0

آثار تربیتی اعتقاد به معاد 1

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

آثار تربیتی اعتقاد به معاد 1

بخش اول

چکیده

معاد و توحید، دو رکن اصلی اعتقادی در ادیان الهی‌اند و اعتقاد به این دو، خط فاصل فرهنگ خداپرستان و مادی‌ها شمرده می‌شود. قرآن کریم پس از ایمان به خدا، از ایمان به آخرت سخن می‌گوید و انکار معاد را عین گمراهی می‌داند و منکران آن به عذاب دردناک تهدید می‌کند. اعتقاد به معاد تقریباً با تمامی موضوع‌ها و مسائل مطرح در حوزه‌های دینی، فرهنگی، انسانی، اقتصادی و اجتماعی ارتباط و در آنها تأثیر دارد.

از مهم‌ترین ثمره‌های تربیتی اعتقاد به معاد، استوارسازی سلوک انسان در این جهان، معنابخشی به زندگی و رهابخشی از پوچ‌گرایی است. در سایه باور به معاد، عمل به تکالیف الهی آسان می‌شود، چنین اعتقادی، ضامن اجرای تمام قوانین الهی و انگیزه اصلی تهذیب نفوس می‌باشد. در این مقاله مهم‌ترین آثار تربیتی اعتقاد به معاد از نگاه قرآن و متون اسلامی ارائه می‌گردد.

واژگان کلیدی: معاد، آثار معادباوری، آثار فردی، آثار اجتماعی

طرح مسئله

توحید عبادی و در پی آخرت بودن (عنکبوت / 36) دو امر اعتقادی مهم در آموزه‌های ادیان آسمانی (بنگرید به: اعلی / 19 ـ 17) و از امور فطری‌اند (بنگرید به: مکارم شیرازی، 1374: 18 / 474؛ شریعتی، 1380: 17 و 18) که در سرشت و درون فطرت انسان‌ها وجود دارند. ایمان به روز جزا در جهان‌بینی مکتب اسلام نیز یکی از ارکان ضروری دین و از اصول قطعی اعتقادی و ضامن احکام انبیا و مهم‌ترین محرِّک دین‌داران در انجام وظایف دینی و الهی است.

به دلیل اهمیت فوق‌العاده آن، بیش از هزار آیه از قرآن کریم،  مربوط به آن است و تقریباً در همه سوره‌ها؛ هرچند به تلویح، نامی از زندگی اخروی برده شده و بخش بزرگی از قرآن، شرح و توضیح آموزه‌های معاد را به خود اختصاص داده است. بیش از هفتاد اسم و ویژگی معاد در قرآن ذکر شده که یوم الحساب، یوم الانذار، یوم الوعید، یوم التغابن، یوم الاخرة، یوم الازفة، یوم الحسرة و ... از آن جمله است. (بنگرید به: جمعی از نویسندگان، 1382: 1 / 97)

دعوت قرآن به اندیشه در مبدأ و معاد و تعبیر از رستاخیز به «النَّبَاءِ الْعَظِیمِ» (نبأ / 2)، متمّم و مکمّل خلقت دانستن معاد، عبث بودن دستگاه باعظمت خلقت در صورت نبود معاد (مؤمنون / 115)، حشر جن و اعتقاد آنها به معاد، خلع سلاح منکران (جاثیه / 24) و توجه ‌دادن به خلقت انسان برای رفع تردید (مؤمنون / 15 و 16)، همه گویای اهمیت معاد است.

ارائه نمونه‌هایی عینی و تاریخی قرآن مانند زنده شدن مردگان (ق / 11 ـ 6)، همچون داستان ابراهیم(ع) و احیای مرغ‌های چهار‌گانه (بقره / 260)، داستان عُزیر (همان / 259) و ماجرای اصحاب کهف (کهف / 26 ـ 9) را می‌توان از استدلال‌های قرآن بر معاد برشمرد. در قرآن کریم، انسان‌ها تشویق شده‌اند که از قوه عقل برای اندیشیدن در امر دنیا و آخرت استفاده کنند. (بقره / 219 و 220) نتیجه آنکه معاد در قرآن چنان روشن دانسته شده است که تنها متجاوزان و گناهکاران از پذیرش آن سر باز می‌زنند. (مطففین / 12)

باید دانست که معاد، مقتضای عدل الهی و انکار آن موجب انکار ارسال رسل است (طیب، 1378: 9 / 369) و ایمان و باور به جهان آخرت و تحصیل یقین به آن (بقره / 4) انسان را در مسیر تکامل قرار می‌دهد و او درمی‌یابد که با مرگ، تنها حیات مادی به پایان می‌رسد؛ اما روح باقی می‌ماند و به سرای دیگر منتقل می‌شود و در اقامتگاه جدید با شرایط نوینی به حیات خود ادامه می‌دهد تا در محضر پروردگار حساب پس دهد. ایمان به آخرت؛ یعنی شکافتن دیوار عالم ماده و ورود در محیطی عالی‌تر و والاتر که این جهان، مزرعه‌ای برای آن، و آموزشگاهی برای آمادگی هرچه بیشتر در برابرش شمرده می‌شود.

باور به چنین رکن عقیدتی، منشأ آثار سازنده و مثبت بسیاری در بُعد فردی و اجتماعی در دنیا و نیز موجب نجات انسان در آخرت است، از این رو نظر به اهمیت موضوع، بحث آثار اعتقاد به معاد، نیازمند مطالعه، واکاوی و بازخوانی جدّی است. تحقیق به نسبت جامع در این خصوص و شناساندن جایگاه اهمیت و آثار آن می‌تواند کمک مؤثری به بروز بیشتر رفتارهای هدفمند در جامعه و برطرف‌سازی بسیاری از مشکل‌ها و معضل‌های فردی و اجتماعی باشد. با توجه به مطالب یاد شده، سؤال اصلی تحقیق این است: اعتقاد به معاد به عنوان یکی از ارکان و اصول دین، چه آثار تربیتی در بعد فردی و اجتماعی دارد؟

آثار اعتقاد به معاد

هر یک از مفاهیم اعتقادی و اخلاقی، کارکردهای خاص خود را در جامعه دارد و در صورت به‌کار بستن آن، آثار فردی و اجتماعی آن بروز خواهد کرد. ایمان و باور به معاد نیز به عنوان یکی از مفاهیم اعتقادی مهم و اثرگذار، منشأ آثار برای اشخاص معتقد و جوامع است و محور هرگونه اصلاح اخلاقی و اجتماعی شمرده می‌شود. با توجه به کثرت آثار اعتقاد به معاد، تنها به برخی از آنها اشاره می‌شود.

الف) آثار دنیوی

یک. آثار فردی

مقصود اثرهایی است که در زندگی خصوصی هر فردی بروز می‌کند. از مهم‌ترین این آثار می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: 1. تغییر بینش: ایمان به جهان‌بینی مکتب انبیا، یقین به حیات بعد از مرگ و اطمینان به ثواب و عقاب عالم آخرت، بینش مردم را نسبت به انسان و جهان تغییر می‌دهد و برنامه زندگی را دگرگون می‌کند و انسان را به فکر فردا و مراقبت از اعمال خود می‌‌کشاند. آدمی بر اثر یقین به قیامت و ایمان به گفته پیامبران الهی، می‌فهمد که زندگی‌اش به همین چند روزه دنیا محدود نیست و حیات نوینی در پیش دارد.

اعتقاد به معاد صحنه زندگی بشر را گسترش می‌دهد، اندیشه نابود شدن را می‌زداید و نیروی امید را در ضمیر انسان تشدید می‌کند و منشأ حرکت در مسیر تعالی معنوی و تکامل روحانی و تحرک در امور دنیوی و توجه به اعمالی می‌شود که ثمره اخروی دارند و انسان را متوجه این نکته می‌کند که باید از فرصت داده شده استفاده حداکثری بکند. (فلسفی، 1382: 27)

اگر جهان‌بینی فرد درست نباشد و باورهای درونی‌اش جهت دینی نداشته باشند، این جهان‌بینی در رفتارها و اعمال او نیز انعکاس لازم را نخواهند داشت، پس بینش صحیح و جهان‌بینی مطلوب (جهان‌بینی توحیدی) درمان بسیاری از نابسامانی‌ها و بیماری‌های روحی بشر امروز است که علم و تکنولوژی از عهده آن برنمی‌آید.

آیات قرآن کریم (بنگرید به: انعام / 119 ـ 113) بیانگر خطوط اصلی اعتقادی و نقش آن در انتخاب و چگونگی زندگی و برداشت آدمی از حیات خود است. در یک طرف، پیامبر و در طرف دیگر، شیطان‌ها و پیروان آنها قرار دارند. آنچه مرز گرایش به یکی از دو طرف دانسته شده، ایمان به آخرت یا انکار آن است. باید دانست که در قوانین الهی، زندگی انسان یک زندگی ابدی است و خوشبختی و بدبختی همیشگی او در گرو سعادت و شقاوت زندگی دنیایی اوست، از این رو یک خط مشی معقول و منطقی برای بشر باید ترسیم شود؛ نه یک استراتژی عاطفی. (شریعتی، 1380: 16)

2. تقوای الهی: تقوا و خویشتن‌داری، نقطه مقابل گناه و نافرمانی است و ثمره آن امید به رحمت الهی، اعتقاد به روز حساب و افشای پرونده انسان در دیدار با معبود است. ایمان به معاد، تقوای الهی، مراقبه و محاسبه را در پی دارد و چنین اعتقادی، انسان را در حالت بیدارباش نگه می‌دارد و او می‌پذیرد که کسی در همه حال مراقب اوست.

اعتقاد به محاسبه دقیق و عادلانه در جهان آخرت، سبب می‌شود که انسان خود را در انجام کارها آزاد مطلق نبیند و تقوا پیشه کند. (بقره / 203) باور به معاد ضمن تولید تقوا و پرهیزکاری، آن را در جامعه نهادینه می‌کند. فرد و جامعه‌ای که به لباس تقوا آراسته شود، گرد ناپاکی و مخالفت با ارزش‌های الهی و انسانی را از خود می‌زداید، زیرا تقوا زیبنده‌ترین لباس برای تعالی‌بخشی به فرد و جامعه است. (اعراف / 26) علاوه بر این، هم کرامت حقیقی انسان در گرو تقواست (حجرات / 13) و هم راه خروج از بن‌بست‌ها تقوا می‌باشد (طلاق / 2) و تشخیص حق از باطل (انفال / 29) در گرو آن است. (درباره ثمرات تقوا بنگرید: طیب، 1378: 1 / 441)

باید دانست که نافرمانی و گناه نسبت معکوسی با ایمان به خدا و آخرت دارد و به هر نسبت که ایمان قوی‌تر باشد، گناه کمتر خواهد شد. در آیه «وَلَا تَتَّبعْ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیل‌ِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبیل‌ِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَاب‌ِ» (ص / 26) خداوند داود(ع) را از پیروی هوای نفس که موجب گمراهی از مسیر از حق است، به دور می‌دارد و یادآور می‌شود که گمراهان از راه الهی، به‌دلیل فراموشی روز قیامت، دچار عذاب دردناک می‌شوند. نتیجه آنکه ایمان به معاد، قوی‌ترین عامل تقواست (قرائتی، 1383: 1 / 322)، لذا خداوند فرمود: «إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْم‌ٍ عَظِیم‌ٍ». (یونس / 15) به‌راستی ایمان به دادگاه الهی در آخرت، در تربیت انسان و کنترل شهوت او بسیار مؤثر است و بر آگاهی، بیداری و توجه به مسئولیت‌ها می‌افزاید. (نجفی خمینی، 1398: 10 / 327)

3. انگیزه عمل صالح و اخلاص:فَمَنْ کَانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا... . (کهف / 10) هرکس امید لقای پروردگار را دارد، باید کار صالح انجام دهد. در این آیه رابطه نزدیک بین ایمان به آخرت و عمل صالح و اخلاص در عبودیت انعکاس یافته و آن‌دو از بازتاب‌های ایمان به معاد معرفی شده‌اند. (مکارم شیرازی، 1377: 5 / 388) به ‌نظر علامه طباطبایی در این آیه به جای یقین به معاد، امید و رجاء به آن ذکر شده است، چون حتی امید به معاد نیز می‌تواند منبع آثاری مانند عمل صالح و اخلاص در عمل باشد. (طباطبایی، 1374: 13 / 406)

در ضمن تعبیر به «یرجوا» (فعل مضارع) اشاره به آن دارد که امید و عمل صالح به صورت مستمر و دوشادوش هم به پیش می‌روند. (مکارم شیرازی، 1377: 5 / 389)جالب است که در این آیه از روز قیامت به عنوان روز لقاء الله یاد شده است و می‌دانیم این دیدار معنوی و شهود باطنی، اوج تکامل انسان‌هاست و یادآوری آن می‌تواند انگیزه‌ای برای اخلاص کامل و عمل صالح باشد. (همان: 388 و 389)

از دیگر آیاتی‌که ایمان به آخرت را موجب انجام اعمال خالص و دوری از ریا و خودنمایی می‌داند، آیه «یَا أَیُّهَا الَّذ‌ِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بالْمَنِّ وَالْأَذَى کَالَّذ‌ِی یُنفِقُ مَالَهُ ر‌ِئَاءَ النَّاس‌ِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر‌ِ» (بقره / 264) است. این آیه اخلاص را پشتوانه اصلی رفتارهای نیک می‌داند؛ به گونه‌ای که بدون آن، هر رفتار نیکی خالی از فایده و ناشی از نبود ایمان واقعی به خدا و جهان آخرت است؛ بنابراین اخلاص در نقطه مقابل ریا قرار دارد و ایمان به آن روز بزرگ، انگیزة نیرومندی برای توجه به نیکی‌ها و خلوص است.

در آیه «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُر‌ِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا» (انسان / 9) تأکید می‌شود که ایثار و بخشش بی‌نظیر، از ایمان به معاد سرچشمه می‌گیرد و ترس از روز جزا موجب انفاق و ایثار در راه خدا، آن‌هم با اخلاص کامل و بدون توقع پاداش و اظهار تشکر با زبان، می‌شود. برخی مفسران نزول این آیه را درباره جندب بن زهیر دانسته‌اند که غیر خدا را در اعمالش شریک می‌کرد و عمل ریایی انجام می‌داد، از این رو خداوند او را ملامت و کارش را تقبیح کرد. (سیوطی، 1404: 4 / 355)

تکیه خداوند از میان نام‌های قیامت بر «بیَوْم‌ِ الدِّین‌ِ» (مدثر / 46)، به این حقیقت اشاره دارد که عامل اصلی حرکت به سوی ایمان و عمل صالح، توجه به «روز جزا بودن روز قیامت» است. باور به معاد موجب می‌شود انسان به وسیله بندگی، برای رسیدن به سعادت اخروی خود تلاش کند. «وَ مَا لِی لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنی وَإِلَیْه‌ِ تُرْجَعُونَ». (یس / 22)

4. آرامش و تأمین بهداشت روانی: اندیشه فنا برای کسانی که مرگ را پایان زندگی می‌دانند و به جهان دیگری برای ادامه حیات اعتقاد ندارند، چنان جانکاه و دارای فشار روانی است که مجبورند عمر خویش را با تلخی سپری سازند؛ اما ایمان به خداوند و روز جزا موجب کاهش بحران‌های روحی می‌شود که بر اثر حرص، آز، جاه‌طلبی، لذت‌گرایی، مادیگری و دیگر خصلت‌های ناپسند به وجود می‌آید. (مکارم شیرازی، 1374: 18 / 23؛ شریعتی، 1380: 28 و 29) امام علی(ع) فرمود: کسی که زیاد به یاد مرگ باشد، از حرص و فزون‌طلبی رهایی می‌یابد و به مقدار کمی از آنچه در زندگی دنیا نیاز دارد، راضی می‌شود. (شریف رضی، بی‌تا: ح 349)

امروزه مردم در کشورهای پیشرفته به زندگی بدبین شده‌اند و حیات دنیا در نظرشان بی‌معنا جلوه‌گر شده است، از این رو به انواع بیماری‌های روحی دچار شده‌اند؛ در حدی که روان‌شناسان قادر به امید دادن به زندگی نیستند و با هیچ اهرمی نمی‌توانند جلوی خودکشی برخی از آنان را بگیرند. جالب اینکه در این جوامع، افراد دارای تحصیلات عالیه، بیشتر احساس پوچی دارند؛ تا افراد عادی. (فلسفی، 1382: 1 / 44، به نقل از: مکارم شیرازی، 1377: 5 / 413) بشر امروز در عین حال که به پیشرفت‌های حیرت‌آوری در زمینه‌های گوناگون دست یافته‌، اما به آرامش روانی ـ که از عناصر پایه‌ای سلامتی از دید سازمان جهانی بهداشت است ـ نرسیده است.

از مهم‌ترین علل این بحران، دوری از خدا و انکار عالم غیب و آخرت است و این رویکرد نگرانی‌های بسیاری را به وجود آورده است، مانند: نگرانی از آینده، پایان زندگی، فرصت‌های از دست رفته، حوادث گوناگون پیش‌بینی نشده، نداشتن پایگاه در مشکلات طاقت‌فرسا، تصویر وحشتناک از مرگ، بدبینی به آینده جهان و ترس از آن.

بدون شک ایمان به سرای دیگر، همراه با آرامش و عدالت، می‌تواند به این نگرانی‌ها پایان دهد و انسان را از اسارت لذات دنیوی و گرفتاری در پنجه دردهای روحی نامناسب رها سازد؛ چنان‌که اعتقاد به جهان آخرت در قرآن به منزله امیدواری به لنگرگاهی مطمئن و پهلو گرفتن کشتی در ساحل نجات (یونس / 62)، و قیامت، «دَارُ الْقَرَار‌ِ» (غافر / 39 و 40) معرفی شده است.اعتقاد به معاد مشکل مصائب و شدائد را به‌گونه‌ای روشن حل می‌کند، زیرا گذشته از اینکه حوادث جهان، نتیجه تقدیر خدای حکیم است، هر نوع بردباری در برابر مصائب، پاداش بزرگی دارد و همین مصیبت‌ها را کوچک و سبک جلوه می‌دهد.

خلاصه آنکه خداجویی و آخرت‌طلبی، قابلیت لازم برای بهره بردن از موهبت آرامش روحی را فراهم می‌‌آورد. (آل‌عمران / 154) بر این اساس خداوند کسانی را که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب و گمراهیِ دور می‌داند (سبأ / 8)؛ زیرا زندگی، مشکلات و حوادثی دارد که انسان بدون ایمان به آخرت، نمی‌تواند آنها را تحمل کند. (مکارم شیرازی، 1374: 18 / 23)

5. سرگردان نشدن و هدفمندی حرکت: نداشتن ایمان به آخرت موجب زینت‌بخشی اعمال زشت و سردرگمی می‌شود (بنگرید به: طاهری، 1376: 107 و 108) در حالی که ایمان به معاد انسان را وا می‌دارد واقعیت اعمال خود را آن‌گونه که هست، بررسی کند. بی‌اعتقادی به جهان آخرت، منشأ انحراف‌ها و موجب سرگردانی می‌شود.

«إِنَّ الَّذِینَ لَا بالْآخِرَة‌ِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ» (نمل / 4) «عَمَه» به معنای تحیر و سرگردانی است و عبارت «فهم یعمهون» متفرع بر مطلب قبل است؛ یعنی این دسته از مردم، در پی بی‌اعتقادی به جهان آخرت و غرور به اعمال خود، بی‌هدف و سرگردان‌اند؛ زیرا عظمت آفرینش و خالق آن و علم اندک خود را نادیده می‌گیرند و از هدایت آفریدگار محروم می‌شوند. (بنگرید به: افشار، 1387: 1 / 145؛ نجفی خمینی، 1398: 15 / 28)

فردی که به معاد عقیده دارد، زندگی را با هدف می‌بیند و از پوچی و سرگردانی نجات می‌یابد، او می‌داند که جاودانگی‌اش بعد از مرگ ظاهری، در سرای دیگر محقق خواهد شد و مرگ، تنها پلی است که او را از این دنیای فانی به جهان باقی منتقل می‌کند. (شریعتی، 1363: 16 و 17)

6. ظهور صفات کمال و فضائل اخلاقی: صفات برجسته اخلاق در کنار یاد معاد، به کمال می‌رسند؛ زیرا یاد معاد و عذاب قیامت، انسان را دل‌شکسته و قلب را خاضع می‌کند. اکثر کمال‌ها و ایثارها همراه با یک نوع محرومیت‌ها و تحمل کردن ناگواری‌ها هستند.

اهرمی که بتوان این وزنه‌ها را با آن حرکت داد و آن‌همه ناگواری را تحمّل کرد، همان ایمان به جبران در قیامت و ایمان به پاداش‌های الهی است. راستی چرا زن فرعون به هیچ قیمتی جذب کاخ و مال و طلاهای فرعون نشد؛ زیرا او به جای دیگر چشم دوخته بود و می‌گفت: «... رَبِّ ابْن‌ِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ». (تحریم / 11)

آری هوای بهشت در سر داشتن، این‌گونه کاخ فرعون را برای انسان زندان می‌کند. زنجیره فضائل اخلاقی موجود در انسان، با شرایطی پرورش می‌یابند و بارور می‌شوند. ارشاد علمای اخلاق، هر چند در پرورش فضائل اخلاقی مؤثر است، ولی راهنمایی آنان، از دایره سخن و مذاکره دوستانه، فراتر نمی‌رود؛ اما مذهب و اعتقاد به پاداش‌ها و کیفرها، فضیلت‌های اخلاقی (مانند: انسان دوستی، ضعیف نوازی، مهربانی به یتیمان، دستگیری از درماندگان و ...) را در انسان زنده می‌کند و از این جهت دانشمندان، مذهب را پشتوانه اخلاق می‌دانند. (بنگرید به: سبحانی، 1373: 18 و 19)

انسان‌هایی که معتقدند سرانجام به سوی پروردگارشان باز می‌گردند، نهایت کوشش خود را در انجام طاعات به خرج می‌دهند و با احساس مسئولیت و کنترل کامل اعمال (مؤمنون / 60) آینده روشن خود را رقم می‌زنند. در مقابل، انکار معاد، عامل اصلی آلوده شدن به اعمال دوزخی است و انسان را به موجودی بی‌بند و بار و بی‌تعهد و مسئولیت و به دور از تقوا مبدّل می‌سازد.

سه شنبه 12 آذر 1392  9:17 AM
تشکرات از این پست
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:آثار تربیتی اعتقاد به معاد 1

اثر ایمان به معاد در حُسن اعمال به قدری روشن و آشکار است که امیرمؤمنان(ع) از کسی که ایمان به آخرت دارد؛ ولی در حُسن اعمال خویش نمی‌کوشد، تعجب می‌کند و می‌فرماید: «عجبت لمن یعلم أن للاعمال جزاء کیف لا یحسن عمله». (آمدی، بی‌تا: 2 / 495) ثمره اعتقاد به معاد، ترک اخلاق مذموم (مانند شح، بخل، حسد و کبر) و رویش صفات کمال (مانند سخاوت، جود، ایثار و انفاق) است.

آیه «لَنْ تَنَالُوا الْبرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ؛ (آل‌عمران / 92) هرگز به [حقیقتِ] نیکوکاری نمی‌رسید؛ مگر از آنچه دوست دارید، انفاق کنید»، که از جامع‌ترین آیه‌های مربوط به عمل است، با به کارگیری واژه «برّ»، آن را شامل فضیلت‌های خاصّ دینی (مانند ایمان به خدا و روز رستاخیز) و فضیلت‌های عامّ اخلاقی (مانند ایثار) می‌کند.

می‌گویند در پی نزول این آیه، ابوطلحه انصاری، نزد پیامبر آمد و زمین خود را در اریحا (بیرحاء) انفاق کرد. وی نخلستان روبه‌روی مسجد مدینه را نیز به پیامبر واگذاشت و یا به پیشنهاد حضرت آن را برای خویشان ابوطلحه و طبق قولی به حسان بن ثابت شاعر پیامبر(ص) و ابی بن کعب (از قاریان برجسته) از خویشان خود انفاق کرد. (طبری، 1412: 3 / 246 و 247)

قابل ذکر است که انصار نیز روی اعتقاد به آخرت آن همه ایثارگری کردند. تأکید فراوان آموزه‌های دینی بر یاری دیگران و کمک مالی و معنوی به آنها در قالب انفاق، صدقه، هدیه، ایثار، گذشت، عفو، بخشش و ... در این جهت فهم‌پذیر است. در قرآن آمده است که هیچ خیری نیست در انسانی که اثرش به دیگران برنگردد و ضرب المثلی هم می‌گوید: «دستی که گل هدیه می‌کند؛ خود بوی گل می‌گیرد». با اعتقاد به معاد برخی مفاهیم بلند اخلاقی معنا پیدا می‌کنند، مثل سخاوت که انسان از آنچه خود بدان نیاز دارد جوان‌مردانه می‌گذرد و به دیگری که بدان نیازمند است، می‌دهد. این رفتار اگر در اثر مداومت، ملکه گردد، شایسته نام ایثار است.

سخاوت در فرهنگ عالمان اخلاق، در مقابل بخل قرار دارد و نتیجه زهد و بی‌اعتنایی به زرق و برق مادی و زخارف دنیوی است. از نگاه ایشان بخل عبارت است از امساک از خرج مال و خودداری از بخشش آن در موردی که باید خرج و بخشش شود. این طرف تفریط است و طرف افراط، اسراف و خرج مال در جایی است که نباید خرج کرد و حدّ وسط، عبارت است از جود و سخاوت (نراقی، 1378: 309) که از سوی پیشوایان دین مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. پیامبر(ص) فرمود:سخاوت درختی از درختان بهشت است که شاخه‌های آن بر زمین فرو آویخته است، هر کس شاخه‌ای از آن برگیرد، آن شاخه او را به بهشت می‌کشاند. (غزالی، 1402: 511)

الجنة دار الاسخیاء. (همان) بهشت خانه سخاوتمندان است. امام صادق(ع) جوانِ سخاوتمندِ گناهکار پیش خدا را از پیر عابد بخیل، محبوب‌تر می‌داند و می‌فرماید: شاب سخی مرهق فی الذنوب احب الى الله من شیخ عابد بخیل. (کلینی، 1365: 4 / 41) امیرمؤمنان(ع) فرمود:من ایقن بالخلف جاد بالعطیه. (شریف رضی، بی‌تا: ح 138؛ مجلسی، 1404: 74 / 385) کسی که یقین به جانشین (و پاداش قیامت) داشته باشد، در بخشش سخاوتمند خواهد بود. این حدیث به خوبی نشان می‌دهد که ایمان به معاد انسان را سخاوتمند می‌سازد و بخشی از معضل جامعه را بر طرف می‌کند.

7. رسیدگی به محرومان: ایمان به معاد، انسان را در برابر محرومان جامعه مسئول و متعهد بار می‌آورد. قرآن کریم یکی از عوامل سقوط انسان‌ها در دوزخ را بی‌تفاوتی به محرومان می‌داند و به اقرار برخی دوزخیان در این باره چنین اشاره می‌کند: وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ. (مدثر / 44) و بینوا را اطعام نمی‌کردیم.

قرآن مجید با روش خاصی انکار مبدأ و معاد را مایه کشته شدن عواطف انسانی می‌داند، تا آنجا که دلْ سخت می‌گردد و مهربانی و ترحم به یتیم و مستمند و بی‌نوا از بین می‌رود: أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بالدِّین‌ِ * فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ * وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَام‌ِ الْمِسْکِین‌ِ. (ماعون / 3 ـ 1) آیا دیدی کسی را که روز جزا را انکار می‌کند، او همان کسی است که (با کمال بی‌رحمی)، یتیم را طرد می‌نماید، و افراد را به اطعام مستمندان دعوت و ترغیب نمی‌نماید.

«فذلک» در این آیه با توجه به اینکه «فا» در اینجا معنی سببیّت دارد، به این نکته اشاره می‌کند که نبود ایمان به معاد، سبب این خلاف‌کاری‌ها می‌شود (مکارم شیرازی، 1374: 27 / 359) و راستی که چنین است و کسانی که به آخرت و نتایج و پاداش «انفاق» ایمان ندارند، در بذل اموال بخیل می‌شوند: «وَیَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ». (توبه / 67)

کارهایی همچون انفاق و ایثار، افزون بر تقویت حسّ نوع دوستی در انسان، حالت‌های انفعالی مانند نفرت و کینه‌توزی و انگیزه‌های ستم و تجاوز و تمایل به خودخواهی را ریشه کن می‌سازند، لذا خداوند می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بالْعَدْل‌ِ وَالإِحْسَان‌ِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَر‌ِ وَالْبَغْی‌ِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ. (نحل / 90)

نتیجه آنکه تأکید فراوان آموزه‌های دینی بر یاری دیگران و کمک مالی و معنوی به آنها در قالب انفاق، صدقه، هدیه، ایثار، گذشت، عفو، بخشش و ... در این جهت فهم‌پذیر است. طبق آموزه‌های دینی یاد معاد عاملی برای تشویق به انفاق است، لذا خداوند می‌فرماید: أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْل‌ِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ. (قرائتی، 1383: 1 / 403)

8. تعدیل و رهبری غرائز: تعدیل غرائز، مهم‌ترین مسئله زندگی انسان‌ها، به‌ویژه نسل جوان است. تجلی تمایل‌های جنسی در دختر و پسر در فصل بلوغ، به اوج خود می‌رسد؛ تا جایی که جوان حدّ و مرزی برای خود نمی‌شناسد. اعتقاد به معاد و کیفرهای الهی می‌تواند این غریزه را مهار کند و دارنده آن را به صورت انسان وظیفه‌شناس تحویل اجتماع ‌دهد. (سبحانی، 1373: 17)

در سایه ایمان به معاد، انسانی پرورش می‌یابدکه در اطاق خلوت، در برابر زن جوان و بسیار زیبا که به او فرمان: «هَیْتَ لَکَ؛ (یوسف / 23) آماده باش» می‌دهد، سرسختانه مقاومت می‌کند و زن را، پند و اندرز می‌دهد و از دعوت به حرام او، به خدا پناه می‌برد! پندپذیری و عبرت‌گرفتن زمانی تحقق می‌یابد که اعتقاد به معاد وجود داشته باشد و انسان وقتی به حالت تسلیم شدن به اعتقاد رسید، انذار در او مؤثر خواهد افتاد، لذا خدا فرمود: «وَ خَشِیَ الرَّحْمَنَ بالْغَیْب‌ِ...». (یس / 11) در این آیه، غیب عبارت دیگر اعتقاد به معاد «اتَّبَعَ الذِّکْرَ»، همان تسلیم شدن به اعتقاد است. (قرشی، 1377: 9 / 63)

9. دوری از ستم و بی‌عدالتی: ایمان به معاد در تأمین عدالت اجتماعی که دغدغه انبیا و مصلحان واقعی بود، کارایی فوق العاده‌ای دارد. تزاحم و برخورد منافع از لوازم اجتماع انسانی است که در آن ناتوان و نیرومند با هم زندگی می‌کنند و قوی‌ترها پیوسته می‌خواهند همه چیز را به خود اختصاص دهند، لذا وضع قانون ضرورت می‌یابد.ایمان به معاد و حساب موجب امتناع انسان از ظلم به دیگران می‌شود. باید دانست که بی‌ایمانی به جهان آخرت، ریشة سرکشی و بی‌عدالتی انسان‌هاست: «وَاسْتَکْبَرَ هُوَ ... وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَیْنَا لَا یُرْجَعُونَ». (قصص / 39)

بی‌عدالتی یکی از دردهای فراگیر بشر است و استکبار جهانی بیشترین حق کشی را در حق ملت‌های ستمدیده دارد. طغیان‌ها، انکارها و تباهی‌ها از نظر قرآن در اثر بی‌اعتقادی به معاد است. (قرشی، 1377: 9 / 5) مسلّماً اگر آنان قیامت را باور ‌داشتند، در رفتار غیرانسانی خویش تجدیدنظر می‌کردند.

امام علی(ع) فرمود:سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای (جانگداز) سعدان به‌سر ببرم و با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم، خوش‌تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم. (شریف رضی، بی‌تا: خ 224)

10. فرونشاندن خشم: حس غضب و خشم از نظر قدرت، کمتر از غریزه جنسی نیست و گاهی حس انتقام را در انسان به اوج خود می‌رساند؛ به گونه‌ای که حاضر می‌شود در راستای میل نفسانی خود، هر نوع مانعی را از سر راه خود بردارد. در این موقع چیزی جز ترس از انتقام الهی و خوف از دوزخ، نمی‌تواند آتش خشم انسان‌ها را خاموش سازد، دیگر غرائز اصیل انسانی نیز همین وضع را دارد؛ زیرا قیامت محل بروز حوادث هولناک است: «آمَنُوا مُشْفِقُونَ». (شوری / 18)

قابل ذکر است که ایمان و خوف در کنار هم مفیدند، چنانکه ابلیس، بلعم و باعورا و فرعون علم داشتند؛ اما ایمان و خوف نداشتند. (قرائتی، 1383: 10 / 389) همان‌گونه که اشاره شد، ایمان به رستاخیز اثر عمیقی در تربیت انسان‌، در تمام شئون فکری و اخلاقی دارد. (داورپناه، 1375: 16 / 145؛ مکارم شیرازی، 1374: 1 / 77) در ادامه برخی دیگر از این اثرها را، فهرست‌وار مرور می‌کنیم: 11. پیشگیری از غرور علمی و انحراف اندیشه رَبَّنَا لَا تُز‌ِ غْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا ... لِیَوْم‌ٍ لَا رَیْبَ فِیهِ إ‌ِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ. (آل‌عمران / 8 و 9) 12. وارستگی از خیانت

وَمَا کَانَ لِنَبیٍّ أَنْ یَغُلَّ وَمَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بمَا غَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَة‌ِ ... . (آل‌عمران / 161) 13. رعایت حقوق خانواده ... وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهنَّ بِالْمَعْرُوف‌ِ ... . (بقره / 228 و 232) 14. گرایش به نیکی‌ها ... فَمَنْ کَانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بعِبَادَةِ رَبِّه‌ِ أَحَدًا. (کهف / 110)

15. سرعت در کارهای خیر فَاسْتَبقُوا الْخَیْرَات‌ِ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بکُمْ اللَّهُ جَمِیعًا ... . (بقره / 148) 16. افق روشن برای آینده قَالُوا لَا ضَیْرَ إ‌ِنَّا إلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ. (شعرا / 50) 17. زمینه پذیرش احکام و مواعظ الهی ذَلِکَ یُوعَظُ بهِ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر‌ِ. (بقره / 232)علامه طباطبایی می‌نویسد: اعتقاد به معاد مستلزم تدین به دین و آن هم مستلزم پیروی از احکام در زندگی است. (طباطبایی، 1374: 3 / 180)

18. تعمیر مساجد إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر‌ِ ... . (توبه / 18) 19. ضامن انجام تکالیف الهی ... وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یَکْتُمْنَ ... إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر‌ِ ... . (بقره / 228) 20. عبادت و بندگی وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَة‌ِ ... . (یس / 22 ـ 20) 21. پایبندی به دستور‌های الهی لَا یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر‌ِ أَنْ یُجَاهِدُوا بأَمْوَالِهمْ وَأَنفُسِهمْ. (توبه / 44)

22. مراقبت بر نماز وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ... وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ. (انعام / 92) شخص نمازگزار با چند بار گفتن «مالک یوم الدین» در هر شبانه روز توجه‌اش به قیامت زنده می‌شود و اعتقادش به معاد آشکار می‌شود. (بنگرید به: داورپناه، 1375: 1 / 106؛ افشار، 1387: 1 / 156) 23. شهادت به حق ... وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِکُمْ یُوعَظُ بهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر ‌ِ... . (طلاق / 2) 24. شرح صدر و شکیبایی الَّذ‌ِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإ‌ِنَّا إِلَیْهِ رَاجعُونَ. (بقره / 156)

منابع و مآخذ

1. قرآن کریم.

2. شریف رضی (گردآورنده)، بی‌تا، نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، دارالهجره.

3. آمدی، عبدالواحد، بی‌تا، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه محمدعلی انصاری، تهران، افست.

4. ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی، بی‌تا، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق یوسف البقاعی، بیروت، دارالاضواء.

5. افشار، اسدالله، 1387، راه بی‌بازگشت، تهران، سفیر اردهال.

6. جمشیدی، اسدالله، 1380، آثار فردی اعتقاد به معاد از دیدگاه قرآن کریم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی&.

7. جمعی از نویسندگان، 1383،  نرم‌افزار فرهنگ موضوعی قرآن، قم، بوستان کتاب.

8. جمعی از نویسندگان، 1383، فرهنگ قرآن، ج 1، قم، مؤسسه بوستان کتاب.

9. جمعی از نویسندگان، دایرة‌المعارف قرآن کریم، 1382، قم، مؤسسه بوستان کتاب.

10. جنابذی، محمد، 1344، بیان السعادة، تهران، دانشگاه تهران.

11. جوادی آملی، عبدالله، 1375، یاد معاد، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء.

12. 1385، تسنیم، ج 10، تحقیق سعید بندعلی، قم، مرکز نشر اسراء.

13. حق‌جو، محمدحسین، 1374، سیمای معاد در مکتب قرآن و عترت، قم، مرکز فرهنگی انصار المهدی.

14. داورپناه، ابوالفضل، 1375، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، صدرا.

15. سبحانی، جعفر، 1373، معاد انسان و جهان، قم، انتشارات مجله مکتب اسلام.

16.  معاد‌شناسی، 1386، مقدمه و ترجمه علی شیروانی، قم، دارالفکر.

17. سیوطی، جلال‌الدین، 1404 ق، الدر المنثور، قم، نشر کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی.

18. شریعتی، محمدباقر، 1363، معاد در نگاه وحی و فلسفه، تهران، دانشگاه تهران.

19.  1380، معاد در نگاه عقل و دین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.

20. صانعی، صفدر، بی‌تا، آرامش روانی و مذهب، اصفهان، انتشارات کتابفروشی ثقفی.

21. طاهری، حبیب‌الله، 1376، سیری در جهان پس از مرگ، قم، دفتر انتشارات اسلامی.

22. طباطبایی، سید محمدحسین، 1374، ترجمه المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین.

23. طبرسی، 1372، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو.

24. طبری، محمد بن جریر، 1412 ق، جامع البیان، بیروت، دارالمعرفة.

25. طیب، سید عبدالحسین، 1378، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.

26. غزالی، ابی احمد محمد بن محمد، 1402 ق، احیاء علوم الدین، بیروت، دارالمعرفة.

27. فلسفی، محمدتقی، 1382، معاد از نظر روح و جسم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

28. قرائتی، محسن، 1363، معاد از دیدگاه قرآن، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.

29. 1383، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن.

30. قرشی، سید علی اکبر، 1355، معاد از نظر قرآن و علم، قم، دارالتبلیغ.

31. 1377، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت.

32. قمی، شیخ عباس، 1372، منازل الآخرة و المطالب الفاخرة فی احوال البرزخ و مواقف القیامة، تهران، مفید.

33. کلینی، محمد بن یعقوب، 1365، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة.

34. گرزالدین، نعمت‌الله، 1377، «نقش اعتقاد به معاد در تأمین بهداشت روانی»، نشریه دانشگاه اسلامی، شماره 4، ص 15 ـ 10.

35. مجلسی، محمدباقر، 1404 ق، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء.

36. مرزوق، عبدالصبور، 1415 ق، معجم الاعلام و الموضوعات فی القرآن الکریم، قاهره، دارالشروق.

37. مطهری، مرتضی، 1373، معاد، تهران، صدرا.

38. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة.

39. مکارم شیرازی، ناصر، 1377، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة.

40. نجفی خمینی، محمدجواد، 1398 ق، تفسیر آسان، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.

41. نراقی، ملا احمد، 1378، معراج السعاده، قم، هجرت.

42. وثوقی، منصور و علی‌اکبر نیک‌خلق، 1370، مبانی جامعه‌شناسی، بی‌جا، خردمند، چ 3.

43. هاشمی، علی (تدوین‌کننده)، پرسمان قرآنی معاد، 1384، قم، مؤسسه بوستان کتاب، مرکز فرهنگ و معارف قرآن.

سید محمود سامانی/ دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه معارف اسلامی

علی نصیری/ دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علم و صنعت ایران

منبع: فصلنامه قرآن و متون اسلامی شماره4

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

سه شنبه 12 آذر 1392  9:20 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها