0

مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

با سلام

با توجه به اینکه بنده خودم آموزش و پرورشی هستم و از نزدیک با نهضت آشنایی کامل دارم چند مطلب مینویسم امید است مفید فایده باشد.

اولا سالروز تشکیل نهضت سوادآموزی را به همه همکارانم تبریک عرض میکنم ثانیا

1 - نهضت در سالهای اخیر تغیرات زیادی داشته مثل تغییر دوره های سواد آموزی

2 - طرح آموزش نفر به نفر طرح موفقی بوده و خیلی هم استقبال شده و حق الزحمه آن برای آموزش 1 نفر 570 هزار تومان است . این طرح برای سواد آموزی است .

برای طرح انتقال نفری 700 هزار تومان میدهند و برای طرح تحکیم سواد به ازای هر نفر در کلاس 10 نفری نفری 64 هزار تومان میدهند که طرح سواد آموزی تا سوم ابتدایی و انتقال تاششم ابتدایی می باشد و طرح تحکیم جهت افرادی است که چند سال قبل در نهضت تحصیل نموده اند و جهت دوره تکالیف میباشد .

در آخر اگر هر شخصی در محله یا فامیل فرد بیسوادی را دید سعی داشته باشد او را راهنمایی کند تا باسواد شوند و بداند مردم استقبال میکنند .

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 7 دی 1392  10:42 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
sabrezinab
sabrezinab
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1390 
تعداد پست ها : 188
محل سکونت : گلستان

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

سلام علیکم

نهضت سواد آموزی نقش بسیار موثری در تحقق نشر سواد اموزی در کشور داشته است .

 

به حق می توان گفت این طرح جنبه عملی این حدیث نبوی است  : زگهواره تا گور دانش بجوی.

اللهّمَ صَلّ عَلی مُحَمَد وَ آلِ مُحَمد وَ عَجِل فَرَجَهُم وَاحْشُرنا مَعَهُم وَ الْعَن اَعْدائَهُم اَجْمَعین

شنبه 7 دی 1392  11:08 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

شنبه 7 دی 1392  11:45 PM
تشکرات از این پست
zahra7720
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

شنبه 7 دی 1392  11:48 PM
تشکرات از این پست
zahra7720
lenditara1
lenditara1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 9088
محل سکونت : همین دورو ورا

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

"تشکیل نهضت سواد آموزی"

 

 

 " اطلبو العلم من المهد الی اللحد "

خداوند ، بشررا آفریده وعقل را برای اندیشیدن دراو به ودیعه نهاده است تا حق و باطل ، خیروشروزشت وزیبا ازهم تمییزیابند  ، انسان راه خویش را درزندگانی بازیابد و درعین حال از لغزشها وزیانهای جهل و نادانی مصون بماند. این هدف جزازراه پرورش عقل و تعلیم علم، میسر نیست ؛ لذا اسلام مقام علم را بس رفیع و ارجمند معرفی نموده است.

کمال و تمامیت شخصیت انسان بر اساس دانش و بینش او استوار است، زیرا آدمی در سایه این بینش می تواند خود را هم ردیف فرشتگان آسمانی قرارداده و برای وصول به مقامات رفیع اخروی کسب آمادگی نماید. نزول قرآن کریم با علم و نوشتن آغاز گردید و اولین سوه ای که بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد، حکایت از فراگیری علم دارد.

اسلام ازآغاز مبارزه با بی سوادی را شروع، و از همه فرصتها برای مبارزه با این پدیده شوم استفاده کرد. پیغمبر اسلام به اسیران باسواد مکه که در جنگ بدر اسیر شده بودند، تکلیف کرد تا هر یک از آنها 10 نفر ازمسلمانان مدینه را خواندن ونوشتن بیاموزند و آزاد گردند.

اسلام تحصیل علم و تعلیم آن را یکی از ضروریات قرارداده است و علت اینکه مسلمین توانستند درعلم و دانش به پیشرفتهای شگرفی نایل شوند، اهمیتی است که اسلام برای علم و عالم قائل می باشد  .

بر همین اساس ، امام خمینی در 7 دیماه  1358 ، فرمان تشکیل نهضت سواد آموزی را دادند تا بیسوادی در کشورمان ریشه کن گردد. امام در قسمتی از پیام خود می فرماید:

"مایه بس خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی می کند و طلب علم را فریضه دانسته است ، عده ای از نوشتن و خواندن محروم باشند "

و نهضت سواد آموزی پس از تأسیس، تا امروز قشر وسیعی از بی سوادان را از نعمت سواد، بهره مند کرده است.

(لندیطارا ؛ ( نام قدیمی امام زمان در هزاره های قدیم هند

به امید ظهور او که صد البته نزدیک است

یک شنبه 8 دی 1392  12:16 AM
تشکرات از این پست
zahra7720 omiddeymi1368
zahra7720
zahra7720
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : اسفند 1387 
تعداد پست ها : 642
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی


نقل قول majidbarati
البته من يه چندتا عکس در اين مورد داشتم که متاسفانه چون بلدنبودم نتونستم براتون ارسال کنم.لطفا راهنمايي کنيد.باتشکر


سلام

دوست عزیز در   این صفحه  نحوه قرار دادن عکس در پست ها توضیح داده شده است.

سوالی دارید در خدمتم.

http://rasekhoon.net/forum/thread/11242/page1

الهی داغ محبتت را بر دل هر که نهادی 

   خرمن وجودش را به باد نیستی در دادی 
 
 
 
 
 
یک شنبه 8 دی 1392  1:17 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
zahra7720
zahra7720
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : اسفند 1387 
تعداد پست ها : 642
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی


نقل قول mohammadtorres

نظرتون در مورد این عکس چیه؟


تصویر خیلی قشنگیه. واقعا اراده و اشتیاق بعضی ها مثال زدنیه

الهی داغ محبتت را بر دل هر که نهادی 

   خرمن وجودش را به باد نیستی در دادی 
 
 
 
 
 
یک شنبه 8 دی 1392  1:22 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

البته درست نیست چنین تعبیر کنیم که اساس نهضت سواد آموزی مدرک گرایی بوده ...

اول بنا نبود که .... را بکشند          .....  بعداً بنا شد .....

یک شنبه 8 دی 1392  3:29 AM
تشکرات از این پست
zahra7720 omiddeymi1368
xplod2012
xplod2012
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1391 
تعداد پست ها : 125
محل سکونت : خراسان شمالی

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

نهضت سواد آموزی طرح خوبی بود برای کسانی که از تحصیل دور مونده بودند و نتوانسته بودن درس بخونند این طرح در سالهای اولیه بسیار مفید بود ولی با توجه به موقعیت زمانی الان دیگه اون کارایی قبلی رو نداره چون تقریبا تمام کسانی که الان سواد دار نیستند بالای 60 سال سن دارند و این سن نیز برای درس خوندن مناسب نیست حتی وزارت آموزش و پرورش هم در سالهای اخیر به این نتیجه پی برده بود و نیروهای حق التدریس نهضت رو به استخدام گرفت ، به نظر من دیگه باید نهضت جمع آوری بشه و در خود آموزش و پرورش سواد آموزی صورت بگیره

یک شنبه 8 دی 1392  8:57 AM
تشکرات از این پست
zahra7720 omiddeymi1368
aboalfazlm
aboalfazlm
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مرداد 1388 
تعداد پست ها : 323
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

ریشه کنی بی سوادی در کشور نیازمند عزم همگانی است و همه مردم و مسوولان برای تحقق این امر باید تلاش کنند.کشوری با این همه شهرت و افتخار نباید حتی یک بیسواد هم داشته باشد. طبق تاکیدات مقام معظم رهبری، همه باید برای ریشه کنی بی سوادی تلاش کنند تا جهل و نادانی از مملکت اسلامی ما ریشه کن شود. برای ریشه کنی کامل بی سوادی همه کسانیکه می توانند در این امر خداپسندانه شرکت کنند، برای کمک نهضت سواد آموزی اقدام کنند.
باید افراد بی سواد نیز خود را به نهضت سوادآموزی معرفی کنند تا با یک همت و عزم همگانی، کشوری عاری از بی سواد داشته باشیم. کشوری که دارای انرژی هسته های و آخرین فناوری های علمی و پزشکی روز دنیا است، نباید حتی یک بی سواد هم داشته باشد.



 استغفار ، تلاوت قرآن همراه با تدبر و تفکر و اقامه نماز قلب انسان را از سیاهی، کدورت و قساوت پاک و نورانی می کند و مسیرش برای ورود به بهشت هموار می شود.

امام صادق(ع) می فرماید هر کس چهل حدیث از احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) را حفظ و نگهداری کند، خداوند در قیامت او را فقیه قرار داده و عذاب بر او نازل نمی شود.

 

یک شنبه 8 دی 1392  10:11 AM
تشکرات از این پست
zahra7720 omiddeymi1368
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

 

تشکیل نهضت سواد آموزی

 

 
درچنین روزی در سال1358 هجری شمسی فرمان حضرت امام خمینی ره برای تشکیل نهضت سوادآموزی صادرشد. متن پیام امام خمینی (ره) به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم ن و القلم و ما یسطرون ملت شریف ایران می دانید که در رژیم گذشته آنچه بر ملت مبارز ایران سایه افکنده بود، علاوه بر دیکتاتوری و ظلم، تبلیغات بی محتوا و هیچ را همه چیز جلوه دادن بود. ملتی که در همه ابعاد از حوایج اولیه محروم بود وانمود می شد که در اوج ترقی است. از جمله حوایج اولیه برای هر ملت در ردیف بهداشت و مسکن بلکه مهمتر از آنها، آموزش برای همگان است. مع الاسف کشور ما وارث ملتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن بر خور دار نیستند چه رسد به آموزش عالی. مایه بس خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی می کند که طلب علم را فریضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما باید در برنامه درازمدت فرهنگ وابسته کشورمان را به فرهنگ مستقل و خودکفا تبدیل کنیم و اکنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خسته کننده برای مبارزه با بی سوادی بطور ضربتی و بسیج عمومی قیام کنیم تا ان شاء الله در آینده نزدیک هر کس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد. برای این امر لازم است تمام بی سوادان برای یادگیری و تمام خواهران و برادران با سواد برای یاد دادن بپاخیزند و وزارت آموزش و پرورش با تمام امکانات به پا خیزد و از قرطاس بازی و تشریفات اداری بپرهیزد . برادران و خواهران ایمانی ! برای رفع این نقیصه درد آور بسیج شوید و ریشه این نقص را از بن بر کنید . تعلیم و تعلم عبادتی است که خداوند تبارک و تعالی ما را بر آن دعوت فرموده است . ائمه جماعات شهر ستانها و روستاها مردم را دعوت نمایند و در مساجد و تکایا با سوادان نوشتن و خواندند را به خواهران و برادران خود یاد دهند و منتظر اقدامات دولت نباشند و در منازل شخصی اعضای بی سواد را تعلیم کنند و بی سوادان از این امر سر پیچی نکنند . من از ملت عزیز امید دارم که با همت والای خود بدون فوت وقت ایران را به صورت مدرسه ای در آورند و در هر شب و روز و در اوقات بی کاری یکی دو ساعت را صرف این عمل شریف نمایند . بپا خیزید که خداوند متعال با شماست . از خدای تعالی سعادت و سلامت و رفاه ملت شریف را خواستارم . و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته روح الله الموسوی الخمینی هفتم دی ماه 58 مطابق با هشتم صفر 1400 ( صحیفه نور ، جلد یازده ، ص 161 مورخه هفتم دی 1358 ) چنین روزی همه ساله به عنوان روز نهضت سواد آموزی گرامی داشته می شود . نهضت سواد آموزی بعد از تاسیس با فعالیت حجه الاسلام و المسلمین محسن قرائتی و دیگر افراد دلسوز قشر وسیعی از افراد بی سواد جامعه را با سواد کردند. در متن پيام حضرت امام ( ره ) دو هدف ارزشمند و گرانسنگ تبيين شده است : الف ) کوتاه مدت: آموزش خواندن و نوشتن به افراد محروم از نعمت ارزشمند سواد ب ) بلند مدت : ارتقاء آگاهي و دانش بزرگسالان نوسواد در زمينه هاي مختلف و تبديل فرهنگ وابسته کشور به فرهنگ مستقل و خودکفا سازمان نهضت سواد آموزي با اجراي طرح هاي مختلف از جمله طرح بسيج سواد آموزي توانست هدف کوتاه مدت فرمان تاريخي امام ( ره ) را در ربع قرن گذشته محقق نمايد و نرخ با سوادي کشور را در جمعيت 6 ساله و بالاتر از 5/47 در صد در سال 1355و85 درصد در سال 1380 افزايش دهد و در راستاي نيل به اهداف بلند مدت ، با شروع آموزشهاي توسعه ( آموزشهاي پس از سواد ) فصل جديدي از کتاب زرين انقلاب شکوهمند اسلامي رقم خورده و اکنون که در صد قابل توجهي از افراد بزرگسال جامعه در گروه سني زير 45 سال (گروه مولد جامعه ) با سواد شده اند . آموزشهاي توسعه در ابعاد مختلف فرهنگي مذهبي ، سياسي ، اقتصادي و اجتماعي با هدف کاربردي کردن سواد وبرنامه هاي پس از سوادآموزي ، اطلاعي رساني و آگاه سازي و آموزش حرفه اي درآمدزا به مورد اجرارگذاره شده است . مديريت نهضت سواد آموزي استان اصفهان در مدت بيست وپنج سال فعاليت درخشان خود موفق شده نرخ با سوادي استان اصفهان را از 9/52 در صد در سال 1355و9/91درصددرسال 1381 افزايش دهد و مقام دوم رشد نرخ با سوادي کشور را به خود اختصاص دهد.
یک شنبه 8 دی 1392  10:54 AM
تشکرات از این پست
zahra7720 omiddeymi1368
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

تاریخ باسوادی در ایران

مردمان تمدن جیرفت که به طور معتبر از ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد در فلات ایران(در نزدیکی کرمان امروزی) حضور داشتند از سطح سواد و آگاهی مناسبی برخوردار بوده‌اند. برای نمونه می‌توان از روش‌های محاسبه‌ای که در آن زمان برای بازگانی و تجارت به کار می‌رفته و امروزه در کاوشگاه باستانی جیرفت بدست آمده است، از سطح آگاهی مردمان ساکن فلات ایران در آن دوران آگاه شد. همچنین از سنگ‌نوشته‌ای که در آن خط نوشتاری به کار رفته‌است و مربوط به ۳۲۰۰ پیش از میلاد است می‌توان نتیجه گرفت که مردمان تمدن جیرفت ایران اولین مخترعان خط بوده‌اند.[۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹] تا پیش از این پنداشته می‌شد سومریان مخترع خط بوده‌اند. اما با کاوشی که در نوامبر سال ۲۰۰۷ انجام شد، این تصور دگرگون شد.

همچنین در دوران زرتشت و بواسطهٔ آموزه‌های او، اندیشه‌های فلسفی و جُستارهای علمی در میان ایرانیان رواج یافت. در دوران هخامنشی (حدوداً ۵۰۰ پیش از میلاد) و در دوران پادشاهی کوروش بزرگ و داریوش بزرگ که عدل و داد در ایران رواج یافته بود و دادگاه‌ها در همهٔ امپراطوری رونق داشتند، بسیاری از مردم، فرزندان خود را برای فراگیری و آموزش اصول قضاوت، برای آموزش به آموزشگاه‌ها می‌فرستادند. آن چنان که از استوانهٔ معروف کوروش بزرگ برمی‌آید، مردم ایران در آن زمان مردمانی متمدن و آگاه بوده‌اند.

در آن زمان فیلسوفان بسیاری چون استانس در ایران زاده شدند که استاد فیلسوفان پیشاسقراطی یونانی مشهوری چون دموکریتوس بوده‌اند.[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶]

در دوران اشکانیان (حدوداً همزمان با میلاد مسیح) روابط دوستانه‌ای میان زرتشتیان و مسیحیان وجود داشت و بسیاری از مردم در این دوره بواسطهٔ برخورد مذهبی و اندیشه‌ای این دو دین، درگیر مسائل فلسفی شده بودند، که محصول آن ظهور ادیان جدیدی چون مانیگری در دوران ساسانیان بود. در دوران ساسانیان(پس از میلاد مسیح) نیز پادشاهان ساسانی چون شاپور اول، اهمیت ویژه‌ای بر امر دانش می‌گذاردند و در همان دوران بود که بزرگترین دانشگاه پزشکی جهان باستان، به نام گندی‌شاپور گشوده شد. گندی‌شاپور همچنین دارای کتابخانه‌ٔ بسیار بزرگی بود که بعدها به دستور عمر، خلیفهٔ دوم اهل سنت به آتش کشیده شد. در دوران ساسانیان بسیاری از منابع پیشینیان سامان گرفته بود و به صورت نوشته و کتاب درآمده بود. پس از حملهٔ اعراب نیز ایرانیان همچنان در سواد و دانش پیشتاز بودند، به گونه‌ای که بیش تر امور اداری و نوشتاری دربار حاکمان عرب، به دست ایرانیان انجام می‌شد. ظهور شاعران بزرگی چون فردوسی٬ مولوی٬ خیام٬ نظامی٬ حافظ و سعدی، کشتی دانش و حکمت را بر واژگان منظم سوار کرد، که خود عامل نگهداری و حفظ زبان پارسی شد. بر خلاف همهٔ دیگر کشورهای گشوده شده به دست اعراب چون مصر و لبنان و دیگر کشورها که زبان عربی جایگزین زبان بومی شد، ولی ایرانیان به واسطهٔ فرهنگ کهن و پربار خود، مغلوب این زبان بیگانه نشدند و تنها به پذیرش دین اسلام اکتفا کردند. فیلسوفان و دانشمندان بزرگی چون ابن سینا٬ ابوریحان بیرونی٬ خیام٬ ملاصدرا و فارابی و صدها کس دیگر نیز در این دوران شکوفا شدند. در این دوران سواد آموزی بیش تر در مکتب خانه‌ها انجام می‌شد که آموزگار غالباً آموزش دیدهٔ دروس مذهبی بوده است. در دوران قاجار نیز، ۷ روز پیش از قتل امیرکبیر، نخستین دانشگاه رسمی ایران راه‌اندازی شد که دارالفنون نام داشت و استادان ایرانی تحصیل‌کرده در اروپا در آن به آموزش دانش و فنون جدید می‌پرداختند.

پیشینه برنامه‌های سوادآموزی در ایران

می‌توان سال ۱۲۸۶، یعنی زمان تشکیل اولین کلاس‌های اکابره را سرآغاز فعالیت‌های سوادآموزی دانست. برنامه‌های سوادآموزی ایران در طی سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۵۰ را می‌توان سه مرحله دانست.

سازمان تعلیمات اکابر اولین سازمانی است که به طور رسمی برای با سواد کردن بزرگسالان در ایران در سال ۱۳۱۵ تاسیس شد. در این دوره با استفاده از فضای مدرسه‌های موجود کلاسهای شبانه برای بزرگسالان تشکیل گردید. فعالیت‌های این سازمان تا زمان اشغال ایران در شهریورماه ۱۳۲۰ ادامه داشت.[۱۷]

در ابتدا سوادآموزی تنها با هدف کاستن از تعداد بی‌سوادان و بدون توجه به ملاحظات اقتصادی-اجتماعی بود. دراین دوره که از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۴۱ ادامه داشت، پیوند بین آموزش ابتدایی و بزرگسالان گسسته بود.

در مرحله دوم یعنی در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ سوادآموزی به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف توسعه وعمران کشور تلقی شده‌است. تاسیس سپاه دانش در سال ۱۳۴۱ نیز ظاهرأ با همین هدف صورت گرفته‌است.

مرحله سوم خصوصیات خاصی دارد که مهمترین آن تشکیل سازمان جهانی به نام «کمیته بین‌المللی پیکار جهانی با بی‌سوادی» است. در این مرحله، اثرات اقتصادی سواد مورد توجه قرار گرفت و تشکیلات سوادآموزی متحول شد. فعالیت کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی تا سال ۱۳۴۹ بیشتر در اجرای برنامه‌های آموزشی خلاصه می‌شد. تجربیات حاصل از اجرای برنامه‌های سوادآموزی در این دوره اتخاذ این راهبرد را، که امور اجرایی برنامه‌های سوادآموزی به ادارات و سازمان‌های دولتی واگذار شود و کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی در نقش برنامه ریز و طراح طرح‌های اجرایی و نیز تدبیر امور سوادآموزی فعالیت نماید، ضرورت بخشید. لکن، تمام این تدابیر نتایج مورد انتظار را به دست نیاورد و با وجود افزایش نرخ سواد، تعداد بی‌سوادان همچنان افزایش یافت.

پس از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) در سال ۱۳۵۷ و آغاز دوبارهٔ فعالیت‌های سوادآموزی امیدهای تازه‌ای به وجود آمد اما سرشماری ۱۳۶۵ آشکار ساخت که باوجود گسترش آموزش ابتدایی و اجرای فعالیت‌های سوادآموزی در مناطق شهری و روستایی و به‌ویژه در میان دختران و زنان، قدر مطلق بی‌سوادان افزایش یافته و از ۱۴.۲ میلیون نفر در سال ۱۳۵۵ به ۱۴.۷ میلیون نفر در سال ۱۳۶۵ رسیده‌است. البته نرخ باسوادی در دهۀ یادشده از ۴۱.۷ به ۶۲ درصد ارتقا یافته‌است. در سال ۱۳۸۵ درصد باسوادان به ۸۴ درصد رسیده‌است.

ارزیابی فعالیت‌های سوادآموزی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

سوادآموزی بزرگسالان از سال ۱۲۸۶ با تشکیل کلاس‌های اکابر در شیراز آغاز شد. اما برنامه‌ریزی و تلاش برای مبارزه با بی‌سوادی در روستاها و در میان کودکان لازم التعلیم عملأ در سال ۱۳۴۱ و با ایجاد سپاه دانش آغاز شد. اجرای وسیع برنامه‌های سوادآموزی نیز با تشکیل سازمان کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی در سال ۱۳۴۳ مقدور گشت.

۱. سال ۱۲۸۶: تشکیل کلاس‌های اکابر در شیراز به همّت مشروطه خواهان

۲. سال ۱۲۸۸: تصویب آموزش اجباری همگانی برای کودکان هفت سال به بالا

۳. سال ۱۳۱۵: تصویب نظام نامه اکابر مبنی بر تشکیل کلاس‌های اکابر در مدارس دولتی و موظف نمودن کارکنان بی‌سواد دولت و موسسات عمومی و پیشه وران برای شرکت در این کلاس‌ها

۴. سال ۱۳۲۲: آغاز فعالیت کلاس‌های اکابر

۵. سال ۱۳۲۸: تاسیس اولین کلاس آموزش بزرگسالان در ورامین

۶. سال ۱۳۳۵: تجدید نظر در برنامه تعلیمات اساسی و ایجاد بنگاه عمران وزارت کشور و تهیه و تنظیم کتاب‌های «همه باسواد شویم»

۷. سال ۱۳۴۱: ایجاد سپاه دانش

۸. سال ۱۳۴۶: اجرای طرح تجربی سوادآموزی تابعی (حرفه‌ای) در اصفهان و دزفول

۹. سال ۱۳۵۵: ارائه و اجرای طرح جهاد ملی سوادآموزی

یک شنبه 8 دی 1392  10:56 AM
تشکرات از این پست
zahra7720 omiddeymi1368
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

تاریخ باسوادی در ایران

مردمان تمدن جیرفت که به طور معتبر از ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد در فلات ایران(در نزدیکی کرمان امروزی) حضور داشتند از سطح سواد و آگاهی مناسبی برخوردار بوده‌اند. برای نمونه می‌توان از روش‌های محاسبه‌ای که در آن زمان برای بازگانی و تجارت به کار می‌رفته و امروزه در کاوشگاه باستانی جیرفت بدست آمده است، از سطح آگاهی مردمان ساکن فلات ایران در آن دوران آگاه شد. همچنین از سنگ‌نوشته‌ای که در آن خط نوشتاری به کار رفته‌است و مربوط به ۳۲۰۰ پیش از میلاد است می‌توان نتیجه گرفت که مردمان تمدن جیرفت ایران اولین مخترعان خط بوده‌اند تا پیش از این پنداشته می‌شد سومریان مخترع خط بوده‌اند. اما با کاوشی که در نوامبر سال ۲۰۰۷ انجام شد، این تصور دگرگون شد.

همچنین در دوران زرتشت و بواسطهٔ آموزه‌های او، اندیشه‌های فلسفی و جُستارهای علمی در میان ایرانیان رواج یافت. در دوران هخامنشی (حدوداً ۵۰۰ پیش از میلاد) و در دوران پادشاهی کوروش بزرگ و داریوش بزرگ که عدل و داد در ایران رواج یافته بود و دادگاه‌ها در همهٔ امپراطوری رونق داشتند، بسیاری از مردم، فرزندان خود را برای فراگیری و آموزش اصول قضاوت، برای آموزش به آموزشگاه‌ها می‌فرستادند. آن چنان که از استوانهٔ معروف کوروش بزرگ برمی‌آید، مردم ایران در آن زمان مردمانی متمدن و آگاه بوده‌اند.

در آن زمان فیلسوفان بسیاری چون استانس در ایران زاده شدند که استاد فیلسوفان پیشاسقراطی یونانی مشهوری چون دموکریتوس بوده‌اند.

در دوران اشکانیان (حدوداً همزمان با میلاد مسیح) روابط دوستانه‌ای میان زرتشتیان و مسیحیان وجود داشت و بسیاری از مردم در این دوره بواسطهٔ برخورد مذهبی و اندیشه‌ای این دو دین، درگیر مسائل فلسفی شده بودند، که محصول آن ظهور ادیان جدیدی چون مانیگری در دوران ساسانیان بود. در دوران ساسانیان(پس از میلاد مسیح) نیز پادشاهان ساسانی چون شاپور اول، اهمیت ویژه‌ای بر امر دانش می‌گذاردند و در همان دوران بود که بزرگترین دانشگاه پزشکی جهان باستان، به نام گندی‌شاپور گشوده شد. گندی‌شاپور همچنین دارای کتابخانه‌ٔ بسیار بزرگی بود که بعدها به دستور عمر، خلیفهٔ دوم اهل سنت به آتش کشیده شد. در دوران ساسانیان بسیاری از منابع پیشینیان سامان گرفته بود و به صورت نوشته و کتاب درآمده بود. پس از حملهٔ اعراب نیز ایرانیان همچنان در سواد و دانش پیشتاز بودند، به گونه‌ای که بیش تر امور اداری و نوشتاری دربار حاکمان عرب، به دست ایرانیان انجام می‌شد. ظهور شاعران بزرگی چون فردوسی٬ مولوی٬ خیام٬ نظامی٬ حافظ و سعدی، کشتی دانش و حکمت را بر واژگان منظم سوار کرد، که خود عامل نگهداری و حفظ زبان پارسی شد. بر خلاف همهٔ دیگر کشورهای گشوده شده به دست اعراب چون مصر و لبنان و دیگر کشورها که زبان عربی جایگزین زبان بومی شد، ولی ایرانیان به واسطهٔ فرهنگ کهن و پربار خود، مغلوب این زبان بیگانه نشدند و تنها به پذیرش دین اسلام اکتفا کردند. فیلسوفان و دانشمندان بزرگی چون ابن سینا٬ ابوریحان بیرونی٬ خیام٬ ملاصدرا و فارابی و صدها کس دیگر نیز در این دوران شکوفا شدند. در این دوران سواد آموزی بیش تر در مکتب خانه‌ها انجام می‌شد که آموزگار غالباً آموزش دیدهٔ دروس مذهبی بوده است. در دوران قاجار نیز، ۷ روز پیش از قتل امیرکبیر، نخستین دانشگاه رسمی ایران راه‌اندازی شد که دارالفنون نام داشت و استادان ایرانی تحصیل‌کرده در اروپا در آن به آموزش دانش و فنون جدید می‌پرداختند.

پیشینه برنامه‌های سوادآموزی در ایران

می‌توان سال ۱۲۸۶، یعنی زمان تشکیل اولین کلاس‌های اکابره را سرآغاز فعالیت‌های سوادآموزی دانست. برنامه‌های سوادآموزی ایران در طی سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۵۰ را می‌توان سه مرحله دانست.

سازمان تعلیمات اکابر اولین سازمانی است که به طور رسمی برای با سواد کردن بزرگسالان در ایران در سال ۱۳۱۵ تاسیس شد. در این دوره با استفاده از فضای مدرسه‌های موجود کلاسهای شبانه برای بزرگسالان تشکیل گردید. فعالیت‌های این سازمان تا زمان اشغال ایران در شهریورماه ۱۳۲۰ ادامه داشت.[۱۷]

در ابتدا سوادآموزی تنها با هدف کاستن از تعداد بی‌سوادان و بدون توجه به ملاحظات اقتصادی-اجتماعی بود. دراین دوره که از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۴۱ ادامه داشت، پیوند بین آموزش ابتدایی و بزرگسالان گسسته بود.

در مرحله دوم یعنی در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ سوادآموزی به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف توسعه وعمران کشور تلقی شده‌است. تاسیس سپاه دانش در سال ۱۳۴۱ نیز ظاهرأ با همین هدف صورت گرفته‌است.

مرحله سوم خصوصیات خاصی دارد که مهمترین آن تشکیل سازمان جهانی به نام «کمیته بین‌المللی پیکار جهانی با بی‌سوادی» است. در این مرحله، اثرات اقتصادی سواد مورد توجه قرار گرفت و تشکیلات سوادآموزی متحول شد. فعالیت کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی تا سال ۱۳۴۹ بیشتر در اجرای برنامه‌های آموزشی خلاصه می‌شد. تجربیات حاصل از اجرای برنامه‌های سوادآموزی در این دوره اتخاذ این راهبرد را، که امور اجرایی برنامه‌های سوادآموزی به ادارات و سازمان‌های دولتی واگذار شود و کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی در نقش برنامه ریز و طراح طرح‌های اجرایی و نیز تدبیر امور سوادآموزی فعالیت نماید، ضرورت بخشید. لکن، تمام این تدابیر نتایج مورد انتظار را به دست نیاورد و با وجود افزایش نرخ سواد، تعداد بی‌سوادان همچنان افزایش یافت.

