قَشِنگِه
لَتِه لِتکا ، سیو تیکا قَشِنگِه
گُلِ اَدا ، دارِ جیکا قَشِنگِه
کَکی زولِنگ، کاردی وشِنگ قَشِنگِه
بورِ وِرزا ، کَچِل جُنکا قَشِنگِه
دَرِه ی اُو گوسفِنِ نو قَشِنگِه
چِنارِ تَن سَبزِ قِوا قَشِنگِه
کِلاج پِه بو ، فِنِرِ سو قَشِنگِه
وَلیگ ، کاندِس ، سیو تِلکا قَشِنگِه
یابوی تَنگ ، دَشتی گد سنگ قَشِنگِه
دار سَرِ واش هَلی زِلکا قَشِنگِه
لاقلی کِماج ، تِلای تاج قَشِنگِه
اَرِگ مِنداک ، اَلزی لولا قَشِنگِه
دیزی کِلِه سَر، کِتری کِلِه وَر قَشِنگِه
کَتِل تَش ، سَردِ هِوا قَشِنگِه
سَرِه وَزلیگ ، پَندیرِ خیک قَشِنگِه
سَرِ کوه وَرف ، کوهی کیجا قَشِنگِه
جِت و اِزال موزی خال قَشِنگِه
چویی کَچِه چویی کِترا قَشِنگِه
دینگالِه چو ، گَندِم کَسو قَشِنگِه
دست بَزِه آرد ، اِماچ حِلوا قَشِنگِه
دارِ تَک تَک ، چَپونِ سگ قَشِنگِه
پیرِ زِنا کاندِه کِلوا قَشِنگِه
گوسفِنِ تال ، قاطِرِ نال قَشِنگِه
یورِ اَسب راه ، کوه صَرا قَشِنگِه
…………………………………………………………….
توضیحات
لته : باغچه / لتکا : باغچه کوچک / سیو : سیا / تیکا : توکا نوعی پرنده کوچک تر از کبوتر / ادا : ناز، کرشمه / جیکا : گنجشک / ککی : گونه ای گیاه / زولنگ و کاردی وشنگ : سه گونه ی سبزی وحشی که روستاییان منطقه دوسر شمار در سبزی پلو و آش از آن استفاده می کنند / بور : قهوه ای کم رنگ / ورزا : گاو نر / کچل جنکا : گوساله ی نر پیشانی سفید / نو ( no ) : ظرف درازی که چوپانان در آن برای گوسفندان آب وخوراک می ریزند معمولا از تنه درخت استفاده می شد و امروزه از لاستیک ماشین نیز استفاده می شود / قوا : ردا، کت / کلاج په : گونه ای سبزی / ولیگ و کاندس : دو نوع میوه جنگلی که در جنگل های منطقه دوسرشمار به وفور یافت می شود. / تلکا : نوعی میوه جنگلی ، گلابی جنگلی که اندازه ای بسیار کوچک دارد / تنگ : نوعی نوار یا تسمه که زین اسب را به اسب محکم می کنند / گد ، گت : بزرگ / واش : عشقه نوعی گیاه که در تنه ی درختان ریشه می زند و مانند انگل از درخت ارتزاق می کند / هلی : هلو / زلکا : نرسیده ، کال / لاقلی : تابه / کماج : نوعی از شیرینی محلّی / تلا : خروس / ارگ و منداک و الزی و لولا : چهار نوع از سبزی خوردن و خورشتی که روستاییان از آن استفاده می کنند / کتل: کنده ی چوب / تش: آتش / سره و وزلیگ: دو نوع سبزی صحرایی / پندیر : پنیر / خیک: مشک چرمی از پوست گوسفند و بز که برای نگهداری پنیر محلی، کره محلی، دوغ، آب و دیگر مایعات استفاده می شود. / ورف : برف
جت : وسیله ای که گاو آهن را به پشت گاو می بندند / ازال : گاوآهن / کچه : قاشق چوبی / کترا : کفگیر چوبی / دینگاله : وسیله ای از چوب یا فلز به شکل V که روستاییان هیمه و هیزم را توی آن می چینند و روی اسب یا الاغ و قاطر بار می کنند / کسو : دسته کوچکی از گندم و جو یا برنج / بزه : زده / اماچ : نوعی شیرینی ، آرد را زنان روستایی با دست می مالند و طبخ داده و سرخ می کنند و با آن حلوا درست می کنند / تک تک : صدایی که در اثر ضربات موزون تبر به تنه درخت یا کُنده چوبی ایجاد می شود / پیر زنا : پیرزن / کانده : انجام می دهد ” و در اینجا به معنی ” پختن ” است. / کلوا : نانی که در زیر زغال و خاکستر پخته می شود / نال: نعل چهارپایانی چون اسب، قاطر و خر. / یور : آن طرف