مقدمه :
در شراط اجتماعي و فرهنگي در حال حاضر ، تعليم و تربيت ديني دستخوش تغيير و تحولات بسياري شده و در حال گذر از مسيرهاي پرپيچ و خم زيادي است . در عصرحاضر كه نزديكي و در هم آميختگي فرهنگ ها و آداب و رسوم ملت هاي گوناگون با باورها و اعتقادات متفاوت بطور وسيع در حال شكل گيري است . تدوين و تعيين هدف و اولويت هاي تعليم و تربيت ديني به تفكر و تحقيق همه جانبه نيازمند است . پس بايد حركتي سريع و همه جانبه را دنبال كند . مسائلي كه روز به روز نياز به درك و پي بردن به عمق آن ها در حيطه ي نظام تعليم و تربيت ديني بيشتر احساس مي شود .
هدف مهم در اين زمان براي خادمين قرآن نسبت به نسل جوان
گويا دشمنان حقيقت در اين زمان به خوبي به اعجاز قرآن پي برده اند و تأثيرگذاري خارقالعادهي قرآن را بر روح و روان مردمان بويژه جوانان دريافته اند كه كمر همّت بر تخريب قرآن در اذهان مسلمانان بسته اند كه به سختي بر معارف قرآن مي تازند . احكام آن را مخدوش مي شمارند ، آن را متني متناسب با گذشتگان تلقي مي كنند در نتيجه كتابي كهنه مي شمارند و بلكه متناسب با جامعه ي محدود عرب در زمان نزول قرآن به حسابش مي آورند و متأسفانه اين تهاجم به قرآن و معارف آن از طرف برخي نادان دوستان مسلمانان نيز صورت مي گيرد پس ما دو وظيفه داريم يكي وظيفه ي ابتدايي و وظيفه ي ديگر كه سنگين تر و هميشگي و مستمر است وظيفه غايي است كه در اين مقطع زماني بايد به تك تك سخنان ناحق آنها نسبت به قرآن پاسخ دهيم كه اگر هر كدام از مردم و جوانان قرآن دوست ما بدانند و توجه كنند كه قرآن در چه جايگاهي و با چه تشريفاتي نازل شده است هرگز دل سخنان قداست شكن نمي سپارند .
چالش ها و مشكلات و تهديدهاي درس دين و زندگي و انتقال آنها به نسل جوان و راهكارهاي آن
1) در تدريس علوم خصوصاً علومي كه به امور معنوي نسل جوان مربوط است بايد صبر و حوصله ي معلمي داشته باشيم و بخصوص در برهه ي حاضر چون در امور معنوي جوانان سؤالات زيادي دارند نمي شود به بهانه ي تدريس متون اصلي كتاب از پاسخ دادن به آنها دوري كرد زيرا با اين بي مسئوليتي و بي حوصله گي جوانان را در چالش عميق رها كرده ايم.
2) در تدريس امور ديني و قرآني بايد از تفسير به رأي در مورد آيات قرآن و تفسير آنها و توضيح احكام الهي خودداري كرد زيرا اين نوعي تحريف معنوي قرآن و دين محسوب مي شود .
مرحوم علامه طباطبائي (ره) حقيقت تفسير به رأي را اينگونه بيان مي كند (اعتقادي كه از روي اجتهاد و تلاش به دست مي آيد و يا از روي هوا و هوس براي انسان حاصل مي شود رأي نام دارد و تفسير به رأي آن است كه انسان بخواهد با همان قواعد و اصولي كه كلام ديگران را بررسي مي كند آيات الهي را نيز همان گونه بررسي نمايد .
3) بسنده كردن به قرآن برخي از دبيران و معلمان گرامي براي فهم قرآن و تدريس آن نسبت به منابع ديگر كم توجه يا بي توجه هستند و فقط مي خواهند با بهره گيري از آيات قرآن به فهم معارف آن نايل آيند در حالي كه فهم كامل قرآن با كاوش در همه ي منابع و استنباط از تمامي ادلّه و قراين شكل مي گيرد . استفاده از يك منبع و وانهادن ديگر منابع در واقع از دست دادن زمينه هاي لازمي است كه در فهم قرآن سرنوشت سازند و از آنجا كه برخي توصيفات و قرينه ها تنها در روايات آمده اند و هيچ راهي براي فهم آنها از قرآن نداريم . پس بسنده كردن به قرآن راه فهم صحيح بخشي از قرآن را بر معلمان و هم شاگردان مي بندد .
4) غفلت از روايات براي فهم آيات الهي به دليل پيوندي كه پيامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار (ع) با قرآن دارند سخنان آن بزرگواران همواره مورد استفاده ي مفسران و معلمان ديني بوده است . بنابراين ناآگاهي از روايات معصومين (ع) يا استفاده نكردن از به آنها در تدريس درس ديني و تفسير آيات قرآن خود يكي از آسيب هاي بزرگ در فهم صحيح قرآن است زيرا با اين غفلت در بسياري موارد مقصود و مراد واقعي آيات براي نسل جوان روشن نخواهد شد مثلاً براي تفسير آيه اي كه تيمم در آن از قول رسول خدا آشكار مي شود اشاره مي كنيم كه بدون اين حديث مراد آيه معلوم نيست .
امام باقر (ع) مي فرمايد : شخصي نزد پيامبر (ص) آمد و عرض كرد يا رسول الله ! آبي براي غسل كردن نيافتم حضرت (ص) فرمود : پس چه كردي ؟ عرض كرد روي خاك غلتيدم پيامبر (ص) فرمود اين كار درازگوشان است خداوند متعال در سورة نسا آيه 43 مي فرمايد : فلم تجدوا ماءً فتيمموا صعيداً طيّباً . . . آنگاه پيامبر (ص) دستانش را زمين زد و تيمم كرد و بدين گونه آيه تيمم را تفسير كرد . پس زماني كه لفظ قرآني بين دو يا چند معنا مشترك باشد و مراد واقعي را نتوانيم تشخيص دهيم بايد به قول پيامبر (ص) امامان معصوم تمسك جوييم و فقط به ظاهر آيه اكتفا نكنيم .
5) بي توجهي به قوانين تفسير علت ديگر هرج و مرج و سبب لغزش در نسل جوان مي شود بدون ترديد هر متن ديني و علمي، اصول ، اصطلاحات و زبان خاص خود را داراست . كه در نظر نگرفتن آن اصول و معيارها ، مايه ي بدفهمي از آن متن خواهد شد . تفسير و فهم قرآن بيش از هر چيز به فهم دقيق زبان و ادبيات عرب، شناخت اصول كلي حاكم بر بيان معارف قرآني و بازشناسي علوم قرآني نياز دارد .
6) غلفت از انطباق قرآن
آسيب ديگر كه در زمان حاضر بر قرآن و مسلمانان دارد وارد مي شود .
غفلت از انطباق آيات الهي با تمام اعصار و نسل هاست . به اين معنا كه آيات قرآن تنها براي مردم خاصي و زمان خاصي نازل نشده بلكه اين كتاب تا قيام قيامت بشريت را بسوي سعادت ابدي رهنمون مي سازد .
خداوند قالب و محتواي قرآن را به گونه اي تنظيم كرده كه همگان در هر عصري بتوانند از نعمت هاي معرفتي آن استفاده برند . تاريخ قرآن نشان مي دهد كه در هر زماني قرآن معارف جديدي به روي متفكران گشوده و صاحب نظران مستعد را تغذيه كرده است مانند آياتي كه از مزمت صفات زشت در انسانها صحبت مي كند مثل سوره حجرات در هر زمان و نسلي اگر افرادي اين صفات زشت را داشته باشند مورد مزمت قرار مي گيرند مثل مسخره كردن ، غيبت كردن ، القاب زشت دادن. صاحبان اين صفات انسان هاي محترمي نخواهند بود . . . يا عاقبت بعضي از كارها كه مختص زماني خاص نيست .
7) ناآگاهي از دانش هاي روز و عدم توانايي در ايجاد ارتباط و آيات قرآن با اين دانش ها اگر تمام همكاران گرامي در هر رشته اي علم خود را با آيه اي از قرآن براي دانش آموزان و دانشجويان توضيح دادند تربيت ديني و معنويت نسل جديد فقط به دبيران و استادان معارف محوّل نمي شد و تأثير به سزايي در رشد و ترويج قرآن در نسل حاضر مي شد .
مثلاً در دانش تجربي : در آيه 29 سوره شوري مي فرمايد : و مِن آياته خلق السماوات و الارض و ما بث فيهما من دابّه و هو علي جمعهم اذا يشاء قدير : و از آيات الهي ، آفرينش آسمان ها در زمين و جاوداني است كه در آسمانها و زمين پراكنده ساخته و خدا تواناست و روزي اين جانداران را با هم گرد آورد .
بي شك اين آيه به وجود جنبندگاني در برخي كرات آسماني اشاره دارد و شايد روزي زمينيان با آسمانيان نزديك شوند يا در آيه ي ديگر مي فرمايد : آيه 49 سوره ي نحل ولله يسجد من في السموات و الارض اين آيه دلالت دارد بر اين كه در غير ازكره زمين از كرات آسمان جنبدگاني هستند كه زندگي مي كنند . الميزان ج 12 ، ص 395 علامه طباطبايي
ستاره شناسي روسي آلپاتوف مي نويسد بسيار محتمل است كه برخي از ستارگان كهكشان منظومهي شمسي در مرحله تكاملي از نوع كره ي زمين باشند . بنابراين كاملاً مجازيم كه فكر كنيم در اين سيارات به گونه اي حيات و شايد مشابه با حيات كره ي زمين وجود دارد .
پس چون زمين از مركز كهكشان راه شيري بسيار دور است و در حاشيه ي كهكشان قرار گرفته و داراي هفت ميليارد انسان و انواع جانوران و گياهان است چگونه مي توان تصور كرد در قسمت مركزي كهكشان حيات وجود نداشته باشد و نمونه هاي ديگر از كشفيات علم روز كه قرآن 1400 سال پيش مطرح كرده است را مطرح نمود و عظمت آيات الهي را براي نسل جوان بازگو كرد .
8) نقل هاي تاريخي بي اساس يكي ديگر از عوامل آسيب زا در فهم صحيح آيات قرآن نقل هاي تاريخي بي اساس است زيرا بسياري از اين نقل ها آميخته اي از سخنان گذشتگان كه با خرافات مخلوط شده است و هيچ مأخذ معتبر اسلامي براي آنها نمي توان يافت .
پس بايد يك استاد معارف ديني مراقب باشد كه نقلي بدون اساسي اسلامي و معتبر نگويد و باعث بي اعتمادي نسل جوان نسبت به عمق محتواي عظيم قرآن نشود .
9) جمود فكري و تنگ نظري فهم صحيح قرآن و مسائل ديني نيازمند وسعت نظر و ژرف انديشي و عقلانيت است . در مقابل تنگ نظري و جمود فكري آفت دين و فهم قرآن است .
نگاهي به تاريخ اسلام نقش شايان توجه اين عامل را در رشد يا انحطاط مسلمانان نشان مي دهد كه فرقه هاي ظاهرگرا عمدتاً گرفتار اين آفت فكري بوده اند . مثل خوارج
10) غرور علمي و خود برتر بيني
در آيات قرآن از بخل و تكبر به عنوان مهم ترين موانع معرفت شناسي نام برده شده است .
در سوره اعراف آيه 146 خداوند مي فرمايد : ساصرف عن آياتي الذين يتكبرون في الارض بغير الحق : كساني كه عمداً تكبر كنند و در برابر حق خضوع نداشته باشند من قلب هايشان را از درك معارف ديني منصرف مي كنم .
چنين كساني نه قرآن مي فهمند و نه بر فرض فهميدن از آن بهره مند مي شوند آنان هميشه بفكر متاع زودگذر هستند قرآن به همه ي انسانها هشدار مي دهد كه اگر غرق در امور مادي باشيد جان پاك خود را در طبيعت دفن كرده و خسران ديده ايد اگر كسي عقل خود را در غرايز و اغراض طبيعي دفن كند منبع الهام دروني و تشخيص حق و باطل و تقوا را دفن كرده است . پس بنابراين هيچ گاه نمي تواند معارف بلند قرآن را بفهمد .
بنابراين در طول تاريخ انبياء و اولياء فقط كساني توانسته اند به نسل جوان كه مستعد هدايت است را رهنمون شوند كه دچار غرور علمي و خود برتر بيني در مسائل ديني نشده و تواضع را پيشه كرده و هميشه معترف به اين مطلب بوده اند كه در درياي علم خداوند قطره اي بيش نيستند .
11) يكي از خلأهاي موجود نبود اطلاعات كافي براي تقويت باور به غيب و امور نامحسوس در دانش آموزان است كه با وجود اينكه كتب فعلي به اثبات برخي از اين امور مانند معاد بصورت كامل پرداخته ولي لازم است كه معلمان عزيز نيز از اطلاعات بيشتري برخوردار شوند تا در برابر حس كنجكاوي اين عزيزان با دست پر و قدرت تفهيم كافي براي دانش آموزان حاضر باشند تا اين امور كه بسيار در سرنوشت دنيا و آخرتشان تأثير دارد به طور احسن پاسخ داده شود و الا . .. پس از تحقيقات زياد متوجه شدم كه دانش آموزان در مورد مسائلي مثل موارد زير بسيار سؤال دارند و بي جواب مانده و اين ناشي از اين مهم است كه سالهاي قبل معلمان ديني عزيز توانايي در برطرف كردن اين خلأ ها نداشته و روي هم انباشته شده است (در دوران قبل از دبيرستان) و حاصل آن اين هرج و مرج ديني و معنوي در مقطع دبيرستان و سن نوجواني و جواني شده است كه در جامعه مشاهده ميشود .
1) توحيد : شامل ذات و صفات خداوند، كيفيت نظارت و اداره جهان توسط خداوند ، قضا و قدر الهي و . ..
2) معاد : شامل مرگ ، قيامت ، برزخ ، جهنم و . . .
3) نبوت : شامل معجزات پيامبران ، امتحان پيامبران ، تفاوت پيامبران با يكديگر و . . .
4) امامت و خلافت
5) امور نامحسوس : شامل شيطان ، جن ، فرشته ، روح ، بهشت ، وحي ، امام زمان و . . .
6) پيرامون انسان : شامل چگونگي خلقت آدم (ع) ، ارزش انسان، اختيار و انتخاب در انسان و . ..
7) اديان الهي : شامل اسلام ، مسيحيت ، يهود و زرتشتي ، و نيز اختلاف اديان و ...
8) قرآن : شامل كيفيت نزول ، چگونگي جمع آوري آن و . . .
9) ولايت فقيه
10) احكام
11) متفرقه : شامل دعا ، عاشورا، ازدواج ، مذاهب و . . .
نتيجه گيري و پيشنهادات :
با دقت در نوع چالش ها مي توان انتظار داشت كه در كنار گسترش بي شمار اطلاعات رايانه اي و ارتباط گسترده ي جهاني و پيشرفت هاي فراوان در عرصه ي پزشكي و علوم گوناگون ، و هم چنين گسترش امكانات رفاهي و تفريحي و موفقيت هاي ديگري كه در چشم جوانان و نوجوانان جلوه ي پررنگي دارد، با ايجاد تحول در عمق بخشيدن به مفاهيم اساسي و ضروري ديني ، از جمله امور غيبي و نامحسوس ، به جوانان تشنه ي حقايق توجه شود . هر چند در زمينه ي مفاهيم قرآني ، نهايت دقت به عمل آمده كه اين نشانگر تسلط مؤلفان بر هدف هاي آموزشي كتاب است، اما خالي از لطف نيست اگر در موارد زير نيز تأمل شود تا به نتيجه ي مطلوب تري دست پيدا كنيم :
1) آيات مطرح شده در كتاب بيش تر حالت تكليف يا به نوعي حالت فرعي دارند و دانشآموزان را در قلمروي رفتار و عمل به تحرك وادار نمي كنند .
2) حجم محتواي كتاب با زمان در نظر گرفته شده تناسب ندارد و لازم است زمان آموزش كتاب دوم و سوم دين و زندگي بيش تر شود .
3) اختصاص حداقل يك فصل به كتاب يكي از پايه هاي اول تا پيش دانشگاهي ، در مورد موضوعات پيرامون قرآن ، اعم از شأن نزول آيات و چگونگي گردآوري قرآن ضروري است .
4) با توجه به اينكه احسان به والدين هم رديف توحيد در قرآن به طور مكرر ياد شده ، اختصاص بحثي در مورد آن ضروري است .
5) براي جذب دانش آموزان مي توان از مسائل عرفاني منبعث از قرآن و احاديث ائمه اطهار (ع) بخصوص ادعيه هايي مثل صحيفه سجاديه بيشتر استفاده كرد، زيرا دانش آموزان و دانشجويان در اين سن طالب اين گونه مسائل هستند .