پاسخ به::.¸¸.•`¯`•.¸ دلنوشته های زیبای مهدوی :.¸¸.•`¯`•.¸
سوز هجران تو داریم کجایى اى دوست! جمله بى صبر و قراریم کجایى اى دوست! شمع میقات بیفروز به تنگ آمده ایم در شب تیره و تاریم کجایى اى دوست!
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.
زمزم دیده ما چشمه خوناب شده بى تو دل خسته و زاریم کجایى اى دوست! شفق چهره تو آینه صلح و صفاست واله خال عذاریم کجایى اى دوست!
در میان دشت گلها انتظارت می کشم خوشترین امید دلها انتظارت می کشم منتظر بر یوسفم ای مرد شبنم پوش عشق صبر ایوب زمان من انتظارت می کشم
ای آشنای غربت جمعه ظهور کن یک مرتبه زکوچه ما هم عبور کن حک شد به روی بال قنوت نمازمان این خواهش قدیمی آقا ظهور کن
کی شود از تو بیاید خبری مهدی جان برسد این شب ما را سحری مهدی جان ز فراق رخ تو تا به سحر ناله زنم ناله دلشدگان را اثری مهدی جان
بر خلاف هر تبسم غرق اشک است دیده ام من حقیرم مرد والا انتظارت می کشم در نگاه سبز باغ و این سکوت و بی کسی دیر کردی ای دلارا انتظارت می کشم
نه هوای کعبه دارم نه صفا و مروه خواهم که ندارد این مکانها به خدا صفای مهدی چه کنم چه چاره سازم که دل رمیده من نکند هوای دیگر به جز از هوای مهدی
اى سرورى که بر سر ما افسرى بیا اى دلبرى که از کف ما دلبرى بیا دلهاى شیعیان ز غمت گشته غرق خون اى حجت خداپسر عسکرى بیا
چه خوشست من بمیرم به ره ولای مهدی سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی همه نقد هستی خود بدهم به صاحب جان که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی
تا کی در انتظارت، دل منتظر بماند ای غایب از نظرها، قصد سفر نداری از کوی ما گذر کن ، بر خسته دل نظر کن بنمای روی خود را ، ای آشنای تو یاری
شفق نشسته به خون بی قرار لبخندت سپیده دم بود آیینه دار لبخندت سحر زپاکی دامان تست یک شبنم بهشت قطره ای از آبشار لبخندت
ای عندلیب گلشن ، هجران تو کنم من تا از کرم تو روزی ، در باغ پا گذاری ای غایب از نظرها ، کی می شوی هیودا دریاب عاشقان را ، از راه مهر و یاری
زخنده تو زمین و زمان به وجد آیند خدا چه تعبیه کرده به کار لبخندت جهان ما که در آتش چو لاله می سوزد شکوفه زار شود از بهار لبخندت
آه کشم دم به دم سیر کنم کو به کو تا به سر کوی تو با تو شوم رو به رو خسته شدم از بهار با گل و باغم چه کار جز گل روی تو ام نیست به باغ آرزو