عوامل مؤثر بر ابراز وجود
از آنجایی که ابراز وجود امری نسبی است به طور کلی عوامل مؤثر بر آن را می توان به شکل زیر طبقه بندی کرد:
1. جنسیت: طبق تحقیقات انجام شده میزان ابراز وجود در بین زنان به شکل قابل ملاحظه ای کمتر از مردان است. به طور کلی در شرایط یکسان و در موقعیت های مشابه، زنان کمتر از مردان ابراز وجود می کنند.
2. موقعیت: موقعیت و شرایط بیرونی هم در میزان و نوع خودابرازی نقش قابل توجهی دارند. برخی افراد در خانه به راحتی ابراز وجود می کنند اما در محیط شغلی یا روابط اجتماعی خارج از منزل قادر نیستند اینگونه رفتار نمایند یا برعکس. تأثیر رفتار در روابط اجتماعی به بافت و شرایطی که رفتار در آن ظهور می یابد، بستگی دارد. مهارت فرد در روابط بین فردی به ادراک اجتماعی و توانمندی وی در انجام رفتار متناسب با شرایط که به نتایج مثبت بینجامد، بستگی دارد. از این رو فرد ممکن است در برخی موقعیت ها نظیر پاسخدهی به انتقاد یا رد تقاضای غیرمنطقی خودابراز باشد، در حالی که در شروع به صحبت کردن و برقراری ارتباط و یا دادن بازخورد منفی به اطرافیان عدم خودابرازی نشان می دهد.
بررسی های روانشناسی به نام «چان» نشان داده که بیش از 60 درصد افراد از اینکه از دیگران بخواهند که رفتارشان را تغییر دهند، خودداری می کنند و با آن ناموافقند و 23 درصد آنها نسبت به انجام این کار احساس مطمئنی ندارند. در هنگام ابراز وجود بسیار مهم است که محیط و شرایط را در نظر بگیریم. جلوگیری از ابراز خود در موقعیت هایی خاص، به معنی روراست نبودن با خود نیست، بلکه ممکن است با وجود اینکه فرد با خودش صادق است ولی ترجیح دهد که هر چیزی که فکر می کند و احساس می کند را بیان نکند.
3. زمینه فرهنگی: از جمله عوامل دیگری که بر خودابرازی افراد تأثیر می گذارد، مسائل فرهنگی جامعه است. ابراز وجود یک مفهوم فرهنگی است. به عنوان مثال ابراز وجود در فرهنگ غربی رفتاری بسیار پسندیده است ولی در فرهنگ هایی که فروتنی و بردباری را ارزشمند می دانند، ممکن است آنچنان مورد پسند نباشد. مثل جوامع شرقی.
4. سن و تجربه: سن و سال و میزان تجربیاتی که فرد در زندگی اش داشته هم در میزان ابراز وجود موثر است. افراد با تجربه تر، بر احقاق حقوق خودشان بیشتر پافشاری می کنند. همچنین، افرادی که اهل ابراز وجود هستند، ابراز وجود از سوی دیگران را بیشتر می پذیرند و عدم خودابرازی دیگران را امری ناخوشایند می دانند.
نشانه های ابراز وجود
چطور می توان فهمید یک فرد در حال ابراز وجود است؟ چطور باید متوجه شوید شما تبدیل به آدمی شده اید که از دید دیگران اعتماد به نفس بیان کردن افکار و عقایدش را دارد؟ روانشناسان به این دو سوال با بیان کردن مولفه های ابراز وجود پاسخ می دهند.
- صحبت کردن با صدای رسا: صدای نجوا مانند و یکنواخت یا بدون تغییر آهنگ بندرت فرد دیگر را متقاعد می کند که از حریم شخصی فرد دور شود. برای انتقال پیام باید روان صحبت کرد. البته لازم نیست که برای مدتی طولانی و پشت سر هم درباره موضوعی صحبت کنید، اما اگر ضمن صحبت ها مکث های طولانی بکنید، احتمال خسته شدن کسانی که به حرف های شما گوش می دهند زیاد است و به احتمال زیاد به این نتیجه می رسند که شما خیلی به خودتان مطمئن نیستید. سخنان صریح روشن و کوتاه، از سخن توأم با مکث های طولانی بهتر است. شاید جالب باشد که بدانید حتی از نظر علمی هم این قضیه بررسی شده و محققان رفتار شناس گفته اند افراد سلطه پذیر معمولا با صدایی به بلندی 68 دسی بل حرف می زنند. افرادی که اهل ابراز وجودند، 76 دسی بل بلندی صدا دارند و آنهایی که پرخاشگرند، بلندی صدایشان 86 دسی بل است!
- کم بودن مدت مکث قبل از پاسخ: افرادی که از ابراز وجود ترسی ندارند، معمولا برای پاسخ دادن به سوالات سریعتر عمل می کنند. مثلا مکث آنها در هنگام پاسخگویی 3 تا 4 ثانیه است اما افراد سلطه پذیر مکث 16 ثانیه ای دارند.
- استفاده از ژست ها به طور مناسب: هر کدام از ما در زمان صحبت کردن از بدن و حالات چهره ای مان هم استفاده می کنیم تا بیان بهتری داشته باشیم. کسانی که بیش از حد به شکل افراطی از این ژست ها استفاده می کنند، معمولا موقع صحبت به طرف فرد مقابل خم می شوند و نزدیک تر می روند، این افراد به پرخاشگری نزدیک ترند. آنها لحن صدایشان هم بلندتر و محکم تر است و ممکن است باعث آزار دیگران شود. افرادی که ابراز وجود اثربخش و متعادلی دارند زبان تن و زبان کلامی هماهنگی را به کار می برند و با این کار، گفته هایشان را بهتر انتقال می دهند.
- وضع اندام: برای اینکه بدن شما بیانگر ابراز وجود باشد، باید مستقیم روبروی فرد دیگر نشست یا محکم ایستاد و در فاصله مناسب قرار گرفت، سر را باید بالا گرفت و پاها را به شکلی استوار بر روی زمین گذاشت و در ضمن نسبت به طرف مقابل حالتی پذیرا داشت.
- تماس چشمی: هنگام ابراز وجود باید بطور مستقیم به چشم طرف مقابل تگاه کرد. تماس چشمی مناسب، برای انتقال این واقعیت که فرد قصد شوخی ندارد، بسیارمفید و ضروری است. نگاه عمیق به چشمان طرف مقابل نگاهی خصمانه نیست، بلکه عمق اراده و خواست فرد مقابل را نشان می دهد. اگر بطور مستقیم به چشمان طرف مقابل نگاه کنید، می توانید صمیمی بودن خود را به او منتقل کنید. اما اگر به هنگام صحبت کردن به جای دیگری خیره شوید، این امر نشانگر نامطمئن بودن شماست و نیز اگر بیش از اندازه در چشمان او خیره شوید، به احتمال زیاد احساس مورد حمله قرار گرفتن در او پیدا می شود. البته تماس چشمی یک مسئله فرهنگی است، اما به طور کلی نگاه آرام و پیوسته و گاه برگرفتن این نگاه، حالت دوستانه و مشخصی به گفتگو می دهد و بر صمیمیت و احترام و صراحت سخن می افزاید.
- حالت های چهره ای: حالت چهره باید با پیام هماهنگ باشد و برای اینکه این هماهنگی کامل باشد، گاهی وقتها لازم است که فرد در برابر آینه بنشیند و با تمرین سعی کند هماهنگی بین چهره و پیام را بیشتر کند. پیام ابراز وجود باید با چهره پیام دهنده سازش و هماهنگی داشته باشد. پیام صریح، زمانی بیشترین اثر را باقی می گذارد که با چهره ای جدی مطرح شود. برای اینکه این هماهنگی ایجاد شود، لازم است نسبت به حالات چهره خود در شرایط مختلف اطلاعات بیشتری کسب کنید تا بتوانید آن را آگاهانه تر کنترل کنید و آنرا با طرز کلام، احساس ها و اندیشه های خود سازگار سازید.
- حالت های بیانگر: خشکی و انعطاف ناپذیری فیزیکی مانع ابراز وجود مؤثر است. پیامی که از طریق حرکت های بیانگر مناسب مورد تأکید قرارمی گیرد، تأکیدی مضاعف را موجب می شود. با وجود این باید توجه داشت که بعضی از حرکت های بیانگر (به خصوص از نوع همدلانه) پیام های ابراز وجود را بی اهمیت جلوه می دهند. کوبیدن روی میز یا نشانه رفتن انگشت اشاره به سمت فرد مقابل به احتمال زیاد حالت دفاعی را در او افزایش می دهد و از سوی دیگر پنهان کردن دهان هنگام صحبت، ور رفتن با جواهرآلات، بالا انداختن شانه ها، قدم زدن و مانند آن نیز به مقدار زیادی از تأثیر ابراز وجود می کاهد.
ابراز وجود چه فایده ای دارد؟
مهارت ابراز وجود به تناسب موقعیت چندین هدف را برآورده می کند و چندین کارکرد دارد. برخی از کارکردهای ابراز وجود و هدف هایی که به وسیله آن می توان به آن دست یافت، عبارتند از:
1. جلوگیری از پایمال شدن حقوق فرد.
2. رد تقاضای غیرمنطقی دیگران.
3. بیان تقاضای منطقی خود به دیگران.
4. برخورد مناسب و مؤثر با مخالفت های غیرمنطقی دیگران.
5. توجه و شناسایی حقوق دیگران.
6. تغییر رفتارهای نامناسب دیگران نسبت به خود.
7. جلوگیری از تعارض های پرخاشگرانه غیرضروری.
8. بیان دیدگاه ها و نظرهای شخصی در مورد مسائل مختلف
ابراز وجود باعث تواناتر شدن انسان ها می شود و یادگیری آن به آنها کمک می کند که از شر برخی از عادت های نادرست راحت شوند و رفتارهای کلیشه ای خود را ترک کنند. ابراز وجود این توانایی را به شخص می دهد که خودش اعمال خود را انتخاب کند و زیر سلطه تصمیم دیگران نباشد.
متخصصان معتقدند که اگرچه بعضی وقت ها فرد با زور یا تهدید، مجبور به انجام کاری می شود، اما بعضی وقت ها با میل خود دست به کاری می زند تا بقیه به او "بچه ننه"، "ترسو" و "نامرد" نگویند. مثلا در اثر اصرارهای گروه دوستان، به جای نه گفتن به یک درخواست نا به جا خواسته دیگران را می پذیرد و وارد بحران می شود.
روانشناسان می گویند که در این زمان ها رفتارهای ابراز وجود ضروری است چون اگر فردی در دفعه های اول نتواند به دیگران "نه" بگوید، از آنجا به بعد نه گفتن سخت تر و سخت تر می شود. اگر فرد نتواند در مقابل اصرار به انجام رفتارهای خلاف "نه" بگوید و نتواند دعوت دوستان را به انجام کارهای ناشایست رد کند، کم کم به انجام کارهای بدتر کشیده می شود.
10 طرز تلقی که مانع ابراز احساس هستند
طرز تلقی های زیر موجب می شوند که شخص ابراز وجود مناسب از خود نشان ندهد:
1. ترس از اختلاف: افرادی که فاقد مهارت های ابراز وجود هستند از احساسات خشمگینانه یا از روبرو شدن با دیگران هراس دارند. آنها معتقدند کسی که می خواهد با دیگران رابطه حسنه داشته باشد باید از بحث و مشاجره بپرهیزد. این افراد ممکن است فکر کنند با اظهار نظر خود دیگران را ناراحت می کنند.
2. کمال گرایی احساسی: این افراد معتقدند باید از احساساتی نظیر خشم، حسادت، افسردگی یا اضطراب، بری باشند. نمی خواهند ضعیف یا آسیب پذیر قلمداد شوند و فکر می کنند اگر دیگران از احساس آنها باخبر شوند، به دیده حقارت به آنها خواهند نگریست.
3. ترس از تأیید نشدن: آنها به قدری از تأیید نشدن و مورد بی مهری قرار گرفتن می ترسند که احساسات خود را می بلعند تا کسی را ناراحت نکنند. احساس می کنند که باید دیگران را راضی کنند. نگرانند اگر احساسات و نظرات خود را بیان کنند دیگران آنها را دوست نداشته باشند.
4. رفتار انفعالی – تهاجمی: این افراد قیافه در هم می کشند، خشم و رنج خود را ظاهر نمی کنند و به جای در میان گذاشتن صادقانه احساسات خود، آنها را در سینه حبس می کنند. به جای ابراز احساس، سکوت می کنند تا دیگران احساس گناه کنند.
5. احساس درماندگی: آنها معتقدند هر قدر تلاش کنند رابطه شان با دیگران بهتر نمی شود، در نتیجه سکوت می کنند. ممکن است احساس کنند که قبلاً همه چیز را امتحان کرده اند و بی فایده است. آنها بر این باورند که مثلاً همسرشان بیش از حد سماجت می کند و قابل تغییر نیست. در نتیجه دست می کشند و تسلیم می شوند و در ادامه، وضع از آنچه که هست بدتر می شود و آنها یقین پیدا می کنند که حق با آنها بوده است.
6. عزت نفس کم: افرادی که ابراز وجود کمی دارند، فکر می کنند که نباید احساسات خود را بروز دهند و از دیگران متوقع باشند و باید دیگران را راضی نگه دارند و توقعات آنها را برآورده کنند.
7. خود به خودی: چنین افرادی معتقدند چنین حقی ندارند که وقتی ناراحت هستند، افکار و احساسات خود را همان طور که هست بیان کنند و هر تغییری در طرز ارتباطات، مصنوعی و خنده دار است.
8. ذهن خوانی: آنها معتقدند که بی آنکه حرف بزنند دیگران باید از احساساتشان با خبر باشند. در نتیجه عذر موجهی پیدا می کنند تا احساسات خود را بروز ندهند و در این شرایط چون دیگران نیازهای آنان را برآورده نمی سازند، رنجیده خاطر می شوند.
9. از خود گذشتگی: این افراد از ابراز خشم خود می ترسند زیرا نمی خواهند دیگران از دانستن این که آنها را ناراحت کرده اند خوشحال شوند، و از اینکه می توانند احساسات خود را بروز ندهند و خویشتن داری کنند خوشحال و مغرور هستند.
10. نیازمند به حل مسائل به تنهایی: آنها هنگام اختلاف با دیگران به جای طرح آشکار احساسات خود و به جای آنکه نظرات دیگران را بخواهند، دور خود می چرخند تا گرفتاری را شخصاً هر طوری که می توانند از میان بردارند.
خبر گزاری فارس