بخش دوم و پایانی
دو. آثار اجتماعی
مقصود آثاری است که لازمه ظهورش گردآمدن افراد دور یک محور میباشد و تا افراد نباشند، آن آثار بروز نخواهد کرد. اعتقاد به معاد در بعد اجتماعی نیز آثار قابل توجهی دارد که به چند مورد اشاره میشود: 1. جهاد و استقامت در راه دین: شهامت و شجاعت از مهمترین آثار تربیتی اعتقاد به معاد است؛ زیرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگی، شهادت در راه هدف مقدس الهی است که محبوبترین چیز برای فردِ با ایمان و آغازی برای زندگی ابدی و جاودانی است.
انسان معتقد به آخرت، میداند که جهاد در راه خدا و رفتار ایثارگرانه آثاری ارجمند دارد که رستگاری انسان (حشر / 9)، جلب رأفت الهی (بقره / 207) و رسیدن به مقام برّ (آلعمرن / 92) از آن جملهاند؛ از این رو، آیات معاد در کنار آیات جهاد، مهمترین عاملی است که جبهههای نبرد با دشمن را گرم میکند. هنگامی که جرقههای ایمان به معاد به اعماق جان میرسد، آن را چنان شعلهور میسازد که دیگر هیچ تهدیدی در برابر آن کارگر نمیافتد و هر چیزی جز خدا و لقای آخرت و نعمتهای جاودانش، در نظر انسان ناچیز جلوه میکند.
باید اذعان کرد که ایثار در راه خدا، نمود دیگرخواهی آدمیان است و روح نوعدوستی آنها را به نمایش میگذارد و گاه تا جایی پیش میرود که انسان جان خویش را در راه دیگران از دست میدهند تا کمال و تمام ایثار و از خود گذشتگی به نمادهای فراموش ناشدنی تبدیل گردد. چنانکه در جریان عاشورا هر قدر دایره محاصره تنگتر میشد، چهرههای اصحاب امام حسین(ع)، آرامتر و به مرگ بیاعتنا میشدند. رمز حماسه عاشورا و شجاعت بینظیر امام حسین و یارانش را باید در همین راستا، و در ایمان قوی و مستحکم آنان نسبت به معاد و زندگی جاویدان آخرت جست.
در صحنه نبرد آنهایی که به قیامت یقین دارند، ثابت قدم میمانند؛ چنانکه آیه «... قال الذین یظنون انهم ملاقوا الله ...» (بقره / 250) بدان اشاره دارد که تنها یک دسته از مردم (برخی از نیروهای تحت امر طالوت) که به معاد ایمان داشتند دشمن را از پای درآوردند. خداوند در این آیه، رمز پیروزی و پایداری در جبهه را ایمان به ملاقات خدا در روز قیامت میداند. آری! روحیه رزمی، وابستگی کامل به نوع دیدها و جهانبینیها دارد.
رزمندهای که آینده خود را زندگی ابدی، بهشت و همسایگی رسول خدا میداند، با رزمندهای که قتل خود را نابودی و پوچی میداند، مقایسهپذیر نیست. (قرائتی، 1363: 63 ؛ طاهری، 1376: 106 و 107) خداوند در سوره توبه نسبت به کسانی که در رفتن به جبهه سستی نشان میدهند، میفرماید: «ارضیتم بالحیوة الدنیا من الآخرة». (توبه / 38)
توجه انسان به بازگشت به خدا و اعتقاد به آن، عامل مقاومت در برابر ولایت کافران است. (آلعمران / 19) پایداری در نبرد، وحدت و پیروی از آموزههای پیامبر(ص)، نشانگر آخرتخواهی مؤمنان مجاهد «حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ ... مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَةَ» (آلعمران / 152) است و آخرتاندیشی و وارستگی، از اوصاف مجاهدان راه خداست: «فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بالْآخِرَةِ ...». (نساء / 74)
جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر با طیف گسترده تهدیدهای داخلی و خارجی روبهروست؛ همانگونه که از ابتدای پیروزی با این تهدیدها دست به گریبان بوده است؛ اما راهبرد دفاع مردمی در اندیشه رهبران انقلاب در بسیج تودههای مردمی، به خنثی شدن تهدیدها و چه بسا تبدیل آنها به فرصت انجامیده است؛ چنانکه در حماسه هشت سال دفاع مقدس، مردم ایران در برابر تجاوز بیگانگان، مقولههای معنویتگرایی، ایثار، فداکاری، شهادتطلبی و ... نشان داد که آمیختگی فرهنگ دینی و روحیه مقاومت و همت مردمی در برابر متجاوزان، شکلی از جنگ را پدید آورد که شاید کمتر شباهتی به دیگر جنگهای جهان داشت.
فرهنگ شیعی و علوی متأثر از وقایع تاریخی بهویژه عاشورا، جوهره خاص تجلّی فرهنگ ایثار و شهادت به جنگ بخشید و نشان داد که مردم در ایجاد، بقاء و استمرار حکومت اسلامی و نیز اهداف و کارکردها و مسئولیتها نقش اساسی دارند. استراتژی بازدارندگی مردمی در زمره مهمترین راهبردهای دفاعی کشور در معرض تهاجم، میباشد. دوام اسلام و پایدار ماندن درخت تنومند آن و باروریاش، مرهون جهاد، فداکاری و ایثار شهیدان است که این در سایه ایمان به معاد تحققیافتنی است.
2. ضامن اجرای قوانین و حفظ حقوق همنوعان: جامعه نیاز به قانون دارد؛ ولی اجرای آن مهمتر است. امروزه حکومتهای پلیسی و نظامی تنها خلافکاریهای عیان را میتوانند کنترل کنند؛ اما در اجتماعهایی که زیر بنای نظامهای آنها را ایمان و ترس از خدا تشکیل میدهد، مشکل اجرای قانون حل شده و اعتقاد به روز بازپسین، بهترین ضامن اجرای قانونهاست.
به نقل از یک دانشمند ایرانی آمده است: هنگام حضور ما در نیویورک (سال 1356ش)، برق شهر بدون سابقه قطع شد، فروشگاهها و اموال مردم در خاموشی غارت شد و پلیس حدود سه هزار نفر را در این رابطه دستگیر کرد و موضوع تا چند روز مورد بحث محافل بود. این در حالی است که آنان خود را متمدن و صنعتی میدانند و تمدن به ظاهر درخشان خود را به رخ دیگر ملل میکشند؛ اما چرا در یک فرصت خاصی تمام اصول انسانی و اخلاقی را زیر پا گذاشتند و به غارتگری و تاراج اموال یکدیگر پرداختند؟
این گویای آن است که هنوز رهبران جهان به ارزش مبانی مذهبی و نقش آنها در تأمین عدالت و گسترش امنیت اجتماعی واقف نیستند. اگر آنان به جای گسترش نظامهای مادی و تشکیلات پلیسی، به هزینه کردن در تحکیم مبانی دینی و گسترش فضایل اخلاقی و ریشه کن کردن برنامههای ضدانسانی بپردازند، به اهداف انسانی خود زودتر میرسند. (سبحانی، 20:1373)
با توجه به رشد بیرویه و فزاینده آمار جرایم در جامعه، مؤثرترین راهحل، بحث پیشگیری میباشد. بر اساس بند 5 اصل 156 قانون اساسی، یکی از مهمترین وظایف قوه قضائیه، پیشگیری از جرم و اصلاح مجرمان میباشد؛ لذا قوه مذکور میتواند با به کارگیری اشکال مختلفِ پیشگیری از جرم، این مهم را به انجام رساند. یکی از با ارزشترین راههای پیشگیری اجتماعی، ایجاد فرهنگهایی است که فرد و جامعه را اصلاح و در پی آن انحرافهای اجتماعی و جرایم را کاهش میدهد.
اعتقاد به معاد با کارکردهایی که در فرد و جامعه دارد، میتواند از بسیاری از انحرافهای جامعه جلوگیری نماید. کارکردهای آن به حدی زیبا و در مسیر کمال انسان مؤثر میباشد که میتوان به راحتی، با توسعه آن به سمت جامعهای سالم و به دور از انحراف و ناهنجاری اجتماعی حرکت نمود. فرهنگ مذکور به خصوص در اسلام، باتوجه به غنای منابع و توصیههای فراوان قرآن و سنت، بسیار بارزتر و تأثیرگذارتر از دیگر جوامع باشد.
3. راهحل اختلاف: قانونها و تمدنهای بشری قادر به حل اختلافها نیستند؛ زیرا هر گروه و فردی به دنبال خواستههای خود است. امروزه اختلاف میان کشورها بر سر منافع و بهرهمندی حداکثری از مواهب خدادادی و کشمکشهای افراد جامعه و عدم گذشت و پایبند نبودن به قانونها و قراردادهای اجتماعی، از معضلهای مهم بشر شده است. طبیعی است که اگر حل اختلافها از راه قانونهای الهی و داوری انبیا باشد، به دلیل مصون از تحریف، خطا، هوا و هوس و اغراض نفسانی بودن، بسی ارزشمند است (بقره / 213) از این رو تقویت معاد بهترین راهحل معضلها و اختلافهای جوامع بشری است. (قرائتی، 1383: 1 / 334 ـ 332)
4. سالمسازی اقتصاد: ایمان به معاد در تمام مسائل اقتصادی، اعم از تولید، توزیع، مصرف، مدیریت و بازرگانی و به ویژه بحث اسراف نقش دارد (قرائتی، 1363: 61) و از مهمترین عوامل سالمسازی فعالیتهای اقتصادی است. برای نمونه قرآن کریم علت کم فروشی را ایمان نداشتن به معاد میداند: أَلَا یَظُنُّ أُولَئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِیَوْم ٍ عَظِیم ٍ. (مطففین / 4 و 5) آیا این کمفروشان نمیدانند که برای روزی بسیار بزرگ، مبعوث خواهند شد. (و در دادگاه عدل الهی باید پاسخ آنهمه کم فروشیها را بدهند)
هرگاه کسی به طور قطع بداند یا حتی احتمال دهد دادگاه عظیمی در پیش دارد که هر ذرهای از کار نیک و بد او در آنجا محاسبه و به آن پاداش مناسب داده میشود و هیچ راه بازگشت و جبرانی هم در کار نیست، مسلماً مراقب اعمال خویش در این جهان خواهد بود و همین ایمان و باور او را تربیت خواهد کرد. روشن است که کمفروشان یا گناهکاران، همیشه بیایمان به معاد و کافر نیستند، بلکه منظور این است که ایمانشان بسیار ضعیف است یا گرفتار غفلتاند و گرنه چگونه ممکن است انسان به چنان روزی ایمان داشته باشد و گرفتار غفلت نیز شود و این چنین غرق گناه گردد.
علامه طباطبایی مینویسد: اگر خداوند به ظن و گمان به مسئله قیامت اکتفا کرد با اینکه اعتقاد به معاد باید علمی و یقینی باشد، برای اشاره به این حقیقت است که در اجتناب از کمفروشی احتمال خطر و ضرر آخرتی هم کافی است. اگر کسی یقین به قیامت نداشته باشد، و تنها احتمال آن را بدهد، همین احتمال که ممکن است قیامت، راست باشد، و خدای تعالی در آن روز عظیم، مردم را بدانچه کردهاند، مؤاخذه کند، کافی است که او را از کم فروشی بازدارد. (طباطبایی، 1374: 20 / 380 و 381)
5. پرهیز از رباخواری: معتقدان به روز جزا از رباخواری ـ که امروزه به معضل بزرگ اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است ـ به دورند. اهل ایمان به روز محشر، از احتکار هم که در مواقع بحرانی، چهره کریه خود را نمایان میسازد، دوری میجویند.
ب) آثار و فواید اخروی
زندگی انسان در بینش اسلامی دو مرحله دارد که نخستین مرحله آن، مربوط به دنیاست، در این مرحله بسیاری از کارها در این دنیا به ثمر مینشیند و نتیجه عمل به انجامدهنده آن میرسد. دین اسلام، کار و تلاش معنوی انسان را بدون پاداش نمیگذارد. هرگونه کار نیک، پاداش نیک دارد و عمل زشت، عذاب و عقابی دردناک به دنبال خواهد داشت. در این رابطه آیات متعددی داریم که نتیجه کار به خود انسان برمیگردد. برای نمونه به دو مورد اشاره میشود: إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا. (اسراء / 7) اگر احسان نمودید، برای خودتان کردید و اگر بدی کردید، برای خود کردید. مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا. (فصلت / 46) کسی که کار خوب یا بد انجام دهد، برای خود کرده است.
از دیدگاه معارف اسلامی، دنیا و آخرت ارتباطی نزدیک و ناگسستنی با هم دارند، به گونهای که آخرت، تجلیگاه نیتها و کار و کوشش انسانهاست. حضرت علی(ع) میفرماید: تلخکامی دنیا، شیرینی آخرت و شیرینی دنیای حرام، تلخی آخرت است. (شریف رضی، بیتا: ح 251)
شهید مطهری درباره پیوستگی زندگی دنیا و آخرت میگوید: انسان در آن دنیا آن چنان است که اینجا خودش را بسازد. اینجا اگر خودش را کامل بسازد، آنجا کامل است. اگر ناقص بسازد ناقص است. اگر خودش را کور قرار بدهد، آنجا کور است و اگر خودش را کر قرار بدهد آنجا کر است و اگر خودش را از صورت انسانیت خارج کرده و بهصورت حیوان از انواع حیوانات دیگر درآورده باشد، در آنجا بهصورت همان حیوان محشور میشود. (مطهری، 1373: 16 ـ 13)
با توجه به نکات یاد شده، برخی آثار اخروی باور به معاد را میتوان اینچنین برشمرد: یک. خوشنودی خدای متعال و ورود به بهشت: براساس آموزههای اسلامی، همه انبیای الهی به بهشت و سعادت اخروی انسان، بشارت داده و پیروان خویش را از عذابهای الهی ترسانیده و آنان را از عصیان و شومی عاقبت این اعمال، انذار دادهاند. اصولاً فلسفه نبوت، انذار (انعام / 130؛ اعراف / 59؛ شعراء / 135؛ طه / 15؛ مریم / 31) و تبشیر است تا با اتمام حجت خداوند بر مردم، در روز قیامت عذری در برابر محبتهای الهی باقی نمانده باشد.
حال کسی که به پیام دعوت انبیای الهی لبیک گفته باشد، شایسته پاداش بهشت خواهد بود. در قرآن آمده است: «انسانهای کوشا و آخرتطلب، از بین مناطق گوناگون بهشت، بوستانی ارجمند و عالی رتبه، در اختیار خواهند داشت: « لِسَعْیِهَا رَاضیَةٌ * فی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ» (غاشیه / 9 و 10)
عالیه ممکن است وصف توضیحی بهشت باشد و بهشت موعود را به علو رتبه توصیف کرده باشد. همچنین میتواند وصف احترازی باشد؛ گویا اینکه برخی از بوستانهای آن بر برخی دیگر، برتری دارند. برداشت یادشده، نظر به احتمال دوم دارد. در آیه دیگر، اطاعتکنندگان از خدا و رسولش، شایسته ورود در بهشت دانسته شدهاند: «وَمَنْ یُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا». (نساء / 13)
دو. باریابی به مقام ابرار: لَیْسَ الْبرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ. (بقره / 177) 3. نجات از آتش جهنم: إِنَّ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا. (یونس / 7) ایمان نیاوردن به آخرت، کیفر دارد و انسان را در وادی بیراهه قرار میدهد: الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بالْآخِرَةِ فِی الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِیدِ. (سبأ / 8) آوردن موصول به جای اسم ظاهر (الکافرون)، دلالت میکند که ایمان نیاوردن، علت گرفتاری در عذاب و واقع شدن در گمراهی دور و دراز است. آیه «وَأَنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بالْآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا؛ (اسراء / 10) گویای عذاب دردناک برای کسانی است که به آخرت ایمان ندارند».
تکیه قرآن بر روی عدم ایمان به آخرت، به عنوان صفت دوزخیان، شاید از این رو باشد که اعتقاد به آن دادگاه بزرگ بیش از هر چیز، انسان را در برابر گناهان کنترل میکند. از این گذشته، انکار قیامت به انکار خدا نیز باز میگردد؛ زیرا چگونه ممکن است خدای عادل و حکیم مردم این جهان را در شرایطی که میبینیم، به حال خود رها کند، و جهان دیگری در کار نباشد! این نه با حکمت او سازگار است؛ نه با عدالتش. از همه گذشته، چون بحث در آیه از پاداش و کیفر است، با مسئله آخرت و دادگاه عدل پروردگار تناسب دارد. (افشار، 1387: 1 / 146)
نتیجه
ایمان به آخرت سبب بیداری، آگاهی، تقوا، تهذیب نفس و ترس از گناه و ظلم میشود و در مقابل، بیتوجهی به این امر، سبب دوری از حقایق، استکبار در برابر حق و غرق شدن در دریای مفاسد و گناهان میشود. به این ترتیب تأثیر فوقالعاده عمیق ایمان به معاد در تربیت انسانها از دیدگاه قرآن مشخص میشود. قطعاً اثر ایمان به چنین دادگاهی در تربیت و پاکی انسان قیاس شدنی با دادگاههای معمولی دنیا نیست.
ایمان و اعتقاد به آخرت، آثار مثبت فراوانی برای فرد و جامعه دارد که از آن میان میتوان به این موارد اشاره کرد: اخلاص در عمل، خوف و رجا، شجاعت در میدان جنگ و جهاد، رعایت حقوق مردم در مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، پایبندی به دستورهای الهی، آرامش، خودسازی، پندپذیری، مراقبت بر نماز، تقید به انجام فرایض، پیشگیری از غرور علمی و انحراف در اندیشه و ... .
منابع و مآخذ
1. قرآن کریم.
2. شریف رضی (گردآورنده)، بیتا، نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، دارالهجره.
3. آمدی، عبدالواحد، بیتا، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه محمدعلی انصاری، تهران، افست.
4. ابنشهر آشوب، محمد بن علی، بیتا، مناقب آل ابیطالب، تحقیق یوسف البقاعی، بیروت، دارالاضواء.
5. افشار، اسدالله، 1387، راه بیبازگشت، تهران، سفیر اردهال.
6. جمشیدی، اسدالله، 1380، آثار فردی اعتقاد به معاد از دیدگاه قرآن کریم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی&.
7. جمعی از نویسندگان، 1383، نرمافزار فرهنگ موضوعی قرآن، قم، بوستان کتاب.
8. جمعی از نویسندگان، 1383، فرهنگ قرآن، ج 1، قم، مؤسسه بوستان کتاب.
9. جمعی از نویسندگان، دایرةالمعارف قرآن کریم، 1382، قم، مؤسسه بوستان کتاب.
10. جنابذی، محمد، 1344، بیان السعادة، تهران، دانشگاه تهران.
11. جوادی آملی، عبدالله، 1375، یاد معاد، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء.
12. 1385، تسنیم، ج 10، تحقیق سعید بندعلی، قم، مرکز نشر اسراء.
13. حقجو، محمدحسین، 1374، سیمای معاد در مکتب قرآن و عترت، قم، مرکز فرهنگی انصار المهدی.
14. داورپناه، ابوالفضل، 1375، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، صدرا.
15. سبحانی، جعفر، 1373، معاد انسان و جهان، قم، انتشارات مجله مکتب اسلام.
16. معادشناسی، 1386، مقدمه و ترجمه علی شیروانی، قم، دارالفکر.
17. سیوطی، جلالالدین، 1404 ق، الدر المنثور، قم، نشر کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی.
18. شریعتی، محمدباقر، 1363، معاد در نگاه وحی و فلسفه، تهران، دانشگاه تهران.
19. 1380، معاد در نگاه عقل و دین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
20. صانعی، صفدر، بیتا، آرامش روانی و مذهب، اصفهان، انتشارات کتابفروشی ثقفی.
21. طاهری، حبیبالله، 1376، سیری در جهان پس از مرگ، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
22. طباطبایی، سید محمدحسین، 1374، ترجمه المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین.
23. طبرسی، 1372، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو.
24. طبری، محمد بن جریر، 1412 ق، جامع البیان، بیروت، دارالمعرفة.
25. طیب، سید عبدالحسین، 1378، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.
26. غزالی، ابی احمد محمد بن محمد، 1402 ق، احیاء علوم الدین، بیروت، دارالمعرفة.
27. فلسفی، محمدتقی، 1382، معاد از نظر روح و جسم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
28. قرائتی، محسن، 1363، معاد از دیدگاه قرآن، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.
29. 1383، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
30. قرشی، سید علی اکبر، 1355، معاد از نظر قرآن و علم، قم، دارالتبلیغ.
31. 1377، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت.
32. قمی، شیخ عباس، 1372، منازل الآخرة و المطالب الفاخرة فی احوال البرزخ و مواقف القیامة، تهران، مفید.
33. کلینی، محمد بن یعقوب، 1365، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
34. گرزالدین، نعمتالله، 1377، «نقش اعتقاد به معاد در تأمین بهداشت روانی»، نشریه دانشگاه اسلامی، شماره 4، ص 15 ـ 10.
35. مجلسی، محمدباقر، 1404 ق، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء.
36. مرزوق، عبدالصبور، 1415 ق، معجم الاعلام و الموضوعات فی القرآن الکریم، قاهره، دارالشروق.
37. مطهری، مرتضی، 1373، معاد، تهران، صدرا.
38. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
39. مکارم شیرازی، ناصر، 1377، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
40. نجفی خمینی، محمدجواد، 1398 ق، تفسیر آسان، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.
41. نراقی، ملا احمد، 1378، معراج السعاده، قم، هجرت.
42. وثوقی، منصور و علیاکبر نیکخلق، 1370، مبانی جامعهشناسی، بیجا، خردمند، چ 3.
43. هاشمی، علی (تدوینکننده)، پرسمان قرآنی معاد، 1384، قم، مؤسسه بوستان کتاب، مرکز فرهنگ و معارف قرآن.
سید محمود سامانی/ دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه معارف اسلامی
علی نصیری/ دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علم و صنعت ایران
منبع: فصلنامه قرآن و متون اسلامی شماره4