پس از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) در سال ۱۳۵۷ و آغاز دوبارهٔ فعالیت‌های سوادآموزی امیدهای تازه‌ای به وجود آمد اما سرشماری ۱۳۶۵ آشکار ساخت که باوجود گسترش آموزش ابتدایی و اجرای فعالیت‌های سوادآموزی در مناطق شهری و روستایی و به‌ویژه در میان دختران و زنان، قدر مطلق بی‌سوادان افزایش یافته و از ۱۴.۲ میلیون نفر در سال ۱۳۵۵ به ۱۴.۷ میلیون نفر در سال ۱۳۶۵ رسیده‌است. البته نرخ باسوادی در دهۀ یادشده از ۴۱.۷ به ۶۲ درصد ارتقا یافته‌است. در سال ۱۳۸۵ درصد باسوادان به ۸۴ درصد رسیده‌است.

ارزیابی فعالیت‌های سوادآموزی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

سوادآموزی بزرگسالان از سال ۱۲۸۶ با تشکیل کلاس‌های اکابر در شیراز آغاز شد. اما برنامه‌ریزی و تلاش برای مبارزه با بی‌سوادی در روستاها و در میان کودکان لازم التعلیم عملأ در سال ۱۳۴۱ و با ایجاد سپاه دانش آغاز شد. اجرای وسیع برنامه‌های سوادآموزی نیز با تشکیل سازمان کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی در سال ۱۳۴۳ مقدور گشت.

۱. سال ۱۲۸۶: تشکیل کلاس‌های اکابر در شیراز به همّت مشروطه خواهان

۲. سال ۱۲۸۸: تصویب آموزش اجباری همگانی برای کودکان هفت سال به بالا

۳. سال ۱۳۱۵: تصویب نظام نامه اکابر مبنی بر تشکیل کلاس‌های اکابر در مدارس دولتی و موظف نمودن کارکنان بی‌سواد دولت و موسسات عمومی و پیشه وران برای شرکت در این کلاس‌ها

۴. سال ۱۳۲۲: آغاز فعالیت کلاس‌های اکابر

۵. سال ۱۳۲۸: تاسیس اولین کلاس آموزش بزرگسالان در ورامین

۶. سال ۱۳۳۵: تجدید نظر در برنامه تعلیمات اساسی و ایجاد بنگاه عمران وزارت کشور و تهیه و تنظیم کتاب‌های «همه باسواد شویم»

۷. سال ۱۳۴۱: ایجاد سپاه دانش

۸. سال ۱۳۴۶: اجرای طرح تجربی سوادآموزی تابعی (حرفه‌ای) در اصفهان و دزفول

۹. سال ۱۳۵۵: ارائه و اجرای طرح جهاد ملی سوادآموزی

یک شنبه 8 دی 1392  10:57 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

به بهانه روز جهانی سوادآموزی؛

سوادآموزی زنان در گذر تاریخ

مسئله آموزش در ايران با ريشه‌كن ‌كردن بي‌سوادي و پيام امام خميني(ره) مبني بر‌آن كه «لازم است تمام بي‌سوادان، براي يادگيري و تمام خواهران و برادران باسواد براي ياددادن، بپا خيزند»؛ ‌آغاز شد و با رشد بسيار بالاي جمعيت دانشجويان دختر در تمام مقاطع تحصيلي در حال ادامه‌ است. ما نیز به مناسبت روز جهانی سوادآموزی بر آن شدیم تا به تشریح مسیری که زنان برای سوادآموزی طی کرده‌اند، بپردازیم.
سوادآموزی و زنان


17 شهریور مطابق 8 سپتامبر روز جهانی سوادآموزی است. بر اساس آخرین آمار سازمان یونسکو، در جهان 79 میلیون نفر بزرگسال، فاقد مهارت‌های اولیه سوادآموزی‌اند و از هر سه نفر بی‌سواد، دو نفر از آنها زن هستند. بیش از 67 میلیون کودک در رده سنی ابتدایی هنوز وارد مدرسه نشده‌ و 72 میلیون نوجوان در سنین پایین‌تر از مدارس متوسطه نیز از حق هرگونه آموزش بی‌بهره‌اند.

به گزارش مهرخانه، مسئله آموزش در ايران با ريشه‌كن ‌كردن بي‌سوادي و پيام امام خميني(ره) مبني بر‌آن كه «لازم است تمام بي‌سوادان، براي يادگيري و تمام خواهران و برادران باسواد براي ياددادن، بپا خيزند»؛ ‌آغاز شد و با رشد بسيار بالاي جمعيت دانشجويان دختر در تمام مقاطع تحصيلي در حال ادامه‌ است. ما نیز به مناسبت روز جهانی سوادآموزی بر آن شدیم تا به تشریح مسیری که زنان برای سوادآموزی طی کرده‌اند، بپردازیم.

زمان ناصرالدین شاه؛ تحصیل تنها مخصوص زنان اشراف‌زاده
در زمان ناصرالدین شاه طرح آموزش عمومی ‌منطبق بر الگوهای آموزش غربی عاملی در دگرگون‌سازی فضای فکری و فرهنگی زنان شد. این طرح ابتدا از سوی هیئت‌های مذهبی در جامعه اقلیت‌های مذهبی آغاز شد که دختران مذهبی در آن حضور نداشتند. پس از مدتی به پیشنهاد بنجامین وزیر مختار آمریکا و موافقت ناصرالدین شاه، اولین گروه دختران وارد مدرسه فرانکوپرسان تهران شدند.

به تدریج بر تعداد این مدارس اضافه شد. البته در بسیاری از موارد، حضور دختران در مدارس با مخالفت‌های شدیدی مواجه شد تا جایی که عده‌ای به ویران کردن مدارس نیز اقدام کردند. اما این جریان همچنان ادامه یافت.

مهم‌ترین خصیصه مدارس دختران، حضور دختران بدون حجاب بود و مدارسی که دختران را باحجاب می‌پذیرفتند بسیار کم بودند. تأسیس مدارس دخترانه اگر چه آگاهی و دانش زنان را در زمینه‌های مختلف ارتقا داد، اما گروه‌های فارغ‌التحصیل اغلب دختران و زنانی بودند که از الگوهای آموزش به شیوه غربی تأثیر بسیاری پذیرفته بودند و تحصیل تنها مخصوص اشراف‌زاده‌ها و زنان دربار بود.

اکابر؛ اولین سازمان سوادآموزی
از سال 1315 اولین کلاس‌های آموزشی «اکابر» در ایران دایر شد. این اداره بر طبق قانون موظف شد که در تمام مدارس روزانه، کلاس‌های شبانه مخصوص باسوادکردن بزرگسالان دایر نماید. رئیس اداره تعلیمات اکابر از سوی وزیر معارف انتخاب می‌شد. فعالیت این کلاس‌ها تا شهریور ماه 1320 یعنی تا زمان سقوط رضاخان ادامه داشت و در این تاریخ کلاس‌ها منحل شدند؛ اما در تمام این پنج سال بزرگسالانی که در این کلاس‌ها شرکت می‌کردند، تنها مردان بودند و هنوز آموزش زنان به چشم نمی‌خورد.

به دلیل وقوع جنگ جهانی و تحت شرایط سیاسی- اجتماعی موجود، فعالیت‌های سوادآموزی برای مدتی متوقف شد، اما در سال 1322 کلاس‌های سوادآموزی بزرگسال تحت عنوان آموزش سالمندان وابسته به وزارت آموزش و پرورش کار خود را آغاز نمود و باز هم اثری از آموزش زنان دیده نمی‌شد.

"تعلیمات اساسی" یونسکو اولین قدم برای سوادآموزی زنان
در فاصله سال‌های 1320-1335 برداشت تازه‌ای از آموزش بزر گسالان تحت عنوان «تعلیمات اساسی» در جهان مورد توجه قرار گرفت. سازمان یونسکو بنیانگذار این تفکر بود و برای اولین بار برنامه‌ای آزمایشی را در کشورهای مصر، هندوستان، فیلیپین و مکزیک به اجرا در آورد

دولت ایران در سال 1323 تصمیم گرفت این برنامه را مستقلاً اجرا کند. از این رو هیئتی به هندوستان اعزام شد. پس از مراجعت این هیئت و با استفاده از تجارب آنها برنامه‌ای به صورت آزمایشی در چند استان کشور به مرحله اجرا گذاشته شد. برای اجرای این برنامه از هر استان، چهار شهرستان و از هر شهرستان، یک روستا در نظر گرفته شد. پس از انتخاب روستاهای موردنظر افرادی با نام «مربی تعلیمات اساسی» از میان معلمان محلی هر استان انتخاب شدند تا پس از کارآموزی به روستاهای محل مأموریت خود بروند.

با گسترش تعلیمات اساسی تقریباً قدم‌هایی در زمینه تحصیل زنان برداشته شد. تشکیل یک زندگی نمونه با توجه کامل به اصول بهداشت، تهیه آب آشامیدانی سالم، حمام بهداشتی، مرغداری و سبزی‌کاری از یک سو و باسوادکردن روستائیان و آماده کردن آنان برای ایجاد تغییرات لازم در شیوه زندگی به طوری که با این تغییرات به زندگی بهتری دست یابند، از اهداف کلی این فعالیت‌ها بو، اما تمامی ‌اهداف به صورت یک برنامه‌ریزی آرمانی بر روی کاغذها باقی ماند.

برنامه تعلیمات اساسی با توجه به هزینه سنگینی که در برداشت، در سال 1330 متوقف شد و اداره آن به بنگاه عمران وزارت کشور محول شد.

تأسیس اولین مدرسه دخترانه به همت بی‌بی خانم استرآبادی
نخستين بار در سال 1324 هجري قمري، مدرسه‌اي به‌ نام «دوشيزگان» توسط «بي‌بي خانم استرآبادی» براي دختران گشايش يافت. اما اقدام او با مخالفت بسياري روبه‌رو شد، بطوري‌که پاره‌اي از مخالفان تصميم به ويران‌کردن مدرسه گرفتند.

مواد درسی که در آن آموزش داده می‌شد عبارت بودند از: نامه مشق قلم، تاریخ، قرائت کتاب، آشپزی، مذهب، جغرافیا و علم حساب؛ ولی فشارها برای بسته شدن این مدرسه ادامه داشت.

«بي‌بي خانم» در اثر فشار مخالفان به وزارت معارف شکايت کرد، اما در جواب وي گفتند که صلاح بر اين است که مدرسه تعطيل شود. ايستادگي و مقاومت سودي نداشت و بالاخره مدرسه تعطيل گرديد. پس از به توپ‌بستن مجلس شوراي ملي، «بي‌بي خانم» پيش «صنيع‌الدوله» وزير معارف رفت. اين‌بار تقاضاي وي پذيرفته شد مشروط بر اين‌که مدرسه فقط به دختران 4 تا 6 سال اختصاص داشته باشد و کلمه‌ «دوشيزه» نيز از تابلوي مدرسه حذف گردد.
بالاخره بعداز یک سال تلاش بی وقفه, بی‌بی خانم موفق به گشایش دوباره مدرسه دوشیزگان گردید.

تأسیس اولین آموزشگاه تربیت معلم دختران روستایی در روستای قلعه نو ورامین
در سال ۱۳۲۸ «بنیاد خاور نزدیک» در زمینه آموزش زنان و دختران روستایی تقریباً گام‌هایی را برداشت. این بنیاد نسبت به توسعه مدارس روستایی و تشکیل کلاس‌های تربیت معلم، بالاخص ویژه دختران روستایی قدم‌های نخستین را آغاز کرد. از جمله اقدامات اساسی این بنیاد تأسیس آموزشگاه تربیت معلم دختران روستایی در روستای قلعه‌نو ورامین بود. در این آموزشگاه دختران روستایی که تحصیلات شش کلاسه ابتدایی داشتند، برای دو سال تحت تعلیم قرار گرفته و آموزگار می‌شدند.

«آموزش بزرگسالان» به دلیل رشد جمعیت متوقف شد
آموزش بزرگسالان سومین سازمان رسمی ‌وابسته به دولت بود که مسئولیت سوادآموزی بزرگسالان را در ایران به عهده گرفت. فعالیت کلاس‌های آموزش بزرگسالان در سال 1335 با استفاده از تجارب گذشته از سر گرفته شد. در این دوره علاوه بر وزارت فرهنگ که اجرای برنامه‌های آموزش بزرگسالان را به عهده داشت، وزارتخانه‌های دیگری مثل کشاورزی، کار، جنگ و سازمان‌هایی از قبیل بنیاد خاور نزدیک، اداره کل امور اجتماعی و عمران روستایی، ارتش، بانک عمران و سازمان پیشاهنگی نیز در امر سوادآموزی بزرگسالان مشارکت داشتند. تا این زمان غیر از کلاس‌های شبانه که در دبستان‌ها تشکیل شده بود، در کارخانه‌های دولتی، آسایشگاه‌ها و بیمارستان‌ها، واحدهای ارتش و شهربانی نیز کلاس‌های سوادآموزی بزر گسالان، با اعتبار سازمان‌های مذکور و نظارت وزارت فرهنگ تشکیل شد.

کلاس‌های آموزش بزرگسالان تا سال 1345 به کار خود ادامه داد؛ اما به دلیل رشد سریع جمعیت و افزایش درصد بی‌سوادان جامعه نتوانست توفیق چندانی بدست آورد. وزارت تعاون نیز در آن زمان طرحی را با عنوان «طرح سوادآموزی زنان روستایی» در دستور کار قرار داد، که از سوی زنان مورد استقبال قرار نگرفت.

سازمان زنان به طور خاص آموزش زنان را در دستور کار خود قرار داد
سازمان زنان ایران در سال ۱۳۴۵ تأسیس شد که تنها سازمان وابسته به رژیم بود که به مسائل زنان در سطح کشور می‌پرداخت و نماینده رسمی ‌ایران در کنفرانس‌های بین‌المللی مربوط به زنان بود. این سازمان در راه تعمیم آموزش و پرورش زنان ایران به ویژه پیکار با بی‌سوادی و کمک به گسترش آموزش حرفه‌ای فعالیت‌هایی از خود نشان داد و بودجه پروژه مبارزه با بی‌سوادی زنان را از سوی دولت تأمین می‌کرد؛ اما زنان و به ویژه زنان روستایی در خانه ماندن را به شرکت در کلاس‌های سوادآموزی این سازمان ترجیح دادند و از سوی خانواده‌هایشان برای شرکت در این کلاس‌ها منع می‌شدند؛ چراکه هدف اصلی این سازمان مبارزه با حجاب بود که با بافت سنتی مردم کشور ایران سازگار نبود.

بخشی از سوادآموزی با تصویب قانون خدمات اجتماعی به عهده زنان گذاشته شد
در سال 1341 طرح «سپاه دانش» به اجرا درآمد و مقرر شد که عده‌ای از جوانان دیپلمه که دوره سربازی خود را می‌گذرانند، به آموزش بی‌سوادان در روستاها بپردازند. برای تکمیل این طرح در سال 1347 طرح مشابهی به نام «قانون خدمات اجتماعی زنان» به تصویب رسید و بخشی از برنامه‌های سوادآموزی برعهده بانوان گذاشته شد. در واقع به موجب این قانون خدمات فرهنگی‌، آموزشی، بهداشتی، درمانی و اجتماعی وظیفه ملی زنان شناخته می‌شود.

آخرین سازمانی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی‌ در ایران تأسیس شد، «جهاد ملی سوادآموزی» نام داشت که در آخر خرداد ماه سال 1355 شکل گرفت و مسئولیت باسواد کردن بزرگسالان را برعهده گرفت. شعار این سازمان این بود که تا سال1366  بی‌سوادی را ریشه‌کن کند و سطح دانش و آگاهی بزرگسالان بی‌سواد را در زمینه‌های شغلی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی بالا ببرد.

چرا طرح سوادآموزی زنان قبل از انقلاب موفق نبود؟
هر یک از این مؤسسات علاوه بر هدف آموزش سوادآموزی مقدماتی یا پایه، آموزش‌های حرفه‌ای در زمینه سبزی‌کاری، مرغداری، دامپروری و بهداشت خانه‌داری را نیز بر عهده داشتند، اما به دلایل تقلیدی بودن برنامه‌ها، بی‌توجهی به بافت سنتی و فرهنگ بومی‌و عدم بکارگیری یک برنامه‌ریزی منسجم و هماهنگ، این برنامه‌ها یا با شکست کامل مواجه شد، یا اینکه نیمه‌تمام رها شده و به وزارتخانه‌ها و مؤسسات دیگری سپرده شد و عملاً هیچ‌گونه نتایج مثبت و قابل توجهی در زمینه آموزش‌های پایه و حرفه‌ای زنان و دختران روستایی به دنبال نداشت.

تمام موارد فوق شاید از جمله دلایل جزئی باشد، اما دلیل اصلی، عدم اعتماد خانواده‌ها به مدارس قبل از انقلاب بود. در بسیاری از مدارس و آموزشگاه‌ها مطالبی آموزش داده می‌شد که با بافت سنتی جامعه آن روزها ناسازگار بود و این مسئله قشر زنان و دختران را خانه‌نشین کرد.

با مراجعه به آمار منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران به خوبی می‌توان به این نتایج پی برد. به نحوی که از سال 1335 تا 1355 با مقایسه تحصیل مردان و زنان روستایی می‌توان چنین گرفت که در سال 35 از هر صد نفر زن روستایی، تنها یک نفر باسواد بوده است(در حد خواندن، نوشتن و حساب کردن)، که این رقم برای مردان در همان تعداد، 11 نفر بود. در سال 45 از هر صد زن روستایی، چهار نفر و از هر صد مرد روستایی، 25 نفر باسواد بوده‌اند. این رقم در سال55  به ترتیب برای هر صد زن و صد مرد روستایی، 17 و 44 نفر است.

پیروزی انقلاب اسلامی؛ فرصتی برای سوادآموزی زنان
پس از پيروزي انقلاب طي فرماني، امام خميني(ره) موضوع بسيج سوادآموزي را مطرح نمودند و دي ماه 1358 سازمان نهضت سوادآموزي با هدف با سوادكردن بي‌سوادان كشور تشكيل و در سال 1361 حجت‌الاسلام‌والمسلمين محسن قرائتي به عنوان نماينده امام در اين سازمان منصوب شد.

در فاصله زماني صدور فرمان امام تا انتخاب حجت‌الاسلام قرائتي، مباحث مربوط به سوادآموزي از طریق آموزش و پرورش، جهاد سازندگي، جامعه روحانيت، جهاد دانشگاهي و خود نهضت سوادآموزي آن زمان به صورت شورايي اداره مي‌شد.

در آن زمان فرصت برای تحصیل مردان بیشتر از زنان مهیا بود و مسئولین باید بستری را فراهم می‌کردند تا زنان نیز بتوانند در کنار سایر فعالیت‌های روزانه به کسب علم بپردازند.

افراد بی‌سواد جامعه به ویژه زنان نیز که در دوران شاه نتوانسته بودند باسواد شوند، بعد از انقلاب اعتماد لازم را پیدا کردند و در کلاس‌های سوادآموزی حاضر شدند که البته این امر نیز به آسانی رخ نداد؛ چراکه همچنان برخی از خانواده‌ها از فرستادن دختران و زنانشان به کلاس‌های سوادآموزی و مدارس امتناع می‌کردند و برخی زنان نیز دیگر رغبتی برای سوادآموزی نداشتند و خانه‌داری و تربیت بچه را بهانه‌ای برای عدم شرکت در این کلاس‌ها قرار می‌دادند.

با طلوع انقلاب دخترانی که به سن ورود به مدرسه رسیده بودند دیگر دغدغه حضور در مدارس را نداشتند و با خیال راحت در شیفت‌های جداگانه به مدرسه می‌رفتند. حتی تدابیری برای تعلیم دختران عشایری فراهم شد. از سوی دیگر برخی زنان شهرنشین با پای خودشان به کلاس‌های سوادآموزی می‌رفتند و برخی دیگر با اصرار معلمان و دست‌اندرکاران نهضت سوادآموزی نسبت به نام‌نویسی در کلاس‌ها اقدام می‌کردند و سواد را حداقل در سطح خواندن و نوشتن می‌آموختند.

