حسين اللهكرم گفت: امروز با جريان جديدي روبهرو هستيم كه بناي اصلي آن، كنترل جنبش دانشجويي و يا له كردن آن در زير پاهاي خود است.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) اين فعال سياسي در نشستي كه از سوي جامعه اسلامي دانشگاه فردوسي مشهد در محل اتاق فكر و انديشه اين تشكل برگزار شد، در ابتدا از دانشجويان خواست تا شعارهاي "دانشجو بيدار است، از آمريكا بيزار است" و "مرگ بر مزدور ماهوارهاي" را با صدايي بلند و مشتهاي گره كرده سر دهند.
وي در ادامه با اشاره به سخني از اميرالمومنين(ع) مبني بر اينكه «خداوند از علما و فرهيختگان پيمان گرفته است تا در مقابل پرخوري ظالم و تهي دستي مظلوم ساكت ننشينند:» خاطرنشان كرد كه در شرايط كنوني دانشجويان و شايد برخي از اساتيد ميبايست به اين موضوع توجه داشته باشند.
وي در بيان سير ساختاري و سرمنشاء تحرك جنبش دانشجويي با بيان اينكه «به رغم وجود فضاي باز سياسي در دهه 20، در دوره پهلوي جنبش دانشجويي متكي به يكي از قدرتهاي بيروني بود که در دهههاي 20 و 30 در دانشگاه به وجود آمد» يادآور شد: اين حركت براي مقابله با انگليس كه عامل كودتا و روي كارآمدن رضاخان بود و به عنوان تنها ابرقدرت جهان خودنمايي ميكرد، ايجاد شد و همچنين در اين برهه شاهد شكلگيري جنبشهايي با اتكا بر شوروي در قالب حزب توده هستيم که عمدتا در چارچوب طبقه متوسط جامعه و داراي ديدگاههاي روشنفكري بودند.
اللهكرم ادامه داد: البته جريان دانشجويي كه در اين برهه ايجاد شد از درون دانشگاه نبود، بلكه يا شاخه دانشجويي حزب توده و يا كميته دانشجويي جبهه ملي بودند كه اين وابستگي ساختار به بيرون دانشگاه را ميتوان يكي از چالشهاي اساسي جنبش دانشجويي دانست. با وجود اين وابستگيها در جنبش دانشجويي ديدگاهي همراه با بصيرت كه ناشي از وضعيت ساختار بينالمللي است، به چشم ميخورد.
وي با اشاره به اينكه «در اين دوران شاخه دانشجويي حزب توده وابسته به شوروي و با الهام از ماركسيسم و جبهه ملي نيز با تكيه بر آمريكا و غرب عمل ميكرد» گفت: آنها در واقع آمريكا را منجي و ميانجي ميدانستند و شايد اين اشتباه مصدق هم بود كه فكر ميكرد آمريكا ميتواند نقش ميانجي را بازي كند و در 28 مرداد 32، همگان حتي مردم و بيشتر جريانات سياسي متوجه شدند كه كودتا از داخل سفارت آمريكا بيرون آمده است.
وي با بيان اينكه «در حقيقت آيزنهاور درصدد بود تا به بهرهمندي و پيروزي سياسي در ايران دست يابد» خاطرنشان کرد: دانشجويان حركت خود را بر مبناي باز نشدن سفارت انگليس آغاز کردند كه قبلا به درستي توسط مصدق براي جلوگيري از کودتا بسته شده بود، اما سفارت آمريكا جايگزين آن شد و از كودتا حمايت كرد و دانشجويان نيز با بصيرت و فهم عميق و درك هوشمندانه از وضعيت و بدون اتكا به هر كدام از احزاب به راه خود ادامه دادند.
اين فعال سياسي افزود: در دهه 40 با سكوت جريانات سياسي در داخل ايران مواجه هستيم، در روند تشكيل ساختار جنبش دانشجويي، انجمنهاي اسلامي در خارج از ايران شكل گرفت، البته در ايران نيز در قالب مبارزه با بهائيت شوروي بر پا شد.
وي ديگر سر منشاءهاي مهم تحرك جنبش دانشجويي را پيروزي انقلاب اسلامي، شكلگيري انقلاب دوم و همچنين حضور جوانان در جبهه دانست و ادامه داد: در اين مقطع نيز دانشجويان داراي بصيرت بودند، اما انقلاب دوم و ترديد تصرف يا عدم تصرف سفارت آمريكا و همچنين درخواست از آمريكا براي عودت شاه بيمار به ايران و محاكمه وي در داخل از چالشهاي پيشروي آنها بود.
وي در عين حال با بيان اينكه «13 آبان 58 يكي از نقاط اوجگيري جنبش دانشجويي است» گفت: به نظر ميرسد كه در اين مقطع در درون جنبش دانشجويي افرادي حضور داشتند كه دچار استحاله فكري شدند و همچنين در مقاطع ديگر خصوصا دوره اصلاحات شاهد دخالت دولت در ساختار جنبش و قرار گرفتن آن به عنوان ابزاري در دست دولت هستيم.
اللهكرم معتقد است: دليل انتخاب سياست فشار از پايين و چالش از بالا از سوي دولت اصلاحات، راندن انديشههاي حضرت امام(ره) و همچنين روحيه استكبارستيزي ايشان به حاشيه بود.
وي با اشاره به اتفاقات دهه 70 شمسي؛ سقوط شوروي تغييرات ايجاد شده در دنياي چپ، شكلگيري چپ اسلامي در ايران، ايجاد اقتصاد بازار آزاد، روند همكاريهايي كه به دولتهاي هاشمي و خاتمي منجر شد، اظهار كرد: اين همكاري به هيچ عنوان قابل پذيرش نيست؛ چراكه هيچ گاه در ذهن خود آنها هم خطور نميكرد كه با اقتصادي كه داراي حركتي شتابان به سمت توسعه اقتصادي است، همسو شوند و نه تنها قدرت و بازي آن را به دست گيرند بلكه سبب تغييراتي هم شوند.
وي معتقد است: در همين سالها بود كه انديشههاي ضدامپرياليستي و استكبارستيزي و شعار مرگ بر آمريكا و آتش زدن پرچم آمريكا به فراموشي سپرده شد و در نهايت كار به جايي رسيد كه سال گذشته در 16 آذر براي آمريكا كف هم زدند. در اين دوره اساس جنبش دانشجويي را دو مساله ضديت با سلطه و آشتي با سلطه تشكيل ميدهد. ضد سلطه بر اثر حركت اجتماعي بالاتر از خود كه بر اساس ساختار سياسي شكل گرفته بود، مسير خود را عوض كرد و در يك كلام بر اساس جدايي دين از سياست شد؛ در اين مقطع جنبش دانشجويي به دو بخش موافق سلطه و ديگري ضد سلطه تقسيم شد.
اين استاد دانشگاه گفت: دو حركت دموكراسيخواهي و حقوق بشر و در مقابل آن جريان ضدسلطه و عدالتخواه در دهه 70 بر اثر دخالت زياد دولت در جنبشهاي دانشجويي و به دليل وادادگي رهبران آنها كه تحت تاثير قدرت و براي حضور در قدرت تلاش ميكردند، ايجاد شدند. همه اين عوامل، از عوامل اصلي هستند كه سبب شد احزاب و سازمانهاي سياسي استحاله شوند و استكبارستيزي كنار رود و جنبش دانشجويي تبديل به پياده نظامي براي آنها شود.
وي با بيان اينكه «حركت بعدي فتح سنگر به سنگر و استراتژي خندق است كه تا سال 84 ـ كه سومين نقطه اوج جريان جنبش دانشجويي است ـ ادامه يافت» گفت: سال 84 سومين نقطه جنبش دانشجويي است كه در آن جنگ فقر و غنا شكل گرفت. آراي 17 و 25 ميليوني مردم در اين سال نشان دهنده آن است كه مردم در مقابل گذار به دموكراسي، گذار به جنبش عدالتخواهي را برگزيدند و همسويي جنبش دانشجويي كنوني نيز حاصل پذيرش آراي 25 ميليون نفر از طبقه محروم جامعه است كه عليه جريان غنا به صندوق ريختند و به اين ترتيب استحاله خط امام و مسائل رخ داده در طول سالها را پس گرفتند.
وي افزود: طبيعي است كه چپ اسلامي كه دست از شعار مرگ بر آمريكا برداشت، ميبايست به قول اكبر گنجي تفكر امام را به تاريخ ميسپرد و همچنين وجود دولت فلسطيني ضعيف و يهودي قوي را هم در فلسطين اشغالي ميپذيرفت. اين حركت آخرين ميخ تابوت جريان چپ اسلامي بود.
اللهكرم در بخشي از سخنانش ابراز عقيده كرد: موسوي در انتخابات اخير دست به خودكشي سياسي زد و هر آنچه را كه قبلا انجام داده بود، زير پا گذاشت.
وي همچنين در بخش ديگري از سخنانش تصريح كرد: امروز با جريان جديدي روبهرو هستيم كه بناي اصلي آن، كنترل جنبش دانشجويي و يا له كردن آن در زير پاهاي خود است.
وي تداوم حركت جنبش دانشجويي را پيروي از مشي عدالتخواهي و ضداستكباري دانست و گفت: جنبش دانشجويي بايد آرمانخواه باشد و نه واقعگرا و جريانهاي دانشجويي بايد با اتكاء به آرمانهاي اساسي خود حركت كنند و راه را ادامه دهند.
اين فعال سياسي تاكيد كرد: بايد بدانيد كه در دنياي امروز براي آن جنبش دانشجويي تبليغات صورت ميگيرد كه دست در دست بي بي سي داشته باشد در غير اين صورت با فقر تبليغاتي مواجه خواهيد شد اما بايد به كار خود ادامه دهيد.
وي با انتقاد از مسوولاني كه براي جنبش دانشجويي هيچ برنامهاي ندارد، خاطرنشان كرد كه در آيندهاي نزديك چنين مسوولاني «با جنبش عدالتخواهي درگير خواهند شد.»
دانشجويي پرسيد كه آيا فتنه سبز مرده است؟ اللهكرم نيز پاسخ داد: در صورت تداوم برخورد قضايي با اصحاب و سران آن، فتنه تا آينده دور نميتواند فعاليت چشمگيري داشته باشد و با توجه به آنكه جريان اصلاحطلب راه خود را از آنها جدا كرده است، احتمالا تنها با بخشي از سران فتنه برخورد خواهد شد.
انتهاي پيام
دخالت دولت در جنبش دانشجويي و حضور حراست دانشگاه در چنين جلساتي، يكي از غلطترين برنامههاي دولت نسبت به دانشگاه است و اين همان امري است كه در دوره خاتمي باعث جدايي جنبش از جامعه شد.