عصاره همه مهرباني ها را گرفتند و از آن مادر ساختند (ويليام شکسپير)
مادر! چه کلمه سهل و ممتنعي. چه کلمه مقدسي و چه مفهوم زيبايي! جالب است که زبان هاي مختلف براي مفهوم مادر کلماتي در همين حدود دارند. مارـ مامان ـ مام ـ ام و... براي گفتن آن لب حالت خاصي مي گيرد! اوج احساس و عاطفه! اوج دوستي ومحبت.
خداي من! مادر، اسطوره اي مقدس است در زندگي انسان. بزرگ و بلند. شايد نيمي از انسانها مادر شوند اما باز هم مادر بودن و مادري کردن مفهومي مقدس است.
از لحاظ جامعه شناسي، مادر نوع نقش اجتماعي است، نقشي که معلوم نيست اکتسابي است يا ذاتي! فرزند بودن و دختر بودن نوعي نقش اجتماعي است با کارکردها و وظايف اجتماعي خاص خود که ذاتي است و هيچ کس نقشي در آن ندارد.
اما شغل هر فرد، نقش اکتسابي اوست. در اين ميان معلوم نيست مادر بودن نقش ذاتي است يا اکتسابي. شايد اکتسابي بودن بچربد، اما شرايط اجتماعي و فيزيولوژيکي هر زني را به مادر بودن و هر مردي را به پدر بودن مي کشاند. نمي دانم به هر حال مادر و مادري به نظر من در حيطه تحليل هاي جامعه شناختي نمي گنجد. نمي توانيم آن را تنها به عنوان يک فرد با نقشي خاص در نظر بگيريم.
مادر و فرزند رابطه اي متقابل و حياتي دارند که بدون آن قوام جامعه شک برانگيز است! لذا ما نيز مانند اکثر فرهنگ هاي دنيا مادر را مي ستاييم و او را پاس مي داريم. با اين که در تمام جهان روز ديگري را به اين عنوان يعني روز مادر شناخته مي شود و گرامي داشته مي شود اما ما ايرانيان و شيعيان به احترام مادري بزرگ و مقدس که البته کمتر مي شناسيمش و فقط از درد سينه او مطلعيم و نه افکار و عقايد و رفتارش! روز ولادت او را گرامي مي داريم.
منبع:نشريه روشنان،شماره 5.