0

مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

آرامش رواني : حجاب

آرامش رواني
نبودن حريم ميان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بندوبار ، هيجانها و التهابهای جنسی را فزون می‏بخشد و تقاضای سكس را به صورت يك عطش روحی‏ و يك خواست اشباع نشدنی در می‏ آورد . غريزه جنسی ، غريزه‏ای نيرومند ، عميق و " دريا صفت " است ، هر چه بيشتر اطاعت شود سركش‏ تر می‏گردد ، همچون آتش كه هر چه به آن بيشتر خوراك بدهند ، شعله ورتر می‏شود . برای‏ درك اين مطلب به دو چيز بايد توجه داشت : 1 - تاريخ همانطوری كه از آزمندان ثروت ياد می‏كند كه با حرص و آزی‏ حيرت‏آور در پی گرد آوردن پول و ثروت بوده‏اند و هرچه بيشتر جمع‏ می‏كرده ‏اند حريص تر می‏شده ‏اند ، همچنين از آزمندانی در زمينه مسائل جنسی ياد می‏كند . اينها نيز به هيچ وجه از نظر حس تصرف تملك زيبا رو يان در يك‏ حدی متوقف نشده ‏اند .
2 - توجه مرد به زن‏ از نوع توجه به نان و آب نيست كه با سير شدن شكم اقناع شود ، بلكه يا به صورت حرص و آز و تنوع پرستی در می‏آيد و يا به صورت عشق و غزل.
اسلام به قدرت شگرف اين غريزه آتشين توجه كامل كرده است
روايات زيادی درباره خطرناك بودن غريزه‏ای كه مرد و زن را به يكديگر پيوند می‏دهد وارد شده است
اسلام تدابيری برای تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده است و در اين‏ زمينه هم برای زنان و هم برای مردان ، تكليف معين كرده است . يك وظيفه مشترك كه برای زن و مرد ، هر دو ، مقرر فرموده مربوط به نگاه كردن است : « قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم . . . قل للمؤمنات‏ يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن »
خلاصه اين دستور اينست كه زن و مرد نبايد به يكديگر خيره شوند ، نبايد چشم چرانی كنند ، نبايد نگاههای مملو از شهوت به يكديگر بدوزند ، نبايد به قصد لذت بردن به يكديگر نگاه كنند . يك وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اينست كه بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوه‏ گری و دل ربائی نپردازند . به هيچ وجه و هيچ صورت و با هيچ شكل و رنگ و بهانه ‏ای كاری نكنند كه موجبات تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند
روح بشر فوق العاده تحريك پذير است . اشتباه است كه گمان كنيم‏ تحريك پذيری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می‏گيرد و از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و هميشه مقرون‏ است به نوعی احساس محروميت . دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بيماريهای روانی می‏گردد
اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است اين‏ است كه ميل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص زنان است اين زن است كه به حكم‏ طبيعت خاص خود می‏خواهد دلبری كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به‏ خود اسير سازد . لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان‏ است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گرديده است 1

--------------------------------------------------

1- با تلخيص ر. ك : مرتضي مطهري ، مساله حجاب ، ص 83

شنبه 14 دی 1392  4:25 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

حجاب ، كار بي منطق

حجاب ، كار بي منطق
اولين ايرادی كه بر پوشيدگی زن می‏گيرند اينست كه دليل معقولی ندارد و چيزی كه منطقی نيست نبايد از آن دفاع كرد . می‏گويند منشأ حجاب ، يا غارتگری و نا امنی بوده است كه امروز وجود ندارد ، و يا فكر رهبانيت و ترك لذت بوده است كه فكر باطل و نادرستی است ، و يا خودخواهی و سلطه‏جوئی مرد بوده كه رذيله‏ای است ناهنجار و بايد با آن مبارزه كرد ، و يا اعتقاد به پليدی زن در ايام حيض بوده است كه اين هم خرافه‏ای بيش‏ نيست .
پاسخ اين ايراد اين است كه حجاب - البته به مفهوم اسلامی آن - از جنبه‏های مختلف‏ : روانی ، خانوادگی ، اجتماعی و حتی از جنبه بالا رفتن ارزش زن ، منطق‏ معقول دارد .1

-----------------------------

1- مساله حجاب ، شهيد مرتضي مطهري ، ص 97

شنبه 14 دی 1392  4:26 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

سلب حق آزادي : حجاب

سلب حق آزادي
ايراد ديگری كه بر حجاب گرفته‏اند اينست كه موجب سلب حق آزادی كه‏ يك حق طبيعی بشری است می‏گردد و نوعی توهين به حيثيت انسانی زن به شمار می‏رود
می‏گويند احترام به حيثيت و شرف انسانی يكی از مواد اعلاميه حقوق بشر است . هر انسانی شريف و آزاد است ، مرد باشد يا زن ، سفيد باشد يا سياه ، تابع هر كشور يا مذهبی باشد . مجبور ساختن زن به اينكه حجاب‏ داشته باشد بی اعتنائی به حق آزادی او و اهانت به حيثيت انسانی او است‏ و به عبارت ديگر ظلم فاحش است به زن . عزت و كرامت انسانی و حق‏ آزادی زن ، و همچنين حكم مطابق عقل و شرع به اينكه هيچكس بدون موجب‏ نبايد اسير و زندانی گردد ، و ظلم به هيچ شكل و به هيچ صورت و به هيچ‏ بهانه نبايد واقع شود ، ايجاب می‏كند كه اين امر از ميان برود
پاسخ : يك بار ديگر لازم است تذكر دهيم كه فرق است بين زندانی كردن‏ زن در خانه و بين موظف دانستن او به اينكه وقتی می‏خواهد با مرد بيگانه مواجه شود پوشيده باشد . در اسلام محبوس ساختن و اسير كردن زن وجود ندارد . حجاب در اسلام يك وظيفه‏ای است بر عهده زن‏ نهاده شده كه در معاشرت و برخورد با مرد بايد كيفيت خاصی را در لباس‏ پوشيدن مراعات كند . اين وظيفه نه از ناحيه مرد بر او تحميل شده است و نه چيزی است كه با حيثيت و كرامت او منافات داشته باشد و يا تجاوز به‏ حقوق طبيعی او كه خداوند برايش خلق كرده است محسوب شود
اگر رعايت پاره‏ای مصالح اجتماعی ، زن يا مرد را مقيد سازد كه در معاشرت روش خاصی را اتخاذ كنند و طوری راه بروند كه آرامش ديگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بين نبرند چنين مطلبی را " زندانی كردن‏ " يا " بردگی " نمی‏توان ناميد و آن را منافی حيثيت انسانی و اصل " آزادی " فرد نمی‏توان دانست
هنگامی كه مصالح اخلاقی و اجتماعی‏ ، افراد اجتماع را ملزم كند كه در معاشرت اسلوب خاصی را رعايت كنند مثلا با لباس كامل بيرون بيايند ، چنين چيزی نه بردگی نام دارد و نه‏ زندان ، و نه ضد آزادی و حيثيت انسانی است و نه ظلم و ضد حكم عقل به‏ شمار می‏رود
برعكس ، پوشيده بودن زن - در همان حدودی كه اسلام تعيين كرده است - موجب كرامت و احترام بيشتر او است ، زيرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می‏دارد
شرافت زن اقتضاء می‏كند كه هنگامی كه از خانه بيرون می‏رود متين و سنگين‏ و با وقار باشد ، در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچگونه عمدی كه باعث‏ تحريك و تهييج شود به كار نبرد ، عملا مرد را به سوی خود دعوت نكند ، زباندار لباس نپوشد ، زباندار راه نرود ، زباندار و معنی‏دار به سخن خود آهنگ ندهد . چه آنكه گاهی اوقات ژستها سخن می‏گويند ، راه رفتن انسان‏ سخن می‏گويد ، طرز حرف زدنش يك حرف ديگری می‏زند
آيا اگر ساده و آرام‏ بيايد و برود ، حواس پرت كن نباشد و نگاههای شهوت آلود مردان را به‏ سوی خود جلب نكند ، برخلاف حيثيت زن يا برخلاف حيثيت مرد يا برخلاف‏ مصالح اجتماع يا برخلاف اصل آزادی فرد است ؟ آری اگر كسی بگويد زن را بايد در خانه حبس و در را به رويش قفل كرد و به هيچ وجه اجازه بيرون رفتن از خانه به او نداد ، البته اين با آزادی‏ طبيعی و حيثيت انسانی و حقوق خدادادی زن منافات دارد . چنين چيزی در حجابهای غير اسلام بوده است ولی در اسلام نبوده و نيست
فقط دو مسأله وجود دارد ، يكی اينكه بايد پوشيده باشد و بيرون رفتن به‏ صورت خودنمائی و تحريك آميز نباشد
و ديگر اينكه مصلحت خانوادگی ايجاب می‏كند كه خارج شدن زن از خانه توأم با جلب رضايت شوهر و مصلحت انديشی او باشد1

-----------------------------------------

1-ر. ك : مساله حجاب ، ص 99

شنبه 14 دی 1392  4:27 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

ركود فعاليتها : حجاب

ركود فعاليتها
سومين ايرادی كه بر حجاب می‏گيرند اينست كه سبب ركود و تعطيل‏ فعاليتهائی است كه خلقت در استعداد زن قرار داده است
زن نيز مانند مرد دارای ذوق ، فكر ، فهم ، هوش و استعداد كار است
اين استعدادها را خدا به او داده است و بيهوده نيست و بايد به ثمر برسد
فلج‏ كردن اين عامل و تضييع نيروی نيمی از افراد اجتماع ، هم برخلاف حق طبيعی‏ فردی زن است و هم برخلاف حق اجتماع و سبب می‏شود كه زن هميشه به صورت‏ سربار و كل بر مرد زندگی كند
جواب اين اشكال آنست كه حجاب اسلامی موجب هدر رفتن نيروی زن و ضايع ساختن استعدادهای فطری او نيست . ايراد مذكور بر آن شكلی از حجاب كه در ميان هنديها يا ايرانيان‏ قديم يا يهوديان متداول بوده است وارد است . ولی حجاب اسلام نمی‏گويد كه‏ بايد زن را در خانه محبوس كرد و جلوی بروز استعدادهای او را گرفت
مبنای حجاب در اسلام چنانكه گفتيم اينست كه التذاذات جنسی بايد به محيط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص يابد و محيط اجتماع ، خالص برای كار و فعاليت باشد . به همين جهت به زن اجازه نمی‏دهد كه وقتی از خانه بيرون‏ می‏رود موجبات تحريك مردان را فراهم كند و به مرد هم اجازه نمی‏دهد كه‏ چشم چرانی كند . چنين حجابی نه تنها نيروی كار زن را فلج نمی‏كند ، موجب‏ تقويت نيروی كار اجتماع نيز می‏باشد
اگر مرد تمتعات جنسی را منحصر به همسر قانونی خود كند و تصميم بگيرد همينكه از كنار همسر خود بيرون آمد و پا به درون‏ اجتماع گذاشت ، ديگر درباره اين مسائل نينديشد ، قطعا در اين صورت بهتر می‏تواند فعال باشد تا اينكه همه فكرش متوجه اين زن و آن دختر ... باشد و دائما نقشه طرح كند كه چگونه با فلان خانم آشنا شود
آيا اگر زن ساده و سنگين به دنبال كار خود برود برای اجتماع بهتر است‏ يا آنكه برای يك بيرون رفتن چند ساعت پای آئينه و ميز توالت وقت خود را تلف كند و زمانی هم كه بيرون رفت تمام سعيش اين باشد كه افكار مردان را متوجه خود سازد و جوانان را كه بايد مظهر اراده و فعاليت و تصميم اجتماع باشند به موجوداتی هوسباز و چشم چران و بی اراده تبديل كند ؟ عجبا ! به بهانه اينكه حجاب ، نيمی از افراد اجتماع را فلج كرده است‏ ، با بی حجابی و بی‏بند و باری نيروی تمام افراد زن و مرد را فلج كرده‏اند .
اسلام با فعاليت واقعی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هرگز مخالف نيست
متون اسلام و تاريخ اسلام گواه اين مطلب است.1

---------------------------------------

1- ر. ك مساله حجاب ، ص 104 

شنبه 14 دی 1392  4:27 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

افزايش التهاب ها: حجاب

افزايش التهاب ها
يك ايراد ديگر كه بر حجاب گرفته‏ اند اينست كه ايجاد حريم ميان زن و مرد بر اشتياقها و التهابها می‏افزايد و طبق اصل " الانسان حريص علی ما منع منه " ، حرص و ولع نسبت به اعمال جنسی را در زن و مرد بيشتر می‏كند . به علاوه ، سركوب كردن غرائز موجب انواع اختلالهای روانی و بيماريهای‏ روحی می‏گردد
در روانشناسی جديد و مخصوصا در مكتب روانكاوی فرويد روی محروميتها و ناكاميها بسيار تكيه شده است . فرويد می‏گويد : ناكاميها معلول قيود اجتماعی است و پيشنهاد می‏كند كه تا ممكن است بايد غريزه را آزاد گذاشت‏ تا ناكامی و عوارض ناشی از آن پيش نيايد
پاسخ اين ايراد اينست كه درست است كه ناكامی ، بالخصوص ناكامی جنسی‏ ، عوارض وخيم و ناگواری دارد و مبارزه با اقتضاء غرائز در حدودی كه مورد نياز طبيعت است غلط است ، ولی برداشتن قيود اجتماعی مشكل را حل نمی‏كند بلكه بر آن می‏افزايد
در مورد غريزه جنسی و برخی غرائز ديگر ، برداشتن قيود ، عشق به مفهوم‏ واقعی را می‏ميراند ولی طبيعت را هرزه و بی‏بند و بار می‏كند . در اين مورد هر چه عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش می‏يابد
اينكه راسل می‏گويد : " اگر پخش عكسهای منافی عفت مجاز بشود پس از مدتی مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند كرد " ، درباره يك عكس‏ بالخصوص و يك نوع بی عفتی بالخصوص صادق است ، ولی در مورد مطلق بی‏ عفتی‏ها صادق نيست يعنی از يك نوع خاص بی عفتی خستگی پيدا می‏شود ولی نه‏ بدين معنی كه تمايل به عفاف جانشين آن شود بلكه بدين معنی كه آتش و عطش روحی زبانه می‏كشد و نوعی ديگر را تقاضا می‏كند . و اين تقاضاها هرگز تمام شدنی نيست
خود راسل در كتاب زناشوئی و اخلاق اعتراف می‏كند كه عطش روحی در مسائل‏ جنسی غير از حرارت جسمی است . آنچه با ارضاء تسكين می‏يابد حرارت جسمی‏ است نه عطش روحی.
حاجتهای طبيعی بر دو قسم است : يك نوع حاجتهای محدود و سطحی است ، مثل خوردن ، خوابيدن . در اين نوع از حاجتها همينكه ظرفيت غريزه اشباع و حاجت جسمانی مرتفع گردد ، رغبت انسان هم از بين می‏رود و حتی ممكن است‏ به تنفر و انزجار مبدل گردد . ولی يك نوع ديگر از نيازهای طبيعی ، عميق‏ و دريا صفت و هيجان پذير است مانند پول پرستی و جاه‏طلبی .
غريزه جنسی دارای دو جنبه است . از نظر حرارت جسمی از نوع اول است‏ ولی از نظر تمايل روحی دو جنس به يكديگر چنين نيست
غريزه جنسی دو جنبه دارد : جنبه جسمانی و جنبه روحی . از جنبه جسمی‏ محدود است . از اين نظر يك زن يا دو زن برای اشباع مرد كافی است ، ولی‏ از نظر تنوع طلبی و عطش روحی‏ای كه در اين ناحيه ممكن است به وجود آيد شكل ديگری دارد
حالت روحی مربوط به اين موضوع دو نوع است : يكی‏ آن است كه به اصطلاح " عشق " ناميده می‏شوداين نوع از عطش هميشه جنبه‏ فردی و شخصی دارد يعنی به موضوع خاص و شخص خاص تعلق می‏گيرد و رابطه او را با غير او قطع می‏كند . اين نوع از عطش در زمينه محدوديتها و محروميتها به وجود می‏آيد
نوعی ديگر عطش روحی آن است كه به صورت حرص و آز در می‏آيد كه از شؤون حس تملك است و يا آميخته‏ای است از دو غريزه پايان ناپذير : شهوت جنسی و حس تملك. اين نوع از عطش تمايل‏ به تنوع دارد . از يكی سير می‏شود و متوجه ديگری می‏گردد . در عين اينكه‏ دهها نفر در اختيار دارد در بند دهها نفر ديگر است و همين نوع از عطش‏ است كه در زمينه بی‏بند و باری‏ها و معاشرتهای به اصطلاح آزاد به وجود می‏آيد . اين نوع از عطش است كه هوس ناميده می‏شود. عشق ، عميق و متمركز كننده نيروها و تقويت كننده نيروی تخيل و يگانه‏پرست است ، و اما هوس ، سطحی و پخش‏ كننده نيروها و متمايل به تنوع و تفنن و هرزه صفت است. در اينگونه حالات سير كردن و ارضاء از راه فراوانی ، امكان ندارد و اگر كسی بخواهد از اين راه وارد شود درست مثل آن است كه بخواهد آتش را با هيزم سير كند
به طور كلی در طبيعت انسانی از نظر خواسته‏های روحی ، محدوديت در كار نيست . انسان روحا طالب بی نهايت آفريده شده است . وقتی هم كه‏ خواسته‏های روحی در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدی متوقف نمی‏شود ، رسيدن به هر مرحله‏ای ميل و طلب مرحله ديگر را در او به وجود می‏آورد
اشتباه كرده‏اند كسانی كه طغيان نفس اماره و احساسات شهوانی را تنها معلول محروميتها و عقده‏های ناشی از محروميتها دانسته‏اند . همانطور كه‏ محروميتها سبب طغيان و شعله‏ور شدن شهوات می‏گردد ، پيروی و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعله‏ور شدن آتش شهوات می‏گردد . امثال‏ فرويد آن طرف سكه را خوانده‏اند و از اين طرف سكه غافل مانده‏اند.
اشتباه فرويد و امثال او در اينست كه پنداشته‏اند تنها راه آرام كردن‏ غرائز ، ارضاء و اشباع بی حد و حصر آنها است . اينها فقط متوجه‏ محدوديتها و ممنوعيتها و عواقب سوء آنها شده‏اند و مدعی هستند كه قيد و ممنوعيت ، غريزه را عاصی و منحرف و سركش و نا آرام می‏سازد . طرحشان‏ اينست كه برای ايجاد آرامش اين غريزه ، بايد به آن آزادی مطلق داد آن‏ هم بدين معنی كه به زن اجازه هر جلوه‏گری و به مرد اجازه هر تماسی داده شود
اينها چون يك طرف قضيه را خوانده‏اند توجه نكرده‏اند كه همانطور كه‏ محدوديت و ممنوعيت ، غريزه را سركوب و توليد عقده می‏كند ، رها كردن و تسليم شدن و در معرض تحريكات و تهييجات در آوردن آنرا ديوانه می‏سازد ، و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواسته‏ای برای هر فردی برآورده شود ، بلكه امكان ندارد همه خواسته‏های بی پايان يك فرد برآورده شود غريزه بدتر سركوب می‏شود و عقده روحی به وجود می‏آيد
به عقيده ما برای آرامش غريزه دو چيز لازم است : يكی ارضاء غريزه در حد حاجت طبيعی ، و ديگر جلوگيری از تهييج و تحريك آن.
اينكه اجتماع به وسائل مختلف سمعی و بصری و لمسی موجبات هيجان غريزه‏ را فراهم كند و آنگاه بخواهد با ارضاء ، غريزه ديوانه شده را آرام كند ميسر نخواهد شد . هرگز بدين وسيله نمی‏توان آرامش و رضايت ايجاد كرد ، بلكه بر اضطراب و تلاطم و نارضائی غريزه با هزاران عوارض روانی و جنايات ناشی از آن ، افزوده می‏شود
تحريك و تهييج بی حساب غريزه جنسی عوارض وخيم ديگری نظير بلوغهای‏ زودرس و پيری و فرسودگی نيز دارد
اما اينكه می‏گويند : الانسان حريص علی ما منع منه مطلب صحيحی است ولی‏ نيازمند به توضيح است . انسان به چيزی حرص می‏ورزد كه هم از آن ممنوع‏ شود و هم به سوی آن تحريك شود ، به اصطلاح تمنای چيزی را در وجود شخصی‏ بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند . اما اگر امری اصلا عرضه نشود يا كمتر عرضه شود ، حرص و ولع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود
ما انكار نمی‏كنيم كه دسترسی نداشتن به زن موجب انحراف می‏شود و بايد شرائط ازدواج قانونی را سهل كرد ، ولی بدون شك آن مقدار كه تبرج و خودنمائی زن در اجتماع و معاشرتهای آزاد سبب انحراف جنسی می‏شود به‏ مراتب بيشتر از آن است كه محروميت و دست نارسی سبب می‏گردد
اگر در مشرق زمين محروميتها باعث انحراف جنسی و همجنس بازی شده است‏ ، در اروپا شهوترانيهای زياد باعث اين انحراف گشته است.1

-------------------------------------

1- ر. ك: مساله حجاب ،ص 111 -122 

شنبه 14 دی 1392  4:28 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

علت تفاوت پوشش در زن و مرد

علت تفاوت پوشش در زن و مرد
احكام تشريعي اسلام، متناسب با ويژگي‌هاي تكويني و به منظور تأمين مصالح و دفع مفاسدي است كه افراد را تهديد مي‎كند. تفاوت زن و مرد در بسياري از احكام تشريعي ، از جمله حجاب نيز نشأت گرفته از تفاوت‎هاي تكويني آنها است.
تحقيقات علمي در فيزيولوژي و روان‌شناسي، در باب تفاوت‎هاي جسمي و روحي زن و مرد، ثابت كرده است كه مردان نسبت به محرك‎هاي چشمي حساس‎تر از زنان‌اند و برعكس، زنان در مقابل محرك‎هاي لمسي حساسيت بيش‌تري دارند.1
تحقيقات و تجربه‎ هاي علمي نشان مي‎دهد كه آن اندازه كه مرد از نگاه كردن به تن و اندام زن تحريك مي‎شود، زن از مشاهده‌ي مرد تحريك نمي‎شود. در روان‌شناسي جنسي نيز ثابت شده است كه تمامي سطح بدن زن براي مرد محرك است، اما در مرد چنين نيست.2
دين مقدس اسلام نيز متناسب با ويژگي‌ها و تفاوت‎هاي تكويني زن و مرد، احكام و تعاليم نوراني خود را تشريع كرده است؛ مثلاً براي حفاظت مردان از مفاسد ناشي از حساسيت بيش‌تر آنان نسبت به محرك‎هاي چشمي شهوت‎انگيز، آنها را به مراقبت و كنترل بيش‌تر چشم در مواجهه با نامحرم مأمور كرده است. در حديثي از امام رضا (ع) نقل شده است:
حُرِّم النظر الى شعور النساء المحجوبات بالازواج و الي غيرهنّ من النساء لما فيه من تهييج الرجال و ما يدعو اليه التهييج من الفساد؛3 خداوند نگاه كردن به موهاي زنان ازدواج كرده‌ي محجوبه و غير آنها را حرام كرده است؛ زيرا نگاه شهوت‎انگيز مردان، باعث تهييج جنسي، و تهييج جنسي باعث فساد است.
در مقابل، به دليل لطافت و حساسيت بيش‌تر زنان نسبت به محرك‎هاي لمسي، براي حفاظت آنان از مفاسد ناشي از اين ويژگي، آنها را به حجاب و پوشش بيش‌تر در مواجهه با مردان نامحرم دستور داده است؛ به گونه‎اي كه طبق فتواي مشهور فقها، زنان بايد در مقابل نامحرم همه‌ي بدن، به استثناي وجه و كفين را بپوشانند؛ ولي اين مقدار پوشش براي مردان واجب نيست؛ و اين حكم اسلام، غير عادلانه و تبعيض آميز نيست؛ زيرا متناسب با ويژگي‌هاي متفاوت زن و مرد است.
نكته‌ي ديگري كه تبيين كننده‌ي تفاوت‎ حكم حجاب و پوشش زن و مرد از نظر اسلام مي‎تواند باشد، تفاوت تكويني و فطري آنها از نظر مقدار حيا و شرم است. در روايتي تصريح شده است: «الحياء عشرة‌ اجزاء فتسعة في النساء و واحد في الرجال»4؛ حيا و شرم ده قسمت است، كه نُه قسمت آن در زنان و يك قسمت آن در مردان است. آثار و شواهد تاريخ گذشته و حال پوشش زن و مرد نيز حاكي از اين است كه معمولاً پوشش زنان بيش‌تر از مردان بوده است؛5 بنابراين، يكي از علل ديگر پوشش بيش‌تر زنان نسبت به مردان، زيادي حجب و حياي آنان نسبت به مردان است كه در روايت به آن تصريح شده و تجربه و واقعيت خارجي نيز مؤيد آن است.

--------------------------------------------------

1 . غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، ص 63، به نقل از: «تفاوت‎هاي زن و مرد از نظر فيزيولوژي و روان‎شناسي»، دكتر محمود بهزاد، مجله‌ي نگين، شماره‌ي 134، تيرماه 1355.
2 . غلامعلي حداد عادل، همان، ص64، به نقل از كتاب:
The psycholojy of clothes ، ص107.
3 . حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 140، روايت 12.
4 . محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج 2، ص 570، واژه‌ي حياء.
5 . سيد مهدي قانع، «انسان، پوشش و ريشه‎هاي تاريخي»، مجله‌ي پيام زن، شماره‌ي 19، ص 68.

 

شنبه 14 دی 1392  4:29 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

فايده حجاب در بعد فردي

فايده حجاب در بعد فردي
يكي از فوايد و آثار مهم حجاب در بُعد فردي، ايجاد آرامش رواني براي افراد جامعه، به لحاظ عدم تهييج و تحريك جنسي است؛ در مقابل، فقدان حجاب و آزادي معاشرت‎هاي بي‎بندوبار ميان زن و مرد، هيجان‎ها و التهاب‎هاي جنسي را فزوني مي‎بخشد و تقاضاي سكس را به صورت عطش روحي و يك خواست اشباع نشدني درمي‎آورد. غريزه‌ي جنسي، غريزه‎اي نيرومند، عميق و دريا صفت است كه هرچه بيش‌تر اطاعت شود بيش‌تر سركش مي‎گردد؛ هم‌چون آتشي كه هرچه هيزم آن زيادتر شود شعله‎ ورتر مي‎گردد. بهترين شاهد بر اين مطلب اين است كه در جهان غرب كه با رواج بي‎حيايي و برهنگي، اطاعت از غريزه‌ي جنسي بيش‌تر شده است، هجوم مردم به مسئله‌ي سكس نيز زيادتر شده و تيراژ مجلات و كتب سكسي بالاتر رفته است. اين مطلب پاسخ روشن و قاطع به افرادي است كه قايل‎اند همه‌ي گرفتاري‌هايي كه در كشورهاي اسلامي و شرقي بر سر غريزه‌ي جنسي وجود دارد، ناشي از محدوديت‎هاست؛ و اگر به كلي هرگونه محدوديتي برداشته شود و روابط جنسي آزاد شود، اين حرص و ولعي كه وجود دارد، از بين مي‎رود.
البته از اين افراد بايد پرسيد؛ آيا غرب كه محدوديت روابط زن و مرد و دختر و پسر را برداشته است، حرص و ولع جنسي در بين آنان فروكش كرده است يا افزايش يافته است؟! 1
پاسخ هر انسان واقع‎بين و منصفي به اين سؤال اين است كه نه تنها حرص و ولع جنسي در غرب افزايش يافته است، بلكه هر روز شكل‎هاي جديدتري از تمتّعات و بهره‎برداري‎هاي جنسي در آنها رواج و رسميت مي‎يابد.
يكي از زنان غربي منصف، وضعيت جامعه‎ي غرب را در مواجهه با غريزه‎ي جنسي اين‎گونه توصيف كرده است:
كساني مي‌گويند مسئله‌ي غريزه‌ي جنسي و مشكل زن و حجاب در جوامع غربي حل شده است؛ آري، اگر از زن روي‌گرداندن و به بچه و سگ و يا هم‌جنس روي آوردن حل مسئله است، البته مدتي است اين راه حل صورت گرفته است!! 2و 3

--------------------------------------

1. براي آگاهي از ابعاد گسترش اين حرص و ولع ر.ك: جلال رفيع، يادداشت‌ها و ره‌آوردهاي سفر نيويورك، در بهشت شدّاد آمريكاي متمدن، آمريكاي متوحش.
2. احمد صبوري اردوباري، آيين بهزيستي اسلام، ج 3، ص 302.
3. ر. ك : مساله حجاب ، صص84-94

شنبه 14 دی 1392  4:30 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

فايده حجاب در بعد خانوادگي

فايده حجاب در بعد خانوادگي
يكي از فوايد مهم حجاب در بُعد خانوادگي، اختصاص يافتن التذاذهاي جنسي، به محيط خانواده و در كادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذكور، باعث پيوند و اتصال قوي‌تر زن و شوهر، و در نتيجه استحكام بيش‌تر كانون خانواده مي‎گردد؛ و برعكس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است. يكي از نويسندگان، تأثير برهنگي را در اضمحلال و خشكيدن درخت تنومند خانواده، اين گونه بيان كرده است:
در جامعه‎اي كه برهنگي بر آن حاكم است، هر زن و مردي، همواره در حال مقايسه است؛ مقايسه‌ي آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ريشه‌ي خانوده را مي‎سوزاند اين است كه اين مقايسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن مي‎زند. زني كه بيست يا سي سال در كنار شوهر خود زندگي كرده و با مشكلات زندگي جنگيده و در غم و شادي او شريك بوده است، پيداست كه اندك اندك بهار چهره‎اش شكفتگي خود را از دست مي‎دهد و روي در خزان مي‎گذارد. در چنين حالي كه سخت محتاج عشق و مهرباني و وفاداري همسر خويش است، ناگهان زن جوان‎تري از راه مي‎رسد و در كوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقايسه‎اي مي‎دهد؛ و اين مقدمه‎اي مي‎شود براي ويراني اساس خانواده و بر باد رفتن اميد زَني كه جواني خود را نيز بر باد داده است؛ و همه‌ي خواهران جوان لابد مي‎دانند كه هيچ جواني نيست كه به ميانسالي و پيري نرسد و لابد مي‎دانند كه اگر امروز آنان جوان و با طراوت‌اند در فرداي بي‎طراوتي آنان، باز هم جواناني هستند كه بتوانند براي خانواده‌ي فرداي آنها، همان خطري را ايجاد كنند كه خود آنان امروز براي خانواده‎ ها ايجاد مي‎كنند. 1و 2

-------------------------------------------------

1-حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، ص 69ـ70.
2-ر. ك : مساله حجاب ، صص84-94 

شنبه 14 دی 1392  4:31 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

فايده حجاب در بعد اجتماعي

فايده حجاب در بعد اجتماعي
يكي از فوايد مهم حجاب در بُعد اجتماعي، حفظ و استيفاي نيروي كار در سطح جامعه است. در مقابل، بي‎حجابي و بدحجابي باعث كشاندن لذت‎هاي جنسي از محيط و كادر خانواده به اجتماع، و در نتيجه، تضعيف نيروي كار افراد جامعه مي‎گردد. بدون ترديد، مردي كه در خيابان، بازار، اداره، كارخانه و ... همواره با قيافه‎هاي محرّك و مهيّج زنان بدحجاب و آرايش كرده مواجه باشد، تمركز نيروي كار او كاهش مي‎يابد. برخلاف نظام‎ها و كشورهاي غربي، كه ميدان كار و فعاليت‎هاي اجتماعي را با لذت‎جويي‎هاي جنسي درهم مي‎آميزند، 1اسلام مي‎خواهد با رعايت حجاب و پوشش، محيط اجتماع از اين‎گونه لذت‎ها پاك شده، و لذت‎هاي جنسي، فقط در كادر خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود 2

---------------------------------------------

1- براي آگاهي از گستره‌ي كشانده شدن لذت‌هاي جنسي به محيط‌هاي كاري و اجتماع، و اعترافات صريح بعضي از زنان كشورهاي غربي درباره‌ي مزاحمت‌هاي جنسي نسبت به زنان و كودكان، ر.ك: احمد صبوري اردوباري، بهايِ يك نگاه؛ محمدتقي فلسفي، كودك از نظر وراثت و تربيت، ج 2، و روح‌الله حسينيان، حريم عفاف.
2- ر. ك : مساله حجاب ، صص 84-94 

شنبه 14 دی 1392  4:32 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

فايده حجاب در بعد اقتصادي

فايده حجاب در بعد اقتصادي
استفاده از حجاب و پوشش، به ويژه در شكل چادر مشكي، به دليل سادگي و ايجاد يكدستي در پوشش بانوان در بيرون منزل، مي‎تواند از بُعد اقتصادي نيز تأثير مثبت در كاهش تقاضاهاي مدپرستي بانوان داشته باشد؛ البته به شرط اين‎كه خود چادر مشكي دست‌خوشِ اين تقاضاها نگردد. متأسفانه بعضاً مظاهر مدپرستي در چادرهاي مشكي نيز مشاهده مي‎گردد، به گونه‎اي كه برخي از بانوان به جاي استفاده از چادرهاي مشكي متين و باوقار، به چادرهاي مشكي، توري، نازك و داراي طرح‎هاي جلف و سبك كه با هدف و فلسفه حجاب و پوشش تناسبي ندارند روي مي‎آورند.
يكي از دانشجويان محجبه درباره‌ي رواج فرهنگ مدگرايي در خاطرات قبل از انقلاب خود گفته است:
يادم مي‌آيد آن وقت‌ها كه حجاب نداشتم، اگر دو روز پشت سر هم قرار بود كه به خانه‌ي كسي بروم، لباسي را كه امروز پوشيده بودم، حاضر نمي‌شدم فردا بپوشم! احساس مي‌كردم مسخره است و سعي داشتم حتي اگر شده، لباس ديگران را به عاريه بگيرم و بپوشم، تا من هم با لباس جديدي رفته باشم. اين كارها واقعاً رفاه حال و راحتي را از خانم‌ها سلب كرده بود. 1
علاوه بر فوايد ياد شده، به طور فهرست‎وار فوايد و آثار ديگري نيز براي حجاب و پوشش مي‎توان نام برد، كه مهم‎ترين آنها عبارتند از:
ـ حفظ ارزش‎هاي انساني؛ مانند عفت، حيا و متانت در جامعه و كاهش مفاسد اجتماعي.
ـ هدايت،كنترل و بهره‎مندي صحيح و مطلوب از اميال وغرايز انساني.
ـ تأمين و تضمين سلامت و پاكي نسل افراد جامعه. 2

------------------------------------------------

1- ر.ك: احمد اردوباري، آيين بهزيستي اسلام، ج 3، ص 222.
2- براي آگاهي بيشتر درباره‌ي آثار و فوايد حجاب و پوشش ر.ك: مجموعه مقالات پوشش و عفاف، دومين نمايشگاه تشخص و منزلت زن در نظام اسلامي؛ هم‎چنين درباره‌ي ضررهاي بدحجابي ر.ك: اسدالله محمدي‌نيا، آنچه بايد يك زن بداند، بخش‌هاي 3، 4 و 5.

شنبه 14 دی 1392  4:32 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

توجيه ايماني ضرورت حجاب

توجيه ايماني ضرورت حجاب
شک نیست که در هر دینی شرط اول ایمان، تسلیم بودن در برابر حکم خدا و پیامبر اوست و اهل ایمان خود را ملزم می دانند که هر آنچه از ناحیه خداوند بواسطه پیامبرش بر آنها نازل شده را به گوش جان بپذیرند و سر در گرو فرمان او داشته باشند، و معتقدند قوانینی که از جانب خدای عالم قادر حکیم، برای بشری که مخلوق خود اوست صادر و ابلاغ شده نسبت به هر قانون دیگری کامل تر و سزاوارتر به پیروی است. در اسلام منبع این احکام کتاب آسمانی قرآن است که ما را به تبعیت از سنت پیامبر (ص) امر می کند و در سنت پیامبر (ص) نیز سفارش به پیروی از سیره امامان معصوم علیهم السلام به وضوح دید می شود. پس منبع احکام اسلام قرآن، سنت پیامبر (ص) و سیره معصومین علیهم السلام است.
با مراجعه به قرآن حکم وجوب حجاب والزام آن برای زن مسلمان به وضوح قابل دریافت است به نحوی که برای فهم آن نیازی به مراجعه به سنت – که در فهم بسیاری از احکام به آن محتاجیم - نیز نداریم.
آیه اول: « وقل للمؤمنات یغضضن من أبصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن إلا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن على جیوبهن ولا یبدین زینتهن إلا لبعولتهن أو آبائهن أو آباء بعولتهن أو أبنائهن أو أبناء بعولتهن أو إخوانهن أو بنی إخوانهن أو بنی أخواتهن أو نسائهن أو ما ملکت أیمانهن أو التابعین غیر أولی الاربة من الرجال أو الطفل الذین لم یظهروا على عورات النساء ولا یضربن بأرجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن وتوبوا إلى الله جمیعا أیها المؤمنون لعلکم تفلحون »1
و 2
و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را (از بى عفتى) حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار از آنان که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، وزینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان [= کنیزانشان]، یا مردان سفیه وابسته (به آنها) که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند; و (به زنان با ایمان بگو: هنگام راه رفتن) پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینتِ پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و اى مؤمنان همگى به سوى خدا بازگردید، تا رستگار شوید.
آیه دوم: « یا ایها النبی قل لازواجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنى أن یعرفن فلا یؤذین وکان الله غفورا رحیما » 3
و 4
اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسرى هاى بلند ]خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است; (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».
در این دو آیه مجموعا پنج نوع دستور درباره حجاب و چگونگی رعایت آن بیان شده :
دستور اول: «لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» زینت خود را ـ جز آن مقدار از آنان که نمایان است ـ آشکار ننمایند
دستور دوم: « ولیضربن بخمرهن على جیوبهن» (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)
دستور سوم: « ولا یبدین زینتهن إلا لبعولتهن أو... » وزینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا...
دستور چهارم: « ولا یضربن بأرجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن» پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینتِ پنهانیشان دانسته شود(و صداى خلخال که برپا دارند به گوش رسد)
دستور پنجم: « یدنین علیهن من جلابیبهن » جلبابها [= روسرى هاى بلند ]خود را بر خویش فرو افکنند.
این دستورهای پنجگانه که در قالب امر و نهی مستقیم از جانب خداوند ابلاغ شده برای توجیه ایمانی لزوم رعایت حجاب برای اهل ایمان کافی است و حجت را بر آنان تمام می کند.5 و 6

-------------------------------------------------

1- النور / 31
2- « ابداء »به معنای اظهار است و مراد از زینت زنان ، مواضع زینت است .
کلمه « خمر » ، جمع خمار است . و خمار آن جامه ای است که زن سر خود را با آن می پیچد ، و زاید آن را بر سینه اش می اندازد . همان مقنعه .( لسان العرب ، ج 4،ص 257)
کلمه « جیوب » ، جمع جیب ؛ یعنی سینه ها ، گریبان ها .
« بعوله » یعنی شوهر، و طوایف هفتگانه مذکور محرمهای نسبی و سببی هستند .
کلمه « اربه » به معنی حاجت است و منظور حاجت شهوی است .
مراد از رجال تابعین ، افراد سفیه و ابلهی هستند که تحت قیومیت دیگران هستند و شهوت مردانگی ندارند.
3- احزاب / 59
4- کلمه «جلابیب» جمع جلباب است و آن جامه ای است سرتاسری که تمامی بدن را می پوشانده ؛ کوچکتر از عباء و بزرگتر از خمار . ( قاموس المحيط ،ج 1،ص 104
«یدنین» یعنی پیش بکشند .
5- برای توضیح بیشتر پیرامون مفاهیم این آیات می توانید به تفاسیر آیات مزبور و روایاتی که در ذیل آن وارد شده مراجعه کنید. لازم به ذکر است که علاوه بر آیات فوق، که دلالت صریح بر لزوم حجاب دارد آیات دیگری نیز وجود دارد که دلالت التزامی بر لزوم رعایت حجاب می کند ( مانند آیه 60 سوره نور، و آیه 53 سوره احزاب ) که علاقه مندان می توانند به کتبی که مستقلا درباره حجاب نوشته شده مراجعه کنند.
6- حجة الاسلام سید محمد جواد بنی سعید ، مقاله حجاب اجباري  

 

شنبه 14 دی 1392  4:33 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

توجيه عقلاني ضرورت حجاب

توجيه عقلاني ضرورت حجاب
چرا "حجاب" ضرورت دارد ؟
«نخستین وظیفه آداب و تقالید اجتماعی که سازنده قوانین اخلاقی هر اجتماع است، آن است که روابط میان دو جنس مرد و زن را بر پایه های متین استوار سازد. چه این روابط پیوسته منشأ نزاع و تجاوز و انحطاط به شمار می رود. اساسی ترین عمل تنظیم این روابط همان ازدواج است.
لاندر میگوید: "در قبیله یاریبا امر زن گرفتن از طرف بومیان با بی علاقگی تلقی می شود ، چنانکه که گوئی این کار با چیدن یک خوشه گندم نزد آنان برابر است ، چه عشق و محبت در میان آنان وجود خارجی ندارد . چون ارتباطات جنسی پیش از ازدواج ممنوع نیست ، به این جهت ، مرد هرگز در مقابل خود منعی نمی بیند و عشقی نمی تواند ایجاد و رفته رفته تقویت شود و به شکل میل شدید برای دست یافتن به زن معین جلوه کند. به همین دلیل یعنی به علت آنکه جوان هر وقت بخواهد بلا فاصله می تواند دفع شهوت کند، دیگر علتی نمی ماند که جوان بنشیند و در سر ضمیر خود، نسبت به احساسی از وی که تحریک شده و نتوانسته است فرو بنشاند، بیندیشد و محبوبه طرف میل خود را بزرگ و عالی تصور کند، و از آن میان عشق رمانتیک پیدا شود. در این جوامع، زن و مرد در هنگام ازدواج نسبت به هم سرد هستند و توجهی به حال یکدیگر ندارند … میان زن و شوهر هیچ گونه آثار محبت دیده نمی شود" » 1
«حجب، برای دختر، همچون وسیله دفاعی است که به او اجازه میدهد تا از میان خواستگاران خود شایسته ترین آنان را برگزیند، یا خواستگار خود را ناچار سازد که پیش از دست یافتن بر وی به تهذیب خود بپردازد. موانعی که حجب و عفت زنان در برابر شهوت مردان ایجاد کرده، خود عاملی است که عاطفه عشق شاعرانه را پدید آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است. پیروی از سیستمی که به بکارت اهمیت می دهد، آن آسانی و راحتی را که در اجرای آرزوهای جنسی پیش از ازدواج داشته، و همچنین مادر شدن پیش از موقع را از میان برده است. همین طرز تصور در باره بکارت، بدون شک سبب می شود که فرد از لحاظ جسمی و عقلی نیرومند تر شود و دوران جوانی و تربیت و کارآموزی، طولانی تر گردد و در نتیجه سطح تربیتی و فرهنگی بشر بالاتر رود.
سر و سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه مهمترین وظیفه اخلاق به شمار می رفته است، زیرا غریزه تولید مثل نه تنها در حین ازدواج بلکه قبل و بعد از آن نیز مشکلاتی فراهم می آورد. و در نتیجه شدت و حدت همین غریزه و نا فرمان بودن آن نسبت به قانون، و انحرافاتی که از جاده طبیعی پیدا می کند، بی نظمی و اغتشاش در سازمانهای اجتماعی تولید می شود. حیات جنسی حتی در میان حیوانات نیز آزاد و نا محدود نیست و حیوان ماده جز در موقع معین، نر را به خود نمی پذیرد .» 2
جوامع انسانی در طول تاریخ همه گونه پوشش و برهنگی و روابط جنسی را بعنوان قانون – خود ساخته یا عرفی - جامعه تجربه کرده اند. به نظر می رسد ریشه تجربه و پذیرش حجاب در مسیر پیشرفت جوامع ابتدائی توجه به مفهوم "عشق" باشد. به این بیان که وقتی من به کسی علاقه پیدا کردم و او را دوست داشتم، این حس در من تقویت شد که او به من تعلق دارد و دیگری حق تصرف در عشق من را ندارد؛ دیگری که می خواست به عشق من چشم داشته باشد مورد نفرت من قرار می گرفت؛ از آنطرف عشق من نیز توقع داشت که من از او حمایت کنم تا دیگران به او تعرضی نکنند، و همه بدانند و بفهمند که ما دوتا فقط مال همدیگریم؛ این احساس منجر به برخوردهای خشنی بین من و مزاحمان میشد و این روند باعث شد دیگران این نوع رابطه که دو عاشق با هم دارند را به رسمیت بشناسند و حدود آنرا رعایت کنند؛ و بدین وسیله بحث ازدواج شکل گرفته و رسمیت پیدا کرد و شخص و جامعه از کمونیزم جنسی و بی قانونی روابط زن و مرد رها شد؛ و زیبائی مفهوم عشق که همگان آنرا بین دو عاشق مشاهده می کردند، مفهوم ازدواج – که محافظ حریم این عشق بود - را نیز زیبا و دوست داشتنی کرد.
در ادامه این مسیر وقتی شخص می دید که عشق او قبل از اینکه با او باشد با دیگری بوده، تردید و دلزدگی خاصی در او ایجاد میشد، و این رابطه قبلی، از شدت و خلوص عشق او کم می کرد. همین امر پیوند های عاشقانه جدید را تحت تاثیر قرار داد و افراد می دیدند عشقی که بدون سابقه رابطه با دیگری است زیبا تر و روابط آن دوست داشتنی تر است، پس اینگونه زنان که عشق خود را از این خلوص خالی می دیدند سفیر ترویج بکارت در میان هم جنسهای خود شدند که مبادا قبل از اینکه کسی به شما عشق بورزد تن به رابطه با کسی دهید چراکه این کار، شما را در نظر عشق تان حقیر خواهد کرد؛ این اتفاق مفهوم بکارت را امری ارزشمند نشان داد، و زیبائی مفاهیم عشق و ازدواج به مفهوم بکارت نیز نفوذ کرد. در ادامه این روند دختر که می خواست باکره بماند تا به عشق ناب در حد کمال دست پیدا کند، خود را از تعرض نگاه و رفتار دیگران در امان نمی دید و روزگار سختی را سپری می کرد تا بتواند خود را حفظ کند؛ پس راه چاره را در این دید که خود را بپوشاند، زیبائی های اندام خود را و دلفریبی های کلام خود را در حجاب قرار دهد تا دست تعرض غیر به او نرسد. اینگونه شد که مفهوم حجاب شکل گرفت، و زیبائی های مفاهیم عشق، ازدواج، و بکارت را کسب کرد، و حجاب صدفی شد برای دستیابی به گوهر های بکارت ، ازدواج ، و عشق ناب.
به این صورت عشق پاک، روابط اجتماعی بین زن ومرد را سر و سامان داده و بر اصولی استوار کرد که هر عقل سلیمی به برتری آن بر روشهای دیگر اذعان دارد. این نوع عشق ورزی ثمره پیشرفت مدنیت است که در آن در مقابل خشنود ساختن شهوت انسانی، به وسیله دستورات اخلاقی سد هائی کشیده شده .3

--------------------------------------

1- تاریخ تمدن 1 / 47
2- تاریخ تمدن 1 / 56
3- حجة الاسلام سید محمد جواد بنی سعید ، مقاله حجاب اجباري

 

شنبه 14 دی 1392  4:34 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

نتیجه منطقی نفی حجاب

نتیجه منطقی نفی حجاب
نفی حجاب دامن زدن و توسعه دادن قوه شهوت است، و تحریک و ارضای بی حد و مرز این قوه ( و یا خفه کردن آن در همه حال ) آنرا یاغی و سرکش می کند و نتیجه آن می شود که قوه عقل انسان را آلوده می کند و شخص را از طی مسیر کمال باز می دارد.
آن خانمی که خود را آرایش می کند و به خیابان می آید و زیبائی های اندام خود را به نمایش می گذارد باید بداند که چهره او محرک شهوت جنس مخالف است؛ تحریک شهوت دیگری تجاوز به حق اوست؛ کسی حق دارد دیگری را تحریک کند که بعد بتواند به تحریک او پاسخ دهد.
خب، حالا فرض می کنیم خانم محترمي 10 نفر ؛ 100 نفر را با چهره اش، با اندامش، با موهایش تحریک کرد، یعنی در وجودشان هوس ایجاد کرد؛ تیپ زد دلبری کرد ! و میل به خود را در آنها ایجاد کرد؛ ( این حالت برای او طبیعی است، او نمی تواند منظره مهیج ببیند و تحریک نشود؛ اما خانم می تواند خود را بپوشاند ) دو حالت بیشتر ندارد، یا اینکه باید به همه پاسخ دهد !!، اینکه می شود روسپی گری؛ و گمان نمی رود همه اینهائی که بی حجاب بیرون می آیند، اینگونه کسانی باشند. ( به استثنائات کاری نداریم ) اکثرا انسانند، با خانواده اند، با نجابتند؛ بعضا متدین اند، اهل خدا و نماز هم ممکن است باشند.
اگر نمی تواند و نباید پاسخ دهد؛ پس حق ندارد تحریک کند، و به حریم شخصی دیگران تجاوز کند. این حق مردان است؛ نمی شود به آنها گفت چشم بسته راه بروید اما به زنان می شود گفت زیبائیهای خود را بپوشانید؛ و زینت خود را ظاهر نکنید.1

---------------------------------

1- حجة الاسلام سید محمد جواد بنی سعید ، مقاله حجاب اجباري

 

شنبه 14 دی 1392  4:35 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

مشکلات زنان در جامعه بی حجاب

مشکلات زنان در جامعه بی حجاب
آنتونی گیدنز، جامعه شناس معروف، مشکلاتی را که برای زندگی زنان در جامعه باز غربی - که بارزترین مشخصه آن از دید ما عدم رعایت حجاب است- بر می شمرد که ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.
آزار جنسی از بارزترین مشکلات زنان در اینگونه جوامع است؛ آزار جنسی در محل کار می تواند بعنوان استفاده از اقتدار شغلی یا قدرت به منظور تحمیل خواستهای جنسی تعریف شود. این کار ممکن است شکلهای خشن تری به خود بگیرد، مانند هنگامی که به یک کارمند زن گفته می شود که یا به یک برخورد جنسی رضایت دهد یا اخراج شود.
اگر چه مردان ممکن است شکلهای ملایم تر آزار جنسی را بی زیان بپندارند، زنان اغلب آنها را اهانت آمیز تلقی می کنند. از زنان انتظار می رود صحبتهای جنسی، اشارات یا نزدیکی جوئیهای فیزیکی نا خواسته را تحمل کنند و اهمیت ندهند.
بدیهی است تمایز قائل شدن بین آزار جنسی و آنچه که می تواند نزدیکی جوئی مشروع از جانب مردی نسبت به یک زن تلقی شود آسان نیست؛ اما بر پایه گزارشهای شخصی، برآورد گردیده که در انگلستان از هر ده زن هفت زن در دوره زندگی شغلی خود به مدتی طولانی دچار آزار جنسی می گردند. ارزیابی میزان تجاوز جنسی عملا با هر دقتی بسیار دشوار است. تنها نسبت اندکی از تجاوزات جنسی عملا به اطلاع پلیس می رسد و در آمارها گزارش می شود. رقم واقعی ممکن است تا پنج برابر آنچه آمار رسمی نشان میدهد باشد. هر چند که برآوردها تا اندازه زیادی فرق می کند، یک بررسی درباره 1236 زن در لندن آشکار ساخت که از هر 6 تن 1 تن مورد تجاوز قرار گرفته بودند، و از هر پنج تن بقیه، یک تن توانسته بود با مبارزه مانع اقدام به تجاوز شود، و نیمی از تجاوزات جنسی یا در خانه خود زن یا در خانه تجاوز کننده رخ داده بود. اکثر زنانی که مورد تجاوز قرار می گیرند یا می خواهند این واقعه را از ذهن خود بیرون کنند و یا مایل به شرکت در آنچه که می تواند یک فرایند اهانت آمیز معاینه پزشکی، بازجوئی پلیس و رسیدگی در دادگاه باشد نیستند. فرایند قانونی اغلب مدت زیادی طول می کشد، ممکن است قبل از این که دادگاه رأی بدهد 18 ماه از وقوع حادثه گذشته باشد. محاکمه نیز می تواند نگران کننده باشد، جریان دادگاه علنی است و قربانی باید با متهم رو به رو شود، مردان معمولا فقط بر اساس شهادت قربانی محکوم نمی شوند بنابراین باید مدارک محکوم کننده از دیگران کسب شود؛ مدارک مربوط به اثبات دخول، هویت تجاوز کننده، و این واقعیت که عمل بدون رضایت رخ داده است همه می بایست فراهم گردد.
در چند سال اخیر جنبشهای زنان بر تغییر تفکر عمومی و قانونی درباره تجاوز جنسی پافشاری کرده اند. آنها تأکید کرده اند که تجاوز جنسی نباید بعنوان یک تخلف جنسی تلقی گردد، بلکه می بایست به مثابه نوعی تبهکاری خشن در نظر گرفته شود. تجاوز جنسی تنها یک حمله فیزیکی نبوده بلکه حمله و تجاوز به تمامیت فرد و شأن انسانی است. و امروز تجاوز جنسی عموما بعنوان نوعی خشونت تبهکارانه شناخته شده است.
به نظر براون میلر: از یک جهت همه زنان قربانیان تجاوز جنسی اند. - در اینگونه جوامع- زنانی که هرگز مورد تجاوز قرار نگرفته اند اغلب دچار اضطراباتی مشابه زنانی که مورد تجاوز واقع گردیده اند می شوند. آنها ممکن است از این که شب تنها بیرون بروند، حتی در خیابانهای شلوغ بیمناک باشند، و ممکن است تقریبا به همان اندازه از تنها بودن در یک خانه یا آپارتمان وحشت داشته باشند.
سوزان براون میلر با تأکید بر ارتباط نزدیک میان تجاوز جنسی و تمایلات عادی مردانه، استدلال کرده است که تجاوز جنسی جزئی از یک نظام تهدید مردانه است که همه زنان را در ترس و وحشت نگه می دارد. زنانی که مورد تجاوز واقع نگردیده اند دچار اضطراباتی می شوند که به این ترتیب برانگیخته می شوند، و لازم است در جنبه های روزمره زندگی بیشتر از مردان محتاط باشند .
آنچه در زیر آمده فهرستی است از بایدها و نبایدها که سعی دارند خطر تجاوز جنسی را کاهش دهند. این فهرست توسط یکی از سازمانهای زنان در ایالات متحده امریکا منتشر گردیده است. این فهرست مؤکدا این نظر را که تجاوز جنسی جنایتی است که بر رفتار همه زنان تاثیر می گذارد ، تایید می کند .
1-خانه خود را تا آنجا که ممکن است ایمن کنید .
2-اگر تنها زندگی میکنید، چراغها را روشن بگذارید تا تصور شود که بیش از یک نفر در خانه زندگی می کند .
3-هنگامی که به زنگ در جواب می دهید وانمود کنید که مردی در خانه است .
4-نام کوچک خود را روی درب و دفترچه تلفن ننویسید
5-اگر در یک آپارتمان زندگی می کنید، تنها وارد زیرزمین متروک، پارکینگ، یا اتاق رختشوئی نشوید یا تنها در آنجا نمانید .
وی در ادامه 13 مورد از نکات ایمنی برای در امان بودن از تجاوز جنسی را ذکر کرده است.
آنچه در صدر این نکات ایمنی مورد غفلت واقع شده و به یقین مراعات آن می تواند ریشه بسیاری از این مفاسد و ناهنجاریهای اجتماعی را بسوزاند و محیط امنی در اجتماع برای زنان فراهم کند رعایت حجاب است، که نه تنها به آن توجه نمی شود بلکه حاکمان و سیاستمداران موجود با سیاستهای شیطانی خود به مبارزه با آن و حذف آن از جامعه برخواسته اند !
ما گمان می کنیم که آزموده را آزمودن خطا است؛ با مطالعه راه رفته این جوامع و مشکلاتی که هم اکنون با آن دست به گریبان اند و بسیار بیش از این نکات محدودی است که ما در اینجا به آن اشاره کردیم1 ، این فکر را در ما ایجاد می کند که لا اقل بعنوان الگوی جدید رفتار اجتماعی به مسئله حجاب اهمیت دهیم و آنرا در همه ابعاد آن به مرحله اجرا در آوریم تا میوه های این درخت به بار بنشیند و محیط امنی در سایه آن برای جامعه ما ایجاد شود.2

------------------------------------------------

1- از آن جمله می توان به تخریب شدید بنیان خانواده، زندگی مشترک بدون ازدواج!، افزایش طلاق، کم رنگ شدن عشق رمانتیک و تعهد متقابل، روابط جنسی نامشروع، فرزندان نامشروع، انواع فسادهای جنسی تاسف آور، و ... اشاره کرد؛ که سرچشمه تمام این فسادها همین مسئله بی حجابی و کم رنگ شدن حیا و عفاف در بین افراد جامعه است که با هزینه اندکی میتوان راه آن را سد کرد.
سر چشمه شاید گرفتن به بیل / چو پر شد نشاید گرفتن به پیل!
2- حجة الاسلام سید محمد جواد بنی سعید ، مقاله حجاب اجباري

 

شنبه 14 دی 1392  4:35 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

حاکمیت هنجار برتر : حجاب

حاکمیت هنجار برتر
گروه کمی از افراد هستند که از اراده قوی و ایمان قلبی محکمی برخوردارند و تحت هر شرایطی ملتزم به قانون و شرع می مانند و جو جوامع پیرامون تاثیری در آنان نمی گذارد؛ و در طرف مقابل نیز گروه کمی هستند که بنای لا ابالی گری دارند و خوی سرکشی و تمرد از هنجارهای قانون و شرع در نهادشان نهفته است. بین این دو طیف، اکثریت مردم تابع وضع موجودند ! ( همه اینجورین دیگه، ما هم ... . این مد شده دیگه، ما هم ... خب تو فروشگاه ها اینا رو میفروشن دیگه، ما هم ... جو گیر می شویم ما هم ! )
بی تردید در هر جامعه ای متولیان تربیت اجتماعی و مسئولین اجرای قانون، باید این بستر را ایجاد کنند که جو عمومی جامعه یا همان وضع موجود، مشوق و محرک افراد به سمت همرنگی با گروه اول و تبعیت از قانون و هنجارهای صحیح اجتماعی باشد، و گروه دوم خود را در انزوا و مطرود حس کند .
سوال اینجاست که چرا باید وضع موجود را کسانی شکل بدهند که از گروه دوم اند در حالیکه ابزار قانون و شرع مدافع گروه اول است؟ چرا باید فرزند زن مسلمان در محیط مدرسه کم کم از اینکه مادرش چادر به سر می کند خجالت بکشد.؟! چرا اکثریت معمولی جامعه به رنگ اقلیت آلوده در بیایند، و کم کم آلودگی گروههای کجرو بعنوان هنجار شناخته شود ؟! چرا اقلیت متخلف از قانون و شرع هنجار سازی کنند ؟!
آنچه مسلم است همه هنجارهای اجتماعی با ضمانتهای اجرائی - خواه رسمی یا غیر رسمی 1- همراه هستند که از آن هنجارها در مقابل کجروی برخی افراد یا گروه ها حمایت می کنند؛ اکنون که بر اساس مبانی قوانین حکومت اسلامی، حجاب قانون حکومت اسلامی است، و بعنوان هنجاری برتر شناخته می شود - گذشته از اینکه امروز به عنوان سمبل زن مسلمان در تمام دنیا شناخته شده است – بر متفکران و اندیشمندان علوم اجتماعی (جامعه شناسی، روانشناسی، و ... ) لازم است که بنشینند و راهکارهای ارائه ضمانتهای اجرائی مثبت (پاداش افراد همنوا) و منفی (تنبیه افراد کج رو) کارآمد در این زمینه را بصورت عالمانه بررسی و تدوین کنند، و متولیان فرهنگی و قضائی جامعه خود را ملزم به پیگیری آن بدانند. ترویج ضمانتهای اجرائی غیر رسمی به عهده مراکز فرهنگی جامعه اعم از تئاتر، سینما، فرهنگسراها، مدارس، دانشگاهها، و رسانه های دیداری و شنیداری مختلف است؛ و ترویج ضمانتهای اجرائی رسمی را پلیس امنیت اخلاقی می تواند به عهده بگیرد.
نتیجه اینکه اگر حجاب را بعنوان یک امر عقلانی و یا ایمانی در نظر بگیریم اجبار پذیر نیست؛ و اگر بعنوان قانون وضع شود، الزام و اجبار آن از قانونی بودن آن است و ضرورت آن جای تردید ندارد.2

--------------------------------------------------------

1- ضمانتهای اجرائی رسمی که به عهده حکومت است مانند آنچه در نظام کیفری جامعه، که دادگاهها و زندانها نماینده آن هستند مشاهده می شود.
و ضمانت های اجرایی غیر رسمی که بیشتر به عهده خود مردم و یا سازمانهای دولتی فرهنگی و خدماتی است، مانند تشویقهای متعارف، امتیازات اجتماعی خاص، ارائه اولویتها در ارائه خدمات، اعلام رضایت صریح یا ضمنی، یا سرزنش کردن،دوری کردن از فرد یا افراد خاص، محرومیتهای اجتماعی خاص، پرهیز از مورد تمسخر واقع شدن، شرمنده شدن، و مورد پذیرش واقع نشدن، و ... .
2- منبع مقاله : حجة الاسلام سید محمد جواد بنی سعید ، برگرفته از سایت آیت الله مکارم شیرازی

 

شنبه 14 دی 1392  4:36 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها