پس از ماهها انتظار، بالأخره نسل جدید کنسولهای بازی فرا رسیدند و گیمرها بار دیگر بر سر دو راهی پلیاستیشن یا ایکسباکس قرار گرفتهاند. اولین رقیبی که پا به میدان گذاشت، پلیاستیشن 4 سونی بود که امروز به بررسی جزئی و دقیق آن میپردازیم.
هر روز یک گوشی جدید، یک تبلت جدید و یک لپتاپ جدید به بازار میآید. اما خوشبختانه کنسولهای بازی تا این حد شایع نشدهاند. 18 سال از تولد پلیاستیشن میگذرد و این هفته تازه نسل چهارم این کنسول عرضه شده است؛ بسیار متفاوت از سری آیفون اپل، و یا گوشیهای لومیای نوکیا که به شکل مضحکی هر روز یکی از آنها وارد بازار میشود. جمعه گذشته، پلیاستیشن بار دیگر وارد رقابت نسل جدید کنسولهای بازی شد؛ و این بار با پلیاستیشن 4. دنیا هم بسیار تغییر کرده است: اچدی اکنون استاندارد است، بخش چندنفره آنلاین یکی از انتظارات گیمرها است، و چندوظیفگی یک ضرورت است.
گیمرها در سال 2013 علاوه بر اجرای بازیهای جالب و گرافیکی، از کنسولهای خود انتظار سرعت بالا، قابلیتهای گوناگون، و قدرتی در حد سختافزارهایی را دارند که هر روز با ویژگیهای جدید پا به دنیای مدرن امروز میگذارند. امروز میخواهیم ببینیم آیا پلیاستیشن 4 میتواند این انتظارات را برآورده کند یا خیر.
سختافزار
طراحی، عملکرد و کاربرد
شکی نیست که سونی از ماه فوریه و برگزاری مراسم «آینده را ببینید» تا به امروز تبلیغات گستردهای را درباره پلیاستیشن 4 کرده است. به عمد کنسول خود را در آن زمان به نمایش نگذاشت تا گیمرها مدت طولانی باقی مانده تا نمایشگاه E3 را مشتاقانه منتظر بمانند. البته مراسم سونی در E3 بخشهای نرمافزاری گوناگونی هم داشت؛ اما عمده توجه همه به معرفی خود پلیاستیشن 4 معطوف شده بود. حتی «مارک کرنی» طراح قطعات داخلی پلیاستیشن 4 هم نمیدانست بدنه خارجی پلیاستیشن 4 چه شکلی است.
میتوانید اینگونه در نظر بگیرید: اگر E3 یک مسابقه زیبایی و طراحی کنسولهای آینده سونی و مایکروسافت شرکتکنندگان این مسابقه بودند، مطمئن باشید پلیاستیشن 4 بود که آن روز در لسآنجلس ملکه زیبایی میشد. سونی با طراحی مشکلی کنسول به دوران سلطنتش بر دنیای الکترونیک بازگشته است. پلیاستیشن 4 ما را به یاد ظبط صوتهای قدیمیتری میاندازد که چندین سال پیش در اتاق نشیمن خانهها جا خوش کرده بودند. با ابعاد 53 × 2.5 × 305 میلیمتر، از نظر ارتفاع هم از مدل اول پلیاستیشن 3 و هم مدل بعدی اواخر سال 2012 آن، که هر دو 60 میلیمتر ارتفاع داشتند، کوتاهتر است. عرض آن تنها 15 میلیمتر از کنسول فوقباریک پلیاستیشن 3 بیشتر است. سطح کل هم تقریباً هم اندازه با مدل اول پلیاستیشن 3 و 43 میلیمتر بزرگتر از مدل 2012 آن است. پلیاستیشن 4 وزنی معادل 2.8 کیلوگرم دارد که از مدل اول پلیاستیشن 3 بسیار سبکتر، اما حدود 700 گرم از مدل 2012 سنگینتر است.
اما درباره خود بدنه. طراحی صنعتی برای القای حس مدرنیته به مشتریان دو راه را در پیش میگیرید: یا خشونت گوشههای تیز، و یا آرامش گوشههای خمیده. پلیاستیشن 4 از روش اول استفاده میکند طراحی کاملاً خشنی دارد که در عین حال هم شیک است و تیزگوش! اشتباه نکنید: پلیاستیشن 4 اسباببازی نیست. یک مرکز سرگرمیهای دیجیتال است که بر خلاف ایکسباکس وان قرار نیست یک آنتن دیجیتال ساده و بیآزار در خانه شما باشد. سونی کنسولش را بنا به علاقه افرادی ساخته که دیوانه فناوری هستند. پلیاستیشن 4 یک کنسول نازکنارنجی است، بلکه با تلویزیون، سیستم صوتی و هر وسیله سرگرمی دیگری که در کنارش گذاشته باشید رقابت میکند.
به گزارش سافتگذر ؛ اینکه کنسول را افقی یا عمودی میگذارید مسلماً به جایی بستگی دارد که برایش در نظر گرفتهاید. اگرچه به راحتی میتوانید خود این کنسول را با اتکا روی سطح کناریاش، عمودی بگذارید؛ اما پایه مخصوصی هم برای نگه داشتن کنسول در حالت عمودی طراحی شده که البته 20 دلار هم قیمت دارد. در حالت عادی هیچکس به این پایه نیازی ندارد و به همین دلیل هم هست که سونی آن را با خود کنسول عرضه نکرده است. با این حال، تنها یک راه برای نمایش زیبایی پلیاستیشن 4 وجود دارد: باید روی براق آن را به سمت بیرون بگذارید. بدنه پلیاستیشن 4 به وسیله یک نوار نورانی، به چهار قسمت تقسیم شده است. بخشی از نیمه بالایی براق است و بقیه بدنه کنسول مات است.
باید از سونی به خاطر خویشتنداری و به کار نبردن لوگوهای بزرگ و نوشتههای «تابلو» روی بدنه کنسول تقدیر کرد؛ هنوز یادمان هست که عبارت «پلیاستیشن 3» با فونت مخصوص فیلم «مرد عنکبوتی 3» روی کنسول قبلی سونی نوشته شده بود. اما این بار کنسولی را میبینیم که در واقع هیچ علامت قابل توجهی ندارد؛ به جز لوگوی نقرهای پلیاستیشن که بالای کنسول دیده میشود. در جلوی کنسول، لوگوی خود سونی در سمت چپ و لوگوی پلیاستیشن 4 در سمت راست آنقدر کمرنگ هستند که اکثر مشتریان آنها را نخواهند دید؛ مگر آنکه از نزدیک به کنسول خیره شوند. حتی دکمههای خروج دیسک و روشن و خاموش هم از همین طراحی مخفی پیروی میکنند. البته این دو مورد آخر شاید «زیادی» خوب طراحی شده باشند. آنقدر در شکاف بین نوار نورانی و بقیه بدنه مخفی شدهاند که مطمئن باشید دفعه اول چند دقیقه باید به دنبالشان بگردید. به علاوه، این دکمهها لمسی هستند؛ اگر چه ظاهرشان این را نشان نمیدهد.
در وسط ضلع جلویی بدنه پلیاستیشن 4 شکافی وجود دارد که هم درایو بلو-ری (بلو-ری با سرعت 6 ایکس و دیویدی با سرعت 8 ایکس) و دو پورت یواسبی 3 را در خود جا داده است. از این پورتها برای اتصال و شارژ کنترلرهای کنسول و وسایل دیگر هم میتوان استفاده کرد. این شیار در تمام محیط کنسول ادامه دارد و اغلب کار پنهان کردن مجراهای خروجی هوا را به عهده دارد. حتی قسمت پشتی کنسول هم تقریباً سرتاسر مجرای خروجی است؛ به جز قسمتی که به پورتهای HDMI ، خروجی دیجیتال، کابل شبکه و کابل کمکی دوربین کنسول اختصاص داده شده است. سونی آداپتور کنسول را داخل آن تعبیه کرده تا مجبور نباشید یک تکه آجر را کنار دستگاه بگذارید. پلیاستیشن 4 از وایفای 802.11b/g/n و بلوتوث 2.1 پشتیبانی میکند.
سونی از ترس اینکه باز هم کنسولش به سرنوشت سیستم سلولی پردازنده پلیاستیشن 3 دچار شود و برنامهنویسان زیادی کلاً کنسولش را کنار بگذارند، این بار تصمیم گرفته در پلیاستیشن 4 از پردازنده 8 هستهای و 32 بیتی «جگوار» ایامدی و پردازنده گرافیکی Radeon استفاده کند که قدرت پردازش 1.84 میلیون میلیون (ترا) نقطه در ثانیه را دارد. همین قابلیت به تنهایی کافی است تا برنامهنویسان به راحتی بتوانند برای کنسول برنامهها و در حقیقت بازیهای بیشتری بسازند، چون این قطعات شباهت زیادی به قطعاتی دارد که در رایانههای قدرتمند امروزی استفاده میشود. اما این نهایت توانایی پلیاستیشن 4 نیست؛ کنسول جدید سونی با 8 گیگابایت رم GDDR5 هم نسل قبلی خود و هم حتی ایکسباکس وان را جا میگذارد و کنسول را تا آخر عمر مفیدش تأمین خواهد کرد. به گفته «مارک کرنی»، ترکیب این نوع رم با پردازنده 32 بیتی کنسول را به یک لقمه چرب و نرم برای برنامهنویسان و بازیسازان تبدیل کرده است و پشتیبانی قوی کمپانیهای نرمافزاری دیگر را به همراه خواهد داشت. سونی میگوید قدرت پلیاستیشن جدید «10 برابر قدرت پردازش پلیاستیشن 3» است. این هم در نوع خود ادعای بزرگی است.
پلیاستیشن 4 روی هم رفته صدایی تولید نمیکند و تنها زمانی گرم میشود که کار از آن میکشید؛ آنقدر هم داغ نمیشود که شما را نگران کند. تنها زمانی که میتوانید از پلیاستیشن 4 ایراد بگیرید، زمانی است که شروع میکند یک بازی را از روی دیسک اجرا کند. درایو آنقدر صدا میدهد که ممکن است فکر کنید یک پلیاستیشن 3 را روشن کردهاید! صدای همه لرزشها، ضربهها و چرخشهای درون درایو را میتوانید بشوید؛ اما خوشبختانه این وضعیت تنها چند لحظه طول میکشد. زمانی که برای اولین بار یک دیسک را اجرا میکنید، پلیاستیشن 4 اطلاعات بازی را نصب میکند تا دفعههای بعد سریعتر بازی را اجرا کند؛ بنابراین سر و صداهای درایو را هرچند وقت یک بار خواهید شنید، نه هر مرتبه.
گیمپد دوالشوک
شکی نیست که دوال شوک 4 بهترین کنترلری است که سونی تا به حال ساخته است. البته بینقص نیست؛ اما بسیار عالی است. در واقع نسل بهبودیافتهای از همان دوالشوک 3 است. این کنترلر هم از همان سبک قبلی پیروی میکند: دو اهرم انگشتی، دکمههای جهت در سمت چپ، چهار دکمه در سمت راست، و دو دکمه ماشهای و دو دکمه دیگر در بالای دسته. سنسور شتابسنج و موتور لررزاننده دوالشوک 3 هم در این نسل جدید وجود دارند و البته شتابسنج دقیقتر شده و لرزاننده هم لرزشهای متنوعتری را به کنترلر وارد میکند.
اهرمهای انگشتی این بار تو رفته هستند و برای جلوگیری از سر خوردن انگشت، لبههایشان هم برجسته شده است. البته باز هم انگشتان دست گاهی سر میخورند؛ اما طراحی مقعر اهرمها خودش پیشرفت بزرگی به حساب میآید. برجسته بودن اهرمهای دوالشوک 3 بزرگترین نقص آن بود و دوالشوک 4 نشان میدهد که سونی هم این واقعیت را پذیرفته و به حرف مشتریانش گوش داده است. همین باعث شده تا تجربه کلی کار با دوالشوک جدید بسیار بهتر از نسل قبل باشد. به علاوه، اهرمهای دوالشوک 4 کمی «پت و پهنتر» و به نسبت نسل قبل ارگونومیکتر هم هستند. دکمههای جهت کمی برجستهتر هستند و چهار دکمه اصلی هم دیگر آنقدر توی چشم نمیزنند. دو ماشه بالای کنترلر بسیار راحت هستند و فاصله کمی که با دکمههای زیری دارند باعث میشود دست راحتتر بتواند در موقعیت استراحت قرار بگیرد.
علاوه بر سبک قدیمی، سونی چند ویژگی جدید هم به دوالشوک اضافه کرده است: اسپیکر، صفحه بزرگ لمسی، نوار نوری در پشت، و دکمههای جدیدی به نام «اشتراک» و «تنظیمات» به جای دکمههای «شروع» و «انتخاب». اگرچه نوآوری در دوالشوک کار خوبی بوده، اما همه ویژگیهای جدید هم لزوماً خوب نیستند. مثلاً اسپیکر صدای باکیفیتی تولید نمیکند و در بهبود تجربه شما از بازی هم هیچ تأثیری ندارد؛ دستکم در بازیهای موجود که اینگونه است. نوار نوری هم چیز خاصی ندارد؛ تنها در بازیهایی که از دوربین پلیاستیشن 4 استفاده میکنند به کارتان میآید و در جاهای دیگر بود و نبودش فرقی ندارد.
به گزارش سافتگذر ؛ از آنجا که بسیاری از مردم، از کنسولهای خود در محیط سینمای خانگی استفاده میکنند، نکتهای که بسیار جای تأسف دارد اینکه نوار نور کنترلر را به جز خاموش کردن کنترلر به روش دیگری نمیتوان خاموش کرد. البته این نوار هدف کار دیگری هم میکند؛ وقتی باتری ضعیف باشد، به رنگ قرمز در میآید. این اتفاق هم هر سه تا پنج ساعت برای باتری داخلی و شارژی کنترلر میافتد. خوشبختانه هم کنترلرها از کابل استاندارد میکرو یواسبی استفاده میکنند و هم کنسول در حالت استندبای میتواند آنها را شارژ کند.
بهترین ویژگی جدید دوالشوک 4 را باید صفحه لمسی آن دانست. هم خلاقانه است، هم به خوبی کار میکند و هم در بازیهای مختلف میتوان از آن بینهایت استفاده کرد. در بازی «منطقه کشتار: سقوط سایه» با استفاده از این تاچپد میتوانید بین حالتهای مختلف ربات قاتل خود استفاده کنید. در «اتاق بازی» دست کشیدن روی تاچپد «آسوبی» گوی معلق شما را بیدار میکند. در جهانی پر از صفحههای لمسی، تاچپد دوالشوک 4 هم از نظر کاربرد و هم از نظر عملکرد بسیار ضروری بود؛ در همه حال به خوبی کار میکند و یک ویژگی بسیار کاربردی برای کنترلر پلیاستیشن 4 به حساب میآید.
تغییری دیگر کنترلر به خاطر اضافه شدن ویژگی جدید پلیاستیشن 4 ، یعنی پخش مستقیم صحنههای بازی و آپلود کلیپهای ذخیره شده، به وجود آمده است. دکمه «اشتراک» جزئی حیاتی از تلاش پلیاستیشن 4 برای ورود به سرویسهای اجتماعی است و خوشبختانه به خوبی هم کار میکند. این دکمه در بالای سمت چپ کنترلر بین دکمههای جهت و تاچپد قرار دارد. ما که هنوز به اشتباه این دکمه را نزدهایم تا ناخواسته وارد حالت پخش مستقیم شویم؛ اما با انتشار بازیهای بیشتری که وابسته به دکمههای جهت باشند، این امکان هم افزایش پیدا میکند. به هر حال، اضافه کردن این دو دکمه جدید به جای دکمههای قبلی تصمیمی کاربردی بوده است. داریم نامه فدایت شومی درباره همین آماده میکنیم تا برای سونی بفرستیم!
البته همه آنچه گفتیم نهایتاً در کنار هم مهم است؛ و باید بگوییم تجربه کلی کار با دوالشوک 4 تجربه بسیار خوبی است؛ هم راحت است، هم به خوبی کار میکند، هم شیک است و هم حس آشنایی دارد. تمام چیزی است که گیمرها دوست داشتند سونی در کنسول جدیدش قرار دهد. دوالشوک 4 بر خلاف نسل قبلی اشکالات کوچکی دارد. دیگر کنترلری نیست که گیمرها بخواهند «تحملش کنند» تا بتوانند چند بازی خاص پلیاستیشن را با آن بازی کنند، بلکه کنترلری است که برای انجام بازیهای پلتفرمهای مختلف کاملاً مناسب است. همین که سونی این بار کنترلری «مزاحم» نساخته، خودش خیلی است؛ پیشرفتهای آن را دیگر باید واقعاً مبارک بدانیم!
نرمافزار
پچ روز اول و راهاندازی
یک چیز را باید از همین الآن بگوییم: بدون پچ 1.50 روز اول، کنسول شما هیچ سیستمعاملی ندارد: نه اجرای بلو-ری، نه دسترسی به شبکه پلیاستیشن، نه قابلیت شبکه آنلاین، نه فروشگاه پلیاستیشن، نه تماشای تلویزیون اینترنتی، نه پخش تصاویر بازی، نه بازی از راه دور. هیچ قابلیتی ندارید، به جز اجرای بازی. در دو روز اول که تحلیلگرها کنسولهایشان را دریافت کردند، تنها کاری که میتوانستند بکنند، «اتاق بازی» بود و بازیهای دیسکی. ما هم تا دلتان بخواهد این کارها را کردیم؛ اما بعد از نصب پچ روز اول بود که توانستیم به همه بخشهای کنسول دسترسی پیدا کنیم.
اول از همه: حجم این پچ 323 مگابایت است؛ پنج دقیقه طول کشید تا این پچ را دانلود کنیم و سه دقیقه هم نصب آن به طول انجامید. بعد از یکی دو بار ریاستارت خودکار، دنیای جدیدی از پلیاستیشن 4 پیش چشممان نمایان شد... بله، پلیاستیشن 4 هنوز هم دانلودها را از فرایند نصب آنها جدا میکند و بنابراین برای هر دوی آنها نیاز به راهاندازی مجدد دارد. یک برنامه نصب سریع دسترسی ما را به شبکه پلیاستیشن امکانپذیر کرد، که البته در حال حاضر فقط با فیسبوک کار میکند. آنچه باقی ماند، چند تنظیم دیگر برای حریم خصوصی و ورود به سیستم از طریق شناسایی چهره به علاوه برخی جزئیات دیگر بود. و تمام!
از روشن کردن کنسول تا راهاندازی داشبورد و اتصال آن به شبکههای اجتماعی، حدود 20 دقیقه طول کشید. این وضعیت ایدهآل نیست؛ اما فرق چندانی هم با سایر دستگاههای مشابه ندارد. اگر کنسول خود را خریدید و موقتاً دسترسی به اینترنت نداشتید و یا شبکه پلیاستیشن در دسترس نبود، دستکم میتوانید بازیهای دیسکی خود را بازی کنید و امتیازات جمعآوری شدهتان هم به حسابی منتقل میشود که پس از نصب پچ به نام «کاربر1» ایجاد میشود.
زندگی با پلیاستیشن 4
رابط کاربری جدید پلیاستیشن 4 نسبت به نسخه پلیاستیشن 3 فوقالعاده بهتر است. اساس آن استفاده از کاشیهای مربعی است که وقتی انتخاب میشوند، محتوای داخل خود را نشان میدهند. وقتی یک بازی را انتخاب میکنید، تبی به نام «نمای کلی» را میبینید که توسط سازندههای بازی طراحی شده و شامل تصاویر، ویدیوها و غیره است؛ به علاوه، اقدامات اخیر مربوط به آن در شبکههای اجتماعی و موارد مرتبط در فروشگاه پلیاستیشن را نیز مشاهده میکنید. تبی که مسلماً شما از آن آغاز خواهید کرد، «چیزهای جدید» است که تصاویری از فعالیتهای اخیر شما و دوستانتان در شبکه پلیاستیشن را نمایش میدهد.
هر آنچه اخیراً انجام دادهاید خود به خود به انتهای سمت چپ صفحه میرود، درست در کنار کاشی «چیزهای جدید». بنابراین ممکن است در این قسمت موارد مختلفی را مشاهده کنید. اگر تازه کنسول را خریدهاید، احتمالاً گزینههایتان «اتاق بازی» (عمدتاً پیشنمایشی از کاربرد دوربین)، «تلویزیون و ویدیو» (محل برنامههای نتفلیکس، هولو و غیره)، «مرورگر اینترنتی» (همان مرورگر نه چندان خوب کنسولهای بازی)، «زنده از پلیاستیشن» (مکانی برای مشاهده تصاویر بازی دیگران)، «موزیک بینهایت»، «ویدیو بینهایت» و کتابخانه (تنها شامل برنامههای دانلودی) هستند.
وقتی دیسکهای بازی را میگذارید، خود به خود روی هارد 500 گیگابایتی کنسول نصب میشوند و یک کاشی هم برای همیشه در صفحه اصلی داشبورد نمایش داده میشود... مگر آن که بازی را حذف کنید. همین وضعیت درباره بازیهای دانلودی هم صادق است و ما کمی نگران هستیم که اگر تعداد بازیها و برنامهها زیاد شود، صفحه اصلی داشبورد به هم خواهد ریخت.
بالای محتوای اصلی، یکی از فامیلهای دور «نوار بین رسانهای» همان داشبورد شلوغ و پلوغ و بههم ریخته پلیاستیشن 3 نشسته است. روی آن هم «چت گروهی»، برنامه «پیامرسان»، «جوایز» و لیست «دوستان» قرار دارند. این نوار مخصوص جزئیات ابتدایی، تنظیمات، و گزینههای روشن و خاموش است؛ همان قسمتهای بیربط کنسول! البته فروشگاه پلیاستیشن هم آن بالا است و برای استفاده راحتتر تحولاتی هم به خود دیده است.
فروشگاه پلیاستیشن
بالأخره، بالأخره فروشگاهی از پلیاستیشن که میتوان در آن جستجو کرد. فروشگاه پلیاستیشن 4 بی برو و برگرد بهترین فروشگاهی است که سونی طراحی کرده است. نواری ساده در سمت چپ وجود دارد که امکان جابهجایی بین فیلم، تلویزیون و بازی را فراهم میکند. هر کدام از این گزینهها را انتخاب کنید تا همان نوار شما را به بخشهای داخلیتر راهنمایی کند.
مرتب کردن دانلودها بسیار ساده است و تنظیمات زیادی هم دارد. اگر در حین دانلود کنسولتان به یکباره خاموش شود، وقتی دوباره آن را روشن میکنید، گزینه «ادامه» دانلود نمایش داده میشود. اگر خودتان بخواهید کنسول را به حالت استندبای ببرید و جایی بروید، چهطور؟ کنسول حتی در حالت استندبای هم به دانلود ادامه میدهد. اگر به رویکرد سونی درباره پلیاستیشن 4 دقت کنید «چه خوب!»های زیادی میبینید و یکی از نمودهای آن هم همین سادگی کار با کنسول است.
مرورگر اینترنتی
کاملاً طبیعی است که مرورگر پلیاستیشن 4 هم خیلی از کنسولهای دیگر بهتر نیست. جستجو در دنیایی که بر اساس ماوس و کیبورد طراحی شده، بدون ماوس و کیبورد همچنان یکی از مشکلات کنسولها است؛ حتی با وجود اینکه سونی کیبوردی بر اساس شتابسنج کنترلر را هم اضافه کرده است. روش کار اینگونه است که شما کنترلر خود را میچرخانید و تکان میدهید و یک نشانگر ماوس روی کیبورد صفحه نمایش جابهجایی میشود. اینبه نوبه خود پیشرفت خوبی در زمینه کیبورد مجازی است؛ اما باز هم مشکل «مرور در اینترنت با گیمپد» را حل نمیکند.
بازی از راه دور
هر کس فکر میکرد بازی از راه دور روی پلیاستیشن ویتا یک پروژه شکستخورده استفاده از دو صفحه نمایش و یک آرزوی دستنیافتنی برای پلیاستیشن 4 است، دست خود را بالا ببرد. اشکالی ندارد. حتی اگر نخواهیم اعتراف کنیم، همه ما میترسیدیم این پروژه به بدترین شکل ممکن با شکست مواجه شود. به خاطر اینکه سونی تا پیش از نمایشگاه بازی توکیو به هیچکس اجازه نداده بود تا قابلیت بازی از راه دور را به نمایش بگذارند؛ بنابراین همه فکر میکردند این قابلیت کار نمیکند. اما باید بگوییم نه تنها کار میکند، تقریباً بینقص است.
راهاندازی و اجرای این ویژگی بسیار آسان است؛ بنابراین افرادی که ویتا دارند به راحتی میتوانند از آن استفاده کنند؛ به علاوه خیلیها هم تشویق میشوند تا در اولین فرصت ویتا بخرند. تنها کاری که روی ویتا لازم است، نصب برنامه «اتصال پلیاستیشن 4» است؛ که در آخرین آپدیت سیستمعامل ویتا هم گنجانده شده است. وارد این برنامه که میشوید، دو گزینه جلوی شما است: «بازی از راه دور» و «صفحه دوم». گزینه دوم در واقع راهی است برای کنترل رابط کاربری پلیاستیشن 4 با استفاده از ویتا به عنوان یک ابزار ورودی لمسی. برای هماهنگ ساختن پلیاستیشن 4 و ویتا باید گزینه بازی از راه دور را انتخاب کنید. با اینترنت کار، ویتا از طریق وایفای به دنبال پلیاستیشن 4 میگردد و از شما میخواهد تا عددی هشت رقمی را برای ثبتنام دستگاه وارد کنید؛ این عدد را میتوانید در صفحه تنظیمات سیستم پلیاستیشن 4 مشاهده کنید. این همه کاری است که لازم است انجام دهید. رابط کاربری پلیاستیشن 4 روی ویتا نمایش داده میشود. سونی پیشنهاد داده که برای اطمینان، از کابل شبکه استفاده کنید؛ اما اگر شبکه وایفای خانهتان به اندازه کافی قوی است، میتوانید گزینه وایفای را نیز انتخاب کنید.
اما از این طریق چه کارهایی میتوانید انجام دهید؟ پاسخ این است: تقریباً همه کار. بازی، موسیقی، فروشگاه پلیاستیشن، مرورگر، پیامها. به استثنای استفاده از فرمانهای صوتی، «اتاق بازی» و پخش مستقیم فیلم بازی خود از طریق سرویسهای Twitch و یا Ustream . با این حال میتوانید از دکمه اشتراک برای آپلود تصاویری از بازی در فیسبوک استفاده کنید؛ هرچند ما در با این کار کاهش موقتی سرعت در اتصال را مشاهده کردیم. بازی از راه دور هم بینقص نیست؛ اما این اشکالات تا حد زیادی به اختلال در امواج وایفای و قدرت آنها بستگی دارد؛ دو عاملی که بسته به محیط استفاده کاملاً متغیر هستند. ما توانستیم بدون هیچ مشکلی تا 6 متر فاصله از کنسول و مودم از این قابلیت استفاده کنیم. در بیشتر از این فاصله، با کندی تصویر و اختلال در صفحه نمایش مواجه شدیم که البته این مشکلات هم به همان سرعتی که پیدا شدند خود به خود رفع شدند.
بازیها
این بخش مسلماً مهمترین بخش کار با پلیاستیشن 4 است. هر کس این کنسول را میخرد به خاطر تجربه بازیهای آن است و نه استفاده از همه آنچه تا اینجا توضیح دادیم. برخی از بازیهایی که همین الآن هم میتوانید روی پلیاستیشن 4 بازی کنید از قرار زیرند:
«منطقه کشتار: سقوط سایه»
بازی منطقه کشتار: سقوط سایه
بگس اگر به دنبال یک بازی پر از برخورد و بمب و گلوله هستید، حتماً منطقه کشتار را به لیست اولین بازیهای پلیاستیشن 4 خود اضافه کنید. این بازی یکی از بهترین گرافیکهایی را هم دارد که تا به امروز میتوانید روی کنسول خود مشاهده کنید. رنگها زنده هستند، سایهها بسیار واضح هستند و نورپردازی فوقالعاده طبیعی است. از این بازی میتوانید برای کم کردن روی دوستان خود هم استفاده کنید.
با این حال، اگر به دنبال یک بازی اول شخص درجه یک هستید، پیشنهاد میکنیم گرد منطقه کشتار نگردید. داستان و دیالوگهای آن کلیشهای و کسلکننده هستند و هر جا میتوانید، بهتر است آنها را رد کنید. خوشبختانه این بازی گیمر را به هیچ عجلهای وادار نمیکند؛ بالأخره هر چه باشد، خود بازی از نظر فنی پیشرفته است. اما مسلماً از یک بازی 60 دلاری انتظار بیشتر از این میرود.
رزوگان
بازی رزوگان
رزوگان هم مثل بازی «سوپر استارداست اچدی» پلیاستیشن 3 ، هم یک بازی عالی است و هم از نظر گرافیکی منحصر به فرد. در این بازی شما یک سفینه 2 بعدی در دنیایی 3 بعدی هستید و باید سفینههای فضایی را نابود و انسانهای در حال گذر را به پناهگاه منتقل کنید. تنها چیزی که روی صفحه میبینید انفجارهای نورانی و گلولههای فراوان است و موزیکی هم پخش میشود که روی هم رفته یک بازی کاملاً نفسگیر را برای گیمرها به ارمغان میآورند. قیمت این بازی نصف بازیهای دیسکی دیگر است و همین باعث میشود بسیاری از گیمرها حداقل برای آغاز کار با کنسول خود آن را بخرند.
نک
بازی نک
ده دقیقه نشستن پای نک کافی است تا بفهمید این بازیدر واقعی همان بازی «کراش بندیکوت» برای نسل جدید کنسولها است. همچنین یکی از پروژههای جانبی مارک کرنی است و با توجه به اینکه وی سری محبوب بازیهای کراش را به پلیاستیشن آورد، عرضه بازی نک را هم میتوان در همین راستا دانست. این بازی نمود بسیار خوبی از قدرت گرافیکی پلیاستیشن 4 است؛ بدن شخصیت اصلی بازی را در واقع عتیقههای مختلف تشکیل میدهد و رندر کردن سریع چنین جسمی به قدرت گرافیکی بالایی نیاز دارد. نک یک بازی ساده است و برای برآوردن نیازهای گیمرهای حرفهای طراحی نشده است. کل بازی در قالب حرکت روی یک مسیر مشخص اتفاق میافتد و نیازی به استفاده از دکمههای زیاد هم ندارد. این بازی را باید از سری بازیهای «یاد بگیر و بازی کن» بدانیم؛ بازیهایی که مادر خانواده هم گاهی ممکن است وقت بیکاری خود را پای آن بنشیند!
علیرغم اینکه نک ساخته استودیوی سونی در ژاپن است و تحت نظارت کرنی مهندس سیستم پلیاستیشن 4 هم ساخته شده؛ اما بسیار ضعیف و بیروح است؛ نسخهای گرافیکی اما خستهکننده از بازیهای کلاسیک نظیر «ماریو 64» یا همان «کراش بندیکوت». بر خلاف منطقه کشتار، از نظر گرافیکی هم قوی نیست؛ شخصیتهای پلاستیکی و بیذوق آن تنها در مقابل روند تکراری و کسلکننده خود بازی حرفی برای گفتن دارند. با این حال، بسیاری از کودکان در تعطیلات پیش رو این بازی را خواهند خرید... متأسفانه!
میدان نبرد 4
بازی میدان نبرد 4
محصول جدید کمپانی دایس به لطف قدرت موتور فراستبایت 3 کمپانی الکترونیک آرتز بیشک یکی از بهترین بازیهایی است که همراه پلیاستیشن 4 منتشر شده است. البته این بازی مختص کنسول سونی نیست؛ اگر به دنبال چنین بازیای هستید، باید منطقه کشتار را بازی کنید. اما اگر دوست دارید یک بازی اول شخص هیجانی و واقعگرایانه را بازی کنید، بهترین گزینه همین بازی است. گیمرهایی که تک نفره بازی میکنند، به سرعت خود را در وسط جنگ میبینند و سرعت بازی بسیار نفسگیر است؛ هرچند بدون تماشای فیلمهای روایتی که در وسط بازی است، هیچ چیز خاصی را از دست نمیدهید. با این حال، برای ارزیابی درست از یک بازی اول شخص باید بازی چندنفره را امتحان کرد که متأسفانه پچ روز اول همین چند روز پیش منتشر شد و ما هنوز نتوانستهایم بخش چند نفره میدان نبرد 4 را بازی کنیم. البته هنوز هم زود است و هیچکس در قسمت چند نفره آنلاین بازی حضور ندارد.
کیش آدمکشی 4: پرچم سیاه
بازی کیش آدمکشی 4: پرچم سیاه
نکته بسیار جالب درباره پلیاستیشن 4 این است که محصولات کمپانیهای دیگر غیر از سونی است که در تعطیلات پیش رو گیمرها را مشغول خواهد کرد. بازی کیش آدمکشی4: پرچم سیاه هم از این قاعده مستثنی نیست. این بازی در دنیایی کارائیبی و بسیار زیبا اتفاق میافتد که گرافیکش روی کنسول سونی میدرخشد و خود بازی هم بسیار جالب است. در این بازی شما نقش «ادوارد کنوی» را دارید، یک انگلیسی تبعیدی که تصمیم میگیرد برای یافتن یک زندگی بهتر به جزیرههای مختلف سفر کند. بنابراین گاهی باید یک کشتی را فرماندهی کنید و گاهی هم چند نفری را به قتل برسانید. به همین سادگی! این بازی یکی از معدود بازیهای جالبی است که همزمان با پلیاستیشن 4 عرضه شده و آن را به همه گیمرها توصیه میکنیم.
نتیجهگیری
بعد از یک هفته سر و کله زدن با پلیاستیشن 4 نظر قطعی ما این است که این کنسول ارزش پولی را دارد که با عرق جبین به دست آوردهاید! با 400 دلار میتوانید یک رایانه کوچک، سریع و قوی بخرید که رابط کاربری بسیار خوبی دارد و البته شبیه رایانه هم نیست؛ این خود یکی از حسنهای کنسول به حساب میآید. ممکن است ما هر روز یک کنسول بازی را نقد و بررسی نکنیم؛ اما مطمئناً تشخیص میدهیم که چه کنسولی خوب است و چه کنسولی خوب نیست. پلیاستیشن 4 تازه اول راه است؛ اما شروعی که داشته گیمرها را کاملاً به آینده امیدوار میکند.
منبع:سافتگذر