0

سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

 
zemestanast
zemestanast
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 76

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

سلام

کاربر محترم با نام "karimiz " شاعر شعر قبلی که بنده  گذاشتم رو به اشتباه نام بردند که در اینجا تصحیحش می کنم.شعر "يك شهر را ديوانه با پيراهنت كردي

ليلا چرا پيراهنِ زيبا تنت كردي؟!..."از جناب آقای محمد سعید مهدوی و از کتاب "لیلا دختر چنگیز"آورده شده بود.

 

شعر "عید امد و عید امد وان بخت سعید امد*برگیرو دهل می زن کان ماه پدید امد" از مولانا

 

شعر دور بعد:

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است

ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

شب همه بی تو کار من، شکوه به ماه کردن است

روز ستاره تا سحر، تیره به آه کردن است

متن خبر که یک قلم ،بی تو سیاه شد جهان

حاشیه رفتنم دگر ، نامه سیاه کردن است

یک شنبه 8 دی 1392  7:53 PM
تشکرات از این پست
nargesi mohammad98 amirali123
nargesi
nargesi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 3783
محل سکونت : ...

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

شهریار

 

زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است...

یک شنبه 8 دی 1392  11:03 PM
تشکرات از این پست
zemestanast mohammad98
karimiz
karimiz
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 200
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

با تشکر ار راهنمایی خوبتون

دوشنبه 9 دی 1392  7:54 AM
تشکرات از این پست
zemestanast mohammad98
karimiz
karimiz
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 200
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

کیوان شاهبداغی

 

نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود

دوشنبه 9 دی 1392  8:16 AM
تشکرات از این پست
zemestanast mohammad98 nargesi
zemestanast
zemestanast
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 76

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

سلام

فروغ فرخزاد

شعر دور بعد:

از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند

تا کاج جشنهای زمستانی‌ات کنند

 

پوشانده‌اند «صبح» تو را «ابرهای تار»

تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

 

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند

این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند

 

ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی

شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند

 

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست

از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

 

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست

گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند

دوشنبه 9 دی 1392  10:49 AM
تشکرات از این پست
mohammad98 amirali123 nargesi
amirali123
amirali123
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 15244
محل سکونت : آذربایجان شرقی

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

فاضل نظري

بله

 

 

سود گرت هست گرانی مكن
 خیره سری با دل و جانی مكن
آن گل صحرا به غمزه شكفت
صورت خود در بن خاری نهفت

 

غزال خوش صدا توئی ، راسخون

شیرین تر از عسل توئی ، راسخون

بین تموم سایتهای اینترنت

 نگین بی بدل توئی ، راسخون

دوشنبه 9 دی 1392  12:46 PM
تشکرات از این پست
mohammad98 nargesi
zemestanast
zemestanast
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 76

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

نقل قول amirali123

فاضل لنكراني

 

 

سود گرت هست گرانی مكن
 خیره سری با دل و جانی مكن
آن گل صحرا به غمزه شكفت
صورت خود در بن خاری نهفت

 

سلام و خسته نباشید

فکر کنم منظور جنابعالی "فاضل نظری" باشه،درسته؟! :)

دوشنبه 9 دی 1392  1:01 PM
تشکرات از این پست
nargesi mohammad98
zemestanast
zemestanast
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 76

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

سلام

نیما یوشیج

شعر دور بعد:

 

تو همانی که دلم لک‌زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین‌کرده عقب می‌ماند
هرکه تبلیغ کند خوبی دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هرکه تعریف کند خواب خوشایندش را

مادرم بعد تو هی حال مرا می‌پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با این‌که مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس‌زده پیوندش را

دوشنبه 9 دی 1392  1:11 PM
تشکرات از این پست
nargesi mohammad98
karimiz
karimiz
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 200
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

کاظم بهمنی

 

حرف ها دارم

با تو اي مرغي كه مي خواني نهان از چشم

و زمان را با صدايت مي گشايي !

چه ترا دردي است

كز نهان خلوت خود مي زني آوا

دوشنبه 9 دی 1392  1:13 PM
تشکرات از این پست
zemestanast nargesi mohammad98
zemestanast
zemestanast
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 76

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

سلام

سهراب سپهری

شعر دور بعد:

 

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی

چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی؟!

همه خوشدل این که مطرب بزند به تار، چنگی

من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار مویی!

دوشنبه 9 دی 1392  1:58 PM
تشکرات از این پست
nargesi mohammad98
nargesi
nargesi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 3783
محل سکونت : ...

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
.

.

.

شعر "زندگی" از سهراب سپهری بود!

 

دوشنبه 9 دی 1392  3:25 PM
تشکرات از این پست
mohammad98
nargesi
nargesi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 3783
محل سکونت : ...

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی...

فصیح الزمان شیرازی

ـــــــــــــ

بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
خـــون خوری گـــر طلب روزی ننهــاده کـــنی
آخــرالامـــر گــــل کــوزه گـــران خواهــی شــــد
حالیـــا فکـــر سبــو کـــن کـــــه پـر از بـاده کنـــی
تکیــــه بر جای بزرگان نتوان زد به گــــــزاف
مگر اسباب بزرگـی همه آماده کــنی...

 

دوشنبه 9 دی 1392  3:36 PM
تشکرات از این پست
zemestanast mohammad98
zemestanast
zemestanast
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 76

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

سلام

حافظ

شعر دور بعد:

 

امشب تمام عاشقان رادست بسر کن/يک امشبي با من بمان بامن سحر کن

بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را/کج کن کلاه دستي بزن مطرب خبر کن

گلهاي شمعداني همه شکل تو هستند/رنگين کمان را بر سر زلف تو بستند

تا طاق ابروي بت من تا به تا شد/دُردي کشان پيمانه هاشان را شکستند

يک چکه ماه افتاده بر ياد تو و وقت سحر/اين خانه لبريز تو شد شيرين بيان حلواي تر...

تو مير عشقي عاشقان بسيار داري/پيغمبري با جان عاشق کار داري..

دوشنبه 9 دی 1392  8:47 PM
تشکرات از این پست
mohammad98
zemestanast
zemestanast
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 76

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

سلام

کسی از کاربران محترم شاعر شعر بالا رو حدس نمیزنه؟؟؟

چهارشنبه 11 دی 1392  12:55 PM
تشکرات از این پست
zemestanast
zemestanast
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 76

پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"

سلام

با توجه به عدم بیان اسم شاعر شعر فوق توسط کاربران محترم،خودم اسمش رو میگم(هرچند که شعرش به دفعات زیاد از تلویزیون با صدای خود شاعر پخش شده)...شاعر آقای محمد صالح علا هستند.

شعر دور بعد:

در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند***من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی***عشق داند که در این دایره سرگردانند

 

چهارشنبه 11 دی 1392  7:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها