به طور مسلّم، احتکار در شرع مقدّس نهی شده است. عده زیادی از فقها نیز حکم به تحریم آن دادهاند، اگر چه برخی دیگر، دلایل حرمت را کافی ندانسته و حکم به کراهت داده اند. اما در هر صورت برخی از مجازاتهای محتکر (مانند به فروش گذاشتن اموال احتکار شده) مورد اجماع علما است.
سوال: معنای احتکار چیست؟ و آیا در روایات نکوهش شده است؟
احتکار از ماده «حکر» است، و حکر به معنای ذخیره کردن طعام به امید و انتظار چیزی است. به کسی که این عمل را انجام می دهد «محتکر» گفته میشود. به نظر برخی از لغتشناسان، احتکار به معنای جمع آوری و نگهداری طعام و آنچه که خورده میشود (ارزاق)، به امید گران شدنش؛ است.[1]
محتکر از نگاه روایات
درباره احتکار روایات متعددی رسیده است که در چند بخش به برخی آنها اشاره میکنیم.[2]
الف. احتکار موجب سقوط خصلتهای انسانی است.
امام علی (علیه السلام) میفرمایند: «احتکار رذیلت(پستى) است».[3] «احتکار خصلت فاجران است».[4] و «رنج رساندن به مردم از راه احتکار، از خصلتهاى مردم جاهل است».[5]
ب. محتکر گنهکار است.
امام على(علیه السلام): «محتکر اهل معصیت و گناه کار است ».[6]
ج. محتکر ملعون است.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در این باره میفرماید: «محتکر ملعون است».[7]
امام موسی کاظم (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایت میکند: «... اگر بندهاى به عنوان دزد، به نزد خدا رود، در نظر من بهتر است تا به عنوان «محتکر»، که چهل روز ارزاق را احتکار کرده باشد...» .[8]
د. عذاب محتکر در آخرت.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «نگاهى به دوزخ افکندم، درّهاى دیدم که مىجوشید، (به مالک دوزخ) گفتم: اى مالک! این درّه جاى کیست؟ گفت: جاى سه گروه: محتکران، اشخاص دایم الخمر، و دلّالان زنا» .[9]
حکم شرعی احتکار
به طور مسلّم، احتکار در شرع مقدّس نهی شده است. عده زیادی از فقها نیز حکم به تحریم آن دادهاند،[10] اگرچه برخی دیگر، دلایل حرمت را کافی ندانسته و حکم به کراهت داده اند.[11] اما در هر صورت برخی از مجازاتهای محتکر (مانند به فروش گذاشتن اموال احتکار شده) مورد اجماع علما است.[12]
اگرچه حرمتِ احتکار بر اساس آنچه در روایات آمده و نظر مشهور هم همان است، فقط در غلّاتِ چهارگانه و در روغن حیوانى و روغن نباتى است که طبقات مختلف جامعه به آن نیاز دارند؛ ولی حکومت اسلامى هنگامى که مصلحت عمومى اقتضا کند، حق دارد از احتکار سایر احتیاجات مردم هم جلوگیرى کند و اجراى تعزیر مالى بر محتکر در صورتى که حاکم صلاح بداند، اشکال ندارد.[13]
سوال: شخصی اتومبیلی را به من تحویل میدهد و از من تقاضای فروش اتومبیل را به قیمت مثلاً 100تومان میکند. من اتومبیل را به قیمت 110 تومان میفروشم و الباقی مبلغ 10 تومان را علاوه بر حق العملم برای خودم بر میدارم. با توجه به اینکه فروشنده به فروش اتومبیل به قیمت 100 تومان راضی بوده است و در جریان فروش به قیمت 110تومان نباشد، حکم این 10تومان ما به التفاوت برای من چیست؟ اگر یک معامله صوری انجام دهم حکم آن چیست؟
اگر با آگاهی و رضایت صاحب اتومبیل باشد، اشکالی ندارد و معامله صوری جایز نیست.
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سۆال، چنین است:
حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
اگر بر اساس جعاله [و رضایت طرفین] باشد اشکال ندارد.
حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
اگر با رضایت صاحب اتومبیل باشد اشکالی ندارد و معامله صوری جایز نیست.
حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی((مد ظله العالی):
در صورتیکه علم به رضایت صاحب اتومبیل دارید مانعی ندارد.
حضرت آیة الله هادوی تهرانی (مد ظله العالی):
کل مبلغ فروش اتومبیل از آن فروشنده است و باید با موافقت او در آن تصرف کرد.
توجه: استفتا از دفاتر آیات عظام: سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئیست انجام گرفته است.
پی نوشتها:
[1]. ابن منظور، لسان العرب،ج 4، ص 208
[2]. نک: حکیمی، برادران، الحیاة، ج 5، ص 623
[3]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: درایتی، مصطفی، ص 361، ح 8200؛ الحیاة، ج 5، ص 627.
[4]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 361.
[5]. همان.
[6]. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق و مصحح: فیضی، آصف، ج 2، ص 35
[7]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الحدیث، ج 10، ص 60
[8]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 159
[9] شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج 17، ص 426
[10]. امام خمینی در کتاب بیع خود مینویسد: «اقتضای اکثر روایات؛ حرمت احتکار است». نک: امام خمینی، کتاب البیع ، ج 3، ص 611
[11]. صیمری، مفلح بن حسن، غایة المرام فی شرح شرائع الإسلام، ج 2، ص 32
[12]. همان.
[13] امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج 2، ص 1027