0

هنر خانم بودن

 
mgmoheby1
mgmoheby1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1390 
تعداد پست ها : 5196
محل سکونت : تهران

هنر خانم بودن


دنیای بدون زنان، چنین دنیایی خواهد بود: مردان نه خود را می شویند و نه صورت خود را اصلاح می کنند. لباس خانگی ما بسیار ساده خواهد بود. پیراهن، عرق گیر، جوراب، حتی کفش های بیرون هم ساده خواهند بود. نیازی به ظروف آشپزخانه و حتی غذا نیست؛ چند ظرف یکبار مصرف، چند تکه غذای سرد و پیتزا کافی است و برای خانه مان یک یخچال، جاروبرقی، تلویزیونی بزرگ و یک کنترل تلویزیون از راه دور، کفایت می کند. تنها برنامه های دو کانال تلویزیونی را تماشا می کنیم. شبکه خبری و ورزشی. به همین دلیل می گویند مردان موجوداتی ساده هستند و اگر زنان در زندگیشان نباشند، زندگی ساده ای خواهند داشت.

اما شما زنان سلطان "جمع و جور کردن" هستید. پس از یک کار تمام وقت به خانه می روید و تازه کار تمام وقت منزل یعنی نقش همسر و مادر بودن شروع می شود و باید به همه امور رسیدگی کنید و اغلب این کارها را بدون کوچک ترین کمک از سوی مردان انجام می دهید. بزرگ ترین تصمیمات خرید مربوط به شماست. نقش کلیدی در اجتماع دارید و گاهی برخی کارها را به منزل می آورید.


چگونه یک خانم تمام عیار باشید

ـ به او نگویید، کجا دوست دارید بروید، به او نوع غذا و فضایی را که دوست دارید، بگویید و بعد اجازه دهید محل آن را او انتخاب کند که فکر می کند مناسب شماست.

ـ به او نگویید، من خودم رانندگی می کنم، اجازه دهید او شما را به محل مورد نظر برساند.

ـ به او نگویید که من صورت حساب را می پردازم، اجازه دهید خودش بپردازد.

ـ سعی نکنید سینک ظرفشویی، ماشین، یا هر چیز دیگری را خودتان تعمیر کنید، اجازه دهید او این کار را بکند. سطل زباله را بیرون نگذارید، خانه را نقاشی نکنید، چمن ها را کوتاه نکنید، تمامی اینها وظایف اوست.

ـ جابجایی های سنگین را انجام ندهید، او با عضله ای قوی به دنیا آمده است تا کاناپه، تلویزیون، کتابخانه و امثال آن را جابجا کند.

ـ از پختن یک غذا یا دو نوع غذا نترسید، آشپزخانه دوست شما و اوست.


شما زنان قدرت دارید

در دانشکده بهترین هستید و نمراتتان بهتر از آقایان است و مدیریت مدارس و تربیت بچه ها به عهده شماست، در حقیقت تغذیه و حمایت از روح و ذهن ما به عهده شماست. ما مردان بیش از آنچه شما بدانید، قدردان این موضوع هستیم، فقط به دلیل مغرور بودن به زبان نمی آوریم.

استیوهاروی در کتاب "مثل یک مرد فکر کن، مثل یک زن رفتار کن" می نویسد: "در ذهن یک مرد، قدرتی که در یک زن نهفته است، وجود ندارد. به نظر ما، قدرت شما ناشی از یک چیز است، شما زن هستید. شما انگیزه بیدار شدن هر روزه ما هستید. مردان بیرون می روند و کار می کنند و پول به دست می آورند، فقط به خاطر زنان. به خاطر زنان، سوار ماشین های شیک می شوند. به خاطر زنان لباس شیک می پوشند. موهایشان را کوتاه می کنند و سعی می کنند تمیز و براق جلوه کنند. همه این کارها برای این است که هر چه بیشتر شما را درگیر بازی خودمان کنیم و "شما در واقع پاداش نهایی برای ما هستید"

می دانم که برخی از شما به خاطر مسائلی که عنوان می کنم، آزرده خاطر می شوید و مثل این می ماند که قرص بزرگی را قورت داده اید. اما ما مردان بازی های زیادی می کنیم، حقه های زیادی از کلاهمان بیرون می کشیم تا شما را مطمئن کنیم که خیلی برایمان مهم نیستند. به همین دلیل خیلی از زنان اینگونه این روزها بزرگ می شوند؛ آنان مرتباً از سوی مادر، خاله، مادربزرگ و دوستان خانم خود تشویق می شوند که درس بخوانید، شغل خوبی پیدا کنید تا زنانی مستقل باشید، بهای آن مهم نیست، فقط این کار را بکنید و یا اینکه مطبوعات مرتباً به شما یادآوری می کند به تکامل بخشیدن به خود بیندیشید.

از مجله گرفته تا برنامه های تلویزیونی، پیام های بازرگانی و سایت ها و همه به شما می گویند که بایستی بهترین باشید تا بتوانید یک مرد خوب را به خود جلب کنید. ما مردان خوب می دانیم که شما به قدر کافی زیبایی خود را دارید و فلان زن هم زیبایی خودش را دارد و شما نمی توانید مثل او باشید. اگر شما خودتان پول به دست آورید، ماشین خودتان، خانه خودتان، سیستم ایمنی خودتان را داشته باشید، همه چیز فریاد می زند که دیگر نیازی به ما مردان ندارید تا از شما حمایت و نیازهایتان را برطرف کنیم. اگر همه این موارد را داشته باشید، واقعاً چه نیازی به ما مردان است؟"


آقایان محبت می خواهند

اشتباه نکنید. ما نگران داشتن این امکانات از جانب شما نیستیم. می توانید پول، خانه و ماشین خودتان را داشته باشید، اما اگر مردی واقعاً به دنبال محبت شما باشد و شما هرگز اجازه ابراز عشق از طریق حمایت کردن و تامین نیازها و خواسته هایتان را به او ندهید، پس چگونه احساس کند که مرد است؟

امکاناتی که از نظر مالی به دست می آورید و از نظر تحصیلی به آن می رسید، هرگز جایگزین رابطه با یک مرد نخواهد شد. دی. ان. ای او اجازه این کار را نمی دهد. ترجمه این جمله: "ما مردان به زنانی که مثل یک مرد با ما رفتار می کنند، احترام می گذاریم و دوستشان داریم." پس اجازه دهید که ما فکر کنیم شما به ما نیاز دارید. ما نیاز داریم که توسط شما مورد نیاز واقع بشویم تا ماهیت خود را به عنوان مرد بودن به نتیجه برسانیم.

استیورهاروی می گوید: البته، شنیده ام که زنان می گویند: "آنقدر خودم را حقیر نمی کنم که او فکر کند مرد است، او می خواهد پول، موفقیت و استقلالم را از من بگیرد تا من تحت کنترلش باشم." ما می فهمیم و می توانیم حتی زنان قدرتمند را نیز هدایت کنیم. در حقیقت، ما محصول زنان قوی هستیم که توانسته اند، زندگیشان را هدایت کنند. این یک موضوع پنهان نیست، شما به ما مردان اجازه می دهید که خود را راس خانواده بدانیم، در صورتی که تصمیمات کلیدی در خانه و در رابطه با بچه ها به عهده شماست. می دانیم که مهم نیست چه کسی بیشترین درآمد را دارد، مهم این است که شما مسائل مالی را حل و فصل می کنید و تعیین می کنید که پول در چه راهی و کجا خرج شود. می دانیم که اگر توافق می کنیم که درست عمل کنیم، اما در نهایت برای حفظ آرامش به کمک شما نیاز داریم. همه این موارد را می دانیم و مشکلی با آن نداریم. اما اگر جملاتی بگویید که تاثیر ما را غیر ضروری اعلام کنید و غرور ما را نادیده بگیرید، آنوقت دیگر به دنبال در کنار شما بودن نخواهیم بود.

ما اینطور تصور می کنیم که اگر شما خودتان درآمد داشته باشید، یعنی به پول ما نیاز ندارید. اگر خود دست به کار شده و کارهایتان را انجام دهید، یعنی به حمایت ما نیاز ندارید. اگر نتوانیم از شما حمایت کنیم و خواسته هایتان را تامین کنیم، عشق ما به شما بی فایده خواهد بود. اگر اجازه ندهید، آنچه واقعاً باید باشیم، باشیم، مطلقاً نخواهیم گفت: "من مرد تو هستم" پس چه اتفاقی می افتد؟ هیچ. خیلی زود از کنارتان دور می شویم.

این حقیقت تلخی است، اما واقعیت دارد. اگر زنان به آقایان بفهمانند که کمتر از یک شریک هستند، اتفاق های خوبی نمی افتد. پول و موفقیت شما او را می ترساند و تهدید می کند. بله، چون او را از نقش خود به عنوان یک مرد و یک تامین کننده دور می کند. چون این انتظاری است که جامعه از او دارد و به آنان اینگونه یاد داده اند، که آنان باید مراقب و حامی شما باشند، البته وقتی مردی جوان است و تجربه زیادی ندارد، کارهای عجیب و غریبی انجام می دهد، مثلاً بیهوده پولش را خرج چیزهایی می کند که نیاز ندارد، به جای مغزش از بازویش استفاده می کند. اما هر چه بزرگ تر شویم، بیشتر می فهمیم که برای ابراز عشق به کسانی که دوستشان داریم، بایستی به عنوان یک مرد واقعی، تامین کننده خواسته های آنان باشیم. به یاد داشته باشید اگر زنی عادت بد به رخ کشیدن نقصان های یک مرد را داشته باشد، دیگر آن مرد سعی نمی کند که نیازهای او را تامین کند و برای خوشبختی آن زن هرگز کاری نمی کند.


چگونه باید از این موقعیت عبور کنیم؟

پول، شغل، تحصیل، غرور و افتخار ناشی از آن را رها نکنید. فقط یک خانم باشید. می دانم الان مثل ماشین و هلیکوپتر پلیس آژیر می کشید و عصبانی هستید اما این داغ کردن و ناراحتی، حقیقتی را که در مورد مردان می گویم، عوض نمی کند برای آنان مهم نیست که چه موقعیت مالی، شرایط اجتماعی، درآمد و سابقه کاری داشته باشند، فقط می خواهند مراقب زن خود باشند.

می دانیم که شما به قدر کافی قوی هستید که تلویزیون را جابجا کنید، اما اجازه بدهید او این کار را بکند و بگویید برای شما سنگین است و این یک کار مردانه است. می دانیم که پول زیاد دارید و می توانید پول شام را بپردازید. اما همان جا بنشینید و اجازه دهید، او پول شام را بپردازد. او وقتی با نامزدش و یا همسرش بیرون می رود، وظیفه او انجام همین کارهاست. درست است، شما زن مستقلی هستید و به او نیاز ندارید تا آشغال ها را بیرون ببرد یا قاب عکس را به دیوار آویزان کند یا به انبار برود و وسایل تعمیر سینک ظرفشویی را بیاورد. اما اگر انگشت به دهان بگذارید و وانمود کنید که نمی توانید این کارها را بکنید و نیاز به مرد دارید تا آن را انجام دهد و با لبخند بر لب بگویید: "عزیزم، ممنونم که این کار را به خاطر من کردی، نمی دانستم بدون تو باید چه کار می کردم."


از همسرتان تعریف کنید

بسیاری از مردان، اگر بدانند که مورد نیاز هستند، مردان بهتری خواهند بود. در عصر جدید زنان این نقش های ضروری را از ما گرفته اند و ما آن را قبول کردیم. اما در برخی موارد، شما می خواهید که بپذیرید زنانی قوی و تنها هستید یا اینکه می خواهید تنها یک خانم باشید. بنابراین وقتی می دانید که اگر یک خانم باشید، ما به شما آنچه را می خواهید و نیاز دارید می دهیم، چرا این کار را نمی کنید؟ خانم بودن به شما احساس آرامش و راحتی می دهد. چرا از فرصت آرام بودن استفاده نمی کنید؟ عزیزان، قول می دهم که خیلی سخت نیست، شما را نخواهد کشت و اگر کمی قدردانی به او نشان دهید، آنچه را نیاز دارید تامین خواهد کرد.

دوستی برای من تعریف می کرد: روزی نخواهد بود که ما "من و همسرم" از یکدیگر تعریف نکنیم، حداقل طی روز چندین مرتبه این کار را می کنیم، اما یک روز، او مرا برای مراقبت از بچه ها در خانه تنها گذاشت تا کمی خرید و به کارهایش در بیرون از منزل رسیدگی کند. وقتی به خانه برگشت، مرا خسته و به هم ریخته از مراقبت بچه ها دید. دنبال کردن بچه ها، کاری نیست که از عهده من بر بیاید. منظورم این است که می توانم اما بسیار خسته کننده است. وقتی زنم وارد اتاق شد و صورت خسته مرا دید، گفت: "واقعاً ممنونم که مراقب بچه ها بودی، تو پدر فوق العاده ای هستی؟" پسر، نمی توانم بگویم چه احساس خوبی به من دست داد. کلماتی از دهانش خارج شد که انتظار آن را نداشتم. همین تعریف کار من را تمام کرد. برایم بسیار آزاردهنده بود که تمام روز در خانه بنشینم و مراقب بچه ها باشم، در حالیکه می توانستم خیلی کارهای دیگری انجام بدهم، اما همین تعریف باعث شد به یاد بیاورم که چرا در بازی هستم. قدردانی و سپاس از یک مرد، نه تنها اطمینان و اعتماد او را تضمین می کند، بلکه از شما نیز بهترین می سازد. بهترین راه برای قدردانی این است که یک خانم باقی بمانید و به او اجازه دهید که مرد خانه باشد.

امروزه مطمئنم خانم بودن، هنری است که به فراموشی سپرده شده و برخی خانم ها باید درس هایی در این زمینه بیاموزند. چند نکته به شما می گویم تا بیاموزید چگونه می توانید خانم باشید، به خصوص در مواردی که رو در روی شوهر و نامزدتان قرار می گیرید اگر از روزهای اول ازدواج اینگونه عمل کنید، شاید خیلی کم پیش بیاید تا در آینده دچار مشکلات زناشویی شوید.

چهارشنبه 27 آذر 1392  9:11 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها