0

حیات برزخی از دیدگاه آیات و روایات 1

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

حیات برزخی از دیدگاه آیات و روایات 1

بخش اول

چکیده

چگونگی حیات برزخی و مراحل پس از آن از جمله مسائلی است که همواره ذهن انسان را به خود مشغول ساخته است. برخی از آیات قرآن نظیر: مومنون / 101 ـ 100؛ آل‌عمران / 170 ـ 169؛ یس / 27 ـ 26؛ مومن / 11 و 46؛ منافقون / 10؛ نحل / 32؛ به‌روشنی بیانگر وجود عالم برزخ و ویژگی‌های آن است، چنان‌که حیات جاویدان شهیدان راه خدا و پاداش‌های آنان گواه روشنی بر عالم برزخ و نعمت‌های برزخی است.

همچنین روایات فراوانی ـ که در برخی از آنها ادعای تواتر شده است ـ درباره عالم برزخ و کیفیت زندگی در آن و گزارش‌های مربوط به احوال اولیای الهی و انسان‌های متقی و گنهکار و میزان و کیفیت رابطه آنها با دنیا و مراحل عالم برزخ، در منابع فریقین آمده است.

واژگان کلیدی

عالم برزخ، حیات برزخی، نعمت‌های برزخی، عذاب برزخی، شفاعت در برزخ.

طرح مسئله

حیات برزخی یا جهان پس از مرگ و مراحل مختلف آن از مهم‌ترین آموزه‌های دینی است که بدون راهنمایی وحی مسائل آن برای انسان غیرقابل دسترسی است و اندیشه انسان به بسیاری از مسائل آن راه ندارد، ازاین‌رو حیات پس از مرگ از مشکل‌ترین مسائل بشری در طول تاریخ است و بشر از دیرزمان تلاش کرده تا سرنوشت پس از مرگ خویش را دریابد و پاسخی روشن به حس کنجکاوی خود از فرجام کار جهان بدهد و همواره این سؤال مطرح بوده است که آیا با مرگ شعله زندگی انسان برای همیشه خاموش می‌شود و یا با مرگ حیات دیگری که باشکوه‌تر از حیات دنیوی است، آغاز می‌گردد؟

فیلسوفان و متفکران غیردینی در این باره پاسخ قانع‌کننده‌ای به انسان نداده‌اند؛ چراکه فکر آنها از عالم ماده فراتر نمی‌رود و راهی به جهان پس از مرگ ندارد. اما فیلسوفان الهی به کمک وحی بهترین پاسخ را به پرسش‌های انسان‌ها داده‌اند که وجدان، عقل و منطق آن را تأیید می‌کند. از دیدگاه دین مرگ پایان زندگی بشر نیست بلکه آغاز مهم‌ترین حوادث و رویدادهاست که نخستین مرحله آن، زندگی برزخی است.

مفهوم‌شناسی برزخ

برزخ از نظر لغوی به‌معنای حائل و فاصله میان دو چیز است و به هر آنچه که میان دو چیز یا دو مرحله قرار گیرد، برزخ گویند. (ابن‌فارس، 1404: 1 / ذیل مدخل برزخ) و در اصطلاح مفسران و متکلمان عمدتاً به‌معنای فاصله میان دنیا و آخرت به‌کار می‌رود. (طوسی، 1383: 4 / 394)

واژه برزخ در قرآن مجید سه بار به‌کار رفته است. مقصود از برزخ در دو آیه همان معنای لغوی است؛ یکی در آیه شریفه: «بَینَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یبْغِیان‌ِ»، (الرحمن / 20) و دیگر در آیه شریفه «وَهُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَین‌ِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أ‌ُجَاجٌ وَجَعَلَ بَینَهُمَا بَرْزَخاً»؛ (فرقان / 53) در این دو آیه برزخ به‌معنای «حاجب و حائلی» است که در دریا بین آب شیرین و شور قرار دارد و از مخلوط شدن آن دو جلوگیری می‌کند.

اما برزخ در آیه «حَتَّى إ‌ِذَا جَاءَ أ‌َحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُون‌ِ * لَعَلِّی أ‌َعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إ‌ِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهمْ بَرْزَخٌ إ‌ِلَى یوْم ِ یبْعَثُونَ» (مؤمنون / 100 ـ 99) به‌معنای جهان غیبی و به‌عنوان یکی از منازل و مراحل پس از مرگ به‌کار رفته است.

