مي آيد كه واژه جلباب به معناي پارچة (دوخته يا ندوخته اي) است كه قسمت عمده بدن را به ويژه سر را مي پوشاند، به گونه اي كه پس از پوشيدن ،اگر اطراف آن را به سوي هم كشيده و جمع كنند همه بدن را در خود مستور بدارد . از اين رو برخي از عالمان لغت آن را بر پيراهن بلند و آزاد ،چادر و يا عبا تطبيق داده اندكه براي مصون ماندن از نگاه نامحرمان آن را مي پوشد5

 
-------------------------------------------------------------
1- قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي،ج‏2، ص 104
2- مفردات راغب ، راغب اصفهاني ، واژه حجب
3- الميزان،ترجمه موسوي همداني ، ج‏8، ص 154
4- التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏2، حسن مصطفوي،ص 95
5- لسان العرب،ابن منظور ، واژه جلب الميزان، ترجمه موسوي همداني ،ج‏16، ص 510
شنبه 14 دی 1392  5:06 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

صرفا با استناد به قرآن حدود و حداقل حجاب را مشخص نمایيد.

صرفا با استناد به قرآن حدود و حداقل حجاب را مشخص نمایيد.


قران کریم کتابی است الهی که نیاز به مفسر و مبین دارد . در آیات قران به این مساله تصریح شده است : (...و انزلنا الیک الذکرلتبین للناس مانزل الیهم ...) ( و این قران را بسوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را بسوی ایشان نازل شده است توضیح دهی ...) نحل /44
وظیفه تبیین و شرح آیات الهی برعهده نبی اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) است ، اینگونه نیست که ما به صرف مطالعه قران کریم و خواندن ترجمه آن متوجه مراد حق تعالی شویم خداوند خود تصریح نموده است که این کتاب را برای مردم فرستاده و به پیامبر(ص) دستور می دهد تا آنچه را برای مردم نازل شده تبیین و شرح نماید ، درست مانند نماز که حکم خواندن آن در قران آمده است اما تعداد رکعات هر یک از نماز ها را پیامبر (ص) تبیین نمودند .
در مورد مساله پوشش هم به همین نحو است در آیات 31 سوره مبارکه نور و 59سوره مبارکه احزاب قوانین و چارچوبه اصلی پوشش زنان و محارم آنان مشخص شده اند و درست مانند مساله نماز ، تبیین کامل حکم به عهده رسول خدا (ص)و ائمه معصومین (ع) است این حکم که در حجاب ، پوشش تمام بدن بجز وجه و کفین الزامی است از سنت و اقوال شریفه رسول خدا (ص) بدست آمده است .1
اینگونه نبوده که در عهد جاهلیت زنان بدون حجاب و پوشش باشند تا اسلام حکم حجاب را ابتداء وضع کند ، زنان در آن زمان پوشش هایی به نام خمار و جلباب2 داشتند که بر سر می انداختند ولی گوشه ها و اطراف آنرا به پشت هدایت می کردند به گونه ای که گردن و سینه آنان در معرض دید دیگران قرار داشت ، لذا احکامی تحت این مساله که زنان( باید خمار (روسری) را بر گردن خویش فرو اندازند )3 و نیز این حکم که ( جلباب ها ی خود را بر خود فرو تر گیرند )4 تشریع گردید و این در حقیقت تکمیل همان مساله حجاب ناقص زنان بود و همانطور که در بالا ذکر شد حدود دیگر پوشش زنان از سنت و اقوال شریفه رسول خدا (ص) بدست آمده است .
در قرآن کريم ، چندين آيه در مورد حجاب و پوشش زنان آمده است ، و در برخى از آن آيات ، به کيفيت و شکل حجاب پرداخته شده است . خداوند مى فرمايد : و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را ]از هر نامحرمى [ فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشکار نگردانند ; مگر آنچه به طور طبيعى[ از آن پيداست . و بايد مقنعه خود را بر گردن خويش ]فرو [اندازند ، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان ]همکيش [ خود يا کنيزانشان يا خدمتکاران مرد که رغبتى ]به زنان[ ندارند يا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده اند ،]در اين مورد چيزى نمى فهمند [آشکار نکنند ; و پاهاى خود را ]به گونه اى به زمين[ نکوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى دارند ، معلوم گردد . اى مؤمنان ! همگى ]از مرد و زن [ به درگاه خدا توبه کنيد . اميد است که رستگار شويد . (نور ،31)
در اين آيه چند نکته قابل توجه است :
1 . زنان نبايد زينتهاى خود را ـ جز در مواردى که به طور طبيعى ظاهر است ـ آشکار سازند . منظور از زينت ، همان آلات زينتى هستند که زنان حق نماياندن آنها را بر ديگران ندارند ; به اين ترتيب ، آشکار کردن هر نوع زينتى ، حتى لباسهاى زينتى و مخصوص که در زير لباس عادى يا چادر مى پوشند ، جايز نيست ; زيرا قرآن از اين عمل نهى فرموده است .5
2 . آنها بايد «خِمار»هاى خود را بر سينه هاى خود بيفکنند . «و ليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ» واژه «خُمُر» ، جمع «خمار» به معنى پوشش است ; امّا معمولاً به چيزى ]روسرى يا مقنعه اى[ گفته مى شود که زنان سر خود را با آن مى پوشانند . 6
کلمه «جيوب » نيز جمع «جيب » و به معنى يقه پيراهن است که از آن به گريبان تعبير مى شود وگاه به قسمت بالاى سينه به تناسب مجاورت با آن ، نيز اطلاق مى شود . 7
دستورى که آيه فوق در مورد انداختن گوشه مقنعه به روى گريبان مى دهد ، مفهومش پوشاندن تمام سر و گردن و سينه است . 8
3 . زنان در مواردى مجازند زينت خود را آشکار کنند که در آيه 31 ، سوره نور به موارد آن اشاره شده است . 9

 

 

-------------------------------------------------

1-شیخ حر عاملی ، وسائل الشیعه ، تحقیق و نشر موسسه آل البیت لاحیائ التراث ، قم ، چ دوم ، ج 14 ، ص 146.
2- جلباب ، لباس گشادی است ، وسیع تر از خمار که زنان آن را بر سر و ادامه آن را بر سینه می اندازند – لذا سر و گردن و سینه را می پوشاند - . ر. ک : طریحی ، مجمع البحرین ، مکتب نشر الثقافة الاسلامیة ، ، چ دوم ، ج 1 ، ص 384 .
3- نور /31
4- احزاب 59
5- برگرفته از تفسير نمونه ، ج 14 ، ص 438 ـ 441 .
6- مفردات ، الفاظ قرآن کريم ، راغب اصفهانى ، ص 298 ، دارالعلم ، بيروت .
7- برگرفته از قاموس قرآن ، سيدعلى اکبر قرشى ، ج 1 ، ص 91 ، دارالکتب الاسلاميه .
8- تفسير نمونه ، ص 450 .
9- همان ، ص 440 و 441 .

شنبه 14 دی 1392  5:09 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

چرا حجاب محدود به زمان پيامبر (ص) نيست ؟

چرا حجاب محدود به زمان پيامبر (ص) نيست ؟
چراحجاب محدود به زمان پیامبر نیست؟ دلايل عقلي و شرعي و عرفي در اين خصوص را بيان كنيد .
پاسخ
با توجه به ويژگيهاي خلقي و خلقي ( يعني هم خلقت و هم خلق و روحيات زن ) كه در زنان بصورت طبيعي همواره و هميشه وجوددارد و نيز با توجه به مطلوب بودن اين ويژگيها نزد مردان و طبيعتا جلب نظر و توجه طبيعي آنان به زن و گرايش تام به جنس مخالف ( اين دو ويژگي در زن و مرد بصورت طبيعي و خدادادي وجوددارد ) ، سلامت روابط اجتماعي در برخورد بين اين دو جنس ، اقتضا ميكند كه زن آنچه موجب جلب نظر و به مخاطره افتادن خويشتن مي شود را طبق دستور شرع ، محفوظ و پوشيده بدارد و چون اين روابط در جوامع انساني هميشگي است پس رعايت حجاب هم همواره لازم است .
نكته ديگر اينكه از بدو خلقت و طبق تحقيقات تاريخي ، جنس زن همواره پوششي بيشتر از مرد داشته و حتي حكم حجاب در قران نيز تكميل حجاب جاهلي بوده و اينطور نبوده كه آنان با پوشش و مفهوم آن آشنا نباشند بلكه دستورات و احكام مربوط به حجاب به خوبي تكميل آن را مي رساند ، پس پوشش بيشتر براي زن بنظر امري طبيعي و فطري بنظر مي رسد كه با توجه به ويژگيهاي خلقت زن ، همواره نيز تا دنيا دنياست چنين خواهد بود .
مطلب فوق را می توان از دلایل عقلی جاودانگی حکم حجاب برشمرد .
واما دلايل قراني جاودانه بودن حكم حجاب:
1- آيه شريفه مي فرمايد " ذلك ادني ان يعرفن فلايوذين " پوشيدن جلباب ( چادر ) نزديكتر است به اينكه به عفت و پاكي شناخته شوند و مورد آزار و اذيت قرار نگيرند . در اين آيه بحث از شناخته شدن به پاكدامني است و به دنبال آن اذيت نشدن ، نه " شناخته نشدن " تا بگوييم زنان بايد چادر مي پوشيدند تا شناخته نشوند و مورد اذيت قرار نگيرند .
علامه طباطبايي هم مي فرمايند :
" پوشانيدن همه بدن ، به شناخته شدن به اينكه اهل عفت و حجاب و صلاحند نزديك تر است . در نتيجه ، وقتي به اين عنوان شناخته شدند ديگر اذيت نمي شوند يعني اهل فسق و فجور متعرض آنان نمي گردند . "
بر اساس اين تفسير كاركرد جلباب – چادر – معرفي زن به دارا بودن عفاف ، پاكي وپاكدامني و جدا كردن زنان عفيف و با حيا ، از زنان آلوده ، جلف و سبك است كه همواره مورد طمع جوانان ولگرد و شهوتران قرار ميگيرند .
در نتيجه ، جلباب تامين كننده امنيت و آرامش زن به شمار مي آيد .
تا مورد تعرض اهل فسق و فجور قرار نگيرند و اين مساله در عصر حاضر نه تنها منتفي نشده بلكه ضرورت آن دو چندان شده است .
اين تفسير و توضيح كه زن بايد هميشه خودش رو با حجاب ، اهل عفت و حيا معرفي كنه تا مورد آزار مردان اهل فسق قرار نگيره ، حجاب رو جاودانه ميكنه چون تا دنيا دنياست زن بايد اين تعريف رو از خودش ارائه بدهد.
شنبه 14 دی 1392  5:11 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

حكم حجاب در نماز

حكم حجاب در نماز
در کدام آيه از قرآن کريم حکم وجوب حجاب زنان در نماز آمده است؟
منابع شناخت دین در اسلام (از منظر شیعه) سه چیز است: قرآن کریم، سنت (یعنی روایات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام)) و عقل.
همجنين در قرآن مجيد به همه احکام اسلام با جزئیات آنها تصریح نشده است
و بيان جزئيات را موكول به سنت نموده است مانند تعداد ركعات نماز واجب ، نماز آيات ، برخي غسلهاي واجب و ...حكم به پوشش زن در حال نماز نيز از جزئياتي است كه در سنت شريفه بيان شده است .
در قرآن آیه ای که «وجوب حجاب در نماز» را ذکر کند، نداریم و این حکم از روایات معتبر بدست می آید
در کتاب شریف وسائل‏ الشيعة که جامع روایات فقهی است، در جلد 4، صفحه 405 بابی دارد با عنوان: «بُاب عدم جَوَازِ صَلَاةِ الْحُرَّةِ الْمُدْرِكَةِ بِغَيْرِ دِرْعٍ وَ خِمَارٍ أَوْ ثَوْبٍ وَاحِدٍ سَاتِرَةٍ جَمِيعَ بَدَنِهَا إِلَّا الْوَجْهَ وَ الْكَفَّيْنِ وَ الْقَدَمَيْنِ وَ كَذَا الْمُبَعَّضَةُ» که روایات دال بر وجوب پوشش بدن زن )بجز صورت و دستها تا مچ و پاها تا مچ( آمده است. (البته این تا زمانی است که نامحرمی در محل نماز نباشد که اگر باشد، باید پاها را هم پوشاند به دلیل روایات وجوب پوشش از نامحرم
).
به عنوان نمونه چند روایت این باب ذکر می شود که دال بر وجوب پوشش مذکور است:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْمَرْأَةُ تُصَلِّي فِي الدِّرْعِ وَ الْمِقْنَعَةِ إِذَا كَانَ كَثِيفاً يَعْنِي سَتِيراً 1
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ فِي حَدِيثٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع مَا تَرَى لِلرَّجُلِ يُصَلِّي فِي قَمِيصٍ وَاحِدٍ فَقَالَ إِذَا كَانَ كَثِيفاً فَلَا بَأْسَ بِهِ وَ الْمَرْأَةُ تُصَلِّي فِي الدِّرْعِ وَ الْمِقْنَعَةِ إِذَا كَانَ الدِّرْعُ كَثِيفاً يَعْنِي إِذَا كَانَ سَتِيرا 2
در هر دو روایت می فرماید: زن باید در لباسی که او را بپوشاند، نماز بخواند.
نکته جالب اینکه در روایات سفارش شده که زنان در نماز زینت هایشان را به همراه داشته باشند (و لو با یک گردنبند
):
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ لَا تُصَلِّي الْمَرْأَةُ عُطُلًا 3 : (شایسته است که ) زنان بدون زینت نماز نخوانند.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع‏ : لَا يَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ أَنْ تُعَطِّلَ نَفْسَهَا وَ لَوْ أَنْ تُعَلِّقَ فِي عُنُقِهَا قِلَادَةً ... 4 شایسته نیست که زن خود را بدون زینت و لو با یک گردنبند در گردن، رها نماید...اید...

 
 
---------------------------------------------------
1-وسائل ‏الشيعة ج : 4 ص : 405
2-همان ، ص 406
3-همان ،459
4-همان ،460
شنبه 14 دی 1392  5:12 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها