0

امام علی (ع) معرّف قرآن حكیم

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

امام علی (ع) معرّف قرآن حكیم

امام علی (ع) معرّف قرآن حكیم
 
 

استحقاق امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ برای بررسی ابعاد گوناگون قرآن، از دو جهت قابل اثبات است:
1. آن حضرت ـ علیه السّلام ـ از اهل‎بیت ـ علیهم السّلام ـ است و هر آنچه درباره‌ی استحقاق آن ذات‎های مقدس ـ برای تحلیل قرآن و معارف آن ـ رسیده است، شامل حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نیز می‎شود.
2. روایت‌های ویژه‎ای درباره‌ی صلاحیت علمی و عملی شخص آن حضرت ـ علیه السّلام ـ رسیده است.
‎اهل‎بیت ـ علیهم السّلام ـ تنها شناساننده‌ی قرآن
یكی از ادلّه‌ی اولویت تعیینی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ واستحقاق حتمی آن‎ها برای بیان علوم و مفاهیم قرآنی ـ گذشته از حدیث ثقلین كه سنّی و شیعه به سند و متن آن اعتقاد دارند ـ سخنان حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در باره‌ی عظمت اهل بیت عصمت ـ علیهم السّلام ـ است؛ چنان كه آن حضرت در نهج‎البلاغه فرمود:
«هُم مَوضِعُ سِرّه ولَجَأ أَمره وعَیبَه‌ی عِلمه وموئل حِكَمِهِ وكُهوفُ كتبه و جبال دینه. بهم أَقام انحناء ظهره وأَذهب ارتعاد فرائصه»[1]و «لا یقاس بآل محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ من هذه الأُمه‌ی أحَدٌ و لایُسوّی بهم مَن جَرَتْ نعمتهم علیه أَبداً. هُم أَساس الدّین و عماد الیقین... ولهم خصائص؛ حق‎الولایه‌ی وفیهم الوصیه‌ی والوراثه‌ی»[2]و «بنا یُستَعطی الهُدی ویُستَجلی العَمَی»[3]و «فیهم كرائم القران و هم كنوز الرحمان. إِن نَطَقوا صَدَقُوا و أِن صَمَتُوا لم یُسبَقوا»[4]و «هم عَیشُ العلم و مَوتُ الجَهل. یخبركم حلمُهم عن علمِهم و ظاهرهم عن باطنهم وَ صمتُهُم عن حِكمَ منطقهم. لایخالفون الحق ولا یختلفون فیه. هم دعائم الإسلام و ولائج الإعتصام، بهم عاد الحق إِلی نصابه وانزاح الباطل عن مقامه وانقطع لسانه عن مَنبَه‌ی. عَقَلوا الدین عَقلَ وِعایَه‌ی و رِعایه‌ی لاعقل سَماعٍ و رِوایه‌ی؛ فإِنّ رواه‌ی العلم كثیر و رعاتَه قلیل»[5]و «أِنّ اللّه تَبارك وتعالی طَهَّرنا وَ عَصَمَنا و جَعَلَنا شهداء علی خلقه و حجباً علی عباده و جَعَلَنا مع القران وَ جعل القرآن مَعَنا لانفارقه ولایفارقنا»[6]و «فأَین تذهبون وأَنّی تؤفكون... وبینكم عِتره‌ی نبیّكم و هم أَزمه‌ی الحق وَ أَعلام الدین وَالسِنه‌ی الصِدق، فَأَنزِلُوهم بأَحسَنِ مَنازل القرآن ورِدُوهُم وُرُود الهِیمِ العطاش. أَیّها الناس! خذوها عن خاتم النبیین ـ صلی اللّه علیه و آله ـ : أَنّه یموت مَن مات منّا ولیس بمیّت ویَبلی من بَلِیَ منّا ولیس ببالٍ»[7]و «نحن شجره‌ی النبوّه‌ی ومحطّ الرساله‌ی ومختلف الملائكه‌ی ومعادن العلم وینابیع الحِكم»[8]و «إنّا صنائع ربّنا والناس بعدُ صنائع لنا»[9].
فضائل علمی و عملی اهل ‎بیت ـ علیهم السّلام ـ بیش از آن تعدادی است كه در نهج‎البلاغه گردآوری شده است. هم‎چنین مجموع آن‎چه در كتاب مزبور آمده، به‎مراتب بیش از آن چیزی است كه نقل كردیم.
خلاصه‌ی روایات گذشته
مفاد آن‎چه كه درباره‌ی عظمت اهل ‎بیت ـ علیهم السّلام ـ یادآوری شد، عبارت است از:
1. خاندان معصوم رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ حامل اسرار خدا، و صندوق دانش او، و قرارگاه كتاب‎های آسمانی خدا و سلسله‌ی جبال دین اویند.
2. هیچ‎كس از امّت اسلامی، همتای اهل ‎بیت عصمت ـ علیهم السّلام ـ نیست و با آن‎ها سنجیده نمی‎شود. آنان پایه‌ی دین، و ستون یقینند.
3. هدایت به وسیله‌ی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ عطا می‎شود و كوری باطنی انسان‎ها علاج می‎گردد.
4. حقیقت قرآن حكیم و آیات كریمه‌ی او درباره‌ی آن‎هاست و رموز آن در آن‎ها مستقر است و اینان، گنج‎های خدای رحمانند. اگر سخن بگویند، در گفتار خود صادقند و اگر ساكت شوند، چیزی آن‎ها را به سكوت محكوم نكرده است و مقهور هیچ مقام خارجی نبوده‎اند؛ بلكه چون خودشان صاحبان سخن و امیران كلامند، سخن گفتنْ اسیر آنان است و در اختیارشان قرار دارد؛ هرگاه مصلحت باشد، سخن می‎گویند و هر زمانی كه سخن گفتن مصلحت نباشد، ساكت هستند.
5. آن‎ها حیات دانشند و علم به كمك آن‎ها زنده است. درباره‌ی حقّ، نه مخالفند و نه مختلف؛ به یاری آنان حق به حدّ لازم خود بر می‎گردد و باطل از جایگاهش بر كنار می‎شود.اینان، دین خدا را عاقلانه در خود جای می‎دهند و دستورهای آن‎را رعایت می‎كنند و به شنیدن و گفتن بسنده نمی‎كنند.
6. خدا آنان را از گزند گناه نگاه داشته و شاهدان اعمال بندگان خود قرار داده و آن‎ها را با قرآن قرین و قرآن را با آن‎ها همراه ساخته است؛ به گونه‎ای كه هرگز قرآن را رها نمی‎كنند و قرآن نیز آنان را رها نمی‎كند.
7. هركس كه راهی جز راه خاندان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پیماید، گمراه است. زمامداران حق و پرچم‎های دین و زبان‎های صدق، حقیقت اهل بیت طهارت ـ علیهم السّلام ـ است و باید آن‎ها را به بهترین درجات قرآنی منزل داد و همانند شتران تشنه كام به كوثر زلال معرفت آنان وارد شد.
8. اگر ـ به ظاهرـ یكی ار آنان بمیرد، حقیقت ولایت و امامت او زنده است و حقیقت او هیچ‎گاه فرسوده نمی‎شود.
9. اهل بیت طهارت ـ علیهم السّلام ـ مخلوق و دست پرورده‌ی خدایند؛ ولی دیگران به این منظور پرورده می‎شوند كه از بركات و حسنات علمی و عملی آن ذات‎های نورانی بهره‎مند شوند.
علی ـ علیه السّلام ـ یگانه شناساننده‌ی قرآن
ادلّه‌ی اولویت تعیینی شخص امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ نسبت به امت اسلامی برای بیان علوم و مفاهیم قرآنی، سخنان آن امام همام ـ علیه السّلام ـ درباره‌ی شخصیت علمی خود اوست كه برخی از آن سخنان در حضور رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و با تقریر آن حضرت ـ صلّی الله علیه و آله ـ صادر شده است.
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در نهج‎البلاعه درباره‌ی خود چنین فرمود:
«أَرَی‎نور الوحى والرساله‌ی وأَشمّ ریح النبوّه‌ی»[10]و «إِنّى لعلی یقینٍ من ربّى وغیر شبهه‌ی من دینى»[11]و «ما شككتُ فی الحق مُذ أُریته»[12]و «وإِنّ معی لبصیرتى، ما لبّستُ ولا لُبِّسَ علىّ»[13]و «إِنَّ الكتاب لَمَعى مافارقته مذ صحِبتهُ»[14]و «بل اندمجت علی مكنون علم؛ لو بُحتُ به لَاضطربتم اضطراب الأَرشیّه‌ی فى الطَوِىّ البعیده‌ی»[15]و «فَاسْأَلُونى قبل أَن تفقدونى، فوالّذى نفسى بیده! لاتسألونى عن شىء فیما بینكم و بین الساعه‌ی ولا عن فئه‌ی تهدى مائه‌ی وتُضِلُّ مِأئَه‌ی إِلّا أَنبَأتكم بناعقها وقائدها وسائقها ومُناخ ركابها ومحطّ رحالها...»[16]و «أََنا بطرق السماء أََعلم منّى بِطُرُقِ الأَرض ولیس كلّ أصحاب رسول اللّه ـ صلّی الله علیه و آله ـ من كان یسأَله ویستفهمه... وكان لایمرّ بى من ذلك شىء إِلّا سَأَلْتُ عنه وحفظته»[17]و «أَلَم أََعمَل فیكم بالثَقل‎الأكبر وأََترك فیكم الثقلَ‎الأََصغر»[18].
مناقب علمی و عملی حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به مراتب بیش از آن مقداری است كه در نهج‎البلاغه آمده است؛ زیرا سراسر این كتاب شریف، بیان‎گر فضایل آن حضرت ـ علیه السّلام ـ است؛ چنان كه فضایل مزبور، بیش از منقول آن است.
مفاد روایات گذشته
خلاصه‌ی آن‎چه كه درباره‌ی عظمت علمی و عملی حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نقل شد، عبارت است از:
1. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نور وحی و رسالت را با چشم ملكوتی خود می‎دید و بوی نبوّت را با شامّه‌ی درونی خویش استشمام می‎كرد. در نهان انسان صالح، حواس دیگری وجود دارد كه با برخی از آن‎ها بوهای غیبی را استشمام می‎كند؛ مانند استشمام بوی حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ توسط حضرت یعقوب ـ علیه السلام ـ : «إِنّی لأجد ریح یوسف لولا أَن تُفَنّدون».[19]
با بعضی حواس نیز منظره‎های غیبی را می‎بیند؛ مانند دیدن جهنّم توسط صاحبان یقین: «كلّا لو تعلمون علم الیقین × لتروُنّ الجحیم»[20]ـ و با برخی حواس دیگر، صدای فرشتگان غیبی را می‎شنود؛ مانند شنیدن صدای بشارت فرشتگان از سوی مؤمنان استقامت كننده: «إِنّ الّذین قالو ربّنا اللّه ثمّ استقاموا تتنزّل علیهم الملائكه‌ی أَلّا تخافوا ولا تحزنوا وَ أََبشِروا بالجنّه‌ی الّتی كنتم توعدون».[21]
2. یقین به حقانیّت اصول و فروع دین ـ كه در بین بندگان خدا كم‎تر وجود دارد ـ برای حضرت علی ـ علیه السّلام ـ حاصل بود و تحقّق آن از آسیب هر شبهه‎ای مصون بوده است.
3. آن حضرت ـ علیه السّلام ـ معارف الهی را با چشم ملكوتی خود مشاهده كرد. نه تنها با تفكر حصولی از آن‎ها آگاه شد، بلكه از همان لحظه‌ی ارائه‌ی ملكوت اشیا با یقین به سر می‎برد و هرگز گرفتار شك نشده بود.
4. بینش الهی آن حضرت ـ علیه السّلام ـ با وی بوده است. ایشان، نه خود مورد تلبیس قرار گرفت و نه دیگران را در اشتباه قرار داد.
5. قرآن كریم، همراه با آن حضرت ـ علیه السّلام ـ بود و هرگز او را رها نكرد.
6. اگر علمی را كه آن حضرت ـ علیه السّلام ـ داشت برای دیگران اظهار می‎كرد، مایه‌ی اضطراب و لرزش آنان می‎شد؛ مانند لرزش ریسمان در چاه عمیق.
7. آن حضرت ـ علیه السّلام ـ فرمود: پیش از ارتحال من، هر آن‎چه خواستید از من بپرسید. قسم به كسی كه جانم در دست اوست! هرگز از میان حوادثی كه اكنون تا قیامت رخ می‎دهد، چیزی سؤال نمی‎كنید و از گروهی ـ كه صدها نفر را هدایت می‎كند و صدها نفر را گمراه می‎سازد ـ نمی‎پرسید، مگر آن‎كه من شما را از همه‌ی خصوصیات «جلودار» و «محرّك» و از دیگر شؤون آن آگاه می‎كنم.
8. آن حضرت ـ علیه السّلام ـ فرمود: به راه‎های آسمان غیب از راه زمین حسّ و شهادت آگاه‎ترم.
9. آن حضرت ـ علیه السّلام ـ فرمود: آیا من در میان شما به ثقل اكبر یعنی قرآن كریم عمل نكردم و آیا در بین شما ثقل اصغر یعنی عترت ـ علیهم السّلام ـ را به ودیعت ننهادم؟
[1] . نهج‎البلاغه،خطبه‌ی 2، بند 11؛ آنها مواضع اسرار خدایند و ملجاء فرمانش، ظرف علم اویند و مرجع احكامش، پناهگاه كتابهای او هستند و كوه‌های استوار دین او، به وسیله آنان خمیدگی پشت دین راست نمود و لرزشهای وجود آن را از میان برد.
[2] . همان، خطبه‌ی 2؛ احدی از این امت را با آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ مقایسه نتوان كرد آنان كه ریزه‌خوار خوان نعمت آل محمدند با آنان برابر نخواهند بود. آنها اساس دینند و اركان یقین. ویژگی‌های ولایت و حكومت از آن آنهاست و وصیّت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و وراثت او در میان آنان.
[3] . نهج‎البلاغه، خطبه‌ی 144، بند 4.
[4] . همان، خطبه‌ی 154، بند 4؛ درباره آنها (اهل بیت(ع)) آیات كریمه‌ی قرآن نازل شده است، اینان گنج‌های علم خداوند رحمانند، اگر سخن گویند راست گویند، و اگر سكوت كنند كسی از آنان سبقت نگیرد.
[5] . همان، خطبه‌ی 239، بند 3؛ (آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ) مایه حیات علم و دانشند و مرگ نادانی، حلمشان شما را از علم و دانش‌شان آگاه می‌سازد و ظاهرشان و باطن‌شان. سكوت‌شان از حكمت و منطق‌شان را مطلع می‌گرداند، هرگز با حق مخالفت نمی‌كنند و در آن اختلاف ندارند، آنها اركان اسلامند و پناه‌گاه مرمد، به وسیله‌ی آنان حق به نصاب خود رسید و باطل ریشه‌كن گردید، و زبان باطل از بن بركنده شد، دین را درك كردند، دركی توأم با فراگیری و عمل نه تنها شنیدن و نقل كردن! زیرا راویان علم فراوانند و رعایت كنندگان و عمل كنندگان كم!
[6] . مستدرك نهج‎البلاغه، ص 183؛
[7] . نهج‎البلاغه، خطبه‌ی 87، بند 16؛ كجا می‌روید؟! رو به كدام طرف می‌كنید؟... در حالی كه عترت پیامبرتان در میان شما است آنها زمامهای حقند و پرچمهای دین و زبانهای صدق، آنها را در بهترین جائی كه قرآن را در آن حفظ می‌كنید (در دلها و قلوب پاك) و همچون تشنگانی برای سیراب شدن به سرچشمه‌ی زلال آنان هجوم آورید. ای مردم این حقیقت را از خاتم الانبیاء بیاموزید كه: هر كس از ما می‌میرد در حقیقت نمرده است و چیزی از ما كهنه نمی‌شود، پس آنچه نمی‌دانید مگوئید كه بسیاری از حقایق در اموری است كه انكار می‌كنید.
[8] . همان، خطبه‌ی 109، بند 38؛ ما شجره‌ی نبوتیم، جایگاه رسالت، و مركز رفت و آمد فرشتگان، معادن دانش و چشمه‌سارهای حكمت‌ها.
[9] . همان، نامه‌ی 28، بند 11؛ ما ساخته و پرورش یافته و رهین منت پروردگار خویش هستیم، ولی مردم پرورش یافته و تربیت شده‌ی مایند.
[10] . نهج‎البلاغه، خطبه‌ی 192، بند 120؛ من نور وحی و رسالت را می‌دیدم و نسیم نبوت را استشمام می‌كردم.
[11] . همان، خطبه 22، بند 6؛ من به پروردگار خویش یقین دارم و دردین و آیین خود گرفتار شك و تردید نیستم.
[12] . همان، خطبه‌ی 4، بند 5، حكمت 184؛ از آن زمان كه حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شك نكردم.
[13] . همان، خطبه‌ی 137، بند 3؛ من بینائی خویش را به همراه دارم، چیزی را بر كسی مشتبه نكرده‌ام، و چیزی بر من نیز مشتبه نشده است.
[14] . همان، خطبه‌ی 122، بند 8؛ چه اینكه كتاب خدا با من است، من از هنگامی كه با آن آشنا شده‌ام از آن جدا نگشته‌ام.
[15] . همان، خطبه‌ی 5، بند 4؛ من از علوم و حوادثی آگاهم كه اگر گویم همانند طنابهای در چاه‌های عمیق به لرزه در آیید.
[16] . همان، خطبه 93، بند 3؛ بنابراین پیش از آن كه مرا از دست بدهید هرچه می‌خواهید از من بپرسید! سوگند به كسی كه جانم در دست قدرت اوست ممكن نیست از آنچه بین امروز تا قیامت واقع می‌شود و نه درباره‌ی گروهی كه صدنفر را هدایت و یا صدنفر را گمراه كنند از من پرسش كنید، جز آن كه از دعوت كننده و رهبر و آن كس كه زمام این گروه را به دست دارد و جایگاه خیمه و خرگاه و محل اجتماع آنها و آنان كه از گروهی كشته می‌شوند یا به مرگ طبیعی می‌میرند شما را آگاه می‌سازم.
[17] . همان، خطبه‌ی 210، بند 17؛ من به راه‌های آسمان از راه‌های زمین آشناترم، این طور نبود كه همه‌ی اصحاب پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از او پرسش كنند و استفهام نمایند... امّا من هرچه از خاطرم می‌گذشت از او می‌پرسیدم و حفظ می‌نمودم.
[18] . همان، خطبه‌ی 87، بند 17و 18؛ مگر من در بین شما به ثقل اكبر (قرآن) عمل نكردم و ثقل اصغر (عترت پیغمبر) را در بین شما باقی نگذاردم؟
[19] . سوره‌ی یوسف، آیه‌ی 94؛ من بوی یوسف را احساس می‌كنم، اگر مرا به نادانی و كم‌عقلی نسبت ندهید.
[20] . سوره‌ی تكاثر، آیات 6 ـ 5؛ و كوه‌ها مانند پشم رنگین حلاجی شده می‌گردد! امّا كسی كه (در آن روز) ترازوهای اعمالش سنگین است.
[21] . سوره‌ی فصّلت، آیه‌ی 30؛ به یقین كسانی كه گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند كه: نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی كه به شما وعده داده شده است!
 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
شنبه 9 آذر 1392  5:17 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها