در همین سالها بود که در راستای تلاش برای لائیک ماندن ترکیه و دور کردن دین از عرصه سیاست، آن هم در سرزمینی که 99 درصد مردمش مسلمان بودند، اختیارات فراوانی به نظامیان و ژنرالهای ترک اعطا شد و آنها با استفاده از همین اختیارات مندرج در قانوناساسی برای بیش از شش دهه، زمام امور در ترکیه را به میل خود، در دست داشتند.
مواجهه غرب با رویکرد اسلامی در ترکیه
با ظهور رویکردهای دینی در دهه آخر قرن بیستم، و فعالیت افرادی نظیر نجمالدین اربکان برای پایهریزی یک نظام مبتنی بر دین، پایههای حکومت لائیک ترکیه به نحو موثری سست شد، اما نظامیان مدتها در برابر این موج تازه مقاومت کردند، موجی که همپای ظهور انقلاباسلامی در ایران و تحولات تقسیم قدرت در منطقه بروز کردهبود. بدیهی بود که روی کار آمدن حکومتی که با تفکراتی از سنخ تفکرات اربکان پدید آمده باشد، منافع امپریالیسم جهانی را در منطقه به شدت تهدید میکرد. این را میتوان از تکاپوی غرب برای براندازی حزب رفاه، در اوائل دهه 90 به خوبی مشاهده کرد. حزبی که به سبب ارائه یک نمای دینی از سیاست محبوبیتی فراوان به دست آورده بود.
به هر حال وقتی در سال 1998، اربکان از عرصه سیاسی بیرون راندهشد و بعدها در غربت و تنهایی، در سال 2011 درگذشت، همه میدانستند که آفتاب اقتدار لائیکها در ترکیه رو به افول است و باید برای آینده فکری کرد. درست از همین زمان بود که فتح الله گولن، مولتی میلیاردر ترک، پای به معرکه گذاشت و به تدریج به بازیگر صحنههای متنوع سیاست ترکیه تبدیل شد. فردی مشکوک و ناشناخته که امروز او را پدرخوانده احزاب اسلامگرای ترکیه میدانند، لقبی تازه و جدید که با یک موج رسانهای و در قالب دستگیری اعضای حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه بروز یافتهاست؛ اما به راستی فتحالله گولن کیست؟
گولن کیست؟
محمدفتحاللهگولن، متولد 1941 در روستای کوروجوک در نزدیکی ارزروم ترکیه است. منطقهای که به عنوان خاستگاه فرقههای متنوع صوفیه، با گرایشهای مذهبی اهلسنت، شناخته میشود. پدرش، رامیز گولن، امام جماعت مسجد روستا بود و ظاهرا افراد خانوادهاش تحت تأثیر مبلغی مذهبی به نام سعید نورسی[1] قرار داشتند و این وابستگی بعدها در فتحالله گولن نیز به وجود آمد. او چنان تحت تأثیر نورسی قرار داشت که برخی از ویژگیهای او، نظیر سخنرانی در مسجد از 16 سالگی، را به خود نسبت دادهاست. گولن با وجود آنکه هیچگاه تحصیلات منظم و رسمی آموزش دینی نداشته، اما مدعی است که به صورت غیررسمی این تحصیلات را دنبال کردهاست. او درست مقارن با پیروزی انقلاباسلامی در ایران، خطیب بودن را رها کرد و ضمن سخنرانی در مساجد بزرگ ترکیه، فعالیت خود را بر روی اقتصاد متمرکز نمود.
پایههای فکری اسلام گولنی
گولن در مدت بسیار کمی، و با روشهایی که چندان مشخص نیست، به موفقیتهای اقتصادی مهمی رسید. او حالا آنقدر متمول بود که طرح های مذهبی خود را اجرا کند. نسخهای جدید از یک اسلام منفعل را که بر پایه اندیشه نورسی قرار گرفتهبود. نوعی اسلام سکولار که از ابتدا به دنبال تشکیل حکومت نیست و هیچگاه از برقراری یک مردمسالاری دینی صحبت نکردهاست. گولن نوعی لیبرالیسم را در نگاه به ادیان رواج داد که بر مبنای آن نوعی بیقیدی نسبت به فعالیتهای ضداسلامی سایر ادیان، به ویژه ادیان غیر الهی، ترویج میشد. گولن که خطیب زبردستی است و قالبا در هنگام سخنرانی اشک میریزد! اقتصاد را در اولویت اول فعالیتهای افراد اطرافش قرار داد و به یکباره نوعی اسلام یهودیزه شده از میان اندیشههای او سربرآورد که کسب مال را به هر نحو ممکن مشروع میشمرد.[2] او با وجود برچسب اسلامگرایی، توانست به سرعت در غرب برای خود جایی باز کند و در حالی که غربیها از تعامل با مسلمانان غیروابسته به خودشان ابا داشتند، گولن را به سان یک یار صمیمی در میان خود پذیرفتند.
ارتباط با لابیهای صهیونیستی
گولن در سال 1999 به بهانه معالجه به آمریکا رفت و در جنوب ایالت پنسیلوانیا ساکن شد. او از مدتها قبل و از طریق اسحاق آلتون، یهودی مشهور و موسس شرکت بزرگ آلارکو، توانسته بود ارتباط پایداری را با جوامع سرمایهدار یهودی برقرار کند. به همین دلیل است که به مبارزه با رژیم صهیونیستی نگاهی منفی دارد. وقتی کاروان کمک به مردم غزه از ترکیه راهی سرزمینهای اشغالی شد او این کار را عملی قبیح دانسته و گفتهبود:«عدم کسب اجازه از اسرائیل قبل از سعی در جهت کمک رسانی نشانهای مقاومت در برابر اختیارات و اقتدار این دولت است و این امر ثمر خوبی نخواهد داشت»، در حقیقت او رژیم صهیونیستی را در تمام ابعاد به رسمیت میشناسد. در اندیشه گولن، موضوع وحدت اسلامی محلی از اعراب ندارد و او بیشتر به دنبال ایجاد یک امپراتوری گسترده مالی برای تسلط بر مناطق مختلف جهان است. اخیراً اندرو فینکل[3] در اظهار نظری آشکار عنوان داشتهاست:«جنبش گولن طرفدار سرمایهداری است و بیش از آنکه یک جماعت دینی باشد، یک بنگاه اقتصادی موفق است».
فرقهای به نام جماعت گولن
فتحالله گولن، همزمان با شروع فعالیت، در سال 1981، جماعت گولن را نیز راهاندازی کرد. گروهی به ظاهر مذهبی که برای ترویج عقاید او بنیانگذاری شدهبود. این جماعت که بعدها با نام جنبش گولن نیز شهرت یافت، موضوع آموزش و ایجاد مراکز آموزشی را اولویت خود میداند. برخی محققان اعضای این جماعت را بین 400 هزار تا 4 میلیون نفر میدانند که در مدارس، دانشگاهها، موسسات آموزشی فنی و حرفهای و حتی ایستگاههای رادیو و تلویزیونی متعلق به گولن فعالند. مدارس او که از پشتیبانی آمریکا و صهیونیستها در سراسر جهان برخوردار است، بیش از 2 میلیون دانشآموز و دانشجو را تحت پوشش دارند که بسیاری از آنها بورس تحصیلی گولن دریافت میکنند. نکته جالب توجه این است که برخی از این محصلین اصولا مسلمان نیستند و غرب در برابر ترویج تفکرات ظاهراً اسلامی گولن در این مناطق هیچگونه واکنش منفی از خود نشان نمیدهد. این جماعت با استفاده از 1000 مدرسه خود، در پنج قاره، که تنها 300 مورد آن در ترکیه قرار دارد، به ترویج اندیشه خود مشغول است. جماعت او در تمامی ایالتهای آمریکا شعبه دارند و توانستهاند جایگاه خود را در کشورهای ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، آذربایجان و حتی روسیه، بی هیچ مشکلی محکم کنند.
جماعت گولن به دنبال چیست؟
جنبش گولن، با مختصاتی که ارائه کردیم، مشخصا یک جریان وابسته است. این از محالات است که صهیونیستها و غرب، به تفکرات اسلامی، آن هم در این مقیاس اجازه فعالیت دهند، مگر آنکه این تفکرات اهداف آنها را در منتها درجه خود محقق کند. سایت اختصاصی گولن و نیز سایتی که وی برای سعید نورسی راهاندازی کردهاست، حتی به زبان فارسی مشغول فعالیت است و میکوشد جا پایی در ایران و به ویژه در میان اهلسنت پیدا کند. در سالهای اخیر برخی از محققان کوشیدهاند تا ارتباط گولن و تشکیلاتش را با سیا و محافل صهیونیستی برملا کنند، تلاشی که سرنوشتی شوم را برای برخی از آنها رقم زدهاست. دکتر نجیب هابلمیت اوغلو، استاد تاریخ دانشگاه آنکارا، قربانی همین مزاحمت برای جماعت گولن شد. او در حالی که روی ارتباط گولن با سیا کار میکرد در سال 2002 به طرز فجیعی در خانهاش کشته شد و پرونده قتل او هیچگاه به نتیجه نرسید. عثمان نوری گُندش از مسئولین اطلاعات و امنیت ترکیه در سالهای نه چندان دور، در خاطراتش به وضوح از وابستگی این جنبش به سیا خبر میدهد و مینویسد: جنبش گولن از سال 1990 رسما به عنوان همکار سیا در منطقه عمل میکرد و در خلال دهه 1990 میلادی، 130 مأمور سیا در مدارس این جماعت در قرقیزستان و ازبکستان مستقر بودند. دکتر آلاند میزل[4] درباره دلایل حمایت غرب از گسترش نفوذ جماعت گولن مینویسد:«پس از فروپاشی شوروی، مدارس جماعت گولن یکی از ابزارهای سیا برای پیادهسازی اسلام مورد نظر خود در جمهوریهای تازه استقلال یافته شوروی بود» در حقیقت پس از پدیدار شدن خلاء قدرت در منطقه آسیای میانه سازمان سیا برای مبارزه با نفوذ انقلاب اسلامی ایران در این منطقه یک ابزار خاص را در دو قالب مورد استفاده قرار داد. نخست اسلام وهابی و دوم اسلام ترویجی گولن و این زنگ خطری برای گسترش یک جریانی انحرافی تازه در منطقه است.
پی نوشت:
[1] مبلغی شافعی مذهب که دارای گرایشات شدید صوفیگری بود. نورسی مبلغ نوعی از اسلام مبتنی بر آرامش است که از حرکات شدید و انقلابی میپرهیزد. میگویند در جنگ جهانی اول مبارزه کرده و زخمی شده است، اما این موضوع با مشی و طریقی که او مبلغش بود سنخیتی ندارد. نورسی توانست با وجود استقرار حکومت لائیک در ترکیه و در میان تدابیر شدید امنیتی، آموزههای خود را گسترش دهد. او اعتقاد داشت در هر صورت باید قوانین کشور را، هرچند بر خلاف عقل و انسانیت و اسلام باشند، ملحوظ داشت. نورسی نسخهای از اسلام بیضرر را ارائه میداد که سخت به مزاق استعمارگران خوش میآمد. وی در سال 1960 و در حدود 84 سالگی درگذشت.
[2] ماکس وبر در تحلیلی تاریخی دلیل انباشت ثروت در غرب و عدم قوع این اتفاق در شرق را، ذهد و مذهبانگاری شرقیها و تمایلشان برای رسیدن به تعالی اخلاقی و آباد کردن جهان دیگر میداند. رفتار گولن در حقیقت نوعی کندن از تفکر شرقی و پیوستن به تفکر غربی بود که به دنبال انباشت گسترده ثروت میگشت.
[3] مفسر و خبرنگار جنجالی سی ان ان و متخصص امور مربوط به ترکیه در این شبکه
[4] استاد دانشگاه و روزنامهنگار اهل ترکیه. او مقالات متعددی را در مورد سیاست روز ترکیه و به ویژه فعالیتهای جماعت گولن به رشته تحریر درآورده است
منبع :رصد