0

سبک زندگی اسلامی: خودتان را ابراز کنید

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

سبک زندگی اسلامی: خودتان را ابراز کنید

فکر می کنید از آن دسته افرادی هستید که حتی وقتی فکر و ایده بکرتان را هم بیان می کنید کسی جدی نمی گیرد؟ شما این خصوصیات خود را چه طور تعریف می کنید؟ قرار نیست از خجالتی هایی حرف بزنیم که زیر پوستی و آرام و بی سر و صدا روزگارشان را می گذرانند. می خواهیم از یکی از مهم ترین و ضروری ترین خصوصیات اخلاقی برایتان بگوییم که شاید کمتر تا به حال به آن توجه کرده باشید. توانایی ابراز وجود، نشان دادن احساسات و بیان آن چیزی که واقعا هستید و واقعا می خواهید باشید.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید این مبحث، یکی از جدی ترین مباحث مورد بررسی در روانشناسی است که اولین بار، در دهه های 40 و 50 قرن بیستم میلادی در روانشناسی سر زبان ها افتاد.

در آن زمان روانشناسان و محققان علوم رفتاری متوجه شده بودند که برخی انسانها نمی توانند حق خود را بگیرند، حالت های خودشان را برای دیگران تعریف کنند یا توانمندی هایشان را به طور واقعی نشان دهند.

روانشناسان در بررسی هایشان به این نتیجه رسیدند که ابراز وجود و نشان دادن جرات هدف مثبتی است که فرد را در زندگی به پیش می برد. افرادی که بازداری های اجتماعی زیادی دارند نمی توانند احساس ها و عواطف خود را آزادانه و خودانگیخته برای دیگران بیان کنند، به عبارت دیگر آنها قادر نیستند احساسات خود را به شکل کلامی به دیگران بگویند. مثلا بگویند که خوشحال، غمگین، عصبی یا آرام هستند، حتی ممکن است در عمل هم نتوانند این را نشان بدهند. مثلا به شکل غیر کلامی با لبخند زدن یا اخم کردن (حالت های چهره) احساسات و عواطف خود را بروز دهند یا با عواطف مناسب به مخالفت با کسانی بپردازند که با آنها هم عقیده نیستند. در حالی که در زندگی اجتماعی ما، توانایی ابراز عواطف یکی از مؤلفه های ضروری زندگی مفید و شاد است. افرادی که نمی توانند ابراز وجود کنند، معمولاً می دانند که از حق خود دفاع نمی کنند و غالباً می گویند که وسوسه می شوند تا حرفشان را بزنند و بعداً هم از نگفتن حرف خود افسوس می خورند.

چگونه ابراز وجود کنیم؟

ابراز وجود شامل گرفتن حق خود و ابراز افکار، احساس ها و عقیده های خود به نحوی مناسب، مستقیم و صادقانه است. به نحوی که حقوق دیگران زیر پا گذاشته نشود. این ویژگی جنبه های مختلفی دارد. بخشی از آن در رفتار شما نمود پیدا می کند. بخشی در هیجاناتتان، بخشی در ذهنتان و بخشی دیگر در احساساتتان.

1) رفتار: رفتار ابراز وجود مانند سایر رفتارها از طریق ممارست، تمرین، سرمشق گیری و تقویت آموخته می شود. یعنی شما باید تمرین کنید تا بتوانید در موقعیت های مختلف، آنچه در فکر و احساستان می گذرد با دیگران در میان بگذارید و هر بار این تمرین را بیشتر و بیشتر کنید. رفتار ابراز وجود حالات پرخاشگرانه، ستیزه جویانه و اضطراب آمیز و در عین حال برخی واکنش های افسردگی را کاهش می دهد. یعنی شما هر قدر بیشتر بتوانید ابراز وجود کنید، کمتر احساس خشم فروخورده و یا افسردگی خواهید داشت.

2) احساس: بخش مهمی از هر رفتار، جزء غیر کلامی آن است که شامل وضعیت بدنی، حالات صورت و حرکات می شود.

3) تصور: بدون تصور و تجسم نمی توان رفتارهای حاکی از ابراز وجود را به صورت موفقیت آمیز بروز داد. باید سعی کنید موقعیت هایی را در ذهن خود مجسم کنید و خود را در وضعیتی قرار دهید که معمولا نمی توانید در این موقعیت ها خودی نشان دهید. سپس سعی کنید در این موقعیت ذهنی، با احترام و شایستگی احساساتتان را بروز دهید و نتایج این ابراز وجود را برای خودتان بازگو کنید و تا آنجا که ممکن است جنبه های مثبت و موفق آن را ببینید.

4) شناخت: شناخت یعنی آن چیزی که در ذهن شما می گذرد. یعنی حیطه فکر و اندیشه و تحلیل شما. پایه و اساس بسیاری از ترس ها و شکست ها تعبیر و تفسیر نادرست مسائل است. اگر فکر می کنید به این دلیل نمی توانید از حق تان دفاع کنید یا ابراز وجود داشته باشید که همیشه از آن ترسیده اید یا تجربیات بدی در این زمینه داشته اید باید روی ذهنیت خود کار کنید. مثلا موقعیت هایی را به یاد بیاورید که ابراز وجود کرده اید و نتیجه خوبی گرفته اید. سعی کنید وقتی صحبت می کنید، بیشتر از کلمه «من» استفاده کنید و توجه بیشتری به خودتان، نقش تان در مدیریت اوضاع و احساسات درونی تان داشته باشید.

مرز ابراز وجود و پرخاشگری

ابراز وجود کمک می کند فرد به نفع خودش عمل کند، بدون هیچگونه نگرانی و اضطرابی روی پاهای خودش بایستد، احساس های واقعی خود را صادقانه ابراز کند، و بدون بی توجهی به حقوق دیگران حق خود را بگیرد. وقتی ابراز وجود می کنید، به خواسته ها، نیازها و ارزش هایتان افتخار می کنید، بدون این که از جانب کسی امر و نهی شوید. اما باید بدانید که ابراز وجود نیاز به قدرت دارد نه پرخاشگری و ستیزه جویی. خود ابرازی، یعنی شما می توانید احساسات و خواسته هایتان را بروز دهید در حالی که از رفتارتان و حدود مناسب آن آگاهی دارید. ابراز وجود، خصوصیتی است که اگر وجود نداشته باشد شما تبدیل به یک آدم منفعل و ناتوان، کمرو و گوشه گیر می شوید و اگر زیادی و بیش از حد مورد نیاز در شما وجود داشته باشد، می تواند رفتار پرخاشگرانه ای را به وجود آورد. مثل کسانی که همه جا اصرار دارند تصمیم گیری با آنها باشد، هیچ کنترلی روی احساسات درونی شان ندارند. در هر موقعیتی این احساسات را به شدت بروز می دهند و به طور کلی، آدم های بی ملاحظه ای هستند. در حد نرمال، این ویژگی می تواند باعث شود وقتی در موقعیت های ناکامی قرار گرفته اید، بتوانید احساساتتان را بروز داده و به سرعت خودی نشان دهید و کنترل اوضاع را به دست بگیرید تا این احساس ناکامی بر شما چیره نشود.

البته مرز پرخاشگری و ابراز وجود گاهی خیلی باریک تر از آن چیزی می شود که انتظار داریم. گاهی در چهارچوب های عرفی، ابراز وجود به پرخاشگری تعبیر می شود و مردم معمولاً فردی را که ابراز وجود می کند، پرخاشگر می دانند. برای مثال ممکن است بازاریابی را که با سماجت با مردم برخورد می کند و جواب رد را به سادگی نمی پذیرد، پرخاشگر بدانند، ولی این شخص با جرأت است نه پرخاشگر. در چنین مواردی باید گفت که به کار بستن روش های صحیح ابراز وجود می تواند مانع از این برداشت اشتباه عمومی شود. در واقع شما لازم نیست از ترس قضاوت اشتباه اجتماعی تبدیل به یک آدم گوشه گیر شوید. بلکه کافی است با توجه به جوامعی که در آن ها رفت و آمد دارید، روش های محترمانه تر و پسندیده تر ابراز احساسات و عقاید تان را پیدا کنید و به کار بندید. اما هرگز آن را از زندگی تان حذف نکنید.

شخصی که با روش های درست ابراز وجود می کند و با صداقت احساسات خود را بیان می کند اغلب به هدف خود می رسد و اگر هم به هدف نرسد، احساس خوبی ناشی از توانایی در انتخاب رفتار متناسب و دلخواه پیدا می کند و در مقابل، افراد دیگر و اطرافیان او احساس تحقیر یا مورد توهین واقع شدن نمی کنند. در واقع به نوعی احساس ارزشمندی در هر دو طرف ارتباط، افزایش می یابد. در مقابل این وضعیت، رفتار پرخاشگرانه موجب گسستن رابطه فرد پرخاشگر با اطرافیانش می شود و همین قطع ارتباط منجر به پرخاشگری مجدد خواهد شد و یک دور معیوب ایجاد می کند. در حالی که ابراز کردن، اگرچه همیشه به تأمین اهداف مطلوب منجر نمی شود، اما احساس عزت نفس و خودافزایی را در فرد افزایش می دهد.

انواع ابراز وجود

خودابرازی به عنوان یک مهارت اجتماعی انواع مختلفی دارد. خودابرازی بنیادی: این نوع خودابرازی شامل عمل ساده ابراز عقاید، احساسات و اصرار بر احقاق حقوق خویش است.

1. خودابرازی همدلانه: در این نوع خودابرازی افراد با به رسمیت شناختن موقعیت یا احساسات طرف مقابل، نشان می دهند که متوجه وضعیت او هستند.

2. خودابرازی افزایشی: در این نوع، افراد خودابرازی را با کمترین میزان شروع می کنند و اگر طرف مقابل بی تفاوت بود، به تدریج بر میزان آن می افزایند.

3. خودابرازی مقابله ای: این نوع خودابرازی موقعی به کار می رود که اعمال و گفتار طرف مقابل تناقض دارد و سعی بر آن است که به فرد مقابل نشان داده شود که آنچه انجام می دهد، تناقض دارد. در نتیجه آنچه را که فرد در حال حاضر خواهان آن است، قاطعانه بیان می کند.

4. خودابرازی بیانی: در این نوع خودابرازی، فرد با صراحت، رفتار طرف مقابل، تأثیر آن بر زندگی یا احساسات خویش و علت اینکه چرا باید آن را تغییر دهد را توضیح می دهد.

دیگران چطور ابراز وجود می کنند؟

سبک های ابراز وجود ممکن است در هر جامعه ای متفاوت باشد. حتی این سبک ها از یک فرد به یک فرد دیگر هم متفاوت است. ممکن است با افرادی مواجه شوید که هر کدام برای ابراز وجود یک روش خاص دارند و این روش الزاما صحیح و اخلاقی و مناسب نیست. مثل همان رفتار پرخاشگرانه و تهاجمی که گفتیم برخی افراد در بیان نظراتشان دارند. برای آنها بالا بردن خود به قیمت زیر پا گذاشتن دیگران است. فرد پرخاشگر می خواهد حقوق خود را در ازاء نقض حقوق دیگران کسب کند. افراد پرخاشگر با استفاده از کارهای ناخوشایندی مثل فریاد زدن، خشونت فیزیکی، تقلب یا کارهایی از این قبیل دیگران را مجبور می کنند نیازهایشان را برآورده کنند. پرخاشگری، احساسات دوستان و آشنایان را نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن و بی توجهی به آنها هنگام تعامل با آنهاست. به علاوه در نتیجه رفتار پرخاشگرانه، افراد احساس خشم، آزردگی و کینه جویی می کنند. اما به جز پرخاشگری چه سبک های دیگری برای ابراز وجود استفاده می شود؟

1. برخورد فریبکارانه: فریبکارها با جلب ترحم یا ایجاد احساس گناه در دیگران، به منظورشان می رسند. آنها مسئولیت نیازهایشان را نمی پذیرند بلکه سعی می کنند برای دیگران نقش قربانی یا شهید را بازی کنند. این آدم ها نیازهایشان را به طور غیر مستقیم ارضا می کنند.

2. برخورد منفعلانه: آدم های منفعل زبونانه و منفعلانه برخورد می کنند. این افراد نه فقط حقوق اساسی خود را ابراز نمی کنند بلکه اجازه می دهند دیگران به حقوق آنها تجاوز کنند. منفعل ها احساساتشان را بروزنمی دهند و خواسته ها و نیازهای خود را به دیگران نمی فهمانند. گاهی هم نیازهایشان را بیان می کنند اما چنان مؤدبانه و نامطمئن بیان می کنند که جدی تلقی نمی شوند.

3. برخورد جسورانه (ابراز وجود مناسب): فرد دارای ابراز وجود، حقوق اساسی خود را ابراز می دارد، در قبال این حقوق احساس مسئولیت می کند و در عین حال حقوق اساسی دیگران را مد نظر دارد و به آنها احترام می گذارد. شخص خودابراز، آشکارا نیازها یا حقوق خود را بیان می کند. معمولاً فوری با مشکلات مواجهه می کند و به جای مشکل، بر راه حل تمرکز می کند. این فرد از روش های ارتباطی استفاده می کند که او را قادر می سازد عزت نفس خود را حفظ کند و از حقوق و حریم شخصی خود بدون سوء استفاده از دیگران یا سلطه جویی بر آنان دفاع کند. چنین فردی در هنگام ارضای نیازهای خویش به خواسته های دیگران تعدی نمی کند و حریم شخصی آنان را مورد تجاوز قرار نمی دهد.

به یاد داشته باشید که اولین قدم در ابراز وجود کردن، ابراز نمودن آگاهی است و این به آن معناست که شخص ببیند، بیندیشد، آگاه باشد و آگاهی خود را متوجه بیرون و درون خود سازد. ابراز وجود کردن را با طغیان و سرکشی حساب شده نباید اشتباه گرفت. ابراز وجود اگر آگاهانه نباشد هرگز ابراز وجود نیست.

ابراز وجود کردن، آرزو داشتن نیست، بلکه تبدیل نمودن این آرزو به واقعیت است. داشتن ارزش نیز با ابراز وجود کردن متفاوت است اما نشان دادن این ارزش ها و پایبندی به آنها ابراز وجود است. ابراز وجود کردن مستلزم این باور است که برای خود، حق وجود داشتن قائل شویم و بدانیم که زندگی ما به خاطر دیگران نیست و قرار نیست مطابق میل و خواسته دیگران ظاهر شویم.

درباره مسائل شغلی هم ابراز وجود کردن تنها داشتن ایده های جدید نیست؛ مهم این است که ایده ها تحقق پیدا کنند. و نهایتا اینکه ابراز وجود کردن مستلزم داشتن تمایل در استقبال از چالش های زندگی و نه طفره رفتن از آنهاست. وقتی در جریان رسیدن به خواسته های خود به دیوار برخورد می کنیم، اگر مقاومت و مداومت نشان دهیم، ابراز وجود کردن است. وقتی مصمم می شویم که دانش و مهارت جدیدی بیاموزیم و وقتی تصمیم می گیریم به فضاهای ناشناخته برویم، ابراز وجود می کنیم.

دوشنبه 25 آذر 1392  11:06 AM
تشکرات از این پست
hossein201273
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:سبک زندگی اسلامی: خودتان را ابراز کنید

عوامل مؤثر بر ابراز وجود

از آنجایی که ابراز وجود امری نسبی است به طور کلی عوامل مؤثر بر آن را می توان به شکل زیر طبقه بندی کرد:

1.  جنسیت: طبق تحقیقات انجام شده میزان ابراز وجود در بین زنان به شکل قابل ملاحظه ای کمتر از مردان است. به طور کلی در شرایط یکسان و در موقعیت های مشابه، زنان کمتر از مردان ابراز وجود می کنند.

2.  موقعیت: موقعیت و شرایط بیرونی هم در میزان و نوع خودابرازی نقش قابل توجهی دارند. برخی افراد در خانه به راحتی ابراز وجود می کنند اما در محیط شغلی یا روابط اجتماعی خارج از منزل قادر نیستند اینگونه رفتار نمایند یا برعکس. تأثیر رفتار در روابط اجتماعی به بافت و شرایطی که رفتار در آن ظهور می یابد، بستگی دارد. مهارت فرد در روابط بین فردی به ادراک اجتماعی و توانمندی وی در انجام رفتار متناسب با شرایط که به نتایج مثبت بینجامد، بستگی دارد. از این رو فرد ممکن است در برخی موقعیت ها نظیر پاسخ‌دهی به انتقاد یا رد تقاضای غیرمنطقی خودابراز باشد، در حالی که در شروع به صحبت کردن و برقراری ارتباط و یا دادن بازخورد منفی به اطرافیان عدم خودابرازی نشان می دهد.

بررسی های روانشناسی به نام «چان» نشان داده که بیش از 60 درصد افراد از اینکه از دیگران بخواهند که رفتارشان را تغییر دهند، خودداری می کنند و با آن ناموافقند و 23 درصد آنها نسبت به انجام این کار احساس مطمئنی ندارند. در هنگام ابراز وجود بسیار مهم است که محیط و شرایط را در نظر بگیریم. جلوگیری از ابراز خود در موقعیت هایی خاص، به معنی روراست نبودن با خود نیست، بلکه ممکن است با وجود اینکه فرد با خودش صادق است ولی ترجیح دهد که هر چیزی که فکر می کند و احساس می کند را بیان نکند.

3.  زمینه فرهنگی: از جمله عوامل دیگری که بر خودابرازی افراد تأثیر می گذارد، مسائل فرهنگی جامعه است. ابراز وجود یک مفهوم فرهنگی است. به عنوان مثال ابراز وجود در فرهنگ غربی رفتاری بسیار پسندیده است ولی در فرهنگ هایی که فروتنی و بردباری را ارزشمند می دانند، ممکن است آنچنان مورد پسند نباشد. مثل جوامع شرقی.

4. سن و تجربه: سن و سال و میزان تجربیاتی که فرد در زندگی اش داشته هم در میزان ابراز وجود موثر است. افراد با تجربه تر، بر احقاق حقوق خودشان بیشتر پافشاری می کنند. همچنین، افرادی که اهل ابراز وجود هستند، ابراز وجود از سوی دیگران را بیشتر می پذیرند و عدم خودابرازی دیگران را امری ناخوشایند می دانند.

نشانه های ابراز وجود

چطور می توان فهمید یک فرد در حال ابراز وجود است؟ چطور باید متوجه شوید شما تبدیل به آدمی شده اید که از دید دیگران اعتماد به نفس بیان کردن افکار و عقایدش را دارد؟ روانشناسان به این دو سوال با بیان کردن مولفه های ابراز وجود پاسخ می دهند.

- صحبت کردن با صدای رسا: صدای نجوا مانند و یکنواخت یا بدون تغییر آهنگ بندرت فرد دیگر را متقاعد می کند که از حریم شخصی فرد دور شود. برای انتقال پیام باید روان صحبت کرد. البته لازم نیست که برای مدتی طولانی و پشت سر هم درباره موضوعی صحبت کنید، اما اگر ضمن صحبت ها مکث های طولانی بکنید، احتمال خسته شدن کسانی که به حرف های شما گوش می دهند زیاد است و به احتمال زیاد به این نتیجه می رسند که شما خیلی به خودتان مطمئن نیستید. سخنان صریح روشن و کوتاه، از سخن توأم با مکث های طولانی بهتر است. شاید جالب باشد که بدانید حتی از نظر علمی هم این قضیه بررسی شده و محققان رفتار شناس گفته اند افراد سلطه پذیر معمولا با صدایی به بلندی 68 دسی بل حرف می زنند. افرادی که اهل ابراز وجودند، 76 دسی بل بلندی صدا دارند و آنهایی که پرخاشگرند، بلندی صدایشان 86 دسی بل است!

- کم بودن مدت مکث قبل از پاسخ: افرادی که از ابراز وجود ترسی ندارند، معمولا برای پاسخ دادن به سوالات سریعتر عمل می کنند. مثلا مکث آنها در هنگام پاسخگویی 3 تا 4 ثانیه است اما افراد سلطه پذیر مکث 16 ثانیه ای دارند.

- استفاده از ژست ها به طور مناسب: هر کدام از ما در زمان صحبت کردن از بدن و حالات چهره ای مان هم استفاده می کنیم تا بیان بهتری داشته باشیم. کسانی که بیش از حد به شکل افراطی از این ژست ها استفاده می کنند، معمولا موقع صحبت به طرف فرد مقابل خم می شوند و نزدیک تر می روند، این افراد به پرخاشگری نزدیک ترند. آنها لحن صدایشان هم بلندتر و محکم تر است و ممکن است باعث آزار دیگران شود. افرادی که ابراز وجود اثربخش و متعادلی دارند زبان تن و زبان کلامی هماهنگی را به کار می برند و با این کار، گفته هایشان را بهتر انتقال می دهند.

- وضع اندام: برای اینکه بدن شما بیانگر ابراز وجود باشد، باید مستقیم روبروی فرد دیگر نشست یا محکم ایستاد و در فاصله مناسب قرار گرفت، سر را باید بالا گرفت و پاها را به شکلی استوار بر روی زمین گذاشت و در ضمن نسبت به طرف مقابل حالتی پذیرا داشت.

- تماس چشمی: هنگام ابراز وجود باید بطور مستقیم به چشم طرف مقابل تگاه کرد. تماس چشمی مناسب، برای انتقال این واقعیت که فرد قصد شوخی ندارد، بسیارمفید و ضروری است. نگاه عمیق به چشمان طرف مقابل نگاهی خصمانه نیست، بلکه عمق اراده و خواست فرد مقابل را نشان می دهد. اگر بطور مستقیم به چشمان طرف مقابل نگاه کنید، می توانید صمیمی بودن خود را به او منتقل کنید. اما اگر به هنگام صحبت کردن به جای دیگری خیره شوید، این امر نشانگر نامطمئن بودن شماست و نیز اگر بیش از اندازه در چشمان او خیره شوید، به احتمال زیاد احساس مورد حمله قرار گرفتن در او پیدا می شود. البته تماس چشمی یک مسئله فرهنگی است، اما به طور کلی نگاه آرام و پیوسته و گاه برگرفتن این نگاه، حالت دوستانه و مشخصی به گفتگو می دهد و بر صمیمیت و احترام و صراحت سخن می افزاید.

- حالت های چهره ای: حالت چهره باید با پیام هماهنگ باشد و برای اینکه این هماهنگی کامل باشد، گاهی وقتها لازم است که فرد در برابر آینه بنشیند و با تمرین سعی کند هماهنگی بین چهره و پیام را بیشتر کند. پیام ابراز وجود باید با چهره پیام دهنده سازش و هماهنگی داشته باشد. پیام صریح، زمانی بیشترین اثر را باقی می گذارد که با چهره ای جدی مطرح شود. برای اینکه این هماهنگی ایجاد شود، لازم است نسبت به حالات چهره خود در شرایط مختلف اطلاعات بیشتری کسب کنید تا بتوانید آن را آگاهانه تر کنترل کنید و آنرا با طرز کلام، احساس ها و اندیشه های خود سازگار سازید.

- حالت های بیانگر: خشکی و انعطاف ناپذیری فیزیکی مانع ابراز وجود مؤثر است. پیامی که از طریق حرکت های بیانگر مناسب مورد تأکید قرارمی گیرد، تأکیدی مضاعف را موجب می شود. با وجود این باید توجه داشت که بعضی از حرکت های بیانگر (به خصوص از نوع همدلانه) پیام های ابراز وجود را بی اهمیت جلوه می دهند. کوبیدن روی میز یا نشانه رفتن انگشت اشاره به سمت فرد مقابل به احتمال زیاد حالت دفاعی را در او افزایش می دهد و از سوی دیگر پنهان کردن دهان هنگام صحبت، ور رفتن با جواهرآلات، بالا انداختن شانه ها، قدم زدن و مانند آن نیز به مقدار زیادی از تأثیر ابراز وجود می کاهد.

ابراز وجود چه فایده ای دارد؟

مهارت ابراز وجود به تناسب موقعیت چندین هدف را برآورده می کند و چندین کارکرد دارد. برخی از کارکردهای ابراز وجود و هدف هایی که به وسیله آن می توان به آن دست یافت، عبارتند از:

1. جلوگیری از پایمال شدن حقوق فرد.

2. رد تقاضای غیرمنطقی دیگران.

3. بیان تقاضای منطقی خود به دیگران.

4. برخورد مناسب و مؤثر با مخالفت های غیرمنطقی دیگران.

5. توجه و شناسایی حقوق دیگران.

6. تغییر رفتارهای نامناسب دیگران نسبت به خود.

7. جلوگیری از تعارض های پرخاشگرانه غیرضروری.

8. بیان دیدگاه ها و نظرهای شخصی در مورد مسائل مختلف

ابراز وجود باعث تواناتر شدن انسان ها می شود و یادگیری آن به آنها کمک می کند که از شر برخی از عادت های نادرست راحت شوند و رفتارهای کلیشه ای خود را ترک کنند. ابراز وجود این توانایی را به شخص می دهد که خودش اعمال خود را انتخاب کند و زیر سلطه تصمیم دیگران نباشد.

متخصصان معتقدند که اگرچه بعضی وقت ها فرد با زور یا تهدید، مجبور به انجام کاری می شود، اما بعضی وقت ها با میل خود دست به کاری می زند تا بقیه به او "بچه ننه"، "ترسو" و "نامرد" نگویند. مثلا در اثر اصرارهای گروه دوستان، به جای نه گفتن به یک درخواست نا به جا خواسته دیگران را می پذیرد و وارد بحران می شود.

روانشناسان می گویند که در این زمان ها رفتارهای ابراز وجود ضروری است چون اگر فردی در دفعه های اول نتواند به دیگران "نه" بگوید، از آنجا به بعد نه گفتن سخت تر و سخت تر می شود. اگر فرد نتواند در مقابل اصرار به انجام رفتارهای خلاف "نه" بگوید و نتواند دعوت دوستان را به انجام کارهای ناشایست رد کند، کم کم به انجام کارهای بدتر کشیده می شود.

10 طرز تلقی که مانع ابراز احساس هستند

طرز تلقی های زیر موجب می شوند که شخص ابراز وجود مناسب از خود نشان ندهد:

1. ترس از اختلاف: افرادی که فاقد مهارت های ابراز وجود هستند از احساسات خشمگینانه یا از روبرو شدن با دیگران هراس دارند. آنها معتقدند کسی که می خواهد با دیگران رابطه حسنه داشته باشد باید از بحث و مشاجره بپرهیزد. این افراد ممکن است فکر کنند با اظهار نظر خود دیگران را ناراحت می کنند.

2. کمال گرایی احساسی: این افراد معتقدند باید از احساساتی نظیر خشم، حسادت، افسردگی یا اضطراب، بری باشند. نمی خواهند ضعیف یا آسیب پذیر قلمداد شوند و فکر می کنند اگر دیگران از احساس آنها باخبر شوند، به دیده حقارت به آنها خواهند نگریست.

3. ترس از تأیید نشدن: آنها به قدری از تأیید نشدن و مورد بی مهری قرار گرفتن می ترسند که احساسات خود را می بلعند تا کسی را ناراحت نکنند. احساس می کنند که باید دیگران را راضی کنند. نگرانند اگر احساسات و نظرات خود را بیان کنند دیگران آنها را دوست نداشته باشند.

4. رفتار انفعالی – تهاجمی: این افراد قیافه در هم می کشند، خشم و رنج خود را ظاهر نمی کنند و به جای در میان گذاشتن صادقانه احساسات خود، آنها را در سینه حبس می کنند. به جای ابراز احساس، سکوت می کنند تا دیگران احساس گناه کنند.

5. احساس درماندگی: آنها معتقدند هر قدر تلاش کنند رابطه شان با دیگران بهتر نمی شود، در نتیجه سکوت می کنند. ممکن است احساس کنند که قبلاً همه چیز را امتحان کرده اند و بی فایده است. آنها بر این باورند که مثلاً همسرشان بیش از حد سماجت می کند و قابل تغییر نیست. در نتیجه دست می کشند و تسلیم می شوند و در ادامه، وضع از آنچه که هست بدتر می شود و آنها یقین پیدا می کنند که حق با آنها بوده است.

6. عزت نفس کم: افرادی که ابراز وجود کمی دارند، فکر می کنند که نباید احساسات خود را بروز دهند و از دیگران متوقع باشند و باید دیگران را راضی نگه دارند و توقعات آنها را برآورده کنند.

7. خود به خودی: چنین افرادی معتقدند چنین حقی ندارند که وقتی ناراحت هستند، افکار و احساسات خود را همان طور که هست بیان کنند و هر تغییری در طرز ارتباطات، مصنوعی و خنده دار است.

8. ذهن خوانی: آنها معتقدند که بی آنکه حرف بزنند دیگران باید از احساساتشان با خبر باشند. در نتیجه عذر موجهی پیدا می کنند تا احساسات خود را بروز ندهند و در این شرایط چون دیگران نیازهای آنان را برآورده نمی سازند، رنجیده خاطر می شوند.

9. از خود گذشتگی: این افراد از ابراز خشم خود می ترسند زیرا نمی خواهند دیگران از دانستن این که آنها را ناراحت کرده اند خوشحال شوند، و از اینکه می توانند احساسات خود را بروز ندهند و خویشتن داری کنند خوشحال و مغرور هستند.

10. نیازمند به حل مسائل به تنهایی: آنها هنگام اختلاف با دیگران به جای طرح آشکار احساسات خود و به جای آنکه نظرات دیگران را بخواهند، دور خود می چرخند تا گرفتاری را شخصاً هر طوری که می توانند از میان بردارند.

خبر گزاری فارس

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

دوشنبه 25 آذر 1392  11:07 AM
تشکرات از این پست
hossein201273
دسترسی سریع به انجمن ها