بازدلم هوای عطرخاکت راکرده
عطرخون های پاک
طلاییه عظمتت را دیردرک کردم افسوس میخورم
انقدمحوغروبت بودم گویی جامانده ام ازخودم وازدلم
چه کردغروبت بامن.
دلتنگ ک میشوم
لبخندهای حاج حسین ونگاه های حاج ابراهیم وجودم رامی سوزاند.
راستی گفتم لبخند حاج حسین و نگاه حاج ابراهیم همت....
چقدر دلم برای آن لبخند ها و نگاه های خدایی تنگ شده....
در روزگاری که دغدغه ی مردم آن شده فیلتر شدن وی چت و....
و به چه مینگری.....
ه مردی که قرن هاست در انتظار سی صد واندی مرد است...
و به مردمی که تنهایی و غریبی امامشان برایشان به اندازه گرانی مرغ و گوشت و....اهمیت ندارد
و بخند حاج حاج حسین که خنده دار است حال و روز این مردم....
و از همه خنده دار تر حال روز من ولی.....
دعا کن....
در قنوت عاشقانه ات در نزد پروردگارت.....