0

هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

 
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

 

ذره بینی به نام عیب جویی

 


 

یکی از بیماری‌های اجتماعی که مانع جدی در سر راه کمال انسان در حوزه‌های فردی و اجتماعی است، عیب جویی و خرده گیری از دیگران است. خرده گیری، افزون بر آثار زیانبار گوناگون، عامل واگرایی اجتماعی نیز می‌باشد که بزرگ‌ترین خطر برای جوامع بشری است؛ از این رو آموزه‌های قرآنی به این مسئله به عنوان یک چالش جدی در برابر رشد و کمال انسان و جامعه انسانی توجه و اهتمام ورزیده است.

 


 

ذریه بین

برخی از مردم، از نظر روان شناسی اجتماعی، به بیماری منفی نگری به جای مثبت نگری دچار هستند. آنان به جای آنکه مثبت‌های هر چیزی را مد نظر قرار دهند و نیمه پر لیوان را بنگرند، به نیمه خالی آن اشاره می‌کنند. این شیوه برخورد با مسائل، ریشه در بیماری بینشی و نگرشی دارد و بیانگر شخصیت سست و ناتوانی است که خرده گیران از آن رنج می‌برند. آنان می‌کوشند تا ضعف‌ها و سستی‌های خویش را با ایرادگیری از عیب‌های دیگران و تفحص و جست و جو در خطاهای آنان، بپوشانند.

قرآن انسان‌های ستمگر و متجاوز (1)، فاسق و شخصیت‌های ضد هنجارهای اخلاقی و اجتماعی (2)، کافران با بینش‌ها و نگرش‌های نادرست هستی شناسی و انسان شناختی (3)، گناهکاران و مجرمان (4)، تکذیب کنندگان انسان‌های سالم و درستکار و صادق (5) و منافقان دورو که کارهای خوب را زشت می شمارند و به سرکوفت دیگران تمایل و گرایش دارند (6)، از جمله کسانی می شمارد که به عیب جویی و خرده گیری از دیگران تمایل دارند.

در حقیقت قرآن کسانی را که دارای شخصیت‌های ناهنجار، نامتعادل و بی ثبات هستند، از جمله عیب جویان بر می شمارد؛ زیرا کافران و منافقان نیز همانند مجرمان، گناهکاران، بزهکاران و فاسقان از بیماری‌های چندی از جمله عدم قدرت تحلیل درست واقعیت‌ها و حقایق و مانند آن رنج می‌برند که آثار آن در رفتار و کردار آنان نیز به اشکال مختلف ظهور می‌کند.

 

 

آثار و پیامدهای عیب جویی

عیب جویی دارای آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی است؛ از جمله آن‌ها می‌توان به محرومیت از هدایت الهی و نیز محرومیت از مغفرت الهی و عدم تاثیر حتی استغفار مکرر پیامبر (صلی الله علیه وآله) نسبت به آنان اشاره کرد. (7) کشاندن آدمی به سوی رفتارهای زشت و بدتر که زمینه ساز ظلم و ستم به دیگری می‌شود، از دیگر پیامدهای عیب جویی است. (8) همچنین موجب می‌شود تا آدمی تنها جنبه‌های منفی را ببیند و از جنبه‌های مثبت باز ماند، از این رو در دام فسق و فجور می‌افتد؛ زیرا همه جامعه را در حالتی از فسق و فجور می‌یابد و اندک اندک میل باطنی وی نیز به سوی فسق و فجور کشیده می‌شود و خود نیز در دام آن می‌افتد. (9)

تحریم عیب جویان و پیروی نکردن از سخنان و رفتار آن‌ها، سعی و تلاش در تغییر بینش و نگرش آنان و ترغیب به انجام کارهای خیر و نیک از جمله روش‌هایی است که می‌توان به وسیله آن‌ها به درمان عیب جویی و عیب جویان پرداخت

 

زمینه‌های عیب جویی

احساس کمبود شخصیت و عدم تعادل آن که سبب می‌شود فرد نسبت به خود احساس نامطلوبی داشته و احساس حقارت، کمبود، ناتوانی، سستی و مانند آن در وجودش زیاد شود، از جمله زمینه‌های به وجود آمدن عیب جویی است. تفکر نادرست و بینش باطل و نگرش غلط، بخل و زمینه‌های آن در اشخاص (10) و ثروت اندوزی و دنیاگرایی که سخن چینی و تمسخر و استهزای دیگران می انجامد (11) نیز از دیگر زمینه‌های عیب جویی است که قرآن به آن‌ها اشاره کرده است.همچنین کفر به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و آموزه‌های وحیانی و تکذیب رسالت پیامبران و آموزه‌های آنان را عامل مهمی در عیب جویی می شمارد؛ زیرا بینش و نگرش باطل و نفی آموزه‌های حقانی الهی، آدمی را به سوی دنیاگرایی و ثروت و قدرت اندوزی می‌کشاند و او را وادار می‌کند که نسبت به کسانی که از آن بی بهره هستند و یا به کارهای نیک و بخشش و انفاق می‌پردازند، خرده گیری و عیب جویی کند. (12)

 

 

راه درمان عیب جویی

تحریم عیب جویان و پیروی نکردن از سخنان و رفتار آن‌ها، سعی و تلاش در تغییر بینش و نگرش آنان و ترغیب به انجام کارهای خیر و نیک از جمله روش‌هایی است که می‌توان به وسیله آن‌ها به درمان عیب جویی و عیب جویان پرداخت.

------------------------------------------------------------------------------

 

پی نوشت ها:

1. حجرات: 11.

2. توبه: 79 و 80.

3. ر. ک: توبه: 77 و 79 و مطففین: 29 و 30 و 36.

4. مطففین: 29 و 30.

5. قلم: 8 و 11.

6. توبه: 77 و 79.

7. توبه: 80-77.

8. حجرات: 11.

9. توبه: 80-77.

10. توبه: 79-76.

11. همزه: 1 و 2.

12. ر. ک: توبه: 80-77؛ مطففین: 36-29 و قلم 8 و 11.

 

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 26 آذر 1392  10:50 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990
8pooria
8pooria
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 5257
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

عيب كسان منگر و احسان خويش   ديده فرو بر به گريبان خويش

چهارشنبه 27 آذر 1392  2:26 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 hoseinh1990
hm8212000
hm8212000
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 107
محل سکونت : خراسان

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

عیب آن است که از عیب خویش آگاه نباشیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

(توماس کارلایل )

کاش...   وقتی خدا در حشر بگوید:  چه داشتی؟

سر بر کند حسین، بگوید:

حساب شد...

چهارشنبه 27 آذر 1392  2:28 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 hoseinh1990
JAHANBAKHSH
JAHANBAKHSH
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 25
محل سکونت : خراسان

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

مجنون و عيب جو

به مجنون گفت روزي عيب جويي **** كه پيدا كن به از ليلي نكويي

كه ليلي گر چه در چشم تو حوري است **** به هر جزئي ز حسن او قصوري است

ز حرف عيب جو مجنون برآشفت **** در آن آشفتگي خندان شد و گفت:

اگر در ديده ي مجنون نشيني **** به غير از خوبي ليلي نبيني

تو كي داني كه ليلي چون نكويي است **** كز و چشمت همين بر زلف و رويي است

تو قد بيني و مجنون جلوه ي ناز **** تو چشم و او نگاه ناوك انداز

تو مو مي بيني و مجنون پيچش مو **** تو ابرو ، او اشارت هاي ابرو

دل مجنون ز شكر خنده خون است **** تو لب مي بيني و دندان كه چون است

كسي كاو را تو ليلي كرده اي نام **** نه آن ليلي است كز من برده آرام

شاعر: وحشي بافقي

چهارشنبه 27 آذر 1392  2:31 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

عیب جویی نتیجۀ عداوت و حسد است به این معنا که اگر کسی کینه و دشمنی دیگری را در دل داشته باشد به دنبال عیوب او می‌افتد تا آنها را پیدا کند و رسوایش سازد. 

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 27 آذر 1392  3:46 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

عیب پوشی نقطه مقابل تجسس و عیب جویی است و در فضیلت و شرافت آن همین بس که یکی از اوصاف خدای سبحان است. 

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 27 آذر 1392  3:49 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

اشعاری از امام هشتم در باره عیب جویی

ریان بن صلت می گوید: 
حضرت امام رضا علیه السلام در مورد توجّه به عیوب خویشتن، این شعر را برای من خواند: 

یعیب الناس کلـهـم زمـانا *** و مـا لزماننـا عیب سـوانا 
نعیب زماننا و العیب فینا *** ولـو نطق الزمان بناهجانا 
وان الذئب یتـرک لحم ذئـب *** ویاکـل بعضنا بعضـا عیانا 
لبسنا للـخداع مسـوک طیـب *** فویـل للغـریـب اذا اتانا 

ترجمه: 
همه مردم در صدد عیب‌جویی از زمانه هستند، ولی زمانه عیبی ندارد جز خود ما. 
ما از زمانه عیب می‌گیریم، و حال آنکه عیب در ماست، و اگر زمان به سخن بیاید از ما بدگویی خواهد کرد. 
هیچ گرگی گوشت گرگ دیگر را نمی‌خورد، اما بعضی از ما گوشت بعضی دیگر را آشکارا و بی‌پرده می‌خوریم. 
آری، ما از خود، ظاهری دلفریب و خوش‌آیند می‌سازیم؛ پس وای بر غریبه‌ای که به سوی ما بیاید. 

منابع: 
بحارالانوار، ج 49، ص 111، ح 8. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 177.

 

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 27 آذر 1392  10:09 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

عیب‌جویی از دیگران و غفلت از عیب خویشتن، از موجبات گمراهی است:‏

در این خصوص، مولانا را، در دفتر دوّم مثنوی، داستانی بس آموزنده است که خلاصۀ آن بدین شرح است:‏

چهار هندو برای ادای فریضۀ به مسجدی وارد می‌شوند و با خضوع و خشوع تمام به نماز می‌ایستند. در این اثنا، موذن هم وارد می‌شود. یکی از آن چهار تن، در حین نماز، از موذن سؤال می‌کند که آیا وقت اذان گفتن است؟ نمازگزار دیگر، به نمازگزار نخستین عتاب می‌کند که مگر نمی‌دانی سخن گفتن در نماز موجب بطلان آن است؟ نمازگزار سوّم، بی‌آنکه به غفلت یا اشتباه خود واقف باشد، به نمازگزار دوّم اعتراض می‌نماید که چرا دیگران را از عملی منع می‌کند که از خود او سرزده است و سرانجام، نمازگزار چهارم غافلانه خداوند را سپاس می‌گوید که به حمدالله به اشتباه آن سه دچار نشده و مثل آنان به چاه در نیفتاده است و بدین ترتیب نماز هر چهار نفر باطل می‌شود: ‏

پس نماز هر چهاران شد تباه
عیب‌گویان بیشتر گم کرده راه

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 27 آذر 1392  10:13 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

اگر از دیگران عیب‌جویی نکنیم، عیوب خودمان پوشیده می‌ماند:‏

چون خدا خواهد که پوشد عیبِ کس
کم زند در عیبِ معیوبان نفس

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 27 آذر 1392  10:14 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990
majnon313
majnon313
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 287
محل سکونت : قم

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

امام صادق علیه السلام

مَن ذَهَبَ يَرى أنَّ لَهُ علَى الآخَرِ فَضلاً فهُو مِن المُستَكبِرِينَ، فقلتُ لَهُ : إنّما يَرى أنَّ لَهُ علَيهِ فَضلاً بالعافيَةِ إذا رَآهُ مُرتَكِبا لِلمَعاصِي ؟ فقالَ : هَيهاتَ هَيهاتَ ! فَلَعَلَّهُ أن يكونَ قد غُفِرَ لَهُ ما أتى و أنتَ مَوقوفٌ مُحاسَبٌ ، أ ما تَلَوتَ قِصَّةَ سَحَرَةِ موسى  .(اصول كافي، ج 8، ص128، ح 98)

 هر كه بر اين باور باشد كه از ديگران برتر است، او در شمار مستكبران است. عرض كردم: اگر گنهكارى را ببيند و به سبب بى گناهى و پاكدامنى خود، خويشتن را از او برتر بداند چه؟ فرمود: هيهات هيهات! چه بسا كه او آمرزيده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند؛ مگر داستان جادوگران موسى  را نخوانده اى؟

 

مثبت‌انديشي

حضرت عیسی علیه السلام با حواريين به مردار سگی گذشتند، حواریین گفتند چقدر بوی این مردار بد است، حضرت عیسی علیه السلام فرمود:« به دندان های او بنگرید. چقدر دندان‌هایش سفید است!

مثبت نگری اجتماعی

 

چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم

يكي از اساتيد دانشگاه خاطره جالبي را كه مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد:

"چندين سال قبل براي تحصيل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ايالات متحده شده بودم،

سه چهار ماه از شروع سال تحصيلي گذشته بود كه يك كار گروهي براي دانشجويان تعيين

شد كه در گروه هاي پنج شش نفري با برنامه زماني مشخصي بايد انجام ميشد.

دقيقا يادمه از دختر آمريكايي كه درست توي نيمكت بغليم مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟

گفت اول بايد برنامه زماني رو ببينه، ظاهرا برنامه دست يكي از دانشجوها به اسم فيليپ بود.

پرسيدم فيليپ رو ميشناسي؟

كاترينا گفت آره، همون پسري كه موهاي بلوند قشنگي داره و رديف جلو ميشينه!

گفتم نميدونم كيو ميگي!

گفت همون پسر خوش تيپ كه معمولا پيراهن و شلوار روشن شيكي تنش ميكنه!

گفتم نميدونم منظورت كيه؟

گفت همون پسري كه كيف وكفشش هميشه ست هست باهم

بازم نفهميدم منظورش كي بود!

اونجا بود كه كاترينا تون صداشو يكم پايين آورد و گفت فيليپ ديگه، همون پسر مهربوني

كه روي ويلچير ميشينه...

اين بار دقيقا فهميدم كيو ميگه ولي به طرز غير قابل باوري رفتم تو فكر،

آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگي هاي منفي و نقص ها چشم

پوشي كنه...

چقدر خوبه مثبت ديدن...

يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم ، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو

ميشناختم، چي ميگفتم؟

حتما سريع ميگفتم همون معلوله ديگه!!

وقتي نگاه كاترينا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم...

شما چي فكر ميكنيد؟

چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقص هاشون چشم پوشي كنيم

 

 

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم وترحم علی عجزنا واغثنا بحقهم

پنج شنبه 28 آذر 1392  8:32 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 omiddeymi1368
alirezaheydari64
alirezaheydari64
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 29
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

خسته نباشید این گناه واقعا خیلی از مشکلات رو تو جامعه ما ایجاد کرده به کل باید ریشه کن بشه این گناه و این صفت زشت اللهم عجل لولیک فرج
پنج شنبه 28 آذر 1392  9:24 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 omiddeymi1368
hoseinh1990
hoseinh1990
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2645
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").


نقل قول majnon313

امام صادق علیه السلام

مَن ذَهَبَ يَرى أنَّ لَهُ علَى الآخَرِ فَضلاً فهُو مِن المُستَكبِرِينَ، فقلتُ لَهُ : إنّما يَرى أنَّ لَهُ علَيهِ فَضلاً بالعافيَةِ إذا رَآهُ مُرتَكِبا لِلمَعاصِي ؟ فقالَ : هَيهاتَ هَيهاتَ ! فَلَعَلَّهُ أن يكونَ قد غُفِرَ لَهُ ما أتى و أنتَ مَوقوفٌ مُحاسَبٌ ، أ ما تَلَوتَ قِصَّةَ سَحَرَةِ موسى  .(اصول كافي، ج 8، ص128، ح 98)

 هر كه بر اين باور باشد كه از ديگران برتر است، او در شمار مستكبران است. عرض كردم: اگر گنهكارى را ببيند و به سبب بى گناهى و پاكدامنى خود، خويشتن را از او برتر بداند چه؟ فرمود: هيهات هيهات! چه بسا كه او آمرزيده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند؛ مگر داستان جادوگران موسى  را نخوانده اى؟

 

مثبت‌انديشي

حضرت عیسی علیه السلام با حواريين به مردار سگی گذشتند، حواریین گفتند چقدر بوی این مردار بد است، حضرت عیسی علیه السلام فرمود:« به دندان های او بنگرید. چقدر دندان‌هایش سفید است!

مثبت نگری اجتماعی

 

چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم

يكي از اساتيد دانشگاه خاطره جالبي را كه مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد:

"چندين سال قبل براي تحصيل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ايالات متحده شده بودم،

سه چهار ماه از شروع سال تحصيلي گذشته بود كه يك كار گروهي براي دانشجويان تعيين

شد كه در گروه هاي پنج شش نفري با برنامه زماني مشخصي بايد انجام ميشد.

دقيقا يادمه از دختر آمريكايي كه درست توي نيمكت بغليم مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟

گفت اول بايد برنامه زماني رو ببينه، ظاهرا برنامه دست يكي از دانشجوها به اسم فيليپ بود.

پرسيدم فيليپ رو ميشناسي؟

كاترينا گفت آره، همون پسري كه موهاي بلوند قشنگي داره و رديف جلو ميشينه!

گفتم نميدونم كيو ميگي!

گفت همون پسر خوش تيپ كه معمولا پيراهن و شلوار روشن شيكي تنش ميكنه!

گفتم نميدونم منظورت كيه؟

گفت همون پسري كه كيف وكفشش هميشه ست هست باهم

بازم نفهميدم منظورش كي بود!

اونجا بود كه كاترينا تون صداشو يكم پايين آورد و گفت فيليپ ديگه، همون پسر مهربوني

كه روي ويلچير ميشينه...

اين بار دقيقا فهميدم كيو ميگه ولي به طرز غير قابل باوري رفتم تو فكر،

آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگي هاي منفي و نقص ها چشم

پوشي كنه...

چقدر خوبه مثبت ديدن...

يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم ، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو

ميشناختم، چي ميگفتم؟

حتما سريع ميگفتم همون معلوله ديگه!!

وقتي نگاه كاترينا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم...

شما چي فكر ميكنيد؟

چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقص هاشون چشم پوشي كنيم

سلام

خسته نباشید

داستان بسیار زیبا و آموزنده بود

 

گـر تو خواهی که  بیابی زجهان راه نجات

بر محمّد تو بگو از دل و جان صلوات.

 

پنج شنبه 28 آذر 1392  9:29 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

عیب جویی صفت بدی است و ریشه اش حسادت و احساس حقارت است، چرا که شخص عیب جو از آنچه دیگران دارند در رنج است و نمی تواند تحمل کند که دیگران از سرمایه هایی برخوردار باشند که او محروم از آنهاست.

پنج شنبه 28 آذر 1392  9:33 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 omiddeymi1368
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

خلاصه سخنرانی
 حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد


بعضي از افراد ذاتاً عيب جو هستند . اصلاً‌ علاقه داره ، تو يه جمعي كه نشسته از بقيه عيب جويي كنه . مثلاً وارد اين جلسه شده يه گوشه مي شينه ، جلسه ششصد تا محاسن داره . يه دونه هم عيب داره ، نه ! بيست تا هم عيب داره ، وقتي كه مي ره بيرون فقط همين بيست تا رو مي بينه ، بعد هم علاقة خاصي داره كه اين بيست تا رو همه جا بگه . به اين آدم مي گن عيب جو .

با بنده رفيقه ، مثلاً من پنج تا خوبي دارم ، پنج تا هم بدي ، فقط همين پنج تا بدي رو مي بينه و همه جا هم مي ره
مي گه ، به اين مي گن عيب جو . حالا كار نداريم كه مرحلة بعدي عيب جويي غيبت و تهمت هست . بحث اين جلسه فقط عيب جويي هست . مي خوايم بدونيم نظر معصومين (ع) نسبت به چنين شخصي چيه ؟ و عيب جويي چه آثار سوئي داره و چطوري رفع مي شه ؟ اما آثار سوء عيب جويي :

1 ـ مي فرمايند : از دست دادن دوستان . شخصي كه عيب جو هست ، دوستانش رو از دست مي ده . به هر حال هر كسي احتياج به دوست و رفيق داره ، اما كسي كه چنين صفت بدي داره ، دوستانش بعد از مدتي متوجه مي شن كه اين آدم كارش اينه كه عيبهاي بقيه رو ببينه و بره بگه ، لذا از چنين شخصي فراري هستند و دوستانش رو از دست مي ده . مگه آدم مريضه با يه كسي راه بره كه دائم بگرده عيب هاش رو پيدا كنه و فردا هم بره اين ور و اون ور بگه ؟! خُب ، هر كسي باشه مي ترسه چون همه به هر حال عيب دارن . هر كسي مي ترسه .

بعضي از شغل ها هستن كه آدم بايد ازشون بترسه ، مثلاً مي گن : پاسبان هر سبيلويي رو دزد مي پندارد ! هر آدم سبيل كلفتي رو كه مي بينه فكر مي كنه دزده . بعضي ها اينطوري اند ، يارو اصلاً تو اداره آگاهي داره كار مي كنه ، آقا فكر ميكنه همة عالم دزدند ! چرا ؟ چون اينقدر در اين شغل پيش رفته و در اين شغل غرق شده كه ديدش نسبت به جامعه و مردم ، همون ديد مأمور آگاهي مي شه . بعضي ها شغلشون اينطوري بهشون القا كرده اما بعضي ها ذاتاً اين تيپي هستند و شغلشون هم هرچي مي خواد باشه .

2 ـ يكي ديگه از آثار عيب جويي تهييج كينه هاست : يعني چي ؟ مثلاً بنده با آقاي الف رفيقم ، دائماً در اين عيب
مي بينم ، همين جور تو فكرم ، فكر نمي كنم كه اين صد تا حسن هم داره ، چون فقط و فقط عيب رو مي بينم . اين
عيب ها رو روي هم جمع مي كنم . عيب اول ، عيب دوم ، عيب سوم ، از عيب ششم و هفتم ، به بعد ديگه من از اين بدم مي ياد . عيب بيستم رو كه مي بينم اين بد اومدن تبديل به كينه مي شه .
اصلاً مي بيني انسان عيب جو ،‌ هيچ كس رو در جامعه قبول نداره . وقتي مي گي : فلاني ! مي گه : آقا ! اين رو ولش كن ! فلان عيب رو داره . اسم يكي ديگه رو مي ياري . مي گه : آقا ! اين ؟! اين اينطوريه . آخرش به مرحله انزوا مي رسه . توي يه بن بست انزوا گير مي كنه و هيچ ياري نداره . نه كسي دوستش داره و قبولش داره ، نه اون كسي رو دوست داره و قبول داره . پس اين عيب جويي نه تنها دوستان رو از انسان فراري مي ده بلكه انسان رو هم از دوستان فراري مي ده ، چون در دل انسان دائماً كينه حاكمه و با اين كينه آدم نمي تونه رفيق بگيره .

3 ـ رسوايي : رسوايي دنيا و آخرت . خداوند تبارك و تعالي وعده داده ، يعني در حقيقت وعيد داده ، گفته : كسي كه عيب مردم رو بگرده و پيدا كنه و بعد اين عيب ها رو در جامعه نشر بده و آبروي مردم رو ببره ، منِه خدا تعهد مي كنم در دنيا يك و در آخرت دو ، در هر دو جا عيب هاش رو باز كنم ، پخش كنم و رسواش كنم !
با اين وعيدي كه خداوند داده ، يعني به هر نحو ، انسان داره ضرر مي كنه ، خُب آقا مگه اين كار خوبيه ؟ واقعاً در خودمون مرور كنيم ، ببينيم عيب جوييم يا نه ؟
آيا يه ليوان آب نصفه كه به ما نشون مي دن ، نصفة‌ پر رو مي بينيم يا نصفة خالي رو ؟ اگر نصفة خالي رو مي بينيم ، عيب جوييم و اگر نصفه پر رو مي بينيم ، انسان مؤمني هستيم و ايمان داريم .
معمولاً هم اينطوريه كه كلاً مردم كاري به اين كارها ندارن يعني عيب جويي يه صفت نادره ، يه صفت منفيه نادر . خُب حالا وقتي به اين قضيه پي برديم كه دوستانمون رو از دست مي ديم و دوست پيدا نمي كنيم و خداوند در دنيا و آخرت رسوامون مي كنه . ما چه جوري با اين قضيه مبارزه كنيم ؟

راههاي درمان عيب جويي :
1 ـ اولين راه مبارزه با عيب جويي ترك همنشيني با عيب جويان : خوب دقت كنيد ! امام علي (ع) مي فرمايند :
” مصاحبه الاشرار توجب سوء ظن بالاخيار ” كسي كه با انسانهاي شرور و بد مي شينه و هميشه هم صحبتش بدها هستند اين نسبت به خوبها داراي سوء ظن مي شه . چرا ؟ چون در يه جمعي كه نشسته تمام اين جمع ، صحبتشون بد نام كردن خوبهاست . مثلاً توي يه مدرسه و يا توي يه كلاسي هست كه اينها ، همه با دين و ديانت مشكل دارند ، كسي كه با ديانت مشكل داشته باشه با متدينين هم مشكل داره ، و كسي كه با متدينين مشكل داشته باشه ، هميشه بديشون رو مي گه و اين بد گفتن ، يه بار ،‌ دو بار ، ده بار ، صد بار ، بالاخره بر وجود ما تأثير مي ذاره . انسان تبديل مي شه به : “ مصاحبه الاشرار “ هم صحبت اشرار و اين باعث مي شه نسبت به خوبها بدبين بشه . اين كاري هست كه هم صحبتي با بدها انجام مي ده ، و بالاخره بدي شنيدن روي آدم تأثير مي ذاره .

مثلاً من آقاي فلاني رو خيلي دوست دارم ، براي من قداست داره ، دفعه اول يه كم از ايشون بدي مي گن ، دفعه دوم فحشش مي دن ، دفعه سوم و . . . دفعه بيستم قداستش مي ريزه . دفعه بيست و يكم من اصلاً شك مي كنم كه اين خوب هست يا نه ؟ دفعه پنجاهم اصلاً نظرم نسبت به اون بر مي گرده ، دفعه صدم اصلاً ازش كينه پيدا مي كنم !! مي بينيد ؟!
در زمان آقا امام مجتبي (ع) جوّ شام به گونه اي بود كه اهالي شام نسبت به آقا اميرالمؤمنين (ع)كينه داشتند . و گاهي پيش مي يومد كه به امام مجتبي (ع) فحش و ناسزا مي دادند . ببينيد كينه چه بلايي به سر آدم مي ياره ، ولو اينكه طرف مقابل علي (ع) باشه ، ولو اينكه قرآن ناطق باشه ، ولو اينكه يك بار ديدنش انسان رو از اين رو به اون رو مي كنه ، به هر حال چون دائماً با اشرار مصاحبه مي كردند نظرشون نسبت به امام علي (ع) هم برگشته بود . اينه كه من هميشه مي گم : عزيزان ! خودتون رو از اين جمع هاي حزب اللهي و متدين جدا نكنيد . اولش از جمع جدا مي شي ، به هر حال يه جمع لازم داري ، يواش يواش تو جمع ديگه مي يوفتي ، تو اون جمع كه افتادي خدا كنه بتوني خودت رو حفظ كني . من مي گم نمي توني ، چون امام (ع) داره مي گه . چون يواش يواش اصلاً نظرت در مورد دين و ديانت و خدا عوض مي شه ، پس اولين راه درمان اينه كه خودتون رو از جمع خوبان جدا نكنيد .
آقا جمع بدها كيا هستند ؟ ببينيد بد ، يه مفهوم كليه . براي خودتون بد رو مصداقي كنيد . خيلي از جمع هايي كه ما فكر مي كنيم بد هستن ، بد نيستند ، ناآگاهند . آدم مي تونه توي اين جمع ها نفوذ كنه و آگاهشون كنه . بد يعني جمعي كه با غرض و با علم ، با دين و ارزش و انقلاب و . . . مخالفت مي كنه . اما كسي كه غرضي نداره ، علم هم نداره ، بد نيست . اين فقط نا آگاهه . وظيفة ما اينه كه ناآگاهان رو آگاه كنيم .

جمعي كه با يه نوسازي معنوي مي تونيم متدينش كنيم ، بد نيستند . بد اونيه كه مي دونه ، غرض داره ، با علم ، با
ديانت مون مخالفت مي كنه . اين مي شه بد . وگرنه اين دبيرستانهاي ما و اين بچه هاي ما بد نيستن . ما فرض مي كنيم گناه هم مي كنند ، اما بد نيستند . نود درصد جمع دبيرستانهاي ما جو ناآگاهه . اگر ديني ، از روي اخلاص با تمام ظرافت هايي كه لازمة نسل جوان هست به اينها ارائه شده بود كه نشد ، كارشون به اينجا نمي كشيد .

حالا نوبت ماست ديگه ، هرچي دست رو دست بذاريم وضعيت بدتر مي شه . بايد راه بيوفتيم در جهت اينكه بد و خوب ها رو از هم جدا كنيم و جمع هاي ناآگاه رو هم آگاه كنيم .
پس مي گه مجالست با بدان و رفت و آمد در گروهها و تشكل هايي كه دائماً اهل فساد و فسادهاي مختلف هستند ، چون زياد نسبت به خوبان در اين مكانها بد گماني ترويج مي شه ، انسان خود به خود از جمع خوب ها جدا مي شه . اين مسئله رو درصد بالايي از شما چشيديد و با تمام وجود لمس كرديد .

2 ـ راه دوم درمان عيب جويي : امام صادق (ع) مي فرمايند : آيا انتظار داري تمام خوبي ها در دوست تو جمع شده باشه ؟ و بعد دوباره مي پرسند : كو رفيقي كه هيچ عيبي نداشته باشه ؟
در ادبيات فارسي هم ضرب المثلي داريم كه از همين حديث گرفته شده . مي گه : گُل بي عيب خداست .
( و معصومين (ع) ) آيا كسي هست عيبي نداشته باشه ؟ در رفاقت هاتون ، بسنجيد و درصد بگيريد ، اگه نسبت خوبي ها به بديهاش از 50 درصد به بالا هست ارزش رفاقت داره . يعني يه موازنة ظاهري و برآيند ظاهري انجام بديد . البته خيلي راحت مي تونيد از رفتار رفيق تون متوجه اين موضوع بشيد كه اگه خوبي هاش بيشتر از بديهاش بود ، همين كفايت
مي كنه . قرار نيست ما بگرديم گل بي عيب پيدا كنيم . اين رو داشته باشيد .
مثلاً عرض مي كنم : يكي از شما با بنده رفيقيد ، ما منبر مي ريم ، مداحي مي كنيم و كارهايي كه الان مي بينيد . خُب اينها مثلاً يه درصدي استفاده الهيه ، حالا ممكنه شما در بنده يه عيبي ببينيد و كشف كنيد ، آيا درسته كه بگي : آقا ! ولش كن . بريم دنبال كارمون . اين اصلاً آدمه ؟!

قرار نيست همه گُل بي عيب باشند ، انسان با خودش مي سنجه . مي گه : فلاني اون بالا روي منبر نشسته ، در ضمن اين يه عيب رو هم داره اما از سه تا كارش كه استفاده مي كنيم . همين ! عيب هم داشته باشه .
بهش ميگي : آقا نوار فلاني رو چرا گوش نمي دي ؟ ميگه : نوار فلاني ؟! ولش كن ! ـ مگه چي شده ؟ ـ نشنيدي . . . . ؟! خُب چه ربطي داره ؟ حضرت امام (ره)‌ مي فرمودند : حتي از علم اساتيد بي دين ، استفاده كنيد . نگفتن برو پشت سرش نماز بخون ، نخون ! اما از علمش استفاده كن . اين نكته اي هست كه بايد رعايت بشه . پس گل بي عيب خداست .

از صد درصد صفات يك شخص ، 60 درصد ، نه ، 51 درصدش خوبه ، اين قابل استفاده است . پس اگر يه وقت عيبي رو در امثال من مشاهده كرديد ،‌ اينجوري حساب كنيد كه آيا اين عيب باعث مي شه در اون استفاده اي كه من مي كنم ، خللي وارد بشه ؟ اگر اينجوريه ، حق با شماست . اما اگر نه ، استفاده سرجاشه ، عيب هم سرجاشه . و اين عيب كاري به اون استفاده نداره ، خُب عيب رو كنار بذار و به كسي هم نگو . استفاده ات رو بكن .

يه وقت هست ، احساس مي كني مثلاً بنده از راه دين دارم مي بُرم و به يه مسير بي ديني مي رسم ، خُب اين عيب قاطي مي شه و در استفاده خلل وارد مي كنه . يعني در حقيقت ، استفاده انجام نمي شه . اين انحرافه ، اين جا وظيفه انسان اينه كه كنار بكشه و مبارزه كنه . اما اگه نه اين عيب ربطي به دينم نداره ، مثلاً طرف خيلي علمش بالاست ، خيلي هم متقيه اما قدش كوتوله است . خُب ربطي نداره . مي گه : آقا ! اين كوتوله است ، من از اين استفاده كنم ؟! خُب چه ربطي داره ؟
بعضي عيب ها اينطوري هستن . اصلاً اين عيب ربطي به استفاده ، نداره ، يعني همون قدر اين عيب در استفاده تأثير
مي ذاره كه آسفالت و بادمجان روي هم تأثير مي ذارن . همين ! پس اين رو دقت كنيد !

3 ـ راه سوم درمان عيب جويي : مي فرمايند : كلماتي كه ايهام داره حمل بر صحت كنيد . بعضي از كلام ها هست ، ايهام داره ، يعني بستگي داره نيت طرف از اين كلام چي باشه در چنين جايي مي گن شما اين كلام رو حمل بر صحت كنيد . بگيد انشاءالله درست مي گه .

البته نه اون كلامي كه مطمئناً مشخصه نيت طرف بد هست . اگه مطمئنيد ، اينجا حمل بر صحت ، عقلاني نيست . وقتي كه ايهام وجود داره و مشخص نيست كه نيت چيه ، شما بگيد انشاءالله نيتش خوب بوده . مثلاً شما مي دونيد يه بنده خدايي فلان حرف رو زده ، اما نمي دونيد واقعاً منظور خوب بوده يا بد . مي گن چنين جايي شما جهت خوب رو لحاظ كنيد . بگيد انشاءالله خوب بوده .

4 ـ راه چهارم درمان عيب جويي : توجه به پاداش : يعني اگر يه كسي عيب جو باشه ، اما اين صفت عيب جويي رو رفع كنه و به جايي برسه كه مثلاً عيب رو در شخص ببينه و با يكي از اين راهها ، عيب رو پنهان كنه و به كسي نگه ، امام صادق (ع) مي فرمايند : چنين شخصي در روز قيامت ، وقتي پرونده اش رو به دستش مي دن و نگاه مي كنه با خودش
مي گه : ديگه لازم نيست حساب و كتاب بشم ، با اين همه گناهي كه دارم حتماً جام تو جهنمه .

امام صادق (ع) مي فرمايند : پرونده رو نگاه مي كنه ، نااميد سرس رو پائين مي اندازه و مي خواد راه بيوفته به سمت جهنم ! يه دفعه از طرف خدا ندا مي رسه : بندة من ! يادتِه فلان عيب ، فلان عيب ، فلان عيب رو ديدي ( همه عيبهايي رو كه توي دنيا ديده بوده و چشم پوشي كرده بود ، براش اسم مي يارن )يادته اينها رو ديدي ، اما اين صفت حسنه و عاليه در تو بود كه عيب ها رو پنهان كردي . يادته ؟! عرض مي كنه : بله ! خدا مي فرمايد : خُب منِه خدا الان مي خوام تلافي كنم . من كريم هستم ، و از تو كمتر نيستم ، منم گناهانت رو پنهان مي كنم . به پرونده اش نگاه مي كنه ، مي بينه از گناهانش اثري نيست .

اگه آدم اين دو روز دنيا رو يه كم نسبت به اطرافيانش رحيم باشه ، در روز قيامت رحمت الهي شاملش مي شه . اگه يه كم از لذت هايي كه از گناه زبان مي بريم قلم بگيريم ، خدا روز قيامت به رخمون نمي كشه . فقط يه كم !
مثلاً بنده با يه آقايي رفيق شدم ، شما چه كار داري كه مي ياي مي گي : با اين رفيق شدي ؟! نمي دوني چه عيب هايي داره ؟! خُب اين عيب ها چه ربطي به من داره ؟ مي دوني داري براي خودت آتيش جهنم رو مي خري ؟ اگر اين احساس هاي حسادت ، كينه و عيب جويي رو قلم نزنيم ، روز قيامت نبايد زياد اميد داشته باشيم ! مي گه : آقا احساس خطر كرديم ! نبايد احساس خطر مي كردي ، اصلاً به تو ربطي نداره !

يه وقت هست آدم گناه رو به عينه مي بينه ، اگه اينجا با قصد و نيت خير ، اون هم به يه بزرگتري بگه كه حل بشه اشكالي نداره . اما اگه همين طوري اين عيب ها رو به بقيه بگه ، حل نمي شه ، فقط باعث آبروريزي مي شه . فقط داره آبرو مي بره . و يا اگر گناه رو به عينه در كسي ببيني و خطر رو صددرصد احساس كني و بري بگي ، و اون بنده خدا هم نتونه كاري بكنه ، اين هم مي شه غيبت . در صورتي كه تو اشتباه كني و چنين عيبي در شخص نباشه ، اين ديگه تهمته .
آقا ! دو تا رابطه رو به هم زدي و جمع هاي اينطوري رو پوكوندي ! اما عنايت كنيد ! اگر احياناً عيبي رو در برادرتون يا خواهرتون ديديد ، فقط و فقط به كسي بگيد كه بتونه اين عيب رو رفع كنه و يا بريد به خودش بگيد گرچه من توصيه نمي كنم به خودش بگيد ، چون شما هم سن هستيد و از همديگه قبول نمي كنيد ، راهش همينه .

اما اگه بري به دوستش بگي ، با فلاني رفيق شدي ؟! مي دوني چه خبره ؟ ـ نه ، چه خبره ؟ ـ اينجوريه ، اون جوريه !!
خُب باشه ! اصلاً به ذات دلت دقت كردي كه ببيني دليل اين حرفت چي بوده ؟ آيا حسادت نبوده ؟ آيا اين نبوده كه چشم نداري ببيني دو نفر با هم رفيق باشن ؟ آيا اگه دو نفر خيلي با هم صميمي شدن دليل بر اين هست كه در رابطه شون گناه هست ؟! “ هو الذي الف بين قلوب المؤمنين ” خدا بعضي ها رو براي هم مشخص كرده ، اينها بيشتر با هم رفيق مي شن . همين ! قرار نيست كه همه فقط رفيق ما باشن . اين رو عنايت كنيد !

و اين رو من بهتون بگم ، با اين عيب جويي شما داريد دو تا خيانت انجام مي ديد : 1 ـ خيانت شخصي : كه باز خودش دو جنبه داره : به اونها داري خيانت مي كني ، چون اونها رو از هم جدا مي كني و اين رابطه اي كه خداوند ايجاد كرده رو داري به دروغ و گناه خط مي زني . و دوم داري به خودت خيانت مي كني ، چون عيب جو مي شي و خدا دنيا و آخرتت
رو ، خراب مي كنه !

2 ـ داري به جامعه خيانت مي كني ، براي اينكه اين جمع ها رو داري خراب مي كني . اما يه دعا : خدايا ! با خط زدن صفات رذيله مثل حسادت ، كينه ، بغض ، حب دنيا و صفات شهواني از وجود ناقابل ما و با قرار دادن پيوندهاي محكم محبت شرعي بين ما ، همه مون رو در ادامة راه خودت ، پيروز و موفق بگردان . الهي آمين ! وقتي مي گي : “ الهي آمين ” يعني قول دادي .

5 ـ آخرين راه درمان عيب جويي : توجه به عِقاب و كيفر : به اين موضوع دقت كنيم كه ما عيب ديگران رو پيدا كرديم و به بعضي ها گفتيم ، خُب اين چه نتيجه اي داره ؟ آيا مي دونيد با اين كار چه بلايي به سرمون مي ياد ؟ آيا اينجوري نيست كه اگه بعضي عيب هاي ما رو بفهمند ديگه تو اين شهر نمي تونيم زندگي كنيم ؟ كي بايد عيبهاي ما رو بپوشونه ؟ خدا بايد بپوشونه ديگه ، خدا خودش داره مي گه : اگه عيب بنده هام رو نپوشوني ، من عيب تو رو نخواهم پوشاند . نه در دنيا و نه در آخرت !
هميشه اين مسئله رو مد نظر داشته باشيم ، هر وقت خواستن در مورد كسي صحبت كنند ، اگه از اين شخص عيبي به خاطرت اومد ، مواظب باش ! اين رو به ياد بيار كه خودت هم همچين صاف و پاك و بي عيب نيستي . وقتي اينجوري شد ، آدم ديگه خودش مي فهمه كه بايد چكار كنه انشاءالله خداوند همه ما رو به عيوب خودمون واقف كنه .

اما عيب جويي ممدوح : تا حالا مي گفتم : عيب جويي بده ، اما حالا مي گم عيب جويي خوب هم داريم !‌ چيه ؟ اينه كه انسان در خودش بگرده و عيب هاش رو پيدا كنه و رفع كنه . اين خيلي مهمه . انساني كه چشمش به عيبهاي مردم هست ، از عيبهاي خودش غافله ، مي گن به جاي اينكه چشمت دنبال عيوب مردم باشه ، اگه دلت براي خودت مي سوزه ، تو وجود خودت بگرد و عيب هات رو پيدا كن . اگر هم دلت نمي سوزه ، برو يه كم تو قبرستون بچرخ تا دلت بسوزه ! بالاخره يه روزي ما رو اون زير مي ذارن ، ببين چي داري جمع مي كني ؟ بگرد عيب هات رو پيدا كن . چيزي كه به درد اون زير مي خوره رو تقويت كن . اونهايي هم كه مي بيني اون زير رو داره خراب مي كنه و مثل آتيش داره اون زير رو پر مي كنه ، اونها رو خط بزن و اگه واقعاً دلت براي خودت نمي سوزه ، ما ديگه كاسة داغ تر از آش نيستيم ! انشاءالله خداوند اين توفيق رو به ما بده كه عيب هاي خودمون رو پيدا كنيم و رفع كنيم . والسلام

و صلي الله علي سيدنا محمد و آل محمد

پنج شنبه 28 آذر 1392  9:42 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 omiddeymi1368
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

 

عیب جویی از نگاه آموزه های اسلامی

خداوند متعال برای سامان دادن به زندگی اجتماعی بشر، آنها را به سوی اموری تشویق کرده و از اموری دیگر بازداشته است. یکی از این امور بازداشت شده عیب جویی است که در مطلب حاضر به بررسی این رذیله اخلاقی پرداخته شده است.

قرآن کریم درآیات مختلف افراد را به صفت مذموم پرهیز داده است. در این باره در آیه 12 سوره حجرات می فرماید: «... ولاتجسسوا... از عیوب مردم تجسس نکنید». علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می نویسد: «تجسس به معنای پیگیری و تفحص از امور مردم است. اموری که مردم عنایت دارند پنهان بماند و تو آنها را پیگیری کنی تا خبردار شوی. به بیان دیگر دنبال عیوب مردم را نگیرد و دراین مقام برنیاید که اموری را که صاحبانشان می خواهند پوشیده بماند آنها را فاش سازد.» (ترجمه المیزان/ ج18/ ص 484) خداوند متعال در این آیه جست وجو در عیوب و کاستی های مؤمنان را ممنوع می کند و خواهان حفظ آبروی آنهاست.
در آیات دیگر با کلماتی از ریشه همز و لمز این آیه نهی تکرار شده است: «ویل لکل همزه لمزه (همزه/1)، وای بر هر عیبجوی مسخره کننده ای.» همز در اصل به معنای شکستن است؛ زیرا عیبجویان شخصیت دیگران را درهم می شکنند. (نمونه/ ج72/ ص903) گرچه تفاوت هایی بین دو واژه همز و لمز وجود دارد اما در مجموع این دو واژه به یک معناست و مفهوم وسیعی دارد که هرگونه عیب جویی، غیبت، طعن و استهزاء به وسیله زبان و علائم و اشارات و سخن چینی و بدگویی را شامل می شود. (نمونه/ج72/ص113(
سوره همزه با تهدید شدید و نفرین از جانب خداوند آغاز می شود. نفرینی که هدف آن افرادی هستند که با گوشه چشم، اشاره ابرو و یا با نیش زبان دیگران را استهزاء کرده و عیب جویی می کنند. حفظ آبروی افراد به قدری مهم است که خداوند قانون شکنان را نفرین می کند؛ زیرا آبرویی که ریخته شد به راحتی به دست نمی آید. ضمن اینکه باعث ایجاد دشمنی و از بین رفتن دوستی ها نیز می شود.
خداوند متعال در آیه 11 سوره حجرات می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید نباید قومی قوم دیگر را مسخره کند شاید آنها از اینها بهتر باشند... و از یکدیگر عیب مگیرید». سیاق آیه می فهماند که هیچ کس را مسخره نکنید شاید او نزد خدا از شما بهتر باشد. کلمه انفسکم با همه کوتاهی اش حکمت الهی را بیان می کند و از این است که مسلمانان از یکدیگرند و افشای عیب یک نفر در حقیقت افشای عیب خود است. همان طور که انسان عیب خود را نمی گوید نباید عیب دیگران را هم بازگو نماید.
مقام معظم رهبری در این زمینه فرمودند: «به هرکسی ممکن است یک اتهامی وارد شود. تا وقتی که ازطریق قانونی جرمی ثابت نشده است، نه در خود قوه، نه در بیرون قوه، نه در تریبون ها و منبرهای رسمی، نه در وسائل ارتباط جمعی، کسی حق ندارد آبروی یک مسلمانی را ببرد... بعضی اوقات انسان می بیند روی قوه قضاییه فشار می آورند که آقا افشا کنید. نه آقا، هیچ لزومی ندارد افشاکردن. در موارد خاصی بله، شارع مقدس مشخصا و معینا خواسته است که مردم مجازات را ببینند یا مجازات شونده را بشناسند؛ اینها موارد خاصی است، مال همه جا نیست.... چون وقتی گفتید، متهم است، افکارعمومی تفکیک نمی کند بین متهمی که هیچ گناهی نکرده است با آن کسی که شواهدی بر گناه او وجود دارد. حتی بعد از اثبات جرم هم چه لزومی دارد؟... حتی اگر چنانچه فرض کنیم یک نفری جرمی هم کرده است، این جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، این شخص به مجازات محکوم شده است- فرض کنید رفته زندان- چه لزومی دارد ما اسم او را در روزنامه ها منتشر کنیم تا بچه این آدم که دارد مدرسه می رود، دیگر رویش نشود مدرسه برود؟ چه اشکال دارد که این مدت زندانش را بگذراند، بیاید بیرون، خودش و خانواده اش زندگی عادی شان را ادامه دهند؟ خب، جرمی کرد، مجازات شد، تمام شد دیگر. باید حتماً آبروریزی بشود؟ نخیر، کسی نباید اینجور عمل کند... افکار عمومی از این مسئله چه لذتی می برد؟ برای افکار عمومی چه فایده ای دارد که بداند زیدی، عمروی، بکری متهم به فلان عمل خلافی است؟ (بیانات در دیدار مسئولان قوه قضائیه، 6/4/09(
عیب جویی یا نهی از منکر
عیب جویی با نهی از منکر متفاوت است. عیب جویی همراه با سرزنش و تخریب شخصیت است در حالی که نهی از منکر با هدف اصلاح و به دور از جار زدن انجام می شود. امام خمینی(ره) فرمودند: «تأثیر موعظه حسنه در نفوس بسیار زیادتر است از عیب جویی و بدگویی، و ممکن است قلمها و زبانهای عیب جو در بعضی از نفوس عصیان بیاورد و به جای اثر مثبت و نیکو اثر منفی و بد به جا گذارد و به جای اصلاح، موجب افساد شود. «(بیانات امام در تذکر به مردم و مسئولان، 29/12/95). تعبیر هدیه دادن عیوب در روایات هم ناظر به این مدعاست. امام صادق(ع) می فرماید: احب اخوانی الی، من اهدی الی عیوبی؛ در میان برادران دینی آن کس را بیشتر دوست دارم که عیبهایم را به من هدیه دهد. (الکافی، ج2، ص936(
آثار عیب جویی
از پیامدهای این رذیله به چند مورد اشاره می شود:
1. تنهایی و انزوا
عموم مردم از معاشرت با افراد عیب جو دوری می کنند؛ زیرا همیشه نگرانند که مبادا تعرضی به شخصیت آنها شود. در روایات هم از معاشرت با این افراد نهی شده است. از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده: «از معاشرت با عیب جویان بپرهیزید زیرا هیچ کس از ضرر آنها در امان نمی ماند» (غررالحکم، ص 841) ایشان در روایت دیگری می فرماید: «کسی که به دنبال عیوب پنهان مردم باشد، خداوند محبت و دوستی دل های مردم را بر او حرام می کند» (غررالحکم، ص124(.
2. رسوایی و فاش شدن اسرار
کسی که به دنبال بی آبرو کردن مؤمنین است خداوند هم اسرار نهانی او را فاش می کند. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «کسی که در جستجوی اسرار مردم باشد خداوند اسرارش را آشکار می کند» (غررالحکم، ص124(
از دیگر آثار می توان به نداشتن آرامش روانی، شکل گیری عداوت علیه فرد و شریک بودن در گناهی که فاش شده است اشاره کرد. (ر.ک: وسایل الشیعه، ج21، ص772(
توصیه به عیب پوشی
عیب پوشی در مقابل عیب جویی قرار دارد و یکی از صفات خداوند، ستارالعیوب بودن اوست. این کار از اخلاق انسان های کریم و بزرگوار است که با وجود آگاهی نسبت به عیوب دیگران از آن چشم پوشی می کنند. امیرمؤمنان علی(ع) در این رابطه می فرمایند: «یکی از با ارزشترین کارهای کریمان، «تغافل» از چیزهایی است که از آن آگاهند» (غررالحکم، ص124) البته باید توجه داشت که این تغافل شامل امور کم اهمیت یا اموری که مصلحت در پوشیدن مانده آنهاست می شود و امور سرنوشت ساز زندگی را شامل نمی شود.
راه درمان عیب جویی
کیفر سنگین این گناه، اهمیت درمان آن را نشان می دهد. از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: «من قال فی مؤمن ما راته عیناه و سمعته اذناه فهو من الذین قال الله عزوجل: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم (نور، 91) هرکس درباره مؤمنی مطلبی را بگوید که با چشم خود دیده یا با گوش خود شنیده )که به وسیله آن عیب جویی کند) از کسانی است که خداوند فرمود: کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است» (الکافی، ج2، ص753) عیب جویی بنا بر روایات سبب می شود فرد عیبجو حتماً قبل از مرگش دچار همان عیبی شود که از دیگران گرفته بوده است. (ر.ک: وسایل الشیعه، ج21، ص772(.
راهکارهایی برای ترک این صفت مذموم وارد شده از جمله اینکه انسان به خود و عیوب خود مشغول باشد و تا عیبی را از خودش برطرف نکرده درباره آن عیب، از دیگران عیب جویی نکند. امام علی(ع) فرمود: «کیف یصلح غیره من لم یصلح نفسه، کسی که خودش را اصلاح نکرده، چگونه می تواند دیگران را اصلاح کند؟» (غررالحکم، ص432)

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
پنج شنبه 28 آذر 1392  9:45 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها