درمان های معنوی برای درمان وسواس
درمان این مرض قلبی، که احتمال دارد افراد را به هلاکت و شقاوت ابدی برساند، همچون سایر بیماری های روانی، با علم و عمل بسیار آسان است، ولی انسان باید ابتدا خود را مریض بداند و پس از آن درصدد علاج برآید.
در روایتى نقل شده است: به امام صادق صادق(علیه السلام) گفتند: شخصى هست كه داراى عقل و بینش خوبى است؛ اما قدرى در وضو و نمازش وسواس دارد؛ حضرت فرمود: این چگونه آدم عاقلى است كه پیروى از شیطان مىكند. بعد فرمود: «ان الشیطان یحب ان یطاع»(امام خمینى، چهل حدیث، مۆسسه نشر آثار امام خمینى.) «شیطان دوست دارد كه از او پیروى شود»
در روایت دیگرى امام صادق(علیه السلام) در پاسخ به سۆال از تكلیف كسى كه در تعداد ركعتهاى نماز زیاد شك مىكند - به طورى كه اصلاً نمىداند چند ركعت خوانده و چند ركعت باقى مانده است - فرمود: باید نمازش را اعاده كند. سپس به امام عرض شد: زیاد شك مىكند، به طورى كه هر چه هم اعاده كند باز شك مىكند؛ فرمود: به شك خود اعتنایى نكند(به نقل از: محمود ارگانى، شناخت وسواس و درمان آن)(و به نمازش ادامه دهد.)
امام(علیه السلام) در ادامه فرمود: «با شكستن نماز، شیطان پلید را به خودتان عادت ندهید كه با این كار، او را به طمع اندازید؛ زیرا شیطان خبیث است و بر هر چه عادتش دهند، عادت مىكند. پس هر یك از شما (كه كثیرالشك باشد)، به شك خود اعتنا نكند و نمازش را زیاد نشكند؛ چون اگر چند مرتبه به شك خود اعتنا نكرد، دیگر دچار شك نخواهد شد. شیطان پلید مىخواهد مطاع باشد؛ لذا اگر نافرمانى شود، دیگر به طرف شما نمىآید».
از این گونه روایات استفاده مىشود كه؛ وسواس، نشانه جهل است و آدم وسواسى جاهل تلقى مىشود و نباید به شكهاى خود اعتنا كند و وظیفه دارد مانند افراد عادى در آنچه دچار وسواس است، عمل كند؛ یعنى، از هر چیزى كه عموم مردم نجس مىدانند، اجتناب كند، نه بیشتر و در شستن لباس و بدن و یا وضو و غسل، مانند سایر مردم عمل كند و بیشتر از آن اسراف است و جایز نیست.
در واقع كسى كه بیشتر از مقدارى كه شرع مقدس براى شستن و تطهیر محل نجس تعیین كرده، آب مىریزد و یا در انجام دیگر اعمال عبادى یا غیرعبادى، تكرار و افراط مىكند؛ نوعى دهن كجى به شارع مقدس و دستورات پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیه السلام) است. پس همان طور كه تفریط و بىمبالاتى و بىتوجهى نشانه جهل و نادرست است؛ افراط و زیاده روى نیز از نظر ائمه اطهار(علیه السلام) و شرع مقدس، مردود است.
حضرت على(علیه السلام) در نهج البلاغه مىفرماید: «لا تَرَى الْجَاهِلَ إِلاَّ مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً»(نهج البلاغه، حكمت 70.) «افراط و تفریط هر دو نشانه جهل و بىعقلى است».
روزه داری و پرهیز از پرخوری از فنون مهم درمان وسواس است و به دو دلیل در ارتباط با وسواس بر روزه داری تأکید شده است: یکی معنوی؛ زیرا انسان روزه دار توجهش به خدا زیاد است و از این رو، افکار شیطانی به او هجوم نمی آورند، و دوم آن که لازمه روزه داری پرهیز از پر بودن دایمی معده می باشد و این در کاهش افکار و امیال وسواسی مۆثر است
آدم وسواسى نیز در فكر و یا عمل دچار حساسیت بیش از اندازه شده و از حد متعادل و معین خارج شده است. آرى در مراحل اولیه، شك و تردید - چه در افكار و چه در اعمال - ناخواسته و غیراختیارى است و بدون اراده شخص به ذهن فرد مىآید و یا در عمل و رفتارش ظاهر مىشود و به عبارتى یك نوع بیمارى است كه در وجود او رخنه كرده است، اما تداوم و عدم تداوم آن قابل كنترل است.
از نظر اسلام شخص وسواسى بیمار تلقى مىشود و رفتار او، رفتارى نابهنجار است. اسلام براى اعمال یا افكار وسواسى، اعتبارى قائل نیست و به چنین فردى توصیه مىشود به افكارش بىتوجه باشد و ترتیب اثر ندهد، بلكه مثل سایر مردم به مسائل نگاه كند و مناسك دینى را نیز مثل عموم مردم انجام دهد.
حتى اسلام در مواردى كه وسواس شدت پیدا مىكند، رعایت برخى از مسائل (مثل طهارت، وضو، غسل و...) را از عهده فرد مبتلا به وسواس برداشته، مىگوید: با همان بدن یا لباسى كه فكر مىكند نجس است یا همان وضو و غسلى كه احساس مىكند باطل است نماز بخواند، هیچ اشكالى ندارد.
وسواسی از حد متعارف خارج می شود
کسی که وسواسی میشود و از حد متعارف خارج میشود، او باید رفتارش را با متعارف مردم مقایسه و تصحیح کند.
شیطان مدام انسان رو وسوسه میکند که اینجا نجس یا اونجا پاک است، اونجا ترشح شد؛ اونجا فلان شد؛ وضو درست نشد؛ غسل درست نشد و با این چیزها انسان را از اهداف عالیه باز میدارد، اما شارع مقدس در قسمت نجاست و طهارت، به اصطلاح حد أنزَل (مرحله پایینتر) را از بندگان خواسته است.
مراقب وسواس باشید
در این رستورانها، مهمانخانههای معمولی، مشتری غیرمسلمان هم میآید؛ اما صاحبش مسلمان است، یا اینکه آن صاحب رستوران ممکن است چندان پایبند به نجاست و پاکی هم نباشند؛ خوب، در اینجا چکار بکنیم؟ باید احتراز بکنیم؟ باید بگوییم اینها نجس هستند؟ غذاشون نجس است؟ نه اینطور نیست؛ بلکه باید بگویید پاک است تا مادامی که علم به نجاست برای شما حاصل نشده، اینها پاک هستند برادر من!
وسواس، نشانه جهل است و آدم وسواسى جاهل تلقى مىشود و نباید به شكهاى خود اعتنا كند و وظیفه دارد مانند افراد عادى در آنچه دچار وسواس است، عمل كند؛ یعنى، از هر چیزى كه عموم مردم نجس مىدانند، اجتناب كند، نه بیشتر و در شستن لباس و بدن و یا وضو و غسل، مانند سایر مردم عمل كند و بیشتر از آن اسراف است و جایز نیست
به عنوان مثال پشتت دمل در آورده، حالا مثل اینکه یه قدری، از پشت من یک چیزی سرازیر شد، یک مایعی؛ آیا خونه یا جراحت و چرک است؟ هیچ نمیخواد چراغ روشن کنی، نمیخواد بگی خانواده بیاد ببیند؛ یا اینکه اصلاً نبین، نمازت را بخوان، درست و صحیح است. مسائل شرعی اینگونه سهل است.
وسواسی چه کسی است؟
کسی است که از حد متعارف خارج شده؛ مدام فکر میکند این نجس است، اون پاک نیست! پس اینها باید به حد متعارف برگردند؛ این یک نوع بیماری روانی هست که انسان مبتلا میشود؛ راه معالجهاش بیاعتنایی و بازگشت به حد متعارف مردم است.
ترتیب اثر دادن جایز نیست
اگر شارع فرموده یک مرتبه یا دو مرتبه کافیه؛ مثلاً یک مرتبه با آب کر، دو مرتبه با آب قلیل، اگر به فرد وسواسی بگوییم چرا سه مرتبه چهار مرتبه در آب میزنی؟ خواهد گفت: بر شیطان لعنت، یعنی این اضافه شستن اطاعت از فرمان شیطان است. پس بنابراین چون اطاعت از شیطان است ترتیب اثر دادنش هم جایز نیست.
وسواس را چگونه درمان کنیم؟
درمان این مرض قلبی، که احتمال دارد افراد را به هلاکت و شقاوت ابدی برساند، همچون سایر بیماری های روانی، با علم و عمل بسیار آسان است، ولی انسان باید ابتدا خود را مریض بداند و پس از آن درصدد علاج برآید. مشکل در اینجاست که شیطان طوری مقدّمات را برای این بیماری آماده می کند که فرد خود را مریض نمی داند، بلکه دیگران را منحرف و سهل انگار می پندارد. هرکسی که در خود شائبه این امر را یافت، باید به مردم معمولی مراجعه کند و عمل خود را بر علما و فقها عرضه دارد و از آن ها بپرسد که آیا مبتلا به وسواس است یا نه. پس از آن که دریافت مبتلا به وسواس است، لازم است به اصلاح خود بپردازد.
راه عمده برای معالجه وسواس، بی اعتنایی به وسوسه های شیطانی و خیالاتی است که شیطان به فرد القا می کند. بدون شک، پس از چندین مرتبه بی اعتنایی و عمل بر خلاف رأی شیطان، او از انسان مأیوس می شود و قطعا بیماری اش معالجه خواهد شد.( محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 424 / همو، فروع کافی، ج 3، ص 14)
در احادیث و روایات معصومان علیهم السلام به روش ها و فنون شناختی، معنوی، ارتباطی، عملی و دارویی برای درمان اختلال وسواس فکری عملی اشاره شده است.( نهج البلاغه، خ 91) این روش ها به شرح ذیل می باشند:
ایجاد اشتغال ذهنی با ذکر و قرائت قرآن به ویژه سوره «یس». ( علی نقی فقیهی، پیشین، ص 101)
تشریح کامل وظایف شرعی در مورد افکار و اعمال وسواسی و تقویت اراده و تعهد عملی به ضوابط و احکام شرعی و عدم تخلّف از آن. (یحیی سید محمدی، پیشین، ص 76)
راه عمده برای معالجه وسواس، بی اعتنایی به وسوسه های شیطانی و خیالاتی است که شیطان به فرد القا می کند. بدون شک، پس از چندین مرتبه بی اعتنایی و عمل بر خلاف رأی شیطان، او از انسان مأیوس می شود و قطعا بیماری اش معالجه خواهد شد
وضو گرفتن قبل از غذا و بعد از غذا و ذکر نام خداوند، از جمله شیوه های مهم مقابله با وسوسه شیطان است. ( محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 10، ص 102) امام صادق علیه السلام فرمودند: «زمانی که کسی وضو بگیرد و بسم اللّه نگوید، شیطان در آن وضو شریک خواهد بود و در خوردن و آشامیدن و هر کار دیگری سزاوار است که بسم اللّه گفته شود و در غیر این صورت، شیطان در آن شرکت خواهد داشت.»( همان، ج 66، ص 162، ح 36 تا 42)
تغییر موقعیت در مورد عمل وسواسی؛ برای مثال، در مورد لباسی که پس از شستن، رنگ خون در آن هنوز باقی است و زمینه وسواس را در فرد فراهم می کند، پیشنهاد می شود که آن لباس را رنگ آمیزی کند یا از لباس تیره، که پس از شستن، رنگ خون در آن مشخص نیست، استفاده نماید.
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «هنگامی که شیطان کسی را وسوسه کرد، باید به خدا پناه ببرد و بگوید: "آمنتُ بالله و برسوله مخلصا له الدین".» ( ابی جعفر احمدبن محمدبن خالد البرقی، المحاسن، ق. المجمع العالمی لاهل البیت علیهم السلام ، 1413، ج 2، ص 553)
درمان از طریق خوردن انار، به ویژه انار شیرین و همچنین خوردن روغن زیتون، خرما، سیب، کندر، سبزیجات و دود کردن اسپند؛ پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «هرکس انار بخورد، قلبش نورانی می گردد و وسوسه تا چهل روز از او دور می شود.»( شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 5، ص 96، باب 97، ح 6025)
همچنین روزه داری و پرهیز از پرخوری از فنون مهم درمان وسواس است و به دو دلیل در ارتباط با وسواس بر روزه داری تأکید شده است: یکی معنوی؛ زیرا انسان روزه دار توجهش به خدا زیاد است و از این رو، افکار شیطانی به او هجوم نمی آورند، و دوم آن که لازمه روزه داری پرهیز از پر بودن دایمی معده می باشد و این در کاهش افکار و امیال وسواسی مۆثر است.