ـ پـيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله آفت زيركى خودستايى است , آفت شجاعت تعدى , آفت گذشت مـنـت , آفـت زيبايى غرور, آفت عبادت سستى , آفت سخن گفتن دروغ , آفت علم فراموشى , آفت بردبارى سبكسرى , آفت شرافت خانوادگى فخر فروشى و آفت بخشندگى اسراف است .
ـ آفت دين , خواهشهاى نفسانى است .
ـ امـام عـلى عليه السلام هر چيزى آفتى دارد, آفت علم فراموشى است , آفت عبادت ريا, آفت خرد خـودپسندى , آفت نجيب زادگى تكبر, آفت زيركى خودستايى , آفت بخشندگى زياده روى , آفت شرم و حيا ناتوانى , آفت بردبارى خوارى و آفت نيرومندى زشت گفتارى و بدكردارى .
ـ ترس آفت است .
ـ هوس آفت خردهاست .
ـ آفت ايمان شرك است .
ـ آفت يقين شك است .
ـ آفت نعمتها ناسپاسى است .
ـ آفت طاعت نافرمانى كردن است .
ـ آفت بزرگ زادگى تكبر است .
ـ آفت هوشمندى حيله گرى است .
ـ آفت عبادت رياست .
ـ آفت سخاوت منت گذارى است .
ـ آفت دين بدگمانى است .
ـ آفت خرد پيروى از خواهشهاى نفسانى است .
ـ آفت بلندپايگى موانع قضا و قدر است .
ـ آفت نفس شيفتگى به دنياست .
ـ آفت مشورت درهم شكستن آرااست .
ـ آفت شاهان بدرفتارى است .
ـ آفت وزيران بدسگالى است .
ـ آفت دانشمندان جاه طلبى است .
ـ آفت زمامداران بى سياستى است .
ـ آفت ارتش سرپيچى از فرماندهان است .
ـ آفت رياضت كشيدن چيره شدن عادت است .
ـ آفت رعيت نافرمانى كردن است .
ـ آفت پارسايى كمى قناعت است .
ـ آفت قاضيان طمع است .
ـ آفت اشخاص عادل كمى پارسايى است .
ـ آفت (شخص ) شجاع از دست دادن دورانديشى و احتياط است .
ـ آفت قدرتمند ناتوان شمردن دشمن است .
ـ آفت بردبارى خوارى است .
ـ آفت بخشش معطل كردن است .
ـ آفت صرفه جويى بخل است .
ـ آفت هيبت و شكوه شوخى است .
ـ آفت جستن موفق نشدن است .
ـ آفت كشوردارى سستى در حمايت از كشور است .
ـ آفت پيمانها رعايت نكردن آنهاست .
ـ آفت رياست , فخر فروشى است .
ـ آفت بازگو كردن (حديث يا هر سخنى ) دروغ نقل كردن است .
ـ آفت علم , عمل نكردن بدان است .
ـ آفت عمل نداشتن خلوص است .
ـ آفت بخشندگى نادارى است .
ـ آفت توده مردم عالم بدكردار است .
ـ آفت دادگرى ستمگر زورمند است .
ـ آفت آبادانى ستمگرى فرمانرواست .
ـ آفت قدرت خوددارى از نيكوكارى است .
ـ آفت خرد, خودپسندى است .
ـ آفت سخن , دروغ گفتن است .
ـ آفت كارها ناتوانى كارگزاران است .
ـ آفت آرزوها رسيدن اجلهاست .
ـ آفت وفادارى , پيمان شكنى و بدعهدى است .
ـ آفت دورانديشى , كار از كار گذشتن است .
ـ آفت امانت , خيانت است .
ـ آفت فقيهان ناخويشتندارى (از بديها) است .
ـ آفت بخشش , ولخرجى است .
ـ آفت معاش , سؤ مديريت است .
ـ آفت سخن گفتن , پرگويى است .
ـ آفت توانگرى زفتى است .
ـ آفت آرزو, اجل است .
ـ آفت نيكى همدم بد است .
ـ آفت قدرت , ستمگرى و سركشى است .
ـ سرآمد آفتها شيفتگى به لذتها (وخوشگذرانى ) است .
ـ بدترين آفت خرد, خود بزرگ بينى است .