رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران، ضمن برشمردن علل آزارهای روانی و خشونت کلامی علیه زنان در عرصه عمومی به ریشههای تاریخی، جامعهشناختی و روانی آن اشاره کرد و گفت: تعرض کلامی ریشه تاریخی در نظام مردسالار در جامعه ما دارد که زنان به نوعی موجودات پایینتر و پستتری فرض شدهاند و گرچه به نظر میرسد این نگاه در حال حاضر از بین رفته است، اما همچنان آثار و بقایای آن وجود دارد.
کوروش محمدی با بیان این مطلب افزود: تغییر و تحولاتی در این سالها در جامعه ما رخ داده که بیشتر در فرم نظام پدرسالاری ایجاد شده است، اما به اعتقاد من محتوا هنوز همان است؛ زیرا در یک نظام مردسالار مردان همچنان خود را موجودات برتری میدانند و به خود اجازه میدهند که به موجودات دیگر تعرض کنند.
نطفه تعرضات کلامی و خشونتهای روانی در خانواده شکل میگیرد
او در ادامه به نقش خانواده اشاره کرد و افزود: از ریشه تاریخی این قضیه که بگذریم، باید به علت مهم دیگری اشاره کنم و آن هم خانواده است. نطفه این تعرضات کلامی و خشونتهای روانی در خانواده و طی تعلیم و تربیت شکل میگیرد. در همین خانواده حکم هتاکی به جنس زن برای مردان و پسران صادر میشود. با چنین نگرشی، مردان فرصتهای بیشتری برای ابراز عقاید و استفاده از منابع و امکانات جامعه دارند و از محدودیتهایی که برای زنان در جامعه اعمال میشود، دور هستند. موضوعی که خود مجوز نگرش برتری مردان نسبت به زنان در ذهن آنان است. در چنین شرایطی مرد برای هنجارشکنی در جامعه، محدودیتی نداشته و هر کجا که مانعی مقابل خود نبیند، میتواند اقدام به تعرض به زنان کند.
بعضی از مردان نوعی سادیسم اجتماعی علیه زنان دارند
محمدی در ادامه عامل سوم این تعرضات را سادیسم خواند و گفت: عامل دیگر چنین تعرضاتی مسئله روانشناختی "سادیسم" در برخی از مردان وجود دارد. در جامعه ما بعضی از مردان نوعی سادیسم اجتماعی علیه زنان دارند که ناشی از اختلال شخصیت و برخی غریزههای سرکش و کنترلنشده آنان است. این اختلال شخصیت وقتی در کنار غریزه طبیعی گرایش به جنس مخالف در مردان قرار بگیرد، تبدیل به خشونت روانی و کلامی آنان نسبت به زنان میشود.
فقر و بیکاری و اعتیاد؛ از عوامل تقویتکننده هنجارشکنی در مردان
این آسیبشناس اجتماعی در ادامه به اهمیت تکبعدی ندیدن آسیبهای اجتماعی اشاره کرد و چندعلی بودن مسئله خشونتهای روانی و کلامی علیه زنان را مورد تأکید قرار داد و افزود: عامل مهم دیگر در این میان تأثیر فضای کلی جامعه بر جوانان است. مسائلی مانند فقر و بیکاری و اعتیاد، همانطور که میتواند در گرایش افراد به انحرافات اجتماعی و بزهکاری مؤثر واقع شود، از عوامل تقویتکننده هنجارشکنی در مردان به شمار میرود. دلیل این امر هم میتواند منزلت اجتماعی پایین این مردان باشد که آنان را در معرض اقدام به تعرضات روانی و کلامی علیه زنان قرار میدهد. در حالیکه افرادی که در جامعه از منزلت اجتماعی بالاتری برخوردارند، (مانند کارمند دولت، معلم یا کاسب و ...) به دلیل جایگاه ویژهای که دارند، معمولاً اقدام به تعرضات کلامی علیه زنان نمیکنند.
محمدی همچنین به بافت فرهنگی به عنوان عامل دیگری در شکلگیری این مسئله اشاره کرد و تصریح کرد: بافت فرهنگی و روشهای تربیتی حاکم بر جامعه که موجب جداسازی زنان از جامعه و مردان میشود، براساس یک سری توجیهات خرافی، اخلاقی یا تعصبات بدون دلیل خانوادهها، این القائات را در ذهن دختران از کودکی ایجاد میکند که از مردان بترسند و جدا باشند. چنین نگاههای افراطی، از دوران کودکی یک تابوی ذهنی نسبت به مردان در ذهن دختران ایجاد میکند که منجر به کاهش خودباوری و ضعف آنان میشود. پیامد چنین اتفاقی در درجه اول سلب حق دفاع از خود در زنان در برابر مردان است که ما امروزه شاهد آن هستیم. بنابراین در صورت مواجه شدن با تعرضات کلامی و روانی، زنان ترجیح میدهند از کنار آن به سادگی بگذرند تا در مقابل آن بیاستند.
خانوادهها مهارتهای ارتباطی و حق دفاع از خود را به دختران آموزش دهند
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران در ادامه اظهار داشت: خانوادهها لازم است به آموزش مهارتهای ارتباطی، حق دفاع از خود و ایجاد خودباوری در دختران پرداخته و آنان را تشویق به پیگیری تعرضاتی کنند که در جامعه با آن مواجه میشوند. در حالی که نوع نگاه حاکم بر خانواده و جامعه این است که قبل از قضاوت رفتار مرد متعرض، این رفتار را مشکلی از جانب دختر دانسته و وی را مورد سرزنش قرار میدهند.
سکوت در برابر آزارهای خیابانی، رفتارهای عاملان آن را تشدید میکند
وی در ادامه عنوان کرد: همه این تربیتها و واکنشها نسبت به دختران، موجب کاهش مطالبات آنان در جامعه شده و فرصت دفاع از خود را در مواجه با انواع تعرضاتی که نسبت به زنان اعمال میشود، از آنان گرفته و در نتیجه به خاطر ترس از نکوهش خانواده اعتراضی هم نمیکنند. این نوع برخورد در بلندمدت باعث قطع ارتباط و مشورت میان والدین و فرزندان میشود. در صورتی که اگر در مدت کوتاهی این حق و امکان برای همه دختران ایجاد شود که بتوانند نسبت به تعرضات کلامی و روانی که در جامعه نسبت به آنها اعمال شده، اعتراض کرده و مراجع قانونی را در جریان قرار دهند، درصد بالایی از این خشونتها کاهش پیدا میکند. در حالیکه سکوت در برابر این تعرضات، رفتارهای عاملان آن را تشدید میکند.
این آسیبشناس اجتماعی ادامه داد: اما به اعتقاد من این اتفاق نمیافتد، زیرا در جامعه این نگاه وجود دارد که در صورت وقوع چنین اتفاقاتی آبروی دختر را که قربانی این ماجرا است، در خطر دیده و انگشت اتهام به سوی او روانه میشود. در چنین شرایطی مسلم است که فرد خاطی، همچنان به رفتار خود ادامه میدهد.
پوششهای خارج از عرف و رفتارهای جلب توجه کننده برخی از دختران؛ افزایش آمار تعرضات و خشونتهای کلامی در جامعه
محمدی همچنین به تأثیر رفتارها و پوششهای زنان در افزایش این تعرضات پرداخت و تصریح کرد: نکتهای که باید در کنار تمام این عوامل به آن توجه شود، این مسئله است که پوششهای خارج از عرف و رفتارهای جلب توجه کننده برخی از دختران نیز در این میان میتواند افرادی را که زمینه انجام این تعرضات را دارند، به اقدام ترغیب کرده و همین پوششها و رفتارها به صورت خودخواسته یا ناخواسته موجبات افزایش آمار تعرضات و خشونتهای کلامی در جامعه میشود. در همین حال البته شاهد زنان و دخترانی هستیم که با توجه به منزلت اجتماعیشان و پایبندی به اخلاقیت انسانی و دینی، ضمن حضور در جامعه از این تعرضات به دور هستند و همین موضوع هم این پیام را به ما میرساند که زنان، در صورتی که به خودباوری برسند و امکانات و فرصتهای لازم برای شکوفا کردن تواناییهایشان ایجاد شود، میتوانند در عرصههای اجتماعی حضور مؤثر و امنی را داشته باشند.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران به عوامل دیگری که موجب تقویت این رفتارها میشود اشاره کرد و افزود: تضعیف باورهای دینی و پایبندی به اعتقادات مذهبی، از جمله عوامل افزایش خشونتهای روانی و کلامی در جامعه از جانب برخی از مردان است؛ چراکه وقتی در برخی از خانوادهها آموزههای دینی جدی گرفته نمیشود و تکالیف مذهبی به جوانان آموزش داده نمیشود، حیا و خودکنترلی در میان برخی از پسران کاهش یافته و به راحتی در جامعه به خود اجازه تعرض به دختران را میدهند.
لزوم تقویت باورهای دینی جوانان و خودباوری در دختران
در نهایت محمدی در راستای ارائه راهکارهایی برای جلوگیری و مقابه با تعرضات و خشونتهای روانی و کلامی خاطرنشان کرد: برای پیشگیری و درمان معضل خشونتهای کلامیو روانی چند راهکار را میتوان در نظر گرفت؛ تابوی ذهنی دختران نسبت به ترس از مردان را از بین ببریم، برابری اجتماعی از همان دوران کودکی در خانواده و آموزش و پرورش در دختران و پسران نهادینه شود، از وعاظ و روحانیون برای تقویت باورهای دینی جوانان کمک گرفته شود، و تقویت خودباوری در دختران و آموزش مهارتهای ارتباطی که در سایه آن همه آحاد جامعه بتوانند به راحتی از حقوق خود دفاع کنند.