براساس این آیه شریفه و روایات بسیار که واژه برزخ در آن استعمال شده است، به جهان پس از مرگ تا برپایی روز قیامت «جهان برزخ» می‌گویند.

برزخ در آیات

افزون بر آیات 99 و 100 سوره مؤمنون، آیات متعددی وجود دارد که به صراحت یا اشاره از عالم برزخ سخن به میان آورده است. در اینجا به ذکر چند آیه که برخی بیانگر پاداش صالحان در عالم برزخ، و برخی بازگوکننده عذاب صالحان در این عالم است، می‌پردازیم:

الف) آیات 169 و 170 سوره آل‌عمران:

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبیل‌ِ اللَّهِ أ‌َمْوَاتًا بَلْ أ‌َحْیاءٌ عِنْدَ رَ بِّهِمْ یرْزَقُونَ * فَر‌ِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أ‌َلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ.

ای پیامبر هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شدند مرده‌اند، بلکه زنده هستند و در نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند آنها به آنچه خداوند از فضل خود داده است، خشنودند و نسبت به کسانی که به آنها ملحق نشده‌اند نیز بشارت می‌دهند که هیچ ترس و اندوهی بر آنها نیست.

در این آیه به نعمت‌ها و الطاف خداوند نسبت به شهدا و خشنودی و شادمانی آنان از الطاف الهی و به زندگی به دور از اندوه آنان در عالم پس از مرگ اشاره شده است. (نظیر این آیه، در سوره بقره آیه 154 است)

ب) آیات 26 و 27 سوره یس:

قِیلَ ادْخُل‌ِ الْجَنَّةَ قَالَ یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِی ربِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ.

(مؤمن آل‌فرعون حبیب نجار، وقتی که به‌دست ستمگران به شهادت رسید) از طرف خداوند به او گفته شد وارد بهشت شو، او گفت: ای کاش قوم من می‌دانستند که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامی داشتگان قرار داده است.

ج) آیات 46 و 47 سوره مؤمن:

وَحَاقَ بآل‌ِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَاب‌ِ * النَّارُ یعْرَضُونَ عَلَیهَا غُدُوًّا وَعَشِیا وَیوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أ‌َدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أ‌َشَدَّ الْعَذَاب‌ِ.

به فرعونیان عذاب سخت نازل گردید، همان آتش که هر صبح و شام بر آن عرضه می‌شوند، و روزی که قیامت برپا می‌گردد دستور داده می‌شود، آل‌فرعون را در سخت‌ترین عذاب‌ها وارد کنید.

این آیه از دو جهت دلیل بر حیات برزخی است:

یک) اینکه در این آیه از آتشی سخن به‌میان آمده که هر صبح و شام بر آل‌فرعون عرضه می‌شود و این همان عذاب برزخی است چراکه وجود صبح و شام از ویژگی‌های عالم دنیوی و برزخی است و در عالم قیامت چنین چیزی وجود ندارد.

دو) دیگر اینکه این آیه از وجود عذاب قیامت خبر داده است و اینکه آل‌فرعون به شدیدترین عذاب گرفتار خواهند شد.

د) آیه 11 سوره مؤمن:

قَالُوا رَبَّنَا أ‌َمَتَّنَا اثْنَتَین‌ِ وَأ‌َحْییتَنَا اثْنَتَین‌ِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إ‌ِلَى خُرُوج‌ٍ مِنْ سَبِیل‌ٍ.

آنها می‌گویند خدایا ما را دوبار میراندی و دوبار زنده کردی، هم اکنون به گناهان خود اعتراف داریم آیا راهی برای خروج از (دوزخ) وجود دارد؟

این آیه گفتار کافران در قیامت است، روشن است که تصور دوبار مرگ و دوبار حیات بدون تصور وجود عالم برزخ بی‌معناست. این دوبار مردن و دوبار زنده شدن بدین صورت است: مردن در دنیا، زنده شدن در برزخ، مردن در برزخ و زنده شدن در قیامت.

این آیات هر کدام به‌گونه‌ای از قرار گرفتن انسان پس از مرگ در عالمی دیگر حکایت می‌کند که در آنجا از نعمت و عذاب الهی برخوردار است و این نشان از حیات و زندگی در آن عالم دارد.

ه‍) آیه 10 سوره منافقون:

وَأ‌َنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْل‌ِ أ‌َنْ یأ‌ْتِی أ‌َحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیقُولَ رَبِّ لَوْلَا أ‌َخَّرْتَنِی إ‌ِلَى أ‌َجَل‌ٍ قَر‌ِیب‌ٍ فَأ‌َصَّدَّقَ وَأ‌َکُنْ مِنَ الصَّالِحِینَ.

از آنچه به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید، قبل از آن که مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: پروردگارا چرا مرگ مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا صدقه دهم و انفاق کنم و از صالحان باشم.

این آیه نیز به این نکته اشاره‌ دارد که عالم برزخ، عالمی پس از مرگ و پیش از قیامت است که گنهکاران در آن درخواست و آرزوی بازگشت و جبران کاستی‌ها در دین می‌کنند اما به آنها پاسخ داده می‌شود که هیچ بازگشتی در کار نیست. (نیز بنگرید به: مؤمنون / 100)

افزون بر این در آیات متعددی از قرآن از مرگ، تعبیر به «توفی» (قبض و دریافت روح، نه مرگ) شده است مثلاً در آیه 42 سوره زمر چنین آمده است: «الله یتوفی الانفس حین موتها... ؛ خداوند، ارواح را هنگام مرگ، قبض و دریافت می‌کند».

این تعبیر نیز بیانگر زنده بودن روح انسان پس از مرگ جسم اوست. همچنین در آیه 25 سوره نوح آمده است:

مِمَّا خَطِیئَاتِهِمْ أ‌ُغْر‌ِقُوا فَأ‌ُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ یجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُون‌ِ اللَّهِ أ‌َنْصَارًا.

سرانجام همه آنها (قوم گنهکار نوح(ع) ) به‌خاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد شدند و جز خدا یاورانی برای خود نیافتند.

از این آیه استفاده می‌شود که قوم گنهکار نوح(ع)  پس از غرق شدن، بلافاصله وارد آتش دوزخ شده‌اند و از آنجاکه هنوز روز قیامت برپا نشده است مقصود از این دوزخ، همان دوزخ عالم برزخ است.

و) آیات حکایت‌گر گفت‌وشنود ملائکه و انسان‌ها:

از دیگر دلایل وجود عالم برزخ آیاتی است که بیانگر یک سلسله گفت و شنودها میان ملائکه و انسان‌های نیکوکار و بدکار است در این آیات فرشتگان پس از این گفتگوها خطاب به انسان‌های صالح و نیکوکار می‌گویند از نعمت‌های الهی بهره ببرید. ازاین‌رو آنها را در انتظار رسیدن قیامت نمی‌گذارند. دو آیه زیر می‌تواند شاهدی بر این گفتار باشد:

یک. آیه 32 سوره نحل:

الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ طَیبِینَ یقُولُونَ سَلَامٌ عَلَیکُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.

کسانی که ملائکه آنها را درحالی‌که پاکیزه هستند تحویل می‌گیرند به آنان می‌گویند: درود بر شما همانا به موجب کردارهای شایسته خود داخل بهشت شوید.

با توجه به آیات دیگری در قرآن که بهشت و جهنم را برای قیامت می‌داند و ورود به آن پس از برپایی قیامت محقق خواهد شد، می‌توان فهمید که بهشت یاد شده در آیه فوق بهشت برزخی است که انسان‌های پاک و ناآلوده به محض مردن به آن وارد می‌شوند و از نعمت‌های بی‌کران آن بهره می‌برند.

دو. آیات 26 و 27 سوره یس:

قِیلَ ادْخُل‌ِ الْجَنَّةَ قَالَ یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِی ربِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ.

پس از مرگ به او گفته شد داخل بهشت شو و او گفت ای کاش قوم من (که سخن مرا نشنیدند) اکنون می‌دانستند که چگونه پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامی داشتگان قرار داد.

همان‌طور که قبلاً‌ گذشت این آیه سخن مؤمن آل‌فرعون است که پس از مرگ آرزو می‌کند که کاش قوم او بودند و جایگاهش را می‌دیدند. با دقت در این آیه درمی‌یابیم که این آرزو فقط با حیات برزخی سازگار است که قوم او هنوز در این دنیا بودند و وی به جهان دیگر منتقل شده است و در این صورت است که آرزوی حضور آنان و دیدن نعمت‌های الهی نسبت به وی، معنی می‌یابد؛ زیرا در عالم قیامت همه انسان‌ها از اولین و آخرین جمع هستند و این درخواست و تمنا جایی ندارد.

از مجموع آیات یاد شده و برخی دیگر از آیات قرآنی چنین استنباط می‌شود که انسان با مرگ نابود نمی‌شود، بلکه با مرگ، حیاتی تازه می‌یابد و به زندگی خود به‌گونه و در جهانی دیگر با شرایط خاص آن ادامه می‌دهد. قرآن نام آن را برزخ گذارده است.

سه شنبه 28 آبان 1392  8:49 AM
تشکرات از این پست
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:حیات برزخی از دیدگاه آیات و روایات 1

برزخ در روایات

در منابع حدیثی شیعه و سنی احادیث فراوانی در ارتباط با عالم برزخ و کیفیت زندگی در آن آمده است در این روایات گزارش‌های فراوان و گسترده‌ای درباره حیات برزخی و احوال مجرمان و متقیان ارائه شده است. برخی از بزرگان در این باره ادعای تواتر نموده‌اند. چنانکه خواجه نصیرالدین طوسی در زمینه عذاب قبر می‌نویسد: «و عذاب القبر واقع بالامکان و تواتر السمع بوقوعه». (طوسی، 1353: 337) یعنی عذاب قبر واقعیت دارد؛ زیرا از نظر عقلی ممکن است و دلیلی بر محال بودن آن وجود ندارد و روایات متواتر فراوان نیز از وقوع آن خبر داده‌ است.

روایات مربوط به عالم برزخ بسیار است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. نخست به روایاتی در ذیل چند آیه قرآن می‌پردازیم که می‌تواند بیان‌کننده حالات مختلف و چگونگی زندگی در عالم برزخ باشد.

الف) روایات ذیل آیات

یک. آیه 27 سوره ابراهیم

یثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْل‌ِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَفِی الْآخِرَةِ.

خداوند کسانی را که ایمان آوردند به خاطر اعتقاد و گفتار ثابتشان، هم در دنیا و هم در آخرت ثابت قدم می‌دارد.

در روایات متعدد آمده: منظور آیه، ثابت قدم بودن مؤمن در عالم برزخ است. علامه طبرسی در تفسیر مجمع البیان می‌گوید:

اکثر مفسرین متفق‌اند: منظور از آخرت در آیه فوق، عالم قبر است و آیه در مورد سؤال قبر نازل شده است و این تفسیر از ابن‌عباس و ابن‌مسعود نیز نقل شده، و از امامان معصوم روایت گردیده است؛ ازجمله امیرمؤمنان علی(ع)  در ضمن گفتاری فرمود: هنگامی که دو فرشته نکیر و منکر وارد قبر می‌شوند، از مؤمن می‌پرسند: خدا، دین و پیغمبرت کیست؟ او در پاسخ گوید: خداوند پروردگار من است و اسلام دین من و محمد(ص)  پیامبر من است.

آن دو فرشته به او می‌گویند: «خداوند تو را در آنچه خشنود است ثابت قدم بدارد»، این است قول خداوند: «یثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا ...». آنگاه دری از بهشت به روی قبر او گشوده می‌شود. (طبرسی، 1408: 6 / 314)

دو. آیه 124 سوره طه:

وَمَنْ أ‌َعْرَضَ عَنْ ذِکْر‌ِی فَإ‌ِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یوْمَ الْقِیامَةِ أ‌َعْمَى.

و هر کس از یاد من روی‌گردان شود، زندگی تنگ (و پر زحمت) خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور می‌کنیم.

براساس برخی از روایات، این زندگی سخت، مربوط به عالم برزخ است. محمدباقر مجلسی روایتی از امام سجاد(ع)  نقل می‌کند که فرمود: «این زندگی سخت، در عالم برزخ است». آنگاه می‌گوید:

مراد از «معیشت ضنک» (زندگی تنگ و سخت) در آیه فوق، عذاب قبر است و مؤید این معنی آن است که قیامت را در آیه، بعد از آن ذکر نموده است و بسیاری از مفسران این‌گونه تفسیر کرده‌اند، و نمی‌توان گفت که مراد از معیشت ضنک، بدی حال در دنیا است، زیرا بسیاری از کافران در دنیا، معیشت راحت و گوارایی دارند، ولی بسیاری از مؤمنان در دنیا برخلاف آنها، زندگی سختی دارند. علامه طبرسی در مجمع البیان می‌گوید: «گفته شده که منظور از «معیشت ضنک» عذاب قبر است، و این تفسیر از ابن‌مسعود و ابوسعید خدری و ... نقل شده است». (مجلسی، 1403: 6 / 215)

سه. آیات 88 و 89 سوره واقعه:

فَأ‌َمَّا إ‌ِنْ کَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ * فَرَوْحٌ وَرَیحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِیم‌ٍ.

اما اگر انسان از مقربان باشد در روح و ریحان (در نهایت آرامش و شادمانی) و در بهشت پر نعمت است.

امام صادق(ع)  در تفسیر این آیه می‌فرماید: منظور از «روح و ریحان»، آرامش و شادابی در عالم قبر (برزخ) است، و مقصود از بهشت پرنعمت، بهشت آخرت (قیامت) می‌باشد. (مجلسی، 1403: 6 / 217)

چهار. آیه 62 سوره مریم:

وَلَهُمْ ر‌ِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَعَشِیا.

و هر صبح و شام روزی آنها (بندگان صالح) در بهشت مقرر است.

علی بن ابراهیم قمی با استفاده از روایات می‌گوید:

منظور از این بهشت، بهشت در عالم برزخ است که ارواح افراد با ایمان به آن انتقال می‌یابد، چراکه در بهشت جاودان آخرت، صبح و شام وجود ندارد. (قمی، 1367: 18؛ مجلسی، 1403: 6 / 218)

ب) سایر روایات

دسته دیگری از روایات که می‌توان از آنها وجود عالم برزخ را استنباط نمود عبارتند از:

یک. در حدیثی از پیامبر آمده است: «القبر اما روضه من ریاض الجنه او حفره من حفر النیران»، (مجلسی، 1403: 6 / 214 و 218) این حدیث در منابع شیعی با همین تعبیر از امیرمؤمنان(ع)  و امام سجاد(ع)  نیز نقل شده است. باید گفت مقصود از اینکه قبر باغی است از باغ‌های بهشت یا گودالی از آتش است، همان عالم برزخ است و این نکته‌ای است که از روایات مربوط به عالم برزخ می‌توان به‌دست آورد.

افزون بر این عبارت قبر باغی است از باغ‌های بهشت یا گودال آتش است حکایت از عذاب و نعمت الهی می‌کند و اینکه انسان پس از مردن یا از نعمت الهی برخوردار است یا در عذاب گرفتار خواهد بود جز با حیات برزخی معنا ندارد.

دو. پس از پایان یافتن جنگ بدر، به دستور پیامبر اجساد کشته شدگان را در چاهی ریختند پیامبر کنار چاه ایستاد و چنین فرمود:

ای اهل چاه آیا آنچه را خدا وعده داده بود دریافتید که حق است، من وعده پروردگارم را حق و قطعی یافتم. عده‌ای گفتند: ای رسول خدا، آیا آنان سخن شما را می‌شنوند؟ فرمود: شما نسبت به آنچه می‌گویم از آنان شنواتر نیستید و آنان بهتر از شما می‌شنوند ولی امروز نمی‌توانند پاسخ دهند. (همان: 254)

سه. هنگام بازگشت امیرمؤمنان از جنگ صفین، آن حضرت کنار قبرستانی پشت دروازه کوفه ایستاد و خطاب به اهل قبور چنین فرمود:

ای ساکنان دیار وحشت و سرزمین خشک و سوزان، شما از ما زودتر به آن جهان رفتید و ما نیز به‌دنبال شما می‌آییم، [به شما بگویم] که پس از شما خانه‌هایتان را دیگران ساکن شدند و همسران شما به ازدواج دیگران در آمدند و اموال شما تقسیم شد. این خبری است که نزد ما بود، شما از آنجا چه خبر دارید؟ سپس به یاران خویش فرمود: آگاه باشید اگر به آنان اجازه سخن گفتن داده می‌شد به شما خبر می‌دادند که بهترین زاد و توشه تقوی و پرهیزکاری است. (سید رضی، 1370: ح 130)

این احادیث حکایت از آن دارد که انسان پس از مرگ، از حیات و زندگی برخوردار است و می‌تواند با این جهان ارتباط برقرار کند و احیاناً پاسخگو نیز باشد. البته گرفتن پاسخ آنان اختصاص به گروهی دارد که چشم برزخی آنان باز شده و توانایی دیدن آن حقایق را داشته باشند.

چهار. امام صادق(ع)  در حدیثی فرمود: «به خدا قسم من بر شما از عالم برزخ می‌ترسم». (حویزی، 1415: 553، ح 120)

و نیز آن حضرت در حدیث دیگری فرمود:

عالم برزخ همان قبر است و آن بهره‌مندی از ثواب و عقاب مابین دنیا و آخرت است. (همان: ح 122)

پنج. روایاتی که به‌گونه‌های مختلف از سؤال در قبر خبر می‌دهند و اینکه چه کسانی مورد سؤال قرار می‌گیرند و از چه چیزهایی سؤال می‌شود، حکایت از آن دارد که انسان پس از مرگ از حیات و زندگی برخوردار است. امام صادق(ع)  فرمود:

لایسئل فی القبر الا من محض الایمان محضا او محض الکفر محضا و الاخرون یلهون عنهم. (مجلسی، 1403: 112 / 266)

تنها اشخاصی در قبر مورد سؤال قرار می‌گیرند که یا مؤمن محض یا کافر محض باشند و سایرین به حال خود رها می‌شوند.

یعنی پرسش و سؤال قبر از کسی است که در حیات دنیوی خویش برای رسیدن به حقیقت تلاش کرده است و به عقاید حقه نائل شده است و در تطبیق عمل خود با آن عقاید کوشیده هرچند در مقام عمل مرتکب خطا شده است و یا از کسی است که به حق توجه نکرده و با آنکه باید جانب حق را می‌گرفت در اثر هواهای نفسانی آن را نادیده گرفته و انکار نمود. ولی کسانی که اصطلاحاً از آنان به‌عنوان مستضعف فکری یاد می‌شود که در زندگی خویش از رشد لازم و مطلوب فکری برخوردار نبوده‌اند در قبر مورد سؤال و جواب قرار نمی‌گیرند و آنچه از روایات استفاده می‌شود این است که امر آنان موکول به مشیت و اراده حضرت حق است.

در روایت دیگری امام باقر(ع)  می‌فرماید: «سؤال شدگان در قبر یا مؤمن محض و یا کافر محض هستند.» (مجلسی، 1403: 260؛ کلینی، 1388: 3 / 235) این احادیث و احادیثی از این قبیل فقط از این جنبه مورد توجه قرار گرفته‌اند که می‌تواند اصل وجود عالم برزخ را اثبات کند؛ چراکه سؤال و جواب و عذاب و نعمت و ... اثبات‌کننده وجود چنین جهانی است که اگر چنین عالمی وجود نداشته باشد موارد مذکور در منابع دینی بی‌معنا خواهد بود.

منابع و مآخذ

1. ابن ابی‌الحدید، 1418 ق، شرح نهج‌البلاغه، بیروت، دار الکتب العلمیه.

2. ابن‌فارس، احمد، 1404 ق، مقاییس اللغه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی.

3. ابن‌قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر، بی‌تا، الروح فی الکلام علی ارواح الاموات و الاحیا، بیروت، دار الفکر العربی.

4. بخاری، محمد بن اسماعیل، 1411 ق، صحیح بخاری، بیروت، دار الفکر.

5. تویسرکانی، محمد نبی بن احمد، 1372، لئالی الاخبار، قم، علامه.

6. حویزی، علی بن جمعه، 1415 ق، تفسیر نور الثقلین، قم، مؤسسه اسماعیلیان.

7. سید رضی، 1370، نهج‌البلاغه، ترجمه مصطفی رحیمی‌نیا، تهران، انتشارات اسلامی.

8. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، 1361، معانی الاخبار، قم، جامعه مدرسین.

9. طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه.

10. طبرسی، فضل بن حسن، 1408 ق، مجمع البیان، بیروت، دار المعرفه.

11. طوسی، محمد بن حسن، 1383، التبیان فی تفسیر القرآن، نجف، مکتبه الامین.

12. طوسی، نصیرالدین، 1353 ق، تجرید الاعتقاد، صیدا، مطبعه العرفان.

13. فیض کاشانی، ملامحسن، 1387، محجه البیضاء، قم، دفتر انتشارات اسلامی.

14. قمی، علی بن ابراهیم، 1367، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب.

15. کلینی رازی، محمد بن یعقوب، 1388 ق، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه.

16. مجلسی، محمدباقر، 1403 ق، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی.

17. محمدی اشتهاردی، محمد، 1373، عالم برزخ در چند قدمی ما، قم، مؤسسه انتشارات نبوی.

18. مسلم بن حجاج، 1407 ق ، صحیح مسلم، بیروت، دار الکتاب العربی.

19. مطهری، مرتضی، 1364، مجموعه آثار، قم، انتشارات اسلامی.

20. موسی، محمد علی، 1405ق، حقیقه التوسل و الوسیله، بیروت، عالم الکتب.

منبع: فصلنامه مطالعات تفسیر - شماره 7

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

سه شنبه 28 آبان 1392  8:50 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها