شعر هندوانه مناسب شب چله
این هندوانه سرخ بود
وقتی که با سینی رسید
ترسید چاقو را که دید
رنگش پرید و شد سفید
.
به به چه بوی خوبی
پیچیده توی خانه
این بوی دست باباست
یا بوی هندوانه
لباسش راه راه است
جناب هندوانه
بدون دعوت و پول
نمی آید به خانه
قل خورد هندوانه
در حوض آب افتاد
قایق شد و جلو رفت
باد آمد و هلش داد
آمد به خانه
یک هندوانه
توی دلش بود
صد بچه دانه
یک سبد گل سفید و سرخ را
روی میز چیده است
هندوانه را
شکل گل بریده است
توی دلش این هندوانه
یک عالمه تخم است و دانه
در هر کدام از دانه هایش
خوابیده چندین هندوانه