ونيز شيخ روايت كرده به متوكل گفتند: هيچ كس چنان نمى كند كه توبا خود مى كنى در بـاب عـلى بـن مـحـمـّد تـقـى ؛ زيـرا كـه هـر وقـت [بـه ] مـنزل تووارد مى شود هركس كه در سراى است اورا خدمت مى كند به حدى كه نمى گذارند كـه پـرده بـلند كند ودر را باز كند وچون مردم اين را بدانند مى گويند اگر خليفه نمى دانـسـت اسـتحقاق اورا از براى اين امر اين نحورفتار با اونمى نمود بگذار اورا وقتى كه داخـل خـانـه مى شود خودش پرده را بلند كند وبرود همچنان كه سايرين مى روند وبه او برسد همان تعبى كه به سايرين مى رسد. متوكل فرمان داد كه كسى خدمت نكند على نقى عـليـه السـلام را واز جـلواوپـرده را بـلنـد نـكـنـد ومـتـوكـل بـسيار اهتمام داشت كه از خبرها ومـطـالبـى كـه در مـنزلش واقع شده مطلع شود لاجرم كسى را گماشته بود كه خبرها را بـراى اومـى نـوشـت پـس نـوشـت آن مـرد بـه مـتـوكـل كـه عـلى بـن محمّد عليه السلام چون داخـل خانه شد كسى پرده را از جلوبلند نكرد لكن بادى وزيد به حدى كه پرده را بلند كـرد وآن حـضـرت بـدون زحـمـت داخـل شـد. مـتـوكل گفت مواظب باشند وقت بيرون رفتنش را. ديـگـربـاره آن گـماشته متوكل نوشت كه بادى بر خلاف باد اولى وزيد وپرده را بلند كـرد كـه آن حـضـرت بـدون تـعـب بيرون رفت . متوكل ديد كه در اين كار فضيلت حضرت ظـاهـر مـى شـود فـرمـان داد كـه بـه دسـتـور سـابـق رفـتـار كـنـيد وپرده از پيش اوبلند كنيد.(6)