6ـ مفهوم صفه و اهل آن
نویسنده مقاله در طی معرفی اصحاب در قرآن به «اصحاب الصفه» اشاره می کند و با توجه به همسانی بین کلمات عربی، صفّه و صوفی را از یک ریشه می داند و در نتیجه این گروه را منشأ پیدایش عرفان معرفی می کند.به نظر لغت شناسان «صُفّه» از ریشه (ص ف ف) به معنی ایوان است (حسینی الواسطی الزبیدی الحنفی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ج 12، ص 325؛ ابناثیر، النهایة فی غریب الحدیث والاثر، ج3، ص38)؛ اما صوفی از ریشه «صوف» و منسوب به جامه پشمینى است که بر تن پوشانده میشود یا منسوب به صوفه، یعنى همانها که در کعبه خدمت مىکنند و به خاطر اشتغالشان به عبادت در کعبه صوفى نامیده شدند یا منسوب به گیاه صوفیان که پرز دارد، است (راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص499).
بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی، تصوف در زمان حکومت بنیامیه به وجود آمد و ریشه در عهد خلفا داشت؛ البته نه به عنوان تصوف، بلکه به عنوان زهدگرایى؛ ولى در اوایل حکومت بنىعباس، با پیدا شدن صوفیانی همچون بایزید بسطامى، جنید، شبلى، معروف کرخى و غیر ایشان، به صورت رسمی به عنوان یک مکتب ظاهر شد؛ بنابراین نسبت دادن اهلتصوف به اصحاب صفه، نارواست و از جنبه تاریخی نیز دلیلی ندارد؛ چراکه به وجود آمدن مکتب تصوف عوامل دیگری داشت. (طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج5، ص281).
7ـ آیه تطهیر
نویسنده مقاله با آمیختن شأن نزول آیه تطهیر و آیه مباهله میگوید:«طبق خبر متواتر درباره اهل کسا، شیعه گزارش میدهد که حضرت محمد(ص) 9 یک روز صبح برای ملاقات هیأت نمایندگان نجران بیرون رفته بود و دخترش فاطمه، همسر او علی و پسرانش حسن و حسین را زیر عبایش کشید. او سپس کلمات سوره احزاب، 33 را ادا میکند: خدا فقط میخواهد پلیدی را از شما دور کند به عنوان اهل بیت، و شما را تطهیر میکند».
درباره شأن نزول آیه 33 سوره احزاب، در مضمون بسیاری از احادیث آمده است که پیامبر(ص) فاطمه3، على7، حسن7 و حسین7 را زیر کسا فرا خواند و ایشان را پوشانید و دست به دعا برداشت و فرمود: «خدایا اینها اهل بیت و ویژگان من میباشند، پلیدى را از آنها دور ساز و به تمام معنا پاکیزهشان فرما». آنگاه آیه تطهیر نازل شد (الواحدی، أسباب نزول القرآن، ص369؛ بیهقی، السنن الکبرى، ج2؛ ص150؛ آلوسی، روحالمعانی،ج11، ص195؛ طبرسی، مجمع البیان، ج8، ص559؛ احمد، مسند، ج6، ص292؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص416؛ الموفق الخوارزمی، المناقب، ص61.
در برخی از روایات آمده است که پس از نزول آیه، پیامبر اهل بیت: را زیر کسا گرفت. سنن الترمذی، ج5، ص30)؛ در حالی که قضیه مباهله با این جریان متفاوت است براساس روایات شیعه و سنی، رسولاکرم در صبح روز مقرری، همراه امام علی(ع)، حضرت فاطمه3، امام حسن و حسین8 برای مباهله نزد مسیحیان نجران رفت و آنها با مشاهده پیامبر با اهلبیتش از مباهله منصرف شدند (واحدی، أسباب نزول القرآن، ص108ـ107؛ زمخشری، الکشاف، ج1، ص 369ـ368؛ حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ص50؛ ابن کثیر دمشقی البدایة والنهایة، ج5، ص65؛ الموفق الخوارزمی، المناقب، ص195).
نویسنده در ادامه در معنای واژه «رجس» میگوید:«از دیدگاه سنیها ناپاکی در این آیه به بیایمانی تفسیر میشود، شیعه آن را بابت ناپاکی جهان و به خصوص خلفای سنیها میفهمد».این تفسیر ارائه شده به خصوص از دید شیعه گنگ و نامفهوم میباشد. در تفاسیر و منابع شیعی آنچه در مورد رجس گفته شده، غیر از چیزی است که در این مقاله آمده است.
رجس در لغت به معنى موجود پلید و ناپاک است و این پلیدى چهار گونه است. گاهى از نظر غریزه و طبع، گاهى از نظر فکر و عقل، گاهى از جهت شرع و گاهى هم از تمام جهات است (راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص342) واژه رجس صفت از ماده «رجاست»، هیأتى در نفس آدمى است یا در ظاهر موجود پلید، که آدمى را به اجتناب و نفرت وامیدارد (اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر،ج8، ص478؛ ابنعجیبه، البحرالمدید فی تفسیرالقرآن المجید، ج4، ص429). این رجس در آیه مورد نظر با «الف لام» جنس آمده است و شامل انواع پلیدیها و هیأتهاى خبیثه و رذیله میشود (طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص312؛ بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج 4، ص231).
برخی از مصادیق رجس به این شرح میباشد: 1ـ گناه. 2ـ شرک و کفر. 3ـ شیطان. 4ـ کارهای زشت و اخلاق بد، افعال زشت، مانند فواحشی که ظاهر و باطن آشکار میشود و اخلاق بد مانند بخل،حسد و قطعرحم. 5ـ شک (مجلسی، بحارالأنوار،ج35، ص214 وج19، ص287؛ بحرانی، البرهان فی تفسیرالقرآن، ج4، ص444 و 463؛ کوفی، تفسیر فراتالکوفی، ص340؛ عیاشی، تفسیرالعیاشی، ج1، ص17؛ سمرقندی، بحرالعلوم، ج3، ص60؛ ابن عاشور، التحریروالتنویر، ج21، ص246؛ ابن عجیبه، البحر المدید فی تفسیر القرآنالمجید، ج4، ص429؛ حسینی، تأویلالآیات الظاهرة، ص450ـ448؛ اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر،ج 8، ص 478).طهارت، عدم رجس، شامل جمیع مراتب طهارت (قلب، نفس و جوارح) میباشد، همان مقام عصمت و مستکمل جمیع کمالات است (طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص340؛ طبرسی، إعلامالورى، ص209).
8 ـ روایت ثقلین
نویسنده در انتهای مقاله و در ادامه بحث اهل بیت پیامبر(ص) حدیث ثقلین را نقل میکند و آن را به دو شکل از پیامبر بیان میکند؛ بدون آنکه صحت و سقم آن را از جنبه سندی و متنی مورد بررسی قرار دهد.در نقل مشهور حدیث ثقلین که بین عامه و خاصه متواتر است، پیامبر(ص)، قرآن و اهل بیت: را دو شیء گرانبها در کنار هم، برای هدایت انسانها تا ابد، معرفی میکند. «
عَنِ النَّبِیِّ(ص)إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ» (ابن اثیر، أسدالغابة، ج1، ص490؛ ذهبی، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر والاعلام، ج14، ص264؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبى، ج2، ص111؛ ابنکثیر، البدایة والنهایة، ج 5، ص209؛ أحمد، مسند، ج3، ص14؛ هاشمی البصری، الطبقاتالکبرى، ج2، ص150؛ حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ج3، ص 160؛ الترمذی، سنن، ج12، ص258؛ احمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج2، ص 585؛ کلینی، الکافی، ج2، ص414؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج2، ص100؛ طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص149؛ مفید، الإرشاد، ج1، ص 176؛ ذهبی، إرشاد القلوب، ج1، ص131؛ طبرسی، إعلامالورى، ص132؛ مفید، الإفصاح، ص223؛ الصدوق، الأمالی، ص 415؛ الطوسی، الأمالی، ص255؛ صفار، بصائرالدرجات، ص413؛
حسینی استرآبادی، تأویلالآیات الظاهرة، ص616؛ علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج2، ص32؛ صدوق، عیونأخبارالرضا7، ج2، ص62؛ صالحی شامی، سبل الهدى والرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج12، ص232؛ واعظ خرگوشی، شرف النبى، ص 248؛ البسوی، المعرفة والتاریخ، ج1، ص536؛ البغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ص25؛ البلاذری، جمل من انساب الأشراف،ج2،ص111؛المقریزی، إمتاعالأسماع، ج 6، ص 13و15؛ حر عاملی، وسائلالشیعة، ج 27، ص 34؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 7، ص 255).در کنار این قول مشهور، روایت دیگری به پیامبر منتسب شده است که طبق آن، حضرت قرآن و سنت را در کنار یکدیگر برای هدایت مردم تا ابد باقی گذاشته است.[2]با بررسی سند روایت اخیر مشخص میگردد.
اولاً، این حدیث در کتب اصیل روایی اهل سنت نقل نشده است.ثانیاً، سلسله سند روایت به ابوهریره بر میگردد. در بین رجالیها معروف است که ابوهریره به پیامبر خدا دروغ میبست (مجلسی، بحارالأنوار، ج2، ص 217؛ صدوق، الخصال، ج 1، ص 190؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج 11، ص 80) و از کعب الاحبار یهودی، جاعل حدیث روایت نقل و به او اعتماد میکرد (سبحانی تبریزی، موسوعة طبقات الفقهاء، ج1، ص 40).
همچنین از جمله جعلکنندگان اخبار نادرستی برای امام علی(ع) به دستور معاویه بود (ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغة، ج 4، ص 63) و معاویه در قبال این خوش خدمتى، امارت مدینه را به وی سپرد. (ابوریة، شیخ المضیرة أبو هریرة، ص273؛ همو، أضواءعلىالسنةالمحمدیة، ص216؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 1، ص 539).
با اینکه وی تنها یک سال و نه ماه با پیامبر مصاحبت داشت، از او بیش از همه صحابه روایت هست. وی براى تجارت و گردآورى ثروت، حدیث جعل میکرد (شیخ المضیرة أبوهریرة، ص125ـ124)، پس این روایت ضعیف و غیرمعتبر نباید مورد استناد نویسنده مقاله قرار میگرفت و در کنار نقل مشهورِ حدیث ثقلین، مطرح میشد.
نتیجه
یکی از مباحث مهم در تاریخ اسلام، موضوع صحابه، جایگاه و حجّیت قول آنان است که در بین دو فرقه دیدگاههای مختلف و متفاوتی هست. با این که لیندا. ل.کرن نویسنده این مقاله، مانند سایر مستشرقان و خاورشناسان، این مسأله مهم را مورد توجه قرار داده، اما نتوانسته است به طور کامل بحث را روشن و ابعاد گوناگون و مسائل پیرامون آن را آشکار سازد. وی در بررسی مفاهیم، علاوه بر اینکه به منابع اصیل اسلامی مراجعه نکرده است، اکثر منابع مورد استفادهاش هم از منابع اهلسنت میباشد و از دیدگاه آنان به مسائل و رویدادها نگریسته است؛ افزون بر آنکه کمتر به منابع متعدد آنها مراجعه کرده و حتی برخی مطالب را دقیق نقل ننموده است که این مشکل، اساس لغزش پژوهشهای اسلامی از سوی مستشرقان است.
مؤلف بر اساس روایات و اعتقادات اهلسنت، به مسأله حجّیت قول صحابه، مایه نجات بودن همه آنان، روایت عشره المبشره و... توجه میکند که این مباحث خدشهپذیرند و نقدهایی بر آنها وارد شده است. مقاله به طور کلی بدون دستهبندی، نظم و انسجام خاصی است و پراکندگی در موضوعات مختلف آن دیده میشود و یک جانبه به مسائل نگریسته است که چنین پژوهشهایی از نظر روشی اعتبار و ارزش علمی ندارد.
پینوشتها
[1] طبق این حدیث رسول خدا9 فرمود: «ابوبکر و عمر و عثمان و على و طلحه و زبیر و عبدالرحمن بن عوف و سعد و سعید و ابوعبیدة بن جرّاح در بهشتاند» (هندی، کنز العمال، ج11، ص363؛ حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ج3، ص358؛ أبیداود، سنن، ج4، ص343؛ ابن حبان، صحیح، ج15، ص454؛ البغوى، شرح السنة، ج14، ص129؛ ابن اثیر، جامع الأصول فی أحادیث الرسول، ج8، ص557).
[2] «حدثنا محمد بن عمر البغدادی قال حدثنا محمد بن الحسین بن حفص الخثعمی قال حدثنا محمد بن عبید قال حدثنا صالح بن موسى قال حدثنا عبد العزیز بن رفیع عن أبی صالح عن أبی هریرة قال قال رسول الله9 إنی قد خلفت فیکم شیئین لم تضلوا بعدی أبدا ما أخذتم بهما و عملتم بما فیهما کتاب الله و سنتی و إنهما لن یفترقا حتى یردا علی الحوض» (کمال الدین، ج1، ص235؛ الجکنی أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن، ج7، ص259؛ ابنخلدون، تاریخ، ج1، ص747؛ ابنمنده، کتاب الفوائد (الغیلانیات)، ج1، ص510؛ حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ج 1، ص 172؛ الدارقطنی، سنن، ج 4، ص 245).
منابع
1. آلوسی البغدادی، شهاب الدین سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1415ق.
2. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار الأحیاء التراث العربی، بیروت، 1965م.
3. ابن أثیر، أبو السعادات المبارک بن محمد الجزری، جامع الأصول فی أحادیث الرسول، تحقیق، عبد القادر الأرنؤوط، مکتبة الحلوانی/ مطبعة الملاح/ مکتبة دار البیان، بی جا، 1392ق، چ اول.
4. همو، النهایة فی غریب الحدیث والأثر، تحقیق، طاهر أحمد الزاوى، محمودمحمد الطناحی، المکتبة العلمیة، بیروت، 1399ق.
5. ابن أثیر، عز الدین، اسد الغابه فی معرفة الصحابة، دار الکتب العلمیة، بیروت، بی تا.
6. ابن إسحاق السجستانی، أبو بکر عبد الله بن سلیمان بن الأشعث، سنن أبی داود، دارالکتاب العربی، بیروت، بی تا.
7. ابن حبان، محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التمیمی البستی، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، تحقیق، شعیب الأرنؤوط، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1414ق./1993م چ دوم.
8. ابنحجر العسقلانى، احمدبن على، الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق، عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، دارالکتب العلمیة، بیروت، 1415ق/1995م، چ اول.
9. ابنحجر العسقلانى، احمدبن على، نخبة الفکر فی مصطلح اهل الاثر، دار طریق للنشر والتوزیع، الریاض، 1422ق./ 2001م.
10. همو، تهذیب التهذیب، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، 1404ق./ 1984م، چ اول.
11. همو، لسان المیزان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1390ق/1971م، چ دوم.
12. ابن حزم الاندلسی، ابی محمد علی، الاحکام فی اصول الاحکام، العاصمة، القاهرة، بی تا.
13. ابن درید، ابی بکر محمد ابن حسن، جمهرة اللغة، دار العلم الملایین، بیروت، 1987م.
14. ابن طاوس حلی، سید علی، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، مطبعة الخیام، قم، 1400 ق.
15. ابن عاشور، محمد ابن طاهر، التحریر و التنویر، بی نا، بی جا، بی تا.
16. ابن عبد البر، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد النمری القرطبی، الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، تحقیق، على محمد البجاوى، دار الجیل، بیروت، 1412ق./1992م، چ اول.
17. ابن عبد البر، أبی عمر یوسف بن عبد الله بن محمد النمری القرطبی، جامع بیان العلم و فضله، تحقیق، أبو عبد الرحمن فواز أحمد زمرلی، مؤسسة الریان، دار ابن حزم، بیجا، 1424ق./2003م، چ اول.
18. ابن عجیبه، احمد ابن محمد، البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، انتشارات عباس زکی، قاهره، 1419 ق.
19. ابن فارس بن زکریا، أبی الحسین أحمد، معجم مقاییس اللغة، المحقق، عبد السلام محمد هارون، اتحاد الکتاب العرب، بی جا، 1423ق.
20. ابن قیم الجوزیة، محمد بن أبی بکر أیوب الزرعی أبو عبد الله، إعلام الموقعین عن رب العالمین، تحقیق، طه عبد الرءوف سعد، دار الجیل، بیروت، 1973م.
21. ابن کثیر الدمشقى، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، الباعث الحثیث فی اختصار علوم الحدیث، بیجا، بیتا.
22. همو، البدایة و النهایة، دار الفکر، بیروت، 1407/ 1986م.
23. ابن منده الأصفهانی، الفوائد، تحقیق، مسعد عبد الحمید، طنطا، دار الصحابة للتراث، بیجا، 1412ق، چ اول.
24. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، دار صادر، بیروت، 1414ق، چ سوم.
25. أبو ریة، محمود، اضواء على السنة المحمدیة، نشر البطحاء، بی جا، بی تا، چ پنجم.
26. همو، شیخ المضیرة أبوهریرة، منشورات مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، سوم، بیتا، چ سوم.
27. أحمد بن حنبل، أبو عبدالله الشیبانی، فضائل الصحابة، تحقیق، د. وصی الله محمد عباس، مؤسسة الرسالة بیروت، 1403ق، چ اول.
28. همو، أبو عبدالله الشیبانی، مسند الإمام أحمد بن حنبل، مؤسسة قرطبة، القاهرة، بی تا.
29. الأصبهانی، أحمد بن عبد الله بن أحمد أبو نعیم، الضعفاء، تحقیق، فاروق حمادة، دار الثقافة الدار البیضاء، بیجا، 1405ق، چ اول.
30. ألبانی، محمد ناصر الدین بن الحاج نوح، سلسلة الأحادیث الضعیفة والموضوعة وأثرها السیئ فی الأمة، دار المعارف، الریاض، 1412 ق، چ اول.
31. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، دارالتعارف المطبوعات، بیروت، بی تا.
32. الأمینی النجفی، عبد الحسین احمد، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، دار الکتاب العربی، بیروت، 1397ق، چ چهارم.
33. اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، دارالفکر، بیروت، 1420ق.
34. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بنیاد بعثت، تهران، 1416ق.
35. البسوى، أبو یوسف یعقوب بن سفیان، کتاب المعرفة و التاریخ، تحقیق، اکرم ضیاء العمرى، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401ق، چ دوم.
36. البغدادی، محمد بن حبیب، کتاب المنمق فى اخبار قریش، تحقیق، خورشید احمد فاروق، عالم الکتب، بیروت، 1405ق، چ اول.
37. البلاذرى، أحمد بن یحیى بن جابر، جمل من انساب الأشراف، تحقیق، سهیل زکار و ریاض زرکلى، دار الفکر، بیروت، 1417ق، چ اول.
38. بیضاوی، عمر بن محمد، انوار التنزیل و اسرار التاویل، دارالفکر، بیروت، 1416ق.
39. بیهقی، أبو بکر أحمد بن الحسین بن علی بن موسى، السنن الکبرى، تحقیق، محمد عبد القادر عطا، مکتبة دار الباز، مکة، 1414ق.
40. نویسندگان، دایرة المعارف قرآن لایدن، ترجمه و نقد مدخل «صحابه».
41. الترمذی، حافظ ابی عیسی محمد بن عیسی سوره، سنن ترمذی، تحقیق، عبدالوهاب عبداللطیف، دار الفکر للطباعه و النشر، بیروت، 1403ق.
42. الجکنی الشنقیطی، محمد الأمین بن محمد المختار بن عبد القادر، أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، 1415 ق.
43. الحاکم النیشابوری، محمد بن عبدالله أبو عبدالله، المستدرک على الصحیحین، تحقیق، مصطفى عبد القادر عطا، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1411ق، چ اول.
44. همو، معرفة علوم الحدیث، مکتبه العلمیه، مدینه، 1379.
45. حرّ عاملى، وسائلالشیعة، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، قم، 1409ق.
46. حسینى استرآبادى، سید شرف الدین على، تأویل الآیات الظاهرة، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، 1409ق.
47. حسینی الأستر آبادی، میرداماد محمد باقر، الرواشح السماویة، غلامحسین قیصریهها، نعمة الله الجلیلی، دار الحدیث للطباعة والنشر، بیجا، 1422ق./1380ش، چ اول.
48. حسینی الواسطی الزبیدی الحنفی، محب الدین ابی فیض السید محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، دار الفکر، بیروت، 1414ق، چ اول.
49. الحکیم، السید محمد تقی، الأصول العامة للفقه المقارن، مؤسسة آل البیت علیهم السلام للطباعة والنشر، بی جا، 1979م، چ دوم.
50. خطیب بغدادی، احمد بن علی، الکفایه فی علم الروایه، دار الکتب العلیمه، بیروت، 1409ق.
51. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، 1413ق./ 1992م، چ پنجم.
52. الخوارزمی، الموفق بن احمد بن محمد، المناقب، تحقیق، الشیخ مالک المحمودی، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، قم، 1414ق، چ دوم.
53. دیلمى، حسن بن ابى الحسنبی، إرشادالقلوب، انتشارات شریف رضى، بی جا، 1412ق.
54. ذهبى، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق، عمر عبد السلام تدمرى، دار الکتاب العربى، بیروت، 1413ق، چ دوم.
55. همو، تذکرة الحفاظ، تحقیق، زکریا عمیرات، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1419ق، چ اول.
56. ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، آوند دانش، تهران، 1425ق، چ اول.
57. همو، روات الثقات، دار البشائر الاسلامیه، بیروت، 1421ق.
58. همو، میزان الاعتدل فی نقد الرجال، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1416ق.
59. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داودى، دارالعلم / الدار الشامیة، بیروت/ دمشق، 1412ق، چ اول.
60. رضوی، سیدمرتضی، آراءعلماوالمسلمین فی التقیة والصحابة والصیانة القرآن الکریم، الارشاد، بیروت، 1409ق.
61. زمخشرى، محمود، الکشاف عن حقائق غوامضالتنزیل، دارالکتب العربی، بیروت،1407ق، چ سوم.
62. سبحانی تبریزی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، بینا،بیجا، بیتا.
63. سخاوی، شمس الدین، فتح المغیث فی شرح الفیه الحدیث، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1414ق.
64. سمرقندى، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، بیجا، بیتا.
65. سیوطى، تدریب الراوی فی شرح تقریب النووی، دار الکتب الحدیث، بی جا، بی تا.
66. سیوطی، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، تحقیق، سعید المندوب، دار الفکر، لبنان، 1416ق، چ اول.
67. الشافعی المصری، ابن الملقن سراج الدین أبو حفص عمر بن علی بن أحمد، البدر المنیر فی تخریج الأحادیث و الأثار الواقعة فی الشرح الکبیر، تحقیق، مصطفى أبو الغیط، عبدالله بن سلیمان و یاسر بن کمال، دار الهجرة للنشر والتوزیع، الریاض، 1425ق./2004م، چ اول.
68. شهید ثانی، زین الدین عاملی، الدرایة فی علم مصطلح الحدیث، بی نا، بی جا، بی تا،
69. همو، الرعایة فی علم الدرایة، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1413ق.
70. الشوشتری، القاضی نور الله، الصوارم المهرقة، مطبعة النهضة، طهران، 1367ق.
71. الصالحى الشامى، محمد بن یوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1414ق، چ اول.
72. الصدوق، محمّد بن على بن بابویه قمّى، الأمالی، المکتبة الإسلامیة، تهران، 1404ق، چ چهارم.
73. همو، الخصال، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، 1403ق.
74. همو، عیون أخبار الرضا7، دار العالم للنشر (جهان)، بی جا، 1378ق.
75. الصفار، محمد بن حسن بن فروخ، بصائر الدرجات، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، 1404ق، چ دوم.
76. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، انتشارات الاسلامی، قم، 1417ق.
77. الطبرانی، ابی القاسم سلیمان بن احمد، معجم الاوسط، تحقیق، قسم التحقیق بدار الحرمین، دار الحرمین للطباعة والنشر والتوزیع، بیجا، 1415ق./ 1995م.
78. طبرسى، ابو منصور احمد بن على، الاحتجاج، نشر مرتضى، مشهد، 1403ق.
79. طبرسی، أمین الإسلام، إعلام الورى، دارالکتب الإسلامیة، طهران، بی تا.
80. طوسى، ابو جعفر محمد بن حسن، الأمالی، دارالثقافة، قم، 1414ق.
81. همو، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربى، بیروت، بیتا.
82. المقریزى، تقى الدین أحمد بن على، إمتاع الأسماع، تحقیق، محمد عبد الحمید النمیسى، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1420ق، چ اول.
83. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، انتشارات لاهیجی، قم، 1380.
84. النوری، السید أبو المعاطی، موسوعة أقوال دارقطنی، بینا، بیجا، بیتا.
85. الهاشمی البصری، محمد بن سعد بن منیع، الطبقات الکبرى، تحقیق، محمد عبد القادر عطا، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1410ق، چ اول.
86. واحدى، على بن احمد، أسباب نزول القرآن، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1411 ق، اول.
87. واعظ خرگوشى، ابو سعید، شرف النبى، تحقیق، محمد روشن، تهران، بابک، 1361ش.
88. یعقوبى، احمد بن أبى یعقوب بن جعفربن وهب واضح، تاریخ الیعقوبى، دارصادر، بیروت، بىتا.
Encyclopaedia o the Qurān / Jane Dammen McAulie, eneral editor. Published: Leiden : Brill, 2001-2006.
حجتالاسلام دکتر حسین علوی مهرعضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیة
حسین تقیپور/کارشناسی ارشد علوم قرآن
منبع: مجله قرآن پژوهی خاورشناسان ش 9