توصیه خداوند به بدبین ها
چقدر بدبینی ... همه آدم ها که بد نیستند ... همه جا خوب و بد با هم است ... اما تو هم زیاد بدبین نباش ... سعی کن کمی هم جنبه های مثبت رفتاری اش را ببینی ...
حرف هایش توی گوشم زنگ می زند... عینک بدبینی را از چشمانت بردار ... می خواهم سعی کنم خوش بین باشم و به دیگران به حسن ظن نگاه کنم نه سوء ظن ... .
خداوند ما را از برائت جستن و تبرئه نفس خود نهی کرده است ... «هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى؛ خداوند از همان زمان که شما را از زمین آفریده است، و از آن روز که شما به صورت جنینهای ناچیزی در درون شکمهای مادرانتان بوده اید، از شما به خوبی آگاه بوده است و هست. پس از پاک بودن خود سخن مگوئید، زیرا که او پرهیزگاران را بهتر می شناسد.»(1)
بزرگ ترهایمان گفتند: مؤمن در محاسبه نفس خودش باید از سلطان ستمگر و شریک آزمند، بر خود سختگیرتر باشد ... انسان مؤمن همیشه نفس خود را متهم می کند و تسلیم آن نمی شود و خطاهای آن را تبرئه و توجیه نمی کند، همیشه در مقابل عظمت خدا اعمال خود را اندک می شمرد و در ادای حقوق خداوند خود را مقصر می داند، همیشه مشغول اعمال خیر و اطاعت خدا و پیامبر اوست و می ترسد که خدا اعمالش را قبول نکند؛ زیرا خداوند آن را از اهل تقوا قبول می کند و او چه می داند که از آنها هست؟! ... تو چه؟ تو تا به حال نفست را متهم کردی؟ تسلیمش شدی یا او تسلیم تو شده؟ همیشه مشغول اعمال خیر و اطاعت خود و رسولش بودی یا دنبال هوی و هوس دلت رفتی؟ ... نسبت به رفتار دیگران چه؟ با سوءظن به آنها نگاه کردی یا حسن ظن؟ ...
یادت باشد که حسن ظن نسبت به خدا و بندگان خدا، از بزرگ ترین شعبه های ایمان و در مقابل، سوء ظن نسبت به خدا و بندگان خدا، از شعبه های ضعیف ایمان است ... «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن یَأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ»(2) ... .
وقتی بدی درباره دوستت، همکارت و یا فامیلت می شنوی، چه کار می کنی؟ ... در نفس و قلب خودت هیچ تصور بدی به وی نسبت نمیدهی و جز خیر، گمانی به او نمی بری یا با سوءظن به او نگاه می کنی و هزاران گمان نادرست توی ذهنت نقش می بندد؟ ... . قرآن را باز کن ... ببین چه دستوری به تو می دهد وقتی درباره دوستت، همکارت، فامیلت، همسایه ات و یا آشنایت سخنی می شنوی ... « لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْراً وَ قَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِینٌ»(3) ... می گویند دو تن از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در حال اعتکاف بودند که پیامبر صلی الله علیه و آله را دیدند که با زنی در حال صحبت کردن است و به سرعت به حضرت خیره شدند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «عجله نکنید این صفیه بنت حُیَیٍّ(4) است!» گفتند: «ای پیامبر خدا، آیا ما جز خیر گمان دیگری به تو ببریم؟» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «شیطان (مانند خون) در مجاری خون بنی آدم جاری می شود. ترسیدم شری را در دل شما بیفکند.»(5)
وقتی بدی درباره دوستت، همکارت و یا فامیلت می شنوی، چه کار می کنی؟ ... در نفس و قلب خودت هیچ تصور بدی به وی نسبت نمیدهی و جز خیر، گمانی به او نمی بری یا با سوءظن به او نگاه می کنی و هزاران گمان نادرست توی ذهنت نقش می بندد؟ ... . قرآن را باز کن ... ببین چه دستوری به تو می دهد وقتی درباره دوستت، همکارت، فامیلت، همسایه ات و یا آشنایت سخنی می شنوی ... « لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْراً وَ قَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِینٌ»
به خاطرت بسپار که تسلیم وسوسه های شیاطین نشی و به مسلمانی سوءظن نداشته باشی؛ بلکه همیشه به جای کنجکاوی و جستجو در لغزش و عیوب دوستان یا همکارنت، همسایه ها یا فامیلت و .. عیوب آنها را مخفی کن و اگر اشتباهی از آنها دیدی، در ذهنت برای آن اشتباه عذر و بهانه ای بتراش تا وقتی که خودش لب به سخن باز کند و علت اشتباهش را بیان ... ؛ یادت باشد هیچگاه دیگران را متهم نکن و درباره آنها به قضاوت ننشین که این کار تنها بر عهده خداست که هیچ چیز مخفی بر وی پوشیده نمی ماند و هیچ چیز چه سری باشد یا آشکار ، از وی پنهان نیست ... .
اگر باور داشته باشی که چرخ این عالم به دست با كفایت خداوندی می چرخد كه حكیم، عادل و تواناست و در دل هر سختی، هزاران راحتی و در درون هر گرفتاری، هزاران نعمت قرار داده است، در برخورد با نابسامانی های ظاهری از كوره به در نمی روی؛ بلكه با خوش بینی و از شیوه ها و راه های معقول، نابسامانی ها را حل می کنی و خودت را به قله مقصود می رسانی و زندگی را سرشار از لطف، مهربانی و شیرینی می سازی ... همانطور که امام رضا(علیه السلام) فرمود: «به خداوند گمان نیك ببر؛ زیرا خداوند می فرماید: من نزد گمان بنده مومن خویشم، اگر گمان او به من نیك باشد، مطابق آن گمان با او رفتار می كنم و اگر بد باشد، نیز مطابق همان گمان بد با او رفتار می كنم.»(6)
وقتی نسبت به خدا حسن ظن داشتی، روحیه خوش بینی و نشاط معنوی در وجودت شکل می گیرد و راسخ شدن این روحیه در درونت، رفتارت را هم در زمینه اجتماعی و ارتباط با دیگر انسانها تحت تأثیر خودش قرار می دهد؛ طوری که تو در عین تیزبینی و كیاست، نسبت به رفتار، كردار و گفتار اطرافیانت به دید مثبت و خوش بینانه نگاه و آنها را حمل بر پاكی نیت و خیرخواهانه بودن شان می کنی ... با این روحیه است که دیگران با اطمینان از سلامت رفتاری تو در برقراری ارتباط با تو احساس امنیت و آرامش روانی می کنند و با اطمینان خاطر و میل باطنی، خواهان برقراری ارتباط اولیه با تو و در مراحل بعدی، ایجاد روابط دوستانه سالم و اخلاق مدار با تو می شوند ... .
از سوی دیگر خودت هم با داشتن چنین دیدگاهی، در عین رعایت دقت و تیز بینی به دیگران، اطمینان و با طیب خاطر، ارتباطی سالم و مثبت با آنها برقرار می کنی؛ پس روز به روز بر تعداد دوستانت افزوده می شود و دیگران با دیدن تو با این خصلت خوب، علاوه بر این که به تو جذب می شوند، از معاشرت با تو هم لذت كامل را می برند و از نگاه مثبت و زندگی سالم تو الگو می پذیرند ... برای همین است که امام علی علیه السلام می فرماید: «كسی كه به مردم خوش گمان باشد، دوستی آنان را به دست می آورد»(7) و در نقطه مقابل، اگر بدبین باشی، همیشه تنهایی؛ زیرا همیشه مردم را خیانتكار و ناپایدار در دوستی می پنداری ... که بدگمانی به هر كسی چیره شود، صلح و صفایی كه بین او و دوستانش بود، به هم می زند و او از ترس این كه شر دیگران به او می رسد، خود را از بركات ارتباط با مسلمانان محروم می كند.(8)
یادت باشد که بدگمانی و سوءظن، نوعی ستمگری در حق دیگران است و بزرگ ترین مانع همکاری های اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دل ها و سبب گوشه گیری، تکروی و خودخواهی ها ... و در حقیقت پیروی از هوا و هوس ... «ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِیعَةٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ»(9) ... .