عوامل عدم تمایل زنان روستایی به کسب علم
اما در روستاها اقدامات سوادآموزی باید شکل دیگری به خود می‌گرفت. زنان در روستاها در کنار همسرانشان باید به دامپروری و کشاورزی مشغول می‌شدند و در واقع وقت خالی برای شرکت در کلاس‌ها نداشتند و شوهرانشان نیز به راحتی راضی به کسب علم از سوی زنانشان نمی‌شدند.

زنان و دختران روستایی بار وظایف خانه را نیز بر دوش داشته و نه تنها پرورش کودک، بلکه آشپزی، نظافت، آوردن آب، آوردن هیزم، اداره مزرعه و کشت و کار و فعالیت‌های دیگر مربوط به امرار معاش از جمله قالیبافی، گلیم‌بافی، دامداری و کشاورزی بر دوش آنها بود.

حتی آن دسته از زنانی که در فعالیت‌های آموزشی شرکت می‌کردند به دلیل عدم امکانات لازم و مناسب آموزشی نمی‌توانستند نسبت به گسترش و تداوم آموخته‌های خود اقدام نمایند و همین امر باعث فراموشی دانسته‌های آنان می‌شد.

عدم سنخیت محتوا و مطالب آموزشی با حرفه و مشاغل و نیازهای زنان و دختران در روستاها، عامل دیگر عدم تمایل زنان به شرکت در کلاس‌ها بود. در حقیقت به کارگیری مطالبی که با مشاغل شهری در ارتباطند، باعث دلسردی زنان در امر سوادآموزی می‌شد. از همه مهم‌تر، طرز تلقی و فرهنگ حاکم بر جوامع روستایی در خصوص زنان و دختران، مانع از شرکت آنان در امر آموزش بود.

مشکل اقتصادی نیز مانعی دیگر برای حضور زنان بود. حتی به صرف اینکه آموزش رایگان هم در کار باشد، تهیه امکانات و لوازم جانبی تحصیل برای روستائیان بالاخص زنان هزینه‌بردار بود. نیز زمانی که آنان برای شرکت در امر آموزش صرف می‌کردند، از نظر آنان هزینه رها شده در مزرعه، خانه و محیط کار تلقی می‌شد.

سوادآموزی به زنان از آموزش خیاطی تا مکانی برای نگهداری کودکان
حالا نوبت آموزشیاران نهضت بود که وارد کار شده و در اجرای فرمان امام نسبت به ریشه‌کن کردن بی‌سوادی زنان روستایی قدم بردارند. معلمان نهضت سوادآموزی بر طبق برنامه‌های زنان روستایی، ساعت درس را زمانی قرار داده بودند که به فعالیت‌های آنان ضربه نزند.

اما باز هم زنان رغبت نشان نمی‌دادند و تعداد کمی‌ در کلاس‌ها شرکت می‌کردند. این بار آموزشیاران، آموزش خیاطی را به دروس نهضت سوادآموزی اضافه کردند و با این اقدام به تعداد شرکت‌کنندگان در کلاس‌ها اضافه شد. علاوه بر این در کنار کلاس‌های نهضت سوادآموزی در شهر و روستا مکانی برای نگهداری و بازی کودکان تعبیه شد که زنانی که فرزند کوچک داشتند دغدغه‌ای برای تحصیل‌آموزی نداشته باشند.

فضا به‌گونه‌ای بود که نه تنها بی‌سوادان، بلکه افرادی که امکان آموزش سواد به دیگران را داشتند نیز وارد عرصه شدند.

بررسی عملکرد نهضت سوادآموزی در کاهش بی‌سوادی
از دي ماه 58 تا سال 60 نخستين اساسنامه نهضت توسط شوراي انقلاب فرهنگي تصويب شد.
طبق اين اساسنامه پيش‌بيني شده بود كه حداكثر تا سه سال آينده يعني تا سال1363  ميزان باسوادي از مرز 90 درصد بالاتر برود كه اين مسئله نيز به دليل نداشتن يك تشكيلات و برنامه‌ريزي صحيح، نبود يك سيستم هماهنگ، نظارت و كنترل‌كننده، عدم تدوين كتب مورد نياز با توجه به شرايط انقلاب، عدم همكاري با ديگر ارگان‌ها و نهادهاي انقلابي و نبود خود طراحان آموزش در اجراي آن تحقق نیافت.

برخی طرح‌های نهضت سوادآموزی برای کسب علم ناکام ماند!
در سال 61 طرح‌های مختلفی برای باسوادکردن افراد بازمانده از تحصیل ارائه شد. از جمله طرح ضربتی، طرح سوادآموزی نیروهای مسلح، طرح مدارس که مدیران و معلمان در هر مدرسه موظف شدند با همکاری انجمن اولیا و مربیان کلاسی را تشکیل و اولیای بی‌سواد دانش‌آموزان را تحت پوشش قرار دهند،

طرح مساجد هم طرح دیگری بود که چند نفر از باسوادان هر مسجد اقدام به تشکیل کلاس می‌کردند و آموزش زنان و مردان بی‌سواد را برعهده می‌گرفتند. طرح سوادآموزی در زندان‌ها، طرح آموزش فرد به فرد که از جمله طرح‌هایی است که همچنان مورد استفاده سازمان نهضت سوادآموزی قرار می‌گیرد و حتی به تازگی برای کسانی که بتوانند یک فرد بی‌سواد را باسواد کنند دستمزد و هزینه در نظر گرفته شده است.

در کنار تمامی ‌این طرح‌ها، طرح‌های دیگری نیز مطرح شده که نهضت در سال‌های اخیر اقدام به اجرایی کردن آنها کرده است مثل طرح عشایر، سرباز معلم و کودکان واجب‌التعلیم.

در واقع سوم خرداد 1363 دولت با هدف تقويت و توسعه برنامه‌هاي مبارزه با بي‌سوادي در كشور اساسنامه سازمان را به‌تصويب مجلس مي‌رساند. بهمن ماه 1367 نيز آيين نامه اجرايي اساسنامه نهضت توسط هيئت وزيران به تصويب مي‌رسد كه بر اساس آن مصوب گرديد سوادآموزی بزرگسالان در حد آموزش خواندن تا حد مطلوب روخوانی قرآن، نوشتن و حساب کردن تا پایان پنجم ابتدایی صورت پذيرد و ‌مدت و برنامه‌های درسی دوره‌های سوادآموزی و ارزش تحصیلی آنها به پیشنهاد سوادآموزی و تصویب شورای عالی آموزش و پرورش باشد.

نباید فراموش کرد که در سه دهه گذشته طرح‌هایی با نام‌های گوناگون در دستور کار قرار گرفته که اغلب شاهدی بر ناکامی ‌طرح‌های قبلی هستند؛ چراکه این طرح‌ها لااقل در قیاس با هدف‌هایی که برای آنها تعریف شده، از جمله به صفر رساندن بی‌سوادان بین ۱۰ تا ۲۹ سال، ناموفق بوده‌اند.

تصویب اساسنامه جدید نهضت سوادآموزی؛ بیم‌ها را به امید تبدیل کرد
در هر حال بعد از به اجرا درآوردن طرح‌های گوناگون، مرحله بعدی عمر نهضت سوادآموزی با تصويب اساسنامه جديد آغاز و در اين مرحله نهضت از جهت سازمانی، وابسته به آموزش و پروش مي‌شود.

21 آذر 1385 شوراي‌عالي انقلاب فرهنگي به منظور تحقق باسوادی کامل در کشور از طریق اجرای برنامه راهبردی سوادآموزی، سیاست‌های سوادآموزی را تصويب نمود و اين در حالي بود كه در فاصله سال‌هاي 1365 تا 1385 بيش از 84 درصد بي‌سوادان كشورمان باسواد شده بودند.

در هر حال به موجب اين قانون وزارت آموزش و پرورش موظف شد با هدف جلوگيري از افزايش بي‌سوادي؛ از طريق جذب كودكان 6 ساله و پوشش تمام كساني كه لازم‌التعليم هستند انعطاف و نوآوري‌هاي لازم در روش‌ها، ضوابط آموزشي، روندها و رويه‌هاي اداري را صورت دهد و بر حسب ضرورت در مناطق روستایی کم‌جمعیت و عشایری که تشکیل کلاس کمتر از حدنصاب مقرون به صرفه نیست، از شیوه خرید خدمات آموزشی از اشخاص حقیقی و حقوقی واجد شرایط، بهره گیرد.

همچنين در ماده 2 اين قانون، سازمان نهضت سوادآموزی به منظور شتاب بخشیدن به روند سوادآموزی در کشور موظف شده سوادآموزی را با رویکرد تشویقی و با اولویت در استان‌هایی که درصد باسوادی پایین‌تر از میانگین کشوری دارند و همچنین پنج استانی که بالاترین فراواني بی‌سواد در کشور را دارند، به بی‌سوادان عرضه و راهکارها و ضوابط تشویق بی‌سوادان به امر سوادآموزی و الزامات مناسب برای فراهم شدن زمینه‌های جذب هرچه بیشتر آنان به این امر را تهیه و برای تصویب به هیئت وزیران ارائه نماید.

در اين قانون آمده؛ "بايد نهضت با اجرای برنامه راهبردی سوادآموزی تا پایان برنامه چهارم توسعه باسوادی کامل گروه سنی 29ـ10 سال و تا پایان برنامه پنج ساله پنجم توسعه، باسوادی کامل گروه 49ـ 10 سال را محقق سازد و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور موظف است برای اجرای این مصوبه، همه ساله اعتبارات لازم را برای انسداد ورودی بی‌سواد و توسعه برنامه آموزش برای همه و اجرای برنامة راهبردی سوادآموزی در قوانین بودجه سالیانه اعمال نماید."

طبق آمار سال ۸۹ هشتاد درصد زنان ایران باسوادند
به گفته رام‌پناهی رئیس سابق مرکز آمار و اطلاعات شورای فرهنگی اجتماعی زنان، در سال 89 از کل جمعیت زنان ده سال به بالا 6 میلیون و پنج هزار و 449 نفر از آنها بی‌سواد و از کل جمعیت زنان بالای 6 سال تنها 80.34 درصد باسواد بوده‌اند.

رامپناهی می‌گوید: با توجه به گسترش آموزش و پرورش در مناطق دورافتاده آمار دختران در حال تحصیل تا سال 89 بیش از 95 درصد بوده و این نشان‌دهنده ریشه‌کن شدن بی‌سوادی در بین دختران کشورمان است که البته وی معتقد است ممکن است فقط در مناطق صعب‌العبور دختران بی‌سواد وجود داشته باشند.

نکته دیگر اینکه بر اساس آمارها، اختلاف سواد میان مناطق شهری و روستایی در سال 55 که بیش از 34 درصد بوده تا سال 89 به هفت درصد رسیده است.

وی با اشاره به اینکه هنوز تعداد 2.5 میلیون بی‌سواد زیر 50 سال در کشور داریم، ‌تصریح کرد: در پایگاه اطلاعاتی سازمان نهضت سوادآموزی، اطلاعات اسمی‌ تمام بی‌سوادان کشور را حتی در دور ‌افتاد‌ه‌ترین نقاط جمع‌آوری کرده‌ایم؛ بیشترین جمعیت زیر پوشش سواد‌آموزی افراد زیر 50 سال هستند که بیش از 95.5 درصد از سوادآموزان را تشکیل می‌دهند.

بيشترين بي‌سوادي زنان در گروه سني بالاي 50 سال است
گرچه طبق گفته مهدی‌زاده معاون آموزشی نهضت سوادآموزی بيشترين بي‌سوادي زنان درگروه سني بالاي 50 است، اما قدر مسلم هنوز هم دختران و زنانی پیدا می‌شوند که از تحصیل بازمانده‌اند.

به عقیده مهدی‌زاده بازماندگی از تحصیل مشکل نظام آموزشی کشور است. همچنین دلایل گوناگونی از جمله فقر اقتصادی، مشکلات اجتماعی و خانوادگی باعث می‌شود تا عده زیادی از افراد ترک تحصیل کنند که این مشکل در حیطه کاری نهضت سوادآموزی نیست که آن را حل کند؛ افرادی که هنوز بی‌سواد هستند و حداقل تا پایه سوم ابتدایی درس نخوانده‌اند، جزء اهداف کمی ‌نهضت سواد‌آموزی قرار دارند.

وی ادامه می‌دهد: بیشترین میزان بی‌سوادی در استان‌های حاشیه‌ای مانند سیستان و بلوچستان،‌ آذربایجان غربی و خوزستان وجود دارد که در طی چند سال گذشته اهمیت بسیاری به این استان‌ها داده‌ایم و بیشترین اعتبار را به آنها اختصاص دادیم که هم‌اکنون شتاب این استان‌ها در زمینه سواد‌آموزی دو برابر سایر استان‌هاست.

معاون آموزشی نهضت، علت دیگر محروم ماندن عده‌ای از سواد را پراکندگی بی‌سوادان می‌داند و بیان می‌کند: نهضت برای جبران این امر تلاش می‌کند تا از اعضای باسواد خانواده‌ها به منظور آموزش سواد به اعضای بی‌سواد در خانواده‌ها استفاده کند و روش آموزش را از کلاس‌محوری به سواد‌آموزمحوری و فراگیرمحوری تغییر دهد. در اوایل انقلاب درصد بی‌سوادی در کشور زیاد بود، اما پراکندگی بی‌سوادی نداشتیم. باید آنها را نفر به نفر پیدا کنیم. همچنین اجازه الزام افراد را برای شرکت در دوره‌های سواد‌آموزی را نداریم و این خود مسئله دیگری‌ست.

دختران عشایر؛ جامانده از تحصیل
دختران عشایر همیشه سال‌هاست که با مشکل ترک تحصیل مواجه هستند. نبود اعتبارات ویژه برای تحصیل دانش‌آموزان عشایر مهم‌ترین عامل ترک تحصیل آنان است و البته ضعف بهداشت و نبود مدارس موردنیاز برای دختران و از همه مهم‌تر مخالفت والدین برای ادامه تحصیل آنان، باعث شده تا شمار بی‌سوادان در بین دختران عشایر، به چالشی جدی تبدیل شود.

نگاهی به وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان عشایر نشان می‌دهد که آموزش رسمی ‌در بین خانواده‌های عشایر جایگاه مطمئنی ندارد و کوچک‌ترین مانع برای ادامه تحصیل کودکان و نوجوانان، خانواده‌ها را وا می‌دارد تا از رفتن آنان به مدارس ممانعت کنندو انتظار می‌رود مسئولین برای ریشه‌کن کردن بی‌سوادی در میان دختران عشایری قدم‌هایی را بردارند.

پس از انقلاب شکاف بین تعداد مردان و زنان باسواد کمتر شده است
به هر حال پس از انقلاب ميزان رشد باسوادي در زنان بیش‌تر و فاصله و شكاف بين تعداد مردان باسواد و زنان باسواد كم‌تر شده است. به طور مثال در سال1355  آمار مردان باسواد كل كشور حدود 59 درصد و آمار زنان با سواد كل كشور حدود 35 درصد بوده است؛ يعني آمار مردان باسواد كل كشور 24 درصد از زنان باسواد كل كشور بيش‌تر بوده است، اما در سال 1375 مشاهده مي‌شود كه آمار مردان باسواد كل كشور حدود 84 درصد و آمار زنان باسواد كل كشور حدود 74 درصد بوده؛ يعني اختلاف آنها از 25 درصد به 10 درصد و همچنین اين اختلاف در مورد زنان و مردان باسواد شهري از 19 درصد در سال 1355 به 8 درصد در سال1375  كاهش يافته است و این روند به نحوی ادامه یافته است که طبق سرشماری سال 1390 زنان حتی در کسب مدارج بالای علمی ‌از مردان پیشی گرفته‌اند.

همچنین آمار و ارقام باسوادي در روستا‌ها نشان از تحول چشم‌گيرتري در امر مبارزه با بي‌سوادي دارد. قبل از انقلاب 83 درصد زنان روستايي بي‌سواد بوده‌اند، ولي بعد از انقلاب و در سال 1375 اين آمار به 38 درصد كاهش پيدا كرده است؛ یعنی درصد رشد باسوادي زنان جوان شهري در فاصله سال‌های 65 تا 75 حدود 15 درصد و در مورد زنان جوان روستايي حدود 37 درصد بوده است.

بیشترین میزان بی‌سوادی در میان زنان روستایی است
به گفته علی باقرزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، 20 درصد افراد بالای 16 سال در ایران بی‌سوادند و کشور ما در سال ۹۰ از این نظر در میان کشورهای منطقه، رتبه پانزدهم را داراست. همچنین ایران از نظرشاخص سواد در بین 136 کشور رتبه 86 را دارد.

باقرزاده بیشترین میزان بی‌سوادی را در میان زنان روستایی می‌داند و تصریح می‌کند: 9 میلیون و 719 هزار نفر در گروه سنی بالای شش سال کشور، بی‌سوادند و جمع کل باسوادان غیرمحصل بالای شش سال براساس سرشماری سال 90، 40 میلیون و 122 هزار و 236 نفر هستند.

وی تعداد افراد بی‌سواد در گروه سنی 49 10 ساله را سه میلیون و 456 هزار نفر عنوان کرد و گفت: از این تعداد یک میلیون و 601 هزار و 439 نفر مربوط به جمعیت شهری و مابقی روستایی است.

باقر زاده اضافه کرد: از مجموع این افراد در این گروه سنی، 2 میلیون و 225 هزار و 326 نفر زن و مابقی مرد هستند که بیشترین گروه بی‌سوادی در کشور مربوط به زنان روستایی است.

وی همچنین تعداد افراد باسواد در گروه سنی یاد شده را 47 میلیون و 8 هزار و 192 نفر ذکر کرد و افزود: از این تعداد 24 میلیون و 181 هزار و 631 نفر مرد و مابقی زن هستند.

کارگروه ویژه ریشه‌کنی بی‌سوادی زنان تشکیل شد
این پایان ماجرا نیست و تلاش خدمتگزاران و علاقمندان به پیشرفت در کشورمان تا ریشه‌کنی بی‌سوادی ادامه خواهد یافت؛ به طوریکه در اواخر سال جاری به همت مرکز امور زنان کارگروه ویزه ریشه‌کنی بی‌سوادی زنان تشکیل شد.

رئیس مرکز امور زنان در این خصوص گفت: بر اساس مصوبه 595 شورای عالی انقلاب فرهنگی و برنامه پنجم توسعه، لازم است تا پایان این برنامه، بی‌سوادی ایرانیان 10 تا 49 ساله ریشه‌کن شود و مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در این راستا با همکاری دستگاه‌های دیگر اقدامات لازم را در جهت ریشه‌کنی بی‌سوادی زنان انجام می‌دهد.

مجتهدزاده ادامه داد: در این خصوص مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، جلساتی را با سازمان نهضت سوادآموزی برگزار کرده و کارگروهی برای پیگیری و اقدام عملی در این زمینه تشکیل شده است.

به گفته وی در این کارگروه نمایندگانی از کمیته امداد امام خمینی، مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، وزارت کشور و سازمان نهضت سوادآموزی حضور دارند و تاکنون چندین جلسه با حضور اعضا برگزار شده است.

یک شنبه 8 دی 1392  10:59 AM
تشکرات از این پست
zahra7720 omiddeymi1368
rohallah
rohallah
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 220
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:مبحث سی و یکم صالحین: نهضت سواد آموزی

خبرهای نهضت سواد آموزی:

رئیس سازمان نهضت سوادآموزی و معاون وزیر آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه زمان تبدیل وضعیت و استخدام 15 هزار آموزشیار نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش خیلی دور نخواهد بود، تصریح کرد: استخدام آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش نیاز به یکسری توافقات دارد، هر زمان این توافقات حاصل شود برنامه تبدیل وضعیت و استخدام این افراد اجرایی می‌شود.
علی باقرزاده در گفت‌وگو با خبرنگار بازارکار، با اعلام اینکه ما هر روز امیدواریم این توافقات حاصل شود، گفت: نمی‌توان زمان مشخصی برای حصول توافقات لازم در راستای تبدیل وضعیت و استخدام آموزشیاران نهضت سوادآمــــوزی در وزارت آموزش و پرورش اعلام و یا تعیین کرد، ممکن است این توافقات یک ماه و یا یک سال دیگر حاصل شود.

 

وضعيت استخدام 15 هزار آموزشیار باقی‌مانده در آموزش و پرورش
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی و معاون وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه، پیش‌بینی می‌کنیــــــد تا پایان برنامه پنجم توسعه 15 هزار آموزشیار باقی‌مانــده به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآیند؟ گفت: پایان برنامه پنجم توسعه خیلی دیر است، ما بسیار امیدواریم که توافقات در این زمینه، خیلی زودتر از این زمان حاصل شود. ما پیش‌بینی می‌کنیم زمان دستیابی به توافقات لازم در این راستا، خیلی دور نخواهد بود.
علی باقرزاده به وضعیت شغلی 15 هزار آموزشیار نهضت‌ سوادآموزی اشاره کرد و گفت: همه این افراد سازماندهی شده‌اند. 10 هزار نفر از آنان کلاس لازم‌‌التعلیم دارند و علی‌القاعده تدریس‌شان را انجام می‌دهند، بقیه هم کلاس سوادآموزی دارند و طبق قانون بیمه هستند و حقوق و سنوات‌شان را دریافت می‌کنند.
دانشگاه فرهنگیان مخصوص نيروهاي جديد آموزش و پرورش است
باقرزاده در پاسخ به این سوال که: طبق گفته وزیر آموزش و پرورش جذب در این وزارتخانه صرفاً از طریق دانشگــــــاه فرهنگیان انجام می‌گیرد، آیا این مسئله مانعی برای استخدام آموزشیاران در این وزارتخانه نخواهد بود؟ گفت: در حال حاضر اگر کسی علاقمند به فعالیت در آموزش و پـــــرورش باشد باید از طریق کنکور سراسری در دانشگاه فرهنگیان پذیرفته شود و از این طریق جذب آموزش و پرورش شود، اما این موضوع برای نیروهای جدیدی است که قصد ورود به این وزارتخانه را داشته باشند و شامل آموزشیاران نهضت سوادآموزی نمی‌شود.
وی افزود: منظور وزیر آموزش و پرورش جذب نیروی جدید است، در غیر این صورت نیروهای موجود از جمله آموزشیاران نهضت سوادآموزی طبق قانون سازماندهی می‌شوند. در مجموع اینکه جذب نیروی جدید در آموزش و پرورش از طریق دانشگاه فرهنیگان صورت می‌گیرد، اما این موضوع شامل نیروهای موجود این وزارتخانه از جمله آموزشیاران نهضت سوادآموزی نمی‌شود.
معاون وزیر آموزش و پرورش تبدیل وضعیت و استخدام آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش را یک بخش کوچکی از فعالیت‌هــــای این نهاد توصیف کرد و افزود: فعالیت‌های نهضــــت سوادآموزی بسیار گسترده و چشم‌گیر است، تبدیل وضعیت و استخدام آموزشیاران این نهاد، یک بخش کوچکی از فعالیت‌های آن‌را تشکیل می‌دهد.

استخدام 25 هزار آموزشيار نهضت در وزارت آموزش و پرورش از فروردین ماه  سال گذشته تاكنون
باقرزاده با اعلام اینکه از فروردین ماه ســــال گذشته تاكنون 40 هزار آموزشــــــیار در نهضت سوادآموزی مشغول فعالیت بودند، خاطر نشان کرد: از این تعداد تاکنون 25 هزار نفر به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمده‌اند و تنها 15 هزار آموزشیار باقی‌مانده که باید تبدیل وضعیت شوند.
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی افزود: تبدیل وضعیت و استخدام 25 هزار آموزشیار این نهاد در وزارت آموزش و پرورش طی مدت ذکر شده یک دستاورد مهم برای ما در این حوزه محسوب می‌شود. این مهم با استناد به مصوبه مجلـــس شورای اسلامی و با به‌کارگیری همه ظرفیت‌های قانونی عملیاتی شد.
این مقام مسئول در وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: تبدیل وضعیت 15 هزار آموزشیار نهضت سوادآموزی که تاکنون به استخدام وزارت آموزش و پرورش درنیامده‌اند، در حال پیگیری است و با توجه به الزامات قانونی که در این رابطه وجود دارد، انجام خواهد گرفت.
باقرزاده تبدیل وضعیت و استخدام 15 هزار آموزشیار باقی‌مانده در وزارت آموزش و پرورش را یک «کار اداری» توصیف کرد و تاکید کرد: این کار در حال انجام است و بستر قانونی انجام آن نیز مهیاست. ضمن اینکه اراده وزیر آموزش و پرورش نیز در این راستاست.

نهضت سوادآموزی قصد به کارگیری هیچ آموزشیار جدیدی را ندارد
معاون وزیر آموزش و پرورش با اعلام اینکه نهضت سوادآموزی قصد به کارگیری هیچ آموزشیار جدیدی را ندارد، تصریح کرد: برای پیگیری و اجرایی کردن اهداف خود در حوزه سوادآموزی از خدمات داوطلبانه افراد تحصیل‌کرده بهره خواهیم گرفت.
وی افزود: افراد تحصـــــیل‌کرده داوطلب که قصد همکاری با مجموعه نهضـــــت سوادآموزی را داشته باشند، بستر این کــــــار کاملاً برای آن‌ها مهیاست. این افـــراد به ازای باسواد کردن هر بی‌سواد ضمن اجر معنوی که از این کار نصیبشان می‌شود، یک حـــــق‌الرحمه مختصری نیز از جانب سازمان نهضت سوادآموزی به آن‌ها تعلق خواهد گرفت.
باقرزاده مبلغ پرداختی به ازای باسواد کردن هر بی‌سواد را 420 هزار تومان عنوان کرد و گفت: به ازای باسواد کردن هر بی‌سواد مبلغ 420 هزار تومان به فرد داوطلبی که این مهم را انجام دهد، پرداخت می‌شود. سازمان نهضت سوادآموزی ترجیح مي‌دهد فعالیت داوطلبانی که قصد همکاری با نهضت سوادآموزی را دارند، مستمر باشد.
وی با تاکید بر اینکه محدودیت جنسیتی برای باسوادکردن افراد بی‌سواد وجود ندارد، خاطر نشان کرد: ما پیشنهاد می‌کنیم که داوطلبان فارغ‌التحصیل که قصد همکاری با نهضت سوادآموزی را دارند، فعالیت خود را بیشتر در بین محارم و آشنایان خود دنبال کنند.
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با اعلام اینکه کتاب و لوازم‌التحریر افراد سوادآموز به صورت رایگان دراختیار آن‌ها قرار می‌گیرد، گفت: داوطلبان فارغ‌التحصیل دانشگاهی که قصد همکاری با نهضت سوادآموزی را داشته باشند، باید دوره آموزشي 6 ساعته را توسط نهضت آموزش ببینند تا مهارت‌ها و فنون آموزش سواد به بزرگسالان را به شکل اصولي آن فرا گيرند. یک لوح فشرده نیز به آن‌ها داده می‌شود که حاوی مطالبی در رابطه با روش تدریس در نهضت سوادآموزی است.
گسترش برون‌سپاری فعالیت‌های نهضت سوادآموزی در سال‌هاي اخير
وی برون‌سپاری فعالیت‌های سازمان نهضت سوادآموزی را در سال‌های اخیر قابل توجه توصیف کرد و گفت: در سال 89، 8 درصد از فعالیت‌های این نهاد از طریق برون‌سپـــــاری انجام گرفت، اما این میزان در سال 91 تاکنون 60 درصد بوده است. در سال جاری تاکنون 470 هزار نفر توسط سازمان نهضت سوادآموزی تحت تعلیم قرار گرفته‌اند که 60 درصد این تعداد به صورت برون‌سپاری محقق شده است.

نيروي انساني متبحر؛ ضرورت به صفر رساندن بی‌سوادی در کشور
معاون وزیر آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه برای به صفر رساندن بی‌سوادی در کشور نيازمند نيروي انساني متبحر هستيم، افزود: براي اينكه نرخ بي‌سوادي در كشور به صفر برسد باید یک نظام سوادآموزی خاص بزرگسالان طراحی شود که در آن نیروی انسانی جایگاه مختص به خود را داشته باشد و کتب آن نیز متناسب با این نظام طراحی و منتشر شوند.
وی افزود: همچنین ضرورت دارد که منابع کافی به سازمان نهضت سوادآموزی اختصاص می‌یابد. متاسفانــــه از بدو تاسیس سازمان نهضت سوادآموزی تاکنون همواره برنامه از بودجه تبعیت کرده، در حالی که باید برعکس باشد. برای به صفر رساندن نرخ بی‌سوادی در کشور نیازمند 1740 میلیارد تومان منابع مالی هستیم.
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در پایان تعداد بی‌سوادان کشور را 9 میلیون 719 هزار نفر عنوان کرد و گفت: اگر آمار مرکز آمار ایران را مبنای محاسبه خود بدانیم از 75 میلیون جمعیت کشور 9 میلیون و 719 هزار نفر بی‌سواد هستند.
از این تعداد 3 میلیون و 456 هزار نفر در گروه سنــــی 10 تا 49 سال قرار دارند.
لازم به ذكر است طبق ماده51 قانون برنامه پنجم توسعه، هرگونه به‌كارگيري نيروي انساني رسمي و پيماني، در دستگاه‌هاي اجرائي مشمول قانون مديريت خدمات كشوري ممنوع است. بر اساس تبصره2 اين ماده؛ اجراي قانون تعيين‌تكليف استخدامي معلمين حق‌التدريسي و آموزشياران نهضت سوادآموزي در وزارت آموزش و پرورش مصوب 15/7/1388 و اصلاحيه‌هاي بعدي آن از مفاد ماده51 قانون برنامه پنجم توسعه مستثني است

یک شنبه 8 دی 1392  1:22 PM
تشکرات از این پست
zahra7720 omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها