از زبان ماسون ها
سر نامه به نام آن معمار! ... که بر افراشت این بلند حصار
آدم! آن اوستاد معماران ... نوحِ فرخنده، پیرِ نجاران
بر براهیم، شیخ کلدانی ... لژ بیت العتیق را بانی
مصطفی در رواق هر دو اساس ... گشت ساجد به سوی خالق ناس
در فرانسه ز شرق اعظم تافت ... آفتاب که قلب ذره شکافت
آدمی زین گهر شرف یابد ... آدمیت ازین گهر تابد (1)
فراماسونری نهادی است با شعارها و ادعاهایی چون، انسان دوست، فلسفی و پیشرو و مراد از آن جست و جوی حقیقت، بررسی جلوه های اخلاق و عمل برای ایجاد هم بستگی میان انسان ها، تلاش در راه بهبود شرایط مادی و معنوی و غنای فکری و اجتماعی بشریت و اصول مورد احترام وی که عبارتند از: مداوی دوسویه، احترام نسبت به خود و دیگران و آزادی مطلق عقیده و مذهب. (2)
«فراماسونری شالوده نوع دوستی و فیلسوفی و طلب ترقی است. مقصودش جستجوی حقیقت و تهذیب و به کار بردن هم بستگی است. کارش اصلاح امور مادی و معنوی و تکمیل عقلیه و مدینه عالم انسانیت. شیوه اش بردباری از یکدیگر و حفظ شرف خود و سایرین و آزادی مطلق وجدان و عقیده است».
«چون ادراک حکمت های فوق الطبیعه را منوط به فهم شخصی اعضایش می داند لهذا فراماسونری در صدد تحمیل احکام و سنن مذهبی نیست. شمارش آزادی، برابری، برادری». (3)
«فراماسونری یعنی دانش فاش شده، آغاز و تولد دوباره؛ یعنی واگذاردن راه و رسم زندگی کهنه و ورود به یک زندگی جدید باشکوه تر و اصیل تر... در پس رمزگرایی ساده و ابتدایی فراماسونری، دسته ای مکاشفات قرار دارند که به ما کمک می کنند به زندگی روحانی و عالی دست یابیم و به رموز هستی خود پی ببریم. بنابراین در این زندگی روحانی، دست یابی به روشنگری ماسونی امکان پذیر می شود. تنها در این صورت است که می توان به طبیعت و شرایط رشد و تکامل در آن پی برد!»
در لغت، فراماسون متشکل از فری به معنای آزاد و ماسون به معنای بنّا که بنّای آزاد معنا می دهد. در مورد علت نامگذاری آنها به این نام توجیهات زیادی وجود دارد. ژاک شابو، روزنامه نگار فرانسوی که خود فراماسون و عضو لژ گل سرخ سکوت مطلق است می نویسد:
آنها بنایانی بودند که به کار ساخت و ساز کلیساها و کاخ ها اشتغال داشتند از کلیسا و دولت معافیت های بیگاری و حق جابجا شدن آزادانه را به مقتضای کارشان دریافت کردند و از همین جاست نامگذاری بنایان آزاد. همچنین می نویسد: در بریتانیای کبیر، این ساختمان سازان با سنگ سخت و سنگ ترد یا نیمه سخت موسوم به سنگ آزاد کار می کردند نکته ای که باعث شد آنان را فری میسن بنامند. (4)
در کتاب های دیگر نیز تعاریفی با همین مضمون وجود دارد به علاوه اینکه آنها با گذر زمان دور هم جمع شدند و برای خود سازمانی با قواعد خاص به وجود آوردند تا آموزش و انتقال حرفه خود را به نسل های بعدی در کنترل خود داشته باشند، بعدها نیز با افول صنعت ساختمانی قدرت خود را در کارهای خیر متمرکز کردند. اصول آنها برادری؛ برابری و آزادی می باشد که خواهان صلح و دوستی بین ابنا بشر بوده و به جد آن ها را تبلیغ می کنند.
اینها مختصر توضیحاتی است که فراماسون ها در مورد خود و پیشینه این سازمان به دیگران و به قول خودشان «بیگانگان» داده اند. آن ها پیشینه این انجمن را تا زمان حضرت آدم (علیه السلام) به عقب می برند و به همین ترتیب تمامی پیامبران حتی امامان شیعه و در کل هر شخصیت برجسته و هر صاحب فکر و نظری را در این جامعه جای می دهند. برادری، برابری و آزادی ابنا بشر را شعار خود می دانند اگرچه تاکنون در هیچ کتاب و هیچ مجلسی دقیقاً منظور خود را از این کلمات ننوشته و نگفته اند.
اما حقیقت چیست؟ آیا این جریان سری و مرموز همان است که خود می گویند؟
فراماسونری از ادعا تا واقعیت
با وجود نگارش حدود چندین هزار کتاب در مورد فراماسونری برای شناساندن و یا حتی گمراه کردن مخاطب، هنوز هم ماهیت این سازمان سری برای ما مخفی مانده است. قرن هاست که این تشکیلات اسرارآمیز در بسیاری از کشورهای جهان در خفا و پنهانی فعالیت می کند جالب اینکه هنوز هم با وجود این همه آزادی و ادعای دموکراسی که در دنیا وجود دارد اعضای این تشکیلات در پس پرده ضخیمی از اسرار فعالیت می کنند. آنها اغیار را که از نگاه آنان «بیگانه» نامیده می شوند به درون خود راه نمی دهند؛ در برابر انتقادات و ناسزاهای مخالفین سکوت می کنند اما در صورت خیانت یکی از اعضا، وی را از جامعه طرد کرده و نمی گذارند وی صاحب شغل و مقامی شود و در صورت افشای اسرار، فرد خاطی را از میان برمی دارند.
تعریف فراماسونری
در مورد وجه تسمیه «فراماسون» توجیه و تفسیرهای متفاوتی وجود دارد که نمی توان به قطع یکی را انتخاب کرد. این کلمه در زبان های مختلف به صورت های ذیل آمده است:
فارسی: فراموشخانه؛ فراماسون؛ فرای مایسان؛ فریمسن؛ بنیان آزاد
عربی: البنایه الحره؛ ماسونیه
فرانسه: Franc maconnerie
انگلیسی: Freemasonry - mason
دایرة المعارف بریتانیا استعمال این لغت را از قرن 14 میلادی برای آنهایی که سنگ تراشی می کردند می داند:
کلمه فراماسون در زبان فرانسه از دو کلمه به وجود آمده یکی «فرانک» به معنای آزاد و دیگری «ماسون» به معنای بنا، در زبان انگلیسی هم، این دو کلمه با همین معنای نقل شده است. عنوان «فرانک» در قرون وسطی به بعضی از اصناف اطلاق می شد که به رایگان کار نمی کردند و بیگاری نمی دادند و حَجّارها از این قبیل بودند لیکن بنّاها می بایست بیگاری می دادند.
ساختن کلیساهای بزرگ اروپا که امروز بعد از صدها سال هنوز پابرجاست، سبب آزادی بناها شد زیرا مسیحیان متعصّب وقتی عمل بناها را دیدند همه به آزادی بنّاها رأی دادند و بدین ترتیب کلمات «فرانک ماسون» در زبان فرانسه و «فری مایسن» در زبان انگلیسی متداول و معمول گردید. در مورد پیشینه فراماسونری نویسندگان تاریخ فراماسونری معتقدند که فراماسون ها از روزی که بشر دست به کار خشت و گِل زده و آغاز ساختمان نموده و صنعت بنایی به وجود آورده، پیدا شده اند. همچنین می گویند در ساختمان معبد (هیکل) سلیمان برای اولین دفعه در جهان یکصد و هشتاد و سه هزار و ششصد نفر از بهترین معماران و بنایان و سنگ تراشانِ زمان، دور هم گرد آمدند که سی هزار تن از آنان از کنعانیان بودند و تنها عده سنگ تراشان و نجارانی که در بنای معبد سلیمان کمر خدمت بسته بودند هشتاد هزار نفر بودند و اعضاء همین جمعیت بزرگ بودند که اولین تشکیلات فراماسونری را در عالم پایه گذاری کردند.
رفته رفته با بالا گرفتن کار این فرقه اعضاء به فکر سازمان دهی تشکیلات خود افتادند تا از امتیاز احتیاجی که سلاطین به خدمات آنان داشتند نهایت استفاده را ببرند و به این ترتیب معارف خود را از سایرین مکتوم می دانستند و برای آموزش آن، شرایط مخصوصی برای داوطلب لحاظ می کردند. آنها به واسطه همین کارها از دادن مالیات معاف بودند و جایگاه خاصی نزد حکمرانان داشتند. در ابتدای کار خود، وقتی می خواستند ساختن کاخ یا کلیسایی را شروع کنند در کنار آن خانه کوچکی را برای استراحت و قرار دادن وسایل بنایی درست می کردند که به آن لُژ (5) می گفتند. جمعیت آنها دارای سه طبقه بود: شاگرد؛ رفیق و استاد. همگی آنها همدیگر را برادر خطاب می کردند اگر برای یکی از اعضا مشکلی پیش می آمد همه موظف به کمک بودند. (6)
آلات بنایی و فراماسونری
از آن جایی که اساس تشکیلات فراماسونری به قول خودشان؛ به تاسّی از اتحادیه صنفی بنایان آزاد دایر شده است به همین جهت علائم مورد استفاده این جمعیت ابزار و آلات حرفه بنایی نظیر شاقول، تراز، ماله، تیشه، گونیا، خط کش و پرگار می باشد که با استعاره یا با لغاتی مرموز به کار می بردند و هم چنین در ضیافت ماسونی ها مصالح بنایی با اصلاحات خاصی به کار برده می شود. مانند سنگ لاشه، ماسه، سیمان و بتونه کاری، سنگ تراشی و توپ اندازی به ترتیب به جای نمک، فلفل و خوردن، بریدن، نوشیدن و امثال اینها. (7)
شرایط پذیرش عضو
برای پذیرفته شدن در سازمان فراماسونری سن داوطلب نباید کمتر از بیست و یک سال باشد اما پسران ماسون ها که «بچه گرگ» نامیده می شوند می توانند در سن هجده سالگی عضو شوند. عضویت زنان تنها به این خاطر که توانایی کار بنایی را ندارند منع شده است و هم چنین افراد ناقص العضو و آنان که از سلامتی کامل جسمانی برخوردار نیستند؛ به علت ناتوانی در امور بنایی!! نمی توانند به عضویت این سازمان درآیند. البته لازم به ذکر است که در محافل امریکایی ممنوعیت زنان لغو شده و در کشورهایی که زنان اجازه اشتغال به حرفه بنایی دارند عضویت زنان بلامانع است.
از لحاظ اعتقادی ظاهراً داوطلبِ عضویت در فراماسونری باید خدا را قبول داشته باشد و هیچ گونه تعصبی نسبت به وطن خود نداشته باشد. در فراماسونری سی و سه رتبه تعیین شده و اعضا مانند دانشجویان باید سال به سال به کلاس بالاتر بروند. پذیرش یک عضو همراه با انجام اعمال نمادینی است که تا حدودی هویت سازمان فراماسونری را نمایان می کند. برای مثال برای عضویت یک شخص، سه نفر ماسون باید وی را معرفی و ضمانت کنند اگر وی دارای صلاحیت شناخته شود وارد لژ شده و او را به اتاق تفکر می برند تا در آن جا وصیّت نامه خود را بنویسد این اتاق که مکانی تاریک و سهمناک است با یک اسکلت انسان و نقش هایی بر دیوار تزئین شده است. بعد از این مرحله وی را با چشم بسته و ریسمانی به گردن که به ترتیب کنایه از نابینا بودن داوطلب پیش از عضویت و ریسمان نشانه اطاعت و بی اختیاری محض وی می باشد به اتاق دیگر راهنمایی می کنند.
داوطلب قبل از ورود به اتاق آزمایش باید تمام اشیاء فلزی و زینتی خود را کنار بگذارد. در اتاق آزمایش لباس های داوطلب را از تنش بیرون می آورند کنایه از این که عازم دنیای دیگری است یعنی همانطور که برهنه به این دنیا آمده برای رفتن به دنیای جدید یعنی محفل فراماسونری باید برهنه باشد. در این اتاق به دستور رئیس یا قائم مقام لژ، داوطلب چشم هایش را می گشاید. در این اتاق باید سه آزمایش از استقامت، جرات و پایداری داوطلب به عمل آید، که عبارتند از آزمایش آب، آتش و هوا.
آزمایش های سه گانه
در آزمایش آب داوطلب را با ریسمانی به گردن در آب فرو می برند و او باید آن قدر در آب بماند تا او را بالا بکشند. گاه اتفاق افتاده که جسد بی جان داوطلب را بالا می کشند. در آزمایش هوا داوطلب را با طنابی که به سقف آویزان است دار می زنند تا میزان تحمل او را بسنجند در این آزمایش داوطلب آسیبی نمی بیند زیرا قسمتی از طناب به قدری نازک است که به راحتی پاره می شود ولی تاریکی اتاق مانع از دیده شدن آن می شود. در آزمایش آتش که میزان جرأت و قوت قلب داوطلب را در مواجهه با مرگ می سنجد وی باید تپانچه ای را که جلو چشمش پر شده به شقیقه خود گزارده و شلیک کند. گاز و دودی از سوراخ تپانچه خارج می شود بدون اینکه آسیبی به داوطلب برسد زیرا تپانچه طوری درست شده که گلوله به درون دست فرو رود.(8)
بعد از پایان این آزمایش ها، داوطلب در صورت جان سالم به در بردن و قبول شدن به حضور اعضایی که باید آنها را بشناسد، آورده و به آنها معرفی می شود. به همین ترتیب ارتقاء رتبه اعضاء هم با مراسمی همراه است که دارای بعضی اعمال باستانی و حتی مضحک می باشد البته گاهی هم اتفاق می افتد که پذیرش و تنصیب کسی به خاطر بعضی ضرورت ها مثل مقام بالای شخص یا زمان کم، بدون طی مراحل مرسوم صورت می پذیرد. (9)
البته امروزه بعید به نظر می رسد که چنین آزمایش هایی انجام شود حتی برخی معتقدند فراماسون ها از این جهت آداب خود را مخفی نگه می دارند که دیگران آن ها را مسخره نکنند.
درجات سی و سه گانه
یک: شاگرد - مبتدی - نوآموز
دو: فرزند حرفه - عضو بنا - همکار
سه: استاد بنا
چهار: استاد رازدار - استاد مخفی
پنج: استاد کامل - سراستاد
شش: امین ثقه - کاتب مَحرم
هفت: پرده دار و قاضی
هشت: حاجب درگاه - مباشر محفل
نه: استاد برگزیده نه تن
ده: استاد برگزیده پانزده تن
یازده: استاد برگزیده عالی (رهبر اعظم قبایل دوازده گانه)
دوازده: معمار بزرگ - استاد اعظم
سیزده: استاد بارگاه نهم (رواق بارگاه سلیمان)
چهارده: معمار بزرگ برگزیده - بزرگ بنّای برگزیده
پانزده: شوالیه شمشیر شرق - شوالیه خاور زمین
شانزده: شهریار بیت المقدس - امیر اورشلیم
هفده: شوالیه شرق و غرب
هیجده: شوالیه چلیپای (صلیب) سرخ
نوزده: اسقف اعظم
بیست: قائم مقام استاد اعظم لژ
بیست و یک: استاد اعظم کلیددار شوالیه پروس
بیست و دو: شهریار لبنان - شوالیه تبرشاهی
بیست و سه: سَرور معبد
بیست و چهار: شهریار معبد (شوالیه اعظم شاهین سیاه و سفید)
بیست و پنج: قائد راز سلطنتی - شوالیه راز سلطنتی
بیست و شش: شهریار (امیر) رحمت
بیست و هفت: فرمانفرمای معبد - شوالیه معبد
بیست و هشت: شوالیه شمس
بیست و نه: شوالیه سانت آندرو - شوالیه اسکاتلند
سی: شوالیه اعظم قدوس
سی و یک: بازرس اعظم تحقیق
سی و دو: امیر عالی اسرار سلطنتی
سی و سه: امیر بازرس کل اعظم (10)
این تاریخچه مختصر و شرح تشکیلاتی جمعیت بنّایان آزاد است که در کتاب های ماسونی و غیر ماسونی نگاشته شده است اما آنچه مد نظر این تحقیق می باشد نوعی از فراماسونری است که از آن به فراماسونری نظری یا سیاسی تعبیر می شود. توضیح اینکه، ماسون ها فراماسونری را به دو بخش عملی یا حرفه ای و فراماسونری نظری یا سیاسی تقسیم بندی می کنند.
فراماسونری عملی یا حرفه ای مفهومی بسیار باز و گسترده دارد و در واقع، مترادف با هنر و فن معماری به کار می رود. منظور از ماسون های حرفه ای کسانی هستند که به کار معماری اشتغال داشته اند و به عبارتی در عمل ماسون بوده اند و منظور از فراماسونری نظری همان فرقه ای است که به نام فراماسونری شهرت پیدا کرده است. به تعبیر اول بسیاری از افراد در تاریخ ماسون بوده اند اما فراماسونری نظری یک مفهوم جدید می باشد چرا که بر خلاف فراماسونری حرفه ای، فراماسونری نظری در واقع از صنف بنایان تشکیل نمی شود و بیشتر یک فرقه سیاسی است و زمینه فعالیت آن هم هیچ ارتباطی با ساختمان سازی ندارد.
اگر چه مورخان ماسونی به قصد گمراه کردن اذهان، پیشینه فراماسونری نظری را مانند نوع حرفه ای آن به زمان حضرت آدم (ع) برمی گردانند و آن را در اصل ادامه همان فراماسونری حرفه ای تبلیغ می کنند، اما پژوهشگران بر این باورند که فراماسونری نظری، حداکثر قدمتی بیش از سیصد سال ندارد و ارتباط آن هم با فراماسونری حرفه ای فریبی بیش نیست.
ادامه دارد...
قسمت بعدی این مقاله: سه نظریه در مورد پیشینه فراماسونری (1)
پی نوشت ها:
1. رائین اسماعیل؛ فراموشخانه و فراماسونری در ایران، منظومه آیین فراماسونری از ادیب الممالک فراهانی؛ ج 2، ص 456.
2. ژاک شابو، فراماسونری، تاریخ، اسطوره، واقعیت، ص 105.
3. بند اول از قانون اساسی فراماسونری، رائین اسماعیل، ج 2، ص 502.
4. ژاک شابو، فراماسونری، ص 27.
5. به معنی مکان و در اصل مشتق از واژه لائوبجا به معنی کلبه قدیمی هیزم شکن که در آغاز، مورد استفاده ساختمان سازان قرار گرفت و پناهگاهی بود سرپوشیده که در زیر آن آموزش می گرفتند، اسرار کار خود را به یکدیگر یاد می دادند و همچنین ابزار خود را در آن می نهادند. (ژاک شابو، ص 30)
6. رائین اسماعیل؛ ج1، ص 30.
7. ملکی حسین (ح. م. زاوش) نقش فراماسون ها در تاریخ معاصر ایران، ص 77.
8. این آزمایش ها بهانه مناسبی هم هست تا ماسون ها کسی را که با او دشمنی دارند از بین ببرند در رمان "شب و قلندر" یکی از شخصیت های اصلی به این وسیله کشته می شود به این صورت که در آزمایش آتش، گلوله به جای اینکه به دسته فرو رود به مغز وی اصابت می کند! همچنین در جنگ و صلح تولستوی گزارش ورود یک نفر به لژ آمده است.
9. ملکی حسین ص 110 - رائین اسماعیل، ج1، ص 164.
10. رائین اسماعیل، ج 1 ص 195.
منبع: قاسمی، سلمان؛ یهودیان بنی اسرائیل و فراماسونری، اصفهان: کیاراد: بصائر، چاپ اول
منبع : حرف آخر