كساني كه به توصيف آن حضرت پرداخته اند معتقدند كه او عابدترين، زاهدترين، فقيه ترين، بخشنده ترين و كريم النفس ترين مردم روزگار خود بود. او ثلث آخر شب را برمي خاست و به عبادت و نمازهاي مستحب مشغول مي شد و چون هنگام نماز صبح فرا مي رسيد، پس از گزاردن فريضه به دعا مي پرداخت و آن چنان از خوف خدا مي گريست كه اشك بر محاسنش جاري مي شد و از خشيت خداوند بي هوش مي گشت، آن حضرت چنان زيبا قرآن مي خواند كه مردم گرد او جمع مي شدند و گاه نيز از خشوع و گريه حضرت، گريه مي كردند. از اين رو مردم او را «عبد صالح » خواندند و او بيش تر با اين نام شناخته مي شد تا با نام و كنيه اش. در كتاب «مطالب السؤول » آمده است: او به صالح، صابر، امين و كاظم ملقب بوده و عبد صالح شناخته مي شد. از اين رو او را «كاظم » مي خواندند كه خشم خود را فرو مي برد و بر گرفتاري ها شكيبايي مي ورزيد .