اکثر فيلم هاي هاليوودي با رويکردي آخرالزماني ساخته مي شود اما در بعضي فيلمها سعي بر اين است تا به مردم طرز تفکري القا کنند که براي مردم مانند سم و براي حزب شيطان از عسل شيرين تر است.
احتمالا شما هم فيلم پائول را ديده ايد.فيلمي که به مذاق مسئولان صدا و سيما خوش آمده و آن را دوبله و پخش کرده اند.
اما اي کاش راجع به اينگونه فيلم ها تحقيق مي شد و بعد از پخش فيلم با ارائه مستندات و دليل مردم را از خطر سوء اين گونه فيلم ها آگاه مي کردند که نه تنها به ضرر آنها نيست بلکه به هدف پليد سکولاريسم پي مي بردند. اما در اين فيلم چه طرز تفکري به مردم ارائه مي شود؟
خلاصه فيلم: “گريم” و “کلايو” در حال بازگشت از يک سفر تفريحي هستند .در مسير بازگشت آنها از کنار يک مرکز پژوهشي در صحراي نوادا عبور مي کنند.اين مرکز که کار اصلي اش انجام تحقيقات روي موجودات فضايي و بشقاب پرنده ها است مدتي است که يک بيگانه ي فضايي را دستگير کرده اند و در حال بررسي و آزمايش روي آن هستند.
هنگامي که گريم و کلايو در حال عبور از کنار مرکز هستند اين موجود فضايي موفق مي شود فرار کند و پنهاني سوار خودروي اين دو مي شود.برخورد اين سه با يکديگر داستان هايي پديد مي آورد در حالي گروهي مامور بازگرداندن اين فضايي کوچک که نامش “پائول” است هستند کلايو ميخواهد به پائول کمک کند تا به فضا بازگردد.
1-اولين سکانس تامل برانگيز فيل هنگاهي است که پول با گريم وکلايو در حال صحبت است که ناگهان پرنده اي به ماشين با شدت برخورد کرده و مي ميرد و پائول با در دست گرفتن پرنده آن را زنده کرده و مي بلعد.(مطمئنا همه شما درباره معجزه حضرت عيسي (ع) شنيده ايد).
2-در ادامه فيلم اين سه براي استراحت به هتلي مي روند که در آن جا با صاحب هتلي برخورد مي کنند که يک مسيحي متعصب است و تنها دخترش(روث) را که چشم چپش کور است را دقيقا بر اساس اعتقادات خود تربيت کرده و اين پدر و دختر مسيحي به شدت متحجرند و به سختي با ديگران ارتباط برقرار ميکنند.(روث تي شرتي بر تن دارد که کاريکاتوري روي آن کشيده شده و حضرت مسيح(ع) در حال شليک به چارلز داروين است و اين فکر را به بيننده القا ميکند که دين همواره با دانش در ستيز است) و اما از مهمترين قسمت هاي فيلم :پائول در حال توضيح دادن مشروع بودن همجنسبازي به دوستان انسان خود است و به آن ها مي گويد که در سياره او اين کارها کاملا عاديست و شروع به آواز خواندن و رقصيدن مي کند و توجه روث به شلوغي آن ها جلب شده و صبح به آنها سر ميزند تا ببيند چه خبر بوده و در حال بحث با گريم و کلايو است و به کافر بودن آن ها پي مي برد و در جواب به آنها که به انفجار بزرگ ويک اتفاق بيولوژيکي براي جهان هستي اعتقاد دارند به اين جمله از انجيل بسنده ميکند که خدا دنيا را در شش روز خلق کرد وسپس به استراحت پرداخت.که سروصداي موجود فضايي از دستشويي به نشانه مضحک نشان دادن حرف هاي روث بلند مي شود و بين او و روث بحث در گرفته و پائول که هستي را ساخته ميليارد ها سال تکامل مي داند عصباني شده و ناگهان جلوي او ظاهر شده وباعث غش کردنش مي شود.
دختر که توسط آنها دزديده شده پس از بهوش آمدن پائول را شيطان خطا کرده و براي نجات پيدا کردن از دست او به شکل مضحکي شروع به دعا ميکند و پائول به او مي گويد:من فقط با نظر ابراهيم و چندتا آدم خرافاتي ديگه مخالفم و دست خود را روي سر دختر گذاشته و تمام علم خود را به او منتقل ميکند.
از آن به بعد دختر متوجه اشتباه خود شده و تصميم مي گيرد هر کاري که دوست دارد انجام دهد و به اعتقادات گذشته خود توهين ميکند و پائول چشم او را درمان مي کند. روث تصميم مي گيرد که با آن ها برود و به بازگشت پائول کمک کند و در آخر فيلم هنگامي که سفينه پائول براي بردن او به سياره مي آيد پدر روث که براي نجات دادن دخترش از دست شيطان ماشين آن ها را تعقيب کرده قصد شليک به پائول دارد که با از جان گذشتگي گريم نجات مي يابد و باز هم پائول معجزه ميکند و او را با در خطر انداختن جان خود از مرگ حتمي نجات مي دهد و فيلم با خوشحالي پدر روث که پائول را نجات دهنده اي از سمت خدا مي داند پايان مي يابد.
بر عکس فيلم هايي که قبلا درباره فضايي ها ساخته مي شد و آن ها را ترسناک و نا شناخته نشان مي دادند رفتار پائول بسيار شبيه انسان هاست و اين موضوع به واقعي نشان دادن اين موجود براي بيننده و باور پذيري او بسيار موثر است. عوامل استکبار و خدا ستيز با ساخت چنين فيلم هايي قصد دارند داروينيسم و دشمني دين با علم را بياموزند واين که اگر ميخواهيد در دنياي مدرن و متمدن زندگي کنيد علم را باور کنيد و عقائد خرافي را که باعث مي شود شما را عقب افتاده و نادان جلوه دهد کنار بگذاريد و با چنين اعتقاداتي که ممکن است به ديگران آسيب برساند خود را آزار ندهيد.
ولي دوستان اين فيلم شايد براي مسيحيان که دينشان تحريف شده و کافران که از حقيقت بويي نبرده اند خطرناک و منحرف کننده باشد ولي براي ما که مسلمان هستيم با کمي کسب اطلاعات وتحقيق خواهيم ديد که در کتاب مقدسمان قرآن عزيز و تعاليم معصومين(ع) تاکيد بر کسب علم شده و خدا تاکيد کرده که کتابش را براي کساني فرستاده که فکر مي کنند و مي انديشند و همه ما اين حديث را شنيديم که يک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است.
دنيا به سوي آگاهي از هدف اصلي آفرينش پيش مي رود و نظام کفر با هدايت شيطان با به وجود آوردن چنين تفکراتي خود را به بازيچه مي گيرد.
عزيزان بايد آگاه و بيدار بمانيم تا هنگام دعوت نداي هل من ناصر ينصرني مولايمان را بشنويم و به آن لبيک بگوييم